استفاده از پرسوجوی قدردانی برای خلق انرژی در تعامل سازنده و معنادار
مکالمه هایی که ارزش دارند (۲۰۱۸) به قدرت مکالمه در زندگی ما میپردازد. و به موضوعی میپردازد که میتوانیم برای برقراری ارتباط موثرتر در محل کار، در روابطمان و در جامعه انجام دهیم. با تکیه بر داستانهای واقعی و نظریههای مبتنی بر علم، نشان میدهد که چگونه میتوانیم سازمانها و زندگیها را با استفاده از اصل تحقیق قدردانی – گفتگوی مؤثر از طریق دیدگاه مثبت و پرسیدن پرسشهای درست، بهبود بخشیم.
جکی استاوروس استاد دانشگاه فناوری لارنس با بیش از ۳۰ سال تجربه در زمینه رهبری، توسعه سازمانی و مدیریت تغییر است. او کتابها و مقالات بسیاری از جمله یادگیری برای اوجگیری [Learning to SOAR] را تألیف کرده است.
چری تورس مدیر عاملی است که با هزاران رهبر و تیم در سراسر جهان برای تقویت روابط، گسترش امکانات و بهبود بهرهوری از طریق ارتباط و گفتگو کار کرده است. مقالات او در منابع رسانهای برجسته، از جمله مسیر شغلی در دولت، فوربس، و مجله آموزش برجسته شده است.
این کتاب چهچیزی برای من دارد؟ از طریق پرسوجوی قدردانی به مکالماتتان انرژی دهید.
مکالمات در قلب نحوه تعامل ما قرار دارند. کلماتی که انتخاب میکنیم و لحنی که اتخاذ میکنیم میتواند تجربیات ما و دیگران را به شدت تغییر دهد. یک مکالمه مثبت میتواند بهرهوری را تقویت کند. ارتباطات قوی ایجاد کند. و تغییراتی را برای بهتر شدن بیافریند. درحالیکه یک مکالمه منفی میتواند رشد را خفه کند. به روابط آسیب برساند. و ما را از نظر احساسی و جسمی خسته کند.
خوشبختانه، راهی برای اطمینان از اینکه ما همیشه بهترین مکالمات ممکن را داشته باشیم وجود دارد. فرhیندی به نام پرسوجوی قدردانی. این روش ساده، عملی و آزمودهشده شامل چارچوببندی مثبت موقعیت و پرسیدن سؤالاتیست تا مکالمه را در مسیر درستی به پیش ببرد. و مطمئن شوید که همه افراد را درگیر احساس رضایت و شنیدن هستند.
در این خلاصهکتاب، میآموزید که چگونه به آنچه واقعاً میگویید توجه کنید. و چگونه از دو شیوه و پنج اصل پرسوجوی قدردانی استفاده کنید تا تضمین کنید که مکالمه شما ارزش دارد. بنابراین، اگر آماده هستید، بیایید شروع کنیم!
با نوع مکالمهای که دارید هماهنگ شوید.
آلیشا پاتل در یک مرکز پزشکی شلوغ در نیوانگلند کار میکند و او در آستانه گفتوگوی مهمیست. برخی از گزارشهای منفی رضایت بیمار از یکی از واحدهای بیمارستانی وی گزارش شدهست. به نظر میرسد تغییر اخیر در مدیریت و افزایش حجم کاری کارکنان را پرکار، استرس و بیاشتیاق کردهست. آلیشا اینجاست تا با گروه خسته و پرتنش پرستاران صحبت کند. آیا چیزی به سادگی گفتوگوی درست میتواند برای تغییر وضعیت و بهبود روحیه کافی باشد؟ پاسخ بلهست.
اما قبل از اینکه به مکالمه تغییر سازمانی آلیشا نگاه کنیم، بیایید ببینیم که او در این مواقع چه میگفت. قبل از اینکه یاد بگیرد با نوع خاصی از مکالمه که داشت هماهنگ شود. زمانی بود که او میگفت: «این گزارشها رضایتبخش نیستند. هر سه ماه یکسان یا بدتر میشود. شما به وضوح هیچ کاری برای بهبود انجام ندادهاید!» این منجر به بهانههای دفاعی از سوی کارکنان میشود. و آنها بدون هیچ ایدهای برای رفع مشکل، روحیهتان را از دست میدهند.
