۳۳ قانون کسبوکار و زندگی
دفترچه خاطرات یک مدیر عامل (۲۰۲۳) بینشی قانعکننده از دنیای کارآفرینی و توسعه فردی ارائه میدهد. این یک راهنمای جامعست که تفکرات، درسهای آموخته و توصیههای عملی را ترکیب میکند. هدف از این کار الهامبخشی و راهنمایی شما در درک پویاییهای کسبوکار، توسعه شخصی، و پیچیدگیهای تبدیل شدن به یک رهبر مؤثرست.
استیون بارتلت کارآفرین بریتانیایی-نیجریهای، پادکستر و یکی از بنیانگذاران زنجیره اجتماعی، وبسوم و داستان پرواز است. پادکست او، خاطرات یک مدیر عامل [The Diary of a CEO]، محبوبیت قابل توجهی به دست آورد. و به یکی از پربارترین پادکستهای کسبوکاری اروپا تبدیل شد. او همچنین نویسنده پرفروشترین کتاب با عنوان میلیونر سکسی شادست.
این کتاب چهچیزی برای من دارد؟ قفل رازهایی را باز کنید که طرح اولیه موفقیت در کسبوکار و زندگی را تشکیل میدهند
همه میدانند که موفقیت بهطور تصادفی به دست نمیآید، و این راه اصلاً قدم زدن در پارک نیست. اما اگر به شما بگوییم تابلوهای راهنمایی مخفی، تکههای خُرد خردمندی، در این مسیر وجود دارد که میتواند سفرتان را نه تنها قابل تحمل، بلکه به طرز شگفتآوری کارآمد کند، چه؟ مدیر عامل
در این خلاصهکتاب، در مورد چیزهایی که واقعاً مردم را به اوج موفقیت سوق میدهد، به کاوش میپردازید. از بین ۳۳ قانون ارائهشده توسط نویسنده، ما هفت قانون مورد علاقهمان را برای به اشتراکگذاری با شما انتخاب کردهایم. این بینشهای کلیدی، نگاهی اجمالی به حکمت بینهایتی دارد که موفقترین افراد جهان را هدایت میکند. موفقیت سرنخهایی به جا میگذارد – پس بیایید مسیر موفقیت را دنبال کنیم!
پنج سطل خودتان را به ترتیب اولویت پر کنید
آیا تا به حال از خودتان پرسیدهاید که چرا برخی از افراد به نظر میرسد که در حرفه و رشد شخصی خودشان دست به خاک میزنند طلا میشود؟ این فقط شانس نیست. این درباره پر کردن سطلهای مناسب – دانش، مهارتها، شبکهسازی، منبعیابی، و شهرت – در یک ترتیب خاصست. این رویکرد نظامند میتواند ظرفیت شما را آشکار کند و شما را در مسیر موفقیت و تحقق قرار دهد. مدیر عامل
در همان ابتدا، مهمترین سطل برای پر کردن دانشست. آن را به عنوان پایه و اساس یک آسمانخراش در نظر بگیرید. هرچه پایه و اساس قویتر باشد، میتوانید بلندتر بسازید. دانش از آموزش ناشی میشود، از پیگیری بیوقفه برای یادگیری. مدیر عامل
اکنون، از آنجاییکه احتمالاً در حال حاضر سرشار از دانش هستید، زمان تبدیل آن به مهارت فرا رسیدهست. این مهارتها مانند ابزارهای موجود در جعبهابزارتان هستند که از طریق تمرین و بهکارگیری به کار گرفته میشوند. آنها شما را نه تنها از نظر خودتان بلکه در نظر دیگران نیز ارزشمند میکنند. تخصص رو به رشد شما به آهنربایی تبدیل میشود و افراد را به شبکه شما جذب میکند. اینجاست که جادوگری شروع به آشکار شدن میکند. مدیر عامل
شبکه قوی
با یک شبکه قوی، به منابع زیادی دسترسی خواهید داشت. منابع میتوانند ملموس باشند، مانند پول یا ابزار، یا ناملموس، مانند مشاوره یا راهنمایی. هر منبعی که جمعآوری میکنید راه را برای دستاوردها و فرصتهای بزرگتر هموار میکند. مدیر عامل
