سنجش تأثیرگذاری و نقش مهم آن در رهبری کسبوکار
سنجش تأثیرگذاری و سرمايهگذاری یک جنبه مهم در هر کسبوکاریست. امروزه رهبران کسبوکار به طور فزایندهای به نوعی از سرمایهگذاری به نام سرمایه تأثیرگذاری علاقهمند هستند. در عصر رشد آگاهی پایدار، سرمایه تأثیرگذاری به روشی مؤثر برای ایجاد تغییرات مثبت در جهان و در عین حال کسب سود تبدیل شدهست.
سرمایه تأثیرگذاری موفق بدون سنجش تأثیرگذاری، یا سنجش تأثیرگذاری سرمایهگذاریهای خاص امکانپذیر نیست. در این یادداشت مروری بر سرمایه تأثیرگذاری و نقش مهمی آورده میشود که در پایداری کسبوکار ایفا میکند. این تأثیرگذاری همراه با استراتژیهای سرمايهگذاری و روشهایی برای سنجش نتایج آنهاست که میتوانید از آنها استفاده کنید.
سرمایه تأثیرگذاری چیست؟
سرمایه تأثیرگذاری استراتژیست که بازده مالی و تأثیرگذاری محیطی، اجتماعی و حکمرانی شرکتی (ESG) را در نظر میگیرد. این تضمین میکند که کیفیت نتیجه یک سرمايهگذاری فراتر از آن چیزیست که جایگزین بدون آن سرمایه خواهد بود. به عنوان بخش مهمی از سرمايهگذاری پایدار، بهبودهای اجتماعی یا زیستمحیطی بلندمدت را ترویج میکند.
موفقیت سرمایه تأثیرگذاری به ابزارهای سنجش مناسب، تجزیهوتحلیل مؤثر و برنامههای سرمايهگذاری استراتژیک متکیست. این عوامل برای تعیین بازده مالی سرمایه مهم نیستند، بلکه تأثیر اجتماعی یا زیستمحیطی آن هستند.
امروزه استانداردهای تأثیرگذاری پذیرفتهشدهای وجود ندارد، اما چندین گروه در حال کار برای توسعه آنها هستند. اکثر سرمایهگذاران از استانداردهای تأثیر اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SGDs) استفاده میکنند.
استراتژیهای تأثیرگذاری
فارغ از استانداردهای تأثیرگذاری پذیرفتهشده عمومی، استراتژیهای سرمايهگذاری متمرکز بر تأثیرات اجتماعی و زیستمحیطی نمیتوانند به نتایج استراتژیهای سنتی استفادهشده قبلی متکی باشند. در عوض، آنها باید روشهای مختلفی را برای تعریف اهداف در نظر بگیرند، مانند:
-
- موضوع یا بخش: تمرکز بر حل یک موضوع یا بخش خاص، مانند مسکن ارزانقیمت یا تأمین مالی خُرد؛
- جمعیت هدف: تأثیرگذاری بر جمعیت هدف، مانند فقرا در مناطق روستایی یا زنان رنگینپوست؛
- نتایج هدف: ایجاد یک نتیجه مثبت برای یک هدف خاص، مانند بهبود سلامت عمومی یا کاهش فقر؛
- جغرافیا: ایجاد تغییر در یک جامعه آسیبپذیر در یک موقعیت جغرافیایی خاص؛
با تعیین یک بُعد با هدف مشخص، سرمایهگذاران میتوانند استراتژیهای تأثیرگذاری را بر اساس اثرات مثبت سرمایهگذاریهای قبلی تنظیم کنند. انجام این کار همچنین حوزه نفوذ سرمایه را محدود میکند، که اولین گام برای سنجش تأثیرگذاری آنست.
نحوه سنجش تأثیرگذاری
اجرا و تجزیهوتحلیل سرمایهگذاریهای تأثیرگذاری با معیارهای قابل سنجش آسانترست. در حالیکه سنجشهای استانداردی برای تأثیرگذاری وجود ندارد، روشهایی برای تعیین نتایج سرمايهگذاری برای اطلاع از استراتژیهای آینده وجود دارد.
در سرمايهگذاری پایدار، پروفسور شاون کول، پروفسور مدرسه بازرگانی هاروارد، شش روشی را که هر سرمایهگذار باید در هنگام ارزیابی سرمايهگذاری در نظر بگیرد، به این صورت شرح میدهد.
