طرح ب را به آب بیندازید و پتانسیل کاملتان را آزاد کنید
قایقها را بسوزانید (که در سال ۲۰۲۳ منتشر شد) داستان این است که چگونه مت هیگینز با استفاده از یک رویکرد ساده از فقر شدید به ثروت و موفقیت رسید: طرح ب را به آب بینداز و بهسوی همه چیز برو. هم از طریق راهنمایی و هم از طریق الهام، به شما کمک میکند تا این استراتژی را برای دستیابی به اهداف و رؤیاهایتان به کار ببرید.
مت هیگینز شرکت سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری آراسای ونچرز [RSE Ventures] را تأسیس کرد. او در برنامه تلویزیونی پرطرفدار شارک تانک [Shark Tank] به عنوان سرمایهگذار مهمان ظاهر شد. و در نیویورک جتس و دلفین میامی مدیر اجرایی بسیار خوبی بود.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ در اینجا انگیزهای برای همه چیز در رؤیاهایتان وجود دارد.
هنگامیکه ژولیوس سزار با ارتش خود به ساحل انگلیس رسید و آماده فتح جزیره بود، به سرعت متوجه شد که تعداد او بیشتر است. بنابراین کاری کرد که برای اکثر ناظران کاملاً اعجابانگیز به نظر میرسید: او به افرادش دستور داد قایقهای خودشان را بسوزانند.
سزار که نگران بود سربازانش وسوسه شوند که عقبنشینی کنند، نمیخواست به افرادش دلیلی برای عقبنشینی در جنگ بدهد. سوزاندن قایقها به این معنی بود که راهی برای برگشت وجود نداشت. چارهای نیست. بدون طرح ب.
مت هیگینز در ۱۴ سالگی از استراتژی سزار اطلاعی نداشت. با این حال، حتی در سن کم، او حکمت سوزاندن قایقها را درک کرد. امروز، مت یک سرمایهگذار موفق است. اما در آن زمان، او ناامیدانه به دنبال فرار از فقر شدیدی بود که او و مادرش در آن گرفتار شده بودند: یک آپارتمان کوچک اجارهای در کوئینز، نیویورک، با یخچالی تقریباً خالی.
او میدانست که شغل مکدونالد کمدستمزدش آن را قطع نمیکند. و سالها طول میکشد تا او دانشگاه را شروع کند و نرخهای دانشجویی را دریافت کند. اگر میخواست به سرعت از این وضعیت وخیم فرار کند، باید یک جهش میکرد.
مت متوجه شد که میتواند در ۱۶ سالگی دبیرستان را رها کند. در جیایدی [GED: معادل دیپلم دبیرستان در ایالات متحده] شرکت، و سپس دو سال سریعتر برای دانشگاه اقدام کند. این یعنی دو سال به دریافت دستمزد دانشگاه و دو سال نزدیکتر به تهیه غذا برای یخچال مادرش نزدیکتر شود.
مت به روحی در مورد نقشهاش نگفت. او میدانست که معلمانش سعی میکنند او را در مسیر عقب بکشند، اگر او صرفاً در حال خراشیدن باشد. آنها باید باور میکردند که او ناامید است. به عبارت دیگر مجبور شد قایقهایش را بسوزاند. بنابراین مت از رفتن به مدرسه منصرف شد. او در هر کلاس به طرز چشمگیری شکست خورد و روزی که ۱۶ ساله شد، درس را رها کرد.
چرا سوزاندن قایقهای شما اینقدر موثر است؟ و چگونه میتوانید شجاعت انجام اقدامات جسورانه مشابه را در زندگی خود پیدا کنید؟
این چیزی است که در این خلاصهکتاب کشف خواهید کرد. با حکمت مت هیگینز که شما را راهنمایی میکند، همراه با داستانهای الهامبخش از افرادی که موفقیت شگفتانگیزی ایجاد کردهاند و به رؤیاهایشان رسیدهاند، خواهید آموخت که چگونه طرح ب واقعیت شما را خراب میکند. بنابراین کبریتهایتان را شعلهور کنید و بیایید قایقهایمان را بسوزانیم.
