۱۰ ابزار برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک بهتر
تجزیهوتحلیل بدون نقص (۲۰۰۸) یک راهنمای عملی برای ده ابزار تحلیل استراتژیک قدرتمندست که به شما کمک میکند تصمیمات تجاری بهتر و سریعتری بگیرید. این یک گشتوگذار ساده و سرراست از طریق مدلهایی مانند پِست [PEST]، پنج نیروی پورتر [Porter’s Five Forces]، و سوات [SWOT]ست که به شما یاد میدهد چهزمانی و چگونه از این شیوههای قدرتمند استفاده کنید.
بابتی ای. بنسوسن مشاور مدیریت و استاد سابق مدرسه وارتونست که در تجزیهوتحلیل برای مزیت رقابتی تخصص دارد. او بیش از ۳۰ سال تجربه مشاوره مدیران در تصمیمگیری استراتژیک دارد. و نویسنده پرفروش چندین کتاب تجاری از جمله ذهنیت موفقیتست. بنسوسن برنامههای آموزشی در مورد تجزیهوتحلیل استراتژیک را برای شرکتهای پیشرو فورچون ۵۰۰ از طریق شرکت زنگر فالکمن [Zenger Folkman] ارائه میدهد.
این کتاب چهچیزی برای من دارد؟ ارائه ده ابزار قدرتمند تحلیل استراتژیک
هنگام تصمیمگیری برای کسبوکارتان، نباید شگفتزده باشید که اطلاعات کلیدیست. این تفاوت بین حدس تصادفی و تصمیمگیری صحیح و استراتژیکست.
تجزیهوتحلیل استراتژیک بینشهایی درباره محیط داخلی و بیرونی برای شناسایی مسائلی که ممکنست با آنها روبرو شوید یا فرصتهایی را ارائه میدهد که در غیر این صورت از دست میدهید. این پایه اساسیست که برنامهریزی استراتژیک با کیفیت بالا بر روی آن ساخته شدهست. اما تجزیهوتحلیل استراتژیک چیزی بیش از جمعآوری دادهها نیست: این تجزیهوتحلیل درباره پردازش آن دادهها به اطلاعات مفید در مورد وضعیت شماست، بنابراین شما برای گرفتن بهترین تصمیمهای استراتژیک مجهز هستید.
در این خلاصهکتاب، ده مورد از تاثیرگذارترین ابزارهای تجزیهوتحلیل را بررسی میکنیم که میتوانند به شما قدرت دهند تا تصمیمات بهتر و استراتژیکتری برای کسبوکارتان بگیرید. شما درباره الگوهای تأثیرگذار مانند پنج نیروی پورتر، تجزیهوتحلیل زنجیره ارزش، و تجزیهوتحلیل پِست خواهید آموخت.
بیایید شروع کنیم!
ماتریس بوستون
واقعبین بودن درباره نقاط قوت و ضعف کسبوکارتان بسیار مهمست، بهخصوص هنگام ارزیابی محصولاتی که باید در اولویت قرار گیرند. ماتریس رشد-سهم بیسیجی را وارد کنید که اغلب بهسادگی ماتریس بوستون نامیده میشود. این ابزار مدیریت استراتژیک که در دهه ۱۹۷۰ توسط گروه مشاوره بوستون ساخته شد، روشی را برای دستهبندی محصولات با استفاده از دو عامل محوری ارائه میدهد: نرخ رشد بازار و سهم نسبی بازار.
با اندازهگیری محصولاتتان با این شاخصهای عینی مالی، میتوانید محصولاتتان را به یکی از چهار دسته تقسیم کنید: ستارهها، گاوهای شیرده، علامت سؤال و سگ.
ستارهها
ستارههای شما محصولاتی هستند که رشد بالایی دارند و همچنین سهم بازار بالایی دارند. پایگاه مشتریان شما برای این محصولات هنوز جای رشد دارد. و اگرچه این امر به سرمایهگذاری بیشتری برای حفظ تسلط نیاز دارد، ظرفیت زیادی نیز وجود دارد.
گاوهای شیرده
گاوهای شیرده محصولات شما هستند که از نظر رشد کند شدهاند، اما بیشتر بازارتان را اشباع کردهاند. اینها محصولاتی هستند که به طور قابل اعتماد پول نقد تولید میکنند و میتوانید از آنها برای سرمایهگذاری در دیگران استفاده کنید.
