یافتن راهی به سوی حقیقت خودتان
راه جامعیت (که در سال ۲۰۲۱ منتشر شده است) یک فرایند چهار مرحلهای برای یافتن جامعیت است – کیفیتی که میتواند رنج ناشی از اعمال و باورهای مضر ضمیر ناخودآگاه را کاهش دهد. در اتصال مجدد به آنچه که باعث میشود احساس سلامتی کنید، و به یک حس هدفمندی، بهبود عاطفی و بهزیستی ذهنی دست خواهید یافت.
مرتا بِک نویسنده، مربی زندگی و سخنران پرفروشی است که تخصص وی کمک به افراد برای دستیابی به موفقیت شخصی و شغلی است. او کتابهای زیادی نوشته است و به طور منظم با مجله او [O] همکاری میکند. او دکترای جامعهشناسی از هاروارد دارد.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ جامعیت راهی برای یک زندگی شاد و معنادار است.
بسیاری از مواردی که باعث میشوند از نظر روانشناختی رنج ببریم – عادات دلپذیر یا منفی مردم یا ماندن در روابطی است که ناشی از عدم ارتباط با خود واقعی ما است. بنابراین درمان آشکار آن چیست؟ جامعیت.
با الهام از کمدی الهی، این یادداشت خلاصه از چارچوب دانته برای شکستن مسیر دستیابی به یکپارچگی شخصی و گامهای روشن و عملی استفاده میکند. با استفاده از شیوههای امتحانشده و درست، آنها به شما کمک میکنند تا راه درستی را کشف کنید که برای شما به نظر میرسد.
شما با سیگنالهای داخلی سازگار خواهید شد که میتوانند آنچه را که واقعاً میخواهید در برابر آنچه جامعه به شما میفروشد روشن کنند و در این میان دنیا به مکانی از لذت واقعی تبدیل میشود.
در این خلاصهکتاب، کشف خواهید کرد
- مهمترین معلم زندگی شما (خرابکار: شما هستید)؛
- تفاوت درد و رنج؛ و
- استراتژی اصلی خودیاری.
جامعیت به معنای یکرنگی با عمیقترین و واقعیترین وجود شماست و این پادزهر رنج است.
به زندگی خود فکر کنید. شاید شما یک کار خوب، روابط خوب و یک هدف خوب داشته باشید. بنابراین شاید زندگی شما کامل نباشد – اما شما چه کسی هستید؟ راستش را بخواهید شما خوب هستید!
حالا به احساس خود فکر کنید. آیا احساس اضطراب، ناراحتی یا ناامیدی در ذهن شما کمین کرده است؟ شاید شما تمایل داشته باشید به چیزهایی بپردازید که مؤثر نبوده و یا شک دارید که رؤیاهای آینده هرگز محقق شوند. از نظر احساسی، ممکن است احساس غم، بدخلقی یا بیحسی کنید. از نظر جسمی، شما هیچ انرژی ندارید. و از نظر ذهنی، شما نمیتوانید تمرکز کنید. با این حال، صادقانه، شما خوب هستید!
اما آیا شما واقعاً خوب هستید؟ و اگر برای این موضوع جریمه کافی نباشد چه میکنید؟ شاید شما شک دارید که آنجا چیزهای بیشتری وجود دارد – عشق بیشتر، معنای بیشتر، شادی بیشتر.
اینجاست که جامعیت وارد میشود.
امروزه استفاده از کلمه جامعیت تا حدودی رنگ قضاوتی به خود گرفته است، اما این فقط از لغت لاتین به معنای دستنخورده است. «جامعیت» به معنای کامل و تقسیم نشدن است. هنگامی که یک هواپیما جامعیت دارد، بسیاری از قسمتهای آن با هم کار میکنند تا به آسانی بتواند در آسمان هدایت شود. اما اگر جامعیت خود را از دست بدهد، میتواند متوقف یا خراب شود و آنگاه سقوط کند. این مربوط به قضاوت نیست – فقط فیزیک است. راه جامعیت
در زندگی روزمره هم همینطور است. برای رعایت استانداردهای اجتماعی، ممکن است شما اغلب احساسات واقعی خود را نادیده گرفته یا نفی کنید، در این صورت ناخوشایند، غیرمولد و بیمار شوید. وقتی به شیوههایی رفتار میکنید که در عمیقترین سطح شما طنینانداز نیستند، رنج میبرید، زیرا از همگامسازی با خود خارج شدهاید. به عبارت دیگر، شما از جامعیت برخوردار نیستید.