اما صبر کنید، هنوز یک سطل دیگر برای پر کردن وجود دارد. این البته شهرت شماست. این تاج جواهرهاست، گواهی بر دانش، مهارتها، شبکه و منابع شما. یک شهرت قوی درهایی را باز میکند که زمانی بسته بودند و فرصتهایی را به ارمغان میآورد که هرگز فکرش را نمیکردید. مدیر عامل
با این حال، مراقب میانبرها باشید. تلاش برای رد و پر کردن سطل بعدی، مانند گرفتن یک شغل فقط برای پول یا موقعیت، منجر به ضعف پایهها میشود. مدیر عامل
در این تلاش، دانش و مهارت قابل اعتمادترین متحدان شما هستند. آنها ثابتقدم میمانند و در برابر جزر و مد بخت و اقبال مصون هستند. با پر کردن این سطلها شروع کنید، و خودتان را برای یک عمر ظرفیت و ارزش آماده میکنید. مدیر عامل
حقایق را بیان نکنید – به جای آن پرسشهای صفرویک بپرسید
این را تصور کنید: در خیابان راه میروید و دو تابلو میبینید. یکی میگوید «لطفاً بازیافت کنید» و دیگری میپرسد «بازیافت میکنید؟» به نظر شما کدامیک قانعکنندهترست؟ پژوهشها نشان میدهد که پرسش دوم، بسیار موثرتر از یک بیانیه صرف در انگیزش رفتارست. ظاهراً پرسشهای ساختارشکنانه در جستجوی پاسخ نیستند. آنها تسریعکنندههایی برای اقدام و تغییر هستند. این قدرت تأثیر پرسش-رفتارست. و دقیقاً به همین دلیلست که باید بیشتر بپرسید و کمتر بگویید. مدیر عامل
ژیمناستیک ذهنی
اثر پرسش-رفتار یک پدیده روانشناختیست که میتواند به طور نامحسوس اما قابل توجهی بر اعمال شما تأثیر بگذارد. شاید بپرسید چرا این اتفاق میافتد؟ همه چیز مربوط به ژیمناستیک ذهنیست که مغزتان هنگام مواجهه با یک پرسش انجام میدهد. وقتی از شما پرسیده میشود که آیا کاری را انجام خواهید داد، فقط به طور منفعلانه گوش نمیدهید. ذهن شما شروع به تنش میکند و خودتان را در حال انجام آن عمل به تصویر میکشد، تقریباً مثل اینکه وعدهای بیصدا میدهید. پرسشهای صفرویکی بله یا خیر بسیار قوی هستند – هیچ منطقه خاکستری وجود ندارد، جایی برای بهانه وجود ندارد. شما گرفتار یک تصمیم روشن شدهاید. مدیر عامل
این شیوه از آنچه به عنوان «ناهماهنگی شناختی» شناخته میشود، استفاده میکند. احساس ناراحتی که هنگام عدم تطابق بین آنچه که آرزو دارید باشید و آنچه واقعاً هستید، به دست میآید. نحوه کار به این صورتست: وقتی کسی پرسشی را مطرح میکند که رفتار خاصی را با تصویر ایدهآل شما از خودتان مرتبط میکند، نوعی تنش ذهنی ایجاد میکند. سپس شما رانده میشوید که به «بله» پاسخ دهید و حل آن تنش را دنبال کنید. مدیر عامل
تصور کنید که از تأثیر پرسش-رفتار در زندگی روزمره خودتان استفاده میکنید. به جای اینکه به خود بگویید «امروز به باشگاه خواهم رفت»، بپرسید «امروز به باشگاه خواهم رفت؟» ناگهان، شما فقط در حال برنامهریزی نیستید، بلکه متعهد میشوید. شما در حال تغییر و دگرگونی از انفعال به فعال، از گفتن به پرسیدن هستید. بنابراین دفعه بعد که میخواهید به خودتان یا دیگران انگیزه دهید، به یاد داشته باشید: قدرت در گفتن نیست، بلکه در پرسش است. مدیر عامل
هنگام فروش از اثر جلوهطلاییها استفاده کنید
