هارمونی تغییر، جنبشی برای دگرگونی فردی و سازمانی
تغییر به جنبش، هارمونی و تبدیل متمرکز، مداوم و ملایم شما از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب بستگی دارد، اما امروزه مهمتر از خود تغییر، موضوعی که بیشتر افراد و سازمانها از آن رنج میبرند، هارمونی است. وقتی به واژهنامه مراجعه میکنیم، هارمونی را به این صورت تعریف کرده است: «همسازی در نظر و عمل». این یعنی آنچه در برنامه میگوییم به مرحله عمل درآوریم. اما آمار نشان میدهد بیشتر برنامههای افراد، کارآفرین یا کارمند، و سازمانها، چه خصوصی یا دولتی، در مرحله اجرا آنچنان که باید و شاید به عمل نمیرسند. ۷۰ درصد پروژههای تغییر به شکست میرسند. بیش از ۹۰ درصد استراتژیها اجرا نمیشوند. به چه میزان از عملکرد اجرای برنامهها و اهدافی که در ابتدای سال گذاشتهایم، به واقعیت تبدیل شده است و به مرحله عمل رسیدهاند. اگر واقعبینانه نگاه کنیم، بنده هم مثل شما؛ شما هم مثل بقیه. چه باید کرد؟
تجربهی تغییر
نزدیک به دو دهه تجربهی حرفهای در حوزهی مدیریت و رهبری و همکاری با سازمانها، شرکتها و مدیران مختلف، ما را به این نتیجه رسانده است که
برنامههای ما برای اداره کردن زندگی فردی، حرفهای و سازمانی با رفتار و کردار ما هارمونی ندارد! یعنی
آنچه میگوییم یا نمیخواهیم و یا نمیتوانیم در عمل اجرا کنیم.
این یک بخش قضیه است. بخش اصلی قضیه آنجایی است که میخواهیم از این وضعیت خلاص شویم. در واقع میخواهیم تغییر کنیم. اینجا جایی است که صرفاً به تغییر برنامهها و باورها فکر میکنیم. و وقتی به سمت تغییر برنامهها و باورها میرویم، چون در مرحلهی نخست رفتارها و اعمال ما تغییر نمیکند، و بعد رفتارها و اعمال ما با برنامهها و باورهای تغییریافته سازگاری و همسازی ندارد، به نتیجه مطلوب نمیرسیم. اگرچه تغییر، الگوها و روشهای مختلفی را دارد، اما بیشتر این روشها و الگوها در قالب تغییر برنامهها و باورها طرحریزی و مطرح میشوند. به عنوان مثال، وقتی از وضعیت موجود ناراحتیم به سمت برنامهریزی مجدد میرویم. در حوزهی فردی میخواهیم باورها، عادات و رفتارهای خود را بررسی، شناسایی و اصلاح کنیم ولی در عمل اتفاق خاصی نمیافتد. در حوزه سازمانی به توسعه استراتژی جدید، بازبینی فرایندها، خرید نرمافزار جدید، آموزش پرسنل، تغییر فرهنگ، و… رو میآوریم. غافل از اینکه میبینیم علیرغم انجام این کارها ولی باز نتوانستیم نتیجه درست را به دست بیاوریم. واقعاً مشکل یا مسئله کجاست!
نتایج و تجارب ما در هارمونی تغییر نشان میدهد سه اصل برای تغییر باید اتفاق بیفتد و اجرایی شود:
- هارمونی تغییر رفتاری باید رفتارهای ما را در سه سطح اشتیاق-اندیشه-اجرا دگرگون و متحول کند؛
- هارمونی تغییر ساختاری باید ساختارهای اجرای برنامهها و طرحها را در یک بستر یکپارچه و هماهنگ آمادگی-شکلدهی-طرحریزی-پیادهسازی دگرگون و متحول کند؛
- هارمونی تغییر ساختار-رفتار باید ارتباط منطقی و منظمی بین رفتارها و ساختارها در فرد و سازمان با طرح سه پرسش قدرتمند چرا-چهچیزی-چگونه ایجاد و خلق کند.