علامت سوال
خط تولید علامت سوال خطیست که در حال رشد است اما هنوز سهم بازار زیادی ندارد. آنها به سرمایهگذاری و استراتژی نیاز دارند تا به رشدشان ادامه دهند، اما شما باید از نزدیک به آنها نگاه کنيد.
سگ
سگها رشد کم و سهم بازار پایینی دارند. اینها محصولات ضعیفی هستند که احتمالاً میخواهید از آنها خارج شوید.
ماتریس بوستون یک راه عالی برای گرفتن یک عکس فوری از نمونهکارها و شناسایی منابع خودتانست. اما اگرچه ابزار خوبی برای تجزیهوتحلیل سریع و بالاست. اما نباید تنها ابزارتان برای تصمیمگیریهای تخصیص منابع باشد. بهترست در ترکیب با شیوههای دیگری استفاده شود که به ارائه زمینه به آن یافتهها کمک میکنند.
الگوی چهار گوشه
در کسبوکار، رقابت همیشه وجود دارد. تجزیهوتحلیل رقبا به درک رقبا و ایجاد استراتژیهای متفاوت برای دستیابی به برتری کمک میکند. همیشه رقبای فعلی را زیر نظر داشته باشید و رقبای جدید را پیشبینی کنيد. زیرا چشمانداز رقابتی در حال تکاملست.
مایکل پورتر، استاد کسبوکار هاروارد، به دلیل توسعه طیف وسیعی از ابزارهای تحلیل استراتژیک، از جمله مدل چهار گوشه، مشهورست. این الگو اطلاعاتی را که در مورد رقبای خودتان جمعآوری کردهاید به چهار دسته تقسیم میکند: محرکها، فرضیات، استراتژیها و قابلیتها.
محرکها و فرضیات
دسته اول محرکها هستند. این شامل ماموریت یک رقیب، شامل اهداف مالی، اهداف رشد و انتظارات ذینفعانست. دسته بعدی فرضیاتست، که فکر میکنید مدیریت رقیب شما درباره خودتان، صنعت و حتی شما باور دارد. این دستهبندیها دو گوشه بالای الگو را تشکیل میدهند و انگیزه داخلی رقیب شما را روشن میکنند.
استراتژیها و قابلیتها
دو گوشه پایینی الگو، اقدامات بیرونی رقیب شما را از طریق استراتژیها و قابلیتهای آنها بررسی میکند. گوشه استراتژی شامل چیزهاییست که در مورد تصمیمات آنها در زمینههایی مانند قیمتگذاری، محصول، موقعیتیابی و بازاریابی آموختهاید. قابلیتها داراییها، فناوری، فرایندها و نقاط قوت و ضعف نیروی کار آنهاست.
با در نظر گرفتن این چهار عنصر از رقابتتان، میتوانید دیدگاهی کلنگر درباره آنها و همچنین درک درستی از واکنشهای احتمالی و حرکتهای احتمالی آنها داشته باشید. اما این تجزیهوتحلیل بسیار وابسته به در دسترس بودن و دقت اطلاعاتیست که میتوانید درباره رقبای خودتان جمعآوری کنید. مراقب تمرکز رقابتی باشید که توجه شما را از سایر زمینههای حیاتی مانند مشتریان یا بهبود فرایند داخلی منحرف میکند.
نسبتهای مالی
چه به رقابت خودتان نگاه کنید و چه درباره اینکه اوضاع شرکت چگونه پیش میرود، گزارشهای مالی حاوی اطلاعات حیاتی برای تصمیمگیریهای استراتژیک هستند. نسبتهای مالی با تبدیل اعداد خام به شاخصهای معنیدار عملکرد کسبوکار که همه میتوانند آن را درک کنند، به درک صورتهای مالی کمک میکنند.
نسبتهای مختلفی وجود دارد که مواردی مانند فعالیت، اهرم، نقدینگی و سودآوری را اندازهگیری میکند. ما حتی نمیتوانیم همه آنها را در اینجا پوشش دهیم. بنابراین بیایید نگاهی به چند مورد از آنها بیندازیم، و اینکه چگونه میتوان از آنها برای درک عمیقتر یک کسبوکار استفاده کرد.
