1. خانه
  2. مقالات
  3. کارآفرینی
  4. ارزش خودتان را نشان دهید

ارزش خودتان را نشان دهید

ارزش خودتان را نشان دهید

ارزش خودتان را نشان دهید

5/5 - (3 امتیاز)

هشت استراتژی اساسی برای ظهور زنان به عنوان رهبر در محل کار

ارزش خودتان را نشان دهید (۲۰۲۲) استدلال می‌کند که تعریف موفقیت یک سفر شخصی است، جایی‌که شما مسیرتان را شکل می‌دهید. این راهنمای ایجاد یک داستان موفقیت منحصربه‌فرد، درک ارزش اصالت خودتان و تبدیل شدن به یک رهبر در زندگی‌تان است.

 

شلمینا بابایی آبجی یک مدافع مشهور برای برابری جنسیتی و تنوع در دنیای شرکت‌هاست. او با بیش از سه دهه تجربه، سمت‌های اجرایی را در شرکت‌های بزرگ چند ملیتی، توانمندسازی زنان و ارتقای رهبری فراگیر در طول زندگی حرفه‌ای‌ش بر عهده داشته‌ست.

این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ نقشه راه برای زنانی که در حرفه خودشان هدف بالایی دارند.

زنان در محل کار درباره سقف شیشه‌ای زیاد می‌شنوند. اما برای اکثر خانم‌های حرفه‌ای، مشکلات خیلی قبل از رسیدن به سقف شروع می‌شود. بهتر است بگوییم که نردبان سقف شیشه‌ای پله‌های گم‌شده و شکسته زیادی دارد. در بالاترین سطح، تنها ده درصد از نقش‌های شرکتی توسط زنان و تنها درصد کمی از آن نقش‌ها توسط زنان رنگین‌پوست انجام می‌شود.

 

آمارها ناامیدکننده هستند – اما دلیلی برای ناامیدی نیستند. زنان باهوش، بااستعداد و فداکار می‌توانند با به کارگیری استراتژی‌های هدفمند برای تعریف موفقیت بر اساس شرایط خودشان، مذاکره درباره خواسته‌های رقابتی کار و زندگی، و نامگذاری خودشان به عنوان رهبر، به پتانسیل کامل حرفه‌ای خود دست یابند. آیا می‌خواهید به صفوف آنها بپیوندید و تلاش‌تان را برای ترمیم نردبان و شکستن سقف شیشه‌ای انجام دهید؟ پس این خلاصه‌کتاب برای شماست.

موفقیت را با شرایط خودتان تعریف کنید

برای دستیابی به موفقیت، نمی‌توانید به سادگی یک نقشه راه را دنبال کنید. باید سامانه موقعیت‌یابی [GPS] را خودتان برنامه‌ریزی کنید. درباره آن بیاندیشید. اجازه دادن به دیگران برای تعریف موفقیت‌تان مانند شروع یک سفر جاده‌ای‌ست که در آن شخص دیگری مقصد شما را انتخاب کرده‌ست. یک لحظه وقت بگذارید و به صورت کلی تعریف کنید که موفقیت برای شما چه شکلی‌ست.

 

چگونه می‌توانید تصور شخصی خودتان را از موفقیت آشکار کنید: با پرورش خودآگاهی شروع کنید. به شخصیت و تجربیات گذشته خودتان بپردازید. و سؤالاتی از این قبیل بپرسید: «موفقیت از نظر من چگونه است؟» و «چه چیزی واقعاً به من انرژی می‌دهد یا من را تحلیل می‌برد؟» این پرسش‌ها حیاتی هستند. زیرا آرزوها و خواسته‌های منحصربه‌فرد شما را آشکار می‌کنند.

 

در مرحله بعد، اهداف حرفه‌ای و شخصی خودتان را در یک چشم‌انداز بلندمدت موفقیت ادغام کنید. این رویکرد کل‌نگر تصدیق می‌کند که زندگی چیزی بیش از یک دستمزد و عنوان است. به عنوان مثال، ممکن‌ست آرزو داشته باشید که به اوج حرفه خود برسید. و در عین حال خانه‌ای دوست‌داشتنی و شاد را برای فرزندان‌تان بخرید. این درباره اولویت‌بندی نیازهای شخصی در کنار نیازهای حرفه‌ای‌ست، با درک اینکه این اولویت‌ها ممکن‌ست در مراحل مختلف زندگی تغییر کنند.