برای رسیدن به وضعیت مطلوب باید نخست، آدمها به دور از خودخواهیها به عنوان رهبر و مربی پرورش پیدا کنند، دوم بستری برای یکپارچگی سیستمها، ابزارها و الگوهای اداره کردن ساخته شود، و در آخر، در تعامل بین افراد رشدیافته و سیستمهای هماهنگ محیطها برای رشد و یادگیری خلق شود تا بتوانیم به نتایج و دستاوردهای فوقالعاده و چشمگیر برسیم. ارتباط بین این اصول و راهکارها در شکل زیر به نمایش درآمده است:
نخست آدمها!
آدمها حیاتیترین و مهمترین سرمایهی جامعه هستند؛ اما یک کشور یا سازمان زمانی میتواند از این سرمایه استفاده کافی و وافی را ببرد که بتواند آنها را رشد دهد، دگرخواه کند و اندیشهی راهبردی را در وجود آنها نهادینه کند. شرط آن اشتیاق هر فردی است که بخواهد در وادی رشد وارد شود؛ ورود به منطقهی رشد فردی مستلزم غلبه بر ترس و یادگیری متمرکز، مداوم و ملایم است.
اساسیترین فقر آدمها، بیپولی نیست؛ فقر رشدنیافتگی است.
اساساً آدمی فقیر است (امکان فقری) و برای پر کردن این خلاء درونی به دنبال چیزهای مختلفی میرود. اما آنچه درون خالی او را پر میکند، بیرونی نیست و نباید باشد. زیرا هر آنچه بیرون از اوست، نهایتاً روزی از بین خواهد رفت و از او جدا خواهد شد. فصل مشترک بین وجود ما و آنچه باید پر شود همان ذات یکتای بیتای بیهمتا است که باید از چشمه جوشان او سیراب و پر شویم. بهمین خاطر برای پر شدن باید از درون رشد و جوهرهی وجودی خود را تکمیل کنیم. بنابراین خداوند در کتاب مقدسش، قرآن کریم میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ – ای مردم! شمایید که [از هر طرف] نیازمند به خداوند هستید، و فقط خداست که بینیاز و ستودهصفات است.» فاطر/۱۵
هر فردی ابتدا باید آمادگی لازم و کافی برای تغییر و رشد خود ایجاد کند. در این مسیر گفتوگو، با خود و دیگران، مهمترین ابزار برای آمادگی تغییر و رشد است. اما فقط آمادگی تغییر برای هر فردی کافی است؟ خیر! افراد باید به یکدیگر کمک کنند تا آنها نیز تغییر و رشد را تجربه کنند. و این باید در یک بستر هماهنگ و سیستماتیک اتفاق بیفتد. ما در چارچوب الگوی «جنبش هارمونی تغییر (جهت)» راهکاری با عنوان «برنامه رشد فردی (برف)» توسعه دادهایم که میتواند توسط هر کس در اجتماع بشری مورد استفاده قرار گیرد. این برنامه یک طرح یک صفحهای منسجم، هماهنگ و ساختیافته با عناصر مختلف و بههم پیوسته زمینه را برای تغییر و رشد فردی شما فراهم میکند. آرمان ما این است که
هر کس در این جهان باید یک برنامه رشد فردی (برف) داشته باشد.
یادآوری این نکته ضروری است که رشد با توسعه متفاوت است. رشد در جوهرهی وجودی انسانی شما جریان پیدا میکند، ارتفاع گرفتن و عمیق شدن است، ظرفیتهای جدید و بینهایت خلق میکند و با مرگ شما تمام نمیشود. در حالی که توسعه در جسم و ذهن شما اتفاق میافتد، طول و عرض زندگی را پوشش میدهد، ظرفیتهای کهنه و محدود ایجاد میکند، و با مرگ شما تمام میشود. اما این نکته بسیار مهم است که شما بدون طول و عرض نمیتوانید ارتفاع بگیرید و رشد کنید. بنابراین، توسعه لازمه رشد شماست؛ اما کافی نیست! در طول و عرض محدود زندگی شما آسایش را خواهید یافت و در ارنفاع گرفتن و عمیق شدن شما بی نهایت میشوید و آرامش را پیدا خواهید کرد. و این دو لازم و ملزم یکدیگرند؛ وقتی شما بر رشد متمرکز شوید، توسعه را هم خواهید داشت؛ یعنی آسایش و آرامش در کنار هم. شلوغی طول و عرض زندگی نباید آرامش ما را به هم بریزد و آسایش ما نبایستی ما را از رشد و تغییر بازدارد. رشد و تغییر تعطیلبردار نیست!
