تبدیل شدن به اجداد بزرگ برای نیازهای آینده و پادزهری برای کوتاهمدت
بلندگامی (۲۰۲۲) برای تغییر طرز فکرتان درباره نوع بشر نوشته شدهست. با آموزش درسهای ذهنیت بلندگامی، یاد میدهد که چگونه عادت بد تفکر کوتاهمدت را ترک کنیم. و ذهنیتی را بپذیریم که به پیوند گذشته، حال و آینده بشریت کمک میکند تا دنیایی بهتر بسازیم.
آری والاک آیندهپژوه، استاد دانشکده روابط بینالملل و عمومی کلمبیا، و مؤسس آزمایشگاههای بلندگامیست که به افراد و مؤسسات کمک میکند تا ذهنیتهای متناسب با آینده را اتخاذ کنند. او همچنین مدیر عامل شرکت سینتزیز کورپ [Synthesis Corp]، یک شرکت مشاوره نوآوری استراتژیک مستقر در نیویورکست. سخنرانی تِد او درباره بلندگامی بیش از ۲.۵ میلیون بازدید به دست آوردهست.
این کتاب چهچیزی برای من دارد؟ کشف کنید که چگونه اندیشهتان را تغییر دهید تا زندگیتان را عمیق و به نسلهای آینده کمک کنید.
وقتی کلمه «آیندهنگر» را میشنوید، احتمالاً کنفدراسیون ایروکوئی اولین چیزی نیست که به ذهن میرسد. اما این مردمان ملل اول به خودی خود آیندهپژوه بودند. البته بیش از نیم هزار سال در گذشته. ایروکوئیها متفکران بلندهمتی بودند. سند تأسیس آنها از آنها درخواست میکرد که در هر تصمیمی که میگیرند، رفاه کل جامعه را در نظر بگیرند. همچنین از آنها میخواست تا درباره تأثیر انتخابهایشان بر نسلهای آینده بیاندیشند.
نویسنده و آکادمیک، آری والاک، از ما میخواهد آنچه را بپذیریم که او «ذهنیت بلندگامی» مینامد. این رویکرد کاملاً شبیه به تفکر ایروکوئیهاست. تجسم مجدد خردمندیمان میتواند به ما در ساختن آیندهای بهتر در حال حاضر کمک کند. تفکری که تفکر کوتاهمدت را با دید آیندهنگرانه از انسانیت جایگزین میکند.
تأثیر انتخابهای امروز ما در آینده بسیار زیاد خواهد بود، از تأثیرات زیستمحیطی خودروهایمان گرفته تا شیوههای فرزندپروری ما بر نحوه تعامل فرزندانمان با فرزندانشان. برای در نظر گرفتن بهتر این پیامدهای بلندمدت، باید چشماندازمان را گسترده و طولانی کنیم.
با پذیرفتن ذهنیت بلندگامی، میتوانیم زندگیمان را غنیتر و کمک کنیم که جهان به مکانی هماهنگتر تبدیل شود. این خلاصهکتاب توضیح میدهد که چرا بلندگامی برای لحظه حال مناسبست. همچنین توضیح خواهد داد که چگونه میتوانیم تفکرمان را برای تغییر جهان دگرگون کنیم. و چگونه میتوانیم آن افکار را عملی کنیم.
با توجه به چالشهای کنونی، بشریت به روشی جدید برای اندیشیدن درباره جهان نیاز دارد
بشریت در میانه یک جزرومدست. اصطلاحی که نویسنده آری والاک برای نشان دادن دورهای حیاتی از تغییرات عظیم استفاده میکند.
و وقتی میگوییم سرنوشتساز، منظور ما از روشنگری و انقلاب صنعتی سرنوشتسازست. نوع تغییرات تکانشی که جهان را برای قرنها تغییر میدهد. بنابراین، اگر ما در حال حاضر در وسط یک جزرومدیم، چگونه به اینجا رسیدیم؟
جهانی شدن یکی از دلایل آنست. تغییر اقلیم نیز مانند سرعت سریع تغییرات در فناوری، یکی دیگر از مواردست. اما چیزی فراتر از این نیروهاست. این یک تغییر قابل توجه در نگرشهای فرهنگیست. طرز فکر مردم درباره جهان برای نسلها در حال تغییرست.
