دوستان بیشتری به دست آورید، در قلب مردم نفوذ کنید و در ملاقات با دیگران بهتر باشید
هک انسان (که در سال ۲۰۲۱ منتشر شده است) راهنمای هنر مهندسی اجتماعی اخلاقی است. با استفاده از همان ابزارهای روانشناسی و نفوذ توسط هکرهای امنیتی، نحوهی تقویت تعاملات اجتماعی در زندگی روزمره را نشان میدهد. این مجموعه شامل نکاتی در مورد چگونگی تنظیم تمایلات ارتباطی طبیعی برای هدایت برخوردها به نفع شما، با ابزارهای کاربردی در مورد نحوهی تأثیرگذاری بر دیگران با استفاده از همدلی و شفقت است.
این کتاب برای کسانی است که علاقهمند به اقناع بیشتر هستند؛ افرادی که علاقهمند به پیدا کردن دوستان جدید هستند؛ و هرکسی که به مهندسی اجتماعی علاقهمند باشد.
کریستوفر هاداگی یک متخصص امنیت جهانی و بنیانگذار شرکت مهندسی اجتماعی است. وی پرفروشترین نویسندهی کتابهای فنی متعدد برای متخصصان امنیت از جمله مهندسی اجتماعی: هنر هک کردن انسان و مهندسی اجتماعی: علم هک انسانی است.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ یک راهنمای عملی برای تبدیل شدن به یک استاد هکر انسانی.
آیا شما همیشه در زندگیتان چنین احساسی دارید وقتی چیزی میگویید افراد سوء تعبیر میکنند؟ یا گاهی اوقات برای متقاعد کردن دیگران برای موافقت با درخواستهایتان خیلی تلاش میکنید؟ در زندگی روزمره، فقدان استراتژی ارتباطی منجر به مشکلات بیشماری میشود، از احساسات ناخوشایند تا تحقیر خود.
خوشبختانه، شما میتوانید یاد بگیرید که چگونه از اصول مهندسی اجتماعی برای برنامهریزی تعاملات موفق استفاده کنید. در حالی که هکرها از روشهای روانشناختی برای کلاهبرداری و آسیب رساندن استفاده کردهاند، شما هم میتوانید از بسیاری ابزارهای مشابه به نفع خود استفاده کنید – اما از منظر اخلاقی و دلسوزانه.
در این خلاصهکتاب، شما تاکتیکهایی را برای نفوذ در دیگران پیدا خواهید کرد تا به شما کمک کنند آنچه را که میخواهید، بدست آورید و در عین حال آنها را بهتر از گذشته داشته باشید!
در این خلاصهکتاب، یاد خواهید گرفت
- چگونه موقعیت دستتان میتواند بر اهداف ارتباطی شما تأثیر بگذارد؛
- چرا یک پذیرنده آگاهانه یک متجاوز فریبکار را به محل کار خود راه میدهد؛ و
- چگونه میتوانید با استفاده از حرفهای پوچ دیگران را وادار به افشای اطلاعات کنید.
تصمیم بگیرید تا بر افرادی تأثیر بگذارید که بهترین منافعشان را در ذهن دارند.
چندی پیش، نویسنده کریستوفر هاداگی به همراه خانوادهاش در فرودگاه هیترو لندن در حال بازرسی برای سوار شدن بود. در حالی که او در چمدان خود برای یافتن گذرنامه غر میزد، همسرش به طور خودجوش از روسری مهماندار در پشت پیشخوان تعریف کرد. مهماندار لبخندی زد و گفت سپاسگزارم.
شاید این لحظه کاملاً فراموشنشدنی به نظر برسد – اگر خوشایند باشد. اما اگر این گونه فکر میکنید، احتمال هک انسان را از دست خواهید داد.
وقتی نویسنده که یک متخصص امنیت است، با این سناریو روبرو شد، فرصتی را برای مهندسی اجتماعی احساس کرد. بنابراین او دست به کار شد و به طور اتفاقی پرسید که هزینه ارتقاء بلیت چقدر است؟ مهماندار نگاهی به همسرش انداخت و آرام گفت: «من همهی شما را در فرستکلاس جا میدهم.»
