این قوانین را اعمال کنید و از گفتوگویتان نهایت بهره را ببرید
۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباطات (۲۰۲۳) به ترس از سخنرانی در جمع میپردازد. این کتاب شیوههای تجربهشده و واقعی را ارائه میدهد که میتواند هر سخنران مبتدی یا متوسط را به یک ارتباطدهنده قابل اعتماد و موثر تبدیل کند.
نام جان سی ماکسول مترادف با رهبریست. او میلیونها نفر را در سراسر جهان از طریق سازمانش، رهبری ماکسول، آموزش دادهست. و ایدههای پیشگامانهاش در چندین کتاب پرفروش از جمله ۵ سطح رهبری، رهبر ۳۶۰ درجه، توسعه رهبر درونی شما، و ۲۱ قانون انکارناپذیر رهبری منتشر شدهست. وی عضو تالار مشاهیر انجمن ملی سخنرانان و برنده جایزه معتبر توستمستر گلدن گاول [Toastmasters Golden Gavel] برای سخنرانی عمومیست.
این کتاب چهچیزی برای من دارد؟ با بهکارگیری اصول ارتباط موثر، اقدام را تسریع کنید و ارزش بیافزایید.
کمتر کسی ترس از سخنرانی در جمع را به اندازه جری سینفلد کمدین آمریکایی توصیف کردهست. او با نقل قولی از مطالعهای که سخنرانی در جمع را بدترین ترس یک فرد معمولی و به دنبال آن مرگ ذکر کرده بود، گفت که مردم ترجیح میدهند در تابوت باشند تا مداحی در مراسم تدفین.
با این حال، همهچیز مهمی برای به اشتراکگذاری دارند و بهترین راه برای انتقال آن پیامها از طریق سخنرانی عمومیست. چه در دورهمیهای خانوادگی، جلسات اداری، کارگاهها، رویدادهای اجتماعی یا گردهماییهای سیاسی باشد.
علاوه بر آن، هاروارد بیزینس ریویو نشان میدهد که ارتباط موثر مهارت شماره یکست که برای ارتقاء به آن نیاز دارید. فراتر از محل کار، سخنرانی موثر نیز یکی از مطمئنترین راهها برای ایجاد روابط پایدار و دستیابی به اهدافتانست.
در این خلاصهکتاب، اصولی را خواهید آموخت که ارتباطات عالی را تضمین میکند. آنها را اعمال کنید، و پیام شما فقط شما را به جلو سوق نمیدهد. بلکه افراد دیگر را ترغیب میکند که دست به اقدام بزنند و زندگیشان را نیز بهبود بخشند.
تبدیل شدن به یک پیامرسان معتبر
زنی که سعی کرده بود پسر کوچکش را از خوردن قند بازدارد، او را به دیدن مهاتما گاندی برد. گاندی به آنها گفت که بعد از سه روز برگردند. اما وقتی آنها این کار را کردند، گاندی بهسادگی از پسر خواست که از خوردن قند دست بکشد.
چرا آنها را مجبور کرده بود که سه روز برای چنین درمان کسلکنندهای صبر کنند؟ خُب، گاندی گفت، او باید اعتیادش را به قند ترک کند تا با هر اعتقادی به پسر آموزش دهد.
به عبارت دیگر وقتی پیامرسان معتبر باشد، پیام مؤثر میشود. اعتبار با صداقت از درون شروع میشود. مردم به طور شهودی احساس میکنند که پیام به طور واقعی شخص را منعکس میکند. صداقت قطعاً به این معنا نیست که خودش را کامل نشان دهید. مردم به شما برای کارهایی که انجام دادهاید احترام میگذارند. و شما را به خاطر داشتن شجاعت در میان گذاشتن اشتباهاتشان دوست خواهند داشت.
جنبه دیگری که مخاطبتان متوجه خواهد شد اینکه چقدر در پوستتان احساس راحتی میکنید. تا جاییکه میتوانید از سخنرانان بزرگی که تحسین میکنید مشاهده کنید و یاد بگیرید. اما همیشه به ویژگیها و شخصیت منحصربهفردتان وفادار بمانید.
وقتی صحبت میکنید، موضوعی را انتخاب کنید که بهشدت درباره آن احساس میکنید. این کار مزیتهای زیادی دارد. اول، شما در زمینی بازی میکنید که میشناسید. و احتمالاً داستانهای شخصی بیپایانی برای طراحی خواهید داشت. موضوعاتی که به آنها تسلط پیدا کردهاید نیز با فصاحت و اعتقاد بسیار بیشتری از زبانتان خارج میشود تا مردم با آنها ارتباط برقرار میکنند.
