درسهای آزادی از دفتر خاطرات یک بیمارستان
بیماری ما (۲۰۲۰) بررسی میکند که چرا سامانه مراقبتهای بهداشتی آمریکا نه تنها قادر به حفظ سلامتی افراد نیست. بلکه آزادی آنها را نیز سلب میکند. این کاستیهای سامانه فعلی، پیامدهای وخیمی دارد. و علت اینکه سایر کشورها به همین سرنوشت دچار نمیشوند.
تیموتی اسنایدر نویسنده و دانشگاهی برنده جایزهست که بر تاریخ اروپای مرکزی و شرقی تمرکز دارد. کارهای او به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شدهست و حتی از یک اپرا، یک آهنگ رپ و هنر الهام میگیرد.
این کتاب چهچیزی برای من دارد؟ کشف کنید که چرا سیستم پزشکی آمریکا حقوق مردم را نفی میکند
آمریکا مدتهاست که خودش را به عنوان مظهر آزادی معرفی میکند. از عهد وفاداری تا مجسمه آزادی، خودش را طرفدار مردمسالاری میداند، ملتی که در آن هر شهروند در استفاده از حقوقش آزادست. بیماری
اما، آزادی بدون سلامتی معنایی ندارد. اگر بیمار باشید، نمیتوانید زندگی مثمر ثمری داشته باشید. و سامانه پزشکی آمریکا در حفظ سلامتی شهروندانش کوتاهی میکند. اما لازم نیست اینگونه باشد. این یادداشت نشان میدهد که تفاوت سامانه آمریکایی با سایر کشورها چیست و چه عواملی باید تغییر کند تا سرانجام مردم آن آزاد شوند.
سامانه مراقبتهای بهداشتی آمریکا در انجام وظیفهش کوتاهی میکند
۲۹ دسامبر ۲۰۱۹ تقریباً روزی بود که نویسنده، تیموتی اسنایدر درگذشت. درست پس از نیمهشب، وی در اورژانس بیمارستان نیو هیون بستری شد. او به سختی میتوانست حرکت کند. دستها و پاهایش گزگز شد و لرزشهای شدیدی داشت. او در آن زمان نمیدانست، اما کبد چربش باکتریهای عفونی را به جریان خون او منتقل میکرد. بیماری
۹ ساعت طول کشید تا کسی سوابق پزشکی اسنایدر را به درستی بخواند، تا چه رسد به اینکه آنها را با خودش به اورژانس بیاورد. آپاندیس اسنایدر دو هفته قبل در همان بیمارستان برداشته شده بود. جراح وی ضایعهای را در کبدش مشاهده کرده بود، اما موفق نشد تا به او بگوید. اگر پزشکان اورژانس زودتر فهمیده بودند، سریع و بیمعطلی تحت درمان قرار میگرفت. در عوض، آنها علائم وی را نادیده گرفتند و اظهار داشتند که حتی اگر هوشیاریش را هم از دست ندهد، به آنفلوآنزا مبتلاست. در نتیجه، او احتمالاً به علت سپسیس درگذشتهست.
امید به زندگی
با وجود ثروت کلان، آمریکا کشوری بیمارست. در سالهای اخیر، امید به زندگی در آمریکا برخلاف افزایش در بسیاری از کشورهای ثروتمند دیگر، کاهش یافتهست. طبق مطالعهای که توسط موودی آنالیتیکس [Moody’s Analytics] در سال ۲۰۱۹ انجام شد، آمریکاییهای هزارههای سوم قرارست جوانتر از والدین یا پدربزرگ و مادربزرگ خود بمیرند. حتی اگر آنها بیشتر برای مراقبتهای بهداشتی هزینه کنند. چیزی که خیلی اشتباهست. بیماری
دارو باید عمر افراد را افزایش دهد. در عوض، آمریکاییها میتوانند انتظار داشته باشند که به طور متوسط چهار سال کمتر از مردم کشورهای مشابه زندگی میکنند. حتی در کشورهای فقیرتر مانند باربادوس، کاستاریکا و شیلی نیز عمر بیشتری دارند. این کشورها پزشکان یا دانش بهتری ندارند. آنها از سامانههای بهداشتی بهتری برخوردار هستند که باعث افزایش طول عمر افراد میشود.
