یک راه کاملاً بنیادی برای ایجاد تفاوت
انجام بهتر کار خیرخواهانه (که در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است) راهنمای ایجاد بیشترین تأثیر مثبت از طریق کمکهای خیرخواهانه است. در بررسی بسیاری از باورهای غلط رایج در مورد بخشش مؤثر، این کتاب تمام ابزارهایی را که برای ایجاد واقعی تغییر نیاز دارید در اختیار شما قرار میدهد.
ویلیام مک آاسکیل دانشیار فلسفه در دانشگاه آکسفورد و همچنین بنیانگذار مؤسسات خیریه گیوینگ وات وی کن [Giving What We Can] و ۸۰.۰۰۰ است. سازمانهای وی در نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، در تِد [TED] و انپیآر [NPR]، و رسانههای متعدد دیگر حضور داشتهاند.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ تأثیر خیرخواهانه خود را به حداکثر برسانید.
آیا شما به امور خیریه کمک مالی میکنید؟ بسیاری از افراد، به طور افتضاح این کار را میکنند و به همین دلیل است که مؤسسات خیریه از ایاسپیسیای [ASPCA] تا اوایکسافایام [OXFAM] بودجه خود را بهتر از گذشته دریافت میکنند.
اما آیا کمکهای مالی شما مؤثر است؟ احتمالاً تصوری ندارید. عمل خیرخواهانه واقعی همان چیزی است که به آن اهمیت میدهیم، اما به محض تحویل وجه نقد خود، به سختی هرکدام از ما اتفاقات را دنبال میکنیم. و این منجر به یک بخش خیریه نسبتاً ناکارآمد شده است، دادن پول در حوزههایی فراتر از بودجهی مشخصشده، یا برای افرادی که به هیچ کمکی نیاز ندارند، هدر رفتن منابع مالی است.
این خلاصهکتاب توضیح میدهد که چگونه میتوانیم کمکهای مالی خود را در جهات بهتری پرداخت کنیم تا به منابع و کسانی که واقعاً بیشترین نیاز را دارند کمک کند. با پیروی از چند اصل ساده، بیشترین شانس را دارید که دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنید.
در این خلاصهکتاب، کشف خواهید کرد
- کدام قانون ریاضی در مورد خیرات صدقهای اعمال میشود؛
- چرا ممکن است فِیرترید بیش از منافع خود آسیب برساند؛ و
- چرا وقتی مدیران عامل خیریه حقوق زیادی میگیرند، نباید زیاد به آنها اهمیت دهیم.
هنگام پرداخت پول به امور خیریه باید در جایی ببخشید که انتظار دارید تأثیر شما بیشتر باشد.
با این همه راه برای پرداخت به امور خیریه و مشکلات زیادی که نیاز به توجه دارند، چگونه تصمیم میگیرید کجا پرداخت کنید؟
پاسخ در این فرمول ساده نهفته است: چند نفر از کمکهای خیرخواهانه شما و تا چه میزان بهرهمند میشوند؟
هیچ کس منابع نامحدود ندارد؛ بنابراین اگر به هدف یک شخص کمک مالی کنید، شخص دیگری همیشه ضرر میکند. با دانستن این مسئله، شما باید انتخابی را انجام دهید که تأثیر اهداء شما را به حداکثر برساند. انجام بهتر کار خیرخواهانه
همین تفکر باعث شد که زمان دکتر جیمز اوربینسکی با صلیب سرخ در طول نسلکشی رواندا قابل کنترل شود. اوربینسکی بیماران زیادی برای مدیریت داشت و مجبور بود بین آنها اولویت قرار دهد.
بنابراین، او یک سیستم ایجاد کرد: او اعداد «۱»، «۲» یا «۳» را بر روی پیشانی بیماران خود نوشت. «۱» به معنای «درمان فوری»، «۲» به معنای «درمان در عرض ۲۴ ساعت» و «۳» به معنای «غیرقابلجبران» است. با استفاده از این سیستم، اوربینسکی با استفاده بهینه از منابع محدود خود، توانست افراد بیشتری را نجات دهد، حتی اگر این بدان معنی بود تا مجبور شود برخی از بیماران را برای مرگ ترک کند.
گاهی اوقات یک کار خیرخواهانه بهترین انتخاب خواهد بود زیرا این شانس را دارد که تأثیر زیادی بگذارد، حتی اگر این شانس کم باشد. برای تعیین اینکه آیا این روش صحیح است یا خیر، ابتدا باید مقدار مورد انتظار انتخابها را مقایسه کنید.