خب اینجا دقیقاً چه اتفاقی افتاد؟ نویسنده دریافت که این مهماندار زن معمولاً به طور روزمره با مسافران بدخلق و پراسترس روبرو میشود. در این لحظه، او تازه تعریف غیرمنتظرهای دریافت کرده بود و با لبخند واقعی میتوانست بگوید که روحیهاش افزایش یافته است.
از آنجا که نویسنده سابقه مهندسی اجتماعی داشت، میدانست که این مجموعه اتفاقات برای او و همسرش سودمند است. بنابراین او تصمیم گرفت یک درخواست کند – و به خاطر آن پاداش مضاعفی گرفت.
آنچه مهم است این است که او سعی نکرد مجری را مجبور به ارائه یک چیز رایگان کند. برخلاف هک انسانی اخلاقی، هک مجرمانه صرف نظر از تأثیر منفی آن بر احساسات افراد بر اجبار مطابقت دارد. اما وقتی مهندسی اجتماعی را از نظر اخلاقی به کار میگیرید، این امکان را برای دیگران فراهم میکند تا آنچه میخواهید به شما بدهند، مانند آنچه در مورد مهماندار هواپیما اتفاق افتاد که حس خوبی پیدا کرد. این یک وضعیت برد-برد است.
در بخشهای بعدی، ما ابزارهای کاربردی را برای نفوذ متقابل شما، هم بر افراد مورد علاقه و هم غریبهها معرفی خواهیم کرد. با شروع استفاده از این ابزارها، کد اخلاقی هک انسانی را در ذهن خواهید داشت تا شما در تعاملات خود متعهد باشید که «در ملاقات با دیگران بهتر باشید». این روشها را با دلسوزی به کار بگیرید، نه به صورت فریبکاری!
اما بیایید فعلاً جلوتر از خود نرویم. قبل از اینکه بتوانید روی دیگران تأثیر بگذارید، باید بتوانید خود را هک کنید.
قبل از ارزیابی دیگران بر تمایلات ارتباطی خود مسلط شوید.
بیایید فرض کنیم یکی از دوستان در مورد یک مسئله شخصی نظر شما را میپرسد. همانطور که ارزیابی صادقانه خود را انجام میدهید، او سخن شما را قطع میکند و شما را بیاحساس میخواند. شما مبهوت شدهاید: شما فقط افکار خود را همانطور که خواستهاید به اشتراک میگذارید. شما نتیجه میگیرید که دوست شما بیش از حد حساس است. اما آیا به راحتی میتوان گفت که راههای ارتباطی طبیعی شما با هم مطابقت ندارند؟
قبل از هک کردن دیگران، باید در مورد چگونگی بروز تمایلات ارتباطی طبیعی خود واقعگرا باشید. نویسنده دیسک را توصیه میکند، ابزاری برای ایجاد پروفایل محبوب که توسط روانشناس ویلیام مولتون مارستون در دههی ۱۹۲۰ آغاز شد. دیسک افراد را به چهار نوع متمایز تقسیم میکند: افراد غالب معمولاً با اعتمادبهنفس و نتیجهگرا هستند. تأثیرگذارها تمایل به همکاری مشترک دارند. انواع صادقانه اغلب آرام و حمایتکننده هستند. و انواع وظیفهشناس در درجه اول سازمانیافته و واقعی هستند.
برای سنجش جایی که ایستادید از خود دو سؤال ساده بپرسید: آیا در برخوردهای اجتماعی معمولاً مردمدار هستید یا نتیجهگرا؟ در ارتباطات، ترجیح میدهید مستقیم باشید یا غیرمستقیم؟ اگر تمایل دارید نتایج را اولویتبندی کنید و از یک سبک ارتباط مستقیم طرفداری کنید، به احتمال زیاد از نوع اعتمادبهنفس یا تأثیرگذار هستید. از طرف دیگر، اگر ارتباط اجتماعی را در اولویت خود قرار میدهید و تمایل به برقراری ارتباط غیرمستقیم داشته باشید، احتمالاً از نوع وظیفهشناس یا صادق هستید.
