باز کردن قفل هر رابطه، یک مکالمه در یک زمان
کلید ارتباطات (۲۰۲۳) پنج کلمه رمز مکالمه را معرفی میکند: جشن، مراقبت، وضوح، همکاری، و انتقاد. آنها با هم به شما اجازه میدهند نیازها و مقاصد واقعی افراد را در هر گفتوگو درک کنید. تا بتوانید استراتژی ارتباطی مناسب را اعمال کنید. و ارتباطات بین فردی عمیقتری ایجاد کنید. چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفهای.
جرمی کوبیسک یکی از بنیانگذاران گیانت وردواید، یک شرکت رسانه و محتواست. او یک نویسنده پرفروش رهبری و سخنران جهانی در زمینه هوش هیجانی و رشد شخصیست.
استیو کاکرام یکی از بنیانگذاران گیانت در سراسر جهان، یک متخصص برجسته در یادگیری رهبری و تغییر فرهنگ، و سخنران توسعه تیمست. او کتابهای ۵ صدا، رهبر ۱۰۰برابری، دنده ۵ را با کوبیسک نوشت.
این کتاب چهچیزی برای من دارد؟ یاد بگیرید چگونه مکالمات را رمزگشایی کنید
آیا تا به حال یک مکالمه را به پایان رساندهاید که احساس خستگی و ناتمامی داشته باشید. و علیرغم تلاش همه افراد برای برقراری ارتباط در تلاش هستید؟ آیا پروژههای تیمی با وجود داشتن استعداد از همه طرف، از طریق ارتباطات نادرست از ریل خارج میشوند؟
با معرفی پنج کلمه رمز برای درک نیازهای اصلی افراد در هر گفتوگو، این خلاصهکتاب شما را قادر میسازد تا به قلب آنچه که شخص از یک رابطه میخواهد برسید. خواه جشن، مراقبت، وضوح، همکاری یا انتقاد باشد، یاد خواهید گرفت که این درخواستها را تشخیص دهید تا بتوانید پاسخ خودتان را به درستی مطابقت دهید. این نیازها را برآورده کنید و ارتباط بسیار آسانتر، سازندهتر و معنادارتر خواهد شد.
کلید ارتباطات چیست؟
مایک و سارا هر دو حرفهای و ازدواج کرده بودند. و بچهها را در یک زندگی پر هرجومرج و برنامهریزی کامل با هم بزرگ میکردند. آنها یکدیگر را دوست داشتند. اما متوجه شدند که بیشتر با هم بحث میکنند. و احساس میکردند که از هم دور میشوند. مایک تمایل داشت افکارش را با صدای بلند بیان کند، در حالیکه سارا تمایل داشت همه چیز را جمعوجور کند.
مایک که از عدم ارتباط سارا ناامید شده بود، از یک مربی اجرایی کمک گرفت. و در آنجا چهار مرحله رمزگشایی کلید ارتباطات سارا را پشت سر گذاشت.
خودآگاهی
مرحله اول او را شگفتزده کرد: خودآگاهی. او باید در آینه نگاه میکرد و میدید که چه کار میکند و چه تاثیری بر سارا دارد. او متوجه شد که تمایل او به فکر کردن با صدای بلند میتواند بسیار ناامیدکننده باشد.
دیگرآگاهی
مرحله دوم، دیگرآگاهی، بسیار طبیعی اتفاق افتاد. با دیدن خودش از منظر سارا، او شروع به درک بهتر او کرد. او شروع کرد به رفتارهای او به عنوان پاسخی به خودش. برای مثال، وقتی او کنار رفت و ساکت شد، متوجه شد که او به فضایی برای اندیشیدن نیاز دارد.
درک
مرحله سوم درک بود. مایک شروع به درک زبان بدن و سیگنالهای سارا کرد. او شروع کرد به پایان دادن به مشاجرهها با یک تصدیق ساده که او ناراحتست. و دعوت به صحبت در هر زمان که آماده بود.
