1. خانه
  2. مقالات
  3. رشد
  4. مراقبت از روح

مراقبت از روح

مراقبت از روح

مراقبت از روح

5/5 - (1 امتیاز)

راهنمای پرورش عمق و تقدس در زندگی روزمره

مراقبت روح (۲۰۱۶) یک رویکرد یونگی به زندگی روزمره ارائه می‌دهد. این راهنمای رمزگذاری تجربیات ما به داستان و اسطوره، شناخت و پذیرش روحی بودن و آشفتگی تجربیاتمان، و دیدن امر مقدس در زندگی عادی است.

 

توماس مور نویسنده پرفروش بیش از ۳۰ کتاب در زمینه معنویت‌ست. او در طول زندگی‌اش نقش‌های زیادی ایفا کرده‌ست: راهب، روان‌درمانگر، موسیقی‌دان و استاد.

این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ زندگی را در سطح عمیق‌تری تجربه کنید.

مراقبت روح به معنای برخورد متفاوت با زندگی و چالش‌های آن است.

 

به جای در نظر گرفتن چیزهایی که باعث ناراحتی شما می‌شوند به عنوان علائم یک مشکل، مراقبت از روح از شما می‌خواهد که راه جدیدی برای ارتباط با آنها پیدا کنید. از شما می‌خواهد که چیزها را آنطورکه هستند ببینید. نه آنطورکه دوست دارید باشند. از شما می‌خواهد که بدون قضاوت یا تجویز مشاهده کنید و آنچه هست را بپذیرید.

 

در این خلاصه‌کتاب، ابتدا به این خواهیم پرداخت که چگونه با قالب‌بندی مجدد داستان خود درباره خانواده، ذهنیت را مجدداً تنظیم کنید. سپس در مورد مشکل مدرنیسم روانشناختی صحبت خواهیم کرد. و اینکه چگونه تقدس، اسطوره و آیین روزمره می‌تواند به شما در مراقبت از روحتان کمک کند. در نهایت، نحوه زندگی در تخیل و گوش دادن به رویاهای‌تان را شرح خواهیم داد. مراقبت روح

مادر، پدر و فرزند مقدس

دیوید نمی‌توانست با مادرش کنار بیاید. پدرش خارج از تصویر بود. او سال‌ها پیش رفته بود وقتی دیوید هر آخر هفته برای دیدن مادرش به خانه می‌رفت، آنها با هم دعوا می‌کردند. و او را متهم می‌کرد که درست مثل پدرش است.

 

در جلسات آنها، درمانگر دیوید از او پرسید که آیا او فکر می‌کند شبیه پدرش است؟ دیوید اصرار داشت که نمی‌خواهد راه پدرش را دنبال کند که احتمالاً توضیح می‌دهد که چرا او از نظر مذهبی به مادرش نزدیک بود و هیچ دوست دختری نداشت. مراقبت روح

 

درمانگر به جای استفاده از رفتار پدر دیوید به عنوان راهی برای توضیح مبارزات دیوید و یافتن درمانی، به دیوید کمک کرد تا داستان پدرش را تعریف کند. این داستان مردی بود که پدرش الگویی برای نیاز روان رنجور به سرگردانی و ایجاد فاصله بین خود و دیگران ایجاد کرده بود. از طریق داستان‌سرایی، دیوید توانست درک کند و بپذیرد که پدرش کیست. چه خوب و چه بد. و از طریق آن فرایند، دیوید می‌توانست خود را واضح‌تر ببیند.

 

در بسیاری از جلسات درمانی، خانواده به عنوان یک منبع ناکارآمد از علائم مختلف در نظر گرفته می‌شود که باید درمان شوند. اما در واقعیت، خانواده ذاتاً ناکارآمد است. مراقبت از روح به این معناست که آشکارا به خانواده نگاه کنیم. در همه آشفتگی‌ها و سوءاستفاده‌های ویرانگر و نزدیکی شگفت‌انگیزش – و آن را نه به عنوان چیزی که باید بر آن غلبه کرد، بلکه به عنوان ماده خامی برای ساختن یک زندگی دید.