اگر راز خرید مردم از شما در یک داستان کودکانه پنهان بود چه میشد؟ خُب، معلوم میشود که آنچه به عنوان اثر جلوهطلاییها [Goldilocks] شناخته میشود، میتواند ابزار قدرتمندی در تشویق تصمیمگیری خریدار باشد. این شامل یک پدیده روانشناختیست که در آن افراد بیشتر جذب گزینههایی میشوند که نشاندهنده انتخابی متوسط و بیمعنی هستند؛ نه خیلی معنادار. از این رو، درست بازاریابان و فروشندگان از این استراتژی استفاده میکنند تا با ارائه گزینههایی که انتخاب میانی را جذابترین و معقولترین به نظر برساند، تصمیمات خرید را به صورت نامحسوس راهنمایی کنند. مدیر عامل
تصور کنید در حال فروش یک ابزار جدید هستید. با استفاده از جلوهطلاییها، شما فقط این ابزار را به مشتری بالقوه ارائه نمیکنید. در عوض باید سه انتخاب ارائه دهید: یک مدل گرانقیمت، یک نسخه اولیه و مقرونبهصرفه، و سپس گزینه میانی، ابزاری که میخواهید بفروشید این وسط نه خیلی گرانست و نه خیلی ابتدایی. شما هوشمندانه آن را طوری قرار دادید که در مقایسه با همتایانش بهترین ارزش به نظر برسد. مدیر عامل
شرکتهایی مانند پاناسونیک به این هنر تسلط دارند. آنها محصولاتی را با سه نقطه قیمت متفاوت ارائه میکنند، و اغلب، کالاهای با قیمت متوسط از بقیه فروش بیشتری دارند. با وجود اینکه گرانتر از مدل پایهست. اما در مقایسه با نسخه رده بالا به عنوان یک مقرونبهصرفه تلقی میشود. مدیر عامل
اثر جلوهطلاییها بر درک ارزش بازی میکند. این موضوع دیدگاه مردم را تحریف میکند. و گزینه میانی را معقولترین و امنترین به نظر میرساند. این استراتژی مبتنی بر این واقعیتست که مصرفکنندگان اغلب برای انتخاب خودشان به جای تحلیل منطقی به احساسات تکیه میکنند. کاری کنید که جلوهطلاییها برای شما کار کند، و تماشا کنید که فروش شما از سقف بالا میزند. مدیر عامل
روی پنج ثانیه اول هر تلاش بازاریابی تمرکز کنید
سریع بیاندیشید. شما فقط پنج ثانیه فرصت دارید! در دنیای پویای کسبوکار، این زمان کوتاه میتواند نقطه عطفی بین یک موفقیت چشمگیر و یک شکست غمانگیز باشد. درستست، تنها چند ثانیه میتواند باعث ایجاد یا شکستن تعامل مخاطب شما شود. این پنجره بسیار مهمیست که در آن یا علاقه آنها را جلب میکنید – یا دور شدن آنها را تماشا. مدیر عامل
پنج ثانیه اول هر پیام بازاریابی، ارائه یا داستان، سرنوشت تلاش شما را تعیین میکند. به این دلیل که هنر جلب توجه در قدرت داستانسرایی نهفتهست، نه در بمباران مخاطبان با دادهها، اسلایدهای پیش پا افتاده یا ویژگیهای عالی محصول شما. این درباره ایجاد یک روایت احساسی و مختصرست که با احساسات و عواطف مخاطبتان درگیر میشود. مدیر عامل
تصور کنید با کسی صحبت میکنید که یکی از آن صبحها را میگذراند. چه بخشی از تبلیغ شما باعث میشود آنها متوقف شوند و متوجه شوند؟ این نوعی تفکرست که میتواند رویکردتان را دگرگون کند. مدیر عامل
اما چرا این موضوع بسیار مهمست؟ خُب، پژوهشها نشان میدهد که میانگین فاصله توجه انسان به تنها هشت ثانیه کاهش یافتهست. که به طرز شگفتآوری کوتاهتر از بازه توجه نُه ثانیهای یک ماهی قرمزست. در عصری که تمرکز دائماً کم میشود، رقابت برای جلب توجه و جلب نظر بیش از هر زمان دیگری شدیدتر شدهست. هر خالق، بازاریاب یا داستاننویس برای برشی از این بازه توجه محدود رقابت میکند.
