1. خانه
  2. مقالات
  3. رشد
  4. پرسش

پرسش

پرسش

پرسش

5/5 - (5 امتیاز)

برای پیشرفت‌های غیرمنتظره در رهبری و زندگی، از خرد پنهان افراد اطراف‌تان بهره ببرید

پرسش (۲۰۲۴) شما را به روشی عملی برای کشف افکار و احساسات واقعی دیگران، تقویت تصمیمات هوشمندانه و ارتباطات عمیق‌تر مجهز می‌کند. با پرداختن به موانع ارتباطی رایج و ارائه شیوه‌های اساسی پرسش، به شما این امکان را می‌دهد که به طور موثر از دیدگاه‌های معتبر افراد یهره ببرید.

 

جف وتزلر دارای دکترای آموزش بزرگسالان و رهبری از دانشگاه کلمبیا و لیسانس روانشناسی از دانشگاه براون‌ست. او به‌عنوان مشاور مدیریت شرکت‌های برتر، تسهیل‌گر یادگیری برای رهبران جهانی و مدیر ارشد آموزش خدمت کرده‌ست. او به‌عنوان مدیرعامل ترنسند [Transcend]، یک سازمان نوآور، به شکل‌دهی به چشم‌انداز آموزش ادامه می‌دهد.

این کتاب چه‌چیزی برای من دارد؟ با استفاده از رویکرد پرسش حقایق ناگفته را کشف کنید

آیا تا به حال به این اندیشیده‌اید که در مکالمات‌تان چه‌چیزی ناگفته مانده‌ست؟ می‌دانید – آن حقایق ناگفته‌ای که فقط اگر به اشتراک گذاشته شوند می‌توانند همه‌چیز را تغییر دهند؟ در دنیای ارتباطات، درک آنچه در زیر سطح پنهان‌ست می‌تواند کلید باز کردن ارتباطات عمیق‌تر و نتایج بهتر باشد.

 

در این خلاصه‌کتاب، با قدرت کشف افکار و احساسات ناگفته در ارتباطات آشنا خواهید شد. از آشکارسازی بینش‌های پنهان گرفته تا تقویت گفتگوی باز، این خلاصه‌کتاب به اهمیت درک آنچه در زیر سطح تعاملات روزمره نهفته‌ست می‌پردازد. بنابراین، آیا آماده کشف رازهایی هستید که می‌تواند مکالمات‌تان را دگرگون کند؟

افشای حقایق ناگفته در ارتباطات

آیا تا به حال آخرین کسی بوده‌اید که چیز مهمی را می‌دانید که اطرافیان شما می‌دانستند اما به اشتراک نمی‌گذاشتند؟ این سناریوی ناامیدکننده اغلب به این دلیل به وجود می‌آید که مردم اطلاعات ضروری را پنهان می‌کنند. در بسیاری از تعاملات، افراد افکار و احساسات واقعی‌شان را مخفی نگه می‌دارند و چیزی را ایجاد می‌کنند که کارشناس سازمانی کریس آرگریس آن را «ستون سمت چپ» می‌نامد. آرگریس، استاد دانشگاه هاروارد، این مفهوم را برای کمک به کشف شکاف بین آنچه گفته می‌شود و آنچه واقعاً احساس می‌شود، توسعه داد. روش «ستون سمت چپ» شامل نوشتن افکار ناگفته در کنار گفتگوهای گفتاری واقعی، آشکارسازی بینش‌های پنهان‌ست که می‌تواند شامل مبارزات و کمک‌های مورد نیاز، نظرات واقعی درباره مسائل، بازخورد صادقانه، و ایده‌های جسورانه‌ای باشد که ممکن‌ست غیرعملی به نظر برسد. پرسش

 

