نوآوری و خلاقیت عناصر حیاتی کارآفرینی سازماني هستند. خلاقیت پايهي توسعه مفاهیم کسبوکار نوآورانه است. خلاقيت كاربرد توانایی فردي برای کشف و توسعه ایدههای جدید، فرایندها یا مفاهیم به شیوههای نوين است. نتیجهي نوآوری نشان میدهد که کارآفرینی در سازمان حاضر یا غايب است. نوآوری مادهي کلیدی در فرایند کارآفرینی، عملي كردن ایدههای جدید و ویژگی اصلي تلاشهای کارآفرینانه است. نوآوری انرژی خلاق را مهار ميكند و آن ایدهها را به محصولات واقعی، فرایندها و خدمات تبديل ميكند. کارآفرین سازماني باید با خلاقيت بالا در حرکت به سوي یک مفهوم از تولید ایده به نتايج ملموس، در طول اين فرايند بر موانع غلبه كند.
نوآوری در محیطهایي با تغیير زياد به عنوان جوهرهي رفتار کارآفرینی شناخته شده است. نوآوری میتواند به شکلهاي مختلفی از جمله توسعه محصولات و خدمات جدید، توسعه روشهای جدید تولید، شناسایی بازارهای جدید، شناسایی منابع جدید تأمینكننده و توسعه راهبردهای سازمانی جدید بروز كند. از آنجاييکه نوآوریهای چشمگير عالي هستند، اكثر نوآوریها و بهبودهاي تدريجي در خطوط محصول موجود نسبت به پذيرش ریسک چیزی است كه به صورت بنيادي در بازار جدید موجود نباشد. نوآوریهاي چشمگير بسیار نادر و شامل موتور بخار، پنیسیلین، رايانه، خودرو و اینترنت هستند. به ندرت شرکتها به صورت موفقیتآميزي به سوي فرایندي حرکت ميكنند که منجر به انديشهاي فوقالعاده ميشود.
نوآوریهاي فنآورانه خيلي اوقات بیشتر از نوآوریهای چشمگير رخ ميدهد و به طور کلی، در سطح پایینتري از اکتشاف و پیشرفت علمی هستند. نوآوریهای فنآورانه پیشرفتهايي را در حوزهي محصول-بازار ارائه ميدهد و بایستي توسط شرکتها تا حد امکان محافظت شود. رایانههای شخصی، پیامرساني صوتي و متنی، و هواپیمای جت نمونههایی از نوآوریهای فنآورانه هستند.
نوآوری معمولی شکلي از نوآوری است که در اغلب اوقات رخ میدهد. در این حالت معمولاً نوآوری فنآورانه به یک محصول یا خدمات بهتر با تفاوتي نسبت به قبل گسترش مييابد و معمولاً در يك بازار بزرگتر عرضه ميشود. امریکن اکسپرس همواره به دنبال گسترش، اصلاح و ارتقاء خدمات خود بوده است. شرکتها راهبردهای مختلفي در خصوص نوآوری دارند. تريام نوآوری چشمگير را تشویق ميكند، در حالیکه دل، مایکروسافت، و استارباکس راهبردهای متفاوتي را دنبال ميكنند. نوآوری در مایکروسافت از اعماق وجود مشهود است. مایکروسافت آفیس و ویندوز در تقریباً ٣۰۰ میلیون رايانهاي كه در هر سال فروخته ميشود و برای اکثر مصرفکنندگان به نرمافزارهايي استاندارد تبدیل شدهاند. با این حال مایکروسافت میداند که کسبوکار هيچگاه در جا نمیزند و به طور راهبردي وارد بازارهای جدیدي ميشود تا اطمینان حاصل كند که سهم بازارش را از دست نميدهد و اينكه مستمراً محصولات فعلی خود را بهبود میدهد. شرکتهایی مانند جنرال الکتریک، تريام و نوکیا اين توانايي را پيدا كردهاند كه به طور مداوم خود را برای خدمت به بازارهای جدید و رو به رشد با توسعه محصولات نوآورانه و ارائه آنها به طور مؤثر نوسازي و متحول كنند. هیولت-پاکارد و آیبیام به کارآفرینی سازماني متعهد هستند و گامهايي برداشتهاند تا مطمئن شوند كه رهبران نوآوری باقي خواهند ماند. ارتباط بین کارآفرینی سازمانی، نوآوری و خلاقیت در سه مرحله رخ میدهد. مرحله ۱ شامل خلاقیت از طریق ایده، فعالیت، قابلیت و مهارت؛ مرحله ٢ شامل اختراع از طریق ساخت مدل و نمونهي اولیه؛ و مرحله ٣ شامل نوآوری از طریق معرفی تجاری موفق اختراع خواهد بود.
فرایند خلاقیت
خلاقیت حقيقتي است که واقعبینانه، قابل رشد و قابل عرضه است. سه جنبهي کلیدی خلاقیت سازمانی دانش، محرك و توانایی هستند. دانش برای شناسایی فرصتها، حل مسئله و تصمیمگیری مورد نیاز است. محرك به شور و شوق، میل و انگیزه برای انجام کاری جدید و تازه با اشتياق در دستيابي به عنوان اولين نفر برميگردد. فرد تمرکز درونی براي نظارت دارد و با احساس موفقیت و رضایت شخصی هدایت میشود. قابلیت اشاره به راههايي است که در آن فرد شناسایی راهحل مسئلهاي را با اتخاذ شيوههای متنوع و خلاق به منظور تشخيص و ارزیابی دقيق وضعیت و شناسایی بهترین منبع اقدام دنبال ميكند.