رمزگشایی
به دلیل اعتماد ایجادشده از طریق این فرایند، سارا شروع به باز کردن مرحله چهار – مرحله رمزگشایی کرد. در این مرحله، او به مایک بینشهایی درباره چیزی داد که او فکر میکرد و نیاز به نحوه برقراری ارتباط داشت. به عنوان مثال، از او درخواست کرد که قبل از نتیجهگیری سریع، سؤالات شفافتری بپرسد. این بخشی از رمزگشایی برای کلید قفل او بود.
بیایید یک لحظه به اعتماد برگردیم. ارتباط مؤثر پیچیدهست زیرا بر تأثیرات انباشته تمام تعاملات گذشته شما با فرد مقابل متکیست. توانایی شما در برقراری ارتباطات صریح و صادقانه به اعتماد رابطه متکیست. اگر در گذشته اعتماد شکسته شدهست، قبل از اینکه بتوان گفتوگوی مؤثری را انجام داد، بازیابی آن بسیار مهمست. در غیر این صورت، شک و تردید، ارتباطات شفاف را به خطر میاندازد.
علاوه بر این، باید اطمینان حاصل کنید که انتظارات متقابل درکشده برای تقویت مبادلات بهتر وجود دارد. هنگامیکه انتظارات ناهمخوان یا غیر واقعی باشد، ارتباط به راحتی میتواند از بین برود.
در نهایت، از قدرت بین فردی بیطرف آگاه باشید. خواه از نابرابری مالی، وضعیت، تجربه یا عوامل دیگر ناشی شود، عدم تعادل قدرت میتواند مانع از برقراری ارتباطات آزادانه بدون ترس از قضاوت یا عواقب، فرد با قدرت درک کمتری شود. ورودی آنها ممکنست توسط اثرات سرکوبکننده آگاهانه و ناآگاهانه پویایی ناهموار قدرت محدود یا تحریف شود.
هنگامیکه این عوامل را درک کردید، میتوانید شروع به ایجاد ارتباط موثر کنید. و اینجاست که کلید ارتباطات وارد میشود. در پنج بخش بعدی، به پنج کلمه رمزی خواهیم پرداخت که به شخصی که با او صحبت میکنید میگویند چگونه میخواهید ارتباط برقرار کنید. اولین کلید ارتباطات؟ جشن گرفتن.
چرا زحمت جشن گرفتن؟
بزرگداشت موفقیتها میتواند سود زیادی برای تیمها و سازمانها داشته باشد. با این حال بسیاری از مردم جشن را سطحی یا حتی یک ضعف میدانند. برای اصلاح این طرز فکر، مهمست که اذعان کنیم که چرا جشن گرفتن باعث ناراحتی برخی افراد میشود.
اول از همه، اغلب با جوایز یا افتخارات کمعمقی همراهست که واقعاً به دست نمیآیند. برای هر کسی که با تمسخر مواجه شده یا فاقد ارتباط انسانی واقعیست، جشنهای بیش از حد ممکنست پوچ باشد. برخی نیز ممکنست تشریفات جشن را به عنوان یک انحراف بیهوده از کار سخت بدانند. اما تحقیقات نشان میدهد که جشنها زمانی که به طور معناداری انجام شوند، هدفی عمیق دارند: آنها مردم را دور هم جمع میکنند.
جشن گرفتن نقاط عطف به دست آمده، بسته شدن معاملات، و راهاندازی باعث افزایش رضایت، تعهد و رفاقت تیم میشود. کارمندان منطقگرا ممکنست از طریق تجزیهوتحلیل اندیشمندانه دستاوردها و برنامهریزی برای پیشبرد پیشرفت آینده جشن بگیرند. افراد احساسمحور به احتمال زیاد با داستانهای مشترکی پیوند میخورند که طنین عاطفی دستاوردها را به تصویر میکشند. در هر صورت، شناخت موفقیت آنها به تیمها هویت و حس حرکتی یکپارچه میدهد.
جشننگرفتن
از سوی دیگر، جشن نگرفتن، به مرور زمان انسجام و انگیزه اجتماعی را بدتر میکند. غفلت از جشنها باعث میشود افراد احساس کنند که تلاشهای آنها فقط کارهاییست که باید کنار گذاشته شوند. که باعث ایجاد نارضایتی، فرسودگی و رنجش میشود. این باعث میشود که افراد از شرکت خارج شوند یا شرکت را به طور کامل ترک کنند.