 

تعریف موفقیت بلندمدت شما همچنین مستلزم تصویرسازی جایی‌ست که می خواهید در پنج سال آینده باشید. این به عنوان یک نقشه راه عمل و جهت و انگیزه را فراهم می‌کند. به طور همزمان، ارائه تعاریف کوتاه‌مدت موفقیت ضروری‌ست. این گام‌های قابل لمس و عملی، شکاف بین واقعیت فعلی و چشم‌انداز آتی و بلندمدت شما را پر می‌کند. چه نقاط عطفی پیشرفت شما را در این مسیر مشخص خواهد کرد؟

 

یک زمان اختصاصی هفتگی را برای تأمل و جشن اختصاص دهید. این تمرین به تقویت یک ذهنیت موفقیت‌گرا کمک می‌کند. این درباره اعتراف به موانعی‌ست که بر آنها غلبه کرده‌اید، درس‌هایی که آموخته‌اید و نقاط عطفی که به دست آورده‌اید. در جشن گرفتن دستاوردهای خودتان، اعتمادبه‌نفس‌تان را تقویت می‌کنید. و انگیزه‌تان را برای ادامه حرکت رو به جلو بالا می‌برید.

 

برای الهام گرفتن، به داستان ورنا مایرز نگاه کنید. مایرز معاون استراتژی گنجاندن در نتفلیکس است. پیش از آن، ستاره فارغ‌التحصیل هاروارد در یک شرکت حقوقی معتبر کار می‌کرد. علیرغم شغل حقوقی و حقوق چشمگیرش، او احساس می‌کرد که ظهور پیدا نکرده‌ست. سفر او زمانی تغییر کرد که او علاقه‌اش به تنوع و گنجاندن را دنبال کرد. او به مشاوره‌ خودش در این زمینه مبادرت کرد، حرکتی جسورانه که در نهایت منجر به یک پیشنهاد فریبنده از نتفلیکس شد که حتی به او اجازه داد مشاوره‌اش را در کنار موقعیت رهبری خودش در نتفلیکس حفظ کند. داستان ورنا نشان می‌دهد که موفقیت فقط مربوط به اعتبار و یک چک حقوقی سنگین نیست. بلکه در مورد همسو شدن با خواسته واقعی شماست، حتی اگر به معنای جهش به سوی ناشناخته‌ها باشد.

باارزش‌ترین منبع خودتان را با توجه تخصیص دهید

توجه شما منبعی با ارزش و در عین حال محدود است، بنابراین باید مطمئن شوید که آن را به طور موثر تخصیص می‌دهید. و برای حداکثر بازده سرمایه‌گذاری می‌کنید. کلمه کلیدی اینجا چیست؟ اولویت‌ها. فقط از یوهانا ماسکا، مدیر پیشبرد کاخ سفید برای رئیس جمهور باراک اوباما بپرسید.

 

ماسکا زمانی وارد تیم اوباما شد که هنوز سناتور ایلینوی بود. در عرض چند ماه، او متوجه شد که در یک کمپین ریاست جمهوری کار می‌کند، سپس مراسم تحلیف ریاست جمهوری را سازماندهی می‌کند، تا اینکه در نهایت یکی از بلندپایه‌ترین دستیاران رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. ماسکا که به عنوان بخشی از بخش برنامه‌ریزی و پیشبردش کار می‌کرد، مسئول تخصیص ارزشمندترین منبع رئیس جمهور – توجه او – بود. برنامه اوباما نه تنها به طور باورنکردنی پر بود. هر روز، درگیری‌ها و نگرانی‌های جدیدی مطرح می‌شد که باید به آنها رسیدگی می‌شد.

 

ماسکا چگونه تصمیم گرفت که کدام افراد و مشکلات این برش را انجام دهند؟ او با اعتماد به قضاوت شما، حتی تحت فشار، و پرورش درک عمیق از زمینه‌ای که در آن کار می‌کنید، قسم می‌خورد. اما بالاتر از همه چیز؟ پیمایش بر اساس اولویت‌های رسالت شما. درباره ماسکا، هر زمان که او مجبور بود سریع تماس بگیرد، به اولویت شماره یک خودش باز می‌گشت. و می‌پرسید: مردم آمریکا می‌خواهند رئیس جمهور به چه چیزی توجه کند؟

 

بنابراین، چگونه می‌توانید یاد بگیرید که توجه خود را به همان میزان کارآمد و سازنده اختصاص دهید؟ در اینجا پنج استراتژی ساده آورده می‌شود.

