1. خانه
  2. مقالات
  3. رهبری
  4. برنامه ریزی استراتژیک

برنامه ریزی استراتژیک

برنامه ریزی استراتژیک

برنامه ریزی استراتژیک

5/5 - (11 امتیاز)

برنامه ریزی استراتژیک بر چگونگی دستیابی به اهداف سازمانی با توجه به منابع قابل دسترس تمرکز دارد

برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است که در آن رهبران رسالت سازمانی خود را برای آینده تعریف می‌کنند. رسالت سازمانی شامل مأموریت، ارزش‌ها، چشم‌انداز و مقاصد سازمانی است. این فرایند شامل ایجاد توالی فعالیت‌هایی است که در آن اهداف باید محقق شوند تا سازمان بتواند به رسالت اعلام‌شده خود برسد.

 

برنامه ریزی استراتژیک معمولاً اهداف میان‌مدت تا بلندمدت را با طول عمر سه تا پنج سال نشان می‌دهد، اگرچه می‌تواند طولانی‌تر باشد. این با طرح تجاری متفاوت است، که معمولاً بر اهداف کوتاه‌مدت و تاکتیکی تمرکز می‌کند، مانند نحوه تقسیم بودجه. مدت زمان تحت پوشش یک طرح تجاری می‌تواند از چند ماه تا چندین سال نیز متغیر باشد.

گام‌های برنامه ریزی استراتژیک

به طور کلی، گام­‌های فرایند برنامه ریزی استراتژیک در شکل زیر بیان شده است:

 

 

با تعیین اهداف و مأموریت­‌های اصلی و فرعی؛ با استفاده از مدل «SWOT» تجزیه‌وتحلیل استراتژیک صورت می­‌گیرد. بگونه­‌ای که نقاط قوت و ضعف درونی سازمان شناسایی و تهدیدات و فرصت­‌های بالقوه محیط بیرونی سازمان مورد ارزیابی قرار می­‌گیرد. و زمینه برای شکل­‌گیری استراتژی سازمانی فراهم می­‌شود. در مرحله بعدی اجرای استراتژی سازمان پیگیری شده و نهایتاً؛ نتایج مورد ارزیابی و بازنگری قرار می­‌گیرند تا اجرای استراتژی محقق شود.

اجرای استراتژی و برنامه‌ریزی استراتژیک

نمودار شماره ۱: فرآیند عمومی برنامه‌ ریزی استراتژیک

چهار سطح استراتژی

استراتژی­‌های در سطوح مختلفی از سازمان موجودیت پیدا می­‌کنند. به طور کلی در هر سازمان چهار سطح متفاوت استراتژیک سازمانی امکان­‌پذیر است:

۱. سطح اول: استراتژی سطح شبکه (سطح بین بنگاه‌ها)

این سطح استراتژی مرتبط با اهداف و استراتژی‌های شبکه‌ای بین بنگاه‌های چند کسب‌وکاری مطرح است. و بحث اتحادها و همکاری‌های کلان را در بر می‌گیرد تا بتواند از شایستگی‌های مختلف هر بنگاه به نحو شایسته‌ای استفاده کرد. این سطح جدیدترین سطح تعریف شده در تدوین استراتژی است که آقای مایر در کتاب خود به نام «استراتژی: زمینه، محتوا و فرایند» مطرح کرده است.

۲. سطح دوم: استراتژی بنگاه مادر (سطح کلان سازمانی)

این سطح استراتژی مرتبط با اهداف و گستره کلی سازمان بوده و چگونگی ایجاد ارزش‌افزوده در سطح بنگاه مادر برای واحدهای کسب‌وکار و پشتیبانی سازمان را بیان می­‌دارد. این استراتژی بوسیله مدیریت عالی سازمان برای نظارت بر مناطق و عملیات کل سازمان شکل می­‌گیرد. تدوین مزیت مادری بخشی از این استراتژی است و پرسش‌های کلیدی که در این سطح مطرح می­‌شوند، عبارتند از:

 

  • چه نوع خدمات و محصولاتی باید ارائه شود؟
  • اهداف و انتظارات برای هر خدمت یا محصول چیست؟
  • تخصیص منابع برای دستیابی به اهداف چگونه باید باشد؟

 

تدوین استراتژی سازمان برای یک دوره سه تا پنج ساله را می­‌توان از جمله استراتژی­‌های سطح کلان سازمان بشمار آورد.

