واقعیتهای شگفتانگیز از موفقترین کارآفرینان جهان
استادان رشد (که در سال ۲۰۲۱ منتشر شده است) بخشی از آن حکایتهای جذاب، و بخش دیگر راهنمای نحوه کار برای کارآفرینانی است که در حال آماده شدن برای عرضه محصول خود یا افزایش مقیاس شرکت خود هستند. با موردکاوی و داستانهای پشت سر برخی از بزرگترین شرکتهای جهان، اصولی را میسازد که پشت افزایش موفقیتآمیز بزرگ شدن آنها هستند.
این کتاب برای کارآفرینان مختلف، سرمایهگذارانی که به جستوجوی مقیاسپذیری نوکسبوکارشان هستند، و رهبرانی که پیگیر هستند تا شرکتشان رشد کند.
رید هافمن بنیانگذار لینکدین و مربی نوکسبوکاری است که دست در موفقیت شرکتهای متعددی مانند ایربیانبی، پیپال، و فیسبوک داشته است. او نویسنده مقیاسپذیری رعدآسا، نوکسبوکار شما، و اتحاد، و میزبان پادکست استادان مقیاسپذیری است.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ نکات الهامبخشی را از مبتکران مشهور جهان در مورد گسترش کسبوکار خود دریافت کنید.
شما ایدهای در میان میلیونها نفر دارید. اکنون فقط باید چند سرمایهگذار پیدا کنید تا محصول گمنام شما را به یک نام آشنا تبدیل کنند. خب، شما به دنبال یادگیری هستید که بنیانگذاران شرکتهایی مانند ایربیانبی، پیپال، فیسبوک و نتفلیکس چگونه این کار را انجام دادند – و همه چیز با دیدن «نه» به عنوان یک فرصت شروع میشود. استادان رشد
این خلاصهکتاب داستانهای موفقیت در زندگی واقعی را بررسی میکنند که اهمیت زمانبندی، رهبری، فرهنگ و توانایی سازگاری را برجسته میکند. افزایش مقیاسپذیری یک نوکسبوکار میتواند یکی از هیجانانگیزترین ماجراهای زندگی یک کارآفرین باشد و یادگیری نحوه بهترین استفاده از موقعیتهای غیرقابلپیشبینی میتواند منجر به رشد و رضایت فوقالعاده شود. استادان رشد
در بخشهای این خلاصهکتاب یاد خواهید گرفت
- چرا داشتن یک ایده احمقانه ممکن است به این معنی باشد که شما به چیزی بزرگ رسیدهاید.
- چگونه نداشتن یک نه به پنج بهترین کارمندان نتفلیکس را به ارمغان میآورد. و
- چگونه توییتر از خاکستر یک بستر انتشار پادکست ظهور کرد.
هر «نه» سرمایهگذار را فرصتی برای بینش جدید در نظر بگیرید.
صدوچهلوهشت: این تعداد دفعاتی است که کاترین مینشو زمانی که به دنبال سرمایهگذار برای بستر شغلی آنلاینی بود که میخواست از زمین بازیش خارج شود، کلمه «نه» را شنید.
اما تنها با یک «بله»، مینشو ۲۸ میلیون دلار برای دِ میوس [The Muse] جمعآوری کرد که اکنون ۲۰۰ کارمند دارد و به ۱۰۰ میلیون کاربر خدمات ارائه میکند.
نکته اخلاقی داستان چیست؟ اجازه ندهید «نه» شما را عقب نگه دارد – حداقل در ۹۹ درصد مواقع.
