اقتصاد برزیل چگونه توانست با استفاده از نقشه استراتژی توسعه اقتصادی رشد کند
نقشه استراتژی توسعه اقتصادی برزیل توسط کنفدراسیون ملی صنعت در برزیل راهاندازی شد. این کنفدراسیون یکی از نوآورترین و پیچیدهترین نقشههای استراتژی مضمونمحور را هدایت کرده است. همچنین این کنفدراسیون مجموعهای از سازمانهای بخش خصوصی است که به دنبال بهبود رقابتپذیری صنایع برزیلی است. این کنفدراسیون در جهت یک محیط برتر کسب کار، سیاستهای اقتصادی به نفع بازار، قوانین مناسب یک فضای مطمئن برای سرمایهگذاری کوشش میکند.
چگونه این نقشه آغاز شد
جورج گرداو، رئیس فولاد گرداو یکی از اعضای هیئت مدیره کنفدراسیون در صحبتی با آرماندو مونتریو بهعنوان رئیس کنفدراسیون، درباره دیدگاههای بلندمدت برزیل نقش بخش خصوصی، پیشنهاد استفاده از کارت امتیازی متوازن با هدف کمک به پیشبرد برنامه رشد کشور را مطرح کرد. آنها خواستار تغییر عملکرد همیشه ضعیف اقتصاد برزیل در طول چندین دهه گذشته بودند. متوسط رشد تولید ناخالص داخلی [GDP] در هر سال تنها ۰/۷ درصد بود.
اگر قرار باشد برزیل به درآمد سرانه فعلی کشورهایی نظیر پرتغال برسد، تقریباً قریب به ۱۰۰ سال زمان نیاز دارد! رشد اقتصادی پایین، مانع بهرهبرداری از ظرفیتهای برزیل برای اشتغالزایی و دلگرمی توسعه یک جامعه نسبتاً خوب و با فرصتهای مساوی میشود.
گرداو قبلاً همایش برترینهای کارت امتیازی متوازن را با موفقیت در شرکت فولاد گرداو هدایت کرده بود. او بر این باور است که نقشه استراتژی و کارت امتیازی متوازن در سطح ملی میتواند به روشنی یک برنامه منسجم توسعه اقتصادی و اجتماعی را برای برزیل طوری تعریف کند تا عملیاتی شود.
این کنفدراسیون، شورای مرکزی مشورتی سیاست خود را تحت عنوان اجلاس صنایع ملی منصوب کرد تا این دستورکار را تعریف و یک برنامه اجرایی را تدوین کند. این اجلاس با حضور پنجاه نفر از رهبران کسبوکار برزیل با هدایت یک تیم مشاورهای از طرف شرکت سیمنتیکس، یک طرح اولیه از نقشه استراتژی توسعه اقتصادی برزیل را آماده کرد.
ترویج ملی نقشه استراتژی توسعه اقتصادی
سپس، این نقشه، در اختیار بیش از سیصد نفر از جمله کارکنان شرکتهای عضو اجلاس، هیئت مدیره کارکنان کنفدراسیون قرار داده شد تا بازخورهایی از آنان دریافت شود. آنها نقشه استراتژی اصلاحی که در شکل (۱) میبینید را نهایی کردند.
برزیل جمعیتی نزدیک به ۲۰۰ میلیون نفر دارد. اینک نقشه استراتژی این کشور در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار درست در یک صفحه جای گرفته است. در بالای این نقشه، چشمانداز این کشور قرار دارد که الرامبخش این استراتژی است: «توسعه اقتصادی پایدار». این نقشه، چشمانداز را به پنج نتیجه مشهود ترجمه میکند که اهداف سطح کلان این استراتژی (مدل ارزش ذینفعان در بخش دولتی) هستند.
- دستیابی به رشد اقتصادی سالیانه در سطح ۵/۵ درصد تا ۲۰۱۰ و ۷ درصد تا ۲۰۱۵
- افزایش مشاغل و درآمد برای شهروندان
- افزایش سطح کیفیت زندگی
- کاهش نابرابریهای منطقهای و اجتماعی
- گسترش کسبوکارهایی که ارزش پایدار تولید میکند
این پنج هدف استراتژیک، پیآمدهای استراتژیک موردانتظار نشان داده شده در زیر، نتایج مطلوبی را ارائه نماید. کنفدراسیون بر این باور است که تنها بخش خصوصی میتواند رشد اقتصادی پایدار را تولید کند.
«فضایی که سرمایهگذاری در آن مناسب نباشد، سرمایهگذاران را ترغیب نمیکند و موانعی بر سر راه اشتغالزایی ایجاد میکند. همچنین هزینههای اجتماعی خدمات را در جهت منفعت جامعه افزایش خواهد داد. بنگاهها و کسب و کارها موتور رشد اقتصادی هستند».
با هدف دستیابی به نتایج مطلوب در برزیل، نقشه استراتژی یک الزام را برای ایجاد «موقعیت شفاف بازار» برای شرکتهای برزیلی ترسیم میکند. این موقعیت با پیآمدهای کسبوکار مختلف شامل موارد زیر اندازهگیری خواهد شد:
- محصولات با کیفیت رقابتی
- محصولات خدمات نوآورانه
- محصولات خدماتی با ارزش کل بالاتر
- تشویق برندهای برزیلی
- شتاب به شاخص رشد صنعت
- افزایش حضور در تجارت جهانی توسط شرکتهای برزیلی
پیامدهای نقشه
این پیآمدها با پنج محرک، یا مضمون استراتژی پیش میروند.