در پایان، جشن نیاز ذاتی انسانی ما را برای احساس دیده شدن، ارزشمند بودن و بخشی از چیزی بزرگتر از خودمان تامین میکند. جشن را عاقلانه مهار کنید و تیمها را به ارتفاعات جدیدی ارتقاء میدهد. اگر با بیدقتی از آن استفاده کنید، معنای خودش را از دست میدهد. نکته کلیدی اینکه افراد تیمتان را مطالعه و بررسی کنید تا بفهمید چه شکلی از جشنها استعدادهای آنها را به سمت اهداف مشترک آشکار میکند.
نشان دهید که اهمیت میدهید
مراقبت یکی از مهمترین نیازهای اساسی افرادست. این امر درباره همه روابط بین فردی، از جمله روابط با همکاران صدق میکند. مراقبت عمل احساس و نشان دادن نگرانی برای رفاه دیگرانست. و باعث ایجاد پیوندهای عاطفی و امنیت میشود. اما چگونه میتوان کلید ارتباطات را برای زمانیکه شخصی نیاز به مراقبت دارد تشخیص داد؟ کلید
اغلب، از طریق درخواستهای غیرمستقیم مانند: «فقط باید این وضعیت ناامیدکننده را اعلام کنم.» یا، «میدانم راهحلی وجود ندارد، اما واقعاً به کسی نیاز دارم که گوش کند». این جملات نشاندهنده نیاز فرد به شفقت و مهربانبست نه حل مشکل. همه ما گاهی اوقات به راههایی برای احساسات دشوار یا تأیید اینکه در مبارزات خودمان تنها نیستیم نیاز داریم. اگر به سمت راهحلها تعجیل کنید، در حالیکه مراقبت، درخواست واقعیست، نیازهای طرف مقابل برآورده نمیشود.
مراقبت، مواد مغذی احساسی حیاتی مانند عشق، تعلق و احترام را فراهم میکند. همه عناصر در سلسلهمراتب نیازهای مازلو، که به جزئیات دستهبندیهای مورد نیاز برای رشد و تکامل میپردازد. بدون مراقبت کافی، افراد میتوانند به سمت افسردگی، اضطراب، بیحسی عاطفی و حتی زوال جسمانی حرکت کنند. مطالعات نشان میدهد که نبود ارتباطات انسانی خطر مرگومیر را در مقایسه با کشیدن ۱۵ نخ سیگار در روز افزایش میدهد. به عبارت دیگر، مغز و بدن ما از نظر فیزیکی بدون پیوندهای مراقبت رنج میبرد. کلید
مراقبت
در محل کار و در روابط شخصی، راههای ساده اما عمیقی برای نشان دادن مراقبت وجود دارد. حرکات کوچک، مانند چک کردن زمانی که میدانید کسی غرق شدهست، باعث میشود که در مواقع سخت مورد توجه قرار گیرد. گوش دادن بدون قضاوت – حتی اگر با دیدگاه آنها مخالف باشید – مراقبت از طریق مدارا را نشان میدهد. تخلیه بشقاب غذای شخصی، آوردن میان وعده مورد علاقه او در زمانی که انرژی خالیست، یا جشن گرفتن یک نقطه عطف شخصی مانند تولد فرزند، اعتماد را ایجاد میکند. حتی فقط تماس چشمی هدفمند و تکیه دادن به هنگام صحبت کردن، مراقبت از طریق حضور را منتقل میکند.
مراقبت نیاز به تلاش بزرگ ندارد. اقدامات کوچک و مداوم در جهت برآوردن نیازهای مردم باعث ایجاد امنیت و اطمینان میشود. ذهن ما هوس چنین پیوندهای مراقبت را دارد و نبود آنها مضرست. بنابراین، هنگام مواجهه با چالشها، همسالان خودتان را از طریق شفقت و سخاوت عاطفی بالا ببرید. و آنها را تشویق کنید که همین کار را انجام دهند. امنیت جمعی حاصل بهترین کار فردی و مشارکتی شما را آزاد خواهد کرد. کلید
رفع سردرگمی
الان زمان کلید ارتباطات بعدیست: وضوح. این به عنوان ایجاد ارتباط کمتر گیجکننده و آسانتر برای درک تعریف میشود. مانند جشن گرفتن و مراقبت کردن، دستیابی به وضوح یک مسئولیت دو طرفه در هر گفتوگوست.
