چگونه فردا را نسبت به امروز بهتر کنیم
خود آینده شما (۲۰۲۳) سفری روشنگر از طریق دنیای پیچیده تصمیمگیری است که عناصر قدرتمند روانشناسی و اقتصاد را در هم میآمیزد. ارائه یک دوریین منحصربهفرد برای مشاهده انتخابهای بلندمدت ما، نشان میدهد که چگونه تصمیماتی که امروز میگیریم مستقیماً آینده ما را شکل میدهد.
هال هرشفیلد، استاد مشهور دانشکده مدیریت اندرسون دانشگاه کالیفرنیا [UCLA]، در میانراهه روانشناسی و اقتصاد کار میکند. و از تخصصش برای افزایش تصمیمگیری بلندمدت استفاده میکند. کار پژوهشی و مشاورهای تأثیرگذارش، از مقالاتی برای رسانههای پیشرو مانند نیویورکتایمز گرفته تا مشاوره به شرکتهای معتبری مانند مورگان استنلی، باعث شد تا او به عنوان یکی از برترین استادان مدرسه کسبوکار زیر ۴۰ سال شناخته شود.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ قفل تصمیمگیری بهتر، افزایش انگیزه و رابطه سالمتر با فردی که تبدیل به آن خواهید شد را باز کنید.
این سناریو را تصور کنید: با یک غریبه قهوه میخورید. این فرد همه چیز را در مورد شما میداند – همه عادات کوچک شما، هر تصمیمی که تاکنون گرفتهاید، مسیرهایی که در پیش گرفتهاید و حتی عمیقترین رازهای شما را میداند. اما شما چیزی در مورد این غریبه نمیدانید. این شخص کیست؟ خُب، این شما هستید – فقط ده سال آینده.
حالا، این جلسه چه تأثیری بر اقدامات امروز شما خواهد داشت؟ آیا قبل از خوردن آن تکه کیک اضافی، دو بار فکر میکنید و میدانید چه تأثیری ممکن است بر سلامت آینده شما داشته باشد؟ آیا با درک فشار مالی که میتواند بر آینده شما وارد کند، در خرید آنی تجدید نظر کنید؟
زندگی ما یک تکامل بیوقفه است که هر روز ما را به سوی آینده سوق میدهد – آیندهای که در آن نسخهای از ما زندگی خواهد کرد که میتواند احساس بیگانه و جدایی از خود فعلی ما کند. این واگرایی اغلب منجر به تصمیماتی میشود که میتواند خود فعلی ما را خشنود کند، اما خود آینده ما را متحیر کند. با این حال، ما به خاطر تمرکز ذاتی بر رضایت فوری و عمدتاً نادیده گرفتن سایههای آینده خود، مسیر فعلی را ادامه میدهیم.
اما چه میشد اگر بتوانیم این شکاف موقت را پر کنیم؟ اگر بتوانیم پیوندی همدلانه با خود آیندهمان ایجاد کنیم و تصمیمات امروز خود را برای تضمین فردای موفقتر شکل دهیم، چه چیزی؟ در این خلاصهکتاب، شما یک کاوش پرخاشگرانه را در اعماق ادراک از خود، هویت و تعامل شگفتانگیز بین خود حال و آینده ما آغاز خواهید کرد. این سفر بینشهایی را در مورد روان انسان ارائه میدهد. و همین به شما قدرت میدهد تا ارتباط با خود آیندهتان را پیدا کنید. از این طریق تصمیماتی را تقویت میکنید که نه تنها به نفع خود امروز شماست، بلکه به خود فردای شما نیز مربوط میشود.
آیا میتوانیم خود اصلیمان را متحول کنیم؟
لحظهای به داستان پدرو رودریگز فیلهو فکر کنید. مردی که در وحشیگری به دنیا آمده و جمجمهای دریده بر اثر ضرب و شتم پدرش به همراه دارد. رودریگز فیلهو، که در سال ۲۰۲۳ درگذشت، یک قاتل زنجیرهای بود که تا سال 1۹۸۵، ۷۱ نفر را به قتل رساند. با این حال داستان او به یک سلول زندان ختم نشد. او شروع به ورزش کرد، خواندن و نوشتن آموخت و در سال ۲۰۰۷ به لطف یک خلأ قانونی، به عنوان یک مرد آزاد از زندان بیرون رفت. او هر روز ساعت ۴ صبح از خواب بیدار میشد. از مواد مخدر و الکل پرهیز میکرد. داستانهای الهامبخش را در یوتیوب به اشتراک میگذاشت. و به مجرمان جوان مشاوره میداد. و سوگند یاد میکرد که خود سابقش او را پس زده است و خود را دوباره متولدشده میدانست. ما را وادار میکند که بپرسیم: آیا میتوانیم اساساً خودمان را تغییر دهیم؟
به حس خودت فکر کن! تصور کنید که هر سلول بدن شما به مرور زمان جایگزین شده است. اما شما خاطرات خودتان را حفظ کردهاید. آیا هنوز هم شما هستید؟ اگر ذهن و خاطرات شما با شخص دیگری جایگزین شود چه میشود؟ قبل از اینکه یک موجودیت جدید در نظر گرفته شوید، چند قسمت از شما باید تغییر کند؟
به زندگی خودت فکر کن! مطمئناً برخی از ویژگیها از دوران کودکی شما باقی مانده است. با این حال، تجربیات شما نیز شما را شکل داده، بدن شما متحول شده و حتی خاطرات شما تکامل یافته است.
