چگونه نه بگوییم و به بله برسیم
نه مثبت قدرت است (که در سال ۲۰۰۷ منتشر شده است)، ویلیام اوری به عمق قدرت نه فرو میرود. از آنجا که پاسخ منفی به راحتی یکی از قویترین کلمات در هر زبانی نیست، مردم تمایل دارند از آن سوءاستفاده کنند یا از ترس ناراحت کردن شخص مقابل، از استفادهی آن میترسند. قدرت یک نهی مثبت دقیقاً به شما میگوید که چگونه در مقابل خود بایستید و یک رأی قاطعانهی منفی ارائه دهید تا در برابر پرخاشگری مقاوم باشید و روابط کلیدی خود را حفظ کنید.
ویلیام اُوری یکی از بنیانگذاران برنامهی مذاکرهی هاروارد است، وی نویسندهی دانشگاهی و پرفروش کتاب «رسیدن به بله» و چندین کتاب دیگر است. اُوری به عنوان میانجی در خاورمیانه و اتحاد جماهیر شوروی کار میکرد، و همچنین با رئیس جمهور جیمی کارتر برای راهاندازی شبکهی مذاکرهی بینالمللی همکاری کرد.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ قدرت «نه» مثبت را کشف کنید.
واژهی نه قدرتمند است. از دیوارها عبور، مرزها را مشخص و محدودیتها را تعیین میکند. هنوز بسیاری از ما در بیان آن مشکل داریم. دلیلش این است که فکر میکنیم هیچ نتیجهای ندارد. چگونه میتوانیم بدون اینکه در ارتقاء شغلی خود ریسک کنیم به اضافه کاری نه بگوییم؟ یا بدون آسیب رساندن به احساسات دیگران به شرکایمان نه بگوییم؟
به جای نه گفتن، وقتی اغلب شرایط را میپذیریم و میگوییم بله، منجر به کینه یا مشکلی میشود. یا ما آنقدر تند نه میگوییم که انگار به طرف مقابل حمله میبریم. یا اینکه فقط سعی میکنیم به طور کلی از شرایط بد جلوگیری کنیم. هر رویکردی از این دست فقط اوضاع را بدتر میکند.
این روزها و با فرسایش روزافزون بین کار و زندگی، دانستن نحوهی نه گفتن بیش از هر زمان دیگری مهم است. این یادداشت نشان میدهد که چگونه میتوان نهی مثبت ارائه کرد – فردی باشید که مرزهای شما را محکم تعیین کند و از وقت، ارزشها و افرادی محافظت کند که به آنها اهمیت میدهید – همهی اینها بدون به خطر انداختن روابط شما است.
در این خلاصهکتاب یاد خواهید گرفت
- چگونه میتوان وارد گفتوگوی سازنده و محترمانه شد؛
- چگونه به خود بله بگویید و از چیزهایی محافظت کنید که برای شما بیشترین اهمیت را دارند؛ و
- چگونه نتایج مورد نظر خود را ایجاد کنیم.
برای کشف بلهی درونِ خود، در وهلهی اول باید دلیل نه گفتن را کشف کنید.
نه گفتن میتواند دشوار باشد، نمیشود؟ البته، اما به خصوص وقتی که به چیزی مثل الکل یا مواد مخدر اعتیاد پیدا کنید بسیار سخت است. علیرغم اینکه میدانید باید نه بگویید، سالها طول میکشد تا قدرت رد آن نوشیدنی دلچسب را پیدا کنید.
پس از سالها اعتیاد، سرانجام یک فرد الکلی فقط وقتی پدربزرگ شد و میخواست یک نیروی مثبت در زندگی نوهاش باشد، ترک کرد. این چیزِ قدرتمندی را آشکار میکند: اینکه نهی مثبت از مخالفت با چیزی ناشی نمیشود، بلکه از انگیزهی بلهی عمیقتر درونی حاصل میشود.