جف وتزلر، نویسنده، یک بار با یک برنامه آموزشی درست قبل از شروع با یک بحران مواجه شد. علی‌رغم به‌روزرسانی‌های منظم تیم، مشکلات قابل توجهی تا زمانی که خیلی دیر شده بود، اعلام نشد. این برنامه توسط یکی از اعضای تیم اختصاص داده‌شده ذخیره شد که این کار را انجام داد. و نشان داد که چگونه اطلاعات ضروری تا زمان بروز بحران پنهان شده‌ست. این وضعیت یک مسئله رایج را نشان می‌دهد: اطلاعات مهم اغلب به طور آشکار به اشتراک گذاشته نمی‌شود. روش «ستون سمت چپ» به حل این مشکل کمک می‌کند، اغلب شکاف بین آنچه گفته می‌شود و آنچه واقعاً احساس می‌شود آشکار می‌کند. و بینش‌های پنهان را آشکار می‌کند که می‌تواند به فهم بهتر و حل مسئله منجر شود. پرسش

مثال

مثال مدیری را در نظر بگیرید که یک مدیر پروژه باتجربه را استخدام کرده‌ست. در ابتدا، استخدام جدید عملکرد خوبی داشت، اما به‌زودی شروع به از دست دادن ضرب‌الاجل کرد. در جلسه‌ای، مدیر به این مسائل پرداخت، اما افکار ناگفته استخدام‌شده جدید، مشکلات عمیق‌تری را در سازمان، مانند ناکارآمدی‌ها و حجم کاری طاقت‌فرسا، آشکار کرد. مدیر، که از این مسائل اساسی بی‌خبر بود، معتقد بود که گفتگو مشکل را حل می‌کند، در حالی‌که استخدام جدید احساس می‌کرد اشتباه درک‌شده و غرق شده‌ست.

 

این شکاف‌های ارتباطی به محل کار محدود نمی‌شود. آنها در همه انواع روابط رخ می‌دهند. مردم اغلب اطلاعات مهم را به دلیل ترس، پویایی قدرت یا عدم تمایل به رویارویی با حقایق دشوار پنهان می‌کنند. تشویق گفتگوی باز می‌تواند تعاملات را دگرگون کند و منجر به نتایج بهتر و ارتباطات قوی‌تر شود. پرسش

 

با ایجاد محیطی که در آن افراد برای به اشتراک‌گذاری افکار واقعی‌تان احساس امنیت کنند، می‌توانید بینش‌های ارزشمندی را کشف کنيد که تصمیمات، راه‌حل‌ها، روابط و اثربخشی کلی را افزایش می‌دهد.

چرا مردم اطلاعات را پنهان می‌کنند

درک اینکه چرا مردم اغلب اطلاعات مهم را پنهان می‌کنند، مستلزم ایجاد همدلی و آگاهی از موانعی‌ست که آنها را از صحبت کردن باز می‌دارد. پس بیایید ببینیم اینها چیستند.

 

اول، مردم نگران تأثیر منفی کلمات‌شان هستند. آنها از ایجاد خجالت، آسیب یا تنش می‌ترسند. که باعث می‌شود برای اجتناب از این نتایج سکوت کنند. حتی در روابط قابل اعتماد، ریسک‌ها می‌توانند بیشتر احساس شوند و به اشتراک گذاشتن بازخورد صادقانه سخت‌تر می‌شود. پرسش

 

مانع دیگر، چالش بیان افکار به وضوح‌ست. مغز افکار را بسیار سریع‌تر از آنچه که یک فرد می‌تواند صحبت کند پردازش می‌کند. و منجر به بیان ناقص ایده‌ها می‌شود. بسیاری هم‌چنین فاقد مهارت برای برقراری ارتباط موثر اطلاعات حساس هستند، زیرا می‌ترسند که کلمات‌شان اشتباه فهمیده یا نادیده گرفته شود. هنجارهای اجتماعی اغلب اشکال سنتی ارتباط را بر عبارات احساسی یا شهودی ارج می‌نهند، که باعث می‌شود افراد از بینش‌های ارزشمند خودداری کنند. پرسش

زمان و انرژی

محدودیت‌های زمان و انرژی نیز نقش دارند. برنامه‌های شلوغ و خستگی عاطفی می‌تواند برای افراد در یافتن ظرفیت برای به اشتراک گذاشتن افکارشان مشکل ایجاد کند. فرسودگی شغلی، استرس، و مسئولیت‌های طاقت‌فرسا به بی‌میلی برای شرکت در گفتگوهای بالقوه موثر کمک می‌کند. پرسش

 

در نهایت، مردم اغلب احساس می‌کنند که ورودی آنها ارزشی ندارد. تجارب گذشته نادیده گرفته شدن یا نادیده گرفته شدن می‌تواند مانع از به اشتراک گذاری در آینده شود. پیام‌های فرهنگی درباره اینکه چه کسی دانشمند یا ارزشمند تلقی می‌شود، این باور را بیشتر تقویت می‌کند. و منجر به عدم اعتماد به مشارکت مردم می‌شود. غلبه بر این موانع مستلزم ایجاد یک محیط امن و دلگرم‌کننده و نشان دادن علاقه واقعی به دیدگاه‌های دیگران‌ست.