شما مقدار مورد انتظار را با ضرب مقدار یک نتیجه در احتمال آن محاسبه میکنید. به عنوان مثال، اگر کمک مالی شما ۵۰ درصد نجات ۳.۰۰۰ جان انسان باشد، ارزش پیشبینی شده آن ۱.۵۰۰ زندگی پسانداز شده است.
اگر برنامهریزان مدیریت حوادث در نیروگاه برق فوکوشیما از مفهوم ارزش مورد انتظار استفاده میکردند، میتوانستند از فاجعه غمانگیز سال ۲۰۱۱ جلوگیری کنند. انجام بهتر کار خیرخواهانه
این احتمال بسیار کمی برای فاجعه بزرگی داشت – آنقدر کم که برنامهریزان خطر را کاملاً نادیده گرفتند. با این حال، خسارت مورد انتظار بسیار زیاد بود. پس از حادثه سال ۲۰۱۱، حدود ۱.۶۰۰ نفر جان خود را از دست دادند.
با توجه به قانون کاهش بازده، به دلایلی که قبلاً مقدار زیادی دریافت کردهاند نپردازید.
به نظر میرسد سازمانهای خیریه مانند صندوقهای امدادرسانی در برابر حوادث به همهی کمکهایی نیاز دارند که میتوانند داشته باشند. پر واضح است که این مطلب درست است؟ پول بیشتر مطمئناً مساوی با کمک بیشتر است؟ با این حال، لزوماً اینطور نیست.
بخشش خیرخواهانه، مانند اکثر تلاشهای اقتصادی دیگر، منوط به قانون بازده کمتری است که میگوید هرچه مقدار بیشتری را اضافه کنید، اختلاف هر یک از افزودههای جدید کمتر خواهد بود. انجام بهتر کار خیرخواهانه
برای نشان دادن این، تصور کنید که بیخانمان شدهاید، هیچ ژاکت ندارید و زمستان به سرعت نزدیک میشود. یک ژاکت میتواند تغییر بزرگی در زندگیتان ایجاد کند: ممکن است شما را از هیپوترمی نجات دهد!
اگر در حال حاضر چند ژاکت قدیمی دارید، ممکن است یک لباس جدید شما را کمی گرم نگه دارد. بدون شک تفاوتی در زندگی شما ایجاد میکند، اما احتمالاً نجاتدهنده زندگی نخواهد بود.
و اگر از قبل ژاکتهای بیشماری دارید، یک ژاکت اضافی فقط چیز اضافی است که باید با خود بکشید. این اصلاً تفاوت کمی در کیفیت زندگیتان ایجاد خواهد کرد.
همین امر در مورد کمکهای خیرخواهانه صدق میکند، جایی که هر دلار اضافی تفاوت کمتری نسبت به دلار قبلی دارد.
در حالی که کمک مالی صد دلاری شما فقط افت یک سطل برای هدفی بیش از حد بودجه است، اما برای هدفی با کمبود بودجه یا نادیده گرفته شده تفاوت زیادی ایجاد خواهد کرد.
امدادرسانی در برابر بلایا نوعی کمک خیرخواهانه است که تمایل به تبلیغات گسترده دارد و کمکهای مالی بسیاری را به خود جلب میکند. به عنوان مثال، برای هر شخصی که در زلزله ۲۰۱۱ ژاپن جان خود را از دست داد، سازمانهای امدادی ۳۳۰ هزار دلار کمک مالی دریافت کردند.
به عبارت دیگر، کمک به حوادث طبیعی بیش از حد هزینه میشود. با توجه به قانون کاهش بازده، کمک به سازمانهای امدادرسانی در حوادث تفاوت زیادی ایجاد نخواهد کرد. انجام بهتر کار خیرخواهانه
از طرف دیگر، علل جاری مرتبط با فقر، به طور معمول نادیده گرفته میشوند. به ازای هر مرگ مربوط به فقر، سازمانهای امدادی فقط ۱۵.۰۰۰ دلار دریافت میکنند. اگر بخواهید آنچه را که قصد داشتید به سازمانهای امدادرسانی در برابر حوادث بدل کنید، بردارید و در عوض آن را به اهداف مربوط به فقر مانند مبارزه با مالاریا بپردازید، پول شما خیلی مؤثرتر میشود.
ایجاد بیشترین تأثیر به معنای فهمیدن جایی است که میتوانید بیشترین تفاوت را ایجاد کنید.
