مدیر ارشد استراتژی چه شایستگیهایی را دارد
مدیر استراتژی کیست و چه شایستگیهایی را دارد. شکلگیری و نهادینهسازی فرایند مدیریت و اجرای استراتژی بیشتر از تدوین محتوا و ماهیت یک استراتژی اهمیت دارد. اکنون باید اینگونه بیاندیشیم که توسعه و اجرای استراتژی یک فرایند مستمر خواهد بود. این یک کار پروژهای در یک دوره زمانی خاص نیست.
بنابراین، پیادهسازی و اجرای موفق استراتژی بیش از هر زمان دیگر به تصمیمگیری سریع و مؤثر بستگی دارد. زیرا عمر فرصتها بسیار کوتاه و پیچیدگی آنها بسیار زیاد شده است.
گذشته از اینها، ژوزف بوئر، استاد مدرسه بازرگانی هاروارد نیز در مقاله خود به این نکته به درستی اشاره میکند:
کنترل آهنین اجرای استراتژی اغلب از دست تیم مدیریت ارشد خارج است. زیرا مدیران اجرایی در پی آن هستند تا استراتژی را بر اساس فرضیات خود تعریف نمایند.
در چنین وضعیتی، مدیر عامل به مدیری در کنار دست خود نیاز دارد تا بار مسئولیت را با وی تقسیم کند. و کنترل فرایندی را در دست داشته باشد و یا دوباره به دست آورد. که همواره در معرض بینظمی است. شاید در وهله اول به نظر برسد مدیر عملیات یا مدیر مالی افراد مناسبی برای این مسئولیت باشند. اما واگذاری مسئولیت مدیر استراتژی مراقبت عالیه استراتژی به آنها مخاطراتی در بر دارد.
مدیران استراتژی چه کسانی هستند
برای کمک به کارآمدی مدیران استراتژی و مشتاقان این موقعیت شغلی این یادداشت را تدوین کردیم. و نیز کمک به سازمانهایی که نیازمند استخدام و انتصاب یک مدیر استراتژی هستند. استراتژى آن قدر اهمیت دارد که همه مدیران سازمان درگیر آن شوند. اما پیچیدگىها و سرعت تغییرات ایجاب مىکند شخصى کارآزموده، مجرب و با شایستگیهای ویژه مسئولیت آن را به عهده گیرد.
یافتههای پژوهشی نشان میدهد دامنه وسیع و متفاوتی از مهارتها، تجارب، و عملکردها برای مدیر استراتژی قابل تصور است. اما در میان آنها ویژگیهای مشترک بسیاری نیز قابل مشاهده است. ویژگیها و خصوصیاتی که روی هم رفته به تعریف یک نقش سازگار و در عین حال اغلب ناآشنا کمک میکند. مدیران استراتژی اساساً افرادی هستند که اختیارات خود را به خوبی به خدمت میگیرند. و دامنه پیچیدهای از مهارتها برای اجرای استراتژی را در خود دارند. از این رو، میتوان این افراد را کارگردان نامید.
یافتن فردی با مهارتها و تجربه مورد نیاز برای تصاحب فرایند مدیریت استراتژی و به عنوان مدیر استراتژی کار آسانی نیست. برای کمک به شرکتها در ارزیابی نامزدهای عنوان شغلی مدیر استراتژی، اهم ویژگیهای شخصی و رفتاری را به ترتیب اهمیت نسبی در اینجا ذکر میکنیم. یک نامزد خوب برای تصدی این موقعیت شغلی بایستی خصوصیاتی را داشته باشد که در ادامه میآید.
مورد اعتماد عمیق مدیر عامل باشد.
مدیران استراتژی اغلب برای دستوپنجه نرم کردن با چالشهای کل شرکت و به دست گرفتن فرصتهای کسبوکاری جدید اختیارتام مییابند. بنابراین، باید رابطهای قوی و اعتمادی عمیق میان مدیر عامل و مدیر استراتژی برقرار باشد. سابقه مشترک حرفهای و شخصی در یک دوره طولانی میان آنها به هیچ وجه ضروری نیست، هر چند میتواند کمککننده باشد.
همه فن حریف باشد.
بررسیها نشان میدهد مدیران استراتژی مسئولیت متجاوز از ده فعالیت کسبوکاری و کارکردی را بر عهده دارند که تنوع زیادی دارد. این موضوعات از ادغام و تملک شرکتها تا تحلیلهای رقابتی و تحقیقات بازار و برنامهریزی درازمدت را در برمیگیرد. بنابراین، مدیر استراتژی باید قابلیت تغییر محیط و فعالیت بدون کاهش سرعت را داشته باشد.
