چهار انتخاب ساده برای افزایش تاثیر شما
رهبری هوشمند (۲۰۲۲) راهنمای شما برای تصمیم‌گیری آگاهانه‌ست که سفر شما را به عنوان یک رهبر موثر با تاثیر بالا شکل می‌دهد. کتاب مفهوم «انتخاب‌های هوشمند» را معرفی می‌کند. بر این نکته تأکید می‌کند که چگونه توانایی‌های تصمیم‌گیری شما می‌تواند ظرفیت‌تان را برای رهبری هوشمند افزایش دهد. بینش‌هایی را ارائه می‌کند که نه تنها تفکر استراتژیک‌تان را بهبود می‌بخشد. بلکه شما را قادر می‌سازد تأثیر مثبتی ایجاد کنید. سلامت سازمان‌تان را افزایش دهید و در شکل‌دهی میراث شخصی قابل توجه کمک کنيد.
مارک میلر یک نویسنده جهانی پرفروش، رهبر تجاری و ارتباط‌دهنده‌ست که بیش از ۴۰ سال پیش کارش را به عنوان عضو تیم ساعتی در چیک-فیل-ای [Chick-fil-A] آغاز کرد. او اکنون به عنوان معاون رهبری با عملکرد بالا در شرکت خدمت می‌کند. تمرکز اصلی او بر خدمت به رهبران، تسهیل رشد آنها و توسعه تیم‌ها و سازمان‌های آنهاست. او چندین کتاب در این زمینه نوشته‌ست، از جمله راز، که با کن بلانچارد، قوانین فرهنگ و شطرنج نوشته شده‌ست.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ نحوه انتخاب هوشمند را بیاموزید.
تا به حال فیلم ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی را دیده‌اید؟ اگر چنین‌ست، بدون شک صحنه‌ای را به خاطر خواهید آورد که ایندی باید جام مقدس را از بین انبوهی از فنجان‌ها انتخاب کند. در افسانه‌ها آمده‌ست که هرکس از آن بنوشد جاودانگی خواهد یافت. او در حال تقلاست که انتخاب کند چه‌زمانی شرور بیاید که او هم دنبال جام‌ست . ایندی به او اجازه می‌دهد اول انتخاب کند. او با کمک دستیارش یک جام طلایی را جست‌وجو می‌کند و از آن می‌نوشد. در عرض چند ثانیه، شرور یک مرگ دردناک را تجربه می‌کند. شوالیه‌ای که از جام محافظت می‌کند، سپس جمله معروف‌ش را می‌گوید: «او … بد انتخاب کرد.» رهبری هوشمند
سپس ایندی یک فنجان ساده را انتخاب می‌کند – فنجانی که می‌توانست توسط یک نجار ساخته شده باشد. شوالیه با انتخاب او موافقت می‌کند و می‌گوید: «تو خردمندانه انتخاب کردی.»
بدون شک هرگز با چنین انتخابی روبرو نخواهید شد. اما نشان می‌دهد که انتخاب‌ها چقدر می‌توانند دشوار باشند و انتخاب اشتباه چقدر می‌تواند ویرانگر باشد. شما می‌خواهید انتخاب درستی داشته باشید. انتخابی که بیشترین تأثیر را داشته باشد. مؤثرترین باشد، و ارزش‌افزوده داشته باشد. رهبری هوشمند
در این خلاصه‌کتاب، یاد خواهید گرفت که نویسنده، مارک میلر، چهار انتخاب هوشمند را همراه با برخی استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها برای کمک به شما در شروع کار می‌نامد.
