و چرا در آزادی شکوفا میشود
نوآوری چگونه کار میکند (که در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است) دیدگاهی هیجانانگیز از تاریخ ارائه میدهد که در آن نوآوری محوریّت دارد. این کتاب شرح مفصلی از نبوغ انسان، چگونگی وقوع نوآوری و اهمیت آن را توضیح میدهد.
این کتاب برای علاقمندان سیر تاریخی نوشته شده است که ریشههای فنآوری امروز را دنبال میکنند، آیندهپژوهانی که مشتاق هستند تا اختراع بزرگ بعدی را پیشبینی کنند، و هر کسی که در مورد چگونگی و دلیل تغییر جهان کنجکاو است.
مت ریدلی نویسندهای پرفروش است که در زمینهی علوم، فناوری و اقتصاد مینویسد. کتابهای بسیاری از او شامل تکامل همه چیز: چگونه ایدههای جدید ظهور میکنند، خوشبین منطقی: چگونه رشد اتفاق میافتد و ژنوم: زندگینامه یک گونه در ۲۳ فصل.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ یک نمای کلی و جذاب از تاریخ نوآوری.
رادیو، موتورهای جت، واکسیناسیون، و حتی چمدان مسافرتی: همهی این محصولات زندگی ما را راحتتر، بهتر و مناسبتر میکند. اما آنها چگونه بوجود آمدهاند؟ البته از طریق نوآوری. با این حال، این سؤال جدی همواره در ذهن ما باقی است: چه چیزی نوآوری را ایجاد میکند؟
متأسفانه، اکثر مردم به سادگی نمیدانند. گرچه نوآوری نیروی محرکه پیشرفت فنآوری و موفقیت تمدنی امروز ماست، اما همچنان پدیدهای است که به خوبی درک نشده است. اما اگر نبوغ را در طول تاریخ بشر بررسی کنیم، میتوانیم شرایطی را آغاز کنیم که باعث رشد خلاقیت بشود. نوآوری چگونه کار میکند
معرفی این کتاب در این یادداشت به جزئیات برخی از حیرتانگیزترین جهشهای ابتکاری بشریت میپردازد. همچنین استدلال میکند که نوآوری یک روند نابسامان، افزایشی و از پایین به بالا است که متکی به همکاری و تبادل آزاد ایدهها است.
در این یادداشت یاد خواهید گرفت
- چرا مارگارین برای مدت کوتاهی غیرقانونی بود؛
- چگونه کمی چرک میتواند از آبله جلوگیری کند؛ و
- وجه اشتراک ماهیتابه شما با یک بمب اتمی چیست.
نوآوری یک فرایند پیچیده، نامنظم و جمعی است.
انقلاب صنعتی – جهشی عظیم در بهرهوری که دوران مدرن را آغاز کرد – از زمانی آغاز شد که بشر برای اولین بار از بخار برای حرکت خودکار استفاده کرد. برای این کار آنها از ماشین جدیدی به نام موتور بخار استفاده کردند. بنابراین، از چه کسی برای این دستاورد حیرتانگیز تشکر کنیم؟ مردی به نام دنیس پاپین.
صبر کنید، شاید باید از توماس ساوری تشکر کنیم. یا دست نگه دارید، شاید یکی از همکاران بنام توماس نیوکامن شایسته ستایش ما باشد؟ حقیقت این است که هر سه نفر لیاقت این اعتبار بزرگ را دارند، اما هیچ یک از آنها نمیتوانند ادعای همهی آن را داشته باشند.
دلیل این امر این است که، در حدود سال ۱۷۰۰، ساوری، پاپین، و نیوکامن همگی مدلهای کاری خود را از موتور بخار تولید کردند. تا به امروز مشخص نیست که چه کسی واقعاً اولین شخص بوده یا هر مخترع چه تأثیری بر دیگران داشته است.
ما اغلب یک اختراع جدید را با یک خالق واحد مرتبط میکنیم. با این حال، این سادهسازی بیش از حد در زمینه عملکرد نوآوری است. حتی خلاقترین افراد هم در خلاء کار نمیکنند. آنها همیشه تحت تأثیر ابزارها، فناوریها، ایدهها و ساختارهای اجتماعی پیرامون آنها هستند. این اغلب بدان معنی است که نیروهای متعددی به نوآوری کمک میکنند، حتی زمانی که یک نفر اعتبارِ آن را قبول میکند.
