ابعاد مختلف کارآفرینی مستقل را بشناسید
کارآفرینی مستقل وجهی از مفهوم کارآفرینی است. و این واژه در زمینههای مختلف علمی و از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. اقتصاددانان کارآفرینان را به عنوان عاملین اصلی خلق فرصتهای سرمایهگذاری تلقی میکنند. جامعهشناسان از کارآفرینان به عنوان تحریککنندگان حساس در نوسازی جوامع یاد میکنند. روانشناسان کارآفرینان را به عنوان «انسان کارآفرینانه» مورد بررسی قرار میدهند. و به منظور کشف مشخصه کسانی که توسعه اقتصادی را رهبری میکنند. به دنبال شناسایی انگیزهها و آرمانهای آنها هستند. دانشمندان علوم سیاسی، کارآفرینان را کودکان بیغرض نظام سیاسی میدانند. که باید کمکهای موثری برای ظهور و بروز آنها در جامعه به عمل آید.
کارآفرینان چه کسانی هستند؟
کارآفرینان، افراد یا گروههایی هستند که به شکل مستقل یا از جانب یک سیستم سازمانی عمل میکنند. سازمانهایی جدید ایجاد میکنند و یا اقدام به نوآوری و احیای سازمانی میکنند که قبلاً وجود داشتهست. همانطورکه این تعریف نشان میدهد، کارآفرینان میتوانند چه به صورت مستقل و چه به صورت تابعی از یک سازمان عمل کنند. هر چند فعالیت فردی آنها رایجترست. و بیشترین توجهات را به خود جلب کردهست. اقدامات مربوط به ایجاد، احیا یا نوآوری شرکتی که بصورت مستقل یا در درون سازمان موجود رخ میدهد را کارآفرینی مینامند.
فعالیت کارآفرینی که در مرزهای سازمان موجود رخ میدهد، کارآفرینی سازمانی نامیده میشود. و کارآفرینی مستقل نیز در بر گیرنده فعالیتهای خلاقانه سازمانی است که توسط افرادی شکل میگیرد. که مستقل از سازمان موجود عمل میکنند. به افرادی که درگیر فعالیتهای مستقل یا کارآفرینی سازمانی میگردد نیز کارآفرین گفته میشود.
کارآفرینی چیست؟
کارآفرینی به عنوان رفتار خلاقانه تعریف شده که بقاء و توسعه سازمان را تضمین میکند. نیازهای تمامی عوامل را ارضاء میکند. و برای تحقق این اهداف، از همه منابع ضروری همچون نیروی انسانی، مواد اولیه، انرژی، ماشینآلات، منابع مالی، اطلاعات و غیره استفاده موثر بعمل میآورد. سود یک معیار بنیادین موفقیت کسبوکار در بازارست. و در عین حال منبعی اساسی برای ارضاء نیازهای عوامل و همچنین توسعه پویای سازمان خواهد بود. از نقطهنظر کارآفرین، سود هم هدف و هم وسیله برای تحقق نتایج محسوب میشود.
کارآفرینی شامل فعالیتهای دیگری نیز میباشد، فعالیتهای ملموستری همچون: یادگیری، پاسخگوئی به نیازهای مشتریان و یافتن بهترین و موثرترین روشهای دستیابی به آنها. تشخیص گرایش علم و فناوری، و نتایج واقعی استفاده از آنها در تولید. شکلگیری استراتژی سازمان و درک آن از طریق بینش استراتژیک. مدیریت تاکتیکی و عملیاتی، سازماندهی فرایندها در سازمان و درک آن از طریق بینش استراتژیک. مدیریت تاکتیکی و عملیاتی، سازماندهی فرایندها در سازمان، تحقق نیازها و ارضاء منافع تمامی عوامل (کارکنان، مالکین، مشتریان، دولت، واحدهای محلی و غیره). که با سازمان گره خوردهاند. کارآفرینی مستقل
این فعالیتهای مختلف میتواند بوسیله تشخیص کارآفرین و یا افراد دیگر، یا واحدهای سازمانی که کارآفرین به آنها تفویض نمودهست. تحقق یابد. بر این اساس کارآفرینان باید تمامی فعالیتهای ضروری برای نیل به اهداف کارآفرینانه را هماهنگ سازند.
فعالیتهای کارآفرینانه
فعالیتهای کارآفرینانه مهمتری نسبت به موارد قبلی نیز وجود دارد. کارآفرینی زمینه را برای کار جمعی جهت دستیابی موثر به اهداف و ایجاد محصولات و خدمات جدید، فناوریهای کارآتر و سیستمهای جدید مدیریت فراهم میسازد. «انقلاب عملی و فناورانه» و همچنین «جهانیسازی توسعه اقتصادی» افقهای جدیدی را برای کارآفرینی فراهم ساختهست. اما همزمان، آنها نیازهای جدیدی که باید به عنوان پیشنیازهای ضروری برای توسعه اقتصادی و موفقیت رقابتی دارای نقش رو به تزایدی خواهد بود. کارآفرینان باید همچنین در استفاده از نیروی انسانی و خلق شرایطی که کارکنان را برای استفاده از ظرفیت خلاقانه به طور کامل ترغیب مینماید. از توانایی لازم برخوردار باشند.
- خوداتکایی مالی برای سازمانهای مستقل؛
- رقابت در شرایط بازار آزاد با جهان.