 

بسیاری از این موانع را می‌توان به سادگی با درخواست از بین برد. پرسیدن پرسش نشان‌دهنده علاقه‌ست، تشویق می‌کند و به افراد اجازه می‌دهد تا افکاری را که در غیر این صورت بیان نمی‌کنند، به اشتراک بگذارند. برخی از موانع به چیزی بیش از پرسش نیاز دارند. آنها به ایمنی، ارتباط شخصی، پیگیری بیمار و گوش دادن متفکرانه نیاز دارند. این شرایط بخشی از چیزی‌ست که وتسلر آن را رویکرد پرسیدن می‌نامد. این روش یادگیری، رشد و ارتباط قابل توجهی را در طول مکالمات تقویت می‌کند. شما فقط به مجموعه‌ای مناسب از ابزارها نیاز دارید که در بخش‌های بعدی بیشتر درباره آنها خواهید آموخت. پرسش

کنجکاوی‌تان را تقویت می‌کند

مؤثرترین راه برای فهم آنچه دیگران فکر می‌کنند، احساس می‌کنند و می‌دانند اینکه مستقیماً از آنها بپرسید. در ادامه این خلاصه‌کتاب، نحوه انجام این کار را با استفاده از روش پرسش پنج مرحله‌ای خواهید یافت. این مراحل یادگیری و ارتباطات عمیق‌تر را تقویت می‌کند و منجر به تصمیمات هوشمندانه‌تر و راه‌حل‌های خلاقانه‌تر می‌شود. این رویکرد یک دستور‌العمل سفت و سخت نیست. بلکه مجموعه‌ای از روش‌ها برای ارتباط معنادار انسانی‌ست که برای اعمال نیاز به قضاوت شما دارد. در برخی موارد ممکن‌ست به چندین مکالمه یا مرور مجدد مراحل نیاز داشته باشید. زیرا روابط واقعی پیچیده هستند. هدف یادگیری و ارتباط‌ست، بنابراین با کنجکاوی به هر رابطه نزدیک شوید. و در صورت نیاز روش را تطبیق دهید. حالا بیایید مراحل را با جزئیات بررسی کنیم.

 

اول: کنجکاوی.

 

شما می‌توانید با به چالش کشیدن پیش‌فرض‌های‌تان و تلاش برای فهم عمیق دیگران، کنجکاوی‌تان را بیدار سازید. انتخاب کنجکاوی به معنای جستجوی عمدی اطلاعات و دیدگاه‌های جدیدست. کنترل اعتقادات‌تان را باز نمایید و برای یادگیری از دیگران آماده باشید. یک ابزار مفید برای این کار «نردبان درک»ست که به شما کمک می‌کند تشخیص دهید چه‌زمانی به نتیجه‌گیری عجولانه رسیده‌اید. و شما را تشویق می‌کند در هر مرحله پرسش بپرسید. پرسش

 

برای استفاده از نردبان درک، ابتدا تشخیص دهید که در هر موقعیتی، اطلاعات گسترده‌ای در دسترس‌ست. از این مجموعه، اطلاعات خاصی را بشناسید که انتخاب می‌کنید. و در نظر بگیرید که چه اطلاعات اضافی ممکن‌ست وجود نداشته باشد، مانند انگیزه‌های دیگران، خواسته‌ها و تأثیر موقعیت بر آنها. بررسی نمایید که چگونه اطلاعات انتخاب‌شده و داستانی را که برای خودتان تعریف می‌کنید بر اساس آن تفسیر می‌کنید. به این بیاندیشید که این داستان چگونه بر روابط شما با موقعیت تأثیر می‌گذارد. و چگونه افراد دیگر می‌توانند بینش عمیق‌تری ارائه دهند. در نهایت، تفاسیر و داستان‌های جایگزین را بررسی کنید تا درک‌تان را گسترش دهید. پرسش