گفتوگوی تحقیرآمیز
این نوع گفتوگوها چیزیست که ما آن را تحقیرآمیز مینامیم. آنها موقعیت را بیارزش میکنند. آلیشا فقط بر بیان مشکل تمرکز میکند، بدون تحقیق درباره اینکه چرا در وهله اول مشکلی وجود دارد یا کارکنان درباره آن چه فکر میکنند. این گفتوگوها بینتیجهست. و منجر به حالت تدافعی و جدایی میشود.
خُب حالا آلیشا چیکار میکند؟ او از پرسوجوی قدردانی استفاده میکند. شیوهای که مبتنی بر ارزشافزایی و پرسیدن سؤالست. او از پرستاران میپرسد که چه چیزی در این واحد به خوبی کار میکند. و نمونههایی از بیماران راضی را بیان میکند.
پس از شوک اولیه چنین جهت غیرمنتظره مثبتی از مکالمه، پرستاران داستانهایتان را به اشتراک میگذارند. و چندین موضوع و اقدامات مشترک را کشف میکنند که میتواند به آنها در بهبود رضایت بیمار کمک کند. موفقیت آلیشا پس از جلسه تأیید میشود، زمانیکه یکی از پرستاران فریاد میزند: «این خیلی مؤثر بود. من میدانم که اوضاع بعد از یک ملاقات با شما بهتر میشود!»
در حالیکه هر تعاملی به این خوبی پیش نمیرود، این نوع مکالمه همان چیزیست که میخواهید برای ایجاد تغییرات مثبت در محل کار، روابطتان یا در جامعه تلاش کنید. و قبل از اینکه بتوانید این مکالمه را انجام دهید یک چیز مهم وجود دارد: باید با تأثیرات نادیده این موقعیت هماهنگ شوید.
آن را به عنوان یک کوه یخ در نظر بگیرید. در سطح ما رفتارها و اعمال قابل مشاهدهمان را در قالب گفتوگو داریم. با این حال، عوامل ناخودآگاه این مکالمات در زیر پنهان هستند. چیزهایی مانند باورها، انتظارات، استرس، تعصبات، جهانبینی، و میزان خواب ما در شب گذشته. همه چیزهایی که میتوانند بر گفتههای ما تأثیر بگذارند.
و درست مانند کشتی تایتانیک، اگر از آنچه در زیر سطح شناورست آگاه نباشید، این کوه یخ میتواند یک رابطه را غرق کند.
گفتوگوی ارزشمند
گفتوگوهایی که توسط این عوامل غیبی هدایت میشوند، اغلب از نوع استهلاکی هستند که قبلاً ذکر شد. اگر میخواهید بحث را به گفتوگوی ارزشمند تبدیل کنید، باید راهی بیابید تا این تأثیرات نادیده را در نور بیاورید. خوشبختانه، یک شیوه بسیار ساده وجود دارد که میتوانید از آن برای تنظیم کردن استفاده کنید. این شیوه شامل سه مرحلهست: مکث، نفس و کنجکاوی.
مکث
بنابراین دفعه بعد که در آستانه یک مکالمه استهلاکی قرار گرفتید، اولین کاری که باید انجام دهید مکثست. این حرکت فعلی را قبل از اینکه همه چیز از کنترل خارج شود متوقف میکند.
نفس
از این لحظه برای نفس کشیدن استفاده کنید. تنفس سیستم عصبی پاراسمپاتیک را تحریک میکند. و استرس را کاهش میدهد. اگر یک نفس عمیق بکشید. آن را برای مدت کوتاهی نگه دارید. سپس به آرامی بیرون دهید. و این کار را تکرار کنید، قویترین اثر را دارد.
کنجکاوی
در نهایت کنجکاو شوید. سؤالاتی بپرسید که به شما امکان میدهد آگاهانه مسئولیت آنچه در سرتان میگذرد را به عهده بگیرید. تصویر بزرگتر چیست؟ چه فرضیاتی دارم؟ چه چیزی را نمیدانم که ممکنست مهم باشد؟ چه احساساتی را تجربه میکنم؟
این تمرین ساده شما را از نظارت آن تأثیرات نادیده باز میدارد. و به شما امکان میدهد در صندلی راننده بنشینید. و به طور عمدی مکالمهای را که میخواهید داشته باشید، تقویت کنید. مکالمهای که بر اساس پرسوجوی قدردانیست.
در بخش بعدی، نگاهی دقیقتر به این مفهوم و دو عمل اساسی خواهیم داشت.