هر دو طرف به یکدیگر مدیون هستند که واضح باشند و در صورت لزوم هر شکافی را پر کنند. وضوح با نشان دادن اینکه دو طرف در درک متقابل سرمایهگذاری کردهاند، ارتباط ایجاد میکند. عدم وضوح منجر به مکالماتی میشود که زمان را تلف میکند و باعث ناامیدی میشود. این نشان میدهد که مردم به طور کامل گوش نمیدهند یا سعی نمیکنند قبل از واکنش، دیدگاههای یکدیگر را درک کنند.
به عنوان مثال، معاهده ویتانگی در سال ۱۸۴۰ شرایطی را برای مهاجران بریتانیایی تعیین کرد که سرزمینهای مائوری در نیوزیلند را اشغال کردند. ترجمه ضعیف آن به مائوری مائوری باعث تضاد مداوم بین طرفهایی شد که وضوح مشترکی در مورد معنی و تعهدات معاهده نداشتند. بیش از ۱۵۰ سال بعد، تلاشها برای آشتی دادن تفاسیر مختلف ادامه دارد. این به شدت آسیبهای مداومی را نشان میدهد که ارتباطات نامشخص میتواند ایجاد کند، حتی با نیت خوب از همه طرف. کلید
فرایند وضوح مؤثر
خوشبختانه راههای سادهای برای وضوح مؤثر در تعاملات روزانه وجود دارد.
ابتدا، هر زمان که سردرگمی پیش آمد، سؤالات واضح بپرسید. کاوش ملایم به شناسایی دقیق محل تفاسیر کمک میکند.
دوم، آنچه را که شنیدید بازنویسی و از طرف مقابل دعوت نمایید تا درک شما را تأیید یا تصحیح کند. این کار وضوح را از طریق تکرار ساختار میدهد. کلید
سوم، از مثالهای واضح برای نشان دادن نکات پیچیده بهره ببرید. قیاسها و حکایتها ارجاعات مشترکی را برای وضوح لنگر فراهم میکنند.
چهارم، به صراحت وضوح درک متقابل را با پرسیدن، «آیا این منطقیست؟» بررسی کنيد. یا، «میتوانید این موضوع را برای من توضیح دهید؟» چنین بررسیهایی از فرضیات نادرست وضوح جلوگیری خواهد کرد.
در نهایت، زمانیکه سردرگمی ناگزیر رخ میدهد صبور باشید. و زمان لازم را برای بازخوانی و تنظیم مجدد دقیق بگذارید. عجله در روند فقط وضوح را تضعیف مینماید. کلید
در حالیکه وضوح نیازمند تلاش هماهنگست، پاداشها آن را چندین برابر توجیه میکنند. ارتباطات واضح به طور همزمان دقت، بهرهوری، کاهش تعارض و ارتباط بین فردی را امکانپذیر میکند. این نیازهای عملی و عاطفی ما را به اندازه یکسان برآورده مینماید. با وضوح صبورانه با هم، رویای شنیدن، درک و احترام کامل توسط دیگران را آشکار میکنیم. بازده روابطیست که میتواند سختیها را تحمل و پیشرفت کند.
ارزش همکاری با هم
تاکنون، جشن، مراقبت و وضوح را پوشش دادهایم. چهارمین کلید ارتباطات، همکاریست. کار مشترک با دیگران در جهت اهداف مشترک. شناخت درخواستهای همکاری به شما امکان میدهد راهبردهای گوش دادن و حل مسئله درست را به کار ببرید.
همکاری پویا بین استیو جابز و استیو وزنیاک را در نظر بگیرید که باعث ایجاد اَپِل شد. همانطورکه وزنیاک میگوید، او تابلوهای مدار طراحی کرد در حالیکه جابز نحوه بستهبندی نوآوریها را برای مصرفکنندگان اصلی تجسم کرد. استعدادهای یکپارچه آنها از آنچه که هر دو میتوانستند به طور جداگانه انجام دهند فراتر بود. کلید
اگر کسی بخواهد با شما همکاری کند، نشان میدهد که معتقدند اتصال مهارتها و ذهنهای مکمل شما میتواند به راهحلهای برتر منجر شود. آنها به جای رقابت، شما را به ایجاد رفاقت دعوت میکنند.