دیدگاه‌های متنوع

احاطه کردن خودتان با دیدگاه‌های متنوع ضروری‌ست. با افرادی که فرضیات شما را به چالش می‌کشند تعامل نمایید تا فهم‌تان را گسترش دهید و حس کنجکاوی را تقویت کنيد. اما مراقب قاتلان کنجکاوی باشید. ربودن عاطفی، که در آن احساسات قوی مانند ترس، خشم یا اضطراب، کنجکاوی را خفه می‌کنند، می‌توان با استفاده از این احساسات به‌عنوان نشانه‌هایی برای مکث و کنجکاوی بیشتر درباره منشاء و پیامدهای آنها مقابله کرد. فشار برای سرعت و کارایی می‌تواند مانع کنجکاوی شود. بنابراین با کاهش سرعت، نفس‌های عمیق و حذف کارهای غیر ضروری از برنامه‌تان، فضایی برای کنجکاوی ایجاد نمایید. تفکر گروهی، که در آن محیط‌های فکری همگن، کنجکاوی را محدود می‌نماید، می‌توان با جستجوی دیدگاه‌های جدید یا متفاوت برای به چالش کشیدن و گسترش فهم شما مقابله کرد.

 

با انتخاب کنجکاوی، می‌توانید فرصت‌های جدید را باز کنيد. ارتباطات عمیق‌تری را تقویت کنيد و موقعیت‌های پیچیده را به‌طور مؤثرتری بررسی نمایید.

ایجاد فضای امن

امنیت دومین مرحله از رویکرد پرسیدن و شامل ایجاد یک ارتباط قوی، باز کردن و نشان دادن انعطاف‌پذیری‌ست. برای اینکه مردم راحت‌تر به شما چیزهای سخت را بگویند، بر ایمن‌سازی آنها تمرکز کنید تا آشکارا به اشتراک بگذارند. پرسش

 

با ایجاد یک ارتباط واقعی شروع کنيد. درباره دیگران فراتر از جزئیات سطحی بیاموزید. دریابید که چرا آنها مسیرهای شغلی‌شان را انتخاب کرده‌اند یا چه‌چیزی آنها را هدایت می‌نماید. داستان‌ها و آسیب‌پذیری‌های‌شان را به اشتراک بگذارید تا نشان دهید که قابل دسترس و انسان هستید. تنظیمات مربوط به مکالمات‌تان را نیز در نظر بگیرید. فضاهایی را برگزینید که احساس راحتی و خنثی کنند. و از مکان‌هایی که عدم تعادل قدرت را برجسته می‌کنند دوری نمايید. پیاده‌روی می‌تواند یک جایگزین عالی باشد. پرسش

زمان‌بندی

زمان‌بندی نیز مهم‌ست. برای این مکالمات زمان کافی و بدون وقفه در نظر بگیرید. و لحظاتی را برگزینید که هر دو طرف بتوانند به طور کامل تمرکز کنند. خودتان را با سبک ارتباطی که بیشتر برای طرف مقابل مناسب‌ست، تطبیق دهید، چه رودررو، چه از طریق تلفن یا از طریق پیام‌های مکتوب. درباره دلایل‌تان برای پرسیدن پرسش هایی باز باشید. و نشان دهید که قصد شما واقعی‌ست و فریب نیست. عدم قطعیت‌ها و محدودیت‌های‌تان را بپذیرید. و نیازتان را برای یادگیری از دیدگاه آنها بیان کنيد. علاوه بر این، با ایجاد یک دستور کار متقابل، فضایی را برای منافع آنها ایجاد کنيد. و مطمئن شوید که اولویت‌های آنها نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. پرسش

 

در نهایت، نشان دهید که می‌توانید بازخورد صادقانه آنها را نظارت نمایید، حتی اگر انتقادی یا ناراحت‌کننده باشد. صراحتاً نظرات آنها را بپرسید، به ویژه آنهایی که با شما متفاوت‌ست و مسئولیت واکنش‌های‌شان را بپذیرید. با استقبال از نظرات آنها انعطاف‌پذیری نشان دهید. و روشن کنيد که صداقت آنها عواقب منفی نخواهد داشت. با توسعه این نوع محیط باز و قابل اعتماد، ارتباطات صریح را تشویق می‌کنید. و تعاملات معنادار و سازنده‌تری ایجاد می‌کنید.