اکثر مردم به عنوان یک محل اقامت، حمله، یا به دلیل اجتناب از خود واکنش نه نشان میدهند، که نویسنده آن را «دام سه-ای» مینامد. این سه دام از ترس، احساسِ گناه یا عصبانیت ناشی میشوند. اما برای اینکه نهی شما مثبت باشد، باید از جایی فعالانهتر، آیندهنگرانه و با هدف باشد. بنابراین دفعهی بعدی که میخواهید نه بگویید، متوقف شوید و از خود بپرسید که واقعاً چه میخواهید، مهمترین چیز برای شما چیست و چرا.
گرچه نه بیان روشنی از آنچه شما نمیخواهید نیست، اما در نهایت ناشی از چیزهایی است که میخواهید. بگویید دوست شما تمام شده است و میخواهد سیگاری را در اتاق نشیمن شما روشن کند. به احتمال زیاد شما نمیخواهید کسی در خانهی شما سیگار بکشد، زیرا بوی سیگار را دوست ندارید و همچنین به کیفیت هوا اهمیت میدهید. همین امر برای همه موقعیتهایی که میخواهید به آنها نه بگویید صدق میکند. بنابراین دفعهی بعد که مجبور شدید این حرف را بزنید، از خود بپرسید چه چیزی را میخواهید ایجاد کنید، محافظت کنید یا تغییر دهید؟ در مورد علایق، نیازها و ارزشهای خود تأمل کنید و به آنچه واقعاً برای شما مهم است، بپردازید.
با انجام این کار، به بلهی خود رسیدهاید – یعنی هدفی که منافع شما را تشکیل میدهد. به یاد داشته باشید: یک نیت قدرتمند باید مثبت باشد – باید به جای مخالف باشد. درست مثل الکلی که خواسته واقعیاش زنده بودن و سلامتی برای نوهاش است، شما باید آنچه را مشخص کنید که واقعاً برای شما مهم است . زیرا یافتن بله به شما نیرو میدهد تا با نهی خود ادامه دهید. اکنون با وجود این حس هدف، گام بعدی این است که نه.
برای تقویت نهی شما، باید برنامهی جایگزین (ب) داشته باشید.
وقتی بلهی عمیقی در درونتان روشن شد، باید یک طرح جایگزین (ب) برای حمایت از قصد و نیت خود تهیه کنید. مردم دوست ندارند پاسخ منفی بشنوند، بنابراین در صورت برخورد با دیوار مقاومت مردم به چیزی برای پشتیبانی از شما احتیاج دارید.
پروندهی روسا پارکس [Rosa Parks] را در نظر بگیرید. امتناع وی از دادن صندلی خود نه تنها با قصد – خواست عزت و برابری – پشتیبانی شد، بلکه با ریشههای فعالش نیز تقویت شد. پارکس برنامهای داشت. اگرچه او میدانست احتمالاً دستگیر خواهد شد – که دنیا نهی او را قبول نمیکند – اما او میدانست که یک جنبش قدرتمند در پشت سر خود نیز دارد.
نکته مهم در مورد داشتن یک برنامهی جایگزین (ب) این است که به شما امکان میدهد نه بگوئید با اطمینان اینکه اگر مقاومت میکنید، چیزی برای جایگزینی آن دارید. همچنین به شما اجازه میدهد نیازهای خود را بیان کنید بدون اینکه ناامید به نظر برسید. به هر حال، شما در حال حاضر برنامهای برای کارهایی که باید انجام دهید، مهم نیست که شخص مقابل چه میگوید.
متأسفانه، استفاده از برنامهی ب همیشه خوشایند نیست – اگر چنین بود، آیا برنامهی الف شما نبود؟ به عنوان مثال، در هنگام برخورد با رئیس بددهان، برنامهی ب ممکن است درخواست انتقال یا گزارش او به منابع انسانی باشد. و اگر میخواهید به یک شریک خود نه بگویید، ممکن است برنامهی ب در حال شکست باشد. اگرچه انتخاب اول شما در هر یک از این موارد نیست، اما برنامهی ب شما را در برابر اعمال و رفتارهایی محافظت میکند که سلامتی شما را تهدید میکند.