حالا موتور بخار را در نظر بگیریم. این دستگاه نسبتاً ساده آب را در یک استوانه فلزی گرم و سرد میکند. فشار متغیر ناشی از بخار حرکتی را ایجاد میکند که میتواند برای کار استفاده شود، مانند پمپاژ آب از معادن. آیا ساوری، پاپین، و نیوکامن میتوانستند این ماشین را کاملاً به تنهایی اختراع کنند؟ نوآوری چگونه کار میکند
نه واقعاً. ایدههای اساسی موجود در مورد دستگاه در آن زمان موضوعات داغ بحث در محافل علمی بودند. پاپین و ساوری، هر دو تحصیلکرده، با مبادله نامه و کاغذ با مخترعین دیگر، تفکر خود را اصلاح کردند. علاوه بر این، نیوکامن که موفقترین نسخهی موتور را ساخت، برای تکمیل ماشین خود به پیشرفتهای قبلی در آهنگری اعتماد کرد. بنابراین، اختراع هر کدام نیز محصول زمینهها و تأثیرات آنها بود.
این اصل در مورد کلیه نوآوریها میتواند اعمال میشود. در حالی که توماس ادیسون شهرت و اعتبار خود را برای اختراع لامپ در سال ۱۸۷۹ بدست آورد، واقعیت این است که بیش از ۲۰ سازنده دیگر در دهههای اولیه ثبت اختراع مشابهای داشتهاند. همهی این متفکران به ایدهها و فناوریهایی در آن زمان رسیده بودند. البته برخی از این تلاشها بهتر از سایر موارد بود، اما هیچ یک از این نوآوریها در انزوای کامل اتفاق نیفتاد.
نوآوریهای پزشکی خطرات بالا و حتی پاداشهای بالاتری را نیز به همراه دارد.
در حالی که موتور بخار انقلاب صنعتی را آغاز کرد، دارو با روشهای ابتکاری خاص خود مانند موارد زیر تکامل یافت:
مرحله اول: کسی را که در حال بهبودی آبله است پیدا کنید. مقداری از چرک را با احتیاط از میان بردارید که یکی از ضایعات باز ناشی از این بیماری است.
مرحله دوم: با استفاده از چاقو یا سوزن، یک زخم باز را در پوست خود برش دهید. نه خیلی عمیق، بلکه آنقدر باشد که خون بگیرد.
مرحله سوم: چرک آلوده را به زخم خود بمالید.
این شیوه را پیوند مینامند. در بیشتر موارد، شما را در برابر آبله ایمن میکند. اگر این کار به نظر ناخوشایند و خطرناک است، فقط تصور کنید که چگونه در دهه ۱۷۰۰ برای یک اروپایی ظاهر شد. آنها درک علمی از دلیل کارکرد آن نداشتند، اما کارساز بود. بنابراین، هرچه قرن پیش میرفت، این عمل ادامه یافت. این شیوه زندگی انسانهای بیشماری را نجات داد و در نهایت، منجر به کشف واکسنهای امروزی شد.
یک واقعیت جالب در مورد نوآوری این است که بزرگترین افشاگری همیشه از کشف عمدی یا نظریه علمی صحیح حاصل نمیشود. در عوض، آنها به مرور از طریق شانس تصادفی و همچنین آزمون و خطا، به صورت تکه تکه تبدیل به اختراع میشوند، زیرا افراد به دنبال راهحلهای عملی برای مشکلات خود هستند. در حوزه پزشکی، این یک فرایند ویژه و خطرناک است، اما منجر به بسیاری از اقدامات نجاتدهنده زندگی شده است. نوآوری چگونه کار میکند
منبع آب جرسی سیتی را در نظر بگیرید. در سال ۱۹۰۸، توسعه سریع صنعتی آب شهر را با پساب غیربهداشتی آلوده کرد. نتیجهی آن شیوع جدی وبا و سایر بیماریها بود. دکتر جان لال در تلاش برای رفع مشکل، کلرید آهک، یک ماده ضدعفونیکننده را به آب اضافه کرد.
در آن زمان افزودن مواد شیمیایی به آب آشامیدنی زننده محسوب میشد. شهروندان محلی خشمگین شدند. اما لال شایعاتی را در مورد کارکرد آن در شهرهای اروپا شنیده بود، بنابراین، به هر حال آن را امتحان کرد. طی چند ماه، این آزمایش نتیجه داد و نرخ بیماری به شدت سقوط کرد. به زودی، جوامع سراسر کشور از الگوی جرسی سیتی پیروی کردند.
آیا امروز چنین آزمایشات باز (که نمیدانیم نتیجه نهایی آن چه میشود) انجام شده است؟ البته. سیگارهای الکترونیکی را که به اصطلاح ویپینگ [vaping] نیز معروف است، مثال بزنیم. برای بسیاری، پُک زدن به ویپینگ اولین قدم برای ترک سیگار است. از آنجا که مصرف دخانیات دلیل اصلی مرگ و میر است، این وسیله میتواند جان بسیاری را نجات دهد.
