با برف پنج تفکر خود را تقویت کنید!
برف چیست؟
«برنامه رشد فردی (برف)» راهکاری است که به شما کمک میکند تا مهارتهای رهبری تغییر و رشد شخصی را در خودتان تقویت کنید. این راهکار بخشی از «جنبش هارمونی تغییر (جهت)» است که در تعامل با دو راهکار دیگر آن یعنی «منظومه جامع مدیریت (نجم)» و «برنامه رشد شرکتی (برش)» به عنوان راهکاری برای تغییر فردی و توسعه شخصی به کار گرفته میشود.
بخش اول: معماری زندگی
مرحله ۱: رسالت زندگی
مقصد، مأموریت، ارزشها و چشمانداز خود را تعریف و تنظیم کنید.
مرحله ۲: تحلیل زندگی
قوتها، ضعفها، فرصتها، تهدیدها و چالشهای خود را برای دستیابی به رسالت زندگیتان کشف کنید.
مرحله ۳: نقشه زندگی
اهداف زندگیتان را تعریف و نقشهی زندگی خود را براساس ارتباط علت و معلولی بین این اهداف ترسیم کنید.
بخش دوم: طرحریزی زندگی
مرحله ۴: کارت زندگی
شاخصها و سنجههای هدایت زندگی خود را تنظیم کنید.
مرحله ۵: همسویی زندگی
ذینفعان مختلف را شامل وجودتان، خانوادهتان، دوستانتان، و مدیرانتان را با رشد خود همسو کنید.
مرحله ۶: فعالیت زندگی
کارها و ابتکارات خود را برای دستیابی به اهداف زندگی اولویتگذاری کنید. از امروز برای رسیدن به فردا استفاده کنید.
بخش سوم: اندازهگیری زندگی
مرحله ۷: پایش زندگی
برای دستیابی به رسالتتان و رسیدن به اهدافتان داده و اطلاعات جمعآوری کنید و پایش کنید که به چه میزان به آنها نزدیک شدهاید.
مرحله ۸: ارزیابی زندگی
فرصتها، استعدادها، مهارتها، دانش و شایستگیهای جدید را ارزیابی کنید و از آنها غفلت نکنید.
مرحله ۹: تغییر زندگی
اگر میبینید که موانع و سرعت رشد شما کند شده است یا این مسیر همان مسیری نیست که باید ادامه دهید، مسیر دستیابی به رسالتتان و رسیدن به اهدافتان را تغییر دهید.
این بخشهای سهگانه، مراحل نهگانه و عناصر مختلفی که در این برنامه است در شکل زیر خلاصه شده است و میتواند سطح و عمق تفکرات شما را بالا ببرد و ارتقاء دهد.
اکنون بیایید ببینیم هر یک از مراحل یا عناصر برنامه رشد فردی (برف) چگونه میتواند تفکرات شما را ارتفاع دهد.
پنج کلاه تفکر شما
تفکر یک فرایند ذهنی و عقلی است که براساس شواهد و قراین معلوم میخواهد موضوعات مجهول نامعلوم را کشف و شناسایی کند. این شناخت میتواند بر روی ابعاد مختلف زندگی شما تأثیرگذار باشد. تفاوت تفکر و فکر آن است که تفکر همانگونه که گفته شد یک فرایند است؛ اما فکر خروجی و نتیجه این فرایند است که ما را به مقصود میرساند. به عنوان مثال، اگر شما با یک موضوع یا مسئله مواجه باشید مجموعهی شیوهها و روشها که میتواند موضوع یا مسئله را حلوفصل کند را تفکر مینامیم و راهکار یا راهحلی که موجب حل آن موضوع یا مسئله شما میشود فکر نامیده میشود. البته ممکن است با کنکاش و جستوجوی بیشتر شما بتوانید تعاریف مختلفی را بیابید اما آنچه اینجا ذکر شد از نگاه فرایندی به موضوع بود.
از سوی دیگر همین تفکر میتواند به اقسام مختلفی تقسیم شود که باز ممکن است تقسیمبندی آن متفاوت باشد، اما در اینجا ما به ذکر تقسیمبندی پنجگانه میپردازیم که سایر اقسام تفکر میتواند زیرمجموعهی این دستهبندی قرار گیرد. در اینجا هدف این نیست که در رابطه با خود این تقسیمبندی و تعاریف و مفاهیم آن صحبت کنیم؛ بلکه میخواهیم بیش از مفاهیم و تعاریف (اگرچه تعریفی را هم ارائه خواهیم داد) به شیوهی تقویت این تفکرات با استفاده از برنامه رشد فردی (برف) بپردازیم.
