وقتی از من درخواست گردید تا مدلی اولیه برای «همسویی استراتژیک» بین عناصر مختلف در حوزهی منابع طبیعی تدوین کنم، به اندازه یک عمر تأسف خوردم که در این کشور چه کارهایی میشود انجام داد، ولی یا انجام نمیدهیم یا نمیخواهیم انجام دهیم.
بر این اساس جستوجوی اطلاعات و آمار را آغاز کردم که دو روز، آری فقط دو روز! ناقابل، طول کشید نه بیشتر. بعد، این عناصر را در مدیریت همسویی منابع طبیعی یافتم:
۱. ابتدا تعریف منابع طبیعی را پیدا کردم. به طور خلاصه منابع طبیعی یعنی مدیریت چهار عنصر آب، هوا، خاک و تنوع زیستی (طبق سیاستهای کلان محیط زیست مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام).
۲. براساس این تعریف، چشمانداز ۱۴۰۴ را بررسی کردم. سه هدف کلان را در چشمانداز یافتم: [افزایش] توسعهیافتگی (هدف ۱)، [افزایش] امنیت غذایی (هدف ۲)، و [افزایش] بهرهمندی از محیطزیست مطلوب (هدف ۳) که بایستی براساس اطلاعات و آمار حاصله پایش و مدیریت شوند.
۳. سپس تحلیل کردم برای دستیابی به این سه هدف که مرتبط با منابع طبیعی میشود، چه سازوکارهای حکمرانی را باید ایجاد یا بهبود داد تا این اهداف رشد پیدا کنند. این سازوکارها را در قالب مصمون «مدیریت منابع طبیعی» به پنح هدف تقسیم کردم: افزایش بهرهوری آب (هدف ۴)، کاهش تخریب جنگلها و مراتع (هدف ۵)، افزایش محصولات استراتژیک کشاورزی (هدف ۶)، افزایش پیشبینیهای درست (هدف ۷)، و کاهش آلودگیهای زیستمحیطی (هدف ۸). جالب بود که بخشی از چشمانداز کشور داشت رمزگشایی میشد!
۴. جستوجوی خودم را گستردهتر کردم و شرح وظایف و مأموریتهای سازمانهای مرتبط با منابع طبیعی را مرور کردم. هر یک از این اهداف را به سازمانی که بایستی پاسخگو باشد، به ترتیب زیر ارتباط دادم:
– افزایش بهرهوری آب…وزارت نیرو؛
– کاهش تخریب جنگلها و مراتع…سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور؛
– افزایش محصولات استراتژیک کشاورزی…وزارت جهاد کشاورزی؛
– افزایش پیشبینیهای هواشناسی درست…سازمان هواشناسی کشور؛
– کاهش آلودگیهای زیستمحیطی…سازمان محیط زیست.
۵. آخرین آمارها را بررسی کردم:
توسعهیافتگی (هدف ۱): رتبه ۹۵…توسعهیافتگی اجتماعی در سطح پایینتر از متوسط!
امنیت غذایی (هدف ۲): ایران در فهرست این کشورها قرار ندارد!
بهرهمندی از محیطزیست مطلوب (هدف ۳): رتبه ۱۳۲ در بین کشورهای جهان!
۶. روابط علت و معلولی بین اهداف عملکردی با نتایج کلیدی را بررسی کردم…ظاهراً علیرغم انجام کارها، ابتکارات، طرحها و پروژهها در دستگاههای نامبرده، هیچگونه بهبودی در نتایج کلیدی مشاهده نمیشود. سیاستها، قوانین، مقررات، روشها، دستورالعملها به فراوانی ستارگان آسمان وجود دارد. اما چه چیزی وجود ندارد: نخست تعامل (دستگاههای ذیربط دور یک میز برای اهداف مشترک نمینشینند و هر کس ساز خود را میزند!) و دوم همسویی (هماهنگی بین اهداف عملکردی و نتایج کلیدی و مدیریت ابتکارات و پروژهها و طرحهای اجرایی دستگاهها دیده نمیشود!)
۷. نتیجهگیری نهایی را به شما خواننده گرامی میسپارم!