بنابراین چگونه یک طرح ب ایجاد میکنید؟ با ایدهپردازی شروع کنید. آن صدای انتقادی را در ذهن خود خاموش کنید و تمام آن گزینههایی را در نظر بگیرید که بیش از حد مضحک هستند. سپس با پرسیدن این که چگونه واقعاً کار میکنند، این ایدههای مسخره را به برنامههایی عملی تبدیل کنید.
هنگام طوفان مغزی، به این فکر کنید که چگونه میتوانید بدون درگیر کردن شخص دیگری به اهداف خود برسید. همچنین، در نظر بگیرید که خروج از شرایط چه احساسی دارد یا به جای آن، اگر شخص ثالثی وجود دارد که میتواند به کاهش مذاکرات کمک کند، مانند یک مشاور ازدواج.
به یاد داشته باشید که در نهایت، برنامهی ب شما سازش یا شکست نیست. این به سادگی یک دورهی جایگزین است که میتوانید طی کنید اگر شخص مقابل نه شما را قبول نکند. و اگرچه ممکن است ترجیح دهید از آن استفاده نکنید، اما داشتن یک طرح ب نه شما را تقویت میکند. با وارد شدن این نوع اعتماد به نفس، شاید هرگز مجبور نشوید که به آن دست پیدا کنید!
برای اینکه از نهی خود به بله برسید، با احترام گذاشتن شروع کنید.
اکنون که بلهی درونی و بنیانی خود را تعیین کردید و یک طرح پشتیبان ارائه کردید، قدم بعدی شما کمک به طرف مقابل است که نهی شما را قبول کند. مسئله این است که وقتی اکثر مردم پاسخ منفی میشنوند، آن را به عنوان یک رد شخصی تلقی میکنند و اغلب احساس صدمه یا تحقیر میکنند.
در اینجا، در نظر گرفتن نقش مذاکرهکنندگان گروگان مفید است. بدیهی است که آنها نمیتوانند به خواستههای گروگانگیر بله پاسخ دهند، بنابراین چگونه آنها نه میگویند و هنوز امنیت گروگانها را تضمین میکنند؟ خُب، طبق گفتهی دومینیک میسینو، مذاکرهکنندهی گروگانهای اداره پلیس نیویورک سیتی (NYPD)، اولین قدم احترام گذاشتن است.
احترام آسان است، درست است؟ با دیگران دقیقاً همانگونه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. اما اگر در واقع به آن شخص احترام نگذارید چه میکنید؟ خوشبختانه، احترام با اقدامات اساسی آغاز میشود: انسانیت شخص مقابل را بشنوید و تصدیق کنید.
گفتن آسانتر از کارهایی است که برای افرادی انجام میشود که به خصوص دوستشان ندارید، اما نشان دادن احترام به شخصی و در واقع دوست داشتن آنها دو چیز متفاوت است. در حقیقت، معمولاً عدم علاقه ماست که ما را نسبت به انسانیت یک فرد و به نوبهی خود، نسبت به شرایط موجود کور میکند. این مهم است زیرا با کنار گذاشتن خشم و گوش دادن با احترام، بهتر میتوانید بفهمید که به چه چیزی نه میگویید.
و وقتی گوش میدهید، سعی کنید بجای رد کردن، درک کنید. درست مثل این که انگیزههای عمیق خود را بررسی کردهاید، سعی کنید از او نیز تحقیق کنید. و وقتی صحبت او تمام شد، چند سؤال روشنکننده بپرسید. اطمینان حاصل کنید که سوء تفاهمی پیش نیامده است و سعی کنید از شک و تردید به او سود ببرید. زیرا هرچه بهتر درک کنید که او از کجا میآید، موفقیت بیشتری در پذیرش نهی شما برای شما کسب خواهید کرد.