آماده‌اید تا جان تازه‌ای به مهارت‌های رهبری خودتان بدمید؟ پس بیایید با برخی از انتخاب‌های هوشمند آشنا شویم که رهبری هوشمند درونتان را نشان می‌دهد. رهبری هوشمند
انتخاب‌های هوشمند به شما کمک می‌کند از شن‌های روان فرار کنيد
تا به حال در شن‌های روان شنا کرده‌اید؟ هر چه بیشتر شنا می‌کنيد، عمیق‌تر فرو می‌روید؟ پیشرفت و موفقیت دور از دسترس به نظر می‌رسد؟ شغل و زندگی شما به نوعی ناکامل‌ست؟
بسیاری از رهبران این افکار را دارند، در واقع به نظر می‌رسد اکثرشان با فهرستی از چالش‌ها روبرو هستند. درست مانند شن روان، آنها آمدن آن را نمی‌بینند و هنگامی‌که وارد می‌شوند احساس درماندگی و تنهایی می‌کنند. آن شن و ماسه روان چسبندگی محکمی دارد و بیرون آمدن از آن سخت خواهد بود. بنابراین، بسیاری از رهبران چه می‌کنند؟ آنها فقط راهی برای کنار آمدن پیدا می‌کنند: شنا کردن در شن‌های روان را یاد می‌گیرند. رهبری هوشمند
شن روان شخصی
شن روان هر کسی شخصی‌ست. برای برخی، جلسات بی‌پایان، و اغلب بی‌ثمرست. دیگران درگیر مملویی از ایمیل‌ها، متن‌ها و یادداشت‌های رسانه‌های اجتماعی هستند. برخی همکارانی دارند که جریان‌شان را قطع می‌کنند. و بسیاری متوجه می‌شوند که پیچیدگی زندگی به سادگی در حال افزایش‌ست. به هیچکدام از اینها مرنبط نیست؟ خُب، چه چیزی شما را عقب نگه می‌دارد؟ چه چیزی شما را از تاثیرگذاری باز می‌دارد؟ داستان موفقیت خودتان؟ از خودراضی بودن؟ عدم اینرسی؟ خستگی؟ شرایط خارج از کنترل شما؟
مهم نیست شن روان شخصی شما چیست، مطمئن باشید راهی برای خروج وجود دارد.
اول از همه، بیایید دقیقاً مشخص کنیم شن روان شما چیست. یک خودکار و دفترچه یادداشت بردارید و سه مانع اصلی خودتان را بنویسید. چرا آنها را برای مرجع سریع در تلفن همراه‌تان اضافه نمی‌کنید؟ همانطورکه این خلاصه‌کتاب را مرور می‌کنید، به طور مداوم به این موارد مراجعه کنيد. در پایان، باید بتوانید برنامه‌ای برای فرار از اینها تدوین کنيد. رهبری هوشمند
ویکتور فرانکل گفت که بین محرک و پاسخ شما فاصله وجود دارد. در آن فضا، شما این قدرت را دارید که نحوه پاسخگویی خودتان را انتخاب کنيد. مسیر رشد و آزادی شما در آنجا نهفته‌ست. مطمئناً، ممکن‌ست همه ما به یک میزان دسترسی به انتخاب نداشته باشیم. اما انتخاب‌هایی که می‌توانید انجام دهید هم اختیار و هم فرصت را به شما می‌دهد.
در چهار بخش بعدی، با چهار انتخاب هوشمند آشنا خواهید شد. این انتخاب‌ها آنهایی هستند که تاثیر بالا و نیاز به تمرکز دارند. به‌طور جداگانه، هر کدام ارزش خاص خودشان را دارند. اما با هم، قدرت واقعی شما را آزاد و تأثیر شما را چند برابر می‌کنند.
به طور مرتب با واقعیت روبرو شوید و برای واقعیت آینده برنامه‌ریزی کنيد
مکس دوپری، مدیر عامل سابق شرکت مبلمان هرمان میلر، می‌گوید: «اولین مسئولیت یک رهبر اینکه واقعیت را تعریف کند.» اگرچه ممکن‌ست این امر بدیهی به نظر برسد، بسیاری از رهبران در مواجهه با واقعیت‌شان مشکل دارند. چرا اینگونه‌ست؟ خُب، دلایل مختلفی از جمله ترس از شکست، زندگی در انکار، خودخواهی، تفکر کوتاه‌مدت و حتی بیش از حد مشغولیت وجود دارد.