گاهی اوقات، یک «نه» شما را به راهحلهای احتمالی راهنمایی میکند. به عنوان مثال، فرض کنید به دنبال بودجه برای زنجیرهای از سالنهای ورزشی کیک بوکسینگ در سراسر فلوریدا هستید. اولین سرمایهگذاری که به آن نزدیک میشوید میگوید: «نه، افراد مسن زیادی اینجا زندگی میکنند که این کار انجام شود». استادان رشد
این میتواند چندین چیز را به شما بگوید. شاید لازم باشد زمین بازی خود را اصلاح کنید – دفعه بعد، آماری را اضافه خواهید کرد که نشاندهنده علاقه روزافزون به عضویت در باشگاه در میان جمعیت بیش از ۶۰ نفر است. یا شاید باید مکان دیگری را در نظر بگیرید. یا ممکن است از این سرمایهگذار دور شوید زیرا با نگرش سنی آنها راحت نیستید. صرفنظر از این، «نه» فرصتی برای دریافت بازخورد و تنظیم رویکردتان است.
به اینکه چه کسی به شما «نه» میگوید توجه کنید. آیا والدین مهربانی است که نمیخواهد شما آسیب ببینید؟ یا همسری که نمیخواهد قایق مالی خانواده شما غرق شود؟ این امتناعها بیشتر به روابط شما مربوط میشود تا ایده شما.
همچنین مهم است که «نه کاذبانه» را که توسط سرمایهگذارانی که مایل به صرف زمان، تحقیق یا تخیل هستند نادیده بگیرید. اما «نه صادقانه» کسی که به عقیده و خرد او احترام میگذارید را با دقت در نظر بگیرید.
بهترین نوع «نه»، «نه» واکنشی است که یک اتاق را قطبی میکند و آن را بین افرادی تقسیم میکند که میگویند: «این مضحکترین ایدهای است که تا به حال شنیدهام!» و کسانی که میگویند، «این خیلی دیوانهکننده است؛ البته اگر کار کند!» استادان رشد
این سناریو به شما میگوید که درگیر چیزی هستید که آنقدر بدیع است که هیچ کس حتی نمیداند در مورد آن چه فکری باید کند. در حالی که دشواری برخورد با یک ایده غیرمتعارف، به این معناست که احتمالاً شما اولین کسی هستید که این ایده را امتحان میکنید. و اولین بودن در مقیاسپذیری چیزی که هیچ کس قبلاً ندیده است، نقطه شگفتانگیز و هیجانانگیزی است!
پرورش فرهنگ صحیح شرکت برای گسترش نوکسبوکار شما بسیار مهم است.
بنابراین به محض اینکه بودجه در دسترس است، میتوانید شروع به افزایش مقیاسپذیری کنید – درست است؟
نه کاملاً. در عوض، زمانی که یک گروه کوچک وفادار – حتی متعصب – از کاربران دارید، از آن مرحله شروع کنید. طرفداران اولیه و فوق منتقدان خود را پیدا کنید و برای یادگیری از بازخورد پرشور آنها وقت بگذارید. متوجه شوید که نردههای محافظ شما چیست، چه چیزی را تحمل میکنید، و چه کسانی را باید در نظر بگیرید – از جمله بزرگان صنعت و سازمانهای دولتی. هنگامی که مقیاسپذیری را افزایش دادید، افزایش عمق یا تغییر مسیر دشوار خواهد بود. استادان رشد
بازخورد صادقانه و دقیق میتواند شما را به ماهیت اینکه واقعاً به دنبال یک کسبوکار هستید راهنمایی کند. و ارتباط با آن هسته به شما در انجام وظیفه بعدی کمک میکند: توسعه فرهنگ شرکت شما.
به نظر میرسد کارمندان نتفلیکس یک کنسرت رشکبرانگیز دارند. آنها هیچ ساعت کاری یا خطمشی مرخصی مشخصی ندارند. نتفلیکس فرض میکند که افرادی که استخدام میکنند نیازی به محدودیتهای ۹ تا ۵ ندارند. تعطیلات با این دیدگاه تشویق میشود که متفکران خلاق حتی با الهام بیشتری باز خواهند گشت. این شرکت به وضوح نشان میدهد که آنها یک تیم هستند – البته یک تیم رقابتی و هدایتشونده.