بسیاری از جوانان برای ساخت بیمارستان و مدارس به کشورهای در حال توسعه سفر میکنند و بیشتر ما فکر میکنیم که این دلیل بسیار خوبی است. از این گذشته، اگر میخواهیم کارهای خوبی انجام دهیم، آیا بهتر نیست که به جای صرف پول، وقت خود را ارائه دهیم؟ مستقیماً برای یک سازمان کار کنیم؟ لازم نیست.
هنگام ارزیابی اینکه چه مقدار از مشارکت شما در واقع انجام میشود، باید با استفاده از یک عمل علمی به نام «ارزیابی خلاف واقع» به «آنچه در غیر این صورت اتفاق میافتاد» فکر کنید.
برای نشان دادن این مسئله، تصور کنید مردی در حال خفگی در حال مرگ است. هیچ کس دیگری در اطراف نیست، بنابراین شما میدوید تا مانور هایملیخ را بر روی او انجام دهید. در حالی که موفق میشوید گلو را پاک کنید و جان او را نجات دهید، بیتجربگی شما در کمکهای اولیه آکوردهای صوتی آسیبدیده برای همیشه در او ایجاد کرده است.
اما در غیر این صورت چه اتفاقی میافتاد؟ او احتمالاً میمرد، بنابراین کار شما علیرغم پیامدهای منفی ناخواسته، در نهایت خوب بود.
در عوض تصور کنید که یک پیراپزشک آموزشدیده در محل حادثه حضور دارد، اما شما میخواهید احساس یک قهرمان بودن داشته باشید، و مداخله کردید، و دوباره جان این مرد را نجات دادید اما به صدای او به طور دائمی آسیب زدید.
در غیر این صورت چه اتفاقی میافتاد؟ بهیار میتوانست جان او را نجات دهد بدون اینکه به او آسیب دائمی برساند. در این حالت، کار شما خیلی خوب نبود.
اگر میخواهید بیشترین تأثیر را داشته باشید، باید مهارت لازم برای این کار را افزایش دهید – عجله به آفریقا برای ساخت مدارس بیفایده است اگر اولین نکته در مورد ساختمان را نمیدانید. با این حال، ممکن است یک سازنده محلی وجود داشته باشد که بتواند مدرسه را با پول خیّری بسازد، بنابراین به اقتصاد به طور کلی کمک میکند. ارزش این را دارد که وقتی به همه انتخابهای شغلی فکر میکنید، این نکته را در ذهن داشته باشید. از خود بپرسید: آیا کاری که من انجام میدهم میتواند توسط شخص دیگری بهتر انجام شود؟
اگر پاسخ «بله» است، گزینهی بهتر ممکن است دنبال کردن یک شغل پردرآمد متناسب با مهارتهای شما باشد – شاید حتی به عنوان یک بانکدار یا یک کارگزار سهام – برای جایگزینی اقدام مستقیم با امکان کمکهای کلان مالی. به این ترتیب، شما میتوانید «درآمد کسب کنید»، اصلی که در بخش بعدی به آن خواهیم پرداخت.
اکنون که ابزار نظری لازم برای گرفتن بهترین تصمیمات خیرخواهانه را در اختیار دارید، بخش بعدی یادداشت نشان میدهد که چگونه میتوان از این ابزار در موقعیتهای زندگی واقعی استفاده کرد.
کار در یک سازمان غیردولتی یا «پیروی از علاقهی خود» ممکن است بهترین انتخاب شغلی نباشد.
چگونه شغلی را انتخاب میکنید که بیشترین تأثیر مثبت را در جهان داشته باشد؟ در اینجا چند نکته آسان برای تحقق آن آورده شده است.
یکی از راهها «کسب درآمد» است. به عنوان مثال، فرض کنید شما یک پزشک هستید و باید بین کار در یک سازمان غیردولتی یا تخصص در آنکولوژی یکی را انتخاب کنید. کار در یک سازمان غیردولتی به شما امکان تأثیر مستقیم بر زندگی مردم را میدهد، اما اگر راه دیگری را انتخاب کنید چه اتفاقی میافتد؟
به احتمال زیاد، شخص دیگری همان کار را در سازمان غیردولتی انجام داده و حتی ممکن است کار بهتری نیز انجام داده باشد. گرچه یک تخصص در آنکولوژی، با حقوق بالا، شما را قادر میسازد بخشی از درآمد قابل توجه خود را به مؤسسات خیریه مؤثر اهدا کنید.