پرسیدن پرسش های درست

برای استفاده حداکثری از خرد اطراف‌تان، روی پرسیدن پرسش های درست متمرکز شوید. این مرحله شامل پرسیدن پرسش های با کیفیت‌ست که برای کمک به یادگیری از دیگران طراحی شده‌اند. از پرسش هایی دوری نمایید که پرس‌وجو را متوقف می‌نماید، دستکاری می‌نماید یا دیگران را در حالت تدافعی قرار می‌دهد. برخی از پرسش ها ممکن‌ست به طور ناخواسته با بیان نادرست از یادگیری جلوگیری کنند، مانند پرسش هایی که بسته هستند. برخی دیگر ممکن‌ست به‌گونه‌ای طراحی شده باشند که گفتگو را به شیوه‌ای خودخواهانه تحت تأثیر قرار دهند یا هدایت کنند. برخی از پرسش ها ممکن‌ست توهین‌آمیز یا متهم‌کننده به نظر برسند. و طرف مقابل را در حالت تدافعی قرار دهند و مانع گفتگوی باز شوند. پرسش

 

در عوض، سعی کنید پرسش ها با کیفیتی بپرسید که به شما کمک کند از دیگران بیاموزید. این پرسش ها باید واضح، مستقیم و واقعی باشد و اشتراک‌گذاری صادقانه را تشویق کند. پرسش

 

پرسش های با کیفیت می‌توانند به شما کمک کنند تا فرایند فکری طرف مقابل یا «نردبان درک» او را کشف کنید. با درخواست از آنها برای اشتراک‌گذاری «سرفصل» – به عبارت دیگر، نتیجه‌گیری یا موضع اصلی‌ش درباره یک موضوع شروع کنید. از آنجا، عمیق‌تر بگردید تا بفهمید زیر تیتر آنها چه‌چیزی نهفته‌ست. و دلایل و احساسات پشت افکار آنها را کشف کنید.

آنچه می‌بینید

هم‌چنین دیدن آنچه آنها می‌بینند مهم‌ست. این به‌معنای درک اطلاعات و تجربیاتی‌ست که آنها می‌گیرند، که ممکن‌ست با شما متفاوت باشد. با این کار می‌توانید تصویر کامل‌تری از دیدگاه آنها به دست آورید.

 

هنگامی‌که به دنبال بازخورد یا ایده هستید، پرسش هایی بپرسید که پاسخ‌های متفکرانه‌ای را به دنبال دارد. درباره اعمال و ایده‌های خودتان بازخورد بخواهید. و درباره هر گونه نقص در تفکرتان بشنوید. بیان پرسش های‌تان به‌گونه‌ای که انتقاد سازنده و صادقانه را تشویق کند، به پیشرفت و رشد شما کمک می‌نماید. پرسش

 

کلید استفاده از خرد اطرافیان‌تان در پرسیدن نوع صحیح پرسش ها نهفته‌ست – پرسش هایی که باز، صمیمانه و با هدف درک واقعی و یادگیری از طرف مقابل هستند.

توسعه مهارت‌های گوش‌دادن عمیق

برای درک واقعی و ارتباط با دیگران، باید مهارت گوش دادن برای یادگیری را توسعه دهید. با تعیین قصد گوش دادن بدون هدف تثبیت، نصیحت یا متقاعدسازی شروع کنید. این به شما این امکان را می‌دهد که دیدگاه طرف مقابل را به طور واقعی درک کنید. پرسش

 

شما باید یاد بگیرید که از طریق سه کانال به طور هم‌زمان گوش دهید. ابتدا به محتوا توجه کنید که شامل حقایق و ادعاهایی‌ست که به اشتراک گذاشته می‌شود. دوم، احساسات را هماهنگ کنید، به احساسات، نیازها و خواسته‌های پشت کلمات توجه کنید. در نهایت، اقدامات، درک مقاصد و اهداف انگیزه‌دهنده گوینده را در نظر بگیرید.

