فرار از فرهنگ سمی عشق به خود
شما کافی نیستید (و این اشکالی ندارد) [کتابی که در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است] بررسی میکند که چرا فرهنگ عشق به خود، سعادت، آرامش و تحقق رستگاری را برای ما به ارمغان نمیآورد. نویسنده الی بث استوکی پیشنهاد میکند به جای اینکه بطور مداوم با احساس کمبود خود مبارزه کنیم، آنها را بپذیریم و منبع عشق دیگری – خدا – را بپذیریم.
این کتاب برای زنان محافظهکار مبارزه با پذیرش خود، مؤمنانی که به دنبال برقراری ارتباط مجدد با خدای خود هستند، و دیندارانی که میخواهند کلام خدا را به طور کاملتری زندگی کنند نوشته شده است.
الی بث استوکی مجری پادکست قابلیت ارتباط [Relatable] است که از منظر محافظهکار و اصلاحی به موضوعات سیاسی، اجتماعی و الهیاتی میپردازد. او اغلب در فاکسنیوز نظر میدهد و با دانشجویان، کسبوکارها و سازمانهای سیاسی و مذهبی در سراسر ایالات متحده صحبت میکند. شما کافی نیستید
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ راهی بهتر برای ورود عشق به زندگی خود را کشف کنید.
عشق به خود مقصد نهایی است، یا اگر باور کنید که معلمان، وبلاگنویسان و تأثیرگذاران به خودیاری میپردازند. آنها قول میدهند که وقتی سرانجام به عشق به خود رسیدید، در باطن قلب خود خواهید فهمید که کامل هستید. شما احساس خوشبختی و کمال خواهید کرد.
با این حال، اگر به توصیههای آنها عمل کنید، خواهید دید که بارها و بارها به بنبست میخورید. شما از تلاش برای دوست داشتن خود چنان خسته خواهید شد که به هیچ وجه نمیتوانید شخص دیگری را دوست داشته باشید. این به نوبه خود شما را نسبت به گذشته تنهاتر خواهد کرد.
مشکل این است که به شما دروغ گفته میشود. شما هرگز «کافی نخواهید بود»؛ زیرا خودکفایی عاطفی یا معنوی کامل ناممکن است. با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید بدون لذت و معنی زندگی کنید. برای آوردن عشق بیپایان به زندگی خود، فقط باید جستوجوی آن را در درون خود متوقف کنید. همانطورکه بخشهای این خلاصهکتاب نشان میدهد، در عوض میتوانید به منبع فراوانی متوسل شوید که هرگز شما را ناامید نخواهد کرد: خدا.
در این خلاصهکتاب، یاد خواهید گرفت شما کافی نیستید
- چرا پیروی از قلب شما مسیر خوشبختی نیست؛
- چگونه میتوان زندگی خود را تغییر داد تا شادی واقعی را پیدا کنید؛ و
- شما نباید جلوی دوست داشتن دیگران را بگیرید.
عشق به خود برای شما آرامش و موفقیت نخواهد داشت.
چند مسیر خودسازی را دنبال کردهاید؟ شاید شما چند کتاب خواندهاید، رژیم خود را تغییر دادهاید و پادکستهایی را گوش کردهاید. اما هر چیزی که امتحان کنید نتیجه ماندگاری ندارد. بنابراین شما در جستوجوی اصلی هستید که نسخه کامل شما را باز کند، به دنبال راهحل بعدی هستید، نسخهای از خود که خوشبختی شایسته شما را به ارمغان میآورد.
اگر این گفتار به نظر آشنا میرسد، شما تنها نیستید. در آمریكا، بسیاری از مردم به دنبال عشق به خود هستند. همه چیز از ۵۰ سال پیش زمانی آغاز شد که روانشناسان عزت نفس را راهی برای حل مشکلات جامعه از جرم گرفته تا تحصیلات ضعیف دانستند. اما متأسفانه، تغییر تمرکز بر روی احساسی که نسبت به خود داریم، در حقیقت باعث خوشحالی ما شده است. شما کافی نیستید
در جوانی احتمالاً آرزوهای بزرگی داشتهاید. شاید شما قرار بود بریتنی اسپیرز بعدی باشید. اما هر چه بزرگتر میشدید، میفهمید که رؤیای شما ممکن است در واقع یک توهم باشد. همانقدر که آرزو داشتید یک شاهزاده خانم پاپ باشید، فقط استعداد آن را نداشتید. شما کافی نبودید – کسی که به عنوان یک شخص بودید فقط کافی نبود تا رؤیای خود را به واقعیت تبدیل کنید.
