بازیابی زندگی از کار
شغل به اندازه کافی خوب (۲۰۲۳) یک راهنمای رادیکال برای بازپسگیری زندگی شما فراتر از دیوارهای شرکتست. از طریق مجموعهای از حکایتها و توصیههای عملی، یاد میگیرید که از فرسودگی شغلی رها شوید. و تعادل واقعی کاروزندگی را بیابید.
سیمون استولزوف یک نویسنده و روزنامهنگار کارکشته با اشتیاق به کاوش در تلاقی فرهنگ، کار و رفاه شخصیست. مقالات او درباره موضوعاتی از تعادل بین کاروزندگی گرفته تا پویاییهای سازمانی در نشریات برجستهای مانند نیویورک تایمز و فوربس ارائه شدهست.
این کتاب چهچیزی برای من دارد؟ دریابید که چرا تکامل فراتر از کار مهمست.
در دهه ۱۹۳۰، جان مینارد کینز، اقتصاددان فکر میکرد که تا ۲۰۳۰، همه ما ۱۵ ساعت در هفته کار خواهیم کرد. این باعث میشود انبوهی از زمان برای اوقات فراغت باقی بماند – نماد وضعیت نهایی. شغل خوب
اما جاییکه زمانی ثروت را با اوقات فراغت مبادله میکردیم، اکنون اوقات فراغت را با کار عوض میکنیم. ما در ساعتهای بیشتری از همیشه کار میکنیم. بیشتر از همه آمریکاییها. به طور متوسط، آمریکاییها سه ساعت بیشتر از ژاپنیهای پرکار، شش ساعت بیشتر از فرانسویها و هشت ساعت بیشتر از آلمانیها در هفته کار میکنند. شغل خوب
بهطور خلاصه، ما از نگاهکردن به کار به عنوان یک کار طاقتفرسا که در طول اوقات فراغت ما از زندگی ما حمایت میکند، به یک مأموریت تعیینکننده زندگی تغییر کردهایم که باید معنایی را در آن پیدا کنیم. بیایید آن را با نام واقعی آن بنامیم: کارگرایی. اما مسئله اینکه کارکردن هزینهها را پرداخت میکند. پس چگونه بین جستجوی کارِ معنادار تعادل برقرار کنیم و اجازه ندهیم کارمان ما را کاملاً ببلعد؟ شغل خوب
خودتان را وارد «شغل به اندازه کافی خوب» کنید. با الهام از تئوری «والدین به اندازه کافی خوب»، که با فشار برای دیدن التهابات کوچک و اجتنابناپذیر در تربیت فرزند بهعنوان شکستهای شخصی مقابله میکند، میگوید که یک شغل نباید. و اصلاً – تمام دنیای شما باشد. تنها چیزی که منجر به فرسودگی شغلی و مشکلات سلامت روان میشود. شغل خوب
این خلاصهکتاب چهار اتفاق واقعی از صحنه آشپزی با ستاره میشلن گرفته تا عرصه بزرگ فناوری را به تصویر میکشد که به شما کمک میکند تا زندگیتان را از محلِکار بازپس بگیرید. و بر آنچه واقعاً مهمست متمرکز شوید. شغل خوب
شیوهنامه فرسودگی شغلی مستلزم عزت نفس نابجاست
دیویا سینگ، سرآشپز هندی-آمریکایی، یکی دو چیز درباره تلههای فرسودگی شغلی و عزت نفس میگوید.
