رسالت زندگی
در این درس میپردازیم به تدوین بیانیه رسالت زندگی که شامل مأموریت، ارزشها و چشمانداز شخصی شما میشود.
برای دانلود فایل صوتی کافیست اینجا کلیک کنید (حجم ۵ مگابایت)
لینک و مطالب مرتبط با این درس
برای شنیدن فایل صوتی درس قبلی (اول) اینجا کلیک کنید
متن فایل صوتی رسالت زندگی:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عرض میکنم خدمت شما دوست عزیز و خوشحال هستم که با دورهی رایگان برنامه رشد فردی با شما همراه هستم. من مسعود چیتگرها، سخنران، نویسنده و مربی تغییر هستم و این جلسه دوم دوره رایگان برنامه رشد فردی با موضوع رسالت زندگی است که تقدیم شما میشود. در خدمت شما هستم.
هر شخصی که به این دنیا میآید منحصر به فرده پس رسالتش هم منحصر به فرده. امروز در مورد رسالت زندگی میخواهم با همدیگه صحبت بکنیم ببینیم رسالت زندگی یعنی چه؟ رسالت زندگی اولین مرحلهی برنامه ساختیافته و راهبردی برنامه رشد فردی است. رسالت زندگی نقطه عطفی در زندگی ماست اینکه ما از کجا اومدیم، تا الان چگونه بودیم و اینکه به کجا میرویم و چگونه خواهیم رفت. رسالت زندگی شما رو در زمان حال نگه میدارد. اینکه از گذشتهات متأسف نمیشوی، یا اینکه بر آیندهات ترسی نداری همچنان که در کتاب مقدس ما قرآن کریم در آیاتی این مطلب کاملاً شفاف و واضح بیان شده. «آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین میشوند، همانان که ایمان آورده و پرهیزکاری ورزیدهاند. در زندگی دنیا و در آخرت مژده بر آنان است. وعدههای خدا را تبدیلی نیست. این همان کامیابی بزرگ است.» پس اگر فوض عظیم میخواهی و اگر کامیابی بزرگ میخواهی باید رسالت خودت رو تعریف بکنی. چه پیامی برای انسانهای پیرامونت داری، آنها چه پیامی از تو میگیرند. اون رو باید ابلاغ کنی. پیامی که دیگران نگفتهاند و تو باید با توجه به زمان حالت و به اقتضای شرایطی که در آن قرار داری، اون پیام رو بگی. بسته به زمان و بسته به مکان که وجود دارد. اگر یادتون باشه تو جلسه پیش به این پرسش اساسی که معلم پیتر دراکر ازش پرسیده بود پرداختیم: «بخاطر چه چیزی باید از تو یاد کنند؟» در سن پنجاه سالگی یادتونه. اینجاست که باید رسالت زندگی رو تعریف بکنی تا وقتی به سن پنجاه سالگی میرسی بتونید بگید که من رسالتی داشتم و اون رسالت رو اجرایی کردم. عملیاتی کردم پس رسالت زندگی نشون میده که شما چه کسی هستی، چه پیامی داری، و به کجا چشم دوختهای، رسالت زندگی که تو این برنامه و در این جلسه میخواهم خدمت شما عرض بکنم شامل سه بیانیه مهم است که باید اونها رو بنویسی. اول مأموریت. مأموریت میگوید که چه پیامی دارم. چه پیام منحصر به فردی رو من باید داشته باشم. دو، ارزشهاست، بیانیه ارزشهاست. من چه کسی هستم. و سه، چشمانداز، در اولین گام برای تحقق ارزشها و مأموریتم به کجا چشم دوختهام. پس نخستین ویژگی کسانی که رسالت خودشون رو تعریف میکنند این هست که بر دیگران اثر میگذارند و به عنوان رهبران جامعه اجتماعات پیرامون خودشون رو هدایت میکنند. حالا یک ارزیابی بکنیم. آیا ما اثرگذار یا رهبری در جامعه هستیم یا تأثیرپذیر و پیرو. اگر در اجتماعاتی که در آنها هستید مثل خانوادتون، مثل سازمانتون، مثل دوستانتون میبینید که اثر گذار هستید پس رسالتی در پس پرده دارید و اگر نه فوراً باید رسالت خودتون رو تعریف و تدوین بکنید. اجازه بدین که من از کتاب مقدس قرآن کریم استفاده بکنم، و سیزده ویژگی کسانی که رسالت خودشون رو تعریف و تدوین