همه کاره باشد.
کمتر از بیست درصد از پاسخدهندگان در پژوهشی که در میان مدیران استراتژی سراسر دنیا انجام شده است، بخش عمدهی کارراهه خود (پیش از مدیر استراتژی شدن) را در برنامهریزی استراتژیک گذرانده بودند. اغلب آنها دارای تجارب عمده در مدیریت صف و تخصصهای وظیفهای در حوزههای نامتجانسی شامل مدیریت فنآوری، بازاریابی و عملیات بودند.
یک بازیکن ستاره باشد.
اغلب مدیران استراتژی میتوانند به نتایج ارزشمندی اشاره کنند که در طول کارراهه خود در مقام اداره کسبوکار داشتهاند. آنها معمولاً نقش استراتژی را به عنوان سکوی پرش و نه سکوی فرود میبینند.
نه تنها متفکر بلکه اهل عمل باشد.
مدیران استراتژی وقت خود را تقریباً به صورت مساوی میان تدوین و اجرای استراتژی مستقیم میکنند، اما بیشتر به سمت اجرا گرایش دارند. کریشنان راجاگوپالان از شرکت مدیریابی هایدریک اند استراگلز میگوید: «هر شرکتی خود دارای استراتژی است. مدیران عامل به دنبال کسی هستند که رهبری اجرا را به عهده میگیرد نه اینکه فقط اصلاح استراتژی را برعهده داشته باشد».
نگهبان افق دوم باشد.
تیمهای ارشد معمولاً به خوبی مسائل کوتاهمدت و بلندمدت را اداره میکنند. اما دوره میانمدت (یعنی یک تا سه سال) ممکن است مورد چشمپوشی و غفلت واقع شود. مدیران استراتژی باید قادر باشند توجه و تمرکز مجدد سازمان بر افق دوم (میانمدت) یعنی بحرانیترین دوره برای اجرای استراتژی را فراهم آورند.
نافذ و نه دیکتاتور باشد.
مدیران استراتژی همیشه از طریق سلسه مراتب رسمی به اهداف خود نایل نمیشوند. آنها دیگران را با دانش عمیق خود از صنعت، ارتباطات درونسازمانی و توانایی ارتباط مؤثر در تمامی سطوح سازمان تحت تأثیر و نفوذ قرار میدهند.
با ابهام کنار آید.
امروزه تمام مدیران باید از چنین ویژگی برخوردار باشند، اما این امر درباره مدیران استراتژی اهمیت خاص پیدا میکند، زیرا نوعاً تا سالها نتیجه کار خود را دریافت نمیکنند. این نقش به سرعت باید مطابق با آنچه شرایط ایجاب میکند، تکامل یابد و به توانایی فوقالعادهای برای در آغوش گرفتن آینده نامشخص نیاز دارد.
واقعبین باشد.
با توجه به دامنه وسیع مسئولیتها، مدیران استراتژی باید واقعبین باشند. یک مدیر استراتژی متعصب یا کسی که اجازه میدهد احساسات یا نقاط قوت شخصیت دیگران چشمانداز او را تحت تأثیر قرار دهد و تیره سازد، محکوم به شکست خواهد بود.
عناصر موفقیت در نقش مدیر استراتژی
هیچ نسخه و دستورالعمل ساده و گام به گامی برای موفقیت در نقش مدیر استراتژی وجود ندارد. اما چند عنصر اساسی قابل توجه است که در ذیل بیان میشود:
افقهای زمانی را در نظر داشته باشید.
همه مدیران وقت خود را با درجات مختلف میان سه افق زمانی استراتژی تقسیم میکنند. این سه، گسترش و حفاظت از کسبوکار محوری در کوتاهمدت (افق اول)، ایجاد کسبوکارهای نوپا در میانمدت (افق دوم)، و ایجاد گزینههای قابل رشد در درازمدت (افق سوم) هستند. اما مدیران استراتژی به طور خاص چشمانشان را برای دیدن افق دوم پرورش دادهاند. در عین اینکه سعی میکنند تا تصویر کاملی از تمام افقها ارائه کنند.
طبق نتایج پژوهشی، مدیران استراتژی چیزی حدود ۳۹ درصد زمان خود را صرف افق دوم، ۳۶ درصد را به افق سوم و ۲۵ درصد را به پایش افق اول اختصاص میدهند. سایر مدیران در تیم ارشد زمانهای خود را به گونهای متفاوت تخصیص میدهند. و زمان بیشتری را صرف هم کوتاهمدت و هم بلندمدت کرده، به میانمدت کمتر میپردازند.