تأثیر مذهب سازمانیافته در حال کاهشست. و رقابتی برای تعیین اینکه چهچیزی میتواند جای آن را بگیرد وجود دارد. ایدههای اساسی آزادی، عدالت و برابری از دریچه قرن بیستویکم بازنگری میشوند.
بارنویسی قواعد تمدنی
این لحظه فرصتی بینظیر برای بازنویسی قواعد تمدن ارائه میدهد. این ممکنست کمی گیجکننده به نظر برسد، اما لزومی ندارد.
درستست، جزرومدها هرجومرج هستند. اما دقیقاً همین هرجومرجست که فرصتی بینظیر برای تغییر پایدار ایجاد میکند. به گفته ایلیا پریگوژین، برنده جایزه نوبل و نظریهپرداز پیچیدگی، سیستمها اغلب از دورههای هرجومرج عظیم به نظم و تعادل تغییر میکنند. اینکه آیا این تعادل جدید بهتر یا بدتر از حال حاضرست به ما بستگی دارد.
برخی از جزرومدها نشاندهنده یک گام به عقب هستند، مانند فروپاشی امپراتوری روم که آغازگر تاریکی قرون وسطی بود. احتمالاً این چیزی نیست که بخواهیم تکرار کنیم. دیگران، مانند انقلاب علمی، به پیشبرد بشریت کمک کردهاند.
بنابراین، چگونه آشفتگی امروز را به دنیایی بهتر تبدیل کنیم؟ ما باید کوتاهمدت را رها کنیم. و در عوض ظرفیتمان را برای همدلی، همکاری و نگاه به آینده بپذیریم. ما باید درک کنیم که انتخابهای امروز ما برای نسلها تأثیرات موجی خواهد داشت. ما باید نقش خودمان را در داستان گستردهتر بشریت بپذیریم.
با اتخاذ ذهنیت بلندگامی، میتوانیم زندگی شادتری داشته باشیم. اما بلندگامی صرفاً درباره بهبود خودش نیست. همچنین درباره ساختن آیندهای بهتر برای آیندگانست.
اگر تفکر کوتاهمدت سمی را رها کنیم و آینده را در اولویت قرار دهیم، میتوانیم به هر دو دست یابیم. در اینجا نحوه ساختن آیندهایست که فرزندان ما به خاطر آن از ما سپاسگزاری خواهند کرد.
تفکر کوتاهمدت نتیجه معکوس دارد و باید با ملاحظات بلندمدت جایگزین شود
جامعه غرق در تفکر کوتاهمدتست. بخشی از این امر طبیعیست، زیرا انسانها تمایلات غریزی دارند تا از مزایای فوری برای بقاء استفاده کنند. این ممکنست بهخوبی به شکارچیان نسل اول بشریت کمک کرده باشد، اما امروزه، این غریزه اغلب یک مانعست.
این نوع کوتاهمدت مضر افراد، جوامع و سیستمهای اطراف ما را تحت تأثیر قرار میدهد. چیزی که مردم را مجبور به خوردن غذاهای ناسالم، مشاغل را به آلودگی محیط زیست و توسعهدهندگان را مجبور میکند تا کل محلهها را در مناطق مستعد سیل بسازند.
از بسیاری جهات، فناوری فقط تفکر کوتاهمدت را فراگیرتر کردهست. تأثیر رسانههای اجتماعی بر رفتار بسیاری از نوجوانان را در نظر بگیرید. بچهها همیشه تمایل داشتند که مورد پسند واقع شوند و با همسالانشان هماهنگ شوند. اما امروزه جایگاه اجتماعی یک جوان معمولاً با لایک، کلیک و بازدید سنجیده میشود.
هر ایموجی شست بالا یا پایین، مغز را پر از مواد شیمیایی و فرد را با لذت یا اضطراب لحظهای پر میکند. تعقیب این نوع بازخوردهای فوری راهی برای ایجاد عاداتی نیست که فرد را به عضوی سازنده و همدل در جامعه تبدیل میکند.