نسبت جاری
نسبت جاری شما نوعی نسبت نقدینگیست که ارزش تمام داراییهای جاری شما را میگیرد. و آن را بر تمام بدهیهای جاری تقسیم میکند. نتیجه به شما یک ایده تقریبی از اینکه اگر بخواهید همه بدهیهایتان را یکجا بازپرداخت کنید چه اتفاقی میافتد به شما میدهد. آیا تمام داراییهای شما هزینه بدهیهای شما را پوشش میدهد؟ تجزیه
حاشیه سود
مثال دیگر میتواند حاشیه سود ناخالص شما باشد. در این نسبت، سود ناخالصتان – یعنی درآمد منهای هزینهها – را بر درآمدتان تقسیم میکنید. به این ترتیب، میتوانید در مورد میزان سودی که به ازای هر دلاری ایده بگیرید که از مشتریان دریافت میکنید.
شما میتوانید با مقایسه نسبتهای خودتان با رقبا، یا نگاه کردن به روندی که یک نسبت در طول زمان طول میکشد، زمینه بیشتری کسب کنید. مقایسه بین واحدهای تجاری مختلف یا بازارهای جغرافیایی مختلف به شما امکان میدهد حتی عمیقتر به محرکهای عملکرد بروید.
الگوی پنج نیرو
نیروهای پنجگانه پورتر یک چارچوب تحلیلیست که برای ارزیابی رقابت در یک صنعت و شکلدهی یک استراتژی تجاری مؤثر طراحی شدهست. مانند الگوی چهار گوشه توسط مایکل پورتر طراحی شدهست. تفاوت اینکه چشمانداز وسیعتری از محیطهای صنعتی ارائه میدهد.
پنج نیرو به پنج حوزه کلیدی در یک صنعت میپردازد. اولین مورد رقابت رقابتیست، یعنی اینکه رقابت فعلی شما در یک صنعت چقدر شدید است. بعدی تهدید تازهواردانست، یا اینکه چقدر آسانست که یک رقیب جدید وارد صنعت شود. سوم، تهدید جایگزینهاست. به همین راحتی میتوان یک محصول یا خدمات را با یک جایگزین جایگزین کرد، مانند دانلودهای دیجیتالی جایگزین سیدی.
دو نیروی نهایی قدرت خریدار و قدرت تامینکننده هستند. اگر خریداران شما قدرت چانهزنی زیادی دارند، این امر میتواند بر مواردی مانند قیمتی که میخواهند چیزی با آن بخرند. و کیفیتی تأثیر بگذارد که از شما انتظار دارند. از سوی دیگر، اگر تامینکنندگان شما اهرم زیادی داشته باشند، ممکنست از طرف دیگر بر هزینه و کیفیت زنجیره تامین شما تاثیر بگذارد.
با استفاده از این چارچوب برای نگاه به جنبههای مختلف یک صنعت، میتوانید فرصتهایی را برای بهبود رقابتی در صنعتی شناسایی کنید که در حال حاضر در آن هستید. یا قضاوت کنید که چگونه تغییرات در آن صنعت ممکنست بر شما تأثیر بگذارد. از همین الگو میتوان در زمینههای دیگر نیز استفاده کرد، به عنوان مثال، برای حمایت از تصمیمگیری درباره جذابیت یک صنعت جدید برای ورود شما.
تجزیهوتحلیل سناریو
تحلیل سناریو شامل ایجاد سناریوهای فرضی مختلف برای کشف نتایج بالقوه و پیامدهای تصمیمات استراتژیک کلیدیست. برای استراتژی آزمون استرس و آمادگی برای آینده نامشخص استفاده میشود. تجزیه
برای انجام تجزیهوتحلیل سناریو، ابتدا ابهامات و متغیرهای کلیدی که بر کسبوکارتان تأثیر میگذارند، مانند تغییرات فناوری، حرکت رقبا، تغییرات نظارتی و نوسانات اقتصادی را شناسایی کنيد.
در مرحله بعد، سناریوهای قابل قبولی را تعریف کنید که ممکنست بر اساس روشهای متفاوتی که آن متغیرها میتوانند رفتار کنند، اتفاق بیفتد. به این بیاندیشید که برای هر ترکیب چه حالتی خوشبینانه، خنثی و بدبینانه میتواند باشد.