دانستن تقریباً محل سقوط به ویژه برای شناسایی نقاطی که گرایشهای ارتباطی اصلی شما به ضرر شما است بسیار مفید است. به موقعیتهای اجتماعی مکرر فکر کنید، مانند مکالمههای خاص با دوستان، خانواده یا همکاران، جایی که خود را به روشی بیان میکنید که دیگران دوست ندارند. هنگامی که مشکل را دقیقاً مشخص کردید، میتوانید برای جبران آن راهکاری ارائه دهید.
اگر متوجه شوید که از نوع تأثیرگذار هستید، ممکن است دریابید که با صحبت بیش از حد درباره احساسات خود در جلسات، همکاران را از خود بیگانه میکنید. برای اقدام، در هفتهی آینده کاملاً متعهد شوید که در برابر اصرار برای گفتوگو در مورد خود هر بار که فرصتی پیش میآید مقاومت کنید. برای پاسخهای احساسی که میتواند در شما ایجاد شود آماده شوید. اگر به همین دلیل طول کشید، برای خودتان بهانه بیاورید و کمی استراحت کنید.
پس از درک تمایلات خود، میتوانید از سایر افراد مهم زندگی خود ارزیابی دیسک کنید. به جای اینکه صریح باشید، میتوانید بازخورد خود را متناسب با مشخصات ارتباطی دوست خود تنظیم کنید، بنابراین به اعتمادبهنفس او لطمه نمیزند. مهم نیست که هدف نهایی شما چیست، تنظیم ارتباطات خود با نیازهای دیگران شانس موفقیت شما را بهبود میبخشد.
بهانههای مؤثری ایجاد کنید تا ارتباطات را به نفع خود تغییر دهید.
تصور کنید از رئیس خود نامهای بدون سلام و احوالپرسی دریافت میکنید که میگوید: «فردا ساعت سه با من تماس بگیرید.» برای بیست و چهار ساعت آینده، با عصبانیت نگران هستید که شغل خود را از دست بدهید. اما وقتی روز بعد طبق قول رئیس خود تماس میگیرید – نیمه خواب و پر از عصبانیت – معلوم میشود که او فقط میخواهد در یک سخنرانی دربارهی یک مسئله جزئی بحث کند.
آیا بهتر نبود که از همان ابتدا دلیل خود برای ملاقات را ذکر کند؟ آنچه در نهایت دست میرود، بهانهی روشن یا زمینهای مؤثر است که تعاملی اجتماعی برای موفقیت ایجاد میکند. این همان چیزی است که نویسنده آن را «هنر شروع» مینامد.
بهانهگیری شامل در نظر گرفتن نیازهای دیگران برای ایجاد زمینهای مناسب برای برخورد است. برای بهانهگیری مؤثر قبل از هر ارتباطی، نویسنده یک چارچوب هفت مرحلهای ساده ارائه میدهد که با کلمات اختصاری آمادگی [PREPARE] به راحتی به خاطر سپرده میشود. هر زمان که بخواهید از آن استفاده کنید – درست است – برای ارتباط آماده شوید.
ابتدا مسئله (P) مورد نیاز برای حل و نتیجه (R) مورد نظر خود را در ذهن خود شفاف کنید. فرض کنیم نمرات دخترتان در حال سقوط است. مشکل عملکرد ضعیف و ناگهانی او در مدرسه است. نتیجه این است که شما میتوانید موانع موفقیت او را درک کنید، بنابراین میتوانید به او کمک کنید تا آن را از بین ببرد.
اما قبل از مراجعه به او برای فهمیدن، باید فضای احساسی (E) مورد نظر خود را برای گفتوگو و تحریک (P) لازم برای تولید این احساسات را در نظر بگیرید. بگویید میخواهید این گفتوگو با دخترتان آرام باشد. برای تحریک آرامش، میتوانید گفتوگو را به روشی آرام و همدلانه تنظیم کنید. هک انسان
وقتی میدانید چگونه لحن احساسی درست را داشته باشید، یک قدم جلوتر بروید و (A) محرک خود را فعال کنید. این شامل روشن شدن محرک تعامل با خودتان است. در این تعامل، محرک شما ممکن است «والدینی فعال و کمککننده» باشد. همه اقدامات بعدی باید با این محرک همسو شوند.