اما اگر شغل خود را در سازمان غیردولتی بر عهده گرفتید چه میکنید؟ شخص دیگری شغل انکولوژی را بر عهده میگرفت، اما ممکن است تمایل کمتری برای کمک به امور خیریه داشته باشد. انجام بهتر کار خیرخواهانه
یک شغل پردرآمد این فرصت را به شما میدهد که با اهدای مبالغ کلان در حالی که هنوز حقوق راحتی دارید، تفاوت ایجاد کنید.
دوم، در مورد مشاغل، به جای «پیروی از علاقهی خود» به «تناسب شخصی» فکر کنید. هدف اطمینان از درآمد مداوم طولانی است که بخشی از آن را به امور خیریه اهدا خواهید کرد.
مشاغل با انگیزه و اشتیاق خودتان، سختترین شرایط برای ورود را دارند. به عنوان مثال، در موسیقی و ورزش، فقط تعداد کمی از افراد با استعداد (یا خوششانس) زندگی پایدار دارند. به عنوان مثال، در ایالات متحده کمتر از یک هزار ورزشکار دانشگاهی یک نفر وارد ورزشهای حرفهای میشوند.
علاوه بر این، علایق با گذشت زمان تغییر میکنند. به این فکر کنید: آیا امروز همان علاقههای ده سال پیش را دارید؟
یافتن یک «تناسب شخصی» خوب به معنای در نظر گرفتن میزان کار به شما استقلال، تنوع و احساس تکامل میدهد. به عنوان مثال، نجاری به دلیل کمک به یک محصول ملموس و تکمیلشده، حس بالایی از اتمام را ارائه میدهد.
کاری که یک خیریه در واقع انجام میدهد بسیار مهمتر از هزینهای است که برای هزینههای اداری و حقوق صرف میکند.
هنگامی که افراد تصمیم میگیرند که کجا یک کمک خیرخواهانه انجام دهند. آنها اغلب هزینههای بالای مؤسسه خیریه (به ویژه پرداخت هزینههای اجرایی) را بررسی میکنند تا ببینند آیا پول به افراد نیازمند میرسد یا به جیب مدیران ثروتمند میرود.
چاریتی نویگیتور [Charity Navigator]، قدیمیترین و محبوبترین ارزیاب خیریه (با ۶.۲ میلیون بازدید در سال ۲۰۱۲)، مؤسسات خیریه را بر اساس میزان کمکهای مالی مستقیم آنها به برنامههای اصلی خود، رتبهبندی میکند.
اما این روش گمراهکننده است. زیرا از هزینههای سربار و هزینههای مشابه در مورد یک مؤسسه خیریه چیز زیادی به ما نمیگوید.
تصور کنید خیریهای تأسیس کردهاید که خاویار بانکداران گرسنه را تأمین میکند. تنها ۰.۱ درصد از کمکهای مالی صرف هزینههای سربار میشود و مابقی به خرید و تحویل خاویار اختصاص مییابد. با توجه به اینکه مدیرعامل سخاوتمندی هستید، هیچ حقوقی نیز دریافت نمیکنید.
طبق گفته سازمانهایی مانند چاریتی نویگیتور، مؤسسه خیریه شما دارای یک رتبه برتر است.
نحوه تخصیص پول مهم نیست. این کاری است که خیریه در واقع انجام میدهد – تأثیر آن – است که تعیین میکند آیا لیاقت پول ما را دارد.
به عنوان مثال، مؤسسه خیریه توسعهی رسانهی جهانی [Development Media International-DMI] را در نظر بگیرید. آنها ۴۴ درصد از کمکهای مالی خود را هزینههای اضافی میکنند. بنابراین اگر این تنها چیزی است که شما به آن اهمیت میدهید، احتمالاً کمک مالی شما را دریافت نخواهند کرد. انجام بهتر کار خیرخواهانه
با این حال، این هزینه برای اجرای یک کمپین رسانهای میلیون دلاری مورد استفاده قرار میگیرد که باعث ارتقاء آموزش بهداشت در یک کشور خاص میشود.
به عنوان مثال، اسهال سالانه ۷۶۰.۰۰۰ کودک را در کشورهای در حال توسعه میکشد. و در صورت آموزش افراد برای رعایت بهداشت بهتر، میتوان به راحتی با آنها مقابله کرد.
مؤسسات خیریهای مانند دیامآی [DMI] علیرغم هزینههای سربار بالا بسیار سودمند هستند و ارزش سرمایهگذاری را دارند.