۱. گسترش پایههای صنعتی؛
۲. حضور بینالمللی؛
۳. بهرهوری و مدیریت؛
۴. نوآوری؛
۵. مسئولیتاجتماعی زیستمحیطی.
پشتیبان این فرایندهای کلیدی در این پنج مضمون استراتژیک، مجموعهای از توانمندسازها هستند. و این کنفدراسیون آن را تحت مضمون «بنیانگذاری پایههای توسعه» جمع کرده است. این مضمون با منظر رشد و یادگیری کارت امتیازی متوازن برابری میکند. این مضمون شامل زیرساختها، دسترسی به منابع، رهبری جسورانه، محیط قانونی رسمی و آموزش و بهداشت میباشد.
اگرچه نقشه استراتژی که در شکل (۱) نشان داده شده است، به تنهایی برای اجرای استراتژی کافی نیست. اما معماری کلی استراتژی را ارائه میدهد. این نقشه نیازمند سطح دیگری از جزئیات است.
شکل (۲) نحوه کار تیم پروژه برای توسعه اهداف استراتژیک خاص و روابط علی و معلولی بین آنها را در مضمون نوآوری نشان میدهد. مضمون نوآوری برای ایجاد نتایج ملی – رشد اقتصادی، درآمد و مشاغل بیشتر، و گسترش کسبوکارهایی که ارزش پایدار تولید میکند – از طریق دو پیآمد کسبوکار طراحی شد. محصولات و خدمات نوآورانه، و محصولاتی با ارزش کل بالاتر.
این پیآمدها با برنامههای نوآوری و توانمندسازهای رشد و یادگیری مختلف ارتباط پیدا میکند. منطق رابطه علی و معلولی نشان داده شده در شکل (۲) به طور شفاف مجموعهای از فعالیتها و ارتباطات داخلی مورد نیاز آنها را برای اجرای مضمون نوآوری استراتژی تعریف میکند.
شکل (۲)
این توصیف مختصر از استراتژی توسعه اقتصادی برزیل، رهبران آن کشور را قادر ساخت تا برای اولین بار ارتباطات روشنی در مسیر مطلوب توسعه این کشور برقرار کنند. بیش از دویست هزار نسخه از «نقشه استراتژی توسعه اقتصادی برزیل» چاپ و توزیع گردید. این نقشه در برنامههای تلویزیونی، رادیویی و روزنامهها و مخاطبان خاصی مانند وزیران دولت، عالیترین مقامات تشکیلات قضایی و دانشگاهها و انجمنهای صنفی و تجاری ارائه شد.
اجرای نقشه استراتژی
کنفدراسیون دریافت که اجرای استراتژی ملی همکاری جمع وسیعی از مخاطبانش را میطلبد. به همین خاطر، بخش جدیدی به نام روابط عمومی ایجاد کرد. و نقش بخش اجرایی خود را با این هدف که هر دو بخش مستقیماً به مدیرعامل گزارش کنند، دوباره تعریف نمود. این تغییر ساختار دو هدف را دنبال میکند: افزایش اثربخشی فرایند اجرای استراتژی. و تعهد در تحقق اهداف نقشه استراتژی با ایجاد ائتلاف قویتر با ذینفعان مختلف (از قبیل ).
این نقشه وظیفه همسویی تلاشهای همه وزراتخانههای دولتی و سرمایهگذاران را برعهده دارد. همچنین نظارت بیشتر بر آنها در تسریع اجرای پروژههای استراتژیک. جوسی آگوستو کولهو فرناندیس، مدیرعامل کنفدراسیون اظهار کرد:
اهداف نقشه استراتژی فراتر از اهداف داخلی کنفدراسیون هستند. این اهداف یک استراتژی برای صنعت و کشور است. از آنجایی که عملی شدن آن خارج از کنترل کنفدراسیون است، نتیجه اصلی آن خواهد بود که ما نگاهی به عقب بیاندازیم. و ببینیم که هرآنچه در توانمان بود را انجام دادهایم. ما نمیتوانستیم نتایج را کنترل کنیم، اما یک استراتژی داشتیم و آنگونه که باید موفق شود، مدیریت کردیم. مسلماً نقشه استراتژی، امکان اجرای استراتژی را مطابق پیآمدهای اقتصادی و اجتماعی افزایش خواهد داد.
به طور خلاصه، نقشه استراتژی یک تصویر واضح از هر دو پیآمد مطلوب استراتژی (در منظرهای مشتری و مالی) و فرایندهای اصلی و زیرساختهای توانمندساز (کارکنان، سیستمها و فرهنگ) موردنیاز برای دستیابی به این پیآمدها را فراهم میکند. هنگام استفاده از مضامین استراتژیک بهعنوان قالبهای ساختاری و بنیادی، نقشه استراتژی آسانتر درک گردیده و انتقال مییابد. این مضامین بیش از پیش به وضوح فرضیات علی و معلولی در استراتژی را نشان میدهند و یک ساختار قدرتمند برای تخصیص منابع، پاسخگویی، همسویی و گزارشدهی را نیز فراهم مینمایند.
منبع: کتاب رهآورد تلاش: پیوند بین استراتژی و عملیات برای مزیت رقابتی