هنگامی که محرک را فعال کردید، اکنون تصمیم بگیرید که چگونه (R) آن را ارائه دهید. این تحویل پیام شما است و شامل تعیین مشخصات مکانی، زمانی و نحوه برخورد با موضوع شماست. سرانجام، با دقت (E) ارزیابی کنید که آیا هر مرحله در چارچوب آمادگی [PREPARE] با سخن شما همسو است تا در آخر موضوع را در موقعیت بهتری قرار دهید.
مانند پروفایل، بهانهگیری بیش از هر چیز در مورد تلاش برای درک چگونگی علامت تیک زدن دیگران است، و در مورد رسیدن به یک اجماع است که هر دو شما را بهتر از قبل از گفتوگو رها میکند.
با دیگران رابطه برقرار کنید و به آنها انگیزه دهید تا با درخواست شما موافقت کنند.
بیایید این را بپذیریم: همه ما در قید و بند زمان هستیم. هر زمان که با افراد جدیدی روبرو میشویم، بطور خودکار در نظر میگیریم که یک تعامل چه مدت طول میکشد و سپس قضاوت میکنیم که آیا ارزش دارد یا نه.
اگر در صف یک نوشیدنی قهوه هستید و شخصی که پشت سر شما قرار دارد به شانه شما ضربه میزند، احتمالاً جواب دادن کاری کمخطر به نظر میرسد؛ شما میتوانید تصور کنید این تعامل فقط تا زمانی که یکی از شما پول خود را پرداخت کرده و شما در صف نوشیدنی قهوه منتظر خواهید بود. طولانیترین حالت این گونه است که تصور کنید در حال رفتن به یک جلسه مهم هستید و در همین حین کسی شما را در خیابان متوقف میکند. در این سناریو به احتمال زیاد به طور کلی از تعامل جلوگیری خواهید کرد. از این گذشته، شما موقعیتهایی برای حضور خواهید داشت!
توجه داشته باشید که این مورد در مورد افراد دیگر نیز صدق میکند – بنابراین هنگام شروع کفتوگو، به شخص مقابل نشان دهید که تعامل با شما قطعاً ارزش وقت گذاشتن دارد.
از آنجا که اکثر اوضاع اجتماعی دارای محدودیت زمانی طبیعی هستند، مهم است که یاد بگیرید چگونه در اولین مواجهه به سرعت روابط را ایجاد کنید. اگر احساس میکنید در مدت زمان محدودی نمیتوانید به شخصی کمک کنید، تمایل بیشتری برای رد درخواست دارید.
ایجاد رابطه قدرتمند است زیرا شامل ترشح اکسیتوسین، هورمونی است که محققان آن را با تجارب اعتماد و سخاوت ارتباط میدهند. اکثر ما این کار را به طور طبیعی انجام میدهیم – هنگام معاشرت با همسایگان، معاشرت با مشتری، یا پرسوجو از یک بقال در حالی که کالاهای شما را وزن میکند. هک انسان
هنگامی که محدودیتهای زمان مشخص نیست، مانند زمانی که شخصی را در خیابان متوقف میکنید، میتوانید با ایجاد ظرافت محدودیتهای زمانی مصنوعی، فرصتی برای ایجاد روابط را تسهیل کنید. هنگام توقف یک غریبه، از او سؤال نکنید که آیا زمان دارد؟ دقیق باشید و بگویید، «ببخشید – آیا میتوانم دو دقیقه وقت شما را بگیرم و مزاحم شما بشوم؟ من تازه وارد محله شدهام و به دنبال یک رستوران خوب هستم.» اگر بهانهای بیاورید و در مدت زمان کوتاهی آن را بیان کنید، فرد تمایل بیشتری برای صحبت با شما خواهد داشت.