بنابراین با شنیدن این حرف، احترام بگذارید و تصدیق کنید دیدگاه او را درک میکنید. انجام این کار به شما کمک میکند تا نهی شما را به عنوان یک رد شخصی قبول نکند. شرایطی را به یاد بیاورید که در آن خودتان آنجا بودهاید و به راحتی پیدا کردن همدردی با شخص مقابل خواهید بود. یا به راحتی با تأیید رابطه احترام بگذارید و به او بگویید که چقدر به او اهمیت میدهید.
سرانجام، به یاد داشته باشید که احترام از یک محل قدرت ناشی میشود، و هرچه بیشتر به خود احترام بگذارید، میتوانید به دیگران بیشتر احترام بگذارید، زیرا همانطور که نویسنده میگوید، «احترام بیانگر خود و ارزشهای شماست».
اکنون که بلهی خود را پیدا کردید، نهی خود را توانمند کردید و با احترام طرف مقابل را در نظر گرفتید، وقت آن است که نهی مثبت خود را ارائه دهید.
برای اینکه نهی شما موفق شود، باید بله را با احترام و شفافیت بیان کنید.
کدامیک از اینها رد کردن دعوتنامه را دلپذیرتر میکند؟ «اوه، متأسفم؛ اما. . . نه». یا «من از اینکه به من فکر میکنی قدردانی میکنم و واقعاً آرزو میکنم کاش میتوانستم با تو باشم. اما من از قبل با شخص دیگهای نامزد شدهام.» به وضوح یک روش ترجیحی برای رد ادب دعوتنامه وجود دارد.
باور کنید یا نکنید، نه مثبت شما باید با بله شروع شود. این بله تصدیق ارزشها است. ارزش محصولی که میفروشید یا در یک زمینهی شخصی، ارزش شما به عنوان یک انسان است. همچنین این هدف اصلی شما را تقویت میکند. و به شخص دیگر توضیح میدهد که چرا شما نه میگویید.
تأیید قصد شما از همان ابتدا مهم است. زیرا به شما کمک میکند ترس از ناامید کردن شخصی را برطرف کنید. و توضیح واضح دلیل نه گفتن به شما کمک میکند که شخص را رد نکنید. بلکه به سادگی برای خود ایستادگی میکنید.
هنگام بله گفتن، به خاطر داشته باشید که به جای شخص، به مسئلهی مورد نظر نه میگویید. بنابراین مراقب زبانی باشید که استفاده میکنید – دوری از کلمات کاملاً قضاوتکننده – و شیوههای ظریف بیان خود با لحن و زبان بدن. انجام این کار فقط باعث ایجاد دفاعی در درون وی میشود. و باعث میشود که او به عقبنشینی شما پاسخ دهد.
سعی کنید از آنچه نویسنده بیانیهها مینامد به جای عبارت شما (You) استفاده کنید. به جای اینکه به کسی بگویید که آنها موضوع را پیچیده کردهاند. آنها دیر آمدند، اشتباه کردند، سعی کنید بگویید کار نادرست است، محصول دیر رسید، اطلاعات اشتباه بود. به این ترتیب، شما تقصیر را از گردن آنها میاندازید و بر موقعیت تمرکز میکنید. نه با شخصیت بلکه با واقعیتهای موجود سر و کار دارید.
بیانات من نیز مؤثر است، زیرا آنها به طور خاص با احساسات، خواستهها و نیازهای شما سروکار دارند. و به همین دلیل، انکار آنها بسیار سخت است. همراه با جملات، آنها میتوانند چیزی شبیه به این را داشته باشند: وقتی کار دیر انجام میشود، حالم بد میشود، زیرا میخواهم کار خود را انجام دهم.
هر چند مراقب باشید افزودن من [I] یا حس میکنم [feel] به ابتدای جمله به شما مجوز نمیدهد که مردم را احمق و دروغگو بخوانید. اینها هنوز قضاوتی است که باید به ویژه از آن اجتناب کنید.