 

اول از همه، روزتان را هدفمند بسازید. آیا روزهای شما یک نبرد دائمی با فهرست کارهایی‌ست که همیشه در حال گسترش است؟ آیا اغلب احساس می‌کنید که در اولویت‌های بی‌اندازه غرق شده‌اید؟ این یک مشکل رایج‌ست، اما می‌توان آن را با تغییر در طرز فکر حل کرد. نگاهی دقیق به نحوه برخورد با این اولویت‌ها و میزان زمان صرف کارهای غیرمولد و نامربوط بیندازید. تقویم شما یک تصویر فوری از محل تخصیص توجه شما ارائه می‌دهد، بنابراین مرور آن می‌تواند چشم را باز کند.

 

در مرحله دوم، یک برنامه موفقیت شخصی ایجاد کنید. این برنامه اهداف سالانه، فصلی و ماهانه شما را به قطعات قابل مدیریت تقسیم می‌کند. اولویت‌های‌تان را برای هر هدف مشخص کنید. این رویکرد استراتژیک تضمین می‌کند که شما نه تنها به دنبال اهداف راهبردی هستید، بلکه فعالانه برای رسیدن به نتایج خاص تلاش می‌کنید.

 

سومین کاری که می‌خواهید شروع به انجام آن کنید، اولویت‌بندی بی‌رحمانه است. به این معنی که یاد بگیرید به کارهایی که به اهداف شما کمک نمی‌کنند «نه» بگویید. به عنوان یک زن، ممکن‌ست متوجه شوید که اغلب با وظایف نامربوط یا انتظاراتی که با اهداف شما همسو نیستند، مواجه می‌شوید. در صورتی که به آن نیاز دارید، در اینجا اجازه دارید که قاطعانه چنین درخواست‌هایی را رد کنید. و بر آنچه واقعاً برای شما مهم‌ست تمرکز کنید.

 

نکته چهارم در فهرست ما اهمیت پرداختن به موارد ضروری‌ست. در حالی که اولویت‌بندی اهداف بسیار مهم‌ست، اما نمی‌توان هر کاری را مستقیماً با اهداف‌تان مرتبط کرد. کارهای پیش پا افتاده مانند ایمیل و کارهای اداری هنوز نیاز به توجه دارند. دوره‌های زمانی خاصی را برای این مسئولیت‌های ضروری اما کمتر جذاب اختصاص دهید. با انجام این کار، تعادلی بین پیشرفت راهبردی و نیازهای روزمره حفظ می‌کنید.

 

در نهایت، به یاد داشته باشید که بیاندیشید و جشن بگیرید. این تمرین شامل ارزیابی وظایف روزانه شماست. آیا همه آنها واقعاً ارزش توجه شما را داشتند؟ به جای کمال‌گرایی، روی پیشرفت تمرکز کنید. و درک کنید که هر قدم به جلو شما را به موفقیت بلندمدت نزدیک‌تر می‌کند.

به تعادل ایمان داشته باشید

اپرا وینفری یک بار گفت که شما می‌توانید همه چیز را داشته باشید، نه همه چیز را به یک‌باره. اگر حتی اپرا ایجاد تعادل بین خواسته‌های زندگی حرفه‌ای و شخصی را چالش‌برانگیز می‌داند، بقیه زنان شاغل چه‌چیزی را ترک می‌کنند؟

 

به نظر می‌رسد که مذاکره مؤثر در مورد حرفه‌ای و شخصی چالش کلیدی بسیاری از زنان در محل کار است. بیایید این پرسش که مسلماً خشن است را کنار بگذاریم که چرا زنان در مجموع برای ایجاد تعادل بین مسئولیت‌های مراقبتی و خانگی در کنار شغل خود بسیار بیشتر از مردان تحت فشار هستند و درباره راه‌حل‌ها صحبت کنیم.

