1. خانه
  2. مقالات
  3. رهبری
  4. ۱۳ شاخص کلیدی مالی که مدیران باید پایش کنند

۱۳ شاخص کلیدی مالی که مدیران باید پایش کنند

شاخص کلیدی مالی

۱۳ شاخص کلیدی مالی که مدیران باید پایش کنند

5/5 - (3 امتیاز)

چه شاخص‌های مالی را باید در کسب‌وکارتان اندازه‌گیری و پایش کنید

شاخص کلیدی مالی می‌تواند در عملکرد کسب‌وکار بسیار حیاتی باشد. اگرچه ممکن است سابقه‌ای در زمینه امور مالی نداشته باشید، درک اولیه مفاهیم کلیدی حسابداری مالی می‌تواند به شما در بهبود فرآیند تصمیم گیری و همچنین شانس موفقیت شغلی شما کمک کند. با درک بهتری از اینکه سازمان شما چگونه عملکرد مالی را اندازه‌گیری می‌کند، می‌توانید اقداماتی را برای خلق ارزش اضافی در فعالیت‌های روزانه خود انجام دهید.

 

امور مالی می‌تواند برای افراد ناآشنا ترسناک باشد. برای کمک به درک راحت‌تر و صحبت در مورد موضوعات مالی، در اینجا فهرستی از شاخص کلیدی مالی مهم وجود دارد که مدیران باید آن را درک کنند.

شاخص کلیدی مالی چیست؟

شاخص کلیدی مالی سنجه‌هایی هستند که سازمان‌ها برای ردیابی، اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل سلامت مالی شرکت استفاده می‌کنند. این شاخص‌های کلیدی عملکرد مالی در دسته‌های مختلفی از جمله سودآوری، نقدینگی، پرداخت بدهی، کارایی و ارزش‌گذاری قرار می‌گیرند.

 

با درک این سنجه‌ها، می‌توانید موقعیت بهتری برای اطلاع از عملکرد کسب و کار از منظر مالی داشته باشید. سپس می‌توانید از این دانش برای تنظیم اهداف بخش یا تیم خود و کمک به اهداف استراتژیک حیاتی استفاده کنید.

 

برای مدیران، این سنجه‌ها و شاخص‌ها باید به صورت داخلی در دسترس باشند. و به صورت هفتگی یا ماهانه در قالب به‌روزرسانی‌های ایمیل، داشبورد یا گزارش‌ها توزیع شوند. اگر آنها به راحتی توزیع نمی‌شوند، همچنان می‌توانید از طریق تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی با سنجه‌ها آشنا شوید.

تجزیه‌وتحلیل صورت‌های مالی چیست؟

تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی فرایند بررسی اسناد مالی کلیدی برای به دست آوردن درک بهتر از نحوه عملکرد شرکت است. در حالی‌که انواع مختلفی از صورت‌های مالی وجود دارد که می‌توان آنها را به عنوان بخشی از این فرایند تجزیه و تحلیل کرد، برخی از مهم‌ترین آنها، به ویژه برای مدیران، عبارتند از:

 

  • ترازنامه: صورت مالی است که دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان کسب و کار را در یک مقطع زمانی خاص فهرست می‌کند.
  • درآمد: صورت مالی است که درآمدها، هزینه‌ها و سود یک کسب و کار را در یک دوره خلاصه می‌کند.
  • جریان وجوه نقد: صورت مالی است که چگونگی تأثیر جریان نقدینگی تحت تأثیر فعالیت‌های ترازنامه و صورت سود و زیان را نشان می‌دهد که به فعالیت‌های عملیاتی، سرمایه‌گذاری و تأمین مالی طبقه‌بندی می‌شود.
  • گزارش سالانه: سندی که عملیات و شرایط مالی شرکت را توصیف می‌کند. و معمولاً شامل اسناد ذکر شده در بالا، علاوه بر بینش‌ها و روایت‌های دیگر از منظرهای کلیدی شرکت است.

۱۳ شاخص کلیدی مالی برای نظارت

سنجه‌های زیر معمولاً در صورت‌های مالی فهرست‌شده در بالا یافت می‌شوند. و یکی از مهم‌ترین معیارها برای درک مدیران و سایر ذینفعان کلیدی در سازمان است.