واضح است که این ذهنیت برای غول استریمینگ کار میکند، اما این تصادفی نیست. محیط و دستاوردهای خلاقانه آن نتیجه یک فرآیند بسیار دشوار فرهنگسازی است – بیش از ۱۰۰ اسلاید ارزش دارد. فرهنگ نتفلیکس برای همه در اینترنت قابل دسترسی است. خودتان نگاهی بیندازید! استادان رشد
ایجاد این وضوح در همان ابتدا بسیار مهم است. هنگامی که یک فرهنگ خود را تثبیت کرد، خنثی کردن یا تغییر آن دشوار است. دریابید که ارزشهای اصلی شما چیست و همچنین نحوه برخورد با کارکنان و مشتریان خود را مشخص کنید. در صورت نیاز یک مانیفست بنویسید. سپس، افرادی را استخدام کنید که فرهنگ مورد نظر شما را خریداری کنند، زیرا این یک اثر موجدار خواهد بود: وقتی یک نفر را استخدام میکنید، شبکه آنها را نیز به دست خواهید آورد.
این بدان معنا نیست که شما باید یک گروه همگن را استخدام کنید – مهم است که به تنوع معنیدار متعهد باشید. همانطور که مجموعه متنوعی از افراد میتوانند از همان مجموعه ارزشهای اصلی قدردانی کنند، سرمایهگذاران اولیه شما نیز میتوانند قدردانی کنند. بنابراین سرمایهگذاران را به همان روشی انتخاب کنید که هم بنیانگذاران را در نظر میگیرید! این همان میزان تأثیر آنهاست.
وقتی فرهنگ به درستی انجام شود، میتواند محیط یک نوکسبوکار در حال رشد را همافزایی کند. این میتواند روحیه را افزایش دهد و به حلقهای بازخورد دهد که در آن کارکنان حتی سختتر کار میکنند – که به نوبه خود باعث میشود کسبوکار بهتر عمل کند و مشتریان بیشتری را جذب کند.
افزایش خیلی سریع میتواند مخاطرهآمیز باشد – اما حرکت خیلی آهسته میتواند شرکت شما را گرسنه نگه دارد.
طراح توری برچ میخواست در هفته مد فروشگاه خردهفروشی خود را در شهر نیویورک راهاندازی کند. او مشتریان، دوستان و خانواده، رسانهها و مجموعهای کاملاً جدید از لباسهای هیجانانگیز داشت. فقط یک مشکل وجود داشت. او هیچ دری برای باز کردن نداشت. در نارنجی روشنی که او سفارشی طراحی کرده بود، نرسیده بود. استادان رشد
او باید انتخاب میکرد. آیا او باید افتتاحیه را نگه دارد تا زمانی که همه چیز کامل شود، یا باید انباشتهها را از درگاه خالی به نمایش بگذارد؟
برچ گزینه دوم را انتخاب کرد. آن روز یک موفقیت خیرهکننده بود که نشاندهنده تمجیدهایی بود که نشان تجاری او به دست آورد.
انتخاب زمان راهاندازی ممکن است یکی از پیچیدهترین تصمیماتی باشد که یک کارآفرین باید بگیرد. خیلی زود بپرید و ممکن است مشتریان بالقوه را با عرضه یک محصول ناتمام و بینظیر که زمان کافی برای تکمیل پتانسیل خود را ندارد، از دست بدهید. اما بیش از حد طولانی صبر کنید، و شتاب متوقف میشود – باعث میشود مشتریان بالقوه در جاهای دیگر سرگردان شوند و رقبا از شما پیشی بگیرند.
کسبوکار در یک محیط ایستا انجام نمیشود. همه چیز هر دقیقه تغییر میکند. یک رهبر مؤثر این تغییرات را زیر نظر دارد تا بفهمد چه زمانی باید صبور بود و چه زمانی باید شتاب کرد. استادان واقعی این بازی میتوانند آنقدر سریع ضربه بزنند که به «سرعت فرار» دست یابند و رقبا را در غبار رها کنند. استادان رشد
تکنیک رشد سریع پیتر تیل، بنیانگذار پیپال، پرداخت ۱۰ دلار به مشتریان اولیه برای معرفی دیگران بود. تاکتیک تیل جواب داد، اما این نوع رشد سریع میتواند با قیمتی گزاف و با عواقب اغلب درهم و برهم همراه باشد.