با این حال، ما کاملاً از تأثیرات ویپینگ در سلامتی آگاهی نداریم، بنابراین، استفاده از آنها همچنان بحثبرانگیز است. در برخی کشورها مانند انگلستان، سازمانهای دولتی استفاده از آنها را تشویق میکنند. در مقابل، سایر کشورها مانند استرالیا آن را ممنوع کردهاند. کدام کشور موضعگیری درستی نسبت به این نوآوری دارد؟ این مسئله بعداً بررسی خواهد شد.
نوآوری سفر تقریباً همواره پیشرفتها و بهبودهای رو به جلو داشته است.
سالامانکا، پفینگ، بیلی، سانس پارییل. این نامها اکنون احمقانه به نظر میرسند، اما در اوایل دهه ۱۸۰۰، هر یک گام کوچکی در جهت بهبود شیوه حرکت ما بود. نوآوری چگونه کار میکند
ببینید، در طلوع قرن نوزدهم، اسب سلطان حمل و نقل بود. با این حال، مخترعین معتقد بودند که یک ماشین، لوکوموتیو با بخار، میتواند جای آن را بگیرد. قسمت سخت قضیه این بود که بدانیم چگونه میتوان یکی از آن را ساخت. بنابراین، مهندسان تعداد زیادی از طرحهای مختلف را امتحان کردند و به هر نمونه اولیه جدید یک نام پررنگ اضافه کردند.
هر دستگاهی موفق نبود، اما برخی بهبودهای بعدی را در سرعت، ایمنی یا قابلیت اطمینان ایجاد کردند. تا سال ۱۸۲۹، لوكوموتیو ساختهشده توسط رابرت استفنسون با عنوان راکت، قادر به حمل ۱۳ تن بار با سرعت ۳۰ مایل در ساعت بود – و جهان به سمت رونق راه آهن رفت.
در طول تاریخ، انسانها همیشه به دنبال راههای سریعتر و قابل اطمینانتر برای سفر بودهاند. با این حال، هیچ نوع حمل و نقل جدیدی هرگز به شکل کاملاً بینقص ظاهر نشده است. به عنوان مثال، ماشینهای زیبا و کارآمدی که امروز ما را جابجا میکنند نتیجهی تلاش افراد بیشماری هستند که به مرور زمان در طراحیهای کوچک بیشماری پیشرفت کردند.
به تکامل خودروهای امروزی نگاه کنید. بیشتر نیروها به موتور احتراق داخلی متکی هستند. ایزاک دو ریواز، افسر توپخانه فرانسوی-سوئیسی، اولین پدرجدّ این ماشینها را در سال ۱۸۰۷ ساخت. این ماشین با هیدروژن و اکسیژن کار میکرد، بلند، باریک و مستعد انفجار بود. در سال ۱۸۶۰، شخصی پنسیلوانیایی به نام ژان ژوزف لنوآر طرح را برای استفاده از نفت بهروز کرد. این مرحلهی مهمی از پیشرفت به حساب میآمد، اما دستگاه هنوز بسیار ناکارآمد بود.
بعداً، در سال ۱۸۷۶، نیكلاو اتو، فروشنده مواد غذایی، دستگاه را با افزودن چرخهی فشردهسازی و احتراق چهار مرحلهای کامل كرد. این مدل که موتور چهار زمانه لقب گرفته، اجازه کارکرد روانتری را میدهد. این طرح توسط مخترع آلمانی کارل بنز به ثبت رسیده است. در سال ۱۸۹۴، او قدرت موتور را تقویت کرد و از آن برای رانندگی با یک ماشین سه چرخ به نام موتورواگن استفاده کرد.
در حالی که موتورواگن مورد توجه ثروتمندان قرار گرفت، اما همچنان یک موضوع جدید بود. به یک مخترع دیگر، هنری فورد، نیاز داشت تا خودرو را به آحاد مردم عرضه کند. در سال ۱۹۰۹، فرایند خط مونتاژ تولید انبوه او باعث شد تا ماشین مدل تی برای افراد بیشتری مقرون بهصرفه باشد. به زودی، خودروها یکی از محبوبترین روشهای حمل و نقل در سراسر جهان شدند. چندین دهه پیشرفت آهسته و مداوم طول کشید، اما موتور بالاخره اسب را فتح کرد. نوآوری چگونه کار میکند
برخی از نوآوریها چیزهای سختی نیستند، بلکه ایدههای ساده و جالبی هستند.
بیایید داستان نوآوری را برای سیبزمینی سرخکرده بشنویم. این محصول خوشمزه اساس بسیاری از میانوعدهها و غذاهای محبوب است که امروزه دوست داریم، اما همیشه اینگونه نبوده است. حداقل در اروپا نبود. این نوآوری لازم است.