غالباً، اقدامات خیرخواهانه با نیت خیرخواهانه میتواند نتیجه عکس داشته باشد.
کمپینهای مردمی باعث شدهاند که باور کنیم نباید «کالاهای عرقفروشی» بخریم. و باید قهوه فِیرترید [Fairtrade] را بخریم. این یک اشتباه است، و در اینجا دلیل آن وجود دارد.
فروشگاههای عرقفروشی در واقع یک فقیر برای فقیرترین فقرا است. به یاد داشته باشید، ما باید بپرسیم: در غیر این صورت، اگر شركتهای فروش عرق وجود نداشت، چه اتفاقی میافتاد؟
در کشورهای در حال توسعه، طبیعت طاقتفرسا و خستهکننده و دستمزد پایین کار در کارخانه نسبت به مشاغل کشاورزی با درآمد کم و شکننده ترجیح داده میشود که در زیر آفتاب سوزان قرار دارند.
به عنوان مثال، بسیاری از بولیویاییها به منظور جلب حقوق بیشتر در فروشگاههای عرقفروشی، به طور غیرقانونی به کشور برزیل مهاجرت میکنند و خطر اخراج را دارند. یک کارگر عرقفروشی در برزیل به طور متوسط حدود ۲.۰۰۰ دلار در سال است که به طور قابل توجهی بیشتر از متوسط ۶۰۰ دلار در سال بولیویاییها است که معمولاً در کشاورزی یا معدن کار میکنند.
با وجود این، بسیاری از مردم ترجیح میدهند هزینه بیشتری برای کالاهای فِیرترید بپردازند و به طور کلی از محصولات تولید شده توسط کارگران عرقفروشی پرهیز کنند.
در واقع، به نظر میرسد که فِیرترید قصد نجیبی دارد. به عنوان مثال، این قیمت تولیدکنندگان را به ازای هر پوند قهوه ۱.۴ دلار تضمین میکند، که در تئوری دستمزد بهتر برای همه را تضمین میکند.
اما باید تأثیر واقعی خرید کالاهای فِیرترید را در نظر بگیریم. معمولاً فقیرترین کشورها – کشورهایی که مطابق قانون کاهش بازده بیشتر از پول فِیرترید بهرهمند میشوند. در واقع نمیتوانند از استانداردهای دشوار تعیین شده برای شرکت فِیرترید برخوردار شوند. در نتیجه، آنها هیچ چیز به دست نمیآورند. انجام بهتر کار خیرخواهانه
بیشتر تولید قهوهی فِیرترید از کشورهایی مانند مکزیک و کاستاریکا حاصل میشود. که ده برابر ثروتمندتر از کشورهایی هستند که بیشترین سود را از این طریق میگیرند، مانند اتیوپی.
علاوه بر این، تنها بخش کمی از قیمت اضافی محصولات فِیرترید در واقع به تولیدکنندگان میرسد. دکتر پیتر گریفیتس، مشاور اقتصادی بانک جهانی، تخمین میزند که این تعداد فقط یک درصد از قیمت اضافی باشد.
به طور خلاصه، باید سعی کنید همیشه توجه داشته باشید که تفاوتی که فکر میکنید با امور خیریه ایجاد خواهید کرد، ممکن است در واقعیت منعکس نشود.
خلاصه نهایی
بعضی اوقات اقدامات خیرخواهانه ما، با حسن نیت انجام میشود. اما عواقب بسیار بدتری از آنچه تصور میکنیم، دارد. برای استفاده بیشتر از کمکهای خیرخواهانه خود، باید منطقی و انتقادی بیندیشیم. نه تنها در مورد اینکه به چه کسی میبخشیم و چگونه میبخشیم. بلکه در مورد چگونگی استفاده از این پول نیز فکر کنیم.
مشق تغییر
عادت به خیرخواهی
یکی از راههای ایجاد سهولت در دنیا ایجاد پرداخت خیرخواهانهی منظم در زندگی است. هنگامی که چند مؤسسه خیریه پیدا کردید که میدانید کمک شما یک تفاوت واقعی و اساسی ایجاد میکند. یک برنامهی پرداخت ماهیانه تنظیم کنید و ده درصد از درآمد خود را به آن مؤسسات خیریه اهدا کنید. انجام بهتر کار خیرخواهانه
این کتاب را میتوانید از سایت آمازون تهیه کنید.
[newsletter_signup_form id=1]