ابزارهای متنوع و گوناگونی برای مشاوره کسب و کار لازم است
مشاوره کسب و کار در این روزهای همراه با رکود و در فضای رقابتی شدید بسیار مهم شده است. در خبرها آمده است که وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: ۸۲ هزار واحد صنعتی کوچک و متوسط در طرح تسهیلات پیشبینی شده است. که تاکنون ۱۵ هزار واحد از آنها، ۱۱ هزار میلیارد تومان تسهیلات دریافت کردهاند.
پرسش اساسی این است که آیا آسانترین راهحل همواره بهترین راهحل است؟ عموماً وقتی در این چند سال مسائل و مشکلات واحدها و کسبوکارهای صنعتی و تجاری مطرح میشود، راهحلی جز تسهیلات برای آنها تجویز نمیشود. در حالیکه به نظر من آخرین راهحل برای مشکلات مدیریت کسب و کار از این دست وام یا به قول معروف تسهیلات است. بنابراین در این یادداشت کوتاه میخواهم چند نکته را در رابطه با این موضوع مطرح کنم:
۱. هزینه-فایده و تسهیلات
وقتی ۱۱ هزار میلیارد تومان را بر ۱۵ هزار واحد صنعتی بخش میکنیم، به طور میانگین هر واحد یک میلیارد تومان وام دریافت کرده است. اگر این مبلغ را به عنوان سرمایه در گردش بگیریم و فرض کنیم که ۲۰ درصد سرمایه این کسبوکارها سرمایه در گردششان باشد، آنگاه سرمایه اصلی آنها (یعنی کل دارایی آنها) چیزی در حدود ۵ میلیارد خواهد بود. اگر وام را ۵ ساله فرض کنیم و با بهره ۱۵ درصد (نرخ بانکی امروز) بدون محاسبه کارمزدها و جرایم و به صورت ساده کسبوکار مورد نظر بایستی به طور متوسط ۲۳۰ میلیون تومان اصل و فرع وام را برگرداند.
این فقط هزینه وام است، هزینههای دیگر این کسبوکار بماند. بنابراین فروش این کسب وکار آنقدر بایستی باشد تا حداقل هزینه اصل و فرع این وام را پوشش دهد. آیا در این بازار راکد فروش کسبوکارها و برگرداندن این وام میسر است؟ زیرا کسبوکارهای کوچک و متوسط قیمت متوسط محصولاتشان پایین است. و بایستی در تیراژ بالا فروش داشته باشند تا بتواند جبران هزینهها را داشته باشد.
۲. عارضهیابی و تسهیلات
با طرحی که دولت در رابطه با مدیریت عارضهیابی واحدها و کسبوکارها راهاندازی کرده است و این تسهیلان نتیجه میگیریم که به ازای همه دردها، تنها یک نسخه عمومی پیچیده است. یعنی شما فرق نمیکند با چه عارضهای دست در گریبان هستید. بلکه علاج همه دردها را دولت در دادن تسهیلات دیده است. پس خروجی عارضهیابی چی میشود؟ آیا عارضهیابی کردهایم که از این دم وام به همه وام بدهیم یا عارضهیابی کردهایم تا متناسب با واحدهای صنعتی مشکلدار نسخهی علاج مشکل را بدهیم؟ مشاوره کسب و کار
اگر مورد اول است که قرار بوده به همه تسهیلات بدهیم پس این همه طرح و هزینه عارضهیابی به چه دلیل انجام میگیرد؟ و اگر مورد دوم است چرا برای همه صرفنظر از اینکه چه مشکلی دارند، تسهیلات دادهایم؟ با یکی از همین کارشناسانی که در ظرح عارضهیابی بودهاند وقتی صحبت کردم و به ایشان عرض کردم که عارضهیابی حلقه اول این زنجیره است و حلقههای دیگر یعنی راهحل متناسب با عارضه، اجرای راهحل (حلقه فشل همه طرحهای از این دست) و نظارت بر اجرا اگر نباشد عارضهیابی نیز دردی را دوا نمیکند. مانند این است که شما دکتر رفتهاید و معاینه شدهاید و دکتر یک نسخه نوشته شده از قبل را به شما میدهد. شما چه نتیجهای میگیرید؟
۳. مدل کسبوکار و تسهیلات
معمولاً کسبوکارها از مدلهای کسبوکار برای خلق مزیت خود استفاده میکنند که تاریخ معینی دارد. این مدل کسبوکارها شامل سه جزء اصلی است که بایستی به درستی مدیریت شوند. چه ارزشی ایجاد میکنم (مدل ارزش). چه مشتریانی خریدار ارزش من هستند (مدل مشتری). و در نهایت چگونه درآمد به دست میآورم (مدل درآمد). هر کدام ار این اجزاء اگر به خوبی کار نکند یعنی مدل کسبوکار شما نمیتواند به درستی کار کند. مشاوره کسب و کار
این مدل نیازمند مدیریت شدن است و البته در دورههایی که به نفس نفس میافتد محتاج نوآوری. آیا نمیدانیم راهحل دادن تسهیلات به واحدهای صنعتی دورهاش گذشته است. و مدل پوسیده چندین سال قبل است که در وقتش هم درمان خوبی برای درد نبوده است؟ در این راهحل شما بهترین مواد این کشور (یعنی ذخایر حاصل از درآمد ملی) را به چرخه معیوبی تزریق میکنید. که هیچ خروجی ارزشافزایی را ندارد! مشاوره کسب و کار