 

برای اینکه خانواده را منبعی مقدس برای زندگی‌تان بدانید، بیایید به سه جزء اصلی آن نگاه کنیم: پدر، مادر و فرزند. با هر یک از این جنبه‌ها، ما درباره یک هویت صحبت نمی‌کنیم. برای مثال، ما در مورد نقش شما به عنوان یک مادر بحث نمی‌کنیم. در عوض، ما در مورد چگونگی احترام به این سه انرژی در خودتان صحبت می‌کنیم. مراقبت روح

 

پدر به درستی در داستان اودیسه تجسم یافته‌ست. اودیسه پدری در دریاست که در تلاش‌ست به پسر و همسرش بازگردد. در داستان تلماخوس، پسر اودیسه را نیز می‌بینیم که در حسرت پدر گمشده‌اش‌ست. معنادارترین کاوش در اینجا ایده پدر غایب‌ست. چه پدری که هر روز سر کار می‌رود. و چه پدری که برای شروع هیچ وقت آنجا نبوده‌ست. غیبت آنها چیزی‌ست که هر کودکی باید تحمل کند.

 

و گاهی اوقات، به سختی می‌توان به وضوح رسید. در داستان دیوید، او با پدرش تماس گرفت و توانست بیشتر در مورد او بیاموزد. اما نتوانست او را به جایگاه واقعی خود در زندگی بازگرداند. در عوض، دیوید مجبور شد پدر خودش شود. در نهایت، این کاری‌ست که همه ما باید انجام دهیم. این فرایندی است که مستلزم ارج نهادن به هر چیزی‌ست که در ما می‌تواند فراهم کند، محافظت کند و موضع بگیرد.

 

بعدی؟ مادر. او در داستان دمتر و پرسفونه اساطیر یونان تجسم یافته‌ست. در این افسانه، پرسفونه به دنبال گلی زیبا می‌رود که ناگهان زمین باز می‌شود. هادس، خدای مردگان، او را اسیر می‌کند و به اعماق دنیای زیرین می‌برد. دیمتر که الهه برداشت‌ست، تا زمانی که دخترش برگردانده نشود، اجازه نمی‌دهد چیزی رشد کند. در پایان، هادس موافقت می‌کند که پرسفونه را برگرداند. اما او یک دانه انار را زیر زبان او می‌گذارد و می‌گوید که همیشه تا حدودی متعلق به او خواهد بود. مراقبت روح

 

دمتر به عنوان مادر، دخترش را در تاریکی و خطر از دست می‌دهد. و حتی وقتی او را پس می‌گیرد، تغییر می‌کند. به عنوان یک دختر، پرسفونه گرفتار تاریکی و خطر می‌شود. این استعاره‌ای از روند طبیعی جدایی از والدین‌ست. درک این افسانه به معنای شناخت انرژی مادر و دختر در خودمان و تضاد ابدی مایل به نگه داشتن است در حالی‌که نیاز به رها کردن داریم. مراقبت روح

 

در آخر، بیایید نگاهی به کودکی بیندازیم که در طول تاریخ در داستان‌های مذهبی ظاهر شده‌ست. اغلب، اسطوره کودک خاص یا الهی وجود دارد. مانند داستان عیسی مسیح، کودکی که برای ما متولد شد. اما در دنیای مدرن ما، از ما خواسته می‌شود که با سیستم‌های تجویز شده مطابقت داشته باشیم که می‌گویند باید همیشه بالغ باشیم. به همین دلیل، ما اساساً کودک درون خودمان را رها کرده‌ایم.

 

قدرت کودک در آسیب‌پذیری آن نهفته است. چیزی که ما معمولاً از آن فرار می‌کنیم. برای اینکه دوباره به انرژی کودک خودمان دسترسی پیدا کنیم، باید آسیب‌پذیری، تقصیر، ترس، اشتیاق، هیجان و بسیاری از احساساتی که اغلب باعث ناراحتی ما می‌شوند را بپذیریم.