قانون اعتبار نقطه شروع ضروری در سفرتان برای تبدیل شدن به یک ارتباط دهنده موثرست. تا آنجاکه ممکنست، معتبر، و خودآگاه باشید، و با آنچه میدانید صحبت کنید. و در راه جذب مخاطب اصلیتان خواهید بود.
آمادهسازی، آمادهسازی و آمادهسازی
وینستون چرچیل یکبار دشمنش را چنین توصیف کرد که هرگز نمیدانست قبل از صحبتکردن چه بگوید. هرگز نمیدانست در حین صحبت چه میگوید. و هرگز از آنچه پس از صحبتش گفته بود مطمئن نبود.
چرچیل ارزش آمادهسازی را درک کرد و تلاشهای مجدانهاش، او را به یکی از بزرگترین سخنرانان تمام دوران تبدیل کرد. بنابراین قبل از شروع یک سخنرانی، تکالیفتان را انجام دهید. شما نمیتوانید آنچه را که نمیدانید به مخاطبانتان بگویید.
در اینجا چند راهکار وجود دارد که میتوانید هنگام آمادهسازی سخنرانیتان انجام دهید.
انتخاب موضوع
شما قبلاً آموختید که برای کسب اعتبار باید موضوعی را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید. اکنون با استفاده از هر مطلب نوشتاری جدید در زندگیتان برای آزمایش اعتبارش، این کار را یک قدم جلوتر بردارید.
در حین کار بر روی سخنرانیتان، مطمئن شوید که آن را برای مخاطب خاصی سفارشی کردهاید که به آنها خطاب میکنید. پیام مناسب بهترین پیام شماست. پس از ارائه سخنرانیتان، در مورد آن تأمل کنید و آن را برای یک مخاطب جهانی تطبیق دهید. این پیام جهانی همان پیامی است که در آزمون زمان مقاومت خواهد کرد. به اضافه کردن و ویرایش پیام گستردهترش ادامه دهید تا دانش شما گسترش یابد.
درک مخاطب
کار دیگری که هنگام آمادهسازی سخنرانیتان باید انجام دهید اینکه تصویری از چیزی بسازید که میخواهید مخاطبانتان هنگام دریافت پیام شما درک یا انجام دهند. آیا میخواهید آنها باور کنند که همهچیز ممکنست؟ آیا شما مأموریت دارید که به آنها الهام بخشید تا با خودتان و دیگران با وقار رفتار کنند؟ یا شاید قصدتان اینکه به آنها قدرت دهید تا واقعیتر زندگی کنند. هدفتان هر چه که باشد، دانستن آنچه میخواهید به انجام برسانید، شما را بر ارائه پیامی متمرکز نگه میدارد.
آمادهسازی مزیت افزوده بهبود دانش شما را دارد. همانطورکه کار میکنید، ایدههای جدیدی پیدا خواهید کرد که میتوانید از آنها استفاده کنید. یا برای پروژههای آینده ذخیره کنید. همیشه مراقب فرصتهای سخنرانی باشید تا ایدههایتان را بیازمایید و ارائهتان را بهبود بخشید.
از طریق تمرین، متوجه خواهید شد که چهچیزی را درباره پیام و سبکتان بهتر کنید. همچنین به این صورت که با دیگر سخنرانان، مربیان و همکاران آشنا خواهید شد. برخلاف تصور عمومی، سخنرانی در جمع یک تمرین گروهیست. دلیلش اینکه شما به بازخورد صادقانه نیاز دارید. همکارانتان ایدههای شما را تقویت و به شما کمک میکنند تا ایدههای جدید ایجاد کنید. آنها میتوانند به تحقیق کمک کنند و ستون فقرات پروژههایتان را تشکیل دهند.
برای تمرین وقت بگذارید، مطالبتان را تقویت و با دیگران کار کنید. و بهزودی بر قوانین آمادهسازی و همکاری مسلط خواهید شد.
محتوا پادشاه است
در حالیکه بیل گیتس در حال تأسیس مایکروسافت بود، ایدهای داشت که در دهه ۹۰ برای بنیانگذاران مشهور فناوری، کمی عجیب به نظر میرسید. او به شدت نسبت به موضوع احساس میکرد تا اینکه مقالهای درباره آن نوشت با عنوان «محتوا پادشاهست».