پرسوجوی قدردانی را با استفاده از پرسشهای مولد و چارچوببندی مثبت اعمال کنید.
جری استرنین برای مؤسسه نگهداری کودکان [Save the Children]، یک سازمان غیردولتی که به بهبود رفاه کودکان در سراسر جهان توجه دارد، کار میکند. او یک کار مهم دارد: تنها در عرض شش ماه باید مشکل سوء تغذیه دوران کودکی را در جنوب ویتنام حل کند. به دلیل محدودیتهای زمانی، او میداند که راهحلهای مرسوم دستیابی به آب پاک یا شروع یک برنامه آموزشی کارساز نخواهد بود.
جری که مجبور میشود خارج از چارچوب فکر کند، از خودش سؤالی میپرسد که به عنوان یک سؤال مولد شناخته میشود: «من نمیدانم آیا خانوادههایی وجود دارند که بچهها در آن رشد میکنند؟»
سؤالات مولد
سؤالات مولد بخش مهمی از پرسوجوی قدردانی هستند. اگر سؤالی مولد باشد، با فاش کردن اطلاعات پنهان، ایجاد درک مشترک، تولید دانش جدید یا احتمالات الهامبخش، به یک موقعیت ارزش میافزاید.
سؤال جری در فاش کردن اطلاعات نامرئی کار بسیار خوبی انجام داد. زیرا پاسخ این بود: «بله، خانوادههایی با فرزندان شکوفا هستند.» این امر او را به سؤال مولد دیگری سوق داد که منجر به دانش جدیدی شد: «آیا کاری وجود دارد که مادران این کودکان انجام میدهند که تفاوت را ایجاد کند؟»
جری دریافت که در خانوادههایی که فرزندانی در حال رشد دارند، برخی از مادران از هنجارهای فرهنگی پیروی نمیکنند. آنها وعدههای غذایی بیشتری در روز میخوردند، میگو و خرچنگ میخوردند و هنوز هم در هنگام بیماری میخوردند. همه اینها باعث بهبود تغذیه شد. سؤالات مولد جری راهحل سادهای را کشف کرده بود که میتوانست به راحتی و به سرعت به سایر خانوادهها آموزش داده شود.
این سؤالاتیست که باید در هر مکالمهای پرسیده شود که ارزشش را داشته باشد. پس از تنظیم و آگاهی از هرگونه تأثیرات ناخودآگاه، باید در موقعیتی باشید که این سؤالات را با کنجکاوی واقعی و ذهنی باز بپرسید.
مونیکا و پسر نوجوانش آیدن را مثال بزنید که درباره اینکه آیا او میتواند ماشین را در آخر هفته قرض بگیرد یا خیر، بحث میکنند. بعد از رفت و برگشتهای معمول درباره ایمنی و استقلال، مونیکا این سؤال را مطرح کرد: چگونه میتوانیم به توافقی برسیم که به شما اجازه میدهد ماشین را بگیرید. و من احساس راحتی کنم که شما تصمیمات خوبی بگیرید؟»
مکالمه مثبت
این سؤال یک مکالمه کاملاً جدید و مثبت را آغاز کرد. و تمرکز را به چیزی که هر دو میخواستند تغییر داد. اینجاست که سؤالات مولد با نیمی دیگر از پرسوجوی قدردانی روبرو میشوند: چارچوببندی مثبت.
ما به این مفهوم از طریق داستان مارک، یک مدیر سطح متوسط در یک شرکت فورچون ۱۰۰ نگاه خواهیم کرد. کارمند او، ملیسا، یک کارگر بسیار خوبست که یک مشکل دارد: او اغلب برای جلسه عادی چهارشنبه خودش دیر میآید. مارک در رابطه با این موضوع باید گفتوگوی سختی با ملیسا داشته باشد. خوشبختانه، او در روشهای قدردانی آموزش دیدهست.
مارک قدیمی ممکنست انتقادی و مستقیم باشد و چیزی شبیه این بگوید: «این یک مشکلست. شما همیشه دیر میآیید و ضربالاجل چهارشنبه را از دست میدهید. باید تغییر کنی.» همانطور که میدانید، این نوع گفتوگوها بیارزش و بینتیجهست.