مسئله اینکه اگر می‌خواهید در حقیقت غوطه‌ور شوید و با قدرت رهبری کنید، باید با واقعیت روبرو شويد. اولین قدم برای انجام این کار اینکه جهان‌تان را تعریف کنيد. رهبری هوشمند
با ارزیابی وضعیت رهبری خودتان شروع کنيد. از خودتان بپرسید: «چقدر خوب رهبری می‌کنم؟ نقاط کوری دارم؟» سپس به تیم‌تان بیاندیشید. همه اعضای تیم شما فوق‌العاده هستند یا فقط «به اندازه کافی خوب» هستند؟ تیم رهبری شما چطور؟
بعد، به شرکت‌تان بیاندیشید. نسبت به ظرفیت‌تان، عملکرد خوبی دارید؟ از برنامه‌ها و استراتژی‌های خودتان به نتایج دلخواه می‌رسید؟
شما باید جنبه‌های شخصی بیشتری از جهان‌تان را نیز ببینید. از خودتان بپرسید: «زندگی من در حال حاضر چگونه‌ست؟ پایدار زندگی می‌کنم؟ می‌توانم کارهایی را که انجام می‌دهم تا ۱۰، ۲۰ یا ۳۰ سال آینده ادامه دهم؟ در محل کار، خانه و جامعه به سطح مورد انتظاری که می‌خواهم دست پیدا می‌کنم؟» رهبری هوشمند
سپس، با روابط‌تان ادامه دهید. آنها سالم‌ند؟ چه کسی به شما انرژی می‌دهد و چه کسی آن را تخلیه می‌کند؟ وضعیت مالی‌تان چطورست؟ در حد توان زندگی می‌کنید؟ بدهی دارید؟ به اندازه کافی برای آینده‌تان آماده شده‌اید؟ درباره سلامتی‌تان چطور؟ به اندازه کافی می‌خوابید و ورزش می‌کنید؟ رژیم فعلی‌تان برای شما خوب‌ست؟ اگر شما فردی معنوی هستید، چقدر احساس می‌کنید که با قدرت برتر خداوند ارتباط دارید؟ درباره نقش‌تان در جامعه چطور؟ در بیرون از حلقه خانواده‌تان تأثیری دارید؟ و در نهایت، چه نوع میراثی از خودتان به جا خواهید گذاشت؟
واقعیت موجود چیست
وای این خیلی سوال بود؛ پس با پاسخ‌ها چه می‌کنید؟ اول، به یاد داشته باشید که این واقعیت موجود تنها نقطه شروع شماست، اردوگاه اصلی شما. رویارویی با واقعیت یک فرایند مداوم‌ست. به مقابله با آن ادامه دهید و بررسی کنید که واقعیت شما در حال حاضر کجاست. به این موضوع بیاندیشید که می‌خواهید واقعیت شما در آینده کجا باشد و شکاف‌هایی که باید پر کنید کجا هستند. برای پر کردن شکاف‌ها و رسیدن به واقعیت مورد نظر آینده‌تان برنامه‌ریزی کنيد.
فقط خودتان به این موضوع نگاه نکنید. چند چشم تازه داشته باشید تا با شما به واقعیت شما نگاه کنند. کسی را بیابید که ممکن‌ست اشکالاتی را در مفروضات شما ببیند یا ببینید کجای واقعیت توسط تعصبات‌تان کور شده‌اند. آنها همچنین ممکن‌ست بتوانند ایده‌های جدیدی به شما بدهند. در نظر بگیرید که به مشاوری پول بدهید که حقیقت را به شما بگوید. نه فقط چیزی که می‌خواهید بشنوید. از طرف دیگر، اگر از قبل کسی را نمی‌شناسید، یک مربی برای مشاوره با او پیدا یا یک مربی حرفه‌ای به استخدام خودتان درآورید. همه این افراد می‌توانند به شما کمک کنند تا با واقعیت‌تان روبرو شوید. رهبری هوشمند
اکنون آماده‌اید تا برای مقابله با واقعیت‌تان اقدام کنید؟ پس دفترچه یادداشت و خودکاری بردارید. حوزه‌هایی را بنویسید که باید با واقعیت روبرو شوید. امروزتان درباره آن حوزه‌ها چه چیزی‌ست؟ دوست دارید در آینده چه چیزی در آن زمینه‌ها صادق باشد؟ برنامه‌ریزی‌تان را برای رسیدن به آنجا شروع کنيد.
ظرفیت‌تان را افزایش دهید و حاشیه‌ای برای تأمل بیافرینید
در سال ۱۹۱۳، هنری فورد خط مونتاژ را معرفی کرد. این باعث شد زمان تولید مدل تی [T] از دوازده ساعت به یک ساعت و ۳۳ دقیقه کاهش یابد. این افزایش ظرفیت، دوران جدیدی از تحرک را برای افراد و محصولات نوید داد.