به عنوان مثال، عدم قطعیت میتواند یک رقیب باشد که محصول جدیدی را در بازار عرضه میکند. سناریوهای احتمالی زیادی وجود دارد که میتواند از این موضوع ناشی شود، از شکست خوردن آن محصول، تا محصولی که پیشنهادات فعلی شما را منسوخ میکند. سناریوها باید واقعبینانه، متفاوت و مرتبط باشند.
با سناریوهای تعریفشده، اثرات بالقوه بر عملیات، امور مالی و مشتریان را تجزیهوتحلیل کنید. شما میخواهید ریسکها، فرصتها و اثرات را ارزیابی کنید. اگر محصول رقیب شما شکست بخورد، برای شما چگونه به نظر میرسد؟ اگر موفق شود چگونه به نظر میرسد؟
تحلیل سناریو چارچوبی برای اندیشیدن در موقعیتهای «چهمیشد» فراهم میکند. و برای طیف وسیعی از محیطهای بالقوه آماده میشود. این امکان اتخاذ تصمیمات استراتژیک را فراهم میکند که قویتر و انعطافپذیرتر باشند. تجزیه
تجزیهوتحلیل قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها
تجزیهوتحلیل سوات یک شیوه برنامهریزی استراتژیکست که برای ارزیابی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای موجود در یک پروژه یا سرمایهگذاری تجاری استفاده میشود. شامل تعیین یک هدف و شناسایی عوامل داخلی و خارجی مساعد و نامطلوب برای دستیابی به آن هدفست.
نقاط قوت و ضعف هر دو عامل درونی هستند. نقاط قوت تواناییها، منابع و موقعیتهای مثبتی هستند که هدف شما را پشتیبانی میکنند. نقاط ضعف کمبود تواناییها، کمبودها و موقعیتهای منفیست که برای هدف شما مضرست. یک نقطه قوت برای سازمان شما ممکنست فرهنگ محل کار آن باشد، اما ممکنست شما یک تیم بازاریابی یا استراتژی توسعهیافته نداشته باشید که این یک نقطه ضعف خواهد بود.
عوامل بیرونی در تحلیل سوات فرصتها و تهدیدها هستند. فرصتها موقعیتها و شرایط مثبت بیرونی هستند که میتوانند به نفع هدف باشند. تهدیدها عناصر بیرونی هستند که میتوانند باعث ایجاد مشکل، آسیب یا ضرر به دستیابی به هدف شوند. افزایش هزینه منابع خام ممکنست یک تهدید در نظر گرفته شود، در حالیکه یک بازار در حال رشد میتواند یک فرصت باشد. اینها بیرونی هستند و تا حد زیادی به تواناییها یا کمبودهایی بستگی دارد که شرکت شما در حال حاضر دارد. تجزیه
انجام تجزیهوتحلیل سوات به کشف اولویتها کمک میکند، مشکلات بالقوه را به شما هشدار میدهد. و امکان استراتژی بر اساس آگاهی از محیط کلی را فراهم میکند. این یک شیوه آسان و در عین حال قدرتمند برای ارزیابی یک طرح، موقعیت یا تجارت از زوایای مختلفست.
محیطهای کلان
کسبوکارها در یک عالم کوچک عمل نمیکنند. آنها در یک محیط گستردهتر، تحت تأثیر چندین عامل کلان وجود دارند. اینجا جاییست که تجزیهوتحلیل محیط کلان (پِست) وارد میشود. الگویی برای طوفان فکری تأثیرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری بر روی یک استراتژی کسبوکار معینست. همچنین میتوان این الگو را به عوامل محیطی و ملاحظات حقوقی بسط داد.
وقتی به عوامل سیاسی نگاه میکنید، باید ثبات دولت، سیاستها، فساد، تجارت خارجی و سایر عواملی که ممکنست بر عملیاتها تأثیر بگذارند، به ویژه در یک محیط تجارت جهانی، ارزیابی کنید. تجزیه
عوامل اقتصادی شامل شرایط کلان اقتصادی مانند رشد اقتصادی، تورم، نرخ بهره یا نرخ بیکاریست که ممکنست بر عملکرد کسبوکار تأثیر بگذارد.