تفکر منطقی
اگر فرایند تفکری شما مبتنی بر شواهد (رویدادها و رخدادهای عینی) و قراین (آثار و اطلاعات رویدادهای عینی) منجر به تصمیم و انتخاب شما شود از یک تفکر منطقی برخوردار هستید. تفکر منطقی بالاترین سطح تفکری است که جهت و مسیر مشخصی را دنبال میکند. در این نوع تفکر هر مرحله به دنبال مرحله قبلی و در توالی یکدیگر هستند. معمولاً در این نوع تفکر سعی بر این است که جنبههای مختلف یک موضوع یا مسئله را واکاوی و جستوجو کنیم و تلاش ما بر این است که هیچ گونه اشتباه و خطایی صورت نگیرد.
عناصر و اجزای برنامه رشد فردی (برف) مبتنی بر یک تفکر منطقی به هم متصل شده است. به این معنی که ابتدا شما مبتنی بر یک ارزیابی منطقی در ابعاد ساختاری و محتوایی میزان تغییر خود را اندازهگیری میکنید (کارنامه تغییر). سپس براساس این کارنامه به نتیجه میرسید که بایستی تغییرات عمیق و پارادایمیک در زندگی خود ایجاد کنید یا تغییرات جزیی و پارامتریک. اگر تغییرات پارادامیک باشد بایستی براساس مراحل ۱ – ۳ دوباره زندگی خود را معماری کنید: رسالت خود را بازبینی، براساس آن قوت و ضعف و فرصت و تهدید خود را تحلیل، و در نهایت نقشهی جدیدی برای آیندهی زندگی خود طرحریزی و ترسیم کنید. آنگاه مراحل بعدی برنامه براساس این سه مرحله می تواند تکمیل شود. اما اگر تغییرات جزیی باشد شما کافی است چند پارامتر یا عادت را در زندگی تغییر دهید تا به سروسامانی مجدد برسید.
تفکر انتقادی
فردی تفکر انتقادی، یا تفکر نقادانه دارد که قادر است پرسشهای مناسب بپرسد و اطّلاعات مربوط را جمعآوری کند. بسیاری از انسانها هیچگاه این نوع تفکر را یاد نمیگیرند و به همین خاطر خود را در معرض انتقاد و گفتوگوی خویشتن قرار نمیدهند. پرسشگری اساس یک تفکر انتقادی است؛ حال این پرسش توسط خود طرح شود یا دیگران؛ و هر چقدر پرسش ما قدرتمندتر باشد نقادی ما بیشتر و عمیقتر خواهد بود. تفکر انتقادی ما را از جنبههای پنهان وجود خود آگاه خواهد کرد که تا آن موقع به آن فکر نکرده بودیم. و همین باعث شناخت و معرفت بیشتر میشود.
همهی مراحل برنامه رشد فردی (برف) میتواند این نوع تفکر را در شما تقویت کند. آنجایی که مأموریت، ارزشها و چشمانداز خود را براساس علاقهمندی، استعدادیابی و شخصیتشناسی بررسی میکنید و لایههای مختلف درون خود را با پرسشهای مختلف تحلیل میکنید. وقتی رسالت خود را مشخص میکنید با پرسش قدرتمند اینکه «آیا این رسالت زندگی واقعاً متعلق به من است و من باید همه تلاش و امکانات خود را برای تحقق آن صرف کنم؟» از طرف دیگر، وقتی با ذینفعانی مانند خانواده، سازمان یا شرکتی که در آنجا کار میکنم، و یا در جمع دوستانم گفتوگو میکنید باید منتظر انتقاداتی باشید که از نگاهی غیر از نگاه شما به برف نگاه میاندازند. این مرحله باعث میشود تا نه تنها تفکر انتقادی شما تقویت شود بلکه آنها را بیشتر با برنامهی خود همسو میکنید.