سرانجام، در شرایط خاص، ارائهی توضیحات لازم نیست. به عنوان مثال، بگویید که هوشیار هستید و یک نوشیدنی الکلی را رد میکنید. «نه! متشکرم» مؤدبانه کافی است. زیرا دلایل شما برای منع کاری شخص دیگری نیست.
با ادعای نه، مرز مشخصی تعیین و واقعیت جدیدی را ایجاد میکنید.
وقتی دو نفر با اقتدار میایستند و میگویند «من انجام میدهم». سخنان آنها فقط بیان یک احساس نیست. بلکه یک عمل است. گفتن این کلمات واقعیت اوضاع را تغییر میدهد. زیرا آنها به یک زوج ازدواج قانونی تبدیل میشوند.
و این با نه مثبت شما همراه است. زیرا شما فقط احساسات یا خواستههای خود را توصیف نمیکنید. در عوض، شما یک مرز تعیین میکنید. آنچه را بیان کنید که میخواهید و این کار را با اطمینان انجام دهید.
کودکان قدرت هیچ را خیلی خوب میفهمند. زیرا معمولاً اولین تجربهی خودمختاری آنهاست. هنگامی که کودکان احساس ناراحتی میکنند، از خوردن سبزیجات خود و یا پوشیدن آن کت خارشدار خودداری میکنند، آنها میآموزند که مرزهای خود را مشخص کنند. و با این کار آنها وجود خود را تأیید میکنند.
به همین دلیل نه چنین واژهی قدرتمندی نیست. آنچه به منفی میگویید مشخص میکند که شما چه کسی هستید. اما از آنجا که خیر بیانگر قدرت است، چگونه میتوانید منفی خود را بدون اینکه به نظر جنگنده برسید، تصدیق کنید؟
نکته اصلی طبیعی بودن است. بگذارید پاسخ منفی شما بدون زحمت از بله شما جاری شود. باز هم به این فکر کنید که بچهها به راحتی میگویند: «نه، من مشغول بازی هستم». آنها نگران پُز دادن نیستند، زیرا آنها به بلهی خود اطمینان دارند. به عنوان یک فرد بزرگسال، به طور طبیعی، نسبت به احساسات و انگیزههای دیگران حساسیت بیشتری نشان میدهید. اما از آنجا که کار روشن کردن نیت خود را انجام دادهاید. پس طبیعی است شما نمیتوانید از اعتماد به نفسی خارج شوید که قبلاً جلب کردهاید.
از آنجا که نه شما قدرت پشت آن را ندارد، دیگر نیازی به بلند کردن صدا نیست. نه شما حمله نیست، اما افزودن «تشکر» میتواند با برقراری ارتباط با شخص دیگر به شما در کاهش ضربه کمک کند. استراتژی دیگر این است که نه خود را در یک سیاست شخصی، مانند «من هرگز به دوستان پول قرض نمیدهم». با این روش بیان شده، نهی شما نشانهی عزم شخصی است.
و در مورد رفتارهای نامناسب، هیچ واژهای قویتر از منفی وجود ندارد. در حقیقت، گروه دفاع شخصی زنان [IMPACT Bay Area] فریاد «نه» به جای «راهنما» را توصیه میکند. زیرا در جلب توجه مؤثرتر است.
در حالی که نه منفی مانند شمشیر عمل میکند، نه مثبت سپر محافظ است. همیشه به یاد داشته باشید که سعی در آسیب رساندن به طرف مقابل ندارید. بلکه فقط از منافع خود محافظت میکنید. در بخش بعدی خلاصهکتاب، ما به شما خواهیم گفت که چگونه با پیشنهاد منفی، نهی شما را دنبال کنید.
پیشنهاد یک راهحل عملی که نیازهای همه را برآورده کند به شخص دیگر کمک میکند تا نهی شما را قبول کند.