ویروس جدید کرونا، نقایص سیستماتیک در مراقبتهای بهداشتی آمریکا را برجسته میکند. در کشورهای ثروتمند دیگر، مانند آلمان و ژاپن، مردم تحت درمان بهتری قرار گرفتند. و دسترسی بیشتری به اطلاعات مربوط به ویروس داشتند و منجر به تلفات جانی کمتری شد. این کشورها بر سلامتی تمرکز داشتند. تمرکز آمریکا بر سود بود. بیماری
هنگامیکه اولویت یک دولت سلامتی نیست، مردم با هزینهشان زندگی میکنند. در آمریکا، کار با ویروس کرونا توسط دولت ۱۵۰,۰۰۰ جان انسان را تا ژوئن ۲۰۲۰ در معرض خطر قرار دادهست. یادداشت در آینده به چگونگی و دلیل این اتفاق میپردازد.
مردم وقتی رنج میبرند که دولتها به همه آنها خدمات بهداشتی ارائه نمیدهند
از مدتها قبل در سیاست به عنوان روشی برای غیرانسانیسازی دیگران از سیاست استفاده میشدهست. در دهه ۱۹۳۰، هیتلر رأیدهندگانش را به اتهام شیوع بیماری به آلمانیهای سالم، علیه مخالفان یهودی قرار داد. هنگامیکه آنها مجبور شدند بدون هیچگونه مراقبت پزشکی در محله یهودینشین زندگی کنند، بیمار شدند. سپس نازیها از بیماری خودشان بعنوان دلیل دیگری برای اعزام آنها به اردوگاههای کار اجباری استفاده کردند. بیماری
گولاگ استالین – آژانس ادارهکننده اردوگاههای بدنام کار اجباری وی – نظری مشابه داشت. زندانیان از نظر توانایی کار ارزیابی شدند. اگر مراقبتهای پزشکی به این معنی بود که زندانی میتواند به نیروی کار بازگردد، از آنها مراقبت میشود. اگر به نظر میرسید که آنها منبعی فرسوده هستند، آنها به راحتی به بیرون دروازهها ریخته میشوند تا بمیرند. سلامتی به عنوان چیزی که هر انسانی از آن حق برخوردارست دیده نمیشود. بلکه به عنوان چیزی که مقامات میتوانند انتخاب کنند که متناسب با دستور کار آنها باشد. بیماری
پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا با امضای اعلامیه جهانی حقوق بشر، اهمیت مراقبتهای بهداشتی را تأیید کرد. این قانون بیان میدارد که همه مردم حق دارند از منابع لازم و کافی، به معنای حق زندگی در سلامتی برخوردار باشند. و با این وجود، گرچه آمریکا به تهیه این سند کمک کرد، اما یک سامانه مراقبت بهداشتی جهانی وجود ندارد. بدان معنی که هرکسی که در آمریکا زندگی میکند نمیتواند خدمات درمانی مورد نیازش را تأمین کند. بیماری
فقر بیشتر
اما در صورت عدم دسترسی به مراقبتهای بهداشتی ارزانقیمت، فقط جوامع فقیرتر رنج میبرند. سیاستمداران مخالف مراقبتهای بهداشتی عمومی با کیفیت ادعا میکنند که این تنها مورد استفاده افراد ناشایست قرار خواهد گرفت. شهروندان برجسته چیزی را درخواست میکنند که برای مقابله با درد در خلوت لازم دارند و برای کمک ضعف نشان نمیدهند. در نتیجه، این شهروندان برای کنترل دردشان به قرص روی میآورند. که سوءاستفاده زیاد مواد افیونی در ایالتهای سیاسیزده را پشتیبانی میکند تا از رئیس جمهور دونالد ترامپ حمایت کنند. بیماری
در سامانهای مانند آمریكا كه پزشكان بیمارستانهای تجاری برای دیدن هر چه بیشتر بیماران تحت فشار قرار میگیرند، تجویز قرص به یك راهحل آسان تبدیل میشود. این رویکرد به شدت با سامانههای اروپایی در تضادست، جاییکه پزشکان قبل از تهیه یک برنامه درمانی وقت میگذارند تا شرایط بیمار را درک کنند. پزشکان اروپایی با وجود ارزانتر و آسانتر بودنشان نسبت به آمریکا، مراقبت را آموزش میدهند نه اینکه فقط بیماران را از طریق یک فرایند دارویی درمان کنند.