بهعنوان یک کارآموز آشپزی در رستوران، دیویا ظرفیت را در مسئولیتش برای ایجاد غذاهای خلاقانه بدون لبنیات دید. استعدادش منجر به قدردانی پر از اشک مشتری و یک پیشنهاد تجاری موفق به سرآشپز استفن فیشر شد. از اینجا، پرامیر متولد شد: خطی از محصولات بدون لبنیات که مالکیت مشترک دیویا و فیشرست. شغل خوب
تحت نظارت فیشر، دیویا به سرعت به شهرت رسید – حتی در فهرست ۳۰ نفر مشهور زیر ۳۰ سال فوربس قرار گرفت. اما با گسترش تجارت، همه چیز متشنج شد. بحثهای سرمایهگذار، کشمکشهای استخدام، و اختلاف نهایی بر سر خط تولید جدید منجر به خروج دیویا از عملیات پرامیر شد. شغل خوب
اما دیویا به جای اینکه زیر پاسخ منفی فیشر به تصمیم خودش خم شود، مرخصی را انتخاب کرد. او به مدت شش هفته به تایلند سفر کرد، دوباره با سرگرمیهایش ارتباط برقرار کرد و در فضای باز و آشپزی مشغول شد. این مرخصی به او اجازه داد تا سلامت روانش را مدیریت کند. شغل خوب
بازگشت به آشپزی
هنگامیکه او به صحنه آشپزی بازگشت، دیویا با شوک دیگری روبرو شد: فیشر ۵۰ درصد مالکیتش را در پرامیر کاهش داده بود. یک نبرد حقوقی طولانی درگرفت. و زمانی که دیویا سهامش را پس گرفت. سرانجام پرامیر را برای همیشه پشت سر گذاشت. شغل خوب
امروز، دیویا با خوشحالی در یک خانواده تعاونی در پورتلند زندگی و یک شرکت غذایی موفق را اداره میکند. و در عین حال برای سایر علایق خود نیز وقت میگذارد. او از طریق تجربیاتش، ارزش تعیین مرزها، شناخت ارزشش و حفظ تعادل سالم بین کاروزندگی شخصی را درک میکند. شغل خوب
بنابراین وقتی شرایط سخت میشود، از عقبنشینی و ارزیابی مجدد اولویتهایتان نترسید. اگر دیویا تصمیم نمیگرفت که در زندگی حرفهایش که استرس بالایی دارد متوقف شود، ممکن بود از زندگی رضایتبخشی که امروز دارد لذت نمیبرد. شغل خوب
با اجتماع از کارگرایی فراتر بروید
کار میتواند رضایتبخش، اما خردکننده باشد – بهخصوص اگر ساختارهای اجتماعی دیگری در محلِکار نداشته باشید. فقط از دانشمند علوم اجتماعی رایان برگ بپرسید. شغل خوب
وقتی رایان اطلاعات ۲۰۱۸ عمومی را در اختیار گرفت، میدانست که چیز بزرگی یافتهست. حوزه مورد علاقهش چه بود؟ گرایشهای دینی سازمانیافته به طور خاص، «پوچ»ها – افرادی که هیچ وابستگی مذهبی ندارند – در حال افزایش بودند. او که هیجانزده بود، یک روز را صرف محاسبه اعداد کرد و به کشف شگفتانگیزی رسید: برای اولین بار، تعداد پوچگرایان از انجیلیها و کاتولیکها بیشتر بود. شغل خوب
این خبر بهسرعت پخش شد، اما در نزدیکی خانه رایان قرار گرفت. چرا؟ خُب، او فقط یک دانشمند علوم اجتماعی نیست – او همچنین کشیش در فرست باپتیست [First Baptist]، یک کلیسای کوچکست که با کاهش حضور مردم دستوپنجه نرم میکند. او متوجه شد که مردم هنوز به دنبال احساس تعلق، هدف و هویت هستند که زمانی توسط نهادهای مذهبی ارائه میشد. فقط الان در دفتر کار پیدا میکنند. رایان این را به سه چیز نسبت میدهد. شغل خوب
ظهور اینترنت
اول، ظهور اینترنت به شک و تردیدها کمک کردهست تا جوامع بیایمان را به صورت آنلاین پیدا کنند و تربیت کاتولیک آنها را به چالش بکشند. بسترهایی مانند آتیسم سابردیت [subreddit]، با ۲.۷ میلیون عضو، راه فراری از مارپیچ سکوتی را ارائه میدهند که مردم اغلب هنگام زیر سؤال بردن ایمانش تجربه میکنند. شغل خوب
سیاستزدگی دین
دوم، سیاسی شدن دینست – عمدتاً آمیختگی مسیحیت با محافظهکاری سیاسی. این امر لیبرالها را از کلیسا دور کرده و باعث تغییر در میان مسیحیان هفتگی سفیدپوست کلیسا شده از اکثریت ۵۵ درصدی دموکراتها در ۱۹۷۲ به اکثریت ۶۲ درصدی جمهوریخواهان تا ۲۰۲۱ شدهست. شغل خوب
نسل هزارهها
سوم، نسل هزارهها در حال افزایش انزوای اجتماعی هستند. از آنجاییکه افراد کمتری در گروههای اجتماعی شرکت میکنند، کار در حال پر کردن جای خالیست. تبدیلشدن به منبع اصلی معنی آنها. اما این وضعیت دارای معایب اساسیست. همانطورکه رایان از دادهها دریافت، ایمان به کار میتواند افراد را به نادیده گرفتن سایر جنبههای مهم زندگی سوق دهد. شغل خوب