۳. سطح سوم: استراتژی واحد کسب‌وکار (سطح واحد سازمانی)

این سطح استراتژی مرتبط با موفقیت سازمان در بازارهای خاص است. اینکه چطور می­‌توان نسبت به رقباء مزیت رقابتی ایجاد نمود، چه فرصت‌­های جدیدی می­‌تواند در بازار شناسایی و خلق شود، کدام محصولات یا خدمات در کدام بازار باید ایجاد شود، تا چه حدی نیازهای مشتریان در راستای اهداف سازمان تأمین می­‌شود و سودآوری یا سهم بازار سازمان رشد می­‌کند. این نوع استراتژی برای دستیابی به اهداف واحدی خاص شکل می­‌گیرد و شامل پرسش‌هایی از این قبیل است:

 

  • واحد کسب‌وکار یا پشتیبانی چه خدمات یا محصولاتی باید ارائه کند؟
  • به چه مشتریانی خدمت یا محصول ارائه شود؟
  • توزیع منابع در داخل واحد چگونه باشد؟

 

تدوین استراتژی برای واحدهای سازمانی و همسویی استراتژیک بین این استراتژی‌ها در جهت هم‌افزایی بیشتر بین واحدها یا بین بنگاه مادر و واحدها به عنوان یکی از بخش­‌های مهم سازمان در این سطح قرار دارد.

۴. سطح چهارم: استراتژی­‌های عملیاتی (سطح وظیفه­‌ای)

این سطح استراتژی استراتژی­‌هایی هستند که چارچوبی برای مدیران در هر وظیفه برای اجرای استراتژی­‌های سطح واحد سازمان و سطح کلان سازمان، ارائه می­‌کنند. برنامه­‌های عملیاتی از استراتژی­‌های سطح وظیفه‌­ای پیروی می­‌کنند.

استراتژی‌های عمومی پورتر

مایکل پورتر از صاحب­‌نظران برجسته­‌ی مدیریت، استراتژی­‌های رقابتی و بازاریابی سازمان­‌ها را به سه دسته تقسیم می­‌کند که عبارتند از:

۱. استراتژی رهبری هزینه

در این استراتژی، سازمان می­‌کوشد تا هزینه­‌ی کل مربوط به محصول یا خدمت را با کمترین مبلغ در مقایسه با سایر رقبا در صنعت موردنظر عرضه نماید.

۲. استراتژی تمایز

سازمان می­‌کوشد تا محصول یا خدمت متمایز و منحصر به فردی را برای مشتریان خلق کند که آن­ها حتی حاضرند مبلغی اضافی نیز بابت آن بپردازند.

۳. استراتژی تمرکز

راهبردی است که در آن یک کسب‌وکار برای بهره­‌برداری از فرصت­‌ها تمامی توجه خود را بر روی یا چند بخش خاص و کوچک از یک بازار بزرگ معطوف می­‌سازد.

روش‌های خلق استراتژی

برای هر کدام از گزینه­‌های استراتژیک، روش‌های مختلفی وجود دارد که این روش­‌ها تحت عنوان روش‌هایی خلق استراتژی به سه دسته تقسیم می­‌شوند:

۱. توسعه درونی

در جایی که استراتژی­‌ها بوسیله افزودن منابع سازمانی و بر پایه ظرفیت­‌های خود سازمان ایجاد می­‌شوند. این روش که در برخی مواقع تحت عنوان «توسعه پویا» نیز نامیده می­‌شود، به عنوان روش اولیه در ایجاد استراتژی محسوب می­‌شود. توسعه درونی دارای مزیت مهم ایجاد ظرفیت سازمانی از طریق یادگیری است. البته ممکن است که در این روش منابع سازمانی بیش از اندازه توسعه یابد و سازمان مزایای تخصصی شدن را از دست بدهد.

۲. روش ادغام یا اکتساب

جایی که یک سازمان، منابع و ظرفیت‌های خود را با پذیرش تصدی سازمان‌های دیگر توسعه می­‌دهد. امروزه این روش به عنوان روشی عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد، چرا که توسعه ظرفیت با سرعت و توانایی بالا حاصل می­‌شود. البته اثری که روش ادغام از خود جای می­‌گذارد، پیامد خوبی ندارد، چرا که ممکن است به علت تفاوت­‌های فرهنگی و عدم درک شرکت‌هایی که ادغام شده از سوی بنگاه مادر، مشکلاتی بوجود آید.

۳. توسعه مشترک و ائتلاف استراتژیک

جایی که دو یا چند سازمان در منابع و فعالیت­‌ها سهیم می­‌شوند تا استراتژی مشترکی را دنبال نمایند. این روش استراتژی جدیدی است که در حال عمومیت یافتن است، چرا که امروزه سازمان­‌ها همیشه نمی­‌توانند به تنهایی از عهده محیط پیچیده در فرایند جهانی­‌سازی برآیند.

امتیاز به این مطلب

5/5 - (11 امتیاز)

مطالب بیشتر

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
برنامه ریزی استراتژیک
برخیز و عزم جزم «رشد» کناطلاعات بیشتر
+