هارمونی تغییر چیست؟ هارمونی تغییر الگویی ابداعی و خودساخته برای مشاوره مدیریت تغییر و دگرگونی فردی و سازمانیست. در این یادداشت به سه کلیدواژه این الگوی مفهومی شامل جنبش، هارمونی و تغییر میپردازیم.
جنبش
فرض کنید شما میخواهید آب را به بخار تبدیل کنید. این فرایند یک تغییر را نشان میدهد. تغییر از حالت مایع به حالت گاز. لازمه این کار تغییر حالات درونی مادهست. یعنی شما باید فعل و انفعالاتی را در این ماده ایجاد کنید. برای انجام این تغییر شما نیازمند انرژی هستید. انرژی باعث فعل و انفعالات درون آب میشود تا از یک سطح سکون مولکولی (که حالت طبیعی مادهست) به یک سطح جنبش مولکولی دیگر برسید. بنابراین، در فرایند تغییر شما نیازمند جنبش هستید که انرژی لازم را میخواهد.
هارمونی
موضوعی که بیشتر افراد و سازمانها در تغییر از آن رنج میبرند، خود تغییر نیست! بلکه هارمونی بین عناصر تغییرست. وقتی به واژهنامه مراجعه میکنیم، هارمونی را به این صورت تعریف کردهست: «همسازی در نظر و عمل». این یعنی آنچه در برنامه میگوییم به مرحله عمل درآوریم. برگردیم به مثال قبلی. در مثال آب و تبدیل و تغییر آن به حالت دیگر، اگر همه عناصر جمع باشند، اما هارمونی بین این عناصر وجود نداشته باشد، اتفاقی خواهد افتاد؟ مسلماً نه! در برنامه تغییر شما همه عناصر را جمع میکنید اما مادامی این عناصر در ارتباط با یکدیگر نتواند به مرحله اجرا و عمل درآید، هیچ چیزی اتفاق نخواهد افتاد.
برنامه تغییر مانند یک آهنگ و نت موسیقیست که آهنگساز نوشتهست. هر کسی نمیتواند نت موسیقی را بخواند و اگر بتواند، لذتی از آن نخواهد برد. اما وقتی یک رهبر ارکستر این نت موسیقی را در کنار هم با سازهای مختلف اجرا کند و آهنگ یکپارچهای از آن شنیده شود، شنیدن آن برای ما لذتبخش خواهد بود. لازمه اجرای خوشایند آهنگ داشتن هارمونی بین همه عناصر ارکستر، نواختن هر ساز در جای خودش و اجرای نتهاست. اینجاست که عنصر سکوت اهمیت بسزایی نیز پیدا میکند.
به این موسیقی گوش دهید. هارمونی بین سازها و نتها آهنگ را برای ما خوشایند کردهست.
تغییر
تغییر یعنی حرکت متمرکز، مداوم و ملایم برای دگرگونی ار وضعیت موجودی که در آن هستیم به سمت وضعیت مطلوبی که در آن میخواهیم باشیم. پس تغییر هفت عنصر اساسی دارد: حرکت، تمرکز، مداومت، ملایمت، دگرگونی، وضعیت موجود، و وضعیت مطلوب. بنابراین هارمونی بین این هفت عنصر و افزایش انرژی برای جنبش حرکت ما را برای تغییر فزونی میبخشد. اینکه بذانیم در چه وضعیتی هستیم (فردی یا سازمانی)، کجا میخواهیم باشیم (وضعیت مطلوب) و چقدر راه داریم (برنامه گذار) تا به وضعیت مطلوب خود برسیم.
جنبش هارمونی تغییر (جهت)
بیش از دو دهه تجربه حرفهای در حوزه مدیریت و رهبری بنده و همکاری با سازمانها، شرکتها و مدیران مختلف، مرا به این نتیجه رساندهست که
رفتارهای اداره کردن سازمانهای ما با ساختارهای اداره کردن آنها هارمونی ندارد!
این یک بخش قضیهست. بخش اصلی قضیه آنجاست که میخواهیم از این وضعیت خلاص شویم. در واقع میخواهیم تغییر کنیم. اینجا جاییست که صرفاً به تغییر ساختارها میاندیشیم. و وقتی به سمت برنامه تغییر ساختارها میرویم، چون رفتارهای ما تغییر نمیکند، و رفتارهای ما با ساختارهای تغییریافته سازگاری و همسازی ندارد، به نتیجه مطلوب نمیرسیم. اگرچه تغییر الگوها و روشهای مختلفی را دارد، اما بیشتر این روشها و الگوها در قالب ساختارها برنامهریزی میشوند. به عنوان مثال، وقتی از وضعیت موجود ناراحتیم به سمت توسعه استراتژی جدید، بازبینی فرایندها، خرید نرمافزار جدید، آموزشهای پرسنل، تغییر فرهنگ، و… میرویم. بعد میبینیم علیرغم انجام این کارها ولی باز نتوانستیم نتیجه درست را به دست بیاوریم. واقعاً مشکل یا مسئله کجاست؟ نتایج و تجارب بنده در این حوزه به سه شکاف به شرح زیر رسیدهست:
- رفتارشناسی تغییر نشان میدهد که رفتارهای سه سطح سازمانی یعنی رهبران ارشد، مدیران میانی و کارکنان اجرایی با هم هارمونی ندارد؛
- ساختارشناسی تغییر نشان میدهد که ساختارها متناسب با یک بستر یکپارچه با یکدیگر پیوند برقرار نمیکنند و به صورت جزیره جزیره تغییر میکنند؛ و
- هارمونی بین تغییر ساختارها و تغییر رفتارها در سازمان مشاهده نمیشود. واضحتر بگویم اینکه ارتباطی بین تغییر ساختارها و رفتارها در دستیابی و حرکت به سمت وضعیت مطلوب مشاهده نمیشود.
مشق تغییر
جنبش هارمونی تغییر (جهت) را در کسبوکار یا شرکت خودتان بررسی و ارزیابی کنید:
- آیا رهبری دارید که بتواند انرژی لازم را برای جنبش همهجانبه تغییر ایجاد کند؟
- آیا بین تمامی عناصر سازمانی شما هارمونی وجود دارد تا یک آهنگ دلپذیر و هماهنگ را برای تغییر بشنوید؟
- آیا تغییر را جزو دستورکار روزانه کسبوکار یا شرکت خود دارید و روزانه به آن فکر میکنید؟