خُب چکاری باید انجام بدی؟ برای شروع، لازم نیست مذهبی باشید – اما میتوانید یک صفحه از کتاب مقدس بخوانید. میبینید، سنتهای مذهبی اغلب بر پاسخ به یک سؤال بزرگ متمرکز شدهاند: چهچیزی به زندگی ما ارزش میدهد؟ در دنیایی که بیشتر و بیشتر مردم از دین رویگردان هستند، ما شروع به تلاش برای یافتن این پاسخها کردهایم. شغل خوب
اما چیزهای زیادی فراتر از اندازه فیش حقوق و ساعات کاری طولانی شما وجود دارد که میتواند زندگی را ارزشمند کند – مانند پیوستن به یک گروه موسیقی، ورود به لیگ بولینگ، یا صرف شام با دوستانتان. با تنوع بخشیدن به منابع خودتان برای رسیدن به موفقیت فراتر از کار با فعالیتهای مبتنی بر جامعه، میتوانید زندگیتان را از دست روسای بیثبات یا بازار بازپس بگیرید. و در مقابل تغییرات غیرمنتظره زندگی، حائلی قدرتمند بسازید. شغل خوب
کارگرایی از جوانی شروع میشود
در ۱۹۹۹، یک دانشآموز جاهطلب دوم دبیرستان به نام مگان گرینول گامی جسورانه به سمت روزنامهنگاری برداشت. او با پیوستن به کارکنان روزنامه دانشجویی، با سر به تحقیقی نگرانکننده درباره بردهداری مدرن پرداخت. این تجربه شروع او در یک حرفه موفق بود که او را به رسانههای سطح بالا هدایت کرد. و او را به اولین سردبیر زن وبلاگ ورزشی محبوب دیداسپین [Deadspin] تبدیل کرد. شغل خوب
اما با افزایش مسیر شغلی مگان، سطح استرس او نیز افزایش یافت. علیرغم سوابق چشمگیرش در نشریات مهمی مانند ایاسپیان [ESPN]، گود [GOOD]، و نیویورک، این روزنامهنگار متوجه شد که با فرسودگی شغلی رو به افزایشی دستوپنجه نرم میکند. کمتر از یک سال پس از پذیرش سمت سردبیر موقت در وایرد [Wired]، فرسودگی شغلی به اوج خودش رسید. و منجر به تصمیم او برای کنارهگیری شد. شغل خوب
اما این فرسودگی بیش از یک علامت کار بیش از حد بود. این تجلی یک هنجار اجتماعی بود که ارزش خودش را با بهرهوری یکسان میداند. زندگی حرفهای مگان چنان عمیقاً با هویت او گره خورده بود که کنارهگیری از حرفهاش شبیه از دست دادن تکهای از خودش بود.
آشنا بنظر میرسد؟ تو تنها نیستی. جانا کورتز روانشناس با افراد موفق زیادی مانند مگان ملاقات کردهست که پس از رسیدن به تمام اهداف شغلیش احساس سرگیجه میکنند. او میگوید مقصر، فرهنگیست که با کار مانند یک ماراتن بیپایان رفتار میکند و زمان شخصی را به حاشیه میبرد. شغل خوب
محافظ زمانی
کورتز برای غلبه بر کارگرایی، ایجاد «محافظ زمانی» را پیشنهاد میکند. لحظات شخصی که در آن میتوانید کشف کنید که فراتر از شغلتان چهکسی هستید. اما چالش به همین جا ختم نمیشود. انگیزه افراد موفق میتواند سرگرمیها را به شکل دیگری از کار تبدیل کند. بنابراین بسیار مهمست که بازی بدون ساختار را به زندگیتان تزریق کنید تا به کنجکاوی و شگفتی اجازه دهید بدون فشار برای سرمایهگذاری بر روی هر چیزی در مرکز صحنه قرار گیرد. شغل خوب
این ایده برای مگان یک مکاشفه بود. او که موفقیت را با نقاط عطف حرفهایاش یکسان میدانست، علیرغم موفقیتهای چشمگیرش، احساس میکرد که یک شیادست. این بحران هویت بیشتر در طول تعطیلات او ظاهر شد. و یک نبرد درونی طولانیمدت بین میل به بهرهوری و نیاز به آرامش را آشکار کرد. شغل خوب
حتی ۹ ماه پس از تعطیلاتش، مگان به مبارزه با گرایشات اعتیاد به کارش ادامه داد. انگیزه او برای کار ترکیبی پیچیده از لذت واقعی، نگرانیهای مالی و ترس از بیثباتی بود که ریشه در گذشته او داشت. اما در حالی که او هنوز دنیا را از دریچه حرفهای میبیند، اعتراف میکند که چیزی فراتر از کار میخواهد. شغل خوب
از طریق سفر مگان، به ما یادآوری میشود که کارگرایی میتواند در اوایل زندگی ما ریشه بدواند. و هویت و ارزش خودش را با رشدمان شکل دهد. تعادل بین کار و زندگی چیزی فراتر از پیمایش شغلی ماست. این درباره اینکه بدانیم در خارج از دفتر کار چهکسی هستیم.