خوشبختانه، یک روش سه مرحلهای وجود دارد که همه ما میتوانیم برای تشخیص و رهاسازی این و سایر انواع تفکر کوتاهمدت استفاده کنیم.
احساس تفکر کوتاهمدت
ابتدا توجه کنید که عادت بد تفکر کوتاهمدت چه احساسی در شما ایجاد میکند. در نظر بگیرید که چگونه اعمال شما بر روحیه شما و تأثیری که بر دیگران میگذارد اثر میگذارد. به عنوان مثال، اگر توییتی که به تازگی فرستادهاید قرار نیست در یک هفته، یک ماه یا یک سال برای کسی استفاده شود، احتمالاً لازم نبودهست.
بهتر عمل کنید
دوم، باور داشته باشید که میتوانید بهتر عمل کنید. تحقیقات جدید نشان دادهست که مغز بیشتر از آنچه قبلاً تصور میشد تغییرپذیرست. این نوروپلاستیسیته به این معنی که تغییر ذهنیت ما درباره چیزی میتواند ما را در مسیر تغییر مثبت قرار دهد. برای مثال، اگر بیاندیشیم که میتوانیم دانشآموز، والدین یا شریک بهتری شویم، این احتمال را بیشتر میکند که واقعاً این کار را انجام دهیم.
پرورش ذهنیت بلندگامی
سوم، ذهنیت بلندگامی خودتان را پرورش دهید. ایجاد احساس قدردانی، ترس و همدلی از اهمیت ویژهای برخوردارست. این احساسات به ما این امکان را میدهد که بهتر با دیگران از جمله اجداد و آیندگانمان ارتباط برقرار کنیم. بنابراین، لحظهای از یک اثر هنری کلاسیک شگفتزده شوید یا فداکاریهایی را در نظر بگیرید که پدربزرگ و مادربزرگ شما باید برای فرزندانشان انجام داده باشند.
تمرینهایی از این دست باعث قدردانی از دیگران میشود. انجام این کار به ما کمک میکند تا از تفکر کوتاهمدت دوری کنیم. و به ما امکان میدهد روی تصمیمگیریهایی تمرکز کنیم که تأثیر مثبت پایداری دارند.
برای ساختن جهانی بهتر، باید همدلی بین نسلی را پرورش دهیم
در قسمت قبل ذهنیت بلندگامی را توضیح دادیم. اکنون، ما نقش همدلی را در طرز فکر جدیدمان توضیح میدهیم.
همدلی بین نسلی
برای دستیابی به ذهنیت بلندگامی، همدلی بین نسلی کلیدیست. این بهسادگی به معنای شناخت ارتباطات بین گذشته، حال و آینده بشریتست. و توجه به اینکه چگونه اعمال امروز ما به تغییر شکل جهان کمک میکند. وقتی این نوع همدلی را تمرین میکنیم، تغییر از اهداف کوتاهمدت به بلندمدت آسانتر میشود.
چگونه میتوانیم این ذهنیت را تمرین کنیم؟ اول اینکه ما باید با اجدادمان همدلی داشته باشیم. این به معنای اذعان به اینکه گذشته به شکلگیری امروز ما کمک کردهست. همچنین برای یادگیری و رشد نیازمند دستوپنجه نرم کردن با بخشهای زشت تاریخ بشرست.
کمیسیون حقیقت و آشتی آفریقای جنوبی را در نظر بگیرید. آفریقای جنوبی به جای پنهانشدن از وحشت آپارتاید نژادی، با آنها مقابله کرد. این کمیسیون به بازماندگان اجازه داد تا داستانهای خودشان را بگویند. و به طرفین گناهکار این امکان را میداد که مسئولیت را بپذیرند، طلب بخشش کنند و به جلو بروند. این مثال نشان میدهد که چگونه صداقت و شفقت میتوانند نیروها را به هم بپیوندند تا به بهبودی منجر شوند.