این واقعیت، ثانیههای ابتدایی پیام یا داستان شما را از اهمیت صرفاً به میدان نبرد حیاتی برای جلب توجه ارتقاء میدهد. پیروزی در این نبرد به معنای رهبری با چیزیست که آنقدر قانع کنندهست که نادیده گرفتن آن ناممکنست. به یاد داشته باشید، توجه فقط یک کالای دیگر نیست، بلکه یک هدیهست. و راز کسب آن در اولین ثانیههای قدرتمند نهفتهست. مدیر عامل
از طعمهشدن اثر شترمرغ خودداری کنید
مکالمات و واقعیتهای ناراحتکننده مانند چسب زخم هستند. شما اغلب از درد برداشتن آنها میترسید. اما در روابط کاری و شخصی، اجتناب از این ناراحتی چیزی را التیام نمیبخشد. فقط امر اجتنابناپذیر را به تأخیر میاندازد و اغلب اوضاع را بدتر میکند. مدیر عامل
درست مثل شترمرغیست که سرش را در شن فرو میکند تا با سعادت از خطرات دنیا فرار کند. رهبران کسبوکار گاهی طعمه این اثر شترمرغ میشوند. آنها ترجیح میدهند مسائل و مشکلات خودشان را نادیده بگیرند، به این امید اینکه آنها به طور جادویی ناپدید شوند. این رویکرد اغلب منجر به پیامدهای منفی میشود. نه به دلیل تصمیمگیری ضعیف، بلکه به دلیل شکست تصمیمگیری در وهله اول. اجتناب از انتخابهای حیاتی، مانند رسیدگی به عملکرد ضعیف، رویارویی با چالشهای مالی، یا انطباق با تغییرات بازار، میتواند کسبوکار را به سمت افول و فرصتهای از دست رفته سوق دهد. مدیر عامل
شناخت، اولین قدم
با این حال، راهی برای غلبه بر این چرخه اجتناب و برداشتن گامهای پیشگیرانه وجود دارد. اولین قدم شناختست. قبول کن که مسئله و مشکلی هست؛ سپس، دروننگری. چه چیزی باعث رفتارتان میشود؟ مدیر عامل
در مرحله بعد، بسیار مهمست که در مورد این مسائل صحبت کنیم، بدون سرزنش. و در آخر با گوش شنوا برای درک دیدگاههای مختلف واقعاً بشنوید. این رویکرد چهار مرحلهای شماست تا مشکلات را قبل از اینکه از نظارت خارج شوند، کشف کنید. مدیر عامل
به یاد داشته باشید، درگیریهای حلنشده مانند علفهای هرز هستند. آنها گسترش مییابند و در طول زمان آسیب بیشتری به بار میآورند. رهبران بزرگ با این چالشها رودررو مقابله میکنند. آنها ناراحتی مکالمات دشوار را به درد مشکلات طولانی ترجیح میدهند.