دوم سیستمها
تشتت و گستردگی ابزارها و سازوکارهای مدیریتی در حال حاضر بزرگترین مشکلی است که بر سر راه رهبری کسبوکارها و سازمانها قرار دارد. این تشتت و گستردگی از یک طرف یکپارچگی بین سیستمها، ابزارها و مدلهای مدیریت را از بین برده است و از طرف دیگر، فقدان پیوند برنامههای راهبردی و برنامههای عملیاتی نتایج و عملکرد آنها را به شدت کاهش داده است. کسبوکارها و سازمانها بستر یکپارچهای برای یکپارچهسازی ابزارها و سازوکارهای مختلف مدیریتی ندارند!
«منظومه جامع مدیریت (نجم)» راهکاری است که به سازمان شما کمک میکند تا استراتژی تغییر خود را اجرا کنید. این راهکار بخشی از «جنبش هارمونی تغییر (جهت)» است که در تعامل با دو راهکار دیگر آن یعنی «برنامه رشد فردی (برف)» و «برنامه رشد شرکتی (برش)» به عنوان راهکاری برای اجرای استراتژی و رهبری کسبوکار به کار گرفته میشود.
منظومه جامع مدیریت (نجم) ساختاری را برای یک سیستم جامع و منسجم طراحی میکند که تدوین و طرحریزی استراتژی را با اجرای عملیات پیوند میدهد. این سیستم دارای شش مرحله اصلی ابه شرح زیر است:
مرحله ۱ – توسعه استراتژی: مدیران با استفاده از ابزارهایی مؤثر و اجرایی، استراتژی را توسعه میدهند.
مرحله ۲ – طرحریزی استراتژی: سازمان با استفاده از ابزارهایی نظیر نقشههای استراتژی و کارتهای امتیازی متوازن، استراتژی را طرحریزی میکند.
مرحله ۳ – همسویی سازمانی: به دنبال ترسیم نقشه استراتژی و ایجاد کارت امتیازی متوازن سطح کلان، مدیران با گسترش آبشاری نقشههای استراتژی و کارتهای امتیازی متوازن به تمام واحدها اقدام به همسویی سازمانی مینمایند. آنها از طریق یک فرایند رسمی ارتباطات، همسویی کارکنان با استراتژی را فراهم و اهداف و انگیزههای فردی کارکنان را با اهداف استراتژیک مرتبط میکنند.
مرحله ۴ – پیوند با عملیات: به دنبال همسویی تمام واحدهای سازمانی و کارکنان با استراتژی، اکنون مدیران میتوانند با بهکارگیری ابزارهایی نظیر مدیریت کیفیت و فرایند، بازمهندسی، داشبوردهای فرایند، پیشبینی دورهای سود و زیان، هزینهیابی براساس فعالیت، برنامه ظرفیتسنجی منابع و بودجهریزی پویا عملیات را طرحریزی کنند.
مرحله ۵ – پایش و یادگیری: هنگامیکه استراتژی و برنامههای عملیاتی اجرایی شد، سازمان پایش و یادگیری مسائل،
موانع و چالشهای پیشرو را انجام میدهد. این فرایند باعث یکپارچگی اطلاعات مربوط به عملیات و استراتژی در قالب ساختاری به دقت طراحی شده در جلسات مرور مدیریت میشود.
مرحله ۶ – ارزیابی و تغییر: مدیران با استفاده از اطلاعات عملیات درونسازمانی و اطلاعات جدید محیط خارجی و رقابتی در ارزیابی و تغییر استراتژی، گردش دوباره حلقه سیستم یکپارچه طرحریزی استراتژی و اجرای عملیات را پیریزی پیگیری میکنند.