برعکس، وقتی جسم، روان، قلب و روح شما کاملاً با یکدیگر همسو باشند، کار روزانه شما را جذب میکند. شما عاشق بودن در کنار دوستان خود هستید و تازهترین خواب را تجربه میکنید. بیدار شدن از خواب فوقالعاده است زیرا شما نمیتوانید صبر کنید تا روز آینده را تجربه کنید. زندگی، مانند هواپیمای سالم، هدایتش روان میشود.
شاید شما همین الان چشمانتان را میچرخانید و فکر میکنید این خیلی سخت و دور است. اما شاید شما هم این سؤال را داشته باشید که آیا چنین زندگی رضایتبخشی میتواند وجود داشته باشد – و شاید دوست داشته باشید این سطح از شادی و هدفمندی را کشف کنید.
این یادداشت خلاصه راهی برای رنج را نشان میدهد که سفر دانته را در مراحل کمدی الهی دنبال میکند – اثری که نویسنده مجموعهای قدرتمند از دستورالعملها را برای بهبود زخمهای روانی و بازیابی جامعیت در نظر گرفته است. اپیزود اول؟ چوب تاریک خطا.
برای فرار از چوب تاریک خطا، تصدیق کنید که گم شدهاید و معلم درونی خود را دنبال کنید.
دانته شروع میکند: «در میانهی راه زندگی ما، خودم را در یک جنگل تاریک یافتم، زیرا راه درست گم شد.» مانند دانته، ممکن است شما ناگهان احساس تنهایی و کندی کنید – و شاید دقیقاً ندانید که چه مشکلی دارید یا چطور شده که در اینجا به سر میبرید. راه جامعیت
آنچه جامعه به ما میگوید درست است غالباً با ذات واقعی ما منطبق نیست و چوب تاریک خطا استعاره دانته از مِه درونی است که نتیجه این دوگانگی است. اولین قدم برای تنظیم مجدد خود – در پیگیری «راه جامعیت» – این است که بدانید چقدر گم شدهاید. در انجام این کار احتمالاً با برخی از جانوران چالشبرانگیز یا حالات احساسی روبرو خواهید شد: یک پلنگ خشن (نیازمندی)، یک شیر ترسناک (وحشت)، یا یک گرگ غمگین (افسردگی).
همچنین ممکن است چرخشهای اشتباهی انجام دهید، همانطور که دانته هنگام تلاش برای صعود به «کوه دلپذیر» – راهی اغواکننده اما مخرب را انتخاب کرد و رفت که توسط مقایسههای اجتماعی هدایت میشود و فقط توسط حیوانات دنبال شد.
خوشبختانه، کمی راهنمایی به شما کمک میکند تا مسیر واقعی خود را ترسیم کنید.
در حالی که دانته از کوه دلپذیر فرار میکند، روح ویرجیل شاعر را میبیند که از میان درختان بیرون میآید. این راهنمای روح اوست، اینجا است که او را از حالت خواب راه رفتن خارج میکند.
راهنمای روح خود شما ممکن است در یک کتاب یا پادکست، یا شاید از طریق درمان یا یوگا ظاهر شود. چشمانداز جدید – و برخی از عشقهای سخت را انتظار داشته باشید. در سنتهای شرقی، معلمان معنوی اغلب از آب سرد و چوبهای بامبو استفاده میکنند تا شاگردان خود را بیدار کنند. هدف راهنما این نیست که به شما کمک کند تا در خیالات راحت باشید. کمک او برای این است که شما را آزاد کند.
اما این معلم بیرونی فقط آغازگر راه است. برای یادگیری واقعی، معلم درونی شما راه جامعیت شماست. این از نظر جسمی و روانی شما را راهنمایی میکند – در پاسخ به شنیدن یا گفتن حقیقت، بدن شما به طور ذاتی شل و ذهن شما آزاد میشود. گوش دادن به این قسمت از خود مهمترین مهارتی است که برای رسیدن به خوشبختی واقعی لازم دارید.
برای رسیدن به این حالت، ویرجیل ابتدا دانته را به دروازهای میبرد که روی آن نوشته شده است «شما که وارد اینجا میشوید، همه امیدها را رها کن». به عبارت دیگر، ترسویی را کنار بگذارید که مانع از تصدیق حقایقی شده است و از دیدن آنها بیش از حد ترسیدهاید.