در زندگی، مانند کسبوکار و روابط، مواجهه با حقیقت، هر چقدر هم که سخت باشد، ضروریست. نادیده گرفتن مشکلات فقط یک آینده اجتنابناپذیر و ناراحتکننده را به تأخیر میاندازد. با رویارویی و حل سریع مسائل، نه تنها از دامها اجتناب میکنید. بلکه خودتان را برای موفقیت آماده میکنید و به بالاترین ظرفیتتان میرسید. بنابراین، آیا حاضرید سرتان را از شن بیرون بیاورید؟ مدیر عامل
از معادله نظموانضباط استفاده کنید تا از زمانتان به خوبی بهره ببرید
زندگی شما یک بوم نقاشیست و هر ساعت یک تکه رنگ به آن کمک میکند. پرسش مهم اینست که آیا شما زندگی را واقعاً ساخت یک شاهکار میبینید. یا صرفاً رنگها را به طور تصادفی و بدون هیچ جهت یا تفکر واقعی روی بوم میپاشید. ارزشمندترین دارایی شما پول، شهرت یا حتی مهارت نیست. زمان آن فرا رسیدهست. زمانیکه سپری شود، این لحظات برای همیشه از بین میروند. بنابراین، چالش واقعی اینست که هر کدام را با نیت خیر خرج کنید تا بوم نقاشی خودتان را تا حد ممکن پر جنبوجوش و معنادار کنید. مدیر عامل
در اینجا یک خردمندی جالب وجود دارد. مدیریت زمان موثر را میتوان در چیزی خلاصه کرد که به عنوان معادله نظم و انضباط شناخته میشود. ماهیت این مفهوم اینست که نظم و انضباط برای استفاده عاقلانه از زمان و دستیابی به اهداف بسیار مهمست. این نظم و انضباط با ارزشی که برای هدف خود قائل هستید، همراه با لذتیکه از سفر به دست میآورید، کم کردن عوارض یا هزینهای تعیین میشود که برای شما دارد. مدیر عامل
اجرای فرمول
برای اجرای این فرمول، با تجسم اهدافتان شروع کنید. آنها را آنقدر در ذهن خودتان روشن کنید که احساس کنند قابل لمس هستند. سپس، سفر به سمت این اهداف را به یک بازی تبدیل کنید. گروهی از افراد همفکر را پیدا کنید، چالشهای سرگرمکنندهای ترتیب دهید و امتیازتان را حفظ کنید. این بازیسازی یک عنصر سرگرمی و مسئولیتپذیری را اضافه و فرایند را جذاب میکند. و نکته اصلی اینجاست: هرگونه اصطکاک را حذف کنید که سفر را سختتر از چیزی میکند که باید باشد. با اهداف روشن، فرایندی جذاب و به حداقل رساندن هزینهها، میتوانید نظم و انضباط را حاضر کنید تا زمان محدودتان را در مسیری بگذرانید که واقعاً مهمست. مدیر عامل
در نهایت، مهمست که به یاد داشته باشید که مفهوم مرگ، در حالی که به ظاهر تلخست، به عنوان یک یادآوری قوی برای زندگی با وضوح و نیت عمل میکند. این امر بر اهمیت زندگی واقعی و با نظم و اجتناب از حواسپرتیهای غیرضروری تأکید میکند. زمانتان را به عنوان یک منبع گرانبها در نظر بگیرید. از آن خردمندانه استفاده کنید و زندگی را تا حد امکان پذیرا باشید. مدیر عامل
یک تیم برنده با چارچوب سه میله بسازید
یک تیم فقط به اندازه ضعیفترین حلقهاش قویست. در جستوجوی تعالی، هر عضو این فرصت را دارد که سطح موفقیت را بالا ببرد. اما چه اتفاقی میافتد وقتی یک بازیکن ستاره، زمانیکه یک مدالآور میشود، شروع به فرو بردن ترازو در جهت اشتباه میکند؟ مدیر عامل