 

این ایده‌های پدری، مادری و کودکی باستانی هستند و در تاریخ بشریت بافته شده‌اند. تلقی کردن خانواده به عنوان یک چیز شکسته که نیاز به تعمیر دارد ساده‌لوحانه و بالقوه مضرست. در عوض، مهم‌ست که خانواده را به عنوان چیزی مقدس بشناسیم. این به معنای اذعان به درد و لذت، اشتباهات و حکمت‌ست. مراقبت روح

 

روند حرکت ذهن شما به این پارادایم جدید تدریجی و مداوم‌ست. اما در ایجاد تغییر، هر گونه عصبانیت، اضطراب و افسردگی را به آرامی از بین خواهید برد. ممکن‌ست در نهایت حاضر شوید روبروی کسانی که به شما صدمه می‌زنند بنشینید. و مهم‌تر از همه، شما قادر خواهید بود خود را همانگونه‌که واقعاً هستید ببینید. و تمام وجود را با تمام وجود دوست داشته باشید. مراقبت روح

تقدس، اسطوره و آیین روزمره

در سال ۱۹۲۳، پس از مرگ مادرش، روانپزشک سوئیسی، کارل یونگ، یک برج سنگی بزرگ در ملک خودش ساخت تا در آن زندگی کند. سپس، تا سال ۱۹۳۵، هر چهار سال یک بار، یک الحاقیه ساخت به طوری‌که اکنون ساختمان دارای چهار قسمت متصل است.

 

ساخت این برج‌ها روش کارل یونگ برای مراقبت از روح خودش بود. هم کار واقعی خلق آنها و هم زمانی‌که او در خلوت در آنها گذراند، راهبردهایی برای جدا کردن خودش از دنیای مدرن بود.

 

فاصله انداختن بین خود و جهان نیاز بشر در بیشتر تاریخ بوده‌ست. اکنون بیش از هر زمان دیگری، مراقبت از روح نیاز به نوعی عقب‌نشینی دارد.

 

چرا جامعه ما این همه روان‌رنجوری و روان‌پریشی وحشتناک را نشان می‌دهد؟ یک ایده این‌ست که ما ارزش‌های دنیای مدرن خود را بدون درک انتقادی از آنها می‌پذیریم. ما تمایل داریم کورکورانه فناوری‌های جدید را بپذیریم و به سرعت خود را به دستگاه‌ها و امکانات متصل کنیم. ما همچنین به دلیل رسانه‌های اجتماعی بسیار تحت تأثیر تبلیغات هستیم.

 

چیزی که زندگی ما فاقد آن‌ست، معنویتی‌ست که امور عادی و روزمره را در بر می‌گیرد. نویسنده اشاره می‌کند که بسیاری از بیماری‌ها دارای یک جزء تشریفاتی اجباری هستند. به عنوان مثال، بی‌اشتهایی، محرومیت شدید از غذاست. در سطح اجتماعی، آیا وجود بیماری‌هایی مانند بی‌اشتهایی می‌تواند نشانه‌ای از نداشتن راه‌هایی برای مراقبت معنادار از بدن ما باشد؟

 

فست‌فود یکی دیگر از علائم احتمالی از دست دادن ارتباط با روح است. وجود فست‌فود و روشی که آن را در آغوش می‌گیریم و آن را بدیهی می‌دانیم نشان می‌دهد که ما غذا را فقط به عنوان غذا می‌بینیم. یعنی ما ارزش آن را به عنوان منبع زندگی بالا نمی‌بریم یا مراسم طولانی غذا خوردن با هم را گرامی نمی‌داریم.

 

روح فقط زمانی می‌تواند شکوفا شود که مکث کنیم. زمانی‌که در لحظه بنشینیم و وقت خود را صرف کنیم. این نیاز به ارتباط با جزئیات و صمیمیت دارد. سه چیز وجود دارد که می‌توانید برای پرورش و رشد روحیه خود روی آنها تمرکز کنید: تقدس، آیین و اسطوره.

 

برای تمرین تقدس روزمره، باید خود را از دنیا جدا کنید. لازم نیست این کار به اندازه‌ای که یونگ انجام داد، با برج‌ها و ماه‌ها در انزوا انجام شود. بله، می‌توانید به تعطیلات بروید تا آرام شوید و تمرکز کنید. اما می‌توانید به سادگی یک لحظه نفس عمیق بکشید. در جنگل قدم بزنید. در دفتر خاطرات خود بنویسید. نقاشی کنید. به موسیقی گوش دهید یا در سکوت بنشینید. با کمی چای و افکارتان تنها باشید.

 

این فعالیت‌ها ممکن‌ست بسیار شبیه «مراقبت از خود» باشد که قبلاً در مورد آن شنیده‌اید یا به آن پرداخته‌اید. تنها تفاوت در دیدگاه شماست: اکنون می‌دانید که تمرین مراقبت از خود به معنای ایجاد فضایی برای روح خودتان‌ست.