در عوض، مارک از چارچوببندی مثبت استفاده میکند. این امر مستلزم تمرکز توجه بر نتیجه مثبت مطلوب بهجای خودِ مشکلست. او این کار را از طریق یک فرایند سه مرحلهای به نام تلنگر انجام میدهد. او ابتدا مشکل را تعریف میکند. سپس نقطه مقابل مثبت آن را پیدا میکند. و در نهایت، مکالمه را بر این متمرکز میکند که تأثیر این مخالف مثبت چه خواهد بود. بیایید نگاهی دقیقتر به روش او بیندازیم.
تعریف مشکل به اندازه کافی سادهست. ملیسا دیر سر کار میآید و به همین دلیل ضربالاجل را از دست میدهد. برعکس این چه خواهد بود؟ ملیسا همیشه سر وقت بیاید و ضربالاجل را از دست نمیدهد. تا اینجای کار خیلی خوبست. پس اگر این درست بود نتیجه چه میشد؟ مارک نتیجه میگیرد که تیم دارای حس قوی انسجام، عملکرد بهبودیافته و به طور کلی اعتماد بیشتری خواهد بود.
چارچوب مثبت
مارک با در نظر گرفتن این چارچوب مثبت، گفتوگو را با تأکید بر اهمیت داشتن یک تیم قوی با اعضایی که به یکدیگر اعتماد دارند آغاز میکند. ملیسا با این تمایل موافقست. و وقتی مارک تأثیر تأخیر او بر تیم را مطرح میکند، بیشتر پذیرا میشود. او با استفاده از یک سؤال مولد میپرسد: «آیا چیزی در صبح چهارشنبه مشکلسازست؟»
مارک به زودی متوجه میشود که ملیسا صبح چهارشنبه پسرش را در مهد کودک میگذارد. با شروع جلسه نیم ساعت بعد تمام مشکل حل میشود. چارچوب مثبتی که مارک استفاده کرد، همراه با سؤالات مولد، یک مکالمه بالقوه انتقادی را به یک گفتوگوی سازنده تبدیل و راهحلهای ساده و مؤثری را ایجاد کرد.
چارچوببندی مثبت را میتوان تقریباً در هر موقعیتی برای تغییر پویایی مکالمه استفاده کرد. این، همراه با سؤالات مولد برای گسترش آگاهی، پایه و اساس پرسوجوی قدردانی را تشکیل میدهد. مکالمه
با در نظر گرفتن این موضوع، اجازه دهید به پنج اصل نگاه کنیم که میتواند به هدایت مکالمات شما کمک کند.
پنج اصل اساسی زیربنای تمام مکالمات ماست.
بیایید پنج اصل را از طریق داستان یک دانشآموز کلاس هفتمی به نام جمال و دو تن از معلمانش بررسی کنیم. اولین معلم او، خانم ویتیت، مطالعات اجتماعی تدریس میکند. این کلاس مورد علاقه جمالست و او در آن پیشرفت میکند. معلم دیگر او، خانم سامرز، انگلیسی تدریس میکند. جمال چندان از انگلیسی لذت نمیبرد. مکالمه
رفتار جمال در هر کلاس تقریباً مشابهست. او کمی دلقکبازی میکند. اغلب از پنجره به بیرون خیره میشود. و کارهای عجیب و غریب بدی را انجام میدهد. با این حال، تجربه او با هر یک از این معلمان به طور چشمگیری متفاوتست.
خانم ویتیت نسبت به رفتار بد گاه و بیگاه جمال بسیار تحمل میکند. او معتقدست که دلقکبازی راه او برای برقراری ارتباط با همسالانشست. و نگاه به بیرون از پنجره راه تمرکز اوست. هنگامی که با او درباره یک تکلیف بد صحبت میکند، از پرسوجوی قدردانی، تمرکز بر موفقیت و پرسیدن سؤالات مولد استفاده میکند.
از سوی دیگر، خانم سامرز بسیار انتقادپذیرترست. او سعی میکند مستقیماً آنچه را که بهعنوان رفتار منفی میبیند متوقف کند. و مکالمات درباره تکالیف عموماً بر مشکلات متمرکزست.
هم خانم سامرز و هم خانم ویتیت معلمانی دلسوز هستند که بهترینها را برای جمال میخواهند. پس چرا تعامل آنها اینقدر متفاوتست؟ برای درک این موضوع، باید باورهای شخصی را بدانید که آنها به کلاس درس میآورند.