پیشبینی او که در ۱۹۹۶ منتشر شد، ساده بود: کسانی که محتوای عالی خلق میکنند در نهایت از بنیانگذاران فناوری پیشی میگیرند. جای تعجب نیست که او هنوز یک وبلاگنویس پرکارست!
بنابراین چگونه میتوانید محتوای عالی ایجاد کنید؟ در اینجا فرمولیست که کار میکند.
آزمون ایدهها
ابتدا، ایدههایتان را آزمایش کنید تا مطمئن شوید که درست هستند. احتمالاً موضوعات بیشماری برای گفتن دارید. اما تا آنجاکه میتوانید، فقط مهمترین موضوعات را با دقت انتخاب کنید. مواردی که فکر میکنید مخاطبانتان واقعاً از آنها سود خواهند برد.
نتیجهگیری
در مرحله بعد، افکارتان را در یک جمله خلاصه نمایید. آن جمله نتیجهگیری شماست. باید جوهر پیام شما را در بر بگیرد.
هنگامیکه نتیجهگیری اصلی و نکات پشتیبان شما مشخص شد، یک طرح کلی از آنچه میخواهید بگویید، تهیه نمایید، که با یک مقدمه شروع میشود و با دعوت به اقدام پایان مییابد.
کنجکاوی مخاطب
مهمست که کنجکاوی مخاطبانتان را در شروع هر سخنرانی جلب کنيد. با چیزی جالب و بهیادماندنی شروع کنيد. مانند یک داستان، پرسش یا قول اینکه آنها چیز جدیدی یاد خواهند گرفت.
از محیطتان یا خودِ مخاطبانتان بهره ببرید تا پیامتان را مرتبط سازید. مثلاً بگویید که قبلاً تأثیری دارید. در حالی که این شما را معتبر میکند، میتواند شما را غیرقابل دسترس کند. در شرایطی مانند این، مخاطبان شما ممکنست شما را باور کنند. اما فکر میکنند شما تواناییهای خاصی دارید که آنها ندارند. این وظیفه شماست که این شکاف را با یافتن زمینههای مشترک برطرف کنيد. داستانی از نحوه رسیدن به جایی که هستید به اشتراک بگذارید. خودتان را بهجای آنها بگذارید و تصور کنيد که در ذهن آنها چه میگذرد. همچنین میتوانید با نزدیکتر شدن به مخاطبانتان، شکاف ذهنی را کم نمایید.
انتقال
چیز دیگری که باید به آن توجه نمايید، انتقالست. از آنها مانند دوندگان در مسابقه امدادی بهره ببرید، با یک ایده چوب را به دیگری بسپارید تا پیامتان از خط پایان عبور کند.
همچنین میتوانید با استفاده از کلمات تصویری برای رنگآمیزی پیامتان، تخیل افراد را قلقلک دهید. وقتی درباره یک مسابقه امدادی شنیدید، آیا ذهن شما بلافاصله یک مسابقه واقعی را تصور کرد؟ ترفندهایی مانند این میتواند به توضیح یک مفهوم یا پیامِ مهم کمک کند.
تکرار
در نهایت، تکرار را به مجموعه مهارتتان بیافزایید. آیا تا به حال به سخنرانی مارتین لوتر کینگ جونیور «من یک رویا دارم» گوش دادهاید؟ این یک مثال عالی از قدرت ملودیکیست که تکرار میتواند ایجاد کند.
وقتی پیامتان بهخوبی تحقیق، آموزش، جذاب و تخیل مخاطبان شما را جلب کند، قانون محتوا را کامل کردهاید.
ارتباط با مخاطبانتان
در بخش آخر با اهمیت محتوای عالی آشنا شدید. حالا تصور نمایید آن محتوای عالی را در یک تماس آنلاین داشته باشید. اما در اواسط جلسه، یک نفر باید از نوزادی که گریه میکند مراقبت کند. آیا به سخنرانی ادامه میدهید یا برای نشاندادن نگرانی مکث میکنید؟
این البته یک پرسش کلیدی بود. یکدقیقه وقت گذاشتن برای بررسی اینکه آیا همهچیز درسته یا خیر، و توجه به شرکتکننده، ارتباط عمیقتری ایجاد میکند. و پیامتان را بیشتر طنیناندار میکند.