تفکر خلاقانه
در این دنیا موضوعات (subjects) مختلفی که با آن سروکار داریم ثابتاند، اما ذهنیت یا عینیت (objectives) این موضوعات همواره در حال تغییر هستند. همین امر باعث پدیدار شدن موضوعات ثابت در ذهنیتها و عینیتهای متغیر میشود و خلاقیت را شکل میدهد. تفکر خلاق به دنبال این است که بتواند با فرایند خارج از عرف و شایع موضوعات مختلف را در قالبها یا همان عینیتهای جدید به جامعه بشری عرضه و ارائه کند. به عنوان مثال، انتقال از یک نقطه به نقطه دیگر یک موضوع ثابتی است که ذهن آدمی را همیشه به خود مشغول داشته است. اکنون کارل بنز آن را با خودرو حل میکند، کارل ون دریس آن را با دوچرخه حل میکند، برادران رایت آن را با پرواز حل میکنند، و گوتلیپ دایملر آن را با موتور سیکلت. ظرفیت بالقوه تفکر خلاق در هر انسانی وجود دارد؛ فقط بایستی آن را تقویت کند و افزایش دهد.
در برنامه رشد فردی (برف) مهمترین مرحلهای که میتواند تفکر خلاقانه شما را تقویت کند و رشد دهد، مرحله فعالیت زندگی است که در بخش ابتکارات تعریف میشود. ابتکارات یعنی طرحها، پروژهها و برنامههایی مبتنی بر تفکر خلاق که بتواند اهداف شما را برآورده سازد و شما را به مقصود نهایی که همانا رسالت زندگی شما است برساند. آنچه مهم است آن است که وضعیت موجود شما حاصل تمامی فعالیتهایی است که تاکنون انجام دادهاید و در این موقعیت قرار گرفتهاید. اکنون اگر همان فعالیتها را ادامه دهید نه تنها تغییری در مسیر زندگی شما اتفاق نخواهد افتاد بلکه ممکن است پسرفت نیز داشته باشید. بنابراین برا رهایی از وضعیت موجود بایستی فعالیتها و رفتارهایی را از خود داشته باشید که هیچ شباهتی با فعالیتها و رفتارهای گذشته شما نداشته باشد. همین جا است که تفکر خلاق به سراغ شما میآید و میخواهد که جور دیگری ببینید و مسیر خود را به سمت وضعیت مطلوب تغییر دهید.
تفکر تحلیلی
وقتی صحبت از سیستم میشود، پای تفکر تحلیلی به میان میآید و فکر شما را درگیر میکند. سیستم یعنی مجموعهای از عناصر و اجزاء مختلف که با یکدیگر ارتباط دارند تا یک هدف مهم را محقق سازند. به عنوان مثال، ساعت یک سیستم است؛ زیرا چرخدندهها و قطعات مختلف آن در پس پرده با یکدیگر درگیر هستند و کار میکنند تا بتوانند زمان و وقت را به ما نشان دهند. هدف اصلی ساعت نشان دادن وقت است. در یک سیستم هم کارایی مهم است (انجام درست کار) و هم کارآمدی (انجام کار درست) و عملکرد یعنی کارآیی به اضافه کارآمدی. به عبارت دیگر، انجام درست کار درست. بنابراین وقتی ساعت، وقت دقیق را به ما نشان میدهد که هم هر یک از عناصر آن به خوبی کار کند و در جای خودش قرار گرفته باشد (کارآیی) و هم ارتباطات بین این عناصر و اجزاء به درستی کار کند و خروجی مطلوب را ارائه دهد (کارآمدی). برای اینکه ما بتوانیم تحلیل درستی از پدیدههای پیرامونی خود داشته باشیم، باید نگاه سیستمی یا تحلیلی خود را تقویت کنیم و افزایش دهیم. تفکر تحلیلی مهمتر از اینکه به شناخت هر یک از اجزاء و عناصر یک سیستم بپردازد، به ارتباط بین این عناصر برای رسیدن به هدف موردنظر آن میپردازد و در صدد است تا عملکرد سیستم را افزایش دهد.