یکی از راههای انجام این کار این است که توجه خود را بر لحظهی فعلی متمرکز کنید و اطمینان حاصل کنید که همه چیز درست است، همانطور که هست. اگر در مواجهه با ترس یا ناملایمات به طور مکرر این کار را انجام دهید، متوجه خواهید شد که بخشی از شما – جامعیت محض – همیشه قادر به کنار آمدن با شماست.
در جهنم، قسمتهایی از خود را که رنج میبرند شناسایی کنید و آنها را آزاد کنید.
هنگام عبور از دروازه، دانته وارد ورطهی جهنمی گناهکاران میشود که مجازاتهای مختلفی را انجام میدهند. این جهنم است. همهی ما جهنمی درونی داریم – مکانی برای رنج روانشناختی – که ناشی از شکاف درونی خود ماست.
اما رنج اختیاری است. درد ناشی از وقایع است، در حالی که رنج ناشی از نحوهی مدیریت وقایع است. روانشناسی رایج اغلب ادعا میکند که افکار «مثبت» شما را خوشحال میکند، در حالی که افکار «منفی» عکس این عمل را انجام میدهند. اما یک جمله شاد و اجباری – «من کارم را دوست دارم!» – میتواند مانند خنجر قلب احساس شود. در همین حال، یک احساس منفی مطابق با آنچه واقعاً باور دارید – «کار من خراب است». – تسکین شیرین را فراهم میکند.
در سرتاسر جهنم، ویرجیل دانته را به انجام سه کار ترغیب میکند: مشاهدهی شیاطین، پرسش از آنها و حرکت به سمت جلو. یعنی اعتقاداتی را که باعث رنج شما میشوند، شناسایی کنید و از خود بپرسید، آیا میتوانم کاملاً بدانم که این فکر درست است؟ هر وقت معلم درونی شما متوجه اشتباه شما شد، اجازه دهید محکومیت سختگیرانه خود را رها کرده و صراحت را جایگزین آن کنید. راه جامعیت
رها کردن باورها ترسناک است و دیگران ممکن است آزادی تازه پیداشده شما را دوست نداشته باشند. نگران نباشید این بدان معنی است که شما در مسیر درستی هستید. رفتن به حالت حمله در برابر قضاوت وسوسهانگیز است – چه خود شما باشد و چه دیگران – اما تسلیم مغز مارمولکی خود نشوید. به جای ایجاد راهحلهای مثبت تمرکز کنید: برای یادگیری بیشتر کتاب بخوانید، یا باغبانی کنید. همچنین میتوانید بر روی مقادیر واقعی خود تمرکز کنید، که تحقیقات نشان میدهد میتواند استرس را کاهش داده و اطلاعات شنیدنی را آسانتر هضم کند.
در عمیقترین محافل جهنم، دانته با بدترین گناهکاران از همه رقم روبرو میشود: دروغگوها. دروغ، مانند پشهای ریز اما کشنده، خیانتآمیز است، زیرا بسیار رایج و تقریباً نامرئی است. همه دروغها، چه خوب و چه زشت، ویرانگر هستند. از نظر دانته، فریب مانند یخ زدن در یخ است. وقتی به خود دروغ میگویید، هیچ چیز قابل اعتماد نیست، زیرا قابل اعتماد نیستید. زندگی سرد، تنها و بیحس میشود.
در پایین دوزخ، یک هیولای غولپیکر – لوسیفر – در مرکز دریاچه یخزده خرد میشود. ویرجیل برای وحشت دانته به او میگوید که به سمت آن حرکت کند. آنها بر روی بدن لوسیفر فرود میآیند و سپس، از طریق سطح یخ پایین میآیند. آنها ادامه میدهند، اما اکنون، ناگهان، آنها در حال صعود هستند.
عبور از مرکز زمین به معنای اتصال با دروغ اصلی است: من تنها هستم. اما با رفتن به عمق درد و رنج خود، در برخی از مواقع، از نزول دست میکشید و صعود را شروع میکنید. این پایان خیانت به خود است – نقطهای که شما دیگر «باور کردن چیزها به خودتان» را متوقف میکنید و میپذیرید که بینهایت شایسته، دوستداشتنی و خوشبخت هستید.
برای عبور از برزخ، رفتار بیرونی خود را با حقیقت درونی تازه پیداشدهی خود هماهنگ کنید.