فلسفه به تنهایی نمیتواند این معما را حل کند. دنیای روزمره، همانطورکه در مطالعهای توسط پروفسور نینا استرومینگر دیده میشود، دیدگاه متفاوتی ارائه میدهد. او از مراقبان افرادی که از بیماری آلزایمر و ایالاس [ALS] رنج میبرند پرسید که آیا افرادی که از آنها مراقبت میکنند هنوز هم همین احساس را نسبت به آنها دارند؟ جالب اینجاست که علیرغم بدن ناتوانشان، بیماران ایالاس، با ذهن سالمشان، بیشتر از بیماران آلزایمر که خاطراتشان در حال محو شدن بود، «خود»تر دیده میشدند. اما پیچیدگی واقعی زمانی رخ داد که استرومینگر با مراقبان افراد مبتلا به زوال عقل پیشانی گیجگاهی صحبت کرد. وضعیتی که بدن و خاطرات را دست نخورده باقی میگذارد. اما توانایی عمل اخلاقی یا عاطفی را مختل میکند. این بیماران بهعنوان بیگانهترین افراد تلقی میشدند، که نشان میدهد خود اخلاقی ما واقعاً میتواند هویت واقعی ما را تعریف کند.
بنابراین، با تأمل در مورد پدرو رودریگز فیلهو، آیا او واقعاً یک فرد جدید شده بود؟ اگر مفهوم خود اخلاقی ضروری را در نظر بگیریم، شاید او چنین شدده است. اما اکنون، بیایید آن نور را به سمت خودمان هدایت کنیم. چگونه به آینده خود نگاه میکنیم؟ آیا ما به همان شکل باقی میمانیم یا تبدیل به فرد جدیدی میشویم؟ همانطورکه بیشتر کاوش میکنیم، این جنبه جذاب از وجود انسانی خود را کشف خواهیم کرد.
دوستی با خود آینده
جاودانگی را تصور کنید. برای همیشه جوان و بدون قید و بند، مانند خونآشامی که در نور ماه غرق میشود. جالب است، اینطور نیست؟ با این حال، یک معضل وجودی را ایجاد میکند. چگونه میتوانستیم مطمئن باشیم که در مواجهه با چنین وجود بیپایانی چه کسی خواهیم بود؟ درست مانند آوردن یک زندگی جدید به جهان، هر لحظه نسخه جدیدی از «ما» را به دنیا میآورد. پس خود آینده ما برای همیشه در منظره مهآلود فردا چهرههای مرموز و سایهای باقی خواهند ماند.
درک ما از خود آینده ما عمیقاً بر تصمیمات فعلی ما تأثیر میگذارد. دو شخصیت را تصور کنید – گسترش خود فعلی و یک فرد کاملاً جدید. این که چگونه خود آیندهتان را در این دوگانگی درک میکنید، همیشه به خود امروز شما رنگ میدهد.
این را در نظر بگیرید – ما معمولاً به نفع شخصی خود عمل میکنیم. با این حال، اگر خود آیندهمان را غریبه بدانیم، ممکن است کمتر تمایل داشته باشیم که به عادات سالم و مفید متعهد شویم. چرا به یک تکه کیک شکلاتی اضافی نه بگوییم، اگر کمر شما بیشتر از همه اینها را تحمل نمیکند، بلکه کمر یک غریبه است؟ این جدایی ممکن است منجر به هزینههای زیاد یا تمایل به بدهیهای بلندمدت شود.