گرچه بله مثبت شما باید محکم باشد، اما نباید پایان داستان باشد. شما نه تنها در تلاش برای برقراری ارتباط با نیازهای خود هستید. بلکه سعی در ترغیب طرف مقابل برای توافق نیز دارید. چه چیزی بیشتر، غالباً شخصی که به او پاسخ منفی میگویید یکی از عزیزان یا همکاران شما است. و شما نمیتوانید به روابط آسیب بزنید.
بنابراین چه کاری میتوانید انجام دهید تا پذیرش نهی شما آسان شود؟
با بستن یک در و باز کردن در دیگر، شما در واقع قدرت خود را محکم میکنید. گویا میگوئید: «این راه کاملاً بسته شده است. اما مسیر دیگری وجود دارد که ممکن است برای هر دوی ما بهتر باشد». با ارائه یک راه دیگر، به شخص دیگر میگویید که به نیازهای او احترام میگذارید و مایلید برای پاسخگویی به آنها طول بکشید.
نتیجه مثبت دیگر این است که با ارائهی یک راهحل جایگزین، به شخص مقابل فرصت میدهید که نهی خود را اعلام کند. اگر خیر، بیانگر قدرت است، اجازه دادن به او برای ابراز کمک میتواند هر دوی شما را در شرایط برابر قرار دهد.
یک راهحل مثبت معمولاً به یکی از سه شکل وجود دارد. اگر تقاضا را انکار میکنید، راهحل شما میتواند یک گزینهی مناسب باشد. اگر به رفتار شخصی اعتراض دارید، پیشنهاد دهید که چگونه او میتواند متفاوت عمل کند. و اگر نه مثبت شما بیانیهای مستقل است، مانند «نه! متشکرم، من نمینوشم». اختصار شما پیشنهادی برای احترام متقابل است. و شما همیشه میتوانید اضافه کنید. «امیدوارم که شما درک کرده باشید».
در آخر، از مناسب بودن خواسته خود اطمینان حاصل کنید. به عنوان مثال، آیا واقعاً منصفانه است که از شخصی بخواهیم اینقدر عصبانیت را کنار بگذارد؟ یک روش بهتر این است که از آنها بخواهید توضیح دهند که چه چیزی آنها را اینقدر عصبانی کرده است. و احترام را فراموش نکنید! زیرا حتی اگر راهحل شما کاملاً منطقی باشد. آنها ممکن است فقط به این دلیل که نگرش شما را دوست ندارند، امتناع کنند.
به یاد داشته باشید که نتیجه لازم نیست یکی از شما را ناراضی کند. باید گزینهای وجود داشته باشد که بتواند به نفع هر دو باشد. بنابراین از تمرکز روی آنچه نمیتوان انجام داد به آنچه میتوان انجام داد تغییر مسیر دهید. و اگر نمیتوانید به فکر راهحل جایگزین باشید، شاید بتوانید درمورد آن با هم بحث کنیم.
بنابراین اکنون که همه بله و نه شما ارائه داده شده است، وقت آن رسیده است که به پاسخ گوش دهید. در بخش آخر این خلاصهکتاب، شما در مورد چگونگی هدایت طرف مقابل به سمت پذیرش بیشتر میآموزید.
برای جلوگیری از آویزان کردن خود، باید کمک کنید تا مقاومت به مقبولیت تبدیل شود.
هنگامی که ریچارد گودوین، نویسندهی سخنرانی رئیس جمهور لیندون جانسون، سعی در استعفاء کرد. جانسون از مجموعهی چاپلوسی، رشوهخواری و تهدید به رد نه منفی گودوین استفاده کرد. خوشبختانه، اکثر افرادی که به آنها نه میگویید به اندازه جانسون باهوش نیستند. دوباره، شاید اگر گودوین قدرت یک نهی مثبت داشت، مجبور نبود نامهی استعفا را پاره کند.