۱. حاشیه سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص یک نسبت سودآوری است که نشان می‌دهد چند درصد از درآمد پس از کسر بهای تمام‌شده کالای فروخته‌شده باقی می‌ماند. بهای تمام‌شده کالای فروخته‌شده به هزینه مستقیم تولید اشاره دارد. و شامل هزینه‌های عملیاتی، بهره یا مالیات نمی‌شود. به عبارت دیگر، حاشیه سود ناخالص معیاری از سودآوری است. به ویژه برای یک محصول یا خط کالا، بدون در نظر گرفتن هزینه سربار.

حاشیه سود ناخالص = (درآمد – هزینه فروش) / درآمد * ۱۰۰

اولین شاخص کلیدی مالی

۲. حاشیه سود خالص

حاشیه سود خالص یک نسبت سودآوری است که نشان می‌دهد چند درصد از درآمد و سایر درآمدها پس از کسر تمام هزینه‌های کسب و کار، از جمله هزینه‌های کالاهای فروخته‌شده، هزینه‌های عملیاتی، بهره و مالیات باقی می‌ماند. حاشیه سود خالص با حاشیه سود ناخالص به عنوان معیاری از سودآوری برای کسب و کار به طور کلی متفاوت است. و نه تنها بهای تمام‌شده کالای فروخته‌شده، بلکه تمام هزینه‌های مرتبط دیگر را در نظر می‌گیرد.

حاشیه سود خالص = سود خالص / درآمد * ۱۰۰

دومین شاخص کلیدی مالی

۳. سرمایه در گردش

سرمایه در گردش معیاری از نقدینگی عملیاتی موجود کسب و کار است. که می‌تواند برای تأمین مالی عملیات روزانه استفاده شود.

سرمایه در گردش = دارایی‌های جاری – بدهی‌های جاری

 

۴. نسبت جاری

نسبت جاری یک نسبت نقدینگی است که به شما کمک می‌کند بفهمید آیا کسب‌وکار می‌تواند تعهدات کوتاه‌مدت خود – یعنی تعهدات سررسید ظرف یک سال – را با دارایی‌ها و بدهی‌های جاری‌اش بپردازد.

نسبت جاری = دارایی‌های جاری / بدهی‌های جاری

 

5. نسبت سریع

نسبت سریع نوع دیگری از نسبت نقدینگی است که توانایی یک کسب و کار را برای رسیدگی به تعهدات کوتاه مدت می‌سنجد. نسبت سریع فقط از دارایی‌های جاری با نقدشوندگی بالا، مانند پول نقد، اوراق بهادار قابل فروش و حساب‌های دریافتنی، در فرمول استفاده می‌کند. فرض بر این است که برخی از دارایی‌های جاری، مانند موجودی کالاها، لزوماً به راحتی به پول نقد تبدیل نمی‌شوند.

نسبت سریع = (دارایی‌های جاری – موجودی) / بدهی‌های جاری

 

۶. اهرم

اهرم مالی که به عنوان ضریب حقوق صاحبان سهام نیز شناخته می‌شود، به استفاده از بدهی برای خرید دارایی اشاره دارد. اگر تمام دارایی‌ها از طریق حقوق صاحبان سهام تأمین شود، ضریب یک است. با افزایش بدهی، ضریب از یک افزایش می‌یابد، که نشان‌دهنده تأثیر اهرمی بدهی و در نهایت افزایش ریسک کسب و کار است.

اهرم = کل دارایی‌ها / کل حقوق صاحبان سهام

 

۷. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یک نسبت پرداخت بدهی است که میزان تأمین مالی یک شرکت را با استفاده از حقوق صاحبان سهام در مقابل بدهی اندازه‌گیری می‌کند. این نسبت با منعکس کردن توانایی حقوق صاحبان سهام برای پوشش تمام بدهی‌ها در صورت رکود تجاری، بینشی را در مورد پرداخت بدهی کسب و کار فراهم می‌کند.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی / کل حقوق صاحبان سهام

 

۸. گردش موجودی

گردش موجودی یک نسبت کارایی است که نشان می‌دهد شرکت چند بار در هر دوره حسابداری کل موجودی خود را فروخته است. این بینشی در مورد این موضوع می‌دهد که آیا یک شرکت دارای موجودی بیش از حد نسبت به سطوح فروش خود است یا خیر.