 

اسطوره نیز مهم‌ست. ما همیشه زندگی‌مان را اسطوره‌سازی می‌کنیم و داستان‌هایی از گذشته‌مان – و گذشته‌های اجدادمان تعریف می‌کنیم. اما اغلب، داستان‌های ما به علت و معلول تقلیل می‌یابد. به عنوان مثال، من اجازه نمی‌دهم دیگران به هم نزدیک شوند. زیرا پدرم مرا رها کرده‌ست.

 

به جای جست‌وجوی علل و راه‌حل‌های روان‌رنجوری، مراقبت از روح، غرق شدن در گره‌گشایی دائمی معناست. هنگامی‌که داستان‌های خودتان را بدون قضاوت می‌گویید و از زوایای مختلف به آنها نگاه می‌کنید، یک شبکه درهم‌برهم از رشته‌ها شروع به شل شدن می‌کند. با انجام این کار، می‌توانید خود را واضح‌تر ببینید. مانند دوست ما دیوید از بخش قبلی.

 

آخر، شما نیاز به تشریفات دارید. این قبلاً حوزه دین بود. اما مشکل بسیاری از ادیان این‌ست که آنها مناسک را به خاطر تشریفات، بدون هیچ معنای مستقیمی برای زندگی روزمره به اجرا می‌گذارند. جای تعجب نیست که بسیاری از مردم ادیان والدین خودشان را رها کرده‌اند – آنها فقط مرتبط نیستند.

 

البته می‌توانید آیین‌های جدیدی خلق کنید. اما احیای آیین‌های دوران کودکی‌تان ممکن‌ست تجربه‌ای عمیق‌تر و روح‌انگیزتر باشد. فرقی نمی‌کند با مذهب مرتبط باشند یا نه، می‌توانید آنها را به چیزی تبدیل کنید که در زندگی‌تان معنا داشته باشد و به روح شما اجازه شکوفایی بدهد.

تخیل و رؤیا

جولیا سال‌ها مدل بود، اما در ۲۹ سالگی به دنبال مرحله بعدی زندگی بود. او می‌خواست بچه‌دار شود، اما نمی‌توانست این اشتیاق را ابراز کند زیرا می‌ترسید شغلش را از دست بدهد.

 

یک شب، او یک خواب دید. این یک رویای ساده بود: در یک رستوران، یک بشقاب کرپ سفید برای او آماده سرو شد. او از چنگال خودش برای بلند کردن کرپ‌ها استفاده و دو نخود سبز را کشف کرد.

 

همین بود. اما در کاوش رویا، چیزهای زیادی یاد گرفت. او همه چیز را در زندگی خودش در نظر گرفت که ممکن‌ست ماده واقعی مورد نظر او را بپوشاند. و به عنوان نمادی برای شروع و رشد جدید، او زیر سوال برد که نخود سبز به چه چیزی ترجمه شده‌ست.

 

چندی بعد جولیا متوجه شد که باردارست. شاید رویای او می‌خواست چیزی به او بگوید!

 

این داستان ما را به وظیفه نهایی خودمان می‌رساند: برای مراقبت از روح، باید در حالت تخیل زندگی کنیم و به رویاهای خود گوش دهیم.

 

تخیل با مکث برای تشریفات مرتبط‌ست. انداختن روپوش از روی همبرگر به این معنی‌ست که فقط جنبه رزق و روزی یک وعده غذایی را تجربه کنید. تهیه غذا، نوشیدنی، سفره‌آرایی، آراستن آن با گل یا شمع و دور هم جمع شدن با عزیزان، خلاقیت و تخیل است. مراقبت

 

هرچه بیشتر تمرین کنید، بیشتر متوجه خواهید شد که می‌توانید خلاقیت و تخیل را حتی در پیش پا افتاده‌ترین مراسم به کار ببرید. ممکن‌ست در حین مکث برای تأمل به کارهای خلاقانه بپردازید. به عنوان مثال، بافندگی یک راه فوق‌العاده برای تکمیل افکارتان در طول روز است.