به خودت اعتماد کن تا جهش کنی
مت بلافاصله نبوغ را در جسی دریس ۲۶ ساله تشخیص داد. جسی که قبلاً در شرکت تبلیغاتی که در آن کار میکرد شریک شده بود، مشکلی نداشت که حقایق غیرقابل عذرخواهی را به مدیران اجرایی دو برابر سن خود ارائه دهد. توانایی او در دیدن الگوها و پیشبینی روندها عملاً حس ششم بود.
اما مت همچنین میتوانست ببیند که استعدادهای جسی در حال هدر رفتن است. بنابراین هر دو یک روز به پیادهروی رفتند و در حالیکه در اطراف پارک میدان مدیسون منهتن چرخیدند، مت پیشنهاد داد که ۲ میلیون دلار در جسی سرمایهگذاری کند تا شرکت روابط عمومی خود را راهاندازی کند.
علیرغم اطمینان مت به او، جسی متحجر بود که خودش به او حمله کند. این زمان خوبی بود؟ آیا او توانایی داشت؟ با این حال، دلش به او میگفت که این حرکت درستی است و پس از گفتوگوی دلگرمکننده با دوستش، پیشنهاد مت را پذیرفت.
داستان جسی اولین کلید برای سوزاندن قایقهای شما را نشان میدهد: جهش مستلزم اعتماد به خودتان است، حتی اگر خلاف طبیعت قراردادی باشد.
این بدان معنا نیست که آسان است. هنگامیکه میخواهید به سوی ناشناخته بپرید، ذهن شما تمام موانع را از بین میبرد. علائم به طور ناگهانی سعی میکنند شما را به سمت زمین امنتر راهنمایی کنند. اگر ایدههای مرسوم شما را از جهش باز میدارد، در اینجا فقط چند نکته وجود دارد که باید به خاطر بسپارید.
اولین مورد این است که هرگز زمان مناسبی برای عمل وجود نخواهد داشت. و در واقع، احتمالاً بعداً سختتر خواهد شد. اگر چیزی شما را فرا میخواند، همین الان آن را انجام دهید.
دوم، منتظر تأیید اعتبار یا ترغیب از سوی دیگران نباشید. ریسکهای حسابشده به معنای دیدن فرصتها در جایی است که دیگران نمیبینند.
سوم، فکر نکنید که باید در مسیر خود بمانید. جامعه به شما خواهد گفت که به آنچه میدانید پایبند باشید. اما سارا کوپر را در نظر بگیرید که ۱۵ سال سابقه کار در فناوری داشت. وقتی وبلاگ طنز او درباره سیلیکون ولی منفجر شد، او به سمت کمدی جهش کرد و شغل دلپذیر خود در گوگل را پشت سر گذاشت. و در سال ۲۰۲۰، او برنامه نتفلیکس خود را دریافت کرد.
آخر، به قرارداد افزایشگرایی توجه نکنید. مردم شما را متقاعد خواهند کرد که در هر پله از نردبان وقت بگذارید. اما برخی از اهداف نیاز به یک جهش دارند – یا یک نردبان کاملاً متفاوت. رشد فزاینده فقط یک طرح ب پنهان است، بنابراین اجازه ندهید شما را عقب نگه دارد.
به طور خلاصه، وقتی غرایز شما با آنچه دنیا به شما میگوید در تضاد است، تردید نکنید و به خود شک راه ندهید. چشماندازتان برای زندگی شما چیست؟ آیا واقعاً میخواهید این شانس را از دست بدهید که خارقالعادهترین نسخه خودتان باشید؟
فقط از جسی دریس بپرسید. در سال ۲۰۲۲، چند سال پس از راهاندازی شرکت خود، او آن را به غول روابط عمومی برلین روزن فروخت و اکنون یک میلیونر خودساخته است.
وقتی شرایط سخت شد، ترس را تعقیب کنید.
سفر به یک زندگی پربار همیشه هموار نیست. پس از جهش و سوزاندن قایقهای خود، ترس و اضطراب ایجاد میشود. بحرانها زمانی اجتنابناپذیر هستند که ریسکهای بزرگ را انجام دهید و همه کاره شوید. پس بهتر است خود را به بند کشیده و برای ضربههای پیشرو آماده باشید.