و با این حال، به عنوان یک بزرگسال، پیام متفاوتی از وبلاگنویسان سبک زندگی و روحانیون معنوی را میشنوید. به گفته آنها شما کافی هستید. شما برای دستیابی به همه چیز، از انجام مسئولیتهای خود در خانه گرفته تا سختگیری در محل کار، آنچه را که لازم دارید، دارید.
در لحظه، این ممکن است شما را راحت کند. اما در نهایت، چیزی با آنچه به شما گفته میشود مغایرت دارد. شاید کودک نوپای شما در طول چرت نخوابد، یا اینکه مهلت مهمی را از دست میدهید. یا شاید متوجه شوید که هر چقدر تلاش کنید نمیتوانید آن انعکاس را در آینه دوست داشته باشید. سپس، احساس یک شکست، خود را متقاعد خواهید کرد که تمرین بعدی یا تغییر زندگی زمانی عملی خواهد بود که سرانجام مؤثر باشید. شما کافی نیستید
اما مسئله مهم اینجاست: یک مشکل هرگز نمیتواند راهحل خودش باشد. اگر احساس ناامنی کنید، علاج آن را در درون خود پیدا نمیکنید. باید به دنبال پادزهر به بیرون از خود بگردید. به همین دلیل تلاش برای عشق به خود احساس خستگی، توخالی و بیهدفی را در شما ایجاد میکند.
هر چند مکانی برای یافتن آرامش مورد نظر شما وجود دارد: عشق به خدا. عشق به خود میتواند شما را تهی کند، اما عشق به خدا ابدی و ثابت قدم است. وقتی بپذیرید خدا علیرغم کمبودهایی که شما دارید، شما را دوست دارد، دیگر نیازی نیست که خودتان را با وسواس دوست داشته باشید. با داشتن خدا به عنوان منبع کفایت و هدف غایی، دیگر نیازی به پرستش خود ناقص خود ندارید.
تلاش برای کافی بودن میتواند آسیب جدی به شما وارد کند.
اندکی پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، به نویسنده، الی بث استوکی، گفته شد که او خواهد مرد. اما او در اتاق خطر و یا با اسلحه تهدید نشده بود. او در یک جلسه مشاوره نشسته بود. وقتی فهمید بعضی از عادتهای خودتخریبی به یک روش زندگی تبدیل شده است، او به دنبال مشاوره میگشته است.
از طریق مشاوره، استوکی ریشه رفتار مضر خود را کشف کرد: یک جدایی ویرانگر در سالهایی که ارشد میخواند. برای مقابله، او شروع به استفاده از مواد و الکل کرده بود تا درد را بپوشاند. او همچنین بر این عقیده متوقف شد که کافی نیست – و اینکه آن کسی که باید باشد. اگر میخواست مردان را جذب کند، خود را متقاعد کرد، باید لاغرتر باشد. شما کافی نیستید
این رفتار هیچ کمکی به او نکرد. در حقیقت، همانطور که درمانگر وی گفت، این امر زندگی او را تهدید میکرد. اما مشکل این نبود که او کافی نیست – بلکه فکر کردن در مورد نیاز او بود.
پس از قرار ملاقات با مشاور خود، استوکی در خودرو خود متحول شد. او در ترم آخر خود در دانشگاه از مسیحیت استقبال میکرد، اما برای اینکه بعد از جدایی روی خودش تمرکز کند، از خدا فاصله گرفته بود. او میترسید که مجبور شود واقعاً ناراحتی خود را تجربه کند در حالی که منتظر است تا خدا او را شفا دهد خیلی ناراحتکننده است.