این سیبزمینی برای اولین بار بیش از ۸۰۰۰ سال پیش در کوههای آند در آمریکای جنوبی کشت شد و تا اواسط دههی ۱۵۰۰ به دنیای قدیم نرسید. با این حال، برای دههها، اروپاییها سیبزمینی را با سوء ظن نگاه میکردند. کلیسا در انگلیس آن را ممنوع کرده بود. مردم فرانسه معتقد بودند که هر کسی بخورد جذام میگیرد.
آرام آرام، مردم یاد گرفتند که این محصول قوی و غنی از مواد مغذی را دوست داشته باشند. ایده خوردن سیبزمینی اولین بار در بلژیک به وجود آمد. سپس این ایده در کل قاره گسترش یافت. در دهه ۱۸۰۰، بیشتر کشورهای اروپایی سیبزمینی را به عنوان ماده اصلی غذاهای خود قرار داده بودند.
اغلب، مفهوم نوآوری به اختراع خلاصه میشود. به این معنا که ما نوآوری را فرایند ساختن کالاهای ملموس و جدید مانند ماشینهایی برای صرفهجویی نیروی کار یا دستگاههای الکترونیکی میدانیم. با این حال، برخی از تأثیرگذارترین نوآوریها در همه زمانها اصلاً اشیاء ملموس نیستند. در عوض، آنها ایدههایی هستند که راههای جدیدی برای نزدیک شدن به دنیا یا حل مشکلات باز میکنند.
یک نوآوری ناملموس که هر روز از آن استفاده میکنید سیستم عددی عربی است که بیشتر به عنوان اعداد شناخته میشود. بله، حتی ایده استفاده از ۱، ۲ و ۳ نیز زمانی انقلابی بود. این سیستم شمارش برای اولین بار توسط دانشمندان هندی در حدود سال ۵۰۰ میلادی ایجاد شد. سپس در قرن نهم توسط بازرگانان عرب پذیرفته شد و سرانجام در دههی ۱۲۰۰ به لطف نویسنده ایتالیایی معروف به فیبوناچی در اروپا جای خود را پیدا کرد. نوآوری چگونه کار میکند
فیبوناچی طرفدار استفاده از اعداد عربی بود، زیرا کاربرد آنها از اعداد رومی معروف در آن زمان بیشتر بود. مزیت اصلی آنها سیستم موقعیتی آنها بود. در حالی که عدد رومی V همیشه به معنای پنج است، پنج زبان عربی بر اساس موقعیت خود در یک دنبالهی مقداری مشخص میشود. بنابراین، یک پنج به دنبال صفر به معنای ۵۰ است، یک مقدار ده برابر بیشتر.
به نظر میرسد این یک تغییر کوچک است، اما دنیای جدیدی را برای ریاضیات باز میکند. با اعداد عربی میتوان محاسبات پیشرفتهتری مانند ضرب، تقسیم و جبر را انجام داد. همچنین نگهداری سوابق مالی و حسابداری بسیار آسانتر است. پذیرش ایده اعداد عربی نوآوری اساسی برای ورود اروپا به عصر جدیدی از اکتشافات تجاری، بازرگانی و علمی بود.
تمایل ما برای برقراری ارتباط، نوآوری سریع را تحریک میکند.
بالتیمور، مریلند، ۱۸۴۳. حزب ویگ کنگرهای برگزار میکند و هنری کلی را به عنوان رئیس جمهور معرفی میکند. این خبر بزرگی است و معمولاً قطار بیش از یک ساعت طول میکشد تا نتایج آن را به واشنگتن دی سی برساند. اما، امسال، پیام در چند ثانیه میرسد.
چطوری؟ با تشکر از تلگراف، یک اختراع کاملاً جدید که توسط ساموئل مورس نصب شده است. با سیگنالهای الکتریکی از طریق سیم اطلاعات را ارسال میکند. این اولین نوآوری عملی در زمینه نوظهور فناوری ارتباط برقدار است. تلفن چند سال بعد، در سال ۱۸۷۶ وارد میشود. رادیو بیسیم بهزودی در دههی ۱۸۹۰ دنبال میشود.
با رسیدن قرن جدید، افراد دوردست بیش از هر زمان دیگری با هم ارتباط دارند. با این حال، این فقط آغاز کار است. طی دهههای بعدی، نوآوریها در ارتباطات و فناوری اطلاعات انقلابی در جهان ایجاد خواهد کرد.