گشایش
این امر مستلزم گشودگی برای ترکیب چندین دیدگاه به جای اعمال اختلاف و انحصارست. که میتواند همکاری را در مقایسه با تلاشهای فردی ذاتاً چالشبرانگیز کند. مذاکره درباره اولویتها، مصالحه در رویکردها، برخورد سازنده با تعارضات و حفظ پاسخگویی متقابل همه تیمها. بدون اعتماد رابطه که از طریق وضوح، مراقبت و جشن گرفتن ایجاد میشود، همکاریها به دلیل این فشارهای بینفردی از بین میرود.
اما باز هم، پاداشهای بالقوه بیشتر از اصطکاکست. همانطورکه یک ضربالمثل میگوید: «اگر میخواهی سریع بروید، تنها بروید. اگر میخواهید دور بروید، با هم بروید.» همکاریها با استفاده از تخصصها ارزش نمایی را باز میکنند. این نتایج بسیار فراتر از ظرفیت هر مشارکتکننده منفردست. کلید
بنابراین، چگونه تشخیص میدهید که یک همکاری موثرست یا خیر؟ میتوانید با تجزیهوتحلیل الگوهای ارتباطی، توانایی حل تعارضات، ارائه کار و سلامت عاطفی تیم شروع نمایید. آیا مبادلات نیت مثبتی را نشان میدهند و افراد حسن نیت را فرض میکنند؟ آیا اختلافات با احترام و بدون رنجش طولانی حل میشود؟ آیا تعهدات حفظ و نتایج به طور قابل اعتمادی تولید میشود؟ آیا حمایت متقابل و جشن با وجود عوامل استرسزا پایدارست؟ اگر یک همکاری نقاط قوت را در این زمینهها نشان دهد، احتمالاً از ظرفیت همافزایی استفاده میشود.
همکاری خوب هدایتشده با افزایش اعتماد و انسجام تیم در طول زمان بازدهی مرکب را به همراه دارد. اما باید از اساس توجه به اهداف یکدیگر شروع شود تا مسیر سخت را با هم طی کنیم. کلید
انتقاد در مقابل عیبجویی
ما به آخرین کلید ارتباطات خودمان رسیدهایم: انتقاد. این کلید شامل تجزیهوتحلیل یا قضاوت دقیق چیزیست. انتقاد اغلب با عیبجویی اشتباه گرفته میشود. اما این اصطلاحات نمیتوانند از نظر لحن، ویژگی، هدف و رویکرد متفاوت باشند.
عیبجویی از طریق اظهار نظرهای گزنده، مبهم و شخصی که بدترین هدف را در نظر میگیرند، به انگیزه آسیب میرساند. از سوی دیگر، انتقادهای سازنده از طریق درک متقابل به بهبود کمک میکند. آنها تمایل دارند که با نیت مثبت هدایت شوند و به دنبال بهبود چیزی با ایجاد تعادل در زمینههای تقویت و رشد هستند. انتقادها توجه دقیق به کار را نشان میدهند و پیشنهادهای دقیق و جزئی برای پیشرفت به جای محکومیتهای آشکار ارائه میدهند.
لحن انتقاد به جای حمله، ناشی از فروتنی و مراقبتست. علاوه بر این، انتقادها به صورت حساس و محاورهای ارائه میشوند و به جای خاموش کردن آن، دعوت به گفتوگو میشوند. در نهایت، انتقادها به جای شخص، بر روی کار تمرکز میکنند، به وظایف، روشها یا نتایج توجه میکنند – نه قضاوت شخص یاشخصیت. کلید
همیشه قبل از ارائه بازخورد، بررسی کنید که آیا کسی واقعاً مایل به بازخورد شماست. انتقاد ناخواسته خطر آسیب رساندن به اعتمادهای بنیادی، نادیده گرفتن آمادگی شخصی و فراتر رفتن از توازن قدرت رابطهای را به همراه دارد. حتی زمانیکه بهترین نیت را دارید، انتقادی که با موقعیت تنظیم نشده باشد ممکنست بیشتر از اینکه مفید باشد ضرر داشته باشد.