شفقت به خودمان
عنصر دوم، شفقت به خودست. این به معنای درک اینکه ما ناقص هستیم. همچنین مستلزم درک اینکه ما ظرفیت انجام بهتر کار را داریم. به جای دفاعیشدن در هنگام خرابکاری، میتوانیم اشتباهاتمان را بپذیریم و از آنها درس بگیریم.
برای تکمیل همدلی بین نسلی، باید نسلهای آینده را نیز در نظر بگیریم. ما از طریق میراثمان بر آینده، حتی آینده دور تأثیر میگذاریم. وقتی در انتخابهای کنونیمان آیندگان را در نظر بگیریم، میتوانیم میراث مثبتی برای فرزندانمان به جا بگذاریم.
درک این نکته مهمست که این نوع همدلی میتواند در سطوح بزرگ و کوچک اتفاق بیفتد. برخی کشورها مانند سوئد دارای وزارت آینده هستند. برخی از شرکتها مانند آمازون در جلسات هیئتمدیره یک صندلی خالی را به عنوان نمادی از آیندگان رها میکنند. برخی از خانوادهها برای نسل بعد، جایی در سر میز شام رزرو میکنند. همه این حرکات نشاندهنده توجهی حیاتی به آینده و مردمیست که در آن ساکن خواهند شد.
«آینده رسمی» ناقصست. ما باید از تفکر جنبی و فراگیر برای ساختن آیندهای بهتر استقبال کنیم.
همدلی با نسل بعدی به ما کمک میکند تا به آن چیزی اهمیت دهیم که در آینده رخ میدهد. اما چگونه باید به آینده بیاندیشیم تا آن را بهتر کنیم؟
هر فرهنگی با ایدههایی درباره اینکه آینده قرارست چگونه باشد بمباران میشود. هنر، ادبیات و سیاست همگی نشان میدهند که جهان به کدام سمت میرود. محققان از این روایات به عنوان «آینده رسمی» یاد میکنند.
اما حقیقت اینکه جامعه را نمیتوان در یک آینده رسمی زندانی کرد. در عوض باید درک کنیم که بسیاری از مسیرهای ممکن پیش روی ما قرار دارد. ما میتوانیم انتخاب کنیم که به کجا میرویم، نه اینکه آینده تمدن را برایمان رقم بزنند.
هنگامیکه قدرتمان را برای شکلدهی به آینده تثبیت میکنیم، باید در تفکرمان جنبی باشیم. مانند دیستوپیاها در آثار علمی-تخیلی، گفتن آنچه نمیخواهیم کافی نیست. ما باید به اندازه کافی خلاقانه بیاندیشیم تا دنیایی را که میخواهیم تصور کنیم. این جهانهای بالقوه را آیندههای مورد بررسی و مورد نظر مینامند.
تفکر فراگیر
ما علاوه بر هدفمندی، به تفکر فراگیر نیز نیاز داریم. ما باید دنیایی را تصور کنیم که در آن همه مردم فرصت شکوفایی داشته باشند. جاییکه موفقیت با چیزی فراتر از رفاه مادی سنجیده شود، و در آن منافع نسلهای آینده نیز در نظر گرفته شود.
برای درک بهتر معنای این نوع تفکر در عمل، بیایید روستای هوگوی [Hogewey] در نزدیکی آمستردام را در نظر بگیریم. در ظاهر، هوگوی شبیه هر روستای دیگریست. خانهها، مغازهها، رستورانها و پارکهای عمومی وجود دارد. خیلی معمولی به نظر میرسد، درسته؟
چیزی که هوگوی را خارقالعاده میکند اینکه جامعهای برای افراد مبتلا به بیماری آلزایمرست. کارکنان و داوطلبان هوگوی به جای قرار دادن بیماران در بیمارستانهای باشکوه، به ساکنان آن اجازه میدهند علیرغم شرایطشان، زندگی عادی خودشان را حفظ کنند.
هوگوی با آینده رسمی مخالفت کرد که گفته بود بیماران آلزایمری باید در خانههای سالمندان محدود شوند. بنیانگذار آن، یوون ون آمرونگن، تصمیم گرفت به طور جنبی و فراگیر درباره مکانی بیاندیشد که کرامت ساکنان آن در اولویت قرار دارد. این همان چیزیست که یک آینده مورد بررسی و مورد نظر در عمل به نظر میرسد.