در اولین موفقیت، به ندرت به صبح بعد فکر میکنید. ممکن است با آتشهای نسبتاً بزرگ از خواب بیدار شوید – اما بگذارید بسوزند. وقتی یک شرکت جوان و لاغر هستید، میتوانید زیرک هم باشید. توقف فقط شتاب شما را خفه میکند.
همانطور که گفته شد، همه آتشها برابر نیستند. باید اولویتبندی کنید که کدامیک توجه شما را به خود جلب میکند: هر مشکلی در محصول اصلی یا فرهنگ شرکت باید قبل از ارتقاء اداری جذاب باشد.
اگر مقیاسپذیری را افزایش دادید و فوراً با یک مشکل بزرگ روبرو شدید، از خود بپرسید که آیا این مشکل میتواند کسبوکارتان را نابود کند یا خیر. اگر احتمال قابلتوجهی وجود دارد، متوقف شوید و به آن توجه کنید. استادان رشد
هنگام افزایش مقیاسپذیری، به جای حرف زدن، به آنچه مشتریانتان انجام میدهند پاسخ دهید.
میدانید چگونه معلم انگلیسی شما همیشه میگفت نشان دهید، نه حرف بزنید؟ خب، پیروی از این توصیههای فرسوده میتواند به شما کمک کند تا در دنیای گسترش یک نوکسبوکار به شما کمک کند.
مارک زاکربرگ فیسبوک را منحصراً برای دانشجویان هاروارد ایجاد کرد. هنگامی که او اعلام کرد که آن را به دانشگاههای ییل، پرینستون و سایر دانشگاهها گسترش خواهد داد، کاربران اولیه ناراحتی خود را ابراز کردند – اما این مانع از استفاده و رشد آنها نشد.
اگرچه آنها گفتند که انحصارطلب هستند، اما کاربران فیسبوک در واقع تمایل بیشتری به ماندن در هنگام گسترش شبکه داشتند.
پس از پوشیدن لباسهای میشل اوباما، طراحان مد مدعی شدند که طراح جیسون وو را دوست داشتند. با این حال، جنیفر هایمن متوجه شد که مشتریانش هنگام انتخاب لباسهای طراح از سایتش، رنت دِ رانوی [Rent the Runway]، به سمت گروههای وو [Wu] گرایش پیدا نمیکنند. به نظر میرسد، طرحهای وو با نیازهای روزانه آنها مطابقت ندارد. هایمن این افشاگری را به وو برد و هر دو در نهایت در یک خط بسیار سودآور – و پوشیدنیتر – برای اجاره باند به نام «جیسون وو گری» همکاری کردند. استادان رشد
هایمن به همین جا بسنده نکرد. او متوجه شد که مشتریانش لباسی را برای یک مهمانی در شب شنبه کرایه میکنند، اما آن را تا صبح دوشنبه ادامه میدهند. آنها آن را دوباره با کت بلیزر برای کار میپوشیدند. این برای هایمن هزینه زیادی در تعمیر و تمیز کردن داشت – اما این یک فرصت نیز بود. هایمن به یک سرویس اشتراک روی آورد که به مشتریانش اجازه میداد چندین لباس را در یک زمان اجاره کنند و آنها را بچرخانند – و در نهایت، تجارت حتی بیشتر شد.
چگونه میتوانید بفهمید که مشتریان شما چه کار میکنند؟ بسیاری از بنیانگذاران گروههای متمرکز خود را تشکیل میدهند که آنها را به مشاهدات جالب و سودآور هدایت میکند. هنگامی که مریم نفیسی از شرکت لوازم التحریر سفارشی مینتد [Minted] متوجه شد که مردان امروزه بیشتر درگیر فرایند برنامهریزی عروسی هستند، شروع به ترکیب طرحهای کمتر آشکارای زنانه در پیشنهادهای خود کرد.