استوکی که تنها در خودروی خود بود، از خدا خواست که به او کمک کند. او دید که تنها راه غلبه بر اختلال خوردن او این است که بپذیرد نمیتواند خودش را درمان کند – او به سادگی آنچه را که لازم بود ندارد. این تصدیق اینکه او کافی نبود اولین قدم برای رسیدن به یک زندگی سالم بود. شما کافی نیستید
استوکی برای بازگشت زندگی خود به مسیر درست، نیاز به حمایت چیزی بزرگتر از خودش داشت. برای او، این عیسی مسیح بود. او به جای اینکه اجازه دهد خودش توسط کیستی خود تعریف شود یا در مورد دلیل زنده ماندنش صحبت کند، او دوباره روی مسیح متمرکز شد – که به اعتقاد او منبع واقعی صلح و موفقیت است.
مسیح به شما یادآوری میکند که شما نیازی به کافی بودن ندارید. او میتواند هویت و هدفی را برای شما فراهم کند که در غیر این صورت بیوقفه به دنبال آن خواهید بود. از آنجا که مسیح میتواند هر آنچه را که نیاز دارید به شما بدهد، لازم نیست همه پاسخها را در درون خود داشته باشید. این شما را از افسانهای مبنی بر داشتن برخی از نیروهای درونی عرفانی که میتواند تمام مشکلات شما را حل کند، رهایی میبخشد، فقط اگر میتوانید یاد بگیرید چگونه آن را آزاد کنید.
پیروی از قلب شما را به حقیقت رهنمون نخواهد کرد.
کلوئی یک عمر درگیر ماجراجویی بود. او میخواست زادگاه خود در تگزاس را ترک کند و در سفر به کشف خود در اروپا بار خود را ببندد. اما او فقط برای دیدن سایتها در سفر نبود. به خانه برگشت، او از یک تجاوز وحشیانه جان سالم به در برد و سپس به اعتیاد به مواد مخدر و الکل مبتلا شد، که برای بیحس کردن درد خود استفاده میکرد. حالا، او که بر این اعتیاد غلبه کرده بود، با شجاعت در مسیر بهبودی درونی قدم برمیداشت و در هر مرحله از ارزش خود را اعلام میکرد.
نویسندگان، وبلاگنویسان سفر، و دوستانش به کلوئی گفته بودند که پیروی از قلب او باعث التیام او میشود. او فقط باید با زندگی در آن لحظه نسبت به خودش صادق باشد. از نظر کلوئی، این به معنای دور هم جمع شدن با یک پسر جدید در هر شهری بود که بازدید کرد. اما همه آنچه انجام داد این بود که وقتی عاشقانش ناگزیر ناپدید شدند احساس شرمندگی و پشیمانی کند. زندگی در حقیقت او به هیچ وجه منجر به خوشبختی نمیشد. شما کافی نیستید
سخنرانان انگیزشی، مانند نویسنده پرفروش، برنه براون، ادعا میکنند که قلب شما حاوی واقعیتی در مورد شما است. آنچه ادعا میکنند برای کشف این خود واقعی باید انجام دهید این است که از قلب خود پیروی کنید. اما در بسیاری از اوقات، قلب شما فقط شما را به سمت رفع مشکلات سریع، مانند قرار ملاقات کلوئی سوق میدهد. این دردهای قبلی را التیام نمیبخشد یا به شما کمک نمیکند تا با اشتباهات گذشته مقابله کنید – در بیشتر مواقع، احساس ناقصی برای شما ایجاد میکند.
این اتفاق میافتد زیرا شما انسان هستید، به این معنی که احساسات و افکار شما اغلب نامشخص است. اگر حقیقت خود را تعیین کنید، در معرض خطر ایجاد آن در زمین ناپایدار هستید. و حقیقتی مبتنی بر چیزهایی که ذهن و قلب شما قابل تغییر است هرگز به شما وضوح دلخواه شما را نمیدهد.
