چگونه انقلاب رایانه کوانتومی همه چیز را تغییر خواهد داد
برتری کوانتومی (۲۰۲۳) درک حقایق و نظریههای پشت رایانههای کوانتومی را برای همه قابل دسترس و آسان میکند. تاریخچه رایانههای مدرن را دنبال و آیندهای را پیشبینی میکند که در آن محاسبات کوانتومی چالشهای بشریت را که حتی با قویترین ابررایانههای مدرن غیرقابل حل هستند، به عهده میگیرد.
دکتر میچیو کاکو برای نمایشگاه علمی دبیرستانش یک شتابدهنده ذرات در گاراژ والدینش ساخت. از آن زمان، او خودش را به عنوان یک فیزیکدان در سطح جهانی و یکی از خالقان نظریه ریسمان تثبیت کرد. او استاد فیزیک نظری در دانشگاه سیتی نیویورک است و همچنین نویسنده بینالمللی پرفروشترین کتابهای نظیر چشماندازها، فرافضا، و فراسوی اینیشتین است.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ کامپیوترهای کوانتومی و ارتباط آنها با آینده خودتان را درک کنید
اگر تا به حال یک کتاب تخیلی خوانده یا فیلم نظریه بینگ بنگ را تماشا کرده باشید، احتمالاً اصطلاحات کوانتومی کمی مانند جهان موازی و گربه شرودینگر را شنیدهاید. اما بسیاری از مردم فکر میکنند که فیزیک کوانتومی فراتر از قلمرو درک آنهاست و در نتیجه ارزش تلاش برای یادگیری دربارهاش را ندارد.
اگر شما یکی از این افراد هستید، آماده باشید تا نظر خود را تغییر دهید. درک مفاهیم عملی فیزیک کوانتومی در جهان ما نه تنها ممکن و آسان است، بلکه مهم است. قلمرو کوانتومی فقط موضوع کتابهای تخیلی نیست. در واقع، در حال حاضر در حال بررسی است.
آینده محاسبات – و بنابراین جهان – کوانتومی است. با توجه به امکانات بشر از نظر سوخت، دارو و اقتصاد، پیشرفت در محاسبات کوانتومی چیزی است که همه باید به آن توجه کنند.
در این خلاصهکتاب، نگاهی به وضعیت رایانههای کوانتومی که امروزه وجود دارند – از جمله قدرت و محدودیتهایشان خواهیم داشت. ما همچنین یک سفر کوتاه در تاریخچه محاسباتی که ما را به این نقطه رسانده است، خواهیم داشت. و در نهایت، ما در مورد تأثیر بالقوه رایانههای کوانتومی بر جامعه، پزشکی و جهان به طور کلی صحبت خواهیم کرد.
خداحافظ سیلیکون
در سال ۲۰۱۹، گوگل یک رایانه کوانتومی به نام سیکامور [Sycamore] خلق کرد. این رایانه میتواند تنها در ۲۰۰ ثانیه، یک مسئله پیچیده ریاضی را حل کند که با سریعترین ابررایانه فعلی ما ۱۰,۰۰۰ سال طول میکشد تا حل شود. در محاسبات دیجیتال، واحد اصلی اطلاعات کمی است در حالیکه در محاسبات کوانتومی، یک کیوبیت است. سیکامور بر روی ۵۳ کیوبیت اجرا میشود و در آن زمان، آن را به قویترین رایانه در جهان تبدیل کرد.
اما تنها دو سال بعد، موسسه نوآوری کوانتومی در چین ادعا کرد که رایانه کوانتومی آنها ۱۰۰ تریلیون بار سریعتر از ابررایانههاست. روی ۱۱۳ کیوبیت اجرا شد.
در ۱۶ نوامبر همان سال، آیبیام ایگل [IBM Eagle] ظاهر شد که هر دو را با ۱۲۷ کیوبیت شکست داد. یک سال بعد آیبیام اُسپری [IBM Osprey] را با ۴۳۳ کیوبیت راهاندازی کرد.
هنگامیکه یک رایانه کوانتومی بتواند در یک کار خاص از یک رایانه دیجیتال بهتر عمل کند، به آن برتری کوانتومی میگویند. واضح است که قبلاً به این نقطه رسیده است. علاوه بر این، ما فقط سطح آنچه ممکن است را لمس کردهایم.
چندین روش مختلف وجود دارد که در آنها محاسبات کوانتومی کار میکند. بیشتر مخترعان از اتمهای درهمتنیده استفاده میکنند – به زودی بیشتر – اما چند محقق راهی برای ارسال اطلاعات در مورد پرتوهای نور با استفاده از یک تنظیم مبهم مبتنی بر آینه پیدا کردهاند. مسابقه برای اولین نفری است که این فناوری را بهینه میکند. اما ما هنوز سالها با یک رایانه کوانتومی کارآمد فاصله داریم که میتواند مشکلات دنیای واقعی را در زمینههایی از پزشکی گرفته تا سوخت و امنیت سایبری حل کند.
با این حال، به نظر میرسد که عصر سیلیکون رو به پایان است. قانون مور که برای اولین بار در سال ۱۹۶۵ مطرح شد، نشان میدهد که تعداد ترانزیستورهایی که میتوان در یک ریزتراشه قرار داد هر ۱۸ ماه دو برابر میشود. در واقع، این بدان معناست که قدرت رایانه نیز هر ۱۸ ماه دو برابر میشود. اما اگر ما عمدتاً از سیلیکون استفاده کنیم، این قانون در آینده بسیار نزدیک از کار خواهد افتاد.
میبینید، رایانههای دیجیتال به ظرفیت خود رسیدهاند تا بتوانند مشکلات در مقیاس بزرگ را حل کنند – یا حداقل بتوانند آنها را به اندازه کافی سریع حل کنند تا مفید باشند. اما رایانههای کوانتومی میتوانند ما را با سرعتهای فوقالعاده سریع و توانایی تجزیه و تحلیل همزمان چندین مسیر و مشکلات برای ایجاد بهترین راهحل، وارد عصر جدیدی کنند.
پس چه چیزی رایانههای کوانتومی را اینقدر قدرتمند میکند؟ خُب، دو عامل کلیدی در این قدرت نقش دارند.
اولی برهمنهی یا توانایی یک اتم برای وجود همزمان در چندین حالت است. اینگونه است که رایانههای کوانتومی میتوانند مشکلات را به سرعت حل کنند – با تجزیه و تحلیل همه مسیرها به طور همزمان برای تعیین مسیر کمترین عمل.
عامل دوم به نام درهمتنیدگی شناخته میشود. این زمانی است که دو اتم با یکدیگر تعامل برقرار میکنند، اطلاعات را به اشتراک میگذارند و این ارتباط را حتی زمانی که در فاصله زیادی از هم جدا شدهاند حفظ میکنند.
اکنون، احتمالاً خواهید پرسید، چگونه میتوانم یکی از این رایانههای کوانتومی را داشته باشم؟ چرا اکنون همه فناوریها بر اساس محاسبات کوانتومی نیست؟ خُب، مشکل این است که یک چالش اصلی وجود دارد، و آن به چیزی به نام انسجام مربوط میشود.
برای اینکه رایانههای کوانتومی کار کنند، یک سیستم باید کاملاً پایدار باشد. اتمها شکننده هستند و کمترین اختلال در آنها اختلال ایجاد میکند. بنابراین رایانههای کوانتومی همانطور که در حال حاضر وجود دارند باید در سیستمهایی قرار بگیرند که آنها را در دمای صفر مطلق نگه دارند.
طبیعت در دماهای منظم در فرایند کوچکی به نام فتوسنتز به انسجام میرسد. بنابراین دانشمندان در حال مطالعه چگونگی انسجام در طبیعت به امید یافتن راهی برای بازآفرینی این فرایند در رایانه هستند.
اما قبل از اینکه در مورد کاربردهای عملی رایانههای کوانتومی صحبت کنیم، اجازه دهید نگاهی گذرا به نحوه رسیدن به آن تا اینجا بیندازیم.
دو هزار سال رایانه
در سال ۱۹۰۱، در سواحل یک جزیره یونانی به نام آنتیکیترا [Antikythera]، محققان بقایای یک کشتی تجاری قرن اول را کشف کردند. در آن کشتی، آنها مصنوعات رومی را یافتند که گمان میکنند به عنوان هدیه برای جولیوس سزار فرستاده میشد.
در میان آن آثار، یک تکه برنز عجیب بود. این به وضوح ساخته دست بشر بود اما شناسایی آن در لحظه کشف آن ناممکن بود. در واقع، این قطعه فلزی محققان را برای چندین دهه سردرگم نگه داشت. در دهه ۱۹۷۰، تصویربرداری اشعه ایکس برای بررسی این مصنوع مورد استفاده قرار گرفت. اما تا زمانی که سیتیاسکن در سال ۲۰۰۶ منتشر شد، محققان شروع به تشخیص پیامدهای دستگاه کردند.
چیزی که اکنون به عنوان سازوکار آنتیکیترا شناخته میشود، شبیهسازی بسیار پیچیدهای از جهان است که در آن زمان شناخته میشد. این دستگاه میتواند در مورد رویدادهایی مانند خسوفها پیشبینی و حتی میتواند با پیشبینی تغییرات سرعت به دلیل مدار بیضیشکل زمین، کالیبره کند.
شبیهسازی هدف محاسبات کوانتومی است. زمانی که بتوانیم دنیای اطراف خود را تا سطح کوانتومی شبیهسازی کنیم، میتوانیم برخی از مشکلات متعددی را که از ابتدا تا کنون گریبانگیر ما شدهاند، تحلیل کنیم.
تا سال ۱۸۰۰ هیچ دستگاهی به پیشرفت فنی دستگاه آنتیکیترا نزدیک نشد – چه رسد به اینکه بر روی آن ساخته شده باشد. پس از آن بود که چارلز بابیج اولین رایانه دیجیتال را اختراع کرد. آدا لاولیس، دختر لرد بایرون، متوجه شد که چگونه اطلاعات رایانه را تغذیه کند تا آن را برای انجام وظایف پیچیده ریاضی که در صنایعی مانند ساخت و ساز یا ناوبری ضروری بودند، به دست آورد. او اساساً اولین برنامهنویس بود.
در سال ۱۹۰۰، سرعت همه چیز در حال افزایش بود، ماکس پلانک فیزیک نیوتنی را به چالش کشید و چیزی را ایجاد کرد که اکنون ثابت پلانک نامیده میشود که نشاندهنده اندازه انرژی کوانتومی است. این ثابت پایه و اساس مکانیک کوانتومی و نظریه کوانتومی خواهد شد.
سپس، در سال ۱۹۲۶، اروین شرودینگر با ایجاد یک معادله موج با استفاده از ثابت پلانک، این مورد را ایجاد کرد. شرودینگر به جای اینکه الکترونها را به صورت ذرات ببیند، پیشنهاد کرد که آنها به صورت موج وجود دارند. به عبارت دیگر، یک الکترون تا لحظه اندازهگیری در مکانهای مختلف وجود دارد – یعنی زمانی که موج به یک ذره فرو میریزد.
برای نشان دادن این ایده، قیاس گربه شرودینگر ایجاد شد. در حالی که گربه در جعبه است، گربه را میتوان هم مرده، هم زنده، و هم همه حالات بین آنها در نظر گرفت – تا زمانی که مشاهده شود. در آن نقطه، تمام حالات گربه به حالت قابل اندازهگیری فرو میریزد.
ده سال بعد، در سال ۱۹۳۶، آلن ترنینگ چیزی را توصیف کرد که در نهایت به ماشین تورینگ تبدیل شد – پایه و اساس همه محاسبات مدرن. دستگاه او به شکستن کدهایی کمک کرد که قبلاً توسط نازیها در طول جنگ جهانی دوم غیرقابل شکستن استفاده میشد. در نتیجه جنگ دو سال کوتاه شد و جان ۱۴ میلیون نفر نجات یافت.
در سال ۱۹۴۸، ریچارد فاینمن فرمول انتگرال مسیر خود را نهایی کرد. پیش از آن، دانشمندان در فتوسنتز مشاهده کرده بودند که ذرات کوانتومی تمایل دارند مسیر کمترین عمل را دنبال کنند. اما ذرات چگونه «میدانستند» که آن مسیر چیست؟ فاینمن به این سؤال پاسخ داد. او فرض کرد که چون الکترونها در امواج وجود دارند، میتوانند همه مسیرها را به یکباره تجربه کنند.
این ایده باعث شد فاینمن فرمول انتگرال مسیر خود را ایجاد کند. آیزاک نیوتن حساب دیفرانسیل و انتگرال را اختراع کرده بود تا مسائل مربوط به حرکت را حل کند. فرمول انتگرال مسیر همان مسائل را به روشی بسیار سادهتر حل و راه را برای اکتشافات کوانتومی بیشتر هموار کرد.
اگر توصیف فرمول انتگرال مسیر آشنا به نظر میرسد، احتمالاً به این دلیل است که قبلاً در مورد اینکه چگونه رایانههای کوانتومی میتوانند قبل از انتخاب بهترین راه حل، همه احتمالات را به طور همزمان تجربه و تجزیه و تحلیل کنند، صحبت کردهایم. همه چیزهایی که این دانشمندان و مخترعان گذشته خلق کردند، منجر به توسعه چیزی شده است که امروزه به عنوان علم کوانتومی میشناسیم.
یک نام دیگر باید به این فهرست ارجمند اضافه شود، نام هیو اورت. برای مدت طولانی، دانشمندان در مورد نظریه موج و این ایده بحث میکردند که یک موج در هنگام اندازهگیری به یک واقعیت واحد فرو میریزد. این مشکل بزرگی بود که باید بر آن غلبه کرد تا اینکه اورت پیشنهاد داد که شاید موج واقعاً فرو نریزد. شاید تمام نسخههای واقعیت تجربهشده توسط موج به طور همزمان وجود داشته باشد.
بنابراین، اگر از دنیای چندگانه کتابهای مصور یا هر داستان تخیلی دیگری که ابعاد موازی را بررسی میکند لذت میبرید، اورت مردی است که باید از آن تشکر کرد.
خُب، بنابراین، در حالیکه نظریه جهانهای متعدد سرگرمی خوبی را ایجاد میکند، موضوعی جدی برای فیزیکدانان کوانتومی است و امروزه همچنان مورد بررسی قرار میگیرد. پس بیایید به درک این نکته برگردیم که ارزش همه این تحولات کوانتومی در آینده نزدیک چقدر خواهد شد.
خیر و شر در حال پیشرفت است
در سال ۱۹۱۸، فریتز هابر به دلیل اختراع فرایندی که از گرما و فشار شدید برای تبدیل نیتروژن به کود نیترات استفاده میکرد، جایزه نوبل شیمی را دریافت کرد. در نتیجه، یک انقلاب سبز آغاز شد، که غذای کافی برای رشد گونههای بشری به ۸ میلیارد جمعیت امروزی تولید کرد.
اما فریتز هابر با نام دیگری نیز شناخته میشود: پدر جنگ شیمیایی. اختراعات او باعث مرگ میلیونها نفر در طول جنگ جهانی اول، انقلاب روسیه و هولوکاست شد.
امروزه، آن فرایند خام و منبع خوار تثبیت نیتروژن که برای اولین بار توسط هابر اختراع شد، توسط دانشمندان کوانتومی به چالش کشیده شده است.
به لطف دو پیشرفت، ما اکنون اجزای سازنده زندگی را بهتر درک میکنیم.
در سال ۱۹۵۲، استنلی میلر آزمایشی را انجام داد که در آن از بسیاری از عناصری که تصور میشد در زمین ماقبل تاریخ وجود داشتهاند، همراه با تکانهای الکتریسیته استفاده کرد و توانست به طور خودبهخودی اسیدهای آمینه تولید کند. ما اکنون از طریق شبیهسازی با استفاده از عناصر موجود در ابرهای گازی در فضا، میدانیم که احتمالاً اسیدهای آمینه در فضا وجود دارند و ممکن است در غبار شهاب سنگ به اینجا آورده شده باشند.
دومین موفقیت فرانسیس کریک و جیمز واتسون بود. در کتاب سال ۱۹۴۴ خود با عنوان زندگی چیست؟ شرودینگر ویژگیهای یک مولکول ناشناخته را توصیف کرد که میتواند توسعه حیات را آنگونه که ما میشناسیم توضیح دهد. کریک و واتسون ایده خود را فراتر بردند و شکل دو مارپیچ چیزی را که اکنون میدانیم دیانای [DNA] است، شناسایی کردند.
به لطف همه این اختراعات و اکتشافات، ما قطعات و فرایندهای مورد نیاز برای تولید انرژی را درک می کنیم که حیات را حفظ میکند. اما هنوز موانع زیادی برای غلبه بر آن وجود دارد. درست مانند فرایند خام هابر برای تثبیت نیتروژن، بسیاری از تلاشهای ما برای دستیابی به انرژی پاک در واقع از راههای ناپایدار منشأ میگیرد و تلاشهای ما برای کشف هنوز عمدتاً با آزمون و خطا انجام میشود.
رایانههای کوانتومی این ظرفیت را دارند که بتوانند مشکلاتی مانند تثبیت نیتروژن و استفاده از قدرت نور خورشید را حل کنند. امیدواریم طولی نکشد تا محاسبات کوانتومی بتواند دومین انقلاب سبز را به ارمغان بیاورد.
وقتی سرطان از دست میدهد
در ۲۳ دسامبر ۱۹۷۱، رئیس جمهور ریچارد نیکسون قانون ملی سرطان را امضاء کرد. و جنگ علیه سرطان اعلام شد؛ اما سرطان پیروز شد. مشکل سرطان این است که از متغیرهای بسیار زیادی ناشی میشود که نمیتوان به راحتی آن را شناسایی و متوقف کرد.
سرطان یک مهاجم خارجی نیست. توسط سلولهای سالم خود ما ایجاد میشود. هنگامیکه به بزرگسالی میرسیم، برخی از سلولها طوری برنامهریزی میشوند که با تقسیم بقیه بمیرند. در مورد سرطان، سلولهای سالم فراموش میکنند که بمیرند و در عوض با سرعت فزایندهای تکثیر میشوند.
بسیاری از بیماریها در اثر آسیب رساندن بدن ما به خود در مقابل مهاجمان خارجی ایجاد میشوند. برای مثال کرونا [COVID-19] را در نظر بگیرید. مرگ و میرهای مرتبط با کرونا در نتیجه علائم ویروس نبود، بلکه به دلیل طوفان سیتوکین ایجاد شده توسط سیستم ایمنی بدن بود که از ریل خارج شد.
نمونه دیگری از چرخش بدن علیه خودش در بیماریهای خودایمنی است. زمانی اتفاق میافتد که بدن اطلاعات نادرستی درباره یک ذره سالم دریافت و شروع به حمله به خودش میکند.
آلزایمر و سایر اختلالات عصبی ممکن است نتیجه چیزی به نام پریونها باشد که پروتئینهای تا شده نادرست هستند. هیچ کس نمیداند که چرا یک پروتئین به اشتباه تا میشود. اما وقتی این کار را انجام داد، میتواند آن اطلاعات را به پروتئینهای دیگر ارسال کند. و این اختلال را گسترش دهد.
پیشرفتهای فناوری کیفیت و طول عمر ما را بهبود بخشیده است. از سرویس بهداشتی گرفته تا آنتیبیوتیکها و واکسنها تا تغذیه بهتر. ما نسل بشر را از طول عمر تقریباً ۳۰ سال به ۷۰ سال رساندهایم. و کیفیت کلی این طول عمر را نیز بهبود بخشیدهایم. اما ما همه اینها را عمدتاً با آزمون و خطا انجام دادهایم. وقتی صحبت از مواردی مانند سرطان و آلزایمر میشود که در آن عوامل زیادی در بازی وجود دارد. گرچه ممکن است هرگز نتوانیم به تنهایی پاسخی را پیدا کنیم، رایانههای کوانتومی میتواند ما را نجات دهند.
سیاره ما و فراتر از آن
بیایید اکنون تمرکز خود را به تغییر آبوهوا و فضا معطوف کنیم.
زمین در اثر رفتار انسان در حال گرم شدن است. این گرم شدن باعث ایجاد مشکلات مختلفی میشود. یکی از آنها انتشار گاز گلخانهای متان به دلیل ذوب شدن یخهای قطبی است. وقتی منتشر شد، به گرمایش جهانی بیشتر کمک میکند.
یکی دیگر از پیامدهای تغییرات آبوهوایی اینکه گرداب قطبی که همیشه کاملاً پایدار بوده، در حال ناپایدار شدن است. این ناحیه از هوای سرد و فشار کم در قطبها همیشه وجود دارد اما در زمستان قویتر است. در دهههای اخیر، در حال گسترش بوده و هوای سردتر و غیرقابل پیشبینیتر را به سمت جنوب پیش میبرد.
پیامدهای تغییرات آب و هوایی از اندکی ناخوشایند تا فاجعهبار متغیر است. و واقعیت این است که دیگر نمیتوانیم از فاجعه جلوگیری کنیم، فقط میتوانیم آن را کاهش دهیم.
متأسفانه، ما همچنین در حال رسیدن به حدی هستیم که رایانههای دیجیتال میتوانند انجام دهند. الگوهای آب و هوا را پیشبینی و تغییرات آب و هوا را ارزیابی کنند. از سوی دیگر، رایانههای کوانتومی میتوانند از نظر تئوری گزارشهای آب و هوای مجازی ارائه دهند. که میتواند آینده بشریت را تغییر دهد. توانایی آنها در ارزیابی همزمان بسیاری از مسیرهاست. به این معنی که آنها میتوانند سریعتر پیشبینیهای دقیق در مورد موقعیتهای آب و هوایی کوتاهمدت و بلندمدت ایجاد کنند.
فراتر از آب و هوای ما، کاربرد مهم دیگری از رایانههای کوانتومی وجود دارد و آن توانایی درک ستارگان است.
در سال ۱۸۵۹، بزرگترین شراره خورشیدی ثبت شده در تاریخ به زمین برخورد کرد. منجر به نورهای شمالی بسیار زیبا شد – اما همچنین منجر به روشن شدن سیمهای تلگراف شد.
امروز، اگر همان طوفان اتفاق بیفتد، به طور بالقوه ما را ۱۵۰ سال عقب میاندازد. و نه تنها ارتباطات ماهوارهای و رادیویی ما را مختل میکند، بلکه شبکههای برق را نیز کاملاً از بین میبرد.
مشکل بزرگ این است که ما نمیدانیم ستارهها چگونه کار میکنند. یا چه چیزی باعث شدتهای مختلف در طوفانهای خورشیدی میشود. بنابراین هیچ ابزاری برای پیشبینی و آمادهسازی برای آنها نداریم. رایانههای کوانتومی با توانایی خود در شبیهسازی جهان، میتوانند به ما کمک کنند تا خورشید خود را بهتر درک کنیم. و در برابر شعلههای غیرمنتظره خورشیدی غافل نشویم.
این رایانهها همچنین میتوانند به ما کمک کنند تا نیروی خورشید را کاهش دهیم. وضعیت فعلی راکتورهای همجوشی رو به جلو است. در دسامبر ۲۰۲۲، واکنش همجوشی بیشتر از مقدار انرژی لازم برای ایجاد آن واکنش به دست آمد.
اما ما هنوز حداقل چندین دهه با تجاریسازی فیوژن و قدرت بخشیدن به دنیای خود با آن فاصله داریم. مشکل این است که ما باید همه اینها را با آزمون و خطا بفهمیم. و هزینههای ناشی از شکست بسیار زیاد است. رایانههای کوانتومی میتوانند به ما کمک کنند تا سریعتر بهترین مسیر خود را پیدا کنیم. همه احتمالات را شبیهسازی کرده و راه درست را به ما نشان دهند.
زمانیکه بتوانیم سیاره و جهان خود را بهتر درک کنیم. نه تنها میتوانیم زندگی و طول عمر سیاره خود را بهبود بخشیم. بلکه میتوانیم واقعاً به یک گونه بین سیارهای تبدیل شویم.
خلاصه نهایی
رایانههای کوانتومی وجود دارند و به سرعت در حال پیشرفت هستند. نه تنها رایانههای فعالی هستند که کدها را میشکنند و معادلات پیچیده را با سرعتی غیرقابل باور انجام میدهند. بلکه اشکال مختلفی از آنها نیز وجود دارد. رایانههای کوانتومی پیشرفت طبیعی در یک سری کوتاه و سریع از اکتشافات و اختراعات افراد هستند. افرادی مانند اروین شرودینگر، ریچارد فاینمن و هیو اورت. احتمالات چیزهایی مانند انقلاب سبز دوم و درمان سرطان در راه است. و همگی به توانایی ما برای ارتقای رایانههای کوانتومی به سطح بعدی بستگی دارد.
این کتاب را میتوانید از سایت آمازون تهیه کنید.