1. خانه
  2. مقالات
  3. رشد
  4. صرفه‌جویی زمان

صرفه‌جویی زمان

صرفه‌جویی زمان

صرفه‌جویی زمان

5/5 - (4 امتیاز)

کشف زندگی فراتر از ساعت

صرفه‌جویی زمان (۲۰۲۳) به عمق مفاهیم پیچیده پیرامون زمان و روش‌های متعددی می‌پردازد که می‌توان آن را در زندگی تجربه کرد. این کتاب با ترکیب تحقیقات تاریخی، ایده‌های فلسفی و تفسیر اجتماعی، رویکردهای جدیدی را برای درک زمان ارائه می‌کند. این کتاب می‌تواند به ما کمک کند یاد بگیریم که در زمان حال واقعی زندگی و در عین حال به آینده‌ای امیدوارتر نگاه کنیم.

 

جنی اودل نویسنده، هنرمند و مربی‌ست. آثار او در نیویورک تایمز، مجله نیویورک، پاریس ریویو، مک سوینی و سیرا به نمایش درآمده‌ست. کتاب قبلی اودل، چگونه هیچ کاری نکنیم، پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز شد.

این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ کشف کنید که چگونه با تغییر روش‌هایی که از آن برداشت می‌کنید، «زمان بیشتری به خودتان بدهید».

تصور کنید در یک کتابخانه هستید و به دنبال راه‌هایی برای صرفه‌جویی زمان و جلوگیری از فرسودگی هستید. اولین قفسه‌ای که می‌بینید پر از کتاب‌هایی درباره استراتژی‌های مدیریت زمان برای افزایش بهره‌وری‌ست. قفسه دوم شامل کتاب‌هایی درباره تاریخ زمان و همچنین نظریه‌های فلسفی پیرامون آن است.

 

کدام قفسه را انتخاب می‌کنید؟ اگرچه ممکن‌ست منطقی به نظر برسد که مستقیماً به اولین قفسه بروید، نویسنده پیشنهاد می‌کند که قفسه دوم جایی‌ست که راه‌حل‌ها در آنجا واقعاً نهفته‌ست. در این خلاصه‌کتاب برای صرفه‌جویی زمان، به مفاهیم پیچیده – و اغلب اشتباه فهمیده‌شده – پیرامون زمان می‌پردازیم. و به چگونگی تغییر روش‌های درک آن نگاه می‌کنیم.

 

ما نمی‌توانیم تمام ایده‌ها و پژوهش‌های پیچیده ارائه‌شده در کتاب را پوشش دهیم. از قضا، این زمان بسیار زیادی می‌برد! درعوض، این خلاصه‌کتاب بر روی مفاهیم کلی تمرکز خواهد کرد تا به شما کمک کند تا درک بهتری از زمان واقعی، راه‌های مختلف تجربه کردن آن و چگونگی صرفه‌جویی زمان به دست آورید. حداقل در تئوری. زمان زندگی

مفهوم نگه‌داشتن زمان چگونه ایجاد شد؟

طنز کوچکی نیست که ساعت‌ها نماد مدرن زمان هستند. زیرا – در بیشتر تاریخ – نیازی به نگه‌داشتن زمان توسط آنها نبود. در حالی‌که تمدن‌های باستانی ابزارهایی برای تشخیص زمان روز داشتند. مانند ساعت‌های آفتابی و کلپسیدرا، اما دلیلی برای جدا کردن آن به بخش‌های عددی نداشتند.

 

در واقع، فرایند تقسیم زمان به واحدهای خطی تا قرن ششم آغاز نشد. زمانی‌که توسعه ساعات متعارف مسیحی هشت لحظه از روز را مشخص کرد که راهبان باید دعا کنند.

 

پنج قرن بعد، راهبان سیسترسین با استفاده از برج‌های ناقوس در سرتاسر صومعه‌های‌شان، این عمل را تشدید کردند. این فناوری جدید به زودی مورد توجه قرار گرفت و به ساعت‌های عمومی و خصوصی تبدیل شد. و با تبدیل شدن شهرهای اروپایی به مراکز قدرت و تجارت به سرعت گسترش یافت.