اما نویسنده معتقد است که اگر به دنبال حقیقت برای خدا باشید، یک استاندارد ثابت پیدا خواهید کرد که ثبات مورد نظر شما را فراهم میکند. با مطالعه کتاب مقدس میتوانید درک خود را از حقیقت خدا افزایش دهید. از آنجا که این کلام خدا است، کتاب مقدس تحت تأثیر آخرین روند رسانههای اجتماعی یا منافع شخصی کسی قرار نمیگیرد. این به این معنی است که به شما کمک میکند بین آنچه واقعاً درست است و آنچه را که امیدوارید درست باشد تشخیص دهید. شما کافی نیستید
هنگامی که پذیرفتید حقیقت از کتاب مقدس ناشی میشود، بهتر میتوانید نحوه زندگی مطابق خواستههای خدا را ارزیابی کنید. به جای ترغیب شدن توسط مدها و احساسات، میتوانید مسیری را انتخاب کنید که خدا میخواهد شما طی کنید.
چیزی به نام یک فرد کامل وجود ندارد.
وقتی در مدرسه راهنمایی بود، استوکی ناامید شد که ابروهایش را اصلاح کند. اما مادرش اجازه نمیداد. بنابراین استوکی امور را به دست خود گرفت. او با استفاده از تیغ مادرش سعی کرد تا یک شکل ابرو درست کند. نتیجه نهایی این شد که او به طور تصادفی نیمی از ابرو را قطع کرد. و البته، روز بعد عکس مدرسه باید گرفته میشد.
مانند بسیاری از دختران، از همان کودکی به استوکی گفته شده بود که او عالی است. اما، در همان زمان، مرتباً به او میگفتند که باید کاری کند که خودش را کامل کند. او مجبور بود آرایش کند و موهای خود را مرتب کند. به این ترتیب، او میتواند کمال واقعی خود را از بین ببرد. اما کمال – درون و بیرون – چیزی جز خیال نیست. شما کافی نیستید
فرهنگ آنلاین عشق به خود پر است از ادعاهایی مبنی بر اینکه شما کاملاً دقیق هستید. اگر بتوانید کمال ذاتی خود را بروز دهید، احساس کامل بودن خواهید کرد. برای انجام این کار، باید کمی اقدام کنید: کمد خود را مرتب کنید، طبق برخی اصول زندگی کنید، رژیم خود را تغییر دهید.
اما حتی اگر چنین برنامهای را هم دنبال کنید، به نظر نمیرسد هرگز به آن مقصد وعده داده شده – عشق به خود و پذیرش واقعی برسید. «این تو نیستی!» گورو اصرار بر کمال شما دارد. در عوض، انواع و اقسام نیروهای بیرونی وجود دارد که شما را از درک کامل کمال خود باز میدارد. سرمایهداری، والدین، دوست و حتی حرکات سیارهای علیه شما تلاش میکنند تا بهترین زندگی خود را متوقف کنید. این مسئولیت را از دوش شما دور میکند. جای تعجب نیست که شما خود معتبر خود را کشف نکردهاید! شما مرتباً خرابکار میشوید.
در حقیقت، رسالت شما برای کمال محکوم است. هیچ کس کامل نیست، حتی افرادی که مسئولیت زندگی خود را به عهده میگیرند، بنابراین تلاش برای کامل بودن، خوشبختی را که آرزو میکنید به شما نمیرساند. به جای سختکوشی برای رسیدن به امر ناممکن، باید تلاش خود را برای ایجاد یک رابطه نزدیک با خدا متمرکز کنید – چیزی که خود شما را به ارمغان میآورد. شما کافی نیستید
خدا انتظار ندارد که کامل باشی. او میداند که این غیر واقعی است. آنچه او میخواهد شما انجام دهید تجسم خصوصیات جهانی روحیه او، تلاش برای خوب بودن، عشق، شادی، آرامش و خویشتنداری است. با هدف قرار دادن این هدف، به جای تلاش برای کامل بودن، از ناامیدی که در غیر این صورت احساس میکنید، با تلاش مداوم برای باهوشترین، موفقترین و زیباترین شخصی که میشناسید، جلوگیری میکنید.
شغل رؤیایی شما، شما را کامل نخواهد کرد.
استوکی از کودکی میدانست سخنرانی در جمع، تماس حرفهای وی است. او فقط مطمئن نبود که چگونه این اتفاق بیفتد. اما علاقه او به سیاست سرانجام نقطه ورود لازم را به او داد. در سال ۲۰۱۵، او شروع به صحبت با جامعه انبوه درباره اهمیت رأی دادن در انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری کرد. تا سال ۲۰۱۷، فاکسنیوز در نمایشهای خود او را رزرو میکرد.