در مسیر زندگی ما نیز مهمتر از اینکه ما به جزء جزء زندگی خود بپردازیم، بایستی به ارتباط بین این اجزاء و عناصر توجه لازم و کافی را داشته باشیم تا به هدف کلان و مقصود نهایی خود نائل شویم. هر یک از اجزاء برنامه رشد فردی (برف) با یک نگاه سیستمی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. وقتی شما رسالت خود را در مرحله اول تعریف میکنید، ارتباط بین قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها برای رسیدن به و محقق کردن آن بسیار مهم است. و وقتی میخواهید نقشه زندگی خود را ترسیم کنید، بایستی این نقشه را براساس تحلیل سیستمی برای رسیدن به رسالت خود ترسیم کنید. سپس شاخصهای اندازهگیری هر یک از اهداف را طراحی و اهداف کوتاهمدت روزانه و هفتگی را در ارتباط با این شاخصها روشن و شفاف بسازید. و در نهایت باید ابتکاراتی را خلق کنید که بتواند اهداف و شاخصهای شما را برآورده سازد. سنجش و پایش برنامه نیز باید به صورت مستمر اتفاق بیفتد تا بدانیم در کجای برنامه و چه عنصری از آن بایستی تغییر کند تا عملکرد کل سیستم زندگی ما به سمت بهبود و بهرهوری بیشتر حرکت کند. همانطور که میبینید عناصر مختلف برنامه با یک نگاه سیستمی به یکدیگر گره خوردهاند و ما را در انجام و تقوقیت تفکر تحلیلی کمک میکند.
تفکر راهبردی
تفکر راهبردی به شما میگوید قبل از اینکه به این موضوع بیاندیشید که چه کارهایی را باید انجام بدهید، باید به این فکر کنید که چه کارهایی را انجام ندهید! از این رو، مهمترین کارهایی که شما را به مقصد نهایی میرساند راهبردیترین کارهای شما خواهد بود و باید آنها را در اولویت انجام نحست قرار دهید. در تفکر راهبردی شما وارد بازی بین یک یا چند مخاطب خواهید شد تا بتوانید بدون اینکه آسیبی به دیگران بزنید موقعیت برتری را نسبت به آنها انتخاب کنید. بنابراین، انتخاب برای شما کلیدواژهی اصلی است و همین انتخابها است که میتواند مسیر شما را به سوی مطلوب کوتاه تر کند. این انتخابها مزیت شما را نسبت به دیگران خواهد ساخت و شما را نسبت به آنها متمایز می کند. در واقع، منحصر به فرد بودن و تمایز در تفکر راهبردی یک خروجی استراتژیک برای شماست. تقویت تفکر راهبردی به شما کمک میکند تا منابع خود را صرف مهمترین کارهای خود کنید و از انجام کارهایی با اولویت پایین دوری کنید که تنها وقت شما را میگیرد و شما را شلوغ میکند.
یکی از مهمترین ویژگیهای برنامه رشد فردی (برف) همین راهبردی بودن آن است. شما با تعریف رسالت زندگی و اهداف مرتبط با آن متمرکز میشوید تا متمایز شوید و همین تمایز کلید پیروزی شما در بازی شلوغ زندگی است. رسالت زندگی که وضعیت مطلوب شما در این مسیر تغییر است، راهبردیترین بیانیه شماست که همواره باید در ذهن و فکر و جان خود تکرار کنید تا ملکه شما شود. به مانند یک استراتژی در انتخاب و تصمیمات شما محوریت قرار گیرد تا از کارهای خردهریزی که دارید برحذر شوید. بنابراین با طراحی این برنامه شما یک برنامه راهبردی شخصی برای خود تهیه میکنید که کاملاً اجرایی است زیرا هر روز از خود میپرسید: «من به کجا روان هستم؟ به کدام مقصد میروم؟ به چه چیزی چشم دوختهام؟» از این رو، رفتارها و فعالیتهای روزانه خود را براساس آن تنظیم و تدوین میکنید. مهمترین کارها هستند که شما را به مقصد نهایی رهنمون میکنند. بنابراین ابتدا باید قطبنمای خود را به کار بگیرید، سپس ساعت را.
تمرین تغییر
دورهی آموزشی رایگان برنامه رشد فردی (برف) را دریافت و گوش کنید و یک برف برای خود بسازید. ویژگیهای پنج تفکری که در این یادداشت به آن اشاره شد را در برنامهی خود بیابید و ببنیید چطور میتوانید در برنامه هفتگی، تقویم خود را دگرگون سازید تا این پنج تفکر را در درون خود تقویت کنید و بهبود دهید.