 

در حالی‌که هنوز عمدتاً برای هماهنگی مورد استفاده قرار می‌گرفتند، این ساعت‌های برجک مکانیکی به انجام تجارت کمک می‌کردند و نشان‌دهنده پایان کار یک روزه بودند. برخلاف برج‌های ناقوس در صومعه‌ها، ساعت‌های جدید قادر بودند ساعت‌ها را برابر و قابل شمارش نشان دهند.

زمان و استعمار

تاریخ زمان نیز عمیقاً با استعمار و مبارزات برای کسب قدرت درگیرست. تصادفی نیست که کرونومترهای دریایی در قرن هجدهم در بریتانیا اختراع شدند، درست زمانی که قدرت استعماری در حال افزایش به سلطه بین‌المللی بود. زمان زندگی

 

در آغاز دهه ۱۸۵۰، «ساعت‌های اصلی» در گرینویچ، انگلستان، شروع به ارسال زمان گرینویچ (GMT) به «ساعت‌های برده» در سراسر کشور از طریق پالس‌های الکتریکی کردند. که به همه قطارها اجازه می‌داد طبق برنامه یکسان حرکت کنند.

 

در همین حال، سیستم‌های راه‌آهن در ایالات متحده و کانادا در ابتدا هیچ منطقه زمانی استانداردی نداشتند. که هماهنگی آنها را تقریباً ناممکن می‌کرد. مهندس سندفورد فلمینگ در حین کمک به طراحی شبکه راه‌آهن کانادا، ایده «روز کیهانی» را مطرح کرد.

 

طبق استراتژی او، همه افراد روی کره زمین از یکی از ۲۴ منطقه زمانی استفاده می‌کنند – که منعکس‌کننده ساعت ۲۴ ساعته‌ست. یا آنچه ما اکنون به عنوان «زمان نظامی» از آن یاد می‌کنیم. در سال ۱۸۸۴، در کنفرانس بین‌المللی مریدین، این ۲۴ منطقه زمانی به طور رسمی با گرینویچ به عنوان نصف‌النهار اصلی شناخته شدند: نقطه‌ای که از آن زمان در سراسر جهان اندازه‌گیری می‌شود.

ارزش وقت ما چقدرست؟

در ۱۹۹۸، مؤسسه ملی فیزیک هسته‌ای ایتالیا تصمیم بحث‌برانگیزی را گرفت که پژوهشگران‌شان را ملزم به ورود و خروج در طول روز کاری‌شان کرد. فیزیکدانانی که در این مرکز کار می‌کردند خشمگین شدند. و اظهار داشتند که این تصمیم بی‌دلیل دیوانسالارانه بوده و با روش‌های انجام تحقیقات در تضادست.

 

این تصمیم نه تنها در جامعه علمی، بلکه در سرتاسر جهان غوغا خواهد کرد. در قلب این مناقشه، این پرسش مطرح شد که کارفرمایان در هنگام پرداخت حقوق به کارمندانشان چه چیزی حق دارند. یا مفهوم «زمان به عنوان پول». به عبارت دیگر، ارزش وقت ما در واقع چقدرست؟

 

در سینما، یکی از بهترین بازنمایی‌های این ایده از فیلم چارلی چاپلین در سال ۱۹۳۶ به نام «زمان مدرن» می‌آید. در یک صحنه اولیه، شخصیت چاپلین، ولگرد، دیوانه‌وار کار می‌کند تا مهره‌ها را به قطعات ماشین‌آلات کارخانه‌شان بپیچد.

ماشین تغذیه بیلوز

بعداً در فیلم، شرکت ولگرد را به دستگاهی به نام «ماشین تغذیه بیلوز» متصل می‌کند. که هدف آن صرفه‌جویی در زمان با غذا دادن به کارمندان در حین کارست. و نیاز به استراحت برای ناهار را از بین می‌برد.