قبل از اینکه مورس اولین نقطهها و خطوط را از طریق تلگراف ارسال کند، ارتباطات به صورت رو در رو یا از طریق اشیای فیزیکی مانند نامهها و کتابها انجام میشد. ایدهها با سرعت کمتری گسترش مییابند و دسترسی به اطلاعات به این بستگی دارد که در واقع میتوانید از چه مواد چاپی استفاده کنید. با این وجود، ظهور ارتباطات الکترونیکی مانند تلگراف، تلفن و سرانجام رایانه همه چیز را تغییر داد – و سرعت تغییر را افزایش داد.
بیان این واقعیت دشوار است كه فناوری ارتباطات جديد چه سرعتی را پذيرفته است. اولین خط تلگراف در سال ۱۸۴۴ تکمیل شد. تا سال ۱۸۵۵، فقط در ایالات متحده ۴۲۰۰۰ مایل خط تلگراف وجود داشت. در پایان دههی ۱۸۷۰، کابلهای تلگراف در اقیانوسهای اطلس و اقیانوس آرام کشیده شدند. پخش رادیو نیز مسیر مشابهی دارد. این کار با یک ایستگاه در سال ۱۹۰۰ آغاز شد و تا سال ۱۹۳۰ تبدیل به شکل غالب ارتباطات عمومی شد. نوآوری چگونه کار میکند
کامپیوترها نیز با سرعتی حیرتانگیز به بخش اساسی از زندگی روزمرهی ما تبدیل شدند. این امر تا حدودی به دلیل سرعت و کوچکسازی فناوری رایانه است. توانایی پردازش رایانه با توجه به تعداد ترانزیستورهای آن تعیین میشود. پیشرفتهای بیشتر باعث میشود ترانزیستورها کوچکتر و تولید آنها راحتتر شود، به طور مداوم امکان قرار گرفتن ترانزیستورهای بیشتر در فضای کمتری فراهم میشود. این پدیده را گاهی قانون مور مینامند. بنابراین، در سال ۱۹۷۵، تراشه رایانه متوسط ۶۵۰۰۰ ترانزیستور داشت. امروز این تعداد به میلیاردها رسیده و بسیار ارزانتر شدهاند.
با استفاده از اینترنت که همهی رایانههای جهان را به هم متصل میکند، اشتراک اطلاعات از همیشه آسانتر است. این نوآوری با دادن نیرویی عظیم به کسانی که فناوری ارتباطات را کنترل میکنند، فضای سیاسی را نیز تغییر داده است. اکنون، تأثیرگذارترین شرکتهای جهان موتورهای جستوجو مانند گوگل و امپراتوریهای رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک هستند.
نوآوری به شانس، همکاری و ترکیب مجدد متکی است.
تابههای نچسب در آشپزخانه شما، کتهای گوره-تکس که در محیطهای خاص میپوشند، و محفظههای گاز فلورین در اولین بمبهای اتمی. چه چیزهایی در این محصولات مشترک است؟ همهی آنها نوآوریهای مبتنی بر پلی تترافلوئوراتیلن یا پیتیافای هستند.
پیتیافای برای اولین بار در سال ۱۹۳۸ ساخته شد – به طور تصادفی. دانشمندی که در مورد مبرّدها تحقیق میکرد، گاز تترافلورواتیلن را در دمای زیر صفر ذخیره کرد. این ماده شیمیایی به یک ماده سخت جامد تبدیل شد که به طور غیرمعمول پایدار و مقاوم در برابر حرارت بود. این مواد دیگر به عنوان مبرّد کار نمیکرد، اما دانشمندان دیگر دریافتند که در زمینههای دیگر، میتوان از آن برای کارکردهای بیشتر استفاده کرد.
این داستان از پیتیافای مفید است، زیرا روش پیچیده کارکرد نوآوری را نشان میدهد.
هر داستان نوآوری متفاوت است، اما اگر خوب دقت کنید، خواهید دید که آنها اغلب از الگوی مشابهی پیروی میکنند. بسیاری از بزرگترین نوآوریها با اندکی ابتکار عمل آغاز میشود. شخصی وقفهای با خوششانسی، بینشی غیرمعمول یا اتفاقی تصادفی دارد. سپس، دیگران کشف را انجام میدهند و آن را در موقعیتهای جدید اعمال میکنند. آنها از طریق آزمون و خطا، ایده یا اختراع جدید را در زمینههای مختلف اعمال میکنند تا زمانی که کاربرد عملی پیدا کند.
روش مدرن استفاده از دیانای را به عنوان شواهد قانونی در پروندههای جنایی در نظر بگیرید. هیچ کس به طور خاص برای ایجاد این نوآوری تصمیم نگرفت. در عوض، این کار در سال ۱۹۷۷ آغاز شد، زمانی که الک جفریس، دانشمندی از دانشگاه لستر، سعی در ایجاد روشی با استفاده از دیانای برای تشخیص بیماریها داشت. هنگام جمعآوری نمونهها، او مشاهده کرد که دیانای شباهت زیادی به اثر انگشت دارد – یعنی کد ژنتیکی هر کسی متفاوت از دیگری است. یک کشف شانسی!