در حال حاضر، استوکی زندگی حرفهای رؤیایی خود را تجربه میکند – نوشتن کتاب، تولیدکننده پادکست و اظهار نظر در تلویزیون. او از خانه کار میکند و برای کاری که دوست دارد حقوق میگیرد. اما این بدان معنی نیست که هر روز کارش پر از شادی و نشاط است. خوشبختی او با موفقیتها و چالشهایی که شغلش به همراه دارد، فرار میکند و جریان مییابد. حتی کار کامل هم کافی نیست.
به هر بستری از رسانههای اجتماعی بپرید و افرادی را پیدا خواهید کرد که بیوقفه میگویند شما لیاقت هر آنچه میخواهید هستید. و اینکه همه شما، از جمله شغل رؤیایی خود، به شما تعلق میگیرد. کمی بیشتر وارد دنیای دیجیتال شوید و جامعه #دختر-رئیس-زنان جاهطلب و حرفهای آنلاین – ظاهر این شغل را توضیح میدهد. آنها میگویند این باید اشتیاق و درآمد را با معنا متحد و خوشبختی شما را تضمین کند. و این باید چیزی باشد که شما همزمان وسواسگونه پیگیر و از آن راضی باشید. شما کافی نیستید
این دیدگاه فقط شما را برای ناامیدی آماده نمیکند. همچنین این واقعیت را رد میکند که معنا را میتوان در بسیاری از مشاغل یافت – حتی در مشاغلی که کمتر از آنچه شما ممکن است «کامل» بنامید. یک شغل هنوز هم میتواند برای جامعه ارزشمند باشد، حتی اگر همه جعبههای فهرست #دخترـباش را انتخاب نکند. و با انجام خوب آن، هنوز هم میتوانید رضایت زیادی کسب کنید.
کار، برای شما هدف و عزت به ارمغان میآورد، خواه در حرفه شغلی خود باشید یا نه. افرادی که میتوانند کار کنند اما تصمیم میگیرند که اغلب از نظر عاطفی و معنوی – نه فقط از نظر اقتصادی – رنج ببرند. زیرا انسان به آنها احتیاج دارد. کار این نیاز را برآورده میکند.
اما این بدان معنا نیست که کار میتواند شما را کامل کند. هیچ چیز واحدی نمیتواند به آن درجه برسد – حتی شغل رؤیایی شما. در جامعهای که اصرار دارد شما حق هر آنچه را که میخواهید دارید، میتوانید به راحتی فکر کنید که خدا نوعی جن است و باید هر خواستهی شما را برآورده کند. اما شما اینجا هستید تا خدا را بندگی کنید، نه برعکس. دانستن اینکه او همیشه در کنار شما خواهد بود – صرف نظر از اینکه عنوان شغلی شما چیست – لذت زندگی شما را به همراه خواهد داشت. شما کافی نیستید
ظرفیت شما برای دوست داشتن دیگران به میزان علاقه خودتان ارتباط ندارد.
در تابستان بعد از سال متوسطه در دبیرستان، استوکی داوطلبانه در کمپ بارناباس، اردویی برای افراد با نیازهای ویژه حضور یافت. او هفته را به كمك كردن به كمتر اختصاص داده شده خود در بهترين زمان ممكن گذراند کار سختی بود، اما پاداشآورتر از آن چیزی بود که استوکی تصور میکرد. او آنقدر تجربه را دوست داشت که سال بعد، شش هفته در کمپ بارناباس کار کرد.
در طی آن هفتهها، استوکی از انواع مختلف به اردوگاهها کمک میکرد. او آنها را تغذیه، استحمام و آرامش داد. این اولین باری بود که از او میخواستند شخص دیگری را دوست داشته باشد بدون اینکه در ازای آن انتظاری داشته باشد. استوکی نوجوانی معمولی، ناامن و متمرکز به خود بود. او مطمئناً غرق در عشق به خود نبود. و با این حال، این مانع از تمایل به نیازهای اردوگران تحت مراقبت خود نشد.