 

دستگاه در نهایت دچار نقص می‌شود و باعث می‌شود که ذرتی که به سرعت در حال چرخش‌ست به طور مکرر به صورت چاپلین کوبیده شود. این نه تنها به عنوان یک صحنه فیلم خنده‌دار عمل می‌کند. بلکه به عنوان تفسیری بر ایده سرمایه‌داری «فشار دادن» هرچه بیشتر زمان ممکن از روز کاری هر کارمند عمل می‌کند.

 

چندین دهه بعد، این موضوع در طول همه‌گیری ویروس کرونا مورد بازبینی قرار گرفت. با توجه به اینکه بسیاری از افراد از خانه کار می‌کنند، سیستم‌های ردیابی زمان به عنوان راهی برای بررسی بهره‌وری کارکنان استفاده می‌شود. زمان زندگی

 

در حالی‌که برخی از این سیستم‌ها از خود گزارش‌دهی استفاده می‌کردند، برخی دیگر بهره‌وری کارمندان را با اسکرین شات‌ها، ضبط‌ها و ثبت با زدن کلید کنترل می‌کردند. در مقاله‌ای در وکس [Vox] درباره کار از راه دور، یکی از کارمندان اظهار داشت که رئیسش از تک تک کارهایی که او در طول روز انجام می‌داد می‌دانست. تا جایی که احساس می‌کرد به سختی اجازه دارد بایستد و دراز بکشد.

 

این به ایده آلن سی بلودورن درباره زمان قابل تعویض مربوط می‌شود. که با جمله معروف بنجامین فرانکلین، «زمان پول‌ست». در اصل، زمان مانند یک واحد پولی رفتار می‌کند – درست مانند هر پنی ارزش برابری دارد، هر ثانیه را می‌توان با یک ثانیه دیگر تعویض کرد.

 

اما چه کسی می‌تواند تصمیم بگیرد که زمان چقدر هزینه دارد؟ و آیا همه ما سهم برابری از آن داریم؟

آیا زمان به طور مساوی توزیع می‌شود؟

در بیشتر دنیای مدرن، این ذهنیت فراگیر و روزافزون وجود دارد که کار و بهره‌وری را باید بیش از هر چیز دیگری ارج نهاد. به ویژه در ایالات متحده، «فرهنگ شلوغی» ما را به این باور می‌رساند که اگر می‌خواهیم معیاری برای موفقیت در زندگی داشته باشیم، باید دائماً در حال حرکت باشیم.

 

قوی‌ترین حامیان این طرز فکر «برادران بهره‌وری» هستند. گروهی از تولیدکنندگان محتوای مرد که دائماً این ایده را می‌فروشند که مدیریت زمان و پلیس شخصی راه‌حل‌هایی برای بزرگ‌ترین مشکلات زندگی هستند.

 

اجازه دهید به طور خلاصه به مفهوم زمان قابل تعویض برگردیم. این ایده که هر فرد دارای تعداد مساوی ساعت، دقیقه و ثانیه‌ست، زیربنای استراتژی‌های مدرن مدیریت زمان‌ست. در واقع، به نظر می‌رسد برادران بهره‌وری بر اساس این اعتقاد زندگی می‌کنند که «همه ما ۲۴ ساعت یکسان در روز داریم!»

 

اما به محض اینکه شروع به بررسی این نظریه کنید، آن را آشکار می‌کند. همانطورکه هر کسی که مجبور به مراقبت از یکی از عزیزانش بوده، با یک بیماری مزمن زندگی کرده‌ست، یا سهم زیادی از کارهای خانه را بر عهده گرفته‌ست، می‌تواند تأیید کند. رابرت ای. گودین، پروفسور فلسفه، حتی از این برابری زمان به عنوان یک «شوخی بی‌رحمانه» یاد می‌کند.

 

و با این حال، این نظریه در فرهنگ بوت استرپر مدرن رشد کرده‌ست. که با این ایده زندگی می‌کند که هر کسی می‌تواند به اهدافش برسد اگر فقط به اندازه کافی سخت کار کند. به اندازه کافی خنده‌دار، اصطلاح «کشیدن خود از طریق چکمه‌ها» در ابتدا به معنای «تلاش برای ناممکن» بود.