عوامل اجتماعی شامل روندهای فرهنگی، جمعیتشناسی، توزیع درآمد و رفتارهای مشتریان گستردهترست که پویایی عرضه و تقاضا را شکل میدهد.
هنگامیکه ما عوامل فناورانه را در تجزیهوتحلیل پِست بررسی میکنیم، هم به فناوری فعلی و هم در حال ظهور نگاه میکنیم. عواملی شامل نوآوریهای آینده، فعالیتهای تحقیقوتوسعه و فناوری خودکارسازیست که میتواند یک صنعت را مختل کند یا فرصتهای جدیدی را فراهم کند.
عوامل محیطی شامل ملاحظات اکولوژیکی و اقلیمیست که بر هزینهها، پایداری و زنجیره تامین تأثیر میگذارد. و عوامل حقوقی شامل همهچیز از چارچوبهای نظارتی بینالمللی، قوانین مصرفکننده یا قوانین استخدامیست که مشاغل باید از آنها پیروی کنند.
تجزیهوتحلیل پِست به ارائه یک چارچوب جامع برای نظارت بر محیط عملیاتی خارجی شما کمک میکند و به شما امکان میدهد از فرصتها سرمایهگذاری کنید. و موارد احتمالی را برای تهدیدها آماده کنید. تجزیه
تجزیهوتحلیل زنجیره ارزش
تجزیهوتحلیل زنجیره ارزش یک ابزار استراتژیکست. این ابزار برای تجزیهوتحلیل فعالیتهای داخلی استفاده میشود که به ارزش مشتریان و مزیت رقابتی برای کسبوکار شما کمک میکند. آخرین الگو از الگوهای مایکل پورتر، فعالیتهای داخلی یک شرکت را به فعالیتهای اولیه و پشتیبانی تقسیم میکند.
فعالیتهای اولیه فعالیتهایی هستند که مستقیماً در ایجاد و ارائه یک محصول یا خدمات دخیل هستند، به عنوان مثال عملیات، لجستیک ورودی یا خروجی، بازاریابی، فروش و خدمات.
از سوی دیگر، فعالیتهای پشتیبانی منابع، قابلیتها و عملکردهایی را فراهم میکنند که عملکرد فعالیتهای اولیه را قادر میسازند و بهبود میبخشند. این شامل کارکردهایی مانند تدارکات، منابع انسانی، توسعه فناوری و زیرساختست. آنها عملکرد فعالیتهای اولیه را پشتیبانی و افزایش میدهند. تجزیه
برای استفاده از تجزیهوتحلیل زنجیره ارزش، به هر یک از فعالیتهای اولیه و ثانویه خودتان نگاه و تعیین کنید که کدام یک به یک کاربر نهایی ارزشافزودهست و کدامیک ارزشافزوده ندارد. به عنوان مثال، ممکنست بخواهید ببینید که چگونه تامینکنندگان کمهزینه میتوانند به شما اجازه دهند پسانداز را به مشتریان خودتان منتقل کنید. احتیاط کنید اگرچه اگر کیفیت محصول شما کاهش یابد، ممکنست صرفهجویی در هزینه برای مشتری شما چندان ارزشمند نباشد.
سعی کنید فرایندها را ساده کنید، هزینهها را کاهش دهید، تمایز را افزایش دهید و موقعیت رقابتی را تقویت کنید. تجزیهوتحلیل شما راههایی را برای پیشی گرفتن از رقبا با ارائه ارزش برتر با هزینههای کاهشیافته نشان میدهد. به یاد داشته باشید، ارزش در نهایت توسط مشتری تعیین میشود. تجزیه
تجزیهوتحلیل موضوع
تجزیهوتحلیل موضوع شامل شناسایی و ارزیابی مشکلات و موقعیتهای بالقوهایست که بر استراتژی و اهداف استراتژیک سازمان تأثیر میگذارد. و یافتن راهحلها. یک الگو برای درک تحلیل مسئله به عنوان چرخه سیاست شناخته میشود.