وقتی صحبت از دفاتر کار شد، مهمست که زندگیتان را از به اصطلاح «خانواده» شرکتتان جدا کنید. بیایید در بخش پایانی علت آن را بررسی کنیم. شغل خوب
شرکت شما خانواده شما نیست
آیا تا به حال با همکارانتان آنقدر احساس کردهاید که کار مانند یک خانواده دوم باشد؟ برای تیلور مور در کیکاستارتر [Kickstarter] اینگونه بود.
این نوکسبوکار بر اساس فرهنگ منحصربهفردش رشد کرد و ارزشهای مشترک را بر سود ترجیح داد. تیلور و همکارانش بر سر مأموریت شرکت برای قهرمانی هنرمندان، که هدف مشترکشان را ذکر کردند، پیوند خوردند. دفتر بیش از همه، یک خانه دوم دنج بود. با این حال، هنگامیکه اقدامات شرکت به اخلاق آن خیانت کرد، این آرامش به میدان جنگ تبدیل شد. شغل خوب
تیم اعتماد و ایمنی کیکاستارتر در ابتدا یک رمان گرافیکی طنز ۲۰۱۸ با عنوان همیشه نازیها را مشت بزنید [Always Punch Nazis] را تایید کرد. اما پس از واکنش شدید رسانههای راستگرا، آن را پایین کشیدند و سروصدای داخلی ایجاد کرد. احساس میشد که مدیریت به جای پایبندی به ارزشهای کیکاستارتر، به فشارهای خارجی سرکشی میکند. گل آخر اخراج جاستین لای، کارمندی بود که تصمیم شرکت را برجسته کرده بود. خاتمه او منجر به یک فریاد تجمع برای یک اتحادیه شد، راهی برای مبارزه برای «قلب و روح» کیکاستارتر.
تیلور و همکارش کلاریسا ردواین در راس این فشار اتحادیه بودند. آنها با عشق به شرکت و ارزشهای آن، تلاش کردند تا قدرت را مجدداً تنظیم کنند. و روح کیکاستارتر را حفظ کنند. اما تلاش آنها با تشویق روبرو نشد. در عوض، به هر دوی آنها درب خروج نشان داده شد. و آنها را وادار کرد که ادعاهای کار ناعادلانه را علیه شرکتی وارد کنند که زمانی به آن نگاه مثبتی داشتند. شغل خوب
کسبوکار، کسبوکارست
بهطور خلاصه، در حالیکه احساس در خانه، در دفتر هم میتواند گرم باشد. به هر حال، حتی نزدیکترین محل کار هم هنوز یک تجارتخانهست. هنگامیکه فشار برای فشار آوردن به دست میآید، اغلب خط پایان اولویت دارد. شغل خوب
در پایان روز، کار تنها بخشی از زندگیست – نه کل انچیلادا. پس بیایید از چنگال شعارهای شرکتی که سعی دارند ما را در غیر این صورت متقاعد کنند رها شویم. با درک اینکه شرکت ما خانواده واقعی ما نیست، میتوانیم تمرکز و اولویتهایمان را تغییر دهیم. این بدان معنا نیست که ما باید کارمان را جدی نگیریم. بهسادگی به معنی اینکه باید مرزها را تعیین کنیم. و فراتر از محدوده عناوین شغلی و شاخصهای کلیدی عملکرد به موفقیت برسیم. شغل خوب
پس ادامه دهید و سرگرمیهایی را که به تعویق انداختهاید دنبال کنید. با عزیزانتان وقت بگذرانید، و دوستیهای خارج از دفتر کار را تقویت کنید. هیچ زمانی برای شادی شخصی بهتر از الان نیست.
خلاصه نهایی
کار کارست – نباید تعیین کند که چهکسی هستید، زیرا بزرگتر از زندگی نیست. شغل خوب
خواه به دیگران گزارش میدهید یا کسبوکارتان را اداره میکنید. به یاد داشته باشید که شغلتان تنها یک فصل از کتاب زندگی شماست. پس آن صفحات را ورق بزنید و داستانی بنویسید که شامل مواردی باشد که واقعاً برای شما مهم هستند. شغل خوب
این کتاب را میتوانید از انتشارات چیتگرها تهیه کنید.