کنترل زندگی

اولین مشکل تئوری زمان برابر این واقعیت ساده‌ست که افراد خاصی قدرت و نفوذ بیشتری بر زمانشان و همچنین زمان دیگران دارند. دوم، قیمتی که ما زمان‌مان را با آن می‌فروشیم، جنبه‌هایی را منعکس می‌کند که اغلب خارج از کنترل ما هستند، مانند سن، جنسیت، و وضعیت اجتماعی-اقتصادی.

 

به طور خلاصه، مدیریت زمان به این پرسش خلاصه می‌شود که چه کسی واقعاً زندگی ما را کنترل می‌کند – و بنابراین زمان ما را.

 

به گفته اودل، برای افراد، زمان کمتر چیزی‌ست که اندازه‌گیری می‌شود و بیشتر یک رابطه بین ساختارهای قدرت‌ست. تجربیات هر فرد با زمان بستگی به جایی دارد که در حال حاضر در «اقتصاد ارزش زمانی» قرار دارد.

 

اودل به کار نویسنده سارا شارما اشاره می‌کند که تثبیت فرهنگ ما با مدیریت زمان در تضاد مستقیم با تعاریف سیاسی از زمان‌ست. برای رسیدن به درکی واقعی از زمان، باید به ساختارهای ناهموار و عمیقاً مغرضانه قدرت جامعه بپردازیم.

 

تا زمانی که به آن هدف متعالی دست یابید، اودل راه‌حل ساده‌تری ارائه می‌دهد که می‌تواند در سطح شخصی‌تر اعمال شود. با تصدیق روش‌هایی که تجربیات زمان برای افراد مختلف انجام می‌شود، می‌توانیم معنای جدیدی – و به نوبه خودش، منصفانه‌تر – از عبارت «مدیریت زمان» ایجاد کنیم. زمان زندگی

نگاه ما به زمان چگونه تغییر کرده‌ست؟

همه‌گیری کرونا شیوه‌های درک ما از زمان و جایگاه ما در آن را به شدت تغییر داد. در روزهای اولیه قرنطینه، بسیاری از مردم به رسانه‌های اجتماعی رفتند تا ناامیدی‌شان را ابراز کنند. یادداشت‌ها و توییت‌های خنده‌داری را درباره اینکه «زمان دیگر معنایی ندارد» منتشر کردند.

 

روزها با هم ترکیب شدند، روزهای هفته و آخر هفته غیرقابل تشخیص شدند و به نظر می‌رسید که هر ساعت در ساعت بعدی محو می‌شود. از نظر اودل، این ابهام زمانی به ایده‌هایی مربوط می‌شود که فیلسوف فرانسوی هنری برگسون در کتاب تکامل خلاقانه در سال ۱۹۰۷ مطرح کرد.

 

به گفته برگسون، مشکل تلاش برای درک ماهیت واقعی زمان از تمایل ما به تصور آن به عنوان مجموعه‌ای از لحظات ملموس‌ست که در کنار هم در فضا اتفاق می‌افتد. زمان به جای اینکه در بخش‌های منظم رخ دهد، مجموعه‌ای از توالی‌ها، مراحل و شدت‌های همپوشانی‌ست.

 

برای برگسون، زمان بیشتر شبیه یک مدت زمان‌ست نه چیزی که قابل اندازه‌گیری‌ست. این یک چیز مرموزست که همیشه در حال ایجاد و توسعه‌ست.

 

یک راه خوب برای نشان دادن این مفهوم از طریق تصویری از گدازه جاری‌ست. در جلو، لبه اصلی گدازه زنده‌ست. همیشه به سمت یک مقصد جدید در حال حرکت‌ست. اما در هر نقطه‌ای، می‌توانید به گذشته نگاه کنید و مسیری را که طی کرده‌اید ببینید. که شامل تمام تاریخچه‌های مکان‌هایی‌ست که در آن بوده‌اند.