دولتی که مراقبتهای بهداشتی جهانی را ارائه نمیدهد باعث ایجاد نابرابری در جامعه میشود. ملتی که ارزش برابری را ارزیابی میکند، کشوریست که در آن هرکسی فارغ از وضعیت اجتماعی و اقتصادیش به مراقبتهای مورد نیازش دسترسی پیدا کند. بیماری
اولویت دادن به سلامت کودکان جامعه عملکردی برتر ایجاد میکند
وقتی اسنایدر و همسرش مارچی در انتظار اولین فرزندشان بودند، آنها در وین، اتریش زندگی میکردند. به عنوان بخشی از حمایت رایگان ارائهشده توسط دولت اتریش، آنها در کلاسهای زایمان شرکت کردند. تا آن زمان، اسنایدر فکر کرده بود که کارفرمایش با پیشنهاد سه ماه مرخصی پدری بسیار بخشنده بودهست. وقتی این موضوع را به پدران همکارش که در کلاس زایمان بودند، گفت، آنها وحشت کردند. به زوجهای اتریشی دو سال مرخصی استحقاقی والدین داده شد. حداقل ۲۱ ماه بیشتر از یک مادر آمریکایی! بیماری
برخلاف سامانه آمریکایی، مراقبتهای بهداشتی اتریش برای اطمینان از سلامت کودک راهاندازی شدهست. از اجازه ورود زودتر به بیمارستان برای زایمان گرفته تا تهیه بستههای پر از لباس برای نوزادان، دولت اطمینان میدهد كه والدین كاملاً حمایت میشوند. و همه این خدمات رایگان هستند. چرا دولت اتریش این کار را انجام میدهد؟ زیرا درک میکند که سرمایهگذاری در کودکان سالم بعداً منافع کلانی را به جامعه بازخواهد گردانند. بیماری
برای اینکه واقعاً آزاد باشید، باید در موقعیتی باشید که خودتان انتخاب کنید. اگر در حالت ترس زندگی میکنید، آزادیتان را از دست میدهید. زیرا ذهن شما در الگوهای فکری دوتایی قرار میگیرد، مانند «من» در مقابل «ما» یا «جنگ» در مقابل «صلح».
بزرگسالانی که تنظیم احساساتشان را در دوران کودکی آموختهاند از این دام دور هستند. زیرا حتی در هنگام استرس بیشتر در برابر احساسات مثبت باز هستند. این امر به آنها کمک میکند تا در هر سناریو چندین امکان و راهحل را شناسایی کنند. به لطف شرایط عاطفی، آنها میتوانند تصمیماتی بگیرند که نتایج بهتری داشته باشند. بیماری
شرایط عاطفی
شرایط عاطفی مهارتیست که کودکان نمیتوانند به تنهایی یا از کودکان دیگر یاد بگیرند. این امر مستلزم توجه فشرده و آگاهانه یک بزرگسال در طول پنج سال اول زندگیست. این بزرگسالان آنها را در یادگیری نحوه تعامل با دیگران، چگونگی تأخیر در ارضای رضایت و چگونگی مدیریت ناامیدی راهنمایی میکند. این کودک را به یک متفکر گسترده و بزرگسالی تبدیل میکند که از روی ترس عمل نمیکند.