شش گام انتقاد کردن
اما اگر زمان مناسبست، انتقادتان را با دقت و احترام مطرح کنيد. در اینجا نحوه آن را توضیح میدهیم.
ابتدا نقاط قوت و ویژگیهای مثبت فرد یا کار را بشناسید. این امر اغلب هر گونه حالت تدافعی را از بین میبرد که میتواند مانع جذب بازخورد آنها شود.
دوم، با ارائه مثالهای بسیار خاص از مواردی که میتوانند بهبود بخشند. و اینکه چرا فضایی برای رشد میبینید، از کلیگویی دوری کنيد. این نشان میدهد که شما توجه خردمندانهای را روی این موضوع گذاشتهاید.
سوم، از تجربه ذهنی خودتان صحبت کنید. و از جملات «احساس میکنم» و «به نظر من» استفاده کنید. این امر انتقاد را صرفاً به عنوان دیدگاه انسانی شما در نظر میگیرد، نه یک حکم مطلق.
چهارم، از طرف مقابل دعوت کنید تا قبل از ارائه مشاهداتتان، ارزیابی و اهداف خودش را به اشتراک بگذارد. این به شما امکان میدهد به جای اینکه اهدافتان را در نظر بگیرید، راهنماییهای خودتان را مطابق با چیزی تنظیم نمایید که میخواهند انجام دهند.
پنجم، به جای شناسایی مسائل، در مورد مراحل بعدی بحث کنید. انتقاد متمرکز بر راهحل، اقدام مثبت را تقویت میکند.
با تشویق پایان دهید و تأکید داشته باشید که به ظرفیت آنها ایمان دارید و به گفتوگوی مداوم متعهدید. مردم میتوانند حتی سختترین حقایق را از طریق روابط مبتنی بر اعتماد که امنیت عاطفی را ارائه میدهد، هضم کنند.
پذیرش انتقاد
اگر مورد انتقاد کسی هستید، پذیرفتن آن با صراحت و خردمندی رشدتان را تسریع میکند. قبل از واکنش، هر مشاهده را جداگانه در نظر بگیرید. اگر انتقاد نامشخص یا نادرستست، جزئیات را روشن کنيد. مهمتر از همه، از هر کسی سپاسگزار باشید که به اندازه کافی سخاوتمند و شجاعست و انتقاد خردمندانه خودش را ارائه میدهد. چنین شجاعتی از محل مراقبت عمیق ناشی میشود.
در نهایت، انتقاد رد و بدل شده با شفقت باعث ایجاد مسئولیتپذیری، پیشرفت و امکان میشود. آهن آهن را تیز میکند، درستست؟ پس انتقادهای خودتان را خوب انتخاب نمایید. با انجام این کار، به سفرهای دیگران احترام میگذارید و در عین حال سفر خودتان را نیز پیش میبرید.
خلاصه نهایی
پنج کلید ارتباطات وجود دارد که بینشی درباره درک نیازها و مقاصد واقعی افراد در یک مکالمه ارائه میدهد. با تشخیص زمانی که کسی درخواستی برای جشن، مراقبت، وضوح، همکاری یا انتقاد میکند، میتوانید استراتژی گوش دادن و پاسخ مناسب را به کار ببرید.
جشن گرفتن در لحظات مناسب هویت انگیزشی میسازد. مراقبت با شفقت نیازهای عاطفی اصلی برای امنیت را برآورده مینماید. پیگیری وضوح منجر به درک متقابل و حل تعارضات میشود. همکاری متفکرانه در جهت اهداف مشترک میتواند نتایج نمایی ایجاد کند. و انتقاد، زمانیکه به طور سازنده ارائه و دریافت شود، باعث رشد و مسئولیتپذیری متقابل میشود. کلید ارتباطات
تسلط بر این پنج کلید ارتباطات باعث ایجاد روابط عمیقتر، ایجاد اعتماد و در نهایت ارتباطات رضایتبخشتر در خانه و محل کار خواهد شد.
شما میتوانید این کتاب را از انتشارات چیتگرها تهیه کنید.