این همان دلیلیست که شما در ریاضی پایه دهم که توسط معلم مورد علاقهتان تدریس میشد، سرآمد شدید. آنها لزوماً از نظر موضوع از معلمان دیگر بهتر نبودند. اما میتوانستید احساس کنيد که آنها اهمیت میدهند. آنها به نیازهایتان توجه بیشتری کردند. و شما با نمرات بهتری پاسخ دادید.
هدفتان ایجاد یک رابطه دگرگونکننده با مخاطبانست. این اغلب با یک برداشت اولیه خوب شروع میشود. بنابراین هنگام تعامل، حتماً حضور داشته باشید. توجه کاملتان را به مخاطبانتان معطوف نمایید. لحظهای که خودتان را فراموش میکنید و یک ارتباط واقعی برقرار میکنید، کاریزما را شروع میکنید.
هر کس تواناییش را برای رسیدن به قلب مردم دارد. برخی میدانند چگونه از طنز برای خنداندن مردم استفاده کنند. دیگران داستانسرای بزرگی هستند. دیگر سخنرانان به طور طبیعی میتوانند مخاطبان را با ابزارهایی تجهیز کنند که میتوانند برای بهبود زندگیشان از آنها استفاده کنند. با شرکای مورد اعتمادتان حرف بزنید و از آنها بپرسید که آنها فکر میکنند قدرت ارتباطی شما چیست. و سپس این قدرت را تقویت نمایید. همچنین، درباره استفاده از هدیهتان برای تغییر زندگی هیجانزده باشید. باور به تواناییتان برای کمک به مردم باعث ایجاد انتظار در بین مخاطبان شما میشود.
وضوح
پیامتان را با وضوح بیان نمايید، به زبان ساده که مخاطبتان آن را درک کند. سعی نکنید کسی را تحت تاثیر قرار دهید. در عوض، روی انتقال پیامتان تمرکز کنيد. وینس لومباردی، بزرگترین مربی تاریخ انافال [NFL]، زمانی گفت که استراتژی او این بود که وقتی تیمش توپ را در اختیار داشت، حریف را زمین بزند. و زمانیکه تیمش دفاع میکرد، آنها را زمین بزند. درباره وضوح سخنرانی کنيد!
کمکهای بصری میتوانند ابزارهای خوبی برای پشتیبانی از وضوح پیامتان باشند. اغلب، در دسترسترین (و کمهزینهترین) کمک زبان بدن شماست. لبخند زدن، بالا بردن دست برای علامت دادن به مکث، نشستن برای کوچکتر کردن خودتان و گذاشتن دست روی سینه همه راههایی برای رساندن پیامتان هستند.
همچنین میتوانید از یک ویدیوی کوتاه برای شروع یک سخنرانی یا توضیح یک نکته بهره ببرید. شصت درصد مردم اندیشه دیداری دارند و ۸۰ درصد همه ورودیهای حسی دارای یک عنصر بصری هستند. هنگام ایجاد محتوای صوتی، از جلوههای صوتی و کلماتی بهره ببرید که تخیل شنونده را بر میانگیزد.
اما به یاد داشته باشید، شما مجری نیستید. این ابزارها تنها در صورتی مفید هستند که بتوانند به شما در انتقال پیامتان کمک کنند. قدرت واقعی سخنرانی شما در تواناییتان برای اتصال، استفاده از نقاط قوت، ایجاد پیشبینی و ارائه پیامتان با وضوح نهفتهست.
قدرت داستانسرایی
بیایید کمی درباره داستانها صحبت کنیم. به طور خاص، چگونه داستانی را تعریف میکنید که مخاطبتان را مجذوب و پیامتان را تقویت کند؟
به نظر میرسد که یک فرمول ساده برای این سنت باستانی بشر وجود دارد. عناصر سازنده قهرمان شما، هدف آنها، یک درگیری و یک راهحل هستند.
نمایشنامه هملت را ببینید. هملت قهرمانست و هدفش انتقام مرگ پدرش با کشتن عمویشست. اما او گرفتار عدم اطمینانست. او موفق میشود و سپس میمیرد – داستان حل میشود. در ادیسه، ادیسه با غلبه بر طوفانها و هیولاها، به هدفش یعنی بازگشت به خانه دست مییابد.
مردم با قهرمان داستان همذاتپنداری میکنند. این به شما فرصتی میدهد تا آنها را احساس کنند، یاد بگیرند و تعارضات را حل کنند، درست مانند قهرمان.