هنگامی که اجازه ادامه گفتوگو را دارید، با ارائه اطلاعات شخصی در مورد خود، شروع به ایجاد رابطه کنید. اگر میخواهید با مشتری خود رابطه برقرار کنید و عکس پسرتان را روی میز کار خود مشاهده میکنید. میتوانید در مورد پسر خود صحبت کنید. شیوه دیگر این است که سوژه خود را در موقعیت اقتدار قرار دهید. به عنوان مثال، میتوانید در مورد مدرسهای که پسرتان میرود مشاوره بگیرید. هر وقت به شما اطلاعات و اختیار میبخشد، رفتار متقابل ایجاد میکنید. با تلاش بیشتر در ایجاد رابطه، از خواستههای بیشتری برخوردار خواهید شد. و در عین حال دیگران نسبت به ما احساس خوبی دارند.
تاکتیکهای ظریف را برای تأثیرگذاری بر دیگران برای انجام پیشنهادهای خود ترکیب کنید.
نویسنده به عنوان یک کارشناس امنیتی وظیفه داشت به سیستمهای اوراق بهادار شرکتها نفوذ کند تا آسیبپذیریها را شناسایی کند. وی در مأموریتی برای دسترسی به دفاتر اجرایی یک شرکت، متوجه شد که مسئول پذیرش در لابی مشغول بازی با رایانه او است. این یک فرصت مقاومتناپذیر برای مهندسی اجتماعی به او ارائه کرد.
اولین کاری که نویسنده انجام داد این بود که به او هشدار داد که میتواند آنچه را مشاهده کند که در صفحه نمایش او است. مسئول پذیرش بازی او را تعطیل کرد، درست در لحظهای که رئیسش از کنار آن میگذشت. او «متشکرم» را از دهان نویسنده گرفت.
این زمانی بود که او فرصت خود را پیدا کرد و از او خواست که اجازه ورود به او را بدهد. وقتی او دروغ گفت که جلسهاش دیر شده است، پذیرنده به او نگاهی آگاهانه کرد و نشان داد که میداند او دروغ میگوید. و با این حال او زنگ اخبار خود را زد و به هر حال او را راه داد. در نتیجه این برخورد کوتاه، نویسنده توانست تمام دادههای شرکت را هک کند.
رویکردی که نویسنده در اینجا از آن استفاده کرده نه ایجاد مناسبات است و نه بهانه روشن. در این سناریو، او به دنبال مجموعه مشابهی از ابزارهای هک انسانی رفت که به عنوان اصول تأثیرگذاری شناخته میشوند. به طور دقیقتر، در اینجا او از اصلی به نام متقابل استفاده کرد. او اطلاعاتی را به وی پیشنهاد داد که برای وی ارزشمند بود، بنابراین او احساس میکرد که به اندازه کافی بدهکار است و لطف کرد.
به همین ترتیب، به جای اینکه سوژه خود را در موقعیت اقتدار مانند تمرین ایجاد رابطه قرار دهید. یک ابزار قدرتمند تأثیرگذاری قرار دادن خود در موقعیت اقتدار است. از آنجاکه اکثر ما برای احترام به شخصیتهای معتبر اجتماعی شدهایم. میتوانید با پیشنهاد دانش تخصصی به سرعت اعتماد مردم را جلب کنید. برای مثال، وقتی میخواهید رئیس را متقاعد کنید که شما را استخدام کند. ممکن است از واژگان پیچیده و متناسب با شغل استفاده کنید. هک انسان
چرا اصول تأثیرگذاری را در این هفته آزمایش نمیکنید؟ دوستی را انتخاب کنید و سعی کنید او را متقاعد کنید چیزی را بخورد که هرگز نمیخواست امتحان کند. اگر میخواهید به عنوان مثال یک دوست منفور در غذای خشن سوشی را امتحان کنید. شما میتوانید با پرداخت هزینه وعده غذایی، اصل متقابل را فعال کنید. در طول وعده غذایی، میتوانید با گفتن اصطلاحات سوشی، دانش معتبری را نشان دهید. تعجب نکنید اگر ابزارهای قدرتمند تأثیرگذار به شما الهام میشوند تا افق آشپزی خود را گسترش دهید!
همانطور که در لحظه شروع به اجرای شیوهها میکنید، آنها را در صورت لزوم کنار بگذارید یا اصلاح کنید. اما در این کار زیادهروی نکنید. ظرافت نکته اصلی است. اگر نیت شما واضح باشد، مردم جلب خواهند شد. و در موقعیت خطرناک خواهید بود اگر در ظاهر غیرقابل قبول باشید.