افزایش آگاهی

افزایش آگاهی از زمان در طول همه‌گیری با افزایش احساس ترس از آب و هوا همراه‌ست. با فرصت‌های بسیار بیشتر برای توقف و مشاهده دنیای اطراف، به نظر می‌رسد که «ساعت آب و هوا» سریع‌تر و سریع‌تر پایین می‌آید.

 

درست مانند نابرابری زمان، تغییرات ساختاری بزرگی باید رخ دهد تا به تغییرات آب و هوایی پرداخته و به جهان فرصتی برای آینده‌ای بهتر بدهد. در این بین، اودل دو روش مهم برای فکر کردن را پیشنهاد می‌کند که می‌تواند به کاهش فشار روی ذهن ما کمک کند.

 

اولین – و مهم‌ترین – اینکه به یاد داشته باشید که ما تنها نیستیم. اگرچه زمان در زمان حال توسط هر فردی متفاوت تجربه می‌شود، آینده متعلق به همه ماست. نگرانی درباره چیزهای بعدی می‌تواند منزوی‌کننده باشد. بنابراین ما نباید از به اشتراک گذاشتن ترس‌های‌شان با دیگران هراس داشته باشیم. زمان زندگی

 

دوم، یادآوری این نکته می‌تواند مفید باشد که در طول تاریخ، بسیاری از دنیاها پایان یافته و از نو متولد شده‌اند. اودل خاطرنشان می‌کند که الیسا واشوتا، نویسنده بومی آمریکایی اغلب از مردم‌شان به عنوان «پساآخرالزمانی» یاد می‌کند. به دلیل استعمار، مردم بومی انواع مختلفی از نابودی را تجربه کرده‌اند. اما همچنان به حیات‌شان ادامه می‌دهند و به دنبال ساختن آینده‌ای بهتر هستند.

 

به گفته اودل، اگر نمی‌خواهید قوطی را به جاده بزنید، فکر کردن مانند کسانی که هرگز در آن جاده نبوده‌اند، می‌تواند مفید باشد.

چگونه می‌توانیم به خودمان زمان بیشتری بدهیم؟

وقتی اودل جوان بود، با یکی از کتاب‌های افسانه‌ای مادرش در دهه ۱۹۷۰ برخورد کرد. این درباره جادوگری بود که به پسری توپی از نخ طلا داد و به او گفت که کشیدن انتهای آن باعث می‌شود زمان سریع‌تر حرکت کند.

 

پسر مشتاق برای رسیدن به هر یک از نقاط عطف زندگی – تمام کردن مدرسه، ازدواج، بچه‌دار شدن – بی صبرانه نخ را کشید. به زودی، او متوجه شد که به پایان زندگی خودشان رسیده‌ست بدون اینکه واقعاً هیچ یک از آن را تجربه کند.

 

این داستان کمی وحشتناک کودکان کاملاً با پرسش این بخش آخر مرتبط‌ست: چگونه می‌توانیم به خودمان زمان بیشتری بدهیم؟

 

استراتژی‌های مدیریت زمان، مانند روش‌هایی که توسط برادران بهره‌وری استفاده می‌شود، ممکن‌ست راه‌حل واضحی در اینجا به نظر برسد. اما در واقعیت، آنها اغلب مشکل را بدتر می‌کنند.

 

نویسنده الیور برکمن در کتاب خودش درباره اینکه چرا مدیریت زمان زندگی ما را خراب می‌کند، بیان می‌کند که توجه دقیق به استفاده از زمان به طرز طعنه‌ای آگاهی ما را نسبت به میزان کمی از آن افزایش می‌دهد. هرچه بیشتر متوجه زمان شوید، سریع‌تر به نظر می‌رسد که از بین می‌رود.

 

صنعت سلامتی با سرمایه‌گذاری بر ترس از زمان از دست رفته و مرگ و میر، خط بی‌پایانی از محصولات را تولید می‌کند که به ما کمک می‌کند بیشتر عمر کنیم. به نظر می‌رسد پیام اینکه زندگی طولانی‌تر و سالم‌تر برای همه در دسترس‌ست. تا زمانی که مایل به انجام کار و پول باشند.