در همین حال، پلیس محلی برای حل یک قتل بزرگ در تلاش بود. آنها فکر کردند که آیا کشف جفریس میتواند به حل این معما کمک کند؟ بنابراین، این دانشمند و پلیس با هم همکاری کردند. آنها شروع به جمعآوری و تجزیه و تحلیل بیش از ۵۰۰۰ نمونه ژنتیکی از مظنونان محلی کردند. آنها سپس هر یک از نمونهها را با دیانای یافت شده در صحنه جنایت مقایسه کردند. سرانجام، تطبیق آنها قاتل را پیدا کرد. و پرونده بسته شد. نوآوری چگونه کار میکند
از آنجا که نوآوریهای بسیار زیادی از همین الگو پیروی میکنند، شناسایی شرایطی که احتمال وقوع آن بیشتر است امکانپذیر است. نوآوری زمانی شکوفا میشود که افراد بتوانند از مسیرهای مختلف عبور کنند، با هم همکار شوند و با یکدیگر تبادلنظر کنند. به همین دلیل، در طول تاریخ، دانشگاهها، مراکز تجاری و شهرهای بزرگ به طور مداوم نوآوریهای جدیدی ایجاد کردهاند. این زمینهها با گرد هم آوردن افراد مختلف با تخصص، دیدگاهها و فرهنگهای مختلف در یک مکان، نوع تعاملات را تقویت میکند که نوآوری را به جلو سوق میدهد.
نوآوری همیشه از بالا به پایین نیست.
در سال ۱۹۲۴، دولت انگلیس میخواست یک کشتی غیرنظامی بسازد که توانایی سفر از طریق اقیانوسها را داشته باشد. سؤال مهم این شد که: آیا این وظیفه را دولت باید انجام دهد یا بخش خصوصی؟ آنها تصمیم گرفتند هر دو روش را امتحان کنند. پارلمان برای ساخت دو کشتی با یک آزمایشگاه دولتی و یک شرکت خصوصی به نام ویکرز قرارداد بست.
این آزمایش چگونه انجام شد؟ خُب، تا سال ۱۹۳۰، ویکرز آر۱۰۰ را طراحی کرد، کشتی سبک، سریع و کارآمد شد. بدون هیچ مشکلی به کانادا سفر کرد و برگشت. در همین حال، آزمایشگاه دولت آر۱۰۱ را ساخت، کشتی سنگینتر و پرهزینه. در اولین سفر خود به کراچی، پاکستان، قبل از اینکه به فرانسه برسد، دچار سانحه شد و ۴۸ مسافر را کشت.
این دو نتیجهی بسیار متفاوت یک نکته مهم را نشان میدهد. وقتی نوبت به نوآوری میرسد، نظارت و کنترل مستقیم دولت همیشه جواب نمیدهد. نوآوری چگونه کار میکند
این تصور رایج وجود دارد که نوآوری به راهنمایی و بودجه مستقیم از طرف دولت نیاز دارد. این استدلال باعث میشود که بخش خصوصی، در تلاش مداوم برای کسب سود آسان، از تحقیق و توسعه پرهزینه لازم برای ایجاد ایدههای جدید جلوگیری کند. در عوض، شرکتها حق ثبت اختراع خود را نگه میدارند و محصولات قدیمی را به سادگی اصلاح میکنند. اما آیا این درست است؟
نه دقیقاً. اگرچه درست است که تحقیقات به کارگردانی دولت به اکتشافات بزرگی دست مییابد، اما برای تبدیل آنها به نوآوریهای عملی، نبوغ شرکتهای خصوصی معمولاً لازم است. اینترنت را در نظر بگیرید. مؤلفههای اساسی شبکههای رایانهای توسط آژانس تحقیقات پیشرفته دفاع، آزمایشگاه دولت آمریکا ایجاد شد. با این حال، تا زمانی که شرکتهای خصوصی مانند سیسکو در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ این فناوری را آزمایش نکردند، شبکه جهانی به عنوان یک نیاز خانگی شناخته نشد.
این پویایی به این دلیل رخ میدهد که پروژههای بزرگ دولتی اغلب به نیازها یا خواستههای روزمره مردم حساس نیستند. علاوه بر این، آنها میتوانند عقاید جدید و خارج از چارچوب را اتخاذ کنند. با این حال، شرکتهای بزرگ نیز میتوانند از این گرایش رنج ببرند. به همین دلیل است که حتی برخی از شرکتهای غولپیکر نیز گاهی اوقات توسط شرکتهای نوپا تصاحب میشوند.