گردش موجودی = بهای تمام‌شده فروش / ( موجودی اول دوره + موجودی پایان دوره / ۲)

 

۹. گردش کل دارایی

گردش کل دارایی یک نسبت کارایی است که اندازه‌گیری می‌کند که یک شرکت چقدر از دارایی‌های خود برای ایجاد درآمد استفاده می‌کند. هر چه نسبت گردش مالی بیشتر باشد، عملکرد شرکت بهتر است.

گردش کل دارایی = درآمد / (دارایی کل اول دوره + دارایی کل پایان دوره / ۲)

۱۰. بازده حقوق صاحبان سهام

بازده حقوق صاحبان سهام، که بیشتر به صورت ROE نمایش داده می‌شود، یک نسبت سودآوری است که با تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام اندازه‌گیری می‌شود. این نشان می‌دهد که چگونه کسب و کار می‌تواند از سرمایه‌گذاری‌های سهام برای کسب سود برای سرمایه‌گذاران استفاده کند.

ROE = سود خالص / (صاحبان سهام اول دوره + صاحبان سهام پایان دوره) / ۲

 

۱۱. بازده دارایی

بازده دارایی‌ها یا ROA یکی دیگر از نسبت‌های سودآوری مشابه ROE است که با تقسیم سود خالص بر میانگین دارایی‌های شرکت اندازه‌گیری می‌شود. این نشان‌دهنده این است که شرکت چقدر منابع و دارایی‌های موجود خود را برای به دست آوردن سود بالاتر مدیریت می‌کند.

ROA = سود خالص / (کل دارایی‌های اول دوره + کل دارایی‌های پایان دوره) / ۲

 

۱۲. جریان نقدی عملیاتی

جریان نقدی عملیاتی معیاری است که نشان می‌دهد کسب و کار چه مقدار پول نقد در نتیجه عملیات خود دارد. این معیار می‌تواند مثبت باشد، به این معنی که پول نقد برای رشد عملیات در دسترس است، یا منفی، به این معنی که برای حفظ عملیات جاری، نیاز به تأمین مالی اضافی است. جریان نقدی عملیاتی معمولاً در صورت جریان نقدی یافت می‌شود. و می‌توان آن را با استفاده از یکی از دو روش مستقیم یا غیر مستقیم محاسبه کرد.

۱۳. فصلی بودن

فصلی بودن معیاری است که نشان می‌دهد دوره سال چگونه بر اعداد و نتایج مالی شرکت شما تأثیر می‌گذارد. اگر در صنعتی هستید که تحت تأثیر فصول بالا و پایین قرار گرفته است، این معیار به شما کمک می‌کند تا متغیرهای گیج‌کننده را مرتب کنید. و اعداد را برای آنچه واقعاً هستند ببینید.

 

توجه به این نکته مهم است که در مورد شاخص کلیدی مالی عملکرد هیچ چیز خوب یا بد مطلقی وجود ندارد. معیارها باید با سال‌های گذشته یا رقبای صنعت مقایسه شوند تا ببینند آیا عملکرد مالی شرکت شما در حال بهبود یا کاهش است و عملکرد آن نسبت به سایرین چگونه است.

مشق تغییر

شاخص کلیدی مالی زیادی وجود دارد که می توانید آنها را ردیابی و نظارت کنید تا بفهمید شرکت شما چگونه کار می‌کند. و چگونه اقدامات شما بر پیشرفت به سمت اهداف مشترک تأثیر می‌گذارد. اگر با امور مالی آشنایی ندارید، شاخص کلیدی مالی ذکر شده در بالا نقطه بسیار خوبی برای شروع هستند. درک اینکه چگونه این معیارها بر استراتژی کسب و کار تأثیر می‌گذارند، یک مهارت حسابداری مالی حیاتی برای همه مدیران است که باید آن را توسعه دهند.

 

دوره رهبری کسب‌وکار

امتیاز به این مطلب

5/5 - (3 امتیاز)

مطالب بیشتر

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
شاخص کلیدی مالی
در باشگاه تغییردهندگان هارمونی+ باش!هارمونی‌پلاس
+