میبینید، خانم سامرز در خانوادهای بسیار سختگیر بزرگ شد که در آن به این باور بزرگ شد که موفقیت از نظم و انضباط ناشی میشود. و توجه مهمست. شما تمرکز میکنید. کارتان را انجام میدهید. و موفق میشوید.
با این حال، خانم ویتیت از خانوادهای هنرمندانهتر بود که انتظار میرفت صبر و اشتیاق پرورشیافته منجر به موفقیت شود.
آنها هر کدام جهانبینیشان را در تعامل و گفتوگو با جمال آورده بودند.
پرسوجوی قدردانی
این اولین اصل کلیدی پرسوجوی قدردانی را برجسته میکند که اصل ساختگرایی نامیده میشود. جهانبینی ما بر اساس تجربیات و تعاملات گذشته خودمان ساخته میشود. و این بهنوبه خودش بر نحوه درک و ادامه گفتوگوهایمان حاکمست. با در نظر گرفتن این موضوع، مهمست که دیدگاهتان را ملایم نگه دارید و آماده تغییر باشید.
همزمانی
اصل بعدی اصل همزمانیست. این اصل میگوید که وقتی در یک مکالمه یک جمله میگوییم یا سؤالی میپرسیم، با تأثیرگذاری بر فردی که آن را میشنود، دنیا را تغییر می دهیم. این تفاوت بزرگ در نگرش جمال بین طبقات را توضیح میدهد. درس اینجا چیست؟ کلماتتان را با دقت انتخاب کنید.
شعری
اصل شعری بیان میکند که هر فرد، گروه یا موقعیتی را میتوان از منظرهای بسیاری نگاه کرد. این را زمانی میتوان دید که خانم ویتیت دلقکبازی جمال را در اطراف به عنوان یک معاشرت میدید، در حالیکه خانم سامرز آن را منحرفکننده میدانست. این مهمست که بدانید در نحوه تفسیر چیزها حق انتخاب دارید.
پیشبینی
اصل پیشبینی این ایدهست که انتظارات ما در هنگام گفتوگو بر قصد ما تأثیر میگذارد. خانم سامرز انتظار مشکلات رفتاری را داشت. بنابراین او به این موضوع پرداخت. خانم ویتیت پیشبینی میکرد که جمال نقاط قوت و علایق خاصی دارد. بنابراین روی این موضوع تمرکز کرد.
مثبت
در نهایت، اصل مثبت این ایدهست که هر چه یک سؤال مثبتتر باشد. نتیجه مثبت و طولانیتر خواهد بود. وقتی خانم ویتیت سؤالات مثبت بیشتری میپرسید، با جمال موفقیت بیشتری کسب میکرد. اینجا درس این است: سؤالات قوی با تمرکز بر تأیید و امکان بپرسید.
در بخش آخر، ما برخی از راههای عملی را بررسی میکنیم که میتوان از پرسوجوی قدردانی و پنج اصل برای کار، خانواده و جامعه استفاده کرد.
شما میتوانید پرسوجوی قدردانی را در تمام جنبههای زندگیتان اعمال کنید.
مکالمات هسته اصلی تمام تعاملات انسانیست. و این تعاملات انسانی همه سیستمها و سازمانهای اجتماعی ما را تشکیل میدهد: کار، خانواده و جامعه. در طول مرور این خلاصهکتاب، داستانهای زیادی را شنیدهاید که ارزش پرسوجوی قدردانی را در تقویت مکالمات سالم نشان میدهند. بیایید با آخرین داستان درباره دختر نویسنده جکی استاوروس، آلی، در رابطه با یک تجربه احساسی در سن ۱۳ سالگی به پایان برسانیم. مکالمه
تعطیلات آلی زمانی کوتاه شد که پدرش به لنفوم مرحله چهار مبتلا شد. مادرش در بیمارستان با او ماند. در حالیکه الی و برادرش برای زندگی با اقوام مختلف فرستاده شدند. او فقط میتوانست هفتهای یک بار و برای مدت کوتاهی به ملاقات پدرش برود.
طبیعتاً او از آینده وحشت داشت و از مادرش پرسید: «آیا پدر میمیرد؟» مادرش آنقدر به آلی اعتماد داشت نه اینکه به سادگی جوابی را به او بدهد که میخواست بشنود. مطمئناً، همه ما روزی خواهیم مرد. اما در حال حاضر فقط باید مثبت بمانیم. و قدر آنچه هست را بدانیم. این منجر به گفتوگوی دگرگونکننده زندگی او با مادرش شد. مکالمه
آلی با ناراحتی پرسید: «چگونه میتوانم از این قدردانی کنم؟» در پاسخ، مادرش با پرسیدن یک سؤال مولد ساده، مکالمه را تغییر داد: «از لحظه مورد علاقهات با پدرت بگو.» این سؤال مثبت و سازنده منجر به یادآوری شادی از تمام لحظات سرگرمکننده با پدرش شد.