وقتی شرایط سخت میشود، وسوسه این است که ترمزها را فشار دهید و دور بزنید. اما کاری که باید انجام دهید این است که به سمت ناراحتی حرکت کنید.
شب قبل از اینکه مت به عنوان سرمایهگذار مهمان به برنامه تلویزیونی محبوب شارک تانک بپیوندد، در اتاق هتل خود بیدار دراز کشید. و مملو از اضطراب و شک و تردید بود. ساعت ۸ صبح، مت وارد مجموعه شد. و به محض اینکه دوربینها شروع به چرخش کردند، کاملاً یخ کرد.
اولین چیزی که باید درک کنید این است که دوز سالم ترس در واقع میتواند چیز خوبی باشد. با طرز فکر صحیح، میتواند به افزایش عملکرد کمک کند. این بدان معناست که هدف از بین بردن استرس از زندگی شما نیست، بلکه مدیریت آن و استفاده از آن به نفع خودتان است.
به عنوان مثال، تحقیقات باربارا فردریکسون در دانشگاه میشیگان به واکنش دانشجویان به حملات ۱۱ سپتامبر پرداخت. او دریافت که داشتن احساسات مثبت در طول بحران، انعطافپذیری طولانیمدت ایجاد و از افسردگی محافظت میکند. به عبارت دیگر، دیدن یک بحران به عنوان یک فرصت به شما کمک میکند تا پیشرفت کنید.
مت میدانست که رفتن به شارک تانک یک فرصت حرفهای باورنکردنی است. بنابراین او با وجود ترس ثبتنام کرد. او سپس سال بعد را با تماشای تمام ۲۰۰ قسمت با پسرش و یادداشتبرداری دقیق، آماده کرد.
البته چیزی به نام اضطراب بیش از حد وجود دارد. وقتی ترس تهدید میکند که شما را تحت فشار بگذارد، وقتی از استرس مثبت به استرس منفی منحرف میشود، چه میکنید؟ برای مت، همه چیز به این بستگی دارد که شما چه کسی هستید. نقاط قوت خود را به خاطر بسپارید، و اینکه چگونه از شرایط چالشبرانگیز در گذشته برای تعیین توانایی خود استفاده کردهاید.
در همان روز اول تیراندازی به شارک تانک، مت توانست از طریق آنچه که خودگفتاری مینامد، از حالت منجمد اضطرابش خارج شود. او به خودش گفت که کاملاً توانایی انجام این کار را دارد و اینجاست چون به اینجا تعلق دارد.
در لحظات بعدی، مت شارک تانک کهنهکار کوین اولری را در اولین معامله خود با نشان دادن دقیق مت که به کارآفرین میدان داد، شکست داد. او در طول مبارزات در کنار کارآفرین خواهد بود و در هر مرحله از او حمایت میکند – زیرا مت از آن نوع سرمایهگذاری است.
درس این است که یک بحران شما را مجبور به عمل میکند. وقتی با احتمال از دست دادن همه چیزهایی که برای آن تلاش کردهاید مواجه میشوید، باید تمام توان خود را جمع کنید و بجنگید. این همان معنای پذیرش بحران و فرار به سمت ترس است.
دستاوردهایتان را تثبیت کنید و دوباره قایقها را بسوزانید.
سوزاندن قایقها مربوط به مالکیت سفر شماست، هر چه که باشد. شما مجبور نیستید به دنبال ایدههای موفقیت دیگران باشید. همه چیز با چشماندازی از زندگی شما شروع میشود. شاید بخواهید با شرایط خودتان کار کنید. شاید بخواهید امنیت مالی بیشتری داشته باشید یا به یک هدف مهم خدمت کنید.
چشمانداز هرچه که باشد، مهم نیست که چقدر خارقالعاده به نظر میرسد، به آن گوش دهید. وقتی روان شما میخواهد چیزی را به شما بگوید، آن را جدی بگیرید.