 

رازی برای دستیابی به تعادل بهینه کار و زندگی وجود دارد. با این باور شروع می‌شود که تعادل ممکن‌ست. نکته اصلی دستیابی به تعادل هماهنگ کار و زندگی ریشه در طرز فکر شما دارد. به آنچه باور دارید، می‌توانید به آن برسید. بسیاری از زنان خواهان تعادل بین کار و زندگی هستند. اما باور ندارند که این تعادل قابل دستیابی است. بنابراین، اولین گام، پرورش یک ذهنیت متوازن‌ست، با اعتقاد راسخ که تعادل در دسترس است.

 

برو به مراحل عملی اولویت‌های شخصی‌تان را مشخص کنید. و به آنها اهمیتی مشابه اولویت‌های حرفه‌ای خود بدهید. این اولویت‌های شخصی جنبه‌هایی از زندگی شما هستند که شما را شاداب و سرحال می‌کنند. خواه گذراندن وقت با خانواده، دنبال کردن یک سرگرمی یا صرفاً لذت بردن از لحظات تنهایی برای تأمل در خودتان، اینها جنبه‌هایی هستند که سزاوار وقت و توجه شما هستند.

 

شما نقش‌های زیادی را بازی می‌کنید. به عنوان یک حرفه‌ای، یک عضو خانواده، یک دوست و غیره. برای پیشرفت، اختصاص زمان خاص و ویژه برای پرورش هر یک از این نقش‌ها ضروری‌ست. با انجام این کار، نه تنها رفاه خودتان را حفظ می‌کنید. بلکه ظرفیت خودتان را برای برتری در هر جنبه‌ای از زندگی خودتان افزایش می‌دهید.

 

نیاز به ایجاد تمایز واضح بین ساعات کاری و زمان شخصی وجود دارد. این شامل قطع ارتباط با دستگاه‌های مربوط به کار و قطع موقت ایمیل‌ها در ساعات شخصی است. این مرز «سخت» نه تنها بهره‌وری را افزایش می‌دهد. بلکه به شما انگیزه می‌دهد تا وظایف را در ساعات کاری تعیین‌شده انجام دهید.

 

از روال‌ها به عنوان پل بین حالت کار و حالت خانه استفاده کنید، و از سرریز استرس بین دو حوزه جلوگیری کنید. به چیزی به سادگی لباس‌های اداری خودتان هنگام بازگشت به خانه بیاندیشید. این روال‌ها به عنوان نشانه‌های روانشناختی عمل می‌کنند. و به انتقال یکپارچه ذهن شما کمک می‌کنند.

 

در ساعات غیر کاری خودتان، مهم‌ست که یک مرز حیاتی دیگر ایجاد کنید. توانایی «نه» گفتن به هر چیزی که غیرضروری یا از نظر احساسی خسته‌کننده‌ست. این کار از زمان و انرژی شخصی شما محافظت می‌کند. و اطمینان می‌دهد که اولویت‌های شخصی شما در کانون توجه باقی می‌مانند.

 

در نهایت، با خودتان شفاف کنید که بالاترین اولویت شما چیست. زندگی اغلب انتخاب‌هایی را ارائه می‌دهد، و درک این مبادلات بسیار مهم‌ست. هنگامی‌که فشار وارد می‌شود، نباید هیچ ابهامی وجود داشته باشد. اولویت اصلی شما اولویت دارد.

اصالت شما نقطه قوت شماست

کاتلین هوگان مدیر ارشد مردمی مایکروسافت است. او می‌خواهد مردم او را به‌عنوان زنی حرفه‌ای توانا، با تجربه و بسیار موفق ببینند. بنابراین، در سال ۲۰۰۷، هنگامی‌که او به سرطان سینه مبتلا شد، کاتلین این اخبار ویرانگر را برای خودش نگه داشت. در محل کار او می‌خواست «کاتلین مدیر اجرایی» بماند و تبدیل به «کاتلین مبتلا به سرطان» نشود. او در طول شیمی‌درمانی کلاه‌گیس می‌گذاشت و تنها تشخیص خودش را به چند نفر محرمانه می‌گفت.

 

اما به نظر او این رازداری طاقت‌فرسا بود. کاتلین بهبود یافت. اما در سال ۲۰۱۸ هنگامی‌که او دوباره به سرطان سینه مبتلا شد، تصمیم گرفت کارها را متفاوت انجام دهد. او نمی‌خواست تصویر ظاهری خودش را بیش از حد مهندسی کند. او می‌خواست واقعی باشد. هنگامی‌که او تشخیص خودش را به اشتراک گذاشت، تحت تأثیر حمایت همکارانش قرار گرفت. درس چیست؟ قدرتی وجود دارد که تمام خودش را به کار بیاورید. کاتلین اکنون عاری از سرطان است.