 

عوامل حواس‌پرتی را حذف کنید: تلفن‌تان را خاموش کنید، ایمیل‌تان را ببندید و کاملاً روی شخص مقابل‌تان تمرکز کنید. قضاوت‌ها، ترس‌ها و واکنش‌های درونی‌تان را برای لحظه‌ای کنار بگذارید. زیرا بعداً می‌توان به آنها پرداخت. این به شما کمک می‌نماید در مکالمه حضور داشته باشید و کاملاً درگیر باشید. پرسش

 

وقتی طرف مقابل در حال صحبت‌ست، در مقابل میل به قطع صحبت یا پر کردن مکث‌های آرام مقاومت کنید. به سکوت اجازه دهید تا فضایی برای تأمل و اشتراک‌گذاری عمیق‌تر ایجاد کند. به حالات صورت و زبان بدن‌تان توجه کنید. زیرا اینها می‌توانند تأثیر زیادی بر احساس امنیت و راحتی طرف مقابل در به اشتراک‌گذاشتن افکارتان داشته باشند.

بازنویسی

برای اطمینان از اینکه متوجه شده‌اید، آنچه را که شنیده‌اید بازنویسی کنید و درخواست تأیید کنید. این شامل تکرار آنچه فکر می‌کنید طرف مقابل می‌گوید و بررسی اینکه آیا درک شما درست‌ست یا خیر. این نه‌تنها نشان می‌دهد که شما گوش می‌دهید، بلکه شفاف‌سازی و به اشتراک‌گذاری بیشتر را نیز دعوت می‌نماید. پرسش

 

گفتگو را با پرسیدن پرسش های بعدی ادامه دهید. عباراتی مانند «دیگر چه؟”» یا «می‌توانید درباره آن بیشتر به من بگویید؟» طرف مقابل را تشویق کنید تا عمیق‌تر در افکار و احساسات‌تان کاوش کند. اغلب، مهم‌ترین بینش‌ها در پایان مکالمه ظاهر می‌شوند.

 

به مرزهای اشتراک دیگران احترام بگذارید. اگر به نظر می‌رسد تمایلی به اشتراک‌گذاری بیشتر ندارند، محدودیت‌های آنها را بپذیرید. و به آنها بگویید که هر زمان که احساس آمادگی کردند، آماده شنیدن بیشتر هستید. این یک محیط امن برای مکالمات آینده ایجاد می‌نماید. پرسش

 

در نهایت، با فرد مقابل درباره چگونگی تجربه تعامل بررسی کنید. از آنها بپرسید چه‌چیزی برای آنها کارساز بوده یا نه و چه‌چیزی می‌تواند مکالمات آینده را آسان‌تر یا سازنده‌تر کند. این به رفع هرگونه سوء تفاهم کمک می‌نماید و کیفیت تعاملات شما را در طول زمان بهبود می‌بخشد. پرسش

 

با به‌کارگیری این اصول، می‌توانید مهارت‌های شنیداری‌تان را تقویت کنید، ارتباطات عمیق‌تر و درک را در روابط‌تان تقویت کنید.

بازتاب و اتصال مجدد

برای تبدیل موثر مکالمات به مراحل عملی، آنچه را که از دیگران شنیده‌اید به دقت پردازش کنید. این پنجمین مرحله از رویکرد پرسیدن است: بازتاب و ارتباط مجدد. پرسش

 

با غربالگری اطلاعات شروع کنید تا بفهمید چه‌چیزی ارزش تأمل عمیق‌تری دارد. همه بازخوردها مفید نیستند، بنابراین مهم‌ست که بین بینش‌های ارزشمند و آنهایی که ممکن‌ست نتیجه معکوس داشته باشند، تفاوت قائل شوید. اشتراک‌گذاری آنچه شنیده‌اید با یک دوست قابل اعتماد می‌تواند دیدگاه بیشتری را ارائه دهد. و به شما کمک کند تصمیم بگیرید که روی چه‌چیزی تمرکز کنید.