تماشای نحوه رفتار مشتریان و واکنش به رفتارهای آنها میتواند نتایج هیجانانگیزی به همراه داشته باشد. اما اگر با مانعی برخورد کنید که غیرقابل عبور به نظر میرسد چه؟ در بخش بعدی به آن خواهیم پرداخت. استادان رشد
اگر در حین افزایش مقیاسپذیری به مشکل برخوردید، به ایدهای بهتر بروید.
ایو ویلیامز در حال کار بر روی یک بستر انتشار پادکست به نام اودِو [Odeo] بود که خبر بدی دریافت کرد: رقیب غولپیکر آنها، اَپل، همین ایده را داشت. این نشان از ناقوس مرگ برای محصول او بود.
ویلیامز با دانستن اینکه شانس رشد نوکسبوکار خود برای تقابل با اَپل نزدیک به صفر است، به دفتر خود بازگشت. او تیمش را دور هم جمع کرد و یک جلسه هک رشد برگزار کرد – رویدادی که شرکتکنندگان را وادار میکند تا در یک جلسه طولانی، یک محصول یا راهحل جدید را توسعه دهند.
و ببینید، چیز جدیدی از این جلسه ظاهر شد: یک بستر پیام گروهی که بر بهروزرسانی وضعیت تمرکز داشت. سلام، توییتر.
انعطافپذیری کافی برای چرخش در زمانی که همه چیز غیرممکن میشود به طور کلی یک مهارت عالی در زندگی است. در کسبوکار توسعه نوکسبوکارها، ایدههای جدید میتواند جان تازهای به محصولات شکستخورده بدهد. همهگیری جهانی ویروس کرونا انگیزه نهایی برای شرکتها در هر اندازه برای یادگیری این مهارت بود. به نظر میرسد، زمان بحران فرصتی برای سازگاری و انعطافپذیری یشتر کردن یک شرکت است. استادان رشد
ایربیانبی مجبور شد به سرعت راههایی برای زنده ماندن پیدا کند، زمانی که سفر در طول همهگیری آسیب جدی دیده بود. در پاسخ به افرادی که از ساختمانهای اداری به دفاتر خانگی تغییر مکان میدهند، این شرکت به ارائه اقامت طولانیمدت برای افرادی که میخواهند از راه دور نقل مکان کنند و کار کنند، متمرکز شد. ایربیانبی همچنین اجزای جالبی را به اقامتها اضافه کرده است، مانند درسهای مجازی سالسا و تورهای جاذبههای محلی – یکی از ایربیانبی نیوزیلند با گزینهای برای گشت مجازی در مزرعه گوسفند محلی ارائه شده است.
گاهی اوقات، شما روی یک راهحل برای یک ایده تجاری کار میکنید، و در عوض آن راه حل به ایده کسبوکار خودش تبدیل میشود. اسنوبورد توبی لوتکه [Snowboarder Tobi Lütke] به دنبال راهی برای فروش اسنوبورد به صورت آنلاین بود – اما او نتوانست نرم افزار مناسبی برای راهاندازی شرکت خود پیدا کند. بنابراین لوتکه، که از جوانی با کد سر و کار داشت، در نهایت بستر خود را ایجاد کرد. شوپیفای [Shopify] اینگونه متولد شد. استادان رشد
چه در حال تغییر، انحراف یا راهاندازی مجدد کامل باشید، فرصتی برای چرخش در نهایت میتواند یک شرکت را به جلو سوق دهد. اما برای اینکه واقعاً این موفقیت را مهار کنید یا هر موفقیتی را به حداکثر پتانسیل خود برسانید، به یک عنصر جادویی نیاز دارید: رهبری.
برای توسعه موفقیتآمیز یک شرکت به رهبری خوب نیاز دارید.
زمانی که آنجلا آهرنتس پس از یک حرفه استراتوسفری به عنوان مدیرعامل باربری برای کار در اپل رفت، انتقال سختی بود. همه چیز متفاوت بود. او از مد به فناوری، از انگلستان به آمریکا رفته بود – و ناگهان رئیس ۷۰ هزار نفر شد.