کشورهای اروپایی مانند اتریش اهمیت ایجاد رابطه بین والدین و کودک را درک میکنند. به همین دلیل مرخصی استحقاقی والدین یک عمل استانداردست نه یک چیز لوکس. آنها با سرمایهگذاری در سلامت نوزادان، جامعهای سالم و متعادل با نیازهای پزشکی کمتر و میزان جرم و جنایت کمتر رشد میدهند. بیماری
والد آمریکایی تحت فشار برای بازگشت به کار نمیتواند کیفیت مراقبت یکسانی را در اختیار فرزندش قرار دهد. بدون حمایت دولت، اکثر والدین آن را مدیریت نخواهند کرد و کل مردم آسیب خواهند دید. بیماری
سیاستمدارانی که حقیقت و مردمسالاری را تضعیف میکنند
در جادوگر تالکین، ارباب حلقهها، جادوگر گندالف مورد تحسین بسیاری از اعضای جامعه داستانیش قرار میگیرد. مردم اخباری که او میآورد را دوست ندارند. اینکه آنها در معرض خطر بزرگی از یک قدرت تاریک هستند که باید جلوی آنها را بگیرد. آنها ترجیح میدهند به حقیقت گوش ندهند. وقتی اوضاع بدتر میشود و زندگی و آزادی آنها در معرض خطرست، آنها شانههایشان را بالا میاندازند و ادعا میکنند که نمیتوانستند آنچه در آینده میآید را ببینند. آنها به جای مسئولیت و نقشی که در فاجعه ایفا کردهاند، مسئولیتشان را نادانسته میگیرند. بیماری
در زمان بحران، تلاش برای جستوجوی اطلاعات برای تشکیل یک استراتژی و شجاعت مؤثر برای نگاه صادقانه به یک موقعیت لازمست. اما بدون انجام این کار، عواقب آن غیر قابل تصورست. اگر ترامپ در طول همهگیری همه چیز به حقیقت پیرامون قدرت اهمیت میداد، شاید صدها هزار زندگی آمریکایی میتوانست نجات یابد. بیماری
رهبرانی که با انتشار اطلاعات نادرست از اخبار بد مردم چشمپوشی میکنند، در نهایت اوضاع را بدتر میکنند. آنها به جای اقدام برای رسیدگی به این وضعیت، دروغها را برای آرام کردن مردم ترویج میکنند. اما این مشکل را برطرف نمیکند و چرخه تکرار میشود. وقتی مردم از دسترسی به حقیقت محروم میشوند، دیگر اطلاعات لازم برای تصمیمگیری آگاهانه مانند نحوه محافظت از سلامتیشان را ندارند.
اطلاعات نادرست
از ابتدای ۲۰۲۰، دونالد ترامپ اطلاعات غلطی را درباره ویروس کرونا منتشر کردهست. او در ماه فوریه به جای طراحی یک برنامه آزمایشی شدید، ادعا کرد که ویروس به طور معجزهآسایی از بین خواهد رفت. در مرحله بعدی، وی پیشنهاد كرد كه هیدروکسی كلروكین استفاده شود، دارویی كه برای پیشگیری و درمان مالاریا استفاده میشود. این مقام فدرال که اعتبار علمی توصیههای ترامپ را زیر سؤال برد، از کار برکنار شد. همینطور مسئولی که از کمبود تجهیزات پزشکی خبر داد. این آغاز انبوه اطلاعات غلط و خفه کردن راویان بود.
دستور کار ترامپ برای رسیدگی به بیماری همهگیر پایین نگه داشتن تعداد گزارششده عفونت بود. در ماه مه، وی اظهار داشت که آزمایش باعث بد جلوه دادن او میشود. تا ژوئن، او خودش را بخاطر کاهش سرعت تست تحسین میکرد. اما آزمایش نکردن به معنای عدم انتشار ویروس کرونا بود. ترامپ بیش از اینکه به فکر زندگی افرادی باشد که او را انتخاب کردند نگران ظاهرش بود. بیماری
رویکرد ترامپ در برابر بیماری همهگیر انکار واقعیت، ترویج ترس و سکوت خبرنگاران و رأیدهندگان بودهست. این رفتارهای یک دولت استبدادیست، نه یک مردمسالار. بیماری
وقتی برای پزشکان ارزش و احترامی قائل نیستند، کل جامعه آسیب میبیند
در آوریل ۲۰۲۰، اسنایدر از همسایهای ایمیلی دریافت کرد. او یک پزشک در یک بیمارستان محلی بود که بیماران ویروس کرونا را معالجه میکرد. او تماس میگرفت تا بپرسد آیا کسی ماسک پزشکی اضافی دارد؟ حتی اگر بیمارستان او از بسیاری دیگر مجهز باشد، فقط میتواند هفتهای یک ماسک یکبار مصرف برای او فراهم کند. اما اکنون ماسکهایی در اندازه او در بیمارستان تمام شده بود.