استعدادهای ژنتیکی

مشکل این ایده اینکه عواملی مانند استعدادهای ژنتیکی و شرایط اجتماعی-اقتصادی را نادیده می‌گیرد. اگر فردی با بیماری یا معلولیت زندگی می‌کند. یا به سادگی نمی‌تواند به محصولات گرانقیمت سلامتی یا حتی مراقبت‌های بهداشتی اولیه دسترسی داشته باشد. نمی‌تواند به فرصت‌های مشابه برای افزایش عمرش دسترسی داشته باشد.

 

به عنوان یک راه‌حل، اودل پیشنهاد می‌کند که ما نباید نگران وقت بیشتری باشیم. بلکه نگران زندگی واقعی در زمانی باشیم که در اختیار داریم. اگر تمام لحظات ارزشمندمان را صرف تلاش برای گسترش هرچه بیشتر آنها کنیم، آیا واقعاً زندگی می‌کنیم؟

 

در یونان باستان از دو کلمه برای توصیف زمان استفاده می‌شد: کرونوس و کایروس. کرونوس به زمان خطی یا حرکت پیوسته وقایع منتهی به آینده مربوط می‌شود. کایروس، که تقریباً می‌توان آن را به «بحران» ترجمه کرد، شامل «استفاده از لحظه» است.

 

ممکن است فکر کنید که کرونوس از این دو پایدارتر است. در حالی‌که کایروس باعث اضطراب و عدم اطمینان می‌شود. اما وقتی نوبت به اندیشیدن به آینده می‌رسد، اودل پیشنهاد می‌کند که زندگی در کایروس کلید اصلی است. زمان زندگی

 

با توجه به اینکه زندگی به سرعت در حال تغییرست و آینده‌ای نامطمئن در پیش‌ست، کایروس امکانات و فرصت‌های جدیدی برای تصور چیزی متفاوت ارائه می‌دهد. با تغییر روش‌هایی که زمان را درک می‌کنیم، می‌توانیم این واقعیت را بپذیریم که کنترلی بر آن نداریم. و شروع به زندگی واقعی در زمان حال کنیم.

خلاصه نهایی

زندگی در دنیایی که به نظر می‌رسد لحظه به لحظه تغییر می‌کند. به راحتی می‌توان در مفهوم «صرفه‌جویی زمان» غرق شد. به هر حال، تقاضاهای مدرن برای بهره‌وری می‌تواند اینطور به نظر برسد که گویی ساعت‌های کافی در روز وجود ندارد. این را با احساس هراس فزاینده درباره آینده همراه کنید، و می‌تواند طاقت‌فرسا شود.

 

اما راه‌حلی وجود دارد

 

در سطح ساختاری، تغییرات جمعی باید انجام شود تا زمان به طور عادلانه و برابر توزیع شود. بدون توجه به عوامل خارجی مانند جنسیت، نژاد یا وضعیت اقتصادی. زمان زندگی

 

در سطح جامعه، مهم‌ست که به یاد داشته باشید که اگرچه هرکسی زمان را متفاوت تجربه می‌کند. اما ما در نگرانی‌های‌مان تنها نیستیم. به خصوص وقتی صحبت از آینده می‌شود.

 

در سطح شخصی، هر یک از ما می‌توانیم برای تغییر نحوه درک‌مان از زمان تلاش کنیم. با پذیرش اینکه زمان چیزی نیست که باید سنجیده شود. بلکه چیزی برای تجربه کردن‌ست، می‌توانیم نظارت را رها کنیم و فقط باشیم.

 

در نهایت، بزرگترین نگرانی ما نباید طولانی‌تر زندگی کردن و انجام کارهای بیشتر باشد. هدف نهایی واقعاً اینکه در هر لحظه‌ای که به ما داده می‌شود، زنده‌تر باشیم.

 

این کتاب را می‌توانید از انتشارات چیتگرها تهیه کنید.

 

بنر دوره برنامه رشد فردی

امتیاز به این مطلب

5/5 - (4 امتیاز)

مطالب بیشتر

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
صرفه‌جویی زمان
در باشگاه تغییردهندگان هارمونی+ باش!هارمونی‌پلاس
+