هنگامیکه به آینده نزدیک میاندیشید – مثلاً تولد بعدی شما – بیشتر مردم احتمالاً از ضمایر اول شخص استفاده و احساس تداوم شخصی را حفظ میکنند. اما زمانی که این رویداد ۳۰ سال است، زبان به سوم شخص تغییر میکند. میتوان این را به ادراک نسبت داد. به دیدن دو پرنده در فاصله فکر کنید. جدا کردن آنها ممکن است چالشبرانگیز باشد. به همین ترتیب، چه «شما» یک دهه بعد یا «شما» در دو دهه آینده، ممکن است به نظر برسد که این خودهای آینده در یک شکل مبهم ادغام میشوند.
خود آینده ما تار و تقریباً شبح مانند است، در حالیکه خود فعلی ما جامد و ملموس است. اگرچه خود آینده ما به معنای واقعی کلمه فرد متفاوتی نیست، تفکر به این شیوه میتواند بینشهایی را ارائه دهد. فداکاری برای یک غریبه میتواند غیرمنطقی به نظر برسد، اما اگر آینده خود را به عنوان یک دوست یا عزیز ببینید چه؟
شاید زمان آن رسیده است که دیدگاهها را تغییر دهیم. به جای اینکه با آینده خود به عنوان یک شخصیت دور رفتار کنید، آنها را یکدیگر نزدیک کنید. آنها را متحد، دوست، کسی بدانید که ارزش فداکاری را دارد. شاید در آن صورت، «شما»ی فردا کمتر شبیه یک غریبه به نظر میرسد و بیشتر شبیه یک عزیز میشود که به راحتی از آن تکه کیک اضافی صرف نظر میکنید. یا در تصمیمات مالی عجولانه تجدیدنظر میکنید. به هر حال، حتی اگر بتوانید برای همیشه، مانند یک خونآشام در گرگ و میش زندگی کنید، آیا بهترینها را برای تمام خود آیندهتان نمیخواهید؟
پیمایش انتخابهای خود آینده شما
یک کشتی را تصور کنید که استوار در یک نقطه خاص لنگر انداخته است. با وجود افق اشاره و ندای دریای آزاد، همچنان به پهلوگیری خود بسته است. به نوعی همه ما شبیه آن کشتی هستیم. ما به مفهوم «لنگر انداختن» به خود و ارزشهای کنونیمان مقید هستیم، حتی زمانی که میدانیم باید زنجیرها را پاره و به سوی آینده حرکت کنیم.
این استعاره لنگر انداختن اغلب ما را به انتخابهایی سوق میدهد که برای خود آینده ما مضر است. اکثر مردم با انتخاب بین دریافت ۱,۰۰۰ دلار در شش ماه آینده یا ۹۹۰ دلار در حال حاضر، پرداخت فوری را انتخاب میکنند. اما نقطه عطف کجاست؟ چه مقدار پول ارزش انتظار را دارد؟
این تمایل به اولویت دادن به پاداشهای فوری بر مزایای آینده میتواند منجر به تصمیمگیریهای مشکلساز شود، مانند هدر دادن ناگهانی ثروت توسط میلیاردرها. با این حال، زمانی که ما بیواسطه بودن زمان حال را حذف میکنیم، این تصویر تغییر میکند. هنگامیکه از آنها خواسته میشود بین ۹۰۰ دلار در سال یا ۱,۰۰۰ دلار در هجده ماه یکی را انتخاب کنند. اکثر مردم صبر بیشتری نشان میدهند و مبلغ بیشتری را انتخاب میکنند.
این پدیده به تصمیمات مالی محدود نمیشود. اگر از آنها خواسته شود که بین یک تخته شکلات و یک مشت آجیل سالم که در هفته آینده دریافت خواهید کرد یکی را انتخاب کنند، بسیاری گزینه سالمتری را انتخاب میکنند. زمانیکه پاداش آنی نباشد، جذابیت رضایت آنی از بین میرود. آیا این به این دلیل است که ما آینده را نامشخص میدانیم و به ضربالمثل قدیمی پرندهای که در دست است ارزش دو نفر را در بوته میدانیم؟
کشش زمان حال قدرتمند است، زیرا ما با آن آشنا هستیم. در ادراک ما بزرگتر میشود و به نظر میرسد زمانی که دورتر به آینده نگاه میکنیم، زمان فشرده میشود. یک روز در حال حاضر طولانیتر از انتظار یک روز صرفشده برای یک کار شش ماه بعد است.