اما هنگام مواجهه با کسی که کمتر از جانسون سرسخت باشد، نه شما نمیتواند امید او را کم یا منافع او را تهدید کند. بنابراین باید انتظار مقاومت داشت. همانطور که باید لوس شدن، التماس کردن، واکنش شدید یا حتی ممکن است ناشنوایی ناگهانی باشد. این لحظهای خواهد بود که باید با نه مثبت خود دنبال کنید.
درست مانند هر ناامیدی، فرد ممکن است به کمی زمان نیاز داشته باشد تا نهی شما را بپذیرد. بنابراین در حالی که او سفر غم و اندوه را طی میکند، شما باید به آن مکان آرامی بروید که قصد اصلی خود را پیدا کردهاید. و آرامش خود را حفظ کنید. آرامش شما به آرامش هر دوی شما کمک میکند.
شاید در نظر بگیرید منظور ژنرال چینی سان تزو هنگامی که وی به شما پیشنهاد داد «یک پل طلایی برای حریف خود بسازید تا از آن طرف عقبنشینی کند». آیا فرد به دلیل اینکه خطر از دست دادن چهرهی خود را دارد در قبول نه شما مشکل دارد؟ به این فکر کنید که برای کمک به حفظ اعتبار خود میتوانید چه کاری انجام دهید. و برای ایجاد راهحلی که هر دو میتوانید زندگی کنید، یک پُل طلایی بسازید.
چون به احتمال زیاد مجبورید با هم زندگی کنید. خواه با همسر فعلی یا همسر قبلی خود، مشتری یا همکار سر و کار داشته باشید، جلب رضایت شما از سوی آنها تنها یک پیروزی کوتاهمدت است. و یک بله مثبت که به خوبی اجرا شده است میتواند به جلوگیری از جنگ طولانیمدت کمک کند. زیرا هدف آن ایجاد اصالت در روابط شما است. این بدان دلیل است که نهی مثبت هم فردیت شما و هم منافع جامعهی شما را در بر میگیرد.
مسلماً نخ کردن این سوزن سخت است، اما با تمرین، آویزان آن خواهید شد. شروع کنید و متوجه شوید که چگونه و چه موقع نه میگویید. آیا شما سازگار هستید، حمله میکنید یا از آن اجتناب میکنید؟ چه کسی بیشتر از همه در نه گفتن مشکل دارد؟ اگر از نه گفتن عصبی هستید، از یکی از دوستان خود بخواهید آنچه را میخواهید با شما تمرین کند.
سرانجام، به یاد داشته باشید که نه مثبت هدیهای است که به شما اجازه میدهد نسبت به خود وفادار بمانید و با بیان حقیقت خود را به دیگران نزدیک کنید. نهی مثبت، قدرت، شجاعت و همدلی میخواهد، اما با تمرین منجر به اعتماد به نفس بیشتر و روابط اصیلتر میشود.
خلاصه نهایی
باور کنید یا نه، نه گفتن میتواند یک آغاز باشد تا یک پایان. وقتی شما نه مثبت میگوئید، این کار را با تأیید قصد و نیت قلبی خود انجام میدهید، محکم برای خود ایستادگی میکنید. درحالیکه در را برای احتمالات آینده نیز باز نگه میدارید. برقراری ارتباط با چنین وضوح نه تنها باعث ایجاد عزّت نفس میشود. بلکه روابط محکمتری نیز برقرار میکند.
مشق تغییر
یک بار در روز، یک نه مثبت بگوئید. به یاد داشته باشید که نهی مثبت، در سادهترین اصطلاح، بله است! همانطور که روز خود را پشت سر میگذارید، به دنبال فرصتی برای تمرین نه مثبت باشید. در ابتدا و انتها به دو بله توجه ویژهای داشته باشید و از خود بپرسید که آیا آمادگی و پیگیری، ارائه نه محکم و قاطع را آسان میکند؟
شما میتوانید این کتاب را از سایت آمازون تهیه کنید.
[newsletter_signup_form id=1]