منطق سادهای وجود دارد و احتیاج به بسط و توضیح ندارد: فرایندهای درست، خروجی درست خواهند داشت. پس چرا در این کشور بعد از تدوین و اجرای ۵ برنامه پنجساله هنوز رعایت نمیشود و غلطهای قبلی را تکرار میکنیم؟ چقدر فرصت داشتیم و از دست دادهایم. چرا اکنون دوباره و چندباره فرصتهای آینده این کشور را به باد میدهیم و میسوزانیم؟ مدلهای جدید کسبوکار نشان میدهند که بنگاههای بزرگ این قبیل کسبوکارهای کوچک و متوسط را در زنجیرههای ارزشافزای خود جاسازی میکنند. تا موتور پیشرفت اقتصاد ملی باشند. آیا تزریق وام به کسبوکارهای کوچک و متوسط اثر زیادی بر اقتصاد ملی دارد؟ مشاوره کسب و کار
۴. کارآفرین و تسهیلات
شاید بایستی دوربین خود را از دولت برگردانیم و نیم نگاهی نیز به واحدهای صنعتی بیاندازیم. متأسفانه اکثر واحدهای صنعتی یا کسبوکارهای کوچک و متوسط در نگاه به آینده ضعیف هستند. و در تحقق ایدهها ناشکیبایی میکنند. به رویکردهای بلندمدت و یا حداقل میانمدت چشم نمیدوزند. آنها به دنبال راهحلهای کوتاهمدت میگردند تا مسائلشان یک شبه حل شود. و البته چه راهحلی بهتر از تسهیلات که پولی وارد چرخه تولید آنها میگرداند و تولید نفسی میگیرد. اما بعد از مدتی همین وام (غوز بالای غوز) مشکلات عدیده دیگری میسازد. مشاوره کسب و کار
وارن بافت سرمایهگذار معروف و ثروتمند جهانی میگوید: من در طول عمرم با وام پیش نرفتم و تاکنون کارت اعتباری ندارم! جالب است چندین سال پیش یکی از دوستانم که گرفتار همین فریب وام بانکی شده بود میگفت: اگر میخواهی نابود شوی از بانک وام بگیر! البته من مخالف راهحلهای کوتاه مدت نیستم. و اتفاقاً میگویم باید به انصاف و عدالت باید هم راهحلهای کوتاهمدت داشت و هم بلندمدت. اما صرف اینکه کوتاهمدت فکر کنیم نمیتواند ما را از این اقتصاد راکد و تورمی به سمت اقتصاد پویا و پررونق هدایت کند. مشاوره کسب و کار
این نشان می دهد ماشین مدیریت کسب و کار کوچک و متوسط به دلیل اینکه بهرهوری لازم را ندارد. وقتی به ماشین خراب بهترین مواد را نیز تزریق کنیم، باز خروجی این ماشین با عملکرد پایین و خروجی و نتیجه خراب کار خواهد کرد. بنابراین، مسئله اصلی آنها ساخت دوباره ماشین مدیریت آنهاست که با روشهای نوین انطباق ندارد.
۵. اقتصاد مقاومتی و تسهیلات
اگر با نگاه سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی و در مقام اقدام و عمل نیز نگاه کنیم باید پرسید: این راهحل با اولویتهای این سیاستها انطباق دارد؟ بیایید تا ۴ ردیف اول سیاستهای اقتصاد مقاومتی را مرور کنیم. مشاوره کسب و کار
الف – تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط.
ب – پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه.
ج – محور قراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویتِ رقابتپذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور. مشاوره کسب و کار
د – استفاده از ظرفیت اجرای هدفمندسازی یارانهها در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهرهوری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخصهای عدالت اجتماعی. مشاوره کسب و کار
من فقط با کلیدواژه «نظام ملی نوآوری» کار دارم. آیا این نظام در کشور ایجاد شده است؟ آیا «فرایند مدیریت نوآوری و کارآفرینی سازمانی» که بستر مناسبی برای ایجاد و گسترش این نظام است متولی دارد؟ آیا نوآوری در کسبوکارهای کوچک و متوسط جایگاهی دارد؟ به دلیل اینکه در نظامهای مدیریت کسب و کار کوچک و متوسط نوآوری و کارآفرینی جایگاهی ندارد. وقتی تسهیلات تزریق میشود و بعد آن کسبوکار میبیند نمی تواند از کسبوکارهای محوری خود پول درآورد. به ناچار تسهیلات موردنظر را به سمت راههایی سوق میدهد که دردی را از درد این اقتصاد دوا نمیکند. و آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
۶. سیاست و تسهیلات
در رابطه با شائبه سیاسی تزریق این تسهیلات در ماههای پایانی دولت به دلیل اینکه مثبتاندیش هستم. و همواره به اتفاقات با دید مثبت نگاه میکنم حرفی نمیزنم. مشاوره کسب و کار
امیدوارم خلاقیت و نوآوری به عنوان منطق اصلی مدیریت کسب و کار در این کشور قرار بگیرد و پول اندیشه نوآوری را بخوریم، نه پول تسهیلات را!
[newsletter_signup_form id=1]