درست همانطورکه یک کرم به آرامی به پروانه تبدیل میشود، ما اغلب نادیده میگیریم که چگونه لحظات فردی زمان حال ما برای خلق آینده ما جمع میشوند. اگر به طور فعال بر آینده خود تمرکز نکنیم، در حال حاضر در خطر تصمیمگیری هستیم که میتواند منجر به پشیمانی در آینده شود. پس شاید وقت آن رسیده است که لنگر را بسنجیم. و اجازه دهیم خود آیندهمان ما را در دریای انتخابهایی هدایت کنیم که زندگی ارائه میدهد.
به تعویق انداختن، تصمیمگیریها و سفر به سوی بیپشیمانی
آیا تا به حال متوجه شدهاید که برای رسیدن به یک ضربالاجل عجله دارید – مانند موتزارت که ظاهراً دون جووانی را در آخرین لحظه تکمیل کرد؟ شاید شب قبل از یک امتحان بزرگ را شلوغ کرده باشید. به تعویق انداختن کار عادت رایجی است که همه ما مشترک هستیم. اما چیزی که اغلب متوجه نمیشویم این است که با رها کردن وظایف تا آخرین لحظه به آینده خود آسیب میزنیم. علت اصلی این موضوع چیست؟ ما تلاش میکنیم تا خود آیندهمان را واضح تصور کنیم. ناتوانی ما در پیشبینی آینده به وضوح منجر به عدم درک بارهایی میشود که برای خود آیندهمان میگذاریم.
اما امیدی هست! اندکی بخشش میتواند راه درازی نباشد. گذشته خود را به خاطر انجام ندادن کارها ببخشید و برای جلوگیری از به تعویق انداختن کارها، روی درک بهتر خود آیندهتان کار کنید. با انجام این کار، نه تنها بار خود آیندهتان را کاهش میدهید، بلکه ارتباط قویتری بین خود گذشته، حال و آینده خودتان ایجاد میکنید.
به طور مشابه، آیا تا به حال با چیزی که برای زمان آینده برنامهریزی شده است موافقت کردهاید، فقط برای اینکه وقتی آن زمان رسید از آن پشیمان شوید؟ این همان اثر بله/لعنتی است. شاید شما این را زمانی تجربه کرده باشید که در یک مهمانی که بعداً از شرکت در آن وحشت داشتید، شرکت کردهاید. اثر بله/لعنتی بازتابی از دشواری ما در پیشبینی حالات عاطفی آیندهمان است. پدیدهای که هنگام تصمیمگیری که منجر به پشیمانی میشود نیز در بازی وجود دارد.
همین امر در مورد پشیمانی از انجام خالکوبی نیز صدق میکند. اهمیت خالکوبی میتواند با گذشت زمان محو شود. یا یک تصمیم عجولانه در حالی که فرد خالکوبیشده ممکن است منجر به علامت دائمی شود که بعداً پشیمان شود. این را میتوان به بستهبندی لباسهای نامناسب برای تعطیلات تشبیه کرد. میدانید مقصدتان گرم است، اما چون الان هوا سرد است، نمیتوانید لباس مناسب ببندید. این یک بار دیگر تلاش ما را برای ارتباط با خود آیندهمان آشکار میکند.
این مبارزه را میتوان در دو سوگیری اصلی جستجو کرد. اول، سوگیری فرافکنی است. تمایل ما به این که خود آینده ما همان احساسی را که ما در حال حاضر داریم احساس میکنیم. دوم، توهم پایان تاریخ است – باور ما به اینکه شخصیت و ترجیحات ما در آینده تغییر چندانی نخواهد کرد. هر دوی این سوگیریها قضاوت ما را مخدوش میکند و به تصمیمهایی منجر میشود که ممکن است پشیمان شویم، خواه این خالکوبی باشد که از آن خوشمان نمیآید یا یک رابطه عاشقانه که پایان ضعیفی دارد.
با درک این سوگیریها و تأثیر آنها، میتوانیم برای تصمیمگیری بهتر برای آینده خود تلاش کنیم. در پایان، پر کردن شکاف بین خود حال و آینده به ما کمک میکند تا انتخابهایی داشته باشیم که بعداً پشیمان نشویم. به یاد داشته باشید، کلید تصمیمگیری خوب، درک واضح و همدلانه خود آیندهتان است.
استراتژیهایی برای ایجاد تعادل بین حال و آینده
تصور کنید که به خود آیندهتان برخورد کنید، فقط متوجه شوید که ناراضی هستید، در دام یک ازدواج ناموفق و در سلامتی ناموفق هستید. سپس این سؤال پیش میآید که چگونه میتوانید از چنین آیندهای جلوگیری کنید؟ چگونه میتوانید خود را به بهترین نسخه ممکن تبدیل کنید؟ این سفر با ایجاد احساس نزدیکتر، ملموستر و واقعیتر در آینده شما آغاز میشود.