این همسایه یکی از دکترهای خوششانس بود. برخی از کادر پزشکی آمریکایی به دلیل تهیه تجهیزات محافظتی شخصی از کار اخراج شدند. زیرا این امر واقعیت عدم کارفرمایی آنها را در ایمن نگه داشتن آنها آشکار کرد. بیمارستان کارکنانش را به کار در شرایط ناامن ترجیح میدهد تا اعتبارش را به خطر بیندازد. در نتیجه، پزشکان کمتری برای مراقبت از بیماران وجود داشتند. بیماری
بسیاری از متخصصان پزشکی در سراسر آمریکا ویروس کرونا را پس از قرار گرفتن در معرض کار، گرفتار کردند. برخی از آنها حتی در همان زمان که کشور بیشتر به آنها احتیاج داشت، جانشان را از دست دادند. ترامپ این بحران را «جنگ» خواند. اما با این تعداد کشته، مشخصست که فرماندهی کل نیروها را بدون زرهی اولیه به جنگ میفرستاد. بیماری
سیاست دولت در همهگیری کرونا
در ۲۰۲۰، دولت فدرال آمریکا سعی کرد با صرف ۲ تریلیون دلار، کشور را از بیماری همهگیر نجات دهد. اما هیچ یک از این پولها برای خرید تجهیزات محافظتی برای کارمندان پزشکی استفاده نشدهست. در واقع، تا مارس ۲۰۲۰، سیاست دولت این بود که ماسکهای ساختهشده محلی را به چین بفروشد بدون وارد کردن هیچ یک از محصولاتش برای جبران آن. بیماری
در طی همهگیری کرونا، شرکتهای خصوصی و بیمهای کسانی بودند که در حال سیاستگذاری در آمریکا بودند. نه کسانی که دارای دانش پزشکی هستند و در خط مقدم کار میکنند. اگر پزشکان در سیاستهای مراقبتهای بهداشتی حرفی بزنند، از هیچ کادر پزشکی خواسته نمیشود که بدون تجهیزات لازم مانند ماسک و روپوش کار کند. بیماری
تراز سوددهی مورد توجه بیمارستانها نیز بود. بیمارستانهای آمریکا به صورت تجاری اداره میشوند. بنابراین، وقتی آنها به دلیل بیماری همهگیر سودش را متوقف کردند. برخی با اخراج پزشکان هزینهها را کاهش دادند. این فقط فشار بیشتری را بر روی سامانه آماده به خدمت در حال حاضر وارد میکند. بیماری
در جامعهای که سلامت آن کمتر از سودآوری ارزیابی میشود، این رفتار جای تعجب ندارد. اگر پزشکان به عنوان مرجع مراقبتهای بهداشتی دیده میشدند و آزادی عمل این اختیارات به آنها داده میشد، آمریکاییها از سلامت بیشتری برخوردار خواهند بود. همانطورکه این حق را دارند. بیماری
پزشکی تجاری، سلامتی آمریکاییها را ربودهست
در حالی که در اوایل ۲۰۲۰ از سپسیس خودش بهبود مییافت، اسنایدر پرونده پزشکیش را بررسی کرد. او از دیدن اینكه پزشكان اغلب به جای درست بودن آنچه را كه مناسبست، یادآور میشوند، شوكه شد. او فهمید كه این كاملاً تقصیر آنها نبودهست. سوابق دیجیتالی آنها را مجبور به انتخاب ورودیهای از پیشتعریفشده از یک فهرست میکند. و این ورودیها برای به حداکثر رساندن سود بیمارستان ترتیب داده شده بودند. هدف از سوابق پزشکی از مستندسازی علائم و مشاهدات به سازوکار صورتحساب تبدیل شدهست. بیماری