این امری حتمی و فرضی اساسی برای یک سازمان مستقل خواهد بود که در محیط اقتصادی رقابتی فعالیت میکند. نمیتواند بدون یک کارآفرین با صلاحیت که در رأس آن قرار داشه باشد، به بقاء خود ادامه دهد. یک کارآفرین با صلاحیت برای هر سازمانی که در سیستم اقتصادی رقابتی فعالیت میکند، ضرورتی اجتنابناپذیرست. بنابراین، در یک اقتصاد کارآفرینانه هزاران عامل وجود خواهد داشت. سازمانهایی که به طور اثربخش در حال فعالیت بوده و به طور پویا منافع خودشان را توسعه میدهند. اما در «اقتصاد دستوری» تنها یک عامل وجود دارد (مرکز قدرت عالیه و فرد) که با ائتلاف تولیدکنندگان مقابله میکند. کارآفرینی مستقل
انواع کارآفرینی
در مجموع کارآفرینی را میتوان به دو دسته اصلی، تحت عنوان «کارآفرینی مستقل» و «کارآفرینی در سازمان یا درونسازمانی» تقسیم کرد.
نوعاً کارآفرینان مستقل فعالیت خود را بصورت خیلی محدود و با تعدادی اندک کارکنان پارهوقت یا تماموقت آغاز میکنند. و در گامهای آغازین ممکن است حتی یک کارمند (مستخدم) هم نداشته باشند. برخی از کارآفرینان در فرایندی متولد میشوند که کارآفرینی درونسازمانی یا کارآفرینی سازمانی نامیده میشود. کارآفرینی سازمانی به معنای توسعه شایستگیها و فرصتها در درون سازمان از طریق ترکیبات مختلف منابع جدید است. کارآفرینی مستقل
دو سطح کارآفرینی مستقل
مطالعات مربوط به کارآفرینی مستقل در دو سطح قابل بررسی است.
فعالیت خوداشتغالی تمرکزش بر افرادی است که خودشان را به کار میگیرند. و دستمزدی توسط دیگران یا سازمانها به آنها پرداخت نمیشود. و نیروی کار حقوقبگیر نیز در استخدام خود ندارند. کارآفرینی مستقل
کارآفرینی مستقل در مقایسه با کارآفرینی سازمانی دارای نقاط اشتراک و افتراق زیادی است.
هر دو بر نوآوری تأکید میکنند. که این نوآوری میتواند مربوط به ارائه کالاها یا خدمات جدید و یا فرایندها و روشهای مدیریتی جدید باشد. هدف هر دو نوع کارآفرینی، ایجاد محصولات یا خدمات با ارزش افزوده است. همچنین هر دو در پی انجام فعالیتهایی هستند که نسبت به سایر فعالیتها دارای میزان ریسکپذیری بیشتری میباشد. به گونهای که در کارآفرینی مستقل بر روی سرمایه و وقت کارآفرین ریسک میشود. در کارآفرینی سازمانی هم با اقدام به تولید محصولات جدید، بر روی سرمایه سازمان ریسک میشود.
تفاوت بین کارآفرینی مستقل با کارآفرینی سازمانی
تفاوتهای کارآفرینی مستقل با کارآفرینی سازمانی شاید چشمگیرتر از شباهتهای آنها باشد.
اقدامات کارآفرینی
اولین تفاوت اینکه اقدامات کارآفرینی فردی ایجادیست. در حالی که کارآفرینی سازمانی اغلب متوجه بازیابیست که اقدامات بازیابی معمولاً در مواجهه با رکود در سازمانهای بزرگ صورت میگیرد. کارآفرینی سازمانی میتواند رشد و نوآوری را در یک شرکت سنتی بهبود دهد. کارآفرینی سازمانی میتواند تعدیلی باشد. چراکه فرهنگ کارآفرینانه را در سازمانی تعدیل میکنند که در گذشته، ساختار کاملاً عمودی و سلسله مراتبی داشتهست. کارآفرینی مستقل
فرایند ارائه خدمات و محصولات جدید ممکنست نتیجه کارآفرینی سازمانی باشد. اما هدف غایی آن بازیابی فرهنگ کارآفرینانهست. و این در حالیست که کارآفرین مستقل فرایند یا محصولی را ایجاد میکند که پیش از آن موجود نبودهست.
رقیبان کارآفرین
دومین تفاوت بین کارآفرینی فردی و سازمانی در رقیبان شرکتست. در کارآفرینی فردی «رقیب» بازار میباشد. کاری که کارآفرین مستقل انجام میدهد، برطرف کردن موانع موجود در بازار برای بقاء و رقابت میباشد. اما درباره کارآفرینی سازمانی، فرهنگ شرکت، رقیب اولیهست. با توجه به این ارتباط، شرکت میتواند جلوی بسیاری از فرایندهای کارآفرینانه را سد کند که به دنبال آن بودهست. از این رو، علاوه بر غلبه بر موانع بازار، کارآفرینی سازمانی باید بر موانع سازمانی نیز غلبه کند. کارآفرینی مستقل
منابع کارآفرینی
تفاوت سومی که بین این دو نوع کارآفرینی وجود دارد ناشی از تناقضیست که در تفاوت دوم وجود دارد. در بسیاری از موارد، شرکت مادر میتواند به جای رقیب، یک دوست باشد. چنانچه ارتباط شرکت مادر و واحد تأسیس شده جدید خوب باشد کارآفرین سازمانی از خزانه شرکت مادر، به سرمایه لازم دسترسی دارد. با وجود اینکه سرمایه شرکت محدودست و گردآوری پول نیاز به تایید مدیران در سطوح مختلف دارد، اما چنانچه امکان یا فرصتی برای اقدام به یک فعالیت پرمخاطره وجود داشته باشد کارآفرین سازمانی از سوی شرکت مادر تأمین اعتبار میشود. در حالیکه کارآفرین فردی، یا باید از ثروت شخصی خود استفاده کند. و یا تلاش نماید تا سرمایهای را از منابع مختلف خارجی بدست آورد. کارآفرینی مستقل