کداک را به خاطر میآورید؟ این شرکت زمانی استاد بی چون و چرای صنعت عکاسی بود. دوربینهای عکاسی محصول شاخص آنها بود. بنابراین، در سال ۱۹۷۵، هنگامی که یکی از دانشمندان آنها نسخه اولیه دوربین دیجیتال را ساخت، نوآوری وی نادیده گرفته شد. افراد رده بالای شرکت ظرفیت بالقوه و جالب دیجیتالی او را نمیدیدند. با این حال، شرکتهای کوچکتر این کار را کردند. و آنها محصولات خود را تولید کردند و بازار را در اختیار گرفتند. بنابراین، کداک انقلاب عکاسی دیجیتال را از دست داد و در سال ۲۰۱۲ اعلام ورشکستگی کرد.
نوآوری همیشه با مقاومت روبرو خواهد شد.
در راهرو لبنیات فروشگاه مواد غذایی گشت بزنید. در اینجا، انتخاب گستردهای از کرهها و مارگارینها را مشاهده خواهید کرد که در یک هماهنگی کامل کنار هم قرار گرفتهاند. انتخاب به خود شما بستگی دارد. در گذشته اینطور نبود.
وقتی مارگارین برای اولین بار در سال ۱۸۶۹ اختراع شد، سروصدایی ایجاد کرد. روغنی که هم ارزانتر و هم پایدارتر از کره بود. صنایع لبنی از ترس رقابت، یک کار شرورانه علیه آن آغاز کردند. شورای ملی لبنیات حتی مطالعات جعلی نشان داد که خطرناک است. تا دههی ۱۹۴۰، دو سوم ایالاتهای آمریكا این ماده اصلی بیضرر را ممنوع كرده بودند.
البته سرانجام هیجانات فروکش کرد و مارگارین به عنوان یک ماده غذایی پذیرفته شد. با این حال، این نبرد نشان میدهد که حتی خلاقیتهای جدید و بیضرر نیز میتوانند بحث و جدل ایجاد کنند.
وقتی یک ایده یا اختراع واقعاً بدیع به صحنه میرسد، اغلب رد میشود. به این دلیل که افراد اغلب از تغییر میترسند. همچنین، صنایع تاسیسشده نمیخواهند برتری خود را از دست بدهند. به همین دلیل است که پرورشدهندگان اسب با تراکتور جنگیدند، فروشندگان یخ سعی کردند فناوری برودتی را خفه کنند و برخی از نوازندگان ابتدا میخواستند ایستگاههای رادیویی را از پخش موسیقی ضبطشده ممنوع کنند.
یکی از راههای تلاش گروههای علاقهمند برای کاهش سرعت نوآوری، کاشتن ترس در مورد ایمنی و امنیت است. مورد موجودات اصلاحشده ژنتیکی یا جیاماوها را در نظر بگیرید. جیاماوها، مانند برنج طلایی غنیشده با ویتامین ای، توانایی ایجاد تغذیه ارزانتر را برای مردم در سراسر جهان دارند. با این حال، گروههایی که از نظر عقیدتی مخالف اصلاح ژنتیکی هستند، مانند گرینپیس [Greenpeace]، با استناد به شواهد گاهی اوقات ناچیز درباره خطرناک بودن این غذاها، سخت علیه تولید آنها لابی میکنند.
راه دیگر جلوگیری از نوآوری، استفاده بیش از حد و تهاجمی از قوانین مالکیت معنوی است. این قوانین، مانند حق کپیرایت و حق ثبت اختراع، به درستی اعمال میشود، با استفاده منحصر به فرد از ایدههای خود برای مدت کوتاهی، به نوآوری دامن میزند. این به نوآوران اصلی اجازه میدهد تا سود کسب کنند. نوآوری چگونه کار میکند
با این حال، همانطورکه میدانیم، نوآوری نیاز به اشتراک ایدهها و کار بر روی دیگران دارد. متأسفانه، حق کپیرایت به طور مداوم تمدید شده است و این روند را دشوارتر میکند. در ایالات متحده، حق کپیرایت ۱۴ سال به طول انجامید. در سال ۱۹۷۶، عمر آن به مدت بیش از ۵۰ سال ادامه یافت. در سال ۱۹۹۸، ۵۰ به ۷۰ سال افزایش یافت. این قوانین دیگر به نفع خالق اصلی پس از مرگ نیست، اما ایدههای خوب را از استفادههای احتمالی جدید دور نگه میدارد.
بنابراین، آیا نوآوری در معرض توقف چشمگیر است؟ احتمالاً، اما نه لزوماً. در بخش بعدی یادداشت، این تنش را بررسی خواهیم کرد.
نوآوری در غرب وجود ندارد، اما در جاهای دیگر رونق گرفته است.