در دنیای مدرن ما، رایانه‌ها ظرفیت‌شان را حتی به سطوح بالاتری افزایش دادند. همین امر باعث شد شاهکارهای شگفت‌انگیزی مانند توالی‌یابی ژنوم انسان به آسانی تکمیل شوند. در زمانی‌که رهبری هوشمند نوشته می‌شد، سریع‌ترین رایانه در ژاپن بود و ۷.۳ میلیون هسته و سرعت ۴۱۵.۵ پتافلاپ داشت. مات و مبهوت شدید؟! نگران نباشید، میلر همینطورست و ما نیز، اما یک چیزی که می‌توانیم از آن مطمئن باشیم این‌ست که با ظرفیتی که ایجاد می‌کند، مطمئناً جهان را دگرگون خواهد کرد. رهبری هوشمند
اما اگرچه این جنبه فناوری رشد ظرفیت‌ست، اما جنبه انسانی نیز وجود دارد. همه ما پر از ظرفیت هستیم و وظیفه داریم آن را آزاد کنیم. بنابراین بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه می‌توانیم این کار را انجام دهیم.
با تقویم دگرگونی آغاز کن
ابتدا به عقب برگرد و به خودت نگاه کن. با تقویم دگرگونی شروع کن. هر چیزی که یک فعالیت کم‌ارزش یا بدون ارزش‌افزوده هست را حذف کن. برای مثال، اگر به جلسه‌ای دعوت شده‌اید، از دعوت‌کننده بپرسید که برای کدام قسمت از جلسه شما را نیاز دارند. و فقط در آن قسمت حضور بیابید. در مرحله بعد، با در نظر گرفتن فعالیت‌های مشابه و قرار دادن آنها در تقویم دگرگونی، فعالیت‌ها را با هم تقسیم کنيد. استفاده از یک برنامه ردیابی فعالیت را نیز در نظر بگیرید، تا بتوانید دقیقاً ببینید که زمان گران‌بهای‌تان را کجا می‌گذرانید. رهبری هوشمند
حاشیه‌ای در تقویم دگرگونی در نظر بگیرید. این زمان برای تأمل، ارزیابی، تفکر و برنامه‌ریزی خواهد بود. زمان آن فرا رسیده‌ست که آن قبیل بینش‌هایی را به دست آورید که در غیر این صورت زمانی برای آن نخواهید داشت. این یک اضافی اختیاری نیست، بلکه یک ضرورت‌ست. به این موضوع بیاندیشید که یک روز کامل را صرف تفکر و تأمل نمایید. نمی‌توانید یک روز به این موضوع بپردازید؟ نصف روز، حتی چند ساعت وقت بگذارید، اما این کار را انجام دهید. رهبری هوشمند
آیا می‌خواهید کاری فوری برای افزایش ظرفیت‌تان انجام دهید؟ پس، تقویم دگرگونی را بردارید و هر هفته یک یا چند جلسه یا فعالیت را برای ماه آینده حذف نمایید. و زمانی‌که آنجایید، در آن حاشیه نیز برنامه‌ریزی نمایید!
برانگیختن کنجکاوی‌تان فرصت‌های جدیدی خلق می‌کند
در ۲۰۰۳، میلر با مدیر عامل فروشگاه‌های زنجیره‌ای خواربارفروشی سوپرکوین [Superquinn] در ایرلند ملاقات کرد. در آن زمان، فرگال کوین حدود ۳۰ فروشگاه داشت. کوین با مشتریانش صحبت کرد – تقریباً تا حد وسواس. در واقع، شما ممکن‌ست بگویید که او یک گروه تمرکز هفتگی مشتری را بر عهده می‌گیرد. کنجکاوی و عشق سیری‌ناپذیری به مشتریانش داشت.