آهرنتس میدانست که باید دیدگاه خود را به همه کارمندان جدید خود منتقل کند. اما، بهعنوان والدین سه نوجوان، میدانست که کارمندان جوان اَپل بعید است که ایمیلهای طولانی را بخوانند. بنابراین او یک ویدیوی سه دقیقهای آیفون ساخت که طبیعی و واقعی بود. او حتی یک تماس تلفنی دخترش را ویرایش نکرد.
شروع عالی این ویدیو به حدی بود که او به مدت چهار سال هر هفته یکی از آنها را میساخت، بدون توجه به اینکه در کجای دنیا قرار داشت.
هنگامی که شرکت شما به طور ناگهانی رشد میکند، تقریباً مانند این است که اکنون در یک شرکت جدید و بزرگتر هستید – دقیقاً شبیه تغییر ٰآهرنتس ٰٰبه اپل. همه چیز تغییر میکند. برای الهام بخشیدن به کارمندان، مهم است که هدف و انگیزه ثابتی داشته باشید.
برای انجام این کار به خوبی، به مهربانی، خرد، و وضوح دید نیاز دارید. به این معنی که مایل به گوش دادن، یادگیری و دریافت نصیحت هستید – حتی از کسانی که در موقعیتهای پایینتر از شما هستند. همچنین به معنای توانایی پذیرش انتقاد سازنده است. گاهی اوقات، این میتواند به معنای تشویق دیدگاههای مخالف باشد. بن چستنات، بنیانگذار میلچیمپ، خاطرنشان میکند که نوکسبوکارها مانند کشتیهای دزدان دریایی هستند – اما زمانی که مقیاسپذیری داشته باشند، فرهنگ اصلاحات لازم را انجام میدهد. از دزدی دریایی به نیروی دریایی میرود، با هجوم قوانین، مسئولیتپذیری و رفتار خوب.
هنگام استخدام کارکنان جدید، ماریسا مایر – کارمند شماره ۲۰ گوگل – با مدرک امبیای با تجربه زیاد استخدام نکرد. درعوض، او یک جوان ۲۳ ساله باهوش را استخدام میکند و به آنها مجموعه عظیمی میدهد. مانند تمام جیمیل. همانطورکه آنها با بخش خود راحت میشدند، او از آنها میخواست که به بخش دیگری تغییر کنند و آنها را برای یادگیری چیزهای جدید به چالش بکشد. این حرکت رهبری جسورانه فقط به مایر یک تیم مدیریتی زیرک و آموزش دیده نداد. همچنین منجر به سونامی ایدههای جدیدی شد که از همافزایی گروهی از افراد باهوش پدید آمد که در معرض چندین روش انجام کارها قرار گرفتند.
رهبری مایر نتایج بسیار خوبی برای گوگل و برای جهان به همراه داشت. زیرا بسیاری از این کارمندان شرکتهای خود را راهاندازی کردند. در بهترین شرایط، رهبری عالی به طور طبیعی به جنبه نهایی افزایش مقیاسپذیری سرازیر میشود: اجرای خوب.
هرچه کسبوکار شما بزرگتر شود، تأثیر بیشتری بر جامعه خواهید داشت.
هوارد شولتز هفت ساله بود که از مدرسه به خانه آمد و پدرش را دید که در رختخواب دراز کشیده و از لگن تا مچ پا گچ گرفته شده بود. کهنه سرباز جنگ جهانی دوم در حین کار دچار حادثه شده بود. و اکنون بیحرکت بود. هم از نظر جسمی و هم از نظر مالی – او مطلقاً هیچ پوشش پزشکی، مزایا یا محافظتی نداشت.
چند دهه بعد، زمانی که شولتز صاحب یک فرایند قهوهخوری کوچک به نام استارباکس شد، تصمیمی مهم گرفت. او شرکتی را ایجاد میکرد که از کارمندانش مراقبت میکرد، حتی قبل از اینکه سود واقعی به دست آورد. استارباکس به اولین شرکتی در آمریکا تبدیل شد که به هر کارمند – حتی کارگران پارهوقت – بیمه درمانی جامع داد.