دانته و ویرجیل هنگام طلوع از جهنم ظهور میکنند: «بنابراین ما بیرون آمدیم و دوباره ستارهها را دیدیم.» آنها در پایهی یک کوه غولپیکر، دقیقاً معکوس جهنم قرار دارند. این مکان برزخی است، که به معنای «پاکسازی» است – مکانی که روحهای توبهکننده با انجام کارهای مختلف در کوه تا رسیدن به بهشت خود را پاک میکنند.
شاید شیوههای جدید تفکر شما در حال حاضر از عذاب درونی شما بکاهد. حالا وقت پیادهروی است. این جهنم با خیانت به خود پایان یافت، بنابراین از همان جایی است که اولین قدمهای شما برای برزخ آغاز میشود. به طور خاص، دروغ را متوقف کنید. این عمل ساده به نظر میرسد، اما این نهایت استراتژی خودیاری در مسیر شما برای رسیدن به خوشبختی است.
دانته به دروازهی دیگری میرسد، این بار فرشتهای او را محافظت میکند که به او میگوید فقط در صورت موافقت هرگز به عقب رد میشود. به عبارت دیگر، به زندگی حقیقی خود متعهد شوید. نه تنها افکار، بلکه هر کلمه و عملی را برای هماهنگی با جامعیت شروع کنید. این میتواند به معنای این باشد که دیگر از شوخیهای بیادبانه یک همکار نمیخندید – یا، همانطور که نویسنده این کار را کرد، کلیسای مورمون را ترک کنید و به عنوان یک کافر بیرون بیایید.
هنگامی که به یک تغییر اساسی در هویت خود نزدیک میشوید، میتوانید دلتنگ زندگی قدیمی خود شوید. به خودتان زمان و مکان دهید تا عزاداری کنید و سپس پیش بروید.
بعد، یاد بگیرید که با افراد خشن و جنبههای خودتان کنار بیایید. واکنش نسبت به بیعدالتی و نفرت با عدالت و عطوفت دشوار است، بنابراین تصدیق اینکه همیشه توانایی انتخاب پاسخهای خود را دارید بسیار مهم است.
آزادی نهایی شما در توانایی تفسیر جهان به روشهای جدید نهفته است. به عنوان مثال، نگاه خود را به زندگی به عنوان یک مثلث درام تبدیل کنید. که در آن فقط سه نقش ممکن وجود دارد: قربانی، آزاردهنده و نجاتدهنده. در این پویایی جدید توانمندسازی، افرادی که به عنوان آزاردهنده دیده میشوند، به چالش کشیده میشوند. نجاتدهندگان به مربیان تبدیل میشوند، و قربانیان خالق میشوند.
در این مرحله شما میدانید که واقعاً چه میدانید، آنچه را که واقعاً میخواهید احساس میکنید. منظور واقعی خود را میگویید و سعی میکنید آنچه را که واقعاً میخواهید انجام دهید. تحقیقات نشان میدهد هرچه بیشتر یک عمل را تکرار کنید، آن را بیشتر در مدارهای عصبی خود گره میزنید. برای تغییر الگوهای رفتاری اجتماعی که به نظر شما چندان درست نیست، با انتخاب عمدی و تکرار اقدامات جدید، جراحی مغز را انجام دهید. خواهید دید که این عمل دائمی میشود. راه جامعیت
به جای تلاش برای برداشتن یک حرکت بزرگ، به دنبال زندگی ایدهآل خود از طریق چرخشهای یک درجهای بروید. با گذراندن مداوم کمی بیشتر وقت در مورد چیزهایی که دوست دارید و کمی بیشتر در مورد چیزهایی که دوست ندارید. به آرامی اما مطمئناً با جامعیت درونی خود همسو خواهید شد.
همانطور که زندگی درونی و بیرونی شما به جامعیت کامل نزدیک میشود، به بهشت خواهید رسید.
با رسیدن دانته به اوج برزخ سه اتفاق رخ میدهد. اول، او خود را در یک جنگل زیبا – باغ عدن – مییابد. دوم، او با شعله قدیمی خود بئاتریس ملاقات میکند، که به او دستور میدهد مانند «کسی که خواب میبیند» رفتار نکند. سوم، او در دو رودخانه غرق شده است. اولی باعث میشود تمام کارهای ناشایست خود را فراموش کند. در حالی که دومی همه کارهایی را به او یادآوری میکند که به درستی انجام داده است.
دانته از آب شفاف کاملاً بیدار و با جامعیت کامل بیرون میآید. و مانند هواپیمای دستنخورده، میتواند پرواز کند. به معنای واقعی کلمه. او بدون زحمت به بهشت فرود میآید و جای خود را در میان ستارگان میبیند.