افراد را وادار کنید تا اطلاعاتی را که میخواهید بدون درخواست و سؤال به شما بدهند.
فرض کنید شما در اولین قرار ملاقات هستید. اگر میخواهید بفهمید آیا قرار شما با نامزدتان است، کاری است و با علایق شما اشتراک دارد. یک گزینه این است که فقط بیرون بیایید و بپرسید. طرف شما ممکن است صادقانه پاسخ دهد، یا نه. در عین حال، شما خطر تبدیل برخورد به بازجویی را دارید. هک انسان
حال، اگر بتوانید تمام اطلاعات مورد نیاز خود را بدون طرح یک سؤال بدست آورید. و همچنان گفتوگو را سبک و سرگرمکننده نگه دارید، چه میکنید؟ با استفاده از ابزار ساده استخراج، میتوانید مردم را وادار کنید که تقریباً هر چیزی را فاش کنند. و حتی لازم نیست بپرسید.
استخراج نوعی تأثیر خاص است که در آن شما مردم را وادار میکنید آنچه را افشا کنند که ممکن است در غیر این صورت مخفی نگه دارند. مجرمان همیشه از این روش استفاده میکنند. به عنوان مثال، جاسوسان برای ارتباط با افراد بیخبر و ایجاد اطلاعات حساس مانند جزئیات بانکی از آنها، پروفایلهای جعلی شبکههای اجتماعی ایجاد میکنند.
و با این وجود، آنچه استخراج را به چنین ابزاری موفق تبدیل میکند این است که ذاتاً تهدیدآمیز نیست. این به سادگی شما را ملزم به افشای اطلاعات استراتژیک میکند تا به سوژه خود انگیزه دهید اطلاعات جدیدی را که میخواهید فاش کند.
فرض کنید شما میخواهید بدون اینکه مستقیماً سؤال کنید، بفهمید آیا طرف مقابل شما بچه دارد یا نه. برای فهمیدن این موضوع، میتوانید یک واقعیت گزارش شده را بیان کنید. «امروز خواندم که بسیاری از جوانان به دلایل زیستمحیطی نمیخواهند بچه داشته باشند.» گزارشی از این دست، بدون اینکه شما سؤال مستقیمی را مطرح کرده باشید. احتمالاً یک پاسخ آشکار را به دنبال خواهد داشت.
یکی دیگر از شیوههای آسان، بیان نادرست است. مردم تمایل طبیعی به تصحیح عبارات اشتباه دارند. بنابراین اگر شما عمداً حرف غیرواقعی بگویید، معمولاً طرف شما را وادار میکند که آن را اصلاح و اطلاعات جدیدی را در این روند فاش کند. این جمله میتواند کاملاً پوچ باشد. یکی از دانشجویان نویسنده این روش را اجرا کرد تا مردم را وادار کنند بدون اینکه از او سؤال کنند تاریخ تولد خود را به او بگویند. او هنگام غذا خوردن به آنها نزدیک میشد. و میگفت: «اگر توت فرنگی میخورید، به این معنی است که روز تولد شما در ماه فوریه است.» این گفته بدیهی است که غیرمنطقی است. اما مردم همیشه با اصلاح جمله، در واقع تولد واقعی خود را فاش میکنند.
هرچه هدف شما در ذهن شما روشنتر باشد، بهتر میتوانید یک مکالمه را هدایت کنید. با تمرین این شیوهها و کسب موفقیت، احساس قاطعیت بیشتری در تواناییهای خود به عنوان برنده خواهید داشت.
یادگیری نحوهی خواندن و نمایش نشانههای غیرکلامی میتواند ارتباط را به نفع شما تقویت کند.
وقتی یک سگ دوستانه به پشت خود غلت میزند و زیر شکم نرم خود را در معرض خراش قرار میدهد. نشانگر اعتماد حیوان خانگی به شما است. این نشانه به شکم یک حیوان یا انسان اشاره دارد.