 

در محل کار، ارزشی که ایجاد می‌کنید سنگ بنای موفقیت شماست و هر چه سهم شما منحصر به فردتر باشد، ضروری‌تر می‌شوید. داشتن اعتماد به نفس برای آوردن خودش و تجربیات کامل به کارتان، کلید ایجاد ارزش قابل توجه است.

 

با این حال، موانع قابل توجهی برای غلبه بر زنان و به ویژه برای زنان اقلیت وجود دارد. اغلب، آنها خود را در محیط‌هایی می‌بینند که افرادی را نمی‌بینند که سوابق یا تجربیات خودش را به اشتراک بگذارند. این فقدان بازنمایی می‌تواند منجر به ناراحتی و احساس اجبار برای ساختن یک تصویر شرکتی شود که به طور کامل داستان‌ها و دیدگاه‌های منحصر به فرد آنها را در بر نگیرد.

 

برای مقابله با این چالش‌ها، بسیار مهم است که اجازه ندهید احساس کم‌بازنمایی، کم‌آموزش یا عدم ارتباط بر ذهنیت شما مسلط شود. این شامل ریختن بقایای برنامه‌های اجتماعی است که نشان می‌دهد زنان باید دیده شوند و شنیده نشوند. یا اینکه صدای مردان ذاتاً ارزش بیشتری دارد.

 

ارتباط موثر به عنوان یک ابزار قدرتمند در این سفر ظاهر می‌شود. یاد بگیرید که افکارتان را به طور مختصر و متقاعدکننده منتقل کنید، ضروری است. این نه تنها توجه افراد را به خود جلب می‌کند، بلکه به آنها اجازه می‌دهد شما را همانطورکه واقعاً هستید ببینند. ایده‌های خودتان را با شک و تردید به خودتان تضعیف نکنید. از زبان قوی و قاطعانه استفاده کنید. به جای گفتن، «ممکن‌ست این یک سوال احمقانه باشد» یا «شاید این ایده احمقانه باشد»، با اعتقادی تزلزل‌ناپذیر ارتباط برقرار کنید. در مواجهه با وقفه‌ها، مهم‌ست که خود را مؤدبانه اما قاطعانه ابراز کنید. وقتی کسی با شما صحبت می‌کند، گفتن «بگذارید تمام کنم» پیامی را ارسال می‌کند که صدای شما شایسته شنیده شدن است.

 

خود را با پروژه‌ها و بخش‌هایی هماهنگ کنید که شایستگی شما می‌تواند به بهترین شکل ممکن بدرخشد. نشان دادن توانایی‌های‌تان در این تنظیمات قوی‌ترین راه برای نشان دادن ارزش شماست. اگر سوگیری‌ها باعث می‌شود دیگران توانایی‌های شما را زیر سوال ببرند، بهترین پاسخ اینکه آنها را از طریق اعمال خود آموزش دهید. و ثابت کنید که عملکردتان اشتباه است.

 

اگر ارزش منحصر به فرد شما به طور مداوم مورد توجه قرار نمی‌گیرد و شناسایی نمی‌شود، زمان آن رسیده‌ست که تغییری را در نظر بگیرید. گاهی اوقات، لازم‌ست به محیط‌هایی بروید که ارزش شما به طور کامل تایید و تجلیل شود.

خودتان را به عنوان یک رهبر قوی معرفی کنید

نحوه شناخته شدن شما و اینکه چه کسی شما را می‌شناسد، دو چیز است که موفقیت حرفه‌ای شما را مشخص می‌کند. این دعوت را در نظر بگیرید تا خود را به عنوان یک رهبر، برای افرادی شناخته شوید که می‌توانند شما را در آن موقعیت قرار دهند.