چرخه سیاست با شناسایی شروع میشود. با چه چالشها یا زمینههای بالقوه بهبود مواجه هستید، و چرا این یک مشکلست؟ بعد از اینکه متوجه شدید موضوع چیست، باید کاملاً درباره آن تحقیق کنید. نظر ذینفعان را جویا شوید، دادهها را جمعآوری کنید و مطمئن شوید که دلایل مشکل را درک کردهاید.
با بینشی که اکنون دارید، زمان پیشنویس بیانیه فرا رسیدهست. یک پیشنهاد شروع به شکلگیری میکند و راهحلها و استراتژیهای بالقوه را ترسیم میکند. اما قبل از اینکه این کاملاً مستحکم شود، باید یک مرحله مشاوره را در نظر بگیرید. پیشنهاد را به ذینفعانتان ارائه دهید و مطمئن شوید که صدای آنها شنیده میشود. در حالیکه این کار وقتگیر به نظر میرسد، دریافت نظرات افراد از مشکلات بیشترتان در مسیر جلوگیری میکند. و همچنین تعهد ذینفعان شما را به برنامه بهبود میبخشد.
پس از اینکه پشنهادتان توسط همه افراد درگیر بررسی شد، به مرحله اجرا میرسیم. بیانیه سبز روشن میتواند اجرا، منابع تخصیص داده و این طرح به عمل تبدیل شود. تجزیه
در نهایت، میخواهید بر اساس ارزیابیها مرور و تطبیق دهید. ممکنست لازم باشد برنامه را تغییر دهید یا حتی به طور عمده آن را اصلاح کنید. این ماهیت چرخهای سیاستگذاری، بر تکامل و سازگاری مداومی تأکید میکند که باید ذاتی استراتژی مؤثر باشد.
تحلیل ریسک سیاسی
هنگام پیمایش در گستره وسیع منظرهای تجاری بینالمللی، درک خطرات سیاسی از اهمیت بالایی برخوردارست. در میان ابزارهای مورد استفاده در تحلیل ریسک بینالمللی سیاسی، روش دلفی برجستهست. این شیوه که در اصل توسط شرکت راند [RAND] در طول جنگ سرد توسعه یافته بود، درباره دستیابی به اجماع از سوی گروهی از کارشناسانست.
شرکتکنندگان، که اغلب برای یکدیگر ناشناس هستند، درباره یک موضوع خاص، مانند تغییرات احتمالی سیاسی یا تغییرات قانونی در یک بازار خارجی، بازخورد ارائه میکنند. تجزیه
پس از دور اولیه بینش، پاسخها جمعآوری شده و با گروه به اشتراک گذاشته میشوند که باعث اصلاح بیشتر میشود. این روند تکراری تا زمانی که اجماع ایجاد شود ادامه مییابد.
چیزی که روش دلفی را بهویژه جذاب میکند اینکه بر نظرات متخصصان مختلف تکیه میکند. و در عین حال سوگیریهایی را حذف میکند که میتوانند از تعاملات رودررو ظاهر شوند. هر چند این با برخی از نکات منفی همراهست، به ویژه اینکه چقدر وقتگیرست. اما در حوزه ریسک سیاسی، جایی که عدم قطعیتها بسیار زیادست و ریسکها زیادست، ابزارهایی مانند روش دلفی رویکردی ساختاریافته برای پیشبینی و انطباق با چالشهای آینده به کسبوکارها ارائه میکنند.
خلاصه نهایی
تجزیه و تحلیل استراتژیک برای تبدیل دادهها به بینشهایی که عملکرد را افزایش میدهد ضروریست. مدلهای مختلف برای موقعیتهای مختلف مناسب هستند و برخی مانند برنامهریزی سناریو، نسبتهای مالی و سوات ابزارهای انعطافپذیری هستند که میتوانند بینش را در زمینههای مختلف ارائه دهند. البته به یاد داشته باشید که این ابزارها باید مکمل تفکر استراتژیک باشند، نه محدودکننده. ترکیب رویکردهای سیال بر اساس شرایط کلیدیست. با دقت تحلیلی و طرز فکر چابک، رهبران میتوانند بر تحلیل استراتژیک تسلط پیدا کنند تا مسیری برنده را برای سازمان خودتان ترسیم کنند. تجزیه
شما میتوانید این کتاب را از انتشارات چیتگرها تهیه کنید.