گاهی اوقات، کار یک شرکت این است که یک اسب تروا باشد. به عبارت دیگر، یک شرکت میتواند یک مأموریت رو به جلو انجام دهد. و این مأموریت ممکن است بسیار بیشتر از کسب درآمد باشد.
هر چه کسبوکار شما بزرگتر باشد، تاثیر بیشتری میتوانید داشته باشید. شما میتوانید کل جوامع و مناطق را شکل دهید. و کارهای خوبی که انجام میدهید میتواند دوباره به سمت شما بازگردد. زمانی که شولتز در تلاش بود در چین گسترش یابد، برای او سخت بود که کارگران را حفظ کند. او متوجه شد که تا حدودی به دلیل جایگاه پایینی است که به باریستا بودن در فرهنگ مربوط میشود. بنابراین او تعطیلات آخر هفته والدینی را ترتیب داد و با پرواز والدین از شهرها و روستاهای دورافتاده فرایند و مزایای آن را مشاهده کرد. نه تنها خانوادههای شادی را به ارمغان آورد، بلکه این حسن نیت کمک بزرگی به کاهش جابجایی کارگران کرد.
گاهی اوقات، افزایش مقیاسپذیری به شما این امکان را میدهد که نیازی را در جامعه برطرف کنید. کار فرانکلین لئونارد خواندن فیلمنامه برای شرکت سازنده لئوناردو دی کاپریو، اپین وی [Appian Way] بود. او که از اینکه تنها تعداد انگشتشماری در این فرایند به جلو حرکت کردند، ناامید شده بود. یک تماس ناشناس برای فیلمنامههای خوب که تبدیل به فیلم نمیشدند و فهرست را منتشر کرد. لئونارد شغل خود را از دست داد. اما «فهرست سیاه» رسمی او به بسیاری از فیلمسازان مستقل کمک کرد تا پروژههای خود را تکمیل کنند.
افزایش مقیاسپذیری، کارآفرینان موفق را در موقعیتی قرار میدهد که میتوانند کارهای خوبی انجام دهند. رابرت دی اسمیت، مدیر عامل ویستا اکیوتی پارتنر [Vista Equity Partners]، بخت خوب خود را به دوران کودکیاش برمیگرداند. در آن زمان، دنور به تازگی حذف شده بود. سیستم اتوبوسرانی آن به این معنی بود که او در مدرسه بهتری در سراسر شهر شرکت میکرد. در سال ۲۰۱۹، اسمیت تصمیم گرفت شانس خود را به جلو بپردازد. پس از ایراد سخنرانی آغازین در مورهاوس، کالج تاریخی سیاهپوستان، او اعلام کرد که بدهی دانشجویان را در آنجا پرداخت خواهد کرد. گسترش کسبوکار به او اجازه داد تا زندگی صدها فارغالتحصیل را به طور مؤثر افزایش دهد. مقیاسپذیری
خلاصه نهایی
افزایش مقیاسپذیری میتواند یک زمان هیجانانگیز و پرماجرا در زندگی یک شرکت جوان باشد. اما میتواند چالشبرانگیز نیز باشد. با ایجاد فرهنگ مثبت تحت رهبری درخشان، یک نوکسبوکار میتواند از گمنامی به یک نامآشنا تبدیل شود.
مشق تغییر
تجربه یازده ستاره را تصور کنید.
برای طوفان فکری بهترین تکرار مطلق از محصول یا خدمات خود، به این فکر کنید که نسخه یازده ستاره آن ممکن است چه باشد. یعنی چیزی فراتر از بهترین. برای مثال، یک هتلدار ممکن است تصور کند که مهمانان را با ماشینهای عتیقه میبرد. یا با یک کوارتت زهی ملاقات میکند. اکنون از آن نقطه به عقب برگردید تا زمانی که نقطه شیرین، غیرممکن و بهتر از تصور قبلی را پیدا کنید.
این کتاب را میتوانید از سایت آمازون تهیه کنید.