کردهاند رو برای شما بیان بکنم. نتیجه اول چیه. چون تعریف کردی پس آرامش داری: “الا بذکر الله تطمئن القلوب” نتیجه دوم، برای تحقق آن توکل میکنی: “فالیتوکل المؤمنون”، نتیجه سوم برای تحقق آن امداد غیبی میشوی: و “جنودهم لن تروها” نتیجه چهارم، از شکست نگرانی نداری و همواره پیروزی: “اهدی الحسنین” نتیجه پنجم، حق رو تشخیص میدید و بینش و نورانیت پیدا میکنید: ” یجعل لکم فرقانا” نتیجه ششم هیچ راهی برای شما بسته نیست و در بنبست قرار نمیگیرید. وقتی رسالت خودتون رو تعریف کردید: “یجعل له مخرجا” نتیجه هفتم، هیچ فعالیتی رو بیارزش نمیدونید و کارتون رو بیهوده نمیبینید: “فمن یعمل مثقال ذره خیره یره” نتیجه هشتم، از گفتار دیگران ملول نمیشوی و از ملالتها نمیترسید: “لا یخافون لومه لائم” نتیجه نهم، از افراد نمیترسید: ان الناس قد جمعوا لکم یخشوهم فزادهم ایمانا” نتیجه دهم: از طاغوت و مستکبران نمیترسید: “فاغض ما انت غاض” نتیجه یازدهم، در زندگی حیران و سرگردان نیستی چون رسالت خودتون رو تعریف کردید: «یهدیهم ربهم بایمانهم» نتیجه دوازدهم، محبوبیت دارید: دوست داشتنی میشوید: «سیجعل لهم الرحمن وداً» و نتیجه آخر، یا نتیجه سیزدهم، فعالیتهای فانی خودتون رو با رنگ الهی جاودانه میکنید: «صبغه الله» پس رسالت زندگی، میتونه این نتایج رو برای ما داشته باشه حالا چطور رسالت زندگی خودمون رو تعریف بکنیم. اولین بیانیه در رسالت زندگی شما، مأموریت شماست. شما چه مأموریتی رو در زندگی دنبال بکنید. خیلی وقتها ما در ابتدای دورهها، دورههای زمانی مثل مثلاً اول سال میآئیم و یک سری اهدافی رو برای خودمون تعریف میکنیم بعد از گذشت یکسال وقتی نگاه میکنیم این اهداف برآورده شدند یا برآورده نشدند، میبینیم که واقعاً آن چیزی که باید و شاید از عملکرد یا تحقق اهدافمون دستگیرمون بشه، نشده، مشکل کجاست، اشکال کجاست، اشکال اینجاست که حلقههای متصل به هم رو، ما برای رسیدن به یک مأموریت نتونستیم فراهم کنیم پس شما قبل از اینکه اهدافی رو تعریف بکنید، قبل از اینکه چشماندازی برای خودتون بگذارید باید بگید که مأموریت من در این زندگی چیه. من چه پیام جدیدی رو برای دیگران خواهم داشت. پس مأموریت زیر ساخت برنامهی رشد فردی شماست. خیلی از افراد فکر می کنند که مأموریتشون روشن هست. آقا من دارم این کار رو انجام میدهم دیگه. اما این طور نیست. مثلاً من حسابدارم، من مهندسم، من دکترم، من نمیدونم، بازرگانم، من مشاور هستم. آیا واقعاً همین هست. برای همین خیلی از کسانی که مأموریت فردی خودشون هم نوشتند، حتی آنهایی که نوشتند، باید بتوانند با ویژگیهایی که حالا در ادامه خواهم گفت ارزیابی بکنند که آیا مأموریت من مشخصه یا خیر، وقتی مأموریت شما مشخص و شفاف بشه در بسیاری از تصمیمگیریهای خودتون از اون استفاده میکنید. پس یکی از ویژگیهایی که مأموریت برای شما خواهد داشت این هست که چه پاسخی به این پیشنهاد میدهید. چه تصمیمی برای این پیشنهاد دارید. آیا به این پیشنهاد آره بگم یا نه. این بستگی داره به اینکه مأموریت شما شفاف شده باشه. تعریف شده باشه. شما مأموریت خودتون و محور همه کارهاتون قرار بدید. در واقع، مأموریت شما پیام روشن شما به دنیاست. شما به دنیا چه پیامی رو دادید و اگر دنیای شما وسیع باشد پیام و مأموریت شما هم گسترهی وسیعی رو پوشش میدهد. و اگر دنیای شما کوچک باشد بالعکس، مأموریت شما هم کوچک میشود. پس مأموریت شما پیامی است که شما به افراد که پیرامون شما هستند، خواهید داد.