پنج مؤلفهي زیر، جنبههای اساسی فرایند خلاقیت هستند:
+ شناسایی، تعریف، و پرسشگري مسئله یا چالش
+ خوابيدن روي مسئله
+ شناسایی گزینههای بالقوه
+ انتخاب امكانپذيرترين گزینه یا ترکیبی از گزینهها
+ پیادهسازی، آزمون و ارزیابی
این فرایند با تعریف و پرسشگري مسئله یا چالش پیش روی سازمان آغاز میشود. به واسطه ماهیت این مرحله است که فرد تلاش ميكند تا برای مسئله یا چالش پاسخهايي بيابد. کاوش نیاز به پرسشهاي متنوع دارد و اغلب پرسشها نيز بحثبرانگيز هستند. در این مرحله، مهم است که از بيرون به وضع موجود نگاه کنید، بنابراين استفاده از مشاوراني که از عملیات سازمان فاصله دارند مفید است.
راهحل هم زمان ميبرد تا به مرحلهي خوابيدن روي مسئله هدايت شود؛ جايي که افراد از مسئله دور ميشوند. به همان اندازه كه شناسایی گامي مهم است که ميتواند کمک بيشتري در جهت حرکت به جلو نياز باشد، این مرحله هم ارزشمند است.
مرحله بعدی – شناسایی گزینههای بالقوه – راهحلهای جایگزین ممکنی تولید ميكند که به نیازهای وضعیت محيطي پاسخ ميدهد و دلايل اصلي را تصحیح ميكند. این منجر به انتخاب بهترین گزینه یا ترکیبی از گزينهها ميشود. بهترین گزینه، گزينهاي است که در آن راهحل با اهداف و ارزشهای کلان سازمان منطبق باشد و به نتایج مورد انتظار با بهرهگيري از کمترین منابع دست یابد. فرد تلاش میکند تا اين انتخاب را با توجه به سطح محاسبه شدهي ریسک و عدم قطعيت برگزيند. موفقيت نهایی گزینهي انتخابي بستگی به اين دارد که آیا میتوان آن را عملياتي كرد یا خیر. این مرحله اغلب به اصلاح و تطبيق بيشتر برای متناسب شدن با فرهنگ سازمانی نیاز دارد.
مرحله نهایی – پیادهسازی، آزمون و ارزیابی – شامل استفاده از تواناییهای مدیریتی، اداری، و متقاعدکننده است براي اطمینان از اين موضوع که گزینهي انتخابي به طور مؤثري اجرايي ميشود. پس از پيادهسازي، اين مفهوم باید با هدف شناسایی هر گونه انحراف ارزیابی شود از آنجاییکه موفقیت گزینهي انتخابي بستگی دارد به اينکه آیا آن گزینه میتواند توسط سازمان داخلی درک و پشتیبانی شود یا نه.
صفات شخصیتی یک فرد خلاق
هر فردي ميزاني از خلاقيت را بالقوه در اختیار دارد. عدم توسعه، عدم وجود محیطي مثبت براي تشویق و اعتماد به نفس ضعیف اغلب این خلاقیت بالقوه را خفه ميكند. خوشبختانه، خلاقیت مهارتي است که افراد میتوانند در طول زمان توسعه و بهبود دهند. صفات فردي خلاق عبارتند از:
+ هدفمند و روشنفکر
+ شناخت موانع و غلبه بر آنها
+ ریسکپذیری محاسبهشده
+ انگیزه درونی
+ منبع درونی نظارت
+ اشتياق به موفقیت و شهرت
+ حركت به سمت رشد و توسعه
+ شيوههای خلاقیت
شيوههای متعدد و قابل دسترسي برای تولید ایدهها و مفهومهاي خلاق وجود دارد. یکی از اين شيوهها طوفان فكري است كه در آن تیمي حدوداً شش تا دوازده نفر حجم زیادی از ایدهها را بدون انتقاد تولید ميكنند و سپس هر یک از این ایدهها را ارزيابي میكنند. فكرنوشتار نسخهي مكتوب و ساكت طوفان فكري است كه ایدههای تولیدي را به صورت جداگانه روی تکهکاغذي ثبت و آنها را به صورت ناشناس به گروه داده ميشود. ایدهها چندين دفعه با هر یک از افراد مبتني بر ایدههای قبلي تولیدشده تبادل ميشود. گروه تمرکز شامل افرادي هستند كه اطلاعات را در چارچوبي ساختیافته ارائه ميدهند. تحلیل مسئله موجود روشي برای تولید ایدهها و فرصتهای جدید با تمرکز بر مشكلات موجود است. ارزش این شيوهها بستگی به فرایند انديشيدن فرد، توانایی حل مسئله و تصمیمگیری دارد. فرایند انديشيدن معمولاً زماني بهتر ميشود كه شرکتکنندگان دیدگاهها، زمینهها، تجارب، مهارتها و تخصصهاي مختلفي داشته باشند؛ این شيوه گروهانديشی را دور ميكند و انديشيدن خارج-از-چارچوب را ارتقاء ميدهد.
[product id=”874″]