این به دلیل سامانه پزشکی تجاری آمریکاست. بیمارستانها نه برای مداوای بیماران بلکه برای کسب درآمد اداره میشوند. این پزشکان نیستند که تعیین میکنند هر روز به چه تعداد بیمار میتوان رسیدگی کرد. این یک الگوریتمست که درآمد را در مقابل هزینه میسنجد. سلامتی زمانی دامنه متخصصان پزشکی بود. اکنون دامنه متخصصان سودست. بیماری
لابیگران و عوامل روابط عمومی اصرار دارند که سامانه فعلی به خوبی کار میکند. اما اگر ایدهآل آنست که آنها ادعا میکنند، چرا آمریکاییها بیش از افرادی که در کشورهای مشابه زندگی میکنند هزینه مراقبتهای بهداشتی را پرداخت میکنند. و هنوز هم خدمات پزشکی یکسان را از پزشکان یا بیمارستانها دریافت نمیکنند؟ لابیگران اظهار عقیده میکنند که تغییر سامانه بسیار پرهزینهست. در عوض، آنها انتظار دارند كه سلامت آمریكا در سایه قدرتهای سودمحور باشد. بیماری
توانایی خرید
اما بحث آنها اشکال دارد. سامانهای که میلیونها آمریکایی توانایی خرید آن را ندارند، سامانهای نیست که کارساز باشد. آمریکاییهای فاقد بیمه غالباً به دنبال درمان مورد نیازش نیستند، زیرا پول برای قبضهای پزشکی ندارند. این امر منجر به تحمل درد بدون درد در افراد و افزایش شیوع بیماریهای تشخیص دادهنشده از طریق جامعه میشود. بیماری
قبل از همهگیری اوضاع وخیم بود. اکنون، به طور قابلتوجهی بدتر شدهست. در چند هفته اول همهگیری، ۲۰ میلیون آمریکایی شغلش را از دست دادند. این بدان معناست که میلیونها نفر نیز بیمهشان را از دست دادهاند. در مواجهه با عدم اطمینان مالی، بسیاری از این افراد در صورت داشتن علائم ویروس کرونا به پزشک مراجعه نمیکردند. و بدون تشخیص، بیشتر احتمال دارد که ویروس را به دیگران منتقل کنند یا خودشان به طور خطرناکی بیمار شوند. بیماری
تغییر سامانه به منظور دسترسی هر آمریکایی به مراقبتهای بهداشتی با کیفیت در ابتدا گران خواهد بود. اما این در درازمدت باعث صرفهجویی در هزینه ملت میشود. به طور کلی، یک کشور سالم هزینههای پزشکی کمتری دارد. مردم آن در طی یک بیماری همهگیر، که بهنوبه خودش از اقتصاد محافظت میکند، آسیبپذیر نیستند. وقتی مراقبتهای بهداشتی به عنوان یک حق در نظر گرفته شود، یک دولت از مقرون به صرفه بودن آن اطمینان حاصل میکند. در نتیجه، مردم کمتر رنج میبرند و آزادند که زندگیشان را دنبال کنند. بیماری
خلاصه نهایی
قبل از سال ۲۰۲۰، آمریکا قبلاً هم ملتی از افراد ناسالم بود. بین پزشکی تجاری و بیمهنامه سودآوری، حتی کسانی که توانایی پرداخت بیمه را دارند لزوماً به مراقبتهای باکیفیت دسترسی نداشتند. ویروس کرونا ویروس نقص در سامانه مراقبتهای بهداشتی فعلی را برجسته کردهست. از یک طرف برای محافظت از پرسنل پزشکی کافی نیست و از طرف دیگر برای پزشکان ارزش کمی دارد. و آنها را به دلیل تلاش برای محافظت از سلامتیش اخراج میکند. تا زمانی که سلامت به عنوان یک سرمایهگذاری ارزشمند و طولانیمدت دیده نشود. و به پزشکان این اختیارات داده نشود که به حق آنهاست، جان آمریکاییها به خاطر قدرت و سود از بین خواهد رفت. بیماری
این کتاب را میتوانید از انتشارات چیتگرها تهیه کنید.