داستان مت به عنوان یک الهامبخش عالی عمل میکند. او در سن ۱۶ سالگی متوجه شد که باید در مسیر دیگری قرار گیرد. چشماندازی که او برای زندگی خود داشت از یک نیاز عمیق درونی سرچشمه میگرفت. او میخواست هم برای خودش و هم برای مادرش از فقر و محدودیتهایی رهایی یابد که برایشان ایجاد میکرد.
مت پس از اینکه قایقهایش را دو سال زودتر با ترک دبیرستان برای شروع دانشگاه سوزاند، میدانست که باید هویت خود را به عنوان یک ترک تحصیل کنار بگذارد. او سرانجام در دفتر مطبوعاتی شهردار نیویورک، رودی جولیانی، شغلی پیدا کرد، در حالیکه شبانه وقت خود را در دانشکده حقوق گذراند.
وقتی دفتر جولیانی برای ترفیع از او گذشت، مت دوباره قایقهایش را سوزاند و کار را ترک کرد. در عرض چند ماه، آنها بازگشتند و او را در سن ۲۶ سالگی دبیر مطبوعاتی کردند. او اکنون داستان جدیدی داشت؛ نه «ترک دبیرستان»، بلکه «جوانترین دبیر مطبوعاتی».
زندگی مت نمونهای از یک راز برای زندگی کردن رؤیاهای شماست: وقتی به پایان یک سفر میرسید، قایقها را میسوزانید و همه چیز را دوباره انجام میدهید. این به شجاعت و همچنین تمرین نیاز دارد. این مانند دوچرخهسواری نیست – یک بار آن را یاد بگیرید و بارها انجام میدهید. در عوض، مانند ماهیچهای است که با استفاده و تمرین تقویت میشود. هر بار که قایقهایتان را میسوزانید، در آن بهتر میشوید. و چیزی که متوجه خواهید شد این است که هر بار آسانتر میشود.
مت از مدیریت مطبوعات شهردار پس از حملات ۱۱ سپتامبر، مدیر عامل تلاش برای بازسازی گروندزیرو [Ground Zero] شد. سپس نیویورک جتس او را استخدام کرد تا یک استادیوم جدید برای آنها در یک قطعه کم استفاده از املاک منهتن به نام هادسون یاردز بسازد.
در حالی که این پیشرفت هرگز به مرحله اجرا نرسید، مت از این فرصت برای تبدیل شدن به یک مدیر ارشد با جت استفاده کرد. هنگامیکه او دیگر قادر به رشد در آن نقش نبود، بدون طرح ب آن را ترک کرد. این مالک دلفینهای میامی، استیون راس، بود که با مشاهده ابتکار مت با جت، کار بعدی خود را به مت پیشنهاد کرد.
توجه کنید که چگونه مت هرگز اجازهی رکود را به خود نداد. او دستاوردهای خود را از هر مرحله تثبیت و از آنها برای استفاده از فرصت بعدی استفاده کرد. منتظر نمانید تا چیزی تمام شود. برنامهریزی فرصت بعدی را از هم اکنون شروع کنید. از هر مزیتی که در حال حاضر دارید برای جهش بعدی استفاده کنید.
خلاصه نهایی
نگه داشتن طرح ب در جیب پشتی شما را از تحقق رؤیاهایتان بازمیدارد. درعوض، باید به خودتان اعتماد کنید و جهش را انجام دهید، حتی زمانی که روحیه شما بر خلاف عقل مرسوم است. یا زمانی که چالشها خیلی تند و خشن به نظر میرسند. امروز، مت هیگینز از نوجوان فقیری که در آپارتمان کوچکی زندگی و از مادرش مراقبت میکرد، فاصله زیادی گرفته است. اکنون او شرکت سرمایهگذاری خطرپذیرش را به نام آراسای ونچرز [RSE Ventures] اداره میکند. جاییکه او میتواند به کارآفرینان در سراسر جهان کمک کند تا رؤیاهای تجاریشان را تحقق بخشند. و همه اینها به لطف توانایی او بود که بارها و بارها با سوزاندن قایقهایش و رها کردن طرح ب، همه چیز را وارد میدان کرد.
شما میتوانید این کتاب را از سایت آمازون تهیه کنید.