 

هم‌چنین مهم‌ست که به تفاسیر خودتان با تخیل نزدیک شوید. مانند بسیاری از ما، ممکن‌ست شما هم مشغول درست کردن چیزها باشید تا بتوانید ادامه دهید، درآمد کسب کنید، به حرکت ادامه دهید. اما زندگی چیزی نیست که باید اصلاح شود. البته، زمانی که درد یا شرم یا اندوه در میان باشد، پذیرش این امر ممکن‌ست سخت باشد. طبیعی‌ست که نخواهیم در آن حالت معطل بمانیم. به جای آن یک درمان پیدا کنیم. با این حال، داشتن یک زندگی با روح، مستلزم آوردن تخیل به آن لحظات است.

 

یکی از راه‌هایی که می‌توانید به روح خودتان گوش دهید این‌ست که مانند جولیا به رویاهای خودتان توجه کنید. رویاها اسطوره روح هستند. آنها هر زمان که آنها را داشته باشید هدیه هستند. و می‌توانید آنها را به خاطر بسپارید. و اگر شروع کنید به آنها توجه کنید و آنها را یادداشت کنید، متوجه خواهید شد که رویاهای شما بیشتر و بیشتر می‌شود. مراقبت

 

هنگامی‌که به رویاهای خودتان بیاندیشید، در برابر تمایل به تعبیر فوری مقاومت می‌کنید. به عنوان مثال، سیلویا در خواب دید که دوستش به خانه او آمد و ماشین تایپ خودش را با خط خطی مداد رنگی پوشاند.

 

تفسیر فوری سیلویا این بود که او به کودک درونش اجازه می‌داد تمام کارهای مهمش را نابود کند. اما همانطورکه رویا را بیشتر بررسی کرد، متوجه شد که احتمالات بسیار دیگری وجود دارد مثلاً شاید روحش او را دعوت می‌کند تا جنبه نفسانی خودش را آزاد کند. و زندگی را رنگارنگ‌تر زندگی کند. پس تخیل را به رویاهای خودتان بیاورید و قضاوت را پشت درب منزل بگذارید. مراقبت

 

اصل اساسی مراقبت از روح مستلزم پذیرش است. به جای تلاش برای کشف همه چیز، لذت بردن از اکتشاف به خاطر آن‌ست. عالیه شاید فکر می‌کنی این همه بسیار زیبا و معنوی به نظر می‌رسد. اما صورت‌حساب‌هایی برای پرداخت و ارتقای شغلی وجود دارد، پس چرا باید مراقبت از روحم را در اولویت قرار دهم؟

 

پاسخ کوتاه این‌ست که اگر این کار را نکنید ممکن‌ست عواقبی داشته باشد. نادیده گرفتن روح‌تان می‌تواند به معنای از دست دادن حکمت مهمی باشد که می‌تواند شما را از خطر دور کند یا به سمت هدایای بزرگ سوق دهد. وقتی تخیل‌تان را نادیده می‌گیرید، دنیا مسطح، بی‌مزه و دچار سوء تغذیه می‌شود. رویکرد شما به اسرار و چالش‌های زندگی، به غم و اندوه و درد، ممکن‌ست مخرب باشد. و ممکن‌ست به دنبال درمان یا فرار باشید. حتی بهترین نیت شما می‌تواند بدون تعادل مناسبی از روحیه شما را به بی‌راهه بکشاند. مراقبت

 

مراقبت از روح چیزی نیست که بتوانید هر روز فهرست‌تان را بررسی کنید. این خودسازی نیست؛ هدف زندگی است.

خلاصه نهایی

مراقبت روح یعنی جست‌وجوی تقدس در زندگی روزمره و عادی. از طریق اسطوره، ما می‌توانیم خود و خانواده‌مان را بهتر بشناسیم. هم‌چنین می‌توانیم داستان‌های خانواده‌مان را از آن خود کنیم تا دامنه درک و پذیرش خود و دیگران را بیشتر کنیم.

 

برای القای تقدس، اسطوره و آیین در زندگی روزمره خودمان، می‌توانیم مکث‌هایی ایجاد کنیم که ما را از سروصدای دنیای مدرن جدا کند. و با پرورش رویاها و تخیل‌مان، می‌توانیم معنا و قدردانی جدیدی به زندگی روزمره بیاوریم.

 

این کتاب را می‌توانید از سایت آمازون تهیه کنید.

 

بنر دوره برنامه رشد فردی

امتیاز به این مطلب

5/5 - (1 امتیاز)

مطالب بیشتر

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مراقبت از روح
برخیز و عزم جزم «رشد» کناطلاعات بیشتر
+