جهان را در سال ۲۰۵۰ تصور کنید. چه شگفتیهایی میبینید؟
شاید شما یک سیستم پزشکی را ببینید که در آن ژندرمانی و درمانهای سلول بنیادی باعث از بین رفتن بیشتر آلرژیها، سرطانها و سایر بیماریها شده باشد؟ یا شاید یک شبکه حمل و نقل که در آن با استفاده از هوش مصنوعی به سرعت و با خیال راحت ماشینسواری میشود؟ یا، با یک انقلاب انرژی سبز که در آن همجوشی هستهای میتواند قدرت نامحدودی را برای ما فراهم کند؟
حال، از خود بپرسید: آیا هرگز به آن آینده ایدهآل خواهیم رسید؟ آیا ما حتی در مسیر درست پیش رفتهایم؟ با نگاهی به وضعیت نوآوری امروز، گفتن این حرف با قطعیت سخت است. ممکن است به منطقهی زندگی شما بستگی داشته باشد.
در بسیاری از مناطق جهان، در چند قرن گذشته با جهشهای شگفتآور، نوآوری پر شده است. در طی چند نسل، کشورهای غربی از اقتصادهای مبتنی بر کشاورزی به نیروگاههای برقدار و صنعتی رسیدهاند. اکنون حتی به نظر میرسد که هر روز تحولات جدیدی را در بخشهایی مانند ارتباطات و فناوری رایانه به وجود میآورند.
با این وجود، در کنار این تغییرات، سایر بخشها به طرز عجیبی راکد هستند. در حوزه حمل و نقل، چیز زیادی تغییر نکرده است. در سال ۱۹۵۸، سرعت متوسط هواپیمای تجاری ۶۰۰ مایل در ساعت بود. امروز، آنها تقریباً با همان سرعت حرکت میکنند. در حاشیه مواردی مانند بهرهوری سوخت ارتقاء یافته است، اما اصول اساسی آنها دست نخورده است.
دنیای تجارت نیز از پویایی کمتری برخوردار است. در ایالات متحده، مشاغل جدید ۱۲ درصد اقتصاد را در سال ۱۹۸۰ تشکیل میدادند. در سال ۲۰۱۰، آنها تنها ۸ درصد را تشکیل میدهند. در آن سوی اقیانوس اطلس، همه چیز حتی گیر افتاده و زنجیر شده است. با نگاهی به فهرست ۱۰۰ تجارت باارزش اروپا، فقط دو مورد از آنها جوانتر از ۴۰ سال سن دارند. به نظر میرسد بیشتر صنایع بیش از ایدههای جسورانه جدید در حفظ سودهای فعلی متمرکز هستند.
بنابراین، نوآوری در کجا اتفاق میافتد؟ بیشتر در کشورهای در حال ظهور مانند چین. طی چند دههی گذشته، این کشور منابع و نیروی انسانی را در شهرنشینی و فناوریهای جدید متمرکز کرده است. اکنون شرکتهای چینی مانند تنسنت و علیبابا در صنایع پر رشد مانند رسانههای اجتماعی و خدمات مالی پیشتاز هستند. علاوه بر این، دانشگاههای چین در زمینههایی مانند ژنتیک و هوش مصنوعی گامهای بلندی برداشتهاند. نوآوری چگونه کار میکند
آیا دنیای غرب میتواند این روند را ادامه دهد؟ شاید. این به روح نوآوری در نوآوری نیاز دارد. شرکتها باید بیشتر ریسک کنند، کارگران باید ساعتهای بیشتری وقت بگذارند و دولتها باید تبادل نظر آزاد و باز را تقویت کنند که به رونق گذشته دامن میزند. همه اینها، به علاوه کمی شانس، نوآوری را دوباره در دستورکار قرار خواهد داد.
خلاصه نهایی
پیام اصلی در این خلاصهکتاب
نوآوری یک عمل خلاقانه فوری نیست که توسط نوابغ و به تنهایی انجام شود. در واقع این یک روند طولانی، نامنظم و پیچیده است. نوآوری زمانی اتفاق میافتد که برخوردهای تصادفی و بینشهای پرطرفدار توسط افراد بیشماری به اشتراک گذاشته شده، دوبارهسازی و ساخته شوند. با یافتن کاربردهای عملی برای ایدههای بدیع، اختراعات جدید به تدریج و به آرامی بهبود مییابند. اگر میخواهیم در آینده نوآوری بیشتری داشته باشیم، باید تبادل دانش آزاد را گسترش دهیم و به عنوان افراد، سازمانها و ملتها ریسکهای بزرگی را بپذیریم.
شما میتوانید این کتاب را از سایت آمازون تهیه کنید.