در حقیقت، اگر فردی باسن و شکم خود را به سمت شما متمایل کند، این میتواند باز بودن و راحتی را نیز نشان دهد. پدیدهای که جو ناوارو، محقق سابق افبیآی، آن را جبهه شکمی مینامد. به دست آوردن درک درستی از این نشانههای فیزیکی شما را به شیوهای مجهز میکند. و میتوانید بلافاصله برای بهبود تعاملات اجتماعی خود به کار بگیرید.
وقتی در حال گفتوگو با مردم هستید، یادآوری اینکه آیا آنها در شرایط پیش رو احساس راحتی میکنند یا نه، مفید است. سادهترین راه برای انجام این کار توجه به تغییرات نامحسوس در زبان بدن آنها است. به زبان بدن ارتباط غیرکلامی نیز گفته میشود.
همانطور که تمام مهندسان اجتماعی میدانند، صفحه نمایشهای شکمی زیادی وجود دارد که میتوانید آنها را تنظیم کنید. به عنوان مثال، افراد به طور طبیعی سر خود را خم کرده و زیر مچ و دست را نشان میدهند تا باز بودن را نشان دهد. اگر در حالی که از کسی ناهار میخواهید، کف دست و گردن خود را در معرض دید قرار دهید. دعوتنامه را به روشی صادر میکنید که نشاندهنده اشتیاق به صمیمی بودن است. اما اگر کف دست خود را به سمت پایین و سر راست نگه دارید، حضور رسمیتری را فرمان میدهید.
هنگام ورود به یک موقعیت اجتماعی، مهم است که بلافاصله از نشانههای غیرکلامی مطلع شوید. زیرا آنها اطلاعات ارزشمندی را ارائه میدهند که میتواند تلاشهای شما را برای ایجاد رابطه تقویت کند. خواه غریبه باشد یا شخصی که به خوبی میشناسید، در صورت امکان بیست تا سی ثانیه آن شخص را تماشا کنید. این فقط برای دریافت سیگنالهای کلیدی به اندازه کافی طولانی است. اما نه آنقدر طولانی که دست و پای خود را گم کنید. اگر در طول مکالمه متوجه شدید که فرد شکم باز را رها کرده و سیگنالهای محافظتی از خود را بیشتر میگیرد. وقت آن است که تغییر رویکرد دهید، یا مکالمه را به طور کامل کنار بگذارید.
علاوه بر نمایش شکم باز به عمد برای نشان دادن تمایل به تعامل، میتوانید از زبان بدن نیز برای تأثیر بر احساسات دیگران استفاده کنید. به دلیل پدیدهای که دانشمندان «آینهکاری» مینامند. نمایش حالتهای خوشایند صورت – به عنوان مثال با لبخند – احساسات مثبت را در بیننده تحریک میکند. در بیشتر مواقع، اگر شما در انتقال احساس خوشبختی و اعتماد به نفس از طریق زبان بدن خود موفق شوید، پاداش آن را هم دریافت خواهید کرد. هک انسان
شیوههای فریبکاری و انحرافی را بشناسید تا بتوانید به هر قیمتی از آنها جلوگیری کنید.
آیا تا به حال برای جلوگیری از تقسیم فضا با مسافر دیگر کاپشن روی صندلی اتوبوس کنار خود گذاشتهاید؟ حتی ممکن است هدفون بگذارید تا مردم را از پرسیدن اینکه آیا صندلی خالی است منصرف کند. چنین سناریوهایی نمونهای از هک کردن انسان نیستند. بلکه بیشتر فریبکاری هستند.
با استفاده از شیوههای اخلاقی نفوذ، با هر کسی که سعی میکند در کنار شما بنشیند گفتوگوی مؤدبانه برقرار کنید. و سعی کنید تا آن شخص را به نشستن در جای دیگر ترغیب کنید. اما وادار کردن دیگران به تصمیمگیری بر اساس بهانههای دروغین، و منافع خودخواهانه، در قلمرو فریبکاری غیردوستانه یا حتی انحرافی قرار میگیرد.