لحظه‌ای به آخرین باری که با مشتریان‌تان صحبت کرده‌اید بیاندیشید یا بهترست به آنها گوش دهید. اگر می‌خواهید رهبری باشید که می‌تواند حداکثر تأثیر را داشته باشد، باید یاد بگیرید که عضلات کنجکاوی‌تان را ورزش دهید. به جای سرکوب هیولای کنجکاوی درونتان، آن را در آغوش بگیرید. رهبری هوشمند
یک مکان خوب برای شروع این‌ست که بفهمید دنیای شما چقدر پایدارست. چنین پرسش‌هایی از خودتان بپرسید: انتظارات مشتریانم در طول سال گذشته چگونه تغییر کرده‌ست؟ آیا انتظارات کارمندانم از زمانی‌که برای اولین بار رهبر آنها شدم تغییر کرده‌ست؟ استراتژی‌های شرکت طی پنج سال گذشته چگونه تغییر کرده‌ست؟ آیا اهداف شخصی‌ام با پیشرفت شغلی‌ام تغییر کرده‌ست؟ چه فناوری‌هایی امروزه کسب‌وکارم را شکل می‌دهند؟ آیا با رقابتی روبرو هستم که کارم را بیشتر به چالش می‌کشد؟
استفان کاوی در کتاب هفت عادت افراد بسیار موثر گفت که ما در دنیایی از آب‌های سفید دائمی زندگی می‌کنیم. حق با او بود. حتی اگر آب شما در حال حاضر متلاطم نشده باشد، به احتمال زیاد به‌زودی خواهد شد. و این بدان معناست که شما باید حتی بیشتر خلاق و کنجکاو باشید. این شما هستید که باید در آب سفید پیش رو حرکت نمایید! چگونه؟ با یافتن راهکارهایی که دیگران نمی‌توانند، با پرسیدن سؤال، یادگیری از اطرافیان و تلاش برای فردایی بهتر. همه این چیزها با کنجکاوی شما تقویت می‌شود. رهبری هوشمند
کنجکاوی مساوی با فرصت‌های جدید
کنجکاوی شما فرصت‌های جدیدی را نیز باز خواهد کرد. مدام بپرسید «اگر…؟» در حالی‌که شما به دنبال ایده‌های جدید هستید. چند سفر خیالی به آینده داشته باشید و ببینید چه چیزی برای شما دارد.
همانطورکه به کنجکاوی خودتان دامن می‌زنید، وقتی دیگران علاقه‌تان را برانگیختند، مسری خواهد شد. برای سازمان شما نیز عالی خواهد بود. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که کنجکاوی منجر به خلاقیت بیشتر در تصمیم‌گیری می‌شود. احترام بیشتر به رهبران؛ و همکاری بیشتر در تیم‌ها.
همانطورکه در بخش قبل توضیح دادیم، سوخت‌رسانی ظرفیت‌تان بستگی زیادی به افزایش ظرفیت شما دارد. بنابراین به یاد داشته باشید که هر یک از این انتخاب‌های هوشمند به دیگران مرتبط‌ست. رهبری هوشمند
آیا نمی‌دانید چگونه می‌توانید حس کنجکاوی‌تان را تحریک کنید؟ درباره پرسیدن سؤالات بیشتر چطور؟ بیشتر بیرون بروید و با افراد جدید با ایده‌های تازه حرف بزنید. و البته، زمان بیشتری را صرف خواندن – و شاید گوش دادن – به طیف گسترده‌ای از اطلاعات نمایید.
به اندازه کافی کنجکاو هستید که کنجکاوی‌تان را از هم اکنون شروع کنيد؟ پس، به چیزی در زندگی یا رهبری خویش بیاندیشید که دوست دارید آن را بهبود ببخشید. آیا می‌توانید نوعی نمونه اولیه کم‌هزینه بیافرینید که بتوانید آن را بیازمایید؟ پس آن را انجام دهید، آن را بیازمایید، از آن بیاموزید و دوباره تلاش نمایید. رهبری هوشمند
ایجاد تغییر برای آینده‌ای بهتر
مشاور مدیریت و نویسنده پیتر دراکر گفت: «بهترین راه برای پیش‌بینی آینده، ساختن آن‌ست.» و این ما را به‌خوبی به چهارمین و آخرین انتخاب هوشمند می‌رساند: ایجاد تغییر برای فردایی بهتر. در نهایت، این نقش یک رهبرست: کمک به حرکت افراد و سازمان‌ها به سمت آینده‌ای مطلوب.
مانند لوک اسکای واکر تخیلی شهرت جنگ ستارگان، شما باید یاد بگیرید که از نیروی درونتان استفاده نمایید: قدرت، بینش و توانایی‌های خودتان. آنها را هدایت و از آنها به عنوان نیرویی برای خیر بیشتر در جهان استفاده نمایید. در پایان، این افکارتان هستند که بر اعمال شما تأثیر می‌گذارند. و اقدامات‌تان هستند که نتیجه را شکل می‌دهند. رهبری هوشمند
خطی را به صورت ذهنی بکشید که در یک طرف «اعمالم بر نتایج تأثیر می‌گذارد» و در سمت دیگر «اقداماتم بر نتایج تأثیر نمی‌گذارند» باشد. جهان‌بینی اکثر مردم بسته به اینکه چقدر طرفدار یکی از آن گزاره‌ها هستند، جایی در آن پیوستار نهفته‌ست. هر کجا که در حال حاضر در آن خط هستید، باید طرز فکرتان را به سمت یکی از تأثیرگذاران تغییر دهید. به هر حال، شما نمی‌توانید به آینده‌ای بهتر برای خودتان امیدوار باشید، مگراینکه همانطور رفتار کنید.