در دنیای کسبوکار، جاییکه هر تصمیمی میتواند آینده را تغییر دهد، یک اصل اساسی وجود دارد که رهبران ارشد به آن پایبند هستند: با هر استخدام، اخراج و ارتقاء، فرهنگ شرکتی خودتان را حفظ کنید. این موضوع گواه بر این باورست که فرهنگ شرکتی قوی، ستون فقرات هر شرکت موفقیست. در این تعادل ظریف، حتی ماهرترین کارکنان نیز در معرض ارزیابی قرار میگیرند، اگر اقدامات یا نگرشهای آنها در خطر تضعیف ارزشهای اصلی فرهنگ شرکتی باشد. مدیر عامل
سیب گندیده
آیا تا به حال به تاثیر یک «سیب گندیده» روی یک تیم اندیشیدهاید؟ تحقیقات تصویر شگفتانگیزی را ترسیم میکند: یکی از این افراد میتواند کل تیم را به بیراهه بکشاند و رفتار و روحیه جمعی را خدشهدار کند. بنابراین، وقتی با چنین مشکلی روبرو میشوید، چه میکنید؟ پاسخ، هرچند سخت، واضحست: آنها باید رها شوند. مدیر عامل
حال، چگونه میتوانید تشخیص دهید چه کسی تیم شما را بالا میبرد و چه کسی آن را پایین میکشد؟ اینجاست که چارچوب مبتکرانه سه میلهای وارد عمل میشود. این یک ابزار ساده و در عین حال قدرتمندست. از خود بپرسید: اگر هر یک از اعضای تیم ارزشها و نگرش یک کارمند خاص را منعکس کند، آیا میانگین عملکرد و روحیه شرکت را افزایش، حفظ یا کاهش میدهد؟ مدیر عامل
کسانی که سطح را بالا میبرند، قهرمانان واقعی فرهنگ شما، نه تنها شایسته تقدیر هستند، بلکه سزاوار ارتقاء هستند. تأثیر مثبت آنها باید در سطح وسیعی در سازمان پخش شود. از طرف دیگر، کسانی که بدون توجه به استعداد یا پیروزیهای گذشته، میله را پایین میآورند، باید رها شوند. حضور آنها تعهدی در قبال فرهنگ شرکت شماست. هزینهای بسیار بالا برای هر کسبوکاری. چارچوب سه میله را میتوان برای استخدام نیز اعمال کرد. هر بار که فردی را استخدام میکنید، فرصتی برای ارتقاء استاندارد تیم شماست. مدیر عامل
به عنوان یک رهبر، خودتان را برای این تصمیمات جسورانه آماده کنید. آنها فقط اقدامات اداری نیستند. آنها اعلامیه تعهدتان به یک فرهنگ شرکتی پر رونق، مثبت و قوی هستند. مدیر عامل
خلاصه نهایی
موفقیت در جنبههای مختلف زندگی و کسبوکار به رویکردهای استراتژیک و تغییر ذهنیت بستگی دارد. از اولویتبندی حوزههای کلیدی رشد شخصی مانند دانش و مهارتها، تا تأثیرگذاری بر رفتار از طریق قدرت پرسشگری و اثر جلوهطلاییها. هر یک از هفت مفهومی که ما بیان کردیم، بینشهای منحصربهفردی را ارائه میدهند. اهمیت پنج ثانیه اول در بازاریابی بر جلب توجه سریع تاکید دارد، در حالیکه اثر شترمرغ در مورد خطرات اجتناب در تصمیمگیری هشدار میدهد. مدیر عامل
معادله زنجیره ارزش مدیریت زمان و زندگی با نیت را برجسته میکند. در پویایی تیم، حفظ یک فرهنگ قوی شرکتی بسیار مهمست، با چارچوب سه میله که رهبران را در تصمیمگیریهای پرسنلی موثر راهنمایی میکند. این اصول، از توسعه و رشد شخصی گرفته تا رهبری کسبوکار، راهنمای جامعی برای پیمایش چالشها و به حداکثر رساندن ظرفیت در هر دو حوزه شخصی و حرفهای ارائه میدهند.
شما میتوانید این کتاب را از انتشارات چیتگرها تهیه کنید. مدیر عامل