۱. کارآزمایی تصادفی نظارتشده (RCT)
شاید معتبرترین روش سرمایه تأثیرگذاری، کارآزماییهای تصادفی کنترلشده (RCTs) باشد. این نوع مطالعه افراد را به دو گروه تصادفی از یک جمعیت واجد شرایط تقسیم میکند که برای اطمینان از سازگاری، جمعیتشناسی کلی یکسانی دارند. به یک گروه یک ابتکار تأثیرگذاری اختصاص داده میشود در حالیکه گروه دیگر به عنوان گروه نظارت عمل میکند. سپس گروهها برای مدت طولانی تجزیهوتحلیل میشوند تا مشخص شود آیا سرمایهگذاری موفق بودهست یا خیر.
آرسیتیها به اندازه روشهای دیگر مستعد سوگیری نیستند، زیرا هر دو گروه به طور تصادفی انتخاب میشوند.
۲. تفاوت-در-تفاوتها (DiD)
تفاوت-در-تفاوتها (DiD) روش دیگری برای سنجش سرمایه تأثیرگذاری است که از یک گروه موردنظر انتخابشده و یک گروه نظارت استفاده میکند. این دو گروه با دقت – نه به صورت تصادفی – برای تأثیر قبل از سرمایه انتخاب و سنجش میشوند. این دادههای پیش از آزمایشی یک خط پایه را تنظیم میکند. پس از اینکه گروه موردنظر تنها تحت تأثیرگذاری سرمایه قرار گرفت، دادهها با دادههای پس از آزمایش مقایسه میشوند.
در حالیکه این مطالعه با طراحی اقتصادی به طور مؤثر تأثیرگذاری را سنجش میکند، سوگیری میتواند بر یافتهها تأثیر بگذارد. از آنجاییکه مشارکت افراد در یک سرمایهگذاری نقش کلیدی در نتایج بازی میکند، تعیین دقت روش دشوارست.
۳. مقایسه قبل از اجرا
مقایسه قبل از اجرا روش دیگریست که تحت تأثیرات خارجی قرار میگیرد. این شیوه یک گروه از یک جمعیت را میگیرد و با جمعآوری دادههای قبل و بعد از سرمایهگذاری، تأثیر را سنجش میکند. سپس سرمایهگذاران دادهها را با استفاده از معیارهای سنجش تأثیرگذاری خاص مقایسه میکنند.
در حالیکه این روش میتواند بینش مفیدی درباره این موضوع ارائه دهد که موفقیتهای یک جامعه ناشی از سرمایهگذاری چگونهست، عوامل متعددی میتوانند نتایج را منحرف کنند. به عنوان مثال، وضعیت اقتصاد جهانی باید در نظر گرفته شود. رویدادهای دیگری که میتواند تأثیر زیادی بر تأثیر سرمایهگذاری بگذارد، همهگیریهای جهانی یا بحرانهای بهداشت عمومیست.
۴. نظرسنجی
یک نظرسنجی دادهها را از گروهی که تحت تأثیر سرمایهگذاری قرار گرفتهاند از طریق مجموعهای از پرسشها جمعآوری میکند. در حالیکه این روش مستعد سوگیریهای نظرسنجیست که دادههای دریافتی را منحرف میکند، برای جمعآوری نمونههایی که سنجش تأثیرگذاری را بهینه میکنند مفیدست.
چالش نظرسنجیها اینکه آنها مشکل انتساب علی را حل نمیکنند. به عبارت دیگر، جوامع مورد بررسی اگر فقط درباره تجربیاتش صحبت کنند، نمیتوانند موفقیتهایشان را ارزیابی کنند. بنابراین، دادهها مکمل داستانها و گواهیهای شخصی هستند.
انتساب علّی واقعاً یک مشکل اساسیست که صدها سالست آماردانان و اقتصاددانان را به چالش میکشد.
۵. حکایت
حکایتها روشی مؤثر برای بهاشتراکگذاری نتایج سرمایهگذاری تأثیرگذار هستند. آنها مبتنی بر داده نیستند، بلکه وابسته به احساسات و تجربیات کسانی هستند که تحت تأثیر یک سرمایهگذاری قرار گرفتهاند.
