مدیریت عبارت است از فرایند بهکارگیری کارا و اثربخش منابع مادی و انسانی تحت نظام ارزشی پذیرفته شده آن جامعه با عنایت به اصولی چون برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل و نظارت بر اساس هدفهای از پیش تعیین شده. این تعریفی است که در ویگیپدیا آورده شده است. آیا شما میتوانید همه چیز را مدیریت کنید! بسیاری از چیزها هست که نمیتواند مدیریت شود، زیرا چیزی را میتوان مدیریت کرد که در حال حاضر کاملاً شفاف و روشن باشد مانند داده یا اطلاعات. بنابراین، از میان همه چیزهایی که نمیتوان مدیریت کرد، سه چیز اصلی و کلیدی است که قابل مدیریت شدن نیست.
۱. استراتژی
استراتژی مربوط به آینده است و آینده قابل پیشبینی صددرصد نیست. آینده همواره پویا است و بایستی با بینش هدایت شود و براساس پویایی و روندهای آن تصمیمگیری کرد. بنابراین، استراتژی را باید «رهبری» کرد، نه مدیریت!
۲. فرایند
فرایند با جریان کاری که معمولاً شرکتها و سازمانها از واقعیتهای خود ترسیم میکنند متفاوت است. فرایند جنبه انتزاعی و جریانی سیال دارد و بیشتر مبتنی بر خروجیها و نتایج است تا فعالیتها. بنابراین، موضوع انتزاعی قابل مدیریت شدن نیست و بایستی هدایت شود. «رهبری» فرایندها موضوع جدیدی است که معمولاً در دنیای کنونی اداره کردن سازمانها دوباره جان گرفته است.
۳. کارکنان
کارکنان به دلیل منحصر به فرد بودن، پیچیدگی، و ابعاد مختلف داشتن قابل مدیریت شدن نیست. یک برنامه مشترک برای تمامی کارکنان بیمعنی است. آنها نباید با یکدیگر مقایسه شوند. بنابراین، کارکنان در یک سازمان یا شرکت بایستی هدایت و «رهبری» شوند. هدایت کارکنان به عنوان محوریترین بعد اداره کردن سازمان یا شرکت شما بایستی مورد توجه قرار گیرد.
ارتباط بین این سه محور نیز مهم است؛ به این معنی که ارتباط بین این محور هارمونی را میسازد که میتواند توانایی شما را در اداره کردن سازمان یا شرکت، یک پله ارتقاء دهد تا به پله سوم اداره کردن دست پیدا کنید: «رهبری». شاید آینده سازمانها و شرکتهای موفق در جهان تغییرات سریع، تنها هدایت این سه محور و ارتباطات بین آنها باشد. شما به عنوان مدیر اجرایی این سه نقش مهم را خواهید داشت: هدایت استراتژی-فرایند-کارکنان! سایر موارد را به دیگران واگذار کنید.
[products ids=”2725, 7486″]