یکی از چیزهایی که آلی به آن اشاره کرد این بود که چگونه با پدرش در ایوان مینشست. و غروب خورشید را تماشا می کرد. مامانش جواب داد: «من بهت میگم چیه.» «امشب، میخواهم در ایوان بنشینی و غروب خورشید را تماشا کنی. در حالی که شما این کار را انجام میدهید، من پدرتان را به سمت پنجره بیمارستان هل میدهم. و ما نیز آن را تماشا خواهیم کرد.»
اتخاذ طرز فکر قدردانی
پدر آلی در پایان کار را پشت سر گذاشت و زندگی خانوادگی به حالت عادی بازگشت. آلی اهمیت آن تعامل با مادرش را تشخیص میدهد. چگونه مادرش از «پرسوجوی قدردانی» استفاده کرد تا یک موقعیت تاریک را به یک گفتوگوی مفید و سازنده تبدیل کند. آن لحظه به او آموخت که با طرز فکر قدردانی زندگی کند، که هنوز هم تا امروز دارد. مکالمه
و شما نیز میتوانید این طرز فکر را اتخاذ کنید. از طریق پرسوجوی قدردانی، میتوانید ماهیت مکالماتی را تغییر دهید که با خودتان، همسرتان، فرزندانتان، همکارانتان و هر کسی که در زندگیتان دارید.
بهجای اینکه امروزتان را به خاطر انجام ندادن کاری سرزنش کنید. از خودتان بپرسید چگونه میتوانید فردا موثرتر باشید.
بهجای اینکه به همسرتان بگویید که چقدر ناراضی هستید. و فقط هر شب تلویزیون تماشا میکنید، با او درباره این گفتوگو کنید که وقتی بیشتر بیرون میرفتید و با هم بودید لذت میبردید. مکالمه
فرزندانتان را به خاطر دیر آمدن به خانه سرزنش و تنبیه نکنید. به آنها بگویید که به آنها اهمیت میدهید. و بپرسید که چهچیزی درباره منع رفتوآمد فعلی وجود دارد که حفظ آن را بسیار سخت میکند.
و درست مانند آلیشا، مدیر بیمارستانی که در بخش اول دربارهش صحبت کردیم، همکارانتان را به خاطر عملکرد ضعیف مورد انتقاد قرار ندهید. از آنها بخواهید نمونههایی از آنچه به خوبی کار میکند پیدا کنند. و روی آن تمرکز کنند. مکالمه
ما تعاملات خود هستیم. اطمینان حاصل کنید که مکالمات شما آنهایی هستند که ارزش انجام دادن دارند.
خلاصه نهایی
پرسوجوی قدردانی میتواند دنیای شما را تغییر دهد. با تأثیرات نادیده خود هماهنگ شوید. موقعیت را به شکلی مثبت طرحریزی کنید. و پرسشهای مولد بپرسید تا مکالماتی با ارزش خلق کنید. از نتایجی که به دست میآورید شگفتزده خواهید شد! مکالمه
مشق تغییر
مکالماتتان را برای یک روز مشاهده کنید.
یک ورق کاغذ یا یک کارت شاخص بردارید. و یک طرف را «منفی» و طرف دیگر را «مثبت» بگذارید. هر زمان که امروز صحبتی دارید، تصمیم بگیرید که آیا این مکالمه قدردانی – ارزشافزا – یا از بین بردن ارزش – ارزشکاه بود. یک تیک زیر عنوان مناسب، همراه با چند یادداشت درباره احساس خود در طول تعامل یا لحن کلی قرار دهید. مکالمه
در پایان روز، درباره تعاملات بیاندیشید. و مجموع مکالمات مثبت در مقابل منفی را جمع کنید تا یک نسبت ایجاد کنید. اگر این نسبت کمتر از سه مکالمه مثبت به یک مکالمه منفیست. وقت آنست که تغییری ایجاد کنید! مکالمه
شما میتوانید این کتاب را از انتشارات چیتگرها تهیه کنید.