ذهنیت رشد
بنابراین هنگامی‌که پروژه بعدی را – بزرگ یا کوچک – انتخاب می‌کنید، روی آنچه واقعاً تحت نظارت شماست متمرکز شوید. و انرژی‌تان را در آن یا آن حوزه‌ها به کار ببرید. به این موضوع بیاندیشید که چه اقداماتی می‌توانید انجام دهيد. انجام دهيد تا پیشرفت قابل توجهی داشته باشید. می‌خواهید در مسابقه ماراتن حضور یابید؟ مراحلی را که برای رسیدن به آن باید بردارید مشخص نمایید: کتابی درباره نحوه انجام آن بخوانید، طبق یک برنامه کاملاً تعریف‌شده دویدن را آغاز کنيد. و ممکن‌ست به معنای شروع با پیاده‌روی باشد. اگر در طول مسیر اشتباهاتی مرتکب شدید – که مرتکب خواهید شد – آنها را بنویسید. درباره اینکه چرا چیزها اشتباه پیش رفتند یادداشت بردارید. و از آنها درس بگیرید.
و وقتی به پروژه بعدی می‌رسید؟ همین فرایند را تکرار. تکرار. و دوباره تکرار کن!
برای کمک به مشاهده تغییر، باید ذهنیت رشد بیافرینید. به‌معنای متعهد شدن به یادگیری و رشد در طول زندگی‌ست. نمی‌توانید فقط تلاش کنيد. اگر به جنگ ستارگان برگردیم، ممکن‌ست به یاد داشته باشید که لوک در طول تمرین‌ش با مشکل مواجه و ناامید می‌شود. او به یودا، می‌گوید: «من تلاش می‌کنم. اما پاسخ یودا دقیقاً همان چیزی‌ست که باید در رویکردش به طرز فکر رشدش اتخاذ کند: «سعی نکن! انجام بدی یا ندهی، تلاشی وجود ندارد.» رهبری هوشمند
پس هرروز چیز جدیدی یاد بگیرید. در پایان هرروز حداقل چیزی را بنویسید که یاد گرفته‌اید. در پایان هفته، مروری بر آنچه یاد گرفتید داشته باشید. و چرا آنچه آموخته‌اید به‌اشتراک نمی‌گذارید؟ همانطورکه یاد می‌گیرید، پیشرفت‌تان را جشن بگیرید. با ذهنیت رشد خواهید دید که انرژی نیز در شما زیاد خواهد شد. مطمئن شوید که از آن خردمندانه استفاده می‌کنید!
برای اقدام به شروع رهبری هوشمند آماده‌اید؟ پس، موقعیتی را در زندگی یا رهبری هوشمند انتخاب کنيد که می‌خواهید تغییر دهید و آن تغییر را از امروز شروع کنيد.
خلاصه نهایی
چهار انتخاب اساسی رهبری هوشمند وجود دارد که باید انجام دهيد: با واقعیت‌تان روبرو شويد، ظرفیت‌تان را افزایش دهید، کنجکاوی‌تان را کامل و تغییرتان را خلق کنيد. هر یک از اینها به صورت جداگانه تاثیر بالایی خواهند داشت. اما با هم قدرت شما را به صورت توربو تقویت می‌کنند تا تاثیر بیشتری داشته باشند.
اگرچه ممکن‌ست در طول مسیر انتخاب‌های پشیمان‌کننده‌ای داشته باشيد و گاهی اوقات به تناقضاتی برسید. اما ناامید نشوید. از آن پشیمانی‌ها و ناسازگاری‌ها عقب‌نشینی کنید. از آنها درس بگیرید. و دفعه بعد انتخاب بهتری داشته باشید. مانند ایندی باشید، خردمندانه گزینش نمایید.
اگر قبلاً با تکمیل وظایف موجود در این خلاصه‌کتاب شروع کرده‌اید، به خوبی در راه انتخاب‌های رهبری هوشمند و تأثیرگذار هستید. در نهایت، سطح موفقیت شما کاملاً به شما بستگی دارد.
شما می‌توانید این کتاب را از انتشارات چیتگرها تهیه کنيد.