برای تغییر جهان برای فرزندانمان، امروز باید با یکدیگر همکاری کنیم
اتخاذ ذهنیت بلندگامی به تنهایی عالیست. با این حال، برای تغییر شکل آینده برای نسلها، اکنون باید با هم کار کنیم.
برای اینکه ذهنیت بلندگامی را بالاتر از سطح فردی قرار دهیم. باید بر حوزههای منحصربهفردمان تأثیر بگذاریم. این شامل تأثیرگذاری بر خانواده، دوستان و همکاران ما نیز میشود.
در اینجا چهار استراتژی برای همکاری بلندگامی وجود دارد: چشمانداز، گفتوگو، تسهیل و اقدامات. بیایید هر کدام را بهنوبه خودش مورد بحث قرار دهیم.
چشمانداز
داشتن یک چشمانداز جدید از آینده میتواند به متزلزل کردن وضعیت موجود کمک کند. هرچقدر هم که دید شما دور از ذهن به نظر میرسد، ممکنست کسی را ترغیب کند تا آن را به واقعیت تبدیل کند. آیا میدانید که آیفون در جیب همهست؟ به گفته استیو جابز، تا حدی از فناوری تماس ویدیویی آیندهنگر استار ترک [Star Trek] و دِ جتسونز [The Jetsons] الهام گرفته شدهست.
گفتوگو
اگر شما دقیقاً از نوع رؤیایی نیستید، به سادگی شروع یک گفتوگو نیز میتواند کارساز باشد. چه دور میز شام، چه در اتاق کنفرانس یا هر جای دیگری، از بحث درباره چگونگی تبدیل جهان به مکانی بهتر نترسید. فقط مطمئن شوید که با همدلی صحبت کنید و گوش دهید.
تسهیل
اگر میتوانید، حتی ممکنست به فکر تسهیل یک انجمن برای تبادل نظر باشید. ممکنست دلهرهآور به نظر برسد، اما ممکن است. در ۲۰۰۸، آروبا ۵۰,۰۰۰ نفر از ساکنان را گرد هم آورد تا درباره آینده بحث و یک استراتژی ملی برای پایداری ایجاد کنند. شما ممکنست برنامهای را در مقیاس کوچکتر در جامعه خودتان توسعه دهید.
اقدامات
ما همچنین میتوانیم از طریق اقدامات کوچک و روزمرهمان ارتباط و همکاری را تقویت کنیم. این روشهای ظریف وجود میتواند باعث واکنشهای زنجیرهای شود که تأثیرات بزرگی دارد. پس سعی کنید با دیگران مؤدب و مهربان باشید. وقتی با کسی صحبت میکنید، تماس چشمی برقرار کنید. با همسایهتان گفتوگوی دوستانه برقرار کنید. کارهایی را انجام دهید تا به مردم این حس را بدهد که ما در کنار هم هستیم. زیرا ما هستیم.
خلاصه نهایی
تصمیماتی که ما امروز میگیریم، چه به صورت شخصی و چه جمعی، آینده بشریت را شکل میدهد. برای ساختن دنیایی بهتر، ما باید کوتاهمدتگرایی را رها کنیم. و شیوه جدیدی از تفکر را بپذیریم که به نام بلندگامی شناخته میشود. این ذهنیت جدید به سمت شکوفایی بلندمدت انسان معطوف خواهد شد. برای رسیدن به این هدف، باید همدلتر شویم. نسبت به اجدادمان، نسبت به آیندگان، و حتی نسبت به کمبودهای خودمان. ما همچنین باید در روش رسیدگی به برخی از مبرمترین مشکلات جهان مانند گرسنگی، بیماری و تغییرات آبوهوایی خلاق و فراگیر باشیم. اگر با هم کار کنیم، میتوانیم آیندهای را طراحی کنیم که باعث افتخار نسلهای آینده باشد.
این کتاب را میتوانید از انتشارات چیتگرها تهیه کنید.