این ایده که قبل از اینکه بتوانید شخص دیگری را دوست داشته باشید باید خودتان را دوست داشته باشید، در دهه ۱۹۷۰ مطرح شد. کتابهای چندین مبلغ مسیحی مانند والتر تروبیش و سیسیل آزبورن ادعا میکردند که بدون عزت نفس سالم و پذیرش خود، نمیتوانید دیگران را خوب دوست داشته باشید. شما کافی نیستید
اما عشق به خود غالباً خودخواهی شما را کور میکند. اگر کسی را آزار دهید، به سرعت سود خود را از شک خواهید برد. اما اگر کسی دقیقاً به همان روش شما را آزار دهد، احتمالاً بیرحمانه او را محکوم خواهید کرد. پاس دادن به خود یک استراتژی است که به شما اجازه میدهد در مورد کاستیهای خود صادق نباشید. شاید شما از مواجه شدن با این کاستیها ترسیده باشید، و نگران هستید که در نتیجه یک نفرت از خود به پایان برسید.
خوشبختانه، شما به عنوان یک مسیحی نیازی به انتخاب بین این نوع نفرت از خود و طاقتفرسای عشق ورزیدن به خود ندارید. با در آغوش گرفتن خودفراموشی میتوانید آرامش درونی ایجاد کنید.
خودفراموشی به معنای انتقال تمرکز به نقطهای خارج از خودتان است. به جای اینکه ارزش خود را از طریق چیزهایی که مدام در جریان هستند مانند کار یا روابط جستوجو کنید، میتوانید عشق ابدی خدا را در مرکز زندگی خود قرار دهید. این شما را از نیاز به دوست داشتن خود رها میکند، بنابراین میتوانید توجه خود را به دیگران معطوف کنید. شما کافی نیستید
از آنجا که هیچ چیز بزرگتر از عشق خدا به شما نیست، بنابراین این عشق بیش از حد کافی است. بدون بار کارخانه عشق بودن خود، میتوانید به نیازهای دیگران متمایل شوید. به این ترتیب، آنها میتوانند از حمایت شما بهرهمند شوند، صرفنظر از اینکه چه احساسی نسبت به خود دارید. و با کمک به آنها زندگی خود را نیز شاد خواهید کرد.
خلاصه نهایی
فرهنگ عشق به خود یادآوری میکند که شما دقیقاً همانطور که هستید کافی هستید. اما این یک توهم است. همه انسانها، ذاتاً، دارای نقص و کاستی، و نیازمند تغییر هستند. بنابراین، به جای اینکه برای شما آرامش و رضایت به ارمغان بیاورد، احساسات عاشقانه به شما احساس شکست را میدهد و یا جهان پیرامون خود را سرزنش میکنید که چرا خوشبختی را که شایسته آن هستید، پیدا نمیکنید. حقیقت این است که شما هرگز کافی نخواهید بود، اما این مهم نیست. با در آغوش کشیدن عشق بیحد و مرز خداوند به خویشتن ناقص خود، میتوانید پیگیری طاقتفرسای کمال خود را کنار بگذارید و احساس آرامش کنید. شما کافی نیستید
مشق تغییر
بیاموزید که چگونه کتاب مقدس خود را بخوانید.
مطالعه کتاب مقدس اگر هرگز قبلاً آن را نخوانده باشید، میتواند ترسناک باشد. اما این واقعیترین راه برای یادگیری درباره خدا و چگونگی زندگی به روشی است که شما را به وجد میآورد. با تهیه کتاب مقدس مطالعه آن را به صورت قطعه قطعه و با جان دل شروع کنید. همانطور که میخوانید، زمینهی تاریخی هر قسمت را در نظر بگیرید، زیرا ممکن است آن آیات توضیحی براساس آن باشد و آنچه خدا درباره آن گفته و نشان میدهد. همچنین میتوانید در مورد رفتار خود تأمل کنید، تا تعیین کنید آیا برای بهتر زیستن کلام خدا باید کاری انجام دهید یا خیر.
این کتاب را میتوانید در سایت آمازون تهیه کنید.
[newsletter_signup_form id=1]