 

سپس، با استفاده از سه چرخش، در یک بازتاب ساختاریافته شرکت کنید. ابتدا، در نظر بگیرید که بازخوردها چگونه بر داستانی که برای خودتان درباره موقعیت گفته‌اید تأثیر می‌گذارد. درباره اینکه آیا درک فعلی شما را به چالش می‌کشد یا تأیید می‌نماید بیاندیشید. دوم، به قدم‌هایی بیاندیشید که می‌توانید بر اساس این دیدگاه جدید بردارید. تغییرات یا تصمیمات قابل اجرا را تعیین کنید که با بینش‌هایی که به دست آورده‌اید همسو باشد. سوم، در مفروضات، تعصبات و جهان‌بینی‌های عمیق‌ترتان بگردید تا بفهمید که بازخوردها چگونه با باورهای اصلی و روش‌های زندگی شما مرتبط‌ست. این سطح عمیق‌تر از تأمل می‌تواند به رشد شخصی قابل توجه و پاسخ‌های آینده بهتر منجر شود. پرسش

ارتباط

پس از انعکاس، دوباره با شخصی که بازخورد ارائه کرده‌ست ارتباط برقرار کنید. با ابراز قدردانی از نظرات آنها و ویژگی‌هایی شروع کنید که در به‌اشتراک‌گذاری آن نشان دادند. نحوه تأثیر بازخورد آنها بر شما را به وضوح بیان و برنامه‌های‌تان را برای عمل بر اساس آن مشخص کنید. اگر تصمیم گرفتید از توصیه‌های آنها پیروی نکنید، استدلال‌تان را توضیح دهید و به بحث بیشتر دعوت کنید. این شفافیت به حفظ یک رابطه مثبت و باز کمک می‌نماید.

 

ترکیب شیوه‌های انعکاسی مانند روزنامه‌نگاری، مربیگری، درمان یا مکالمه با شرکای مورد اعتماد می‌تواند از روند بازتابی شما حمایت بیشتری کند. این شیوه‌ها ساختار و وضوح بیشتری را ارائه می‌کنند. و به شما کمک می‌کنند بازخورد متفکرانه را به اقدام معنادار و یادگیری مداوم تبدیل کنید. پرسش

خلاصه نهایی

نکات اصلی این خلاصه‌کتاب جف وتزلر، بینش‌هایی درباره بهبود ارتباطات و هم‌چنین رویکرد پرسش است که شامل پنج مرحله اساسی‌ست.

 

اول، کنجکاوی شامل به چالش کشیدن فرضیات و تلاش برای درک عمیق دیگران‌ست. از «نردبان درک» برای تشخیص شکاف‌های اطلاعاتی و گسترش دیدگاه‌تان استفاده کنید. دوم، با ایجاد اتصالات واقعی و انتخاب تنظیمات راحت، یک فضای امن ایجاد کنید. سوم، پرسیدن پرسش‌ها با کیفیت مناسب که یادگیری و به‌اشتراک‌گذاری صادقانه را تشویق می‌کند. از پرسش هایی خودداری کنید که پرس‌وجو را متوقف می‌کند یا پاسخ‌ها را دستکاری می‌کند. چهارم، مهارت‌های گوش‌دادن عمیق از شما می‌طلبد که به محتوا، احساسات و اعمال توجه کنید. عوامل حواس‌پرتی را حذف کنید، سکوت کنید و برای اطمینان از درک مطلب، بازنویسی نمایید. در نهایت، بیاندیشید و دوباره وصل شوید تا مکالمات را به مراحل عملی تبدیل کنید. درباره بازخورد بیاندیشید، بینش‌های ارزشمند را تشخیص دهید، و دوباره با قدردانی و شفافیت ارتباط برقرار کنید. پرسش

 

با استفاده از این مراحل می‌توانید ارتباطات را بهبود ببخشید. ارتباطات عمیق‌تری را تقویت کنید و به حل مسئله و تصمیم‌گیری بهتر برسید. پرسش

 

این کتاب را می‌توانید از انتشارات چیتگرها تهیه کنید.

 

بنر دوره برنامه رشد فردی

امتیاز به این مطلب

5/5 - (5 امتیاز)

مطالب بیشتر

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
پرسش
در باشگاه تغییردهندگان هارمونی+ باش!هارمونی‌پلاس
+