در حالیکه حکایتها میتوانند نادرست باشند، آنها اقدامات یا تصمیمگیریهای بیشتر را تشویق میکنند. عمدتاً به این دلیل که مثالهای دنیای واقعی بیشتر از اعداد و آمار مرتبط هستند. به همین دلیل، آنها اغلب در گزارشهای تأثیر گنجانده میشوند تا زمینه را به دادهها اضافه کنند.
۶. دیدگاه اختصاصی
دیدگاه اختصاصی مبنایی برای تعیین این موضوعست که آیا سرمایهگذاری تأثیر مطلوبیت خودش را داشتهست یا خیر. به عنوان مثال، اکثر افراد موافق هستند که سرمایهگذاری در آب آشامیدنی پاک در جوامع با درجه بالای وبا و هپاتیت منجر به کاهش درجه بیماری میشود. با این حال، این ارزیابی تنها با سوگیری و دانش قبلی سرمایهگذاران از مشکل همراه میشود.
انتخاب سنجههای تأثیرگذاری
در حالیکه هر روش و معیار دارای مزایا و معایبیست، چندین فاکتور وجود دارد که باید قبل از سنجش تأثیر سرمایهگذاری در نظر گرفته شود.
اولاً، بهترین شیوه معیاریست که به طور مؤثر نتایجی را تولید میکند. برای برخی از سرمایهگذاران، این ممکنست به معنای انتخاب مقرون به صرفهترین گزینه باشد. در چنین مواردی، سنجشهایی مانند RCT و DiD ممکنست به دلیل منابع مورد نیاز و دوره زمانی بیشتر آنها بسیار گران باشد. سرمایهگذارانی که نگران نتایج دقیق هستند باید روشهای پرهزینهتری را در نظر بگیرند زیرا بیشترین داده را تولید میکنند.
جنبه دیگری که باید در نظر گرفته شود، رابطه سنجش تأثیرگذاری با اهداف سرمایهگذاریست. آیا معیارها میتوانند برای سرمایهگذاریها و ابتکارات متعدد اعمال شوند؟ آیا دادهها به یک علت نسبت داده میشوند؟ این سؤالات هنگام انتخاب معیارهای سنجش تأثیر مهم هستند. زیرا آنها تصمیمات سرمایهگذاری را تعیین میکنند. به عنوان مثال، روشهایی مانند نظرسنجی و حکایت، گزینههای بهتری برای کسانی هستند که سازگاری و تمرکز را در اولویت قرار میدهند.
اهمیت سنجش تأثیرگذاری
سنجش تأثیرگذاری سه هدف اصلی دارد:
- حصول اطمینان از اختصاص بودجه محدود به فرصتهایی با بیشترین تأثیر؛
- ارزیابی اثرات سرمایهگذاریهای گذشته؛
- حصول اطمینان از اینکه شرکتها در قبال عملکرد تأثیرگذار پاسخگو باشند؛
سنجش تأثیرگذاری، سرمایهگذاران را قادر میسازد تا نتایج سرمایهگذاریهای گذشته را تعیین کنند. و تصمیمات بهتری درباره سرمایهگذاریهای آینده بگیرند. بدون سنجش تأثیرگذاری، سرمایهگذاری تأثیر یک بازی حدس و گمانهزنی خواهد بود.
علاوه بر این، کسبوکارها با اهداف استانداردهای سرمایهگذاری تأثیر از سنجش تأثیرگذاری بهره میبرند، زیرا به آنها اجازه میدهد از منابع خودشان برای دستیابی به نتایج بهینه استفاده کنند. از آنجاییکه پایداری، سیاستهای این استانداردها و ابتکارات به بخشهای بزرگتری از کسبوکار تبدیل میشوند، سرمایهگذاری و سنجش تأثیرگذاری نقش مهمی را ایفا میکند.
سنجش تأثیرگذاری برای سرمایهگذاری پایدار
سنجش تأثیرگذاری برای سرمایهگذاری پایدار موفق بسیار مهمست. و به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا از طریق ابزارهای مالی به بهبود جهان کمک کنند. در عین حالیکه در بین رهبران کسبوکار محبوبتر میشوند، ضروریست که حرفهایها، پیچیدگیهای سرمایهگذاری پایدار و سنجش تأثیرگذاری را بیاموزند.