قصهگویی یک ابزار متقاعدکنندهست. وقتی روایتی را با نیازهای مخاطبانتان تنظیم و علاقه آنها را برانگیخته میکنید، میتواند پیامتان را به چیزی بسیار بیشتر از مجموع اجزای آن تبدیل کند.
استفاده از بازخورد بلادرنگ برای بهبود ارائه
برای پایان، اجازه دهید به «من یک رویا دارم» مارتین لوتر کینگ جونیور بازگردیم. اگر کینگ در دریافت بازخورد بلادرنگ خوب نبود، یکی از بهترین سخنرانیهای تمام دوران آنطورکه میدانید اتفاق نمیافتاد. هنگامیکه در ۲۸ آگوست ۱۹۶۳ روی پلههای یادبود لینکلن صحبت میکرد، احساس کرد که میتواند بهتر عمل کند.
هنگامیکه کینگ مکث کرد، شنید که ماحلیا جکسون خواننده انجیل او را تشویق کرد تا درباره رویایی که قبلاً در رویدادهای کوچکتر به اشتراک گذاشته بود، به جهان بگوید. با دریافت این بازخورد، کینگ به اوج رسید که مسیر تاریخ را تغییر داد.
به طور خلاصه، کینگ قانون ترموستات را درک کرد. حتی قبل از تلنگر جکسون، او جمعیت را درک کرده بود. و احساس میکرد که آنها لیاقت بیشتری دارند. بنابراین، در حین سخنرانی، بازخورد مخاطبانتان را جمعآوری نمایید تا اوضاع را تغییر دهید یا موجسواری کنيد.
این در واقع قبل از شروع سخنرانی شروع میشود. از اتاق، سالن یا آمفیتئاتری که در آن میخواهید سخنرانی نمايید بازدید کنيد. و نور، چیدمان صندلی و آکوستیک را بررسی نماييد. فاصله بین جاییکه قرارست بایستید و مخاطبانتان را مطالعه کنيد. و به این بیاندیشید که چگونه فاصله را کم کنيد.
رده سنی مخاطب
رده سنی مخاطبانتان چیست؟ آیا قرارست یک اجرای پرانرژی ارائه دهید یا گفتوگو کنيد؟ اگر مردم مجبور شدهاند در رویدادتان شرکت کنند، ممکنست لازم باشد قبل از اینکه به موضوعات اصلی بپردازید، آنها را کمی سرگرم نماييد.
و هنگامیکه شروع به سخنرانی میکنید، به چهرهشان نگاهی بیاندازید. آیا آنها خندان، بیحوصله یا دقیق هستند؟ اگر خسته به نظر میرسند، اجازه دهید بایستند، حرکت یا استراحت کنند. اگر شما پنجمین سخنرانی را دارید، ممکنست آنها بیش از حد طولانی نشسته باشند. برای افزایش سطح انرژی و سرزنده کردن خلقوخوی آنها تعاملی برخورد نمایید. تنوع و هیجان را به ارائهتان بیافزایید تا همهچیز را دگرگون کنيد.
وقتی بتوانید سرنخهایی مانند کینگ را دریافت کنيد و در میانه سخنرانی به ابزار دیگری بروید، متوجه میشوید که دیگر در مقابل مخاطبانتان سخنرانی نمیکنید. بلکه در حال گفتوگو با آنها هستید.
خلاصه نهایی
هرکسی میتواند بر ترس یا بیتجربگی غلبه کند و با یادگیری قوانینی که بر ارتباطات مؤثر حاکمست، به یک سخنرانی عمومی قدرتمند دعوت شود. قبل از اینکه سفر سخنرانی عمومیتان را شروع کنيد، تلاش کنيد تا ارزشهایی را که موعظه میکنید زندگی نمایید. این به شما کمک میکند اعتبار بسازید و با قاطعیت سخنرانی نماييد.
در مرحله بعد، خودتان و پیامتان را از طریق تمرین مکرر و تحقیق مجدانه آماده بسازید. به این ترتیب محتوای عالی میسازید. این محتوا که با احساسات ارائه میشود، با شنوندگان ارتباط برقرار و مخاطبانتان را برای اقدام ترغیب میکند.
هدف نهاییتان اینکه از طریق کلمات و مثال زندگیتان به زندگی مردم ارزش بیافزایید. شما میتوانید افکارشان را مجدداً تنظیم سازید تا آنها با شما و دیگران با وقار رفتار کنند و برای خیر بزرگتر بسیج شوند.
این کتاب را میتوانید از انتشارات چیتگرها تهیه کنيد.