مطالعات علمی نشان میدهد که اگر به خانوادههای نیازمند گفته شود که قبلاً انتخاب شدهاند، به احتمال زیاد به کمک آنها کمک میکنیم. زیرا آنها قابل شناساییتر و واقعیتر به نظر میرسند. این رویکرد همچنین میتواند برای بهبود خود اتخاذ شود. با نوشتن نامهای برای خود آیندهتان یا ساختن یک کپسول زمان، شخصیت آینده خود را ملموس میکنید. و شما را وادار میکنید که تصمیمات مفیدی برای آنها بگیرید.
شما همچنین میتوانید یک تمرین ذهنی را امتحان کنید: آینده خود را تجسم و سپس به طور ذهنی به زمان حال سفر کنید. هنگامیکه به آینده فکر میکنید، از روزها به جای سالها به عنوان واحد زمان خود استفاده کنید. دیدگاهی که درک و عملیاتی کردن آن آسانتر است. با این حال، تنها تجسم آینده کافی نیست. پس از آن، برداشتن گامهای ملموس و تعهدات قاطع نیز ضروری است. به عنوان مثال، عضویت ۳۰ جلسهای در باشگاه بدنسازی نشاندهنده تعهد شما به تناسب اندام است.
با این حال، تکیه صرف به نیروی اراده همیشه موثر نیست. گاهی اوقات بهتر است به طور کامل عوامل حواسپرتی را برای آینده خودتان حذف کنید. به عنوان مثال، میتوانید تلفن خود را در یک گاوصندوق زمانبندیشده قفل کنید تا از یک دوره کار بدون حواسپرتی اطمینان حاصل کنید و در نتیجه به نفع آینده خود کار کنید.
اضافه کردن تنبیههای فوری برای رفتارهای ناخواسته نیز یک انگیزه قوی است. مانند جریمه کردن خود در صورت انجام ندادن تمرین. سپس گزش یک ضرر فوری شما را وادار میکند تا به نفع آینده خودتان عمل کنید.
اما شکلدهی به آیندهای بهتر فقط شامل انتخابهای سخت و فداکاری نیست. همچنین به این معنی است که حال خود را لذتبخشتر کنید. اگر کاری دشوار یا غیر جذاب است، آن را با چیزی لذتبخش همراه کنید. چرا هنگام تمرین به یک کتاب صوتی جذاب گوش نمیدهید. یا هنگام مسواک زدن یک ویدیوی جذاب از یوتیوب تماشا نمیکنید؟ اینها تغییرات سادهای هستند که میتوانند کارهای پیش پا افتاده یا چالشبرانگیز را قابل تحملتر کنند.
هنگام مواجهه با یک کار طاقتفرسا، مانند یک بدهی سنگین، آن را به پرداختهای کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید. این یک استراتژی قابل دسترسیتر است. و برای خود فعلی شما آسانتر است، در حالی که هنوز برای آینده شما مفید است.
یادگیری تعادل بین نیازهای حال با نیازهای آینده کلید این سفر است. با استفاده از برخی از این استراتژیها، میتوانید پلی به سوی آیندهای بسازید که در آن بهترین نسخه از خودتان در انتظار شماست. این یک اقدام متعادلکننده دقیق است، اما میتواند به آیندهای رضایتبخش منجر شود.
خلاصه نهایی
درک و تقویت رابطه با خود آینده شما میتواند عمیقاً بر تصمیمات فعلی شما تأثیر بگذارد. و شما را ترغیب کند تا به روشی عمل کنید که با بهترین منافع خود آینده شما هماهنگ باشد.
علیرغم ظرفیت ذاتی برای دگرگونی، شناخت و در آغوش گرفتن خود آینده شما به دلیل فاصله درک شده و عدم ارتباط ملموس میتواند چالشبرانگیز باشد. این اغلب منجر به تأکید بر نیازهای فوری میشود که گاهی اوقات به قیمت بهزیستی در آینده تمام میشود.
با این حال، استراتژیهایی مانند تجسم، چارچوب زمانی، تعهدات ملموس، پیامدهای فوری برای رفتارهای ناخواسته، و افزایش لذت از وظایف میتواند شکاف را پر کند و رابطه سالمتری با خود آینده شما ایجاد کند. با انجام این کار، میتوانید تصمیماتی را تشویق کنید که آینده رضایتبخشتری را ترویج میکنند.
این کتاب را میتوانید از سایت آمازون تهیه کنید.