وقتی غریبهها برای کالای کمیاب مانند صندلیهای داخل اتوبوس در حال رقابت هستند، رفتار فریبکاری معمول است. اما در زندگی روزمره، حتی به روشهای کوچک، بسیار شگفتآور است. راستش را بخواهید، وقتی چیزی را از یکی از نزدیکان خود میخواهید، همیشه روراست هستید؟ یا اینکه بعضی اوقات احساسات خاصی را تحریک میکنید تا آن شخص را به انجام آنچه میخواهید سوق دهد؟
همانند مهندسان اجتماعی، بازیگران با بازی در جنبههای مختلف روانشناسی انسان، شانس موفقیت خود را افزایش میدهند. اما به جای دلسوزی، فریبکاری شامل آنچه دانیل گلمان روزنامهنگار علوم «هواپیماربایی» میکند. کلاهبرداران و سایر دستاندرکاران دوست دارند احساسات شدیدی مانند ترس یا درد ایجاد کنند. زیرا اینها یک قطعه ماده خاکستری به اندازه گردو را به نام آمیگدالا در مغز ما فعال میکنند که باعث میشود تفکر انتقادی خاموش شود. و حساسیت به عامل خارجی افزایش یابد.
برای این کار، فریبکاران غالباً یک شیوه شیطانی را به کار میبندند تا مردم به آنچه فکر میکنند میدانند، شک کنند. این روش به عنوان «ارزیابی اجباری» شناخته میشود. اگر ایمیلی دریافت کنید که به شما میگوید برای رزرو تاریخ واکسن کووید۱۹ خود روی لینک کلیک کنید. حتی اگر در آن ثبتنام نکرده باشید، ممکن است آمیگدالای شما را بدزدد و شما را راضی کند که کلیک کنید. یا اگر شرکتی خبر کاهش کارکنان در انتظار را اعلام کند. این امر میتواند کارمندان را برای ایجاد کار اضافی با برانگیختن ترس از دست دادن کار فریب دهد. عدم اطمینان علاوه بر ایجاد احساسات منفی مانند سردرگمی، باعث افزایش ناتوانی روانشناختی میشود. و این میتواند تأثیرات مخربی در درازمدت بر روی افراد بگذارد. هک انسان
به جای متوسل شدن به فریبکاری با خطر ایجاد درد و رنج، در جاده بالاتر بروید. صادقانه از خود بپرسید که معمولاً از چه شیوههای فریبکاری استفاده میکنید. و چگونه میتوانید آنها را با ابزارهای اخلاقی مانند پروفایل، بهانهگیری، ایجاد رابطه و زبان بدن جایگزین کنید تا به خواسته خود برسید. به هر حال، هک کردن انسان خوب در مورد مزایای متقابل است.
خلاصه نهایی
قبل از اینکه دیگران را هک کنید، باید بر تمایلات ارتباطی خود تسلط داشته باشید. نیازهای عاطفی دیگران را در ذهن داشته باشید تا با سرعت بیشتری روابط را ایجاد و با درخواستهای شما موافقت کنند. استفاده از ابزارهای ظریف نفوذ و مشاهده نشانههای غیرکلامی نیز به شما کمک میکند هر مکالمهای را برای موفقیت تنظیم کنید. اطمینان حاصل کنید که با همدلی و دلسوزی از هک انسانی استفاده میکنید تا به آنچه میخواهید برسید و دیگران را نیز شادتر کنید.
مشق تغییر
مهارتهای شنیداری خود را با طرح سؤالات بازتابنده تقویت کنید.
برای بهبود مهارت گوش دادن خود، سؤالات انعکاسی را با تکرار سه یا چهار کلمه آخر مطرح کنید. تکرار کلماتی که شخصی میگوید و آنها را به عنوان یک سؤال مطرح میکند. به عنوان مثال، اگر دوستی بگوید، «پرو جالبترین کشوری است که من تاکنون بازدید کردهام». سؤال انعکاسی شما این خواهد بود، «واقعاً؟ پرو جالبترین کشوری است که تاکنون بازدید کردهاید؟» این نه تنها باعث میشود که دوست شما در مورد موضوع صحبت کند. بلکه به چالش کشیدن خود برای طرح سؤالات انعکاسی به شما کمک میکند عادت شنیدن فعالتر مکالمه را ایجاد کنید.
شما میتوانید این کتاب را از سایت آمازون تهیه کنید.