دومین بیانیه، بیانیه ارزشهاست. اجازه بدین که یک مختصری در مورد ارزشها صحبت بکنم. ارزشهای بنیادی پاسخ به این پرسش هست که من چگونه میخواهم عمل بکنم. در واقع، ارزشها، قطبنمایی است که مسیر و جهت حرکت درست شما رو همواره به شما نشون میدهد. خب اگر بخواهیم ارزیابی بکنیم که یک ارزشی، یک موضوعی ارزش بنیادی هست یا خیر، باید این پرسش رو از خودم داشته باشم که اگر شرایطی پیش بیاد که بخاطر پایبندی به این ارزشها ببینیم آیا بازهم اون رو رعایت و حفظ خواهم کرد. اگر پاسخ شما بلی باشه، این موضوع یک ارزش است. و اگر خیر، این ارزش نیست. من همین جا میخواهم یک نکتهای رو به شما عرض بکنم که ارزشهای محوری رو میتونیم به دو بخش تقسیم بکنیم. یک بخش ارزشهای فردی، یک بخش ارزشهای حرفهای، ارزشهای فردی اون قبیل ارزشهایی هستند که به خود شخص بر میگرده و درون مایهی او رو تشکیل میدهد. و ارزشهای حرفهای اون قبیل ارزشهایی است که در رفتارهای کاری، اجتماعی و حرفهای متجلی میشه. پس ارزشها چارچوب و اصول راهنمایی برای تصمیمگیریها و رفتارهای فردی شماست. حالا ببینیم چطور میتوانیم ارزشهامون رو بنویسیم. باز یک کاغذ و قلمی رو آماده کنید. این تمرینی که عرض میکنم رو بعد از پایان این فایل صوتی انجام بدید. یا همین الان این فایل صوتی رو متوقف بکنید بعد از اینکه تمرین رو به شما عرض کردم و تمرین رو انجام بدید. از شما میخواهم با شیوهی پنج “چرا” ارزشهای خودتون رو شفافسازی و تبیین بکنید. اگر یادتون باشه، یکی از سه پرسش کلیدی که ما با هم دیگه در آن جلسه اول صحبت کردیم، پرسش “چرا” بود. چرا، پرسش کلیدی است که همیشه برای بهبود و تغییر میتونه بکار بگیرید. به عنوان مثال، “چرا من باید اینگونه کار کنم.” پس میتوانید به شیوهی دیگری نیز کار کنید. پس اندیشه شما به سمت جایی متمایل میشود که رفتار شما تغییر میکنه. من در این تمرین میخواهم که شما پنج چرا از خودتون بپرسید که به صورت متوالی با همدیگه پیوند میخوره. اجازه بدید یک مثالی رو عرض بکنم. البته این مثال خیلی پیش پا افتاده است ولی ناگزیرم که این مثال رو خدمت شما عرض بکنم. بارها خواستیم پولدار بشیم، ولی شاید کمتر از خودمون پرسیدیم که چرا من باید پولدار بشم. در پاسخ به این پرسش ممکنه بگید برای اینکه زندگی راحتتری رو داشته باشم. یا هر پاسخ دیگهای رو ممکنه به این پرسش بدید. حال برای این که این پاسخ چرایی دوم رو بپرسید باید بگید چرا باید زندگی راحتتری داشته باشیم. و به این پرسش پاسخ بدید. حالا یک چرا نیز برای پاسخ به این پرسش بگذارید. این کار رو آن قدر ادامه بدید تا به پرسش چرایی پنجم برسید. در پاسخ به این پرسش، یعنی چرایی پنجم، ارزشهاتون آشکار میشود. ارزشهایی مانند پاسخگویی، همکاری، تعهد، دلسوزی، فداکاری، کارآیی، تعالی، نشاط، راستی، نوآوری، تمامیت، وفاداری، اشتیاق، کیفیت، ارتباطات و معنویت میتونه باشه.
حالا بپردازیم به بیانیه سوم، بیانیه چشمانداز. بیانیه چشمانداز، میگه شما در اولین گام برای تحقق مأموریت و ارزشهاتون باید به کجا چشم بدوزی. مقصد شما در اولین گام چیست؟ سه تا ویژگی داره چشمانداز اگر بخواهید تعریف بکنید. یک، چه سالی این چشم انداز تحقق پیدا میکنه،دو، چه ویژگی خاصی رو شما در این چشمانداز لحاظ کردید. چه کسی میخواهید بشوید در سال چشماندازتون محقق میشه شما چه کسی هستید. سوم، در چه بازاری و چه محدودهای میخواهید اون مشخصه تحقق پیدا کنه. مچکرم و سپاسگذارم که به جلسه دوم دوره رایگان برنامه رشد فردی توجه کردید و امیدوارم مطالبی که در این جلسه خدمت شما عرض کردم، مطالب مفیدی باشه، حتماً تمرینهایی که خدمت شما عرض کردم رو انجام بدید.
امیدوارم که این درس برای شما مفید واقع شده باشه. بسیار خوشحال خواهم شد تا در بخش دیدگاهها، نظرات، ایدهها، پیشنهادها و یا پرسشهای خود را مطرح کنید تا از دیدگاههای شما در جهت بهبود اطلاع پیدا کنم.
ارادتمند شما – مسعود چیتگرها
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |