قدرت و نفوذ لازمه دستیابی به رهبری تغییر و تحول است
دستیابی به قدرت و نفوذ همواره مهم بوده است، اما برای چندین دهه، کلمه «قدرت» بار معنایی منفی داشته است. و اغلب در ارتباط با «فساد» استفاده میشود. با این حال، واقعیت کاملاً متفاوت است. اگر قدرت برای منافع شخصی به دست نیامده باشد، هر کسی میتواند از آن برای به چالش کشیدن وضعیت موجود، ایجاد تغییر و تأثیر مثبت بر افراد استفاده کند.
در حالی که قدرت به دلیل استفاده نادرست احتمالی میتواند ترسناک باشد، شما نمیتوانید بدون آن تغییر ایجاد کنید. به همین دلیل، افراد در هر مرحله از موقعیت شغلی خود میتوانند قدرت را در سازمان خود ایجاد کنند، به شرطی که مایل به درک منابع آن باشند، که میتواند:
- شخصی: ویژگیهای شخصیتی، مهارتی و تخصصی؛
- موقعیت: عناوین، رتبهها و اختیارات رسمی در یک سازمان؛
- رابطهای: شبکههای ارتباطی.
آیا میخواهید یک تغییردهنده در سازمان خود باشید، اما مطمئن نیستید که از کجا شروع کنید؟ در اینجا چهار استراتژی وجود دارد که میتوانید برای دستیابی به قدرت و نفوذ از آنها استفاده کنید. بنابراین در ادامه میگوییم که چگونه میتوان از قدرت برای تغییر استفاده کرد.
۱. چشمانداز سیاسی سازمان خود را درک کنید
سیاست سازمانی شامل گامهایی است که متخصصان برای بهبود ابتکارات شخصی یا سازمانی برمیدارند. درک زمینه سیاسی یک سازمان برای هر رهبر که امیدوار است از قدرت برای تأثیرگذاری بر تغییر استفاده کند، ضروری است.
به گزارش مجله بازرگانی هاروارد، «مطالعات نشان میدهد که افراد دارای مهارتهای سیاسی در کسب قدرت شخصی بیشتر و همچنین مدیریت استرس و تقاضاهای شغلی بهتر از همتایان سادهلوح سیاسی خود عمل میکنند. آنها همچنین تأثیر بیشتری بر نتایج سازمانی دارند.»
تشخیص درست چشمانداز سیاسی سازمان شما با ترسیم واضح پویایی قدرت آن شروع میشود. این اغلب از طریق نقشهبرداری قدرت انجام میشود.
هنگامی که نقشه کامل شد، باید چندین عامل سازمانی را نشان دهد که برای یک موقعیت قدرت مفید است، از جمله:
- فهرستی جامع از نقشهای افراد در سازمان
- آمادگی سازمان برای تغییر
- چه نقشهایی بیشترین قدرت تصمیمگیری را برای تغییرات خاص دارند
- منابع قدرتی که میتوانید با آنها همکاری یا از آنها استفاده کنید
- حمایتی که برای تغییر پایدار مورد نیاز است
این بینشها ابزارهای قدرتمندی برای رهبران و تغییردهندگان هستند که امیدوارند ابتکارات تغییر را به جلو ببرند.
۲. شبکههای قوی بسازید
همه رهبران باید درک کنند که قدرت از اطرافیانشان میآید. شبکه سازمانی بافتی است که از تماسهای شخصی ایجاد میشود که پشتیبانی، بازخورد، بینش و منابع ضروری را فراهم میکند.
ایجاد شبکههای قوی و راهبردی شما را قادر میسازد تا از طریق موانع متعدد برای تغییر کار کنید، زیرا پتانسیلهای بکر در شرکت شما را آشکار میکند. در بسیاری از موارد، کسانی که در تغییر رانندگی شکست میخورند، این کار را بهطور مستقل یا درون بخش یا تیم خود انجام میدهند. شبکههای راهبردی به شما این امکان را میدهد که منابع موجود را در سایر حوزههای سازمان خود و مفید بودن آنها برای کمک به تغییر در نظر بگیرید.
از طریق ارزیابی شبکه، میتوانید الگوها یا شکافهای موجود در شبکه حرفهای خود را تجزیه و تحلیل کنید تا درک روشنی از اثربخشی روابط برقرار شده خود به دست آورید. در حالی که ایجاد ارتباطات حرفهای جدید همیشه باید در اولویت باشد، حفظ شبکه برای دستیابی به قدرن و نفوذ در سازمان شما بسیار مهم است.
۳. مهارتهای تأثیرگذاری را توسعه دهید
دستیابی به قدرت و نفوذ بدون اعتماد به دست نمیآید. این در تمام جنبههای کسب و کار صادق است – حتی نام تجاری یک شرکت.
در سال ۲۰۱۵، فیسبوک دنیا را شوکه کرد؛ زیرا از حریم خصوصی ۸۷ میلیون کاربر محافظت نکرد که اطلاعات آنها بدون رضایت جمعآوری شده بود. این منجر به واکنش عمومی و کاهش قابل توجه اعتماد شد – ضربهای که فیسبوک به طور کامل از پس آن هنوز برنیامده است.
به گفته فوربس، «رهبران کسبوکار باید با «معامله واقعی» اعتماد خود را با مشتریان، کارمندان و سرمایهگذاران برقرار کنند.» اما این به آن سادگی نیست که به نظر میرسد.
سبک نفوذ شخصی شما توسط عوامل مختلفی تعیین میشود. در اینجا چند گام وجود دارد که میتوانید هنگام توسعه آن بردارید:
۱. یاد بگیرید چگونه اعتماد مردم را جلب کنید.
۲. مشخص کنید که از چه سبکها و رفتارهایی بیشتر استفاده میکنید.
۳. تعیین کنید که چه سبکهایی برای افراد و موقعیتهای خاص بهترین کارایی را دارند تا تأثیر شما را به بهترین نحو اعمال کنند.
۴. درک کنید که چگونه کلیشهها میتوانند بر اعتماد تأثیر منفی بگذارند.
۵. قدرت را پاسخگو نگه دارید و مسئولیت آن را بپذیرید.
ممکن است با عبارت «آنچه را که موعظه میکنید عمل کنید» آشنا باشید. وقتی صحبت از قدرت و نفوذ سازمانی به میان میآید، این نمیتواند بیشتر صادق باشد. مدیریت اخلاقی و مسئولانه قدرت به شما این امکان را میدهد که سایر افراد با نفوذ را پاسخگو نگه دارید.
این را میتوان با اقدام علیه یک رهبر فاسد، دموکراتیک کردن قدرت در سازمان شما، یا محافظت از دیگران در برابر سوءاستفاده از قدرت انجام داد. هر استراتژی که استفاده شود، رهبران مؤثر به تواضع و همدلی کسانی نیاز دارند که در موقعیتهای قدرت نیستند.
مسئولیتپذیری شاید مهمترین مهارت در استفاده مؤثر از قدرت باشد، اما کسانی که بیشترین نفوذ را دارند اغلب آن را نادیده میگیرند. برای اینکه قدرت بر دیگران تأثیر مثبت بگذارد، ساختار یک سازمان به حفاظت و محدودیتهایی برای تسهیل مسئولیتپذیری نیاز دارد. مانند همه تغییرات، این هم زمان میبرد.
آیا میتوانید از قدرت برای رهبری تغییر استفاده کنید؟
هر کسی میتواند از قدرت برای ایجاد تغییر استفاده کند. اغلب، قطع ارتباط برای رهبران مشتاق در نیات آنها نیست، بلکه در شیوه آنها است. یک سقوط رایج، درک نادرست نحوه عملکرد واقعی قدرت است.
افراد دستیابی به قدرت را با اقتدار اشتباه میگیرند، اما اقتدار تضمینی برای قدرت نیست، و شما نیازی به بالا بودن در سلسله مراتب سازمانی ندارید. برای دانش کاری. در تشخیص اینکه چه کسی در یک سازمان قدرت دارد و چه کسی ندارد، نباید به نمودار سازمانی تکیه کرد. درعوض، به دو پرسش راهبردی پاسخ دهید: افراد در آن محیط برای چه چیزی ارزش قائل هستند؟ و چه کسی در دسترسی به آنچه را که ارزشمند محسوب میشود قدرت دارد؟
اگر بتوانید به این دو پرسش راهبردی پاسخ دهید، در راه رسیدن به قدرت رهبری تغییر در هر مقیاسی تغییردهنده قابلی هستید.