 

برند شخصی شما اساساً چیزی‌ست که مردم با شنیدن نام شما به آن می‌اندیشند. بنابراین، چگونه می‌توانید این را به یک برند رهبری شخصی ارتقا دهید؟ به این موضوع بیاندیشید: می‌خواهید ویژگی‌های رهبری قوی را در آنچه که مردم قبلاً با شما مرتبط می‌دانند، ادغام کنید. با شناسایی نوع رهبری که آرزوی تبدیل شدن به آن را دارید شروع کنید. در مورد رهبرانی که به شما الهام گرفته‌اند و کسانی بیاندیشید که الهام گرفته‌اند. مثال‌های آنها می‌تواند هدف‌تان را در سبک رهبری شما روشن کند.

 

اکنون، بیایید برخی از ویژگی‌های اساسی رهبری را که می‌خواهید در نظر بگیرید، بررسی کنیم:

 

اولین مورد در فهرست قابلیت اعتماد است. ایجاد یک پایه اعتماد از طریق اصالت و شفافیت، سنگ بنای رهبری موثر است.

 

دوم، ما مراقبت داریم. مراقبت واقعی از تیم‌تان و هدایت آنها به سمت موفقیت از شما رهبری می‌سازد که افراد مایل به پیروی از او هستند.

 

سوم در مورد هنر گوش دادن صحبت می‌کنیم. رهبران مؤثر به طور فعال و با دقت گوش می‌دهند. این مهارت برای درک و برآوردن نیازهای تیم‌تان بسیار مهم‌ست.

 

چهارم، ارتباط قوی ضروری‌ست. مهارت‌های ارتباطی واضح و قانع‌کننده برای به اشتراک گذاشتن چشم‌انداز و اهداف‌تان ضروری‌ست.

 

پنجمین نکته این فهرست الهام‌بخشی است. رهبران توانایی منحصر به فردی برای الهام بخشیدن، انرژی بخشیدن و ایجاد انگیزه در تیم‌شان دارند.

 

نکته ششم ما تسهیل نوآوری است. پرورش یک محیط خلاق نشانه رهبری آینده‌نگر است.

 

در مرحله هفتم، ما بر پرورش ظرفیت تمرکز می‌کنیم. شناخت و تشویق ظرفیت اعضای تیم به برند رهبری شما کمک می‌کند.

 

در نهایت، ما در مورد مدیریت بحران صحبت می‌کنیم. استعداد واقعی یک رهبر در زمان وقوع بحران نشان می‌دهد. توانایی شما برای هدایت تیم‌تان در شرایط سخت بسیار مهم‌ست.

 

برای توسعه برند رهبری خود، رویکردی متمرکز داشته باشید. مشخص کنید که می‌خواهید بر روی کدام ویژگی‌ها تمرکز کنید. و آنها را در برنامه موفقیت شخصی خود بگنجانید. به عنوان مثال، اگر قصد دارید مهارت‌های شنیداری خودتان را بهبود ببخشید، به دنبال منابعی باشید که به شما در انجام این کار کمک کنند. اهداف‌تان را با همکاران قابل اعتماد در میان بگذارید تا خودتان را پاسخگو نگه دارید.

 

به یاد داشته باشید، ایجاد یک برند رهبری قوی یک سفر مداوم است. به طور مستمر روی تقویت این ویژگی‌ها کار کنید. و زمانی را برای جشن گرفتن موفقیت‌های خودتان در این راه اختصاص دهید.

خلاصه نهایی

برای زنانی که قصد پیشرفت در حرفه خود را دارند، چندین استراتژی اثبات‌شده وجود دارد. ابتدا تعریف‌تان را از معنای موفقیت خودتان بیان کنید. دوم، توجه‌تان را به صورت کلی به خودتان اختصاص دهید، بنابراین بر آنچه واقعاً مهم است تمرکز می‌کنید. سوم، خود واقعی‌تان را در آغوش بگیرید و اجازه دهید در زندگی حرفه‌ای شما بدرخشد. و در نهایت، بر ایجاد یک برند رهبری شخصی قوی تمرکز کنید. از طریق خودآگاهی، اولویت‌بندی سخت‌گیرانه و ارتباط مؤثر، می‌توانید جرأت کنید به رهبری تبدیل شوید که آرزوی آن را دارید.

 

این کتاب را می‌توانید از سایت آمازون تهیه کنید.

 

امتیاز به این مطلب

5/5 - (3 امتیاز)

مطالب بیشتر

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
ارزش خودتان را نشان دهید
شما هم می‌توانید رهبر تغییر باشیداطلاعات بیشتر
+