توجه مدیران استراتژی به افق میانمدت تأکیدی دیگر بر چشمانداز خاصی است که این افراد با خود به سازمان میآورند. به این ترتیب، مدیر استراتژی اساساً باید نگهبان دوره زمانی یک تا سه سال باشد که طی آن نتایج تصمیماتی را نشان میدهد که روزانه گرفته میشوند.
میان تدوین و اجرای استراتژی توازن برقرار کنید.
اغلب مدیران استراتژی اظهار میکنند که وقتشان را تقریباً به طور مساوی میان تدوین، و اجرای استراتژی تقسیم کردهاند. هر چند اظهارات آنها گرایش بیشتر به اجرای استراتژی را نشان میدهد. یک مدیر ارشد فنآوری که مسئولیت استراتژی را نیز در یک شرکت خدمات حرفهای به عهده داشت میگفت:
پول از اجرای استراتژی حاصل میشود، نه استراتژیسازی.
مدیر یک شرکت هوایی نیز در تأکید بر این نکته اظهار میدارد: «ما میتوانیم بهترین طرح دنیا را داشته باشیم. اما اگر نتوانیم اجرا کنیم نمیتوانیم صورتحسابها را بپردازیم». پیشبرد تغییر و تحول و وادار نمودن افراد به اتخاذ تصمیمات سازگار مستلزم صرف وقت و انرژی زیادی است. از این رو بعضی مدیران استراتژی مجبور میشوند تا کار توسعه و تدوین استراتژی را به یک تیم کوچک داخلی واگذار کنند. و از تخصص مشاوران خارجی برای کمک به آنها استفاده نمایند.
نفوذ خود را به گونهای مناسب به کار گیرید.
مدیران استراتژی باید در بکارگیری نفوذ خود بر سایر مدیران ارشد که ممکن است شکاک و دودل باشند مهارت و چیرهدستی ویژهای داشته باشند. در پژوهشهای انجامشده، ۵۲ درصد مدیران استراتژی معتقد بودند که برخورداری از این مهارت برای دستیابی به آنها به اهداف حیاتی است. یکی از این مدیران استراتژی در این پژوهشها اظهار میکند:
تلاش صادقانه و پشتکار فراوان وی در خصوص محصولات نوین و توان تشریک مساعی وی کمک کرد تا به هنگام عرضه فرصتهای جدید به بقیه شرکت (یا وقتی میخواست به آنها بقبولاند باید به کار اصلی خود بچسبند) ترغیبکننده و اثرگذار باشد.
البته صرف داشتن عنوان مدیر استراتژی خود کمککننده است. دستیابی به اهداف از طریق اختیارات مستقیم برای مدیران استراتژی حیاتی است. این اختیارات معنای داشتن حمایت ضمنی یا آشکار مدیر عامل به شمار میرود. زیرا همه میدانند روابط مدیر استراتژی با مدیر عامل بسیار حیاتیتر و مهمتر از آن است که به نظر میآید.
دانش و ذکاوت فنآوری اطلاعات و منابع انسانی را پرورش دهید.
رأی اعتماد مدیر عامل و پیشینهای قوی، اعتبار لازم را برای شما به عنوان مدیر استراتژی به همراه میآورد. اما از اینها مهمتر برای نفوذ در آراء و عقاید افراد و استفاده از اختیارات، داشتن دانش عمیق در دو حوزه تخصصی فنآوری اطلاعات و سرمایه انسانی است. که این روزها در اجرای استراتژی نقش محوری دارند.
در پژوهشهای انجام گرفته بیش از نیمی از مدیران استراتژی گفتهاند که روز به روز زمان بیشتری را صرف توجه به موضوعات مربوط به این حوزه کنند، هر چند به طور سنتی این موارد نقاط قوت یک استراتژیست نیستند. تقریباً یک سوم از مدیران استراتژی بررسی شده اعلام کردند دانش بسیار قابل اعتمادی در این حوزهها دارند و به راحتی در این زمینهها کار میکنند. و تقریباً تمامی پاسخدهندگان گفتند که حداقل با سطح دانش خود در این زمینهها «راحت» هستند.
فنآوری اطلاعات قلمرو مدیر اطلاعات یا مدیر فنآوری به شمار میرود. اما در عین حال حوزهای حیاتی برای مدیر استراتژی نیز محسوب میشود. زیرا فنآوری در واقع برای تمامی جوانب استراتژی از جمله خلق محصولات و خدمات جدید، توسعه الگوهای کسبوکار جدید، و بهبود فرایندها اهمیت حیاتی دارد.
منبع: کتاب «بالندگی مدیریت استراتژی»
[newsletter_signup_form id=1]