شما ممکن است رودخانههای جادویی در اختیار نداشته باشید، اما با این وجود میتوانید برائت خود را پس بگیرید. و به بهشت درونی خود برسید. اول، خودتان را ببخشید که همیشه به جامعیت خود خیانت کردهاید. سپس، هر کاری را که برای حمایت از احساس حقیقی خود انجام دادهاید، تصدیق و ارزشگذاری کنید.
همانند اقدامات مكرر، تأمل مداوم میتواند یك حالت گذرا از اتصال و عشق را به یك وضعیت دائمی و ساختاری تبدیل كند. با تمرکز بر صداقت و شفقت، میتوانید خود را برای خوشبختی آماده کنید. راه جامعیت
با نزدیک شدن به حقیقت خود، لحظات ساتوری را شروع خواهید کرد. ژاپنی برای «روشنگری ناگهانی» – که به نظر میرسد همه جهان در حال تغییر است. تعداد کمی از افراد، مانند بودا یا عیسی [و محمد]، روشنگری را به عنوان یک واقعه اصلی و عظیم تجربه کردهاند. اما به احتمال زیاد بسیاری از اقدامات بیداری کمتر، به تدریج جهانبینی جدید شما را تشکیل میدهد.
در طول عروج خود، دانته دو رهیافت فلسفی دارد. کل جهان یک وجود است. و همه چیز توسط عشق هدایت میشود.
با دانستن اینکه همه ما واحد هستیم، میتوانید وجود خود را به عنوان فراکتال – عالم کوچک شکل دقیق جهان – تصور کنید. شکل زندگی شما – گفتار و کردارتان – بر افراد و محیط پیرامون شما تأثیر میگذارد. و با تغییر شکل شما، شکل آنها نیز تغییر میکند.
شاید بعد از خواندن این بخشها، آنچه را که واقعاً برای شاد بودن نیاز دارید – ابتدا به خودتان و سپس به یکی از عزیزان – خود بپذیرید. این میتواند سکوی پرش شما برای فعالیت قاطعانه در محل کار باشد. که میتواند باعث ایجاد گشودگی بیشتری در بین همکاران شما شود.
هر بار که خطایی را رها کردید و طبق جامعیت خود شروع به زندگی کردید، خاک موجود در وجه دیگری از خود را پاک میکنید. شما درخشانتر میشوید و زیبایی بیشتری از جهان میگیرید.
در برخی از مواقع، مانند دانته متوجه خواهید شد که همه چیز توسط عشق هدایت میشود. و با رسیدن به بالاترین سطح جامعیت، احساس وحدت و عشق شما را به سمت کمک به دیگران سوق میدهد. ممکن است به نظر سطحی برسد، اما واقعیت دارد. شما به تغییری تبدیل میشوید که میخواهید آن را در جهان مشاهده کنید.
خلاصه نهایی
ناراحتی ناشی از تلاش برای مجسمسازی مجدانه هنجارها و باورهای اجتماعی است که با ماهیت واقعی شما همسو نیست. جامعیت پادزهر توسعه و تنظیم مجدد همه جنبههای وجودی شماست. با پیروی از راه جامعیت، که به موازات سفر دانته از چوب تاریک خطا به جهنم، برزخ و سرانجام، بهشت است، رنج خود را رها خواهید کرد. و به مکانی از آزادی خواهید رسید. و با آن، لذت کامل ارتباط، عشق و خوشبختی را خواهید چشید.
مشق تغییر
پاکسازی جامعیت انجام دهید.
دروغ و رازداری با بیماریهای قلبی و سرطان و همچنین علائم عاطفی بیشماری مانند افسردگی، اضطراب و خصومت ارتباط دارد. پس خودت را نجات بده! تصمیم بگیرید که برای یک سال کامل تقویمی – یا حداقل یک هفته – حتی یک دروغ نگویید. یک تقویم داشته باشید تا آنچه را که به محض قطع دروغ اتفاق میافتد مستند کنید. شما ممکن است مزایای سلامتی و بهبود روابط را تجربه کنید، مانند گروهی از افراد که ده هفته دروغ را متوقف کردند (یا سعی در قطع آن داشتند). و اگر دروغ میگویید، دست از پاکسازی خود نکشید. فقط خود را ببخشید و مجدداً قول دهید دروغ نگویید تا زمانی که چالش تمام شود.
شما میتوانید این کتاب را از سایت آمازون تهیه کنید.