قدرت نظارت بر خویشتن
نظم و انضباط سرنوشت است (۲۰۲۲) از فضایل رواقی استفاده میکند تا زندگی را مطرح کند که توسط خودانضباطی هدایت میشود. این نشان میدهد که چگونه نظارت بر بدن، افکار و احساسات، پیشنیاز تسلط بر هر چیز دیگریست. و از چهرههای تاریخی برای نشان دادن این موضوع استفاده میکند. تا بگوید چگونه چیزهایی مانند خواب، ناراحتی و مهربانی با عظمت پیوند میخورند.
رایان هالیدی رواقی مدرن، نویسنده و صاحب کتابفروشی به نام ایوان نقاشیشدهست. کتابهای او از جمله موانع راه هستند. نفس دشمنست. رواقی روزانه، و پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز، سکون کلیدست. کتاب اخیر بیش از پنج میلیون نسخه فروخته و به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شدهاند. نظم و انضباط سرنوشت است دومین کتاب از مجموعه فضیلت رواقی هالیدیست.
این کتاب چهچیزی برای من دارد؟ کشف کنید که چگونه خودانضباطی منجر به عظمت میشود.
مدتها پیش، قبل از اینکه هرکول به عنوان یک قهرمان بزرگ در اساطیر تبدیل شود. در تپههای یونان سفر میکرد که به یک دوراهی رسید.
در یک مسیر، الهه خیرهکنندهای به او اشاره کرد. و نوید یک زندگی لوکس را داد. او هر چیزی را که دلش میخواست دریافت میکرد. و لحظهای ترس، درد یا ناراحتی را تجربه نمیکرد.
در مسیر دیگر، الهه دوم پیشنهادی ارائه کرد که به مراتب کمتر پر زرق و برق بود. او البته به هرکول وعده پاداش هم داده بود. اما فقط پاداشهایی را که خودش به دست میآورد. این مسیر طولانی خواهد بود. و نیازمند تلاش، پشتکار و فداکاریست. اما او را به فردی تبدیل کند که قرارست بشود.
این افسانه معضلی را به تصویر میکشد که همه ما روزانه با آن روبرو هستیم. انتخاب بین رذیلت و فضیلت. راه آسان، اما در نهایت پوچ در مقابل مسیر سخت اما تکامل.
از نظر رواقیون باستان، فضیلت شامل چهار بخش بود: شجاعت، اعتدال، عدالت و خردمندی. امپراتور روم و فیلسوف رواقی مارکوس اورلیوس این اجزاء را «سنگ محک نیکی» نامید. او معتقد بود که هر چیز خوبی در زندگی حاصل تمرین و مشق آنهاست.
در این خلاصهکتاب، بر دومین مورد از این فضیلتهای اصلی تمرکز خواهیم کرد: اعتدال، یا خودانضباطی. به راههای عملی برای تقویت اعتدال در زندگی روزمرهتان نگاه خواهیم کرد. و اینکه چگونه تسلط بر آن دریچهای را به سوی تحقق و آرامش ذهن باز میکند.
اوووه! و هرکول؟ ناگفته نماند که قهرمان ما سرنوشت خودش را در راه فضیلت برگزید. حالا، انتخاب با شماست.
انضباط شخصی شما را محروم نمیکند. به شما آزادی میدهد.
از محیط اطراف خودتان خسته شدهاید؟ سوار هواپیما شو. از کار ناراضی هستید؟ تغییر شغل بده. هوس پیتزا میکنید؟ سفارش بده. نظری دارید؟ به اشتراک بگذارید. در بیشتر دنیای امروزی، مردم میتوانند تقریباً هر کاری را که میخواهند انجام دهند. و با یک ضربه انگشت به آن دسترسی پیدا کنند. و با این حال، با این همه آزادی، بسیاری از ما بسیار ناراضی هستیم. ما چهکار اشتباهی داریم انجام میدهیم؟
پرزیدنت آیزنهاور گفت که آزادی «فرصتی برای نظم و انضباط»ست. و این کلیدست. همه این چیزهایی که ظاهراً ما را رهایی میبخشند – فناوری، امتیازات، موفقیت – فقط ما را بدون جهت یا هدف رها میکنند. مگر اینکه اعتدال یا فضیلت انضباط شخصی داشته باشیم. به عبارت دیگر، دسترسی بدون خویشتنداری منجر به عدم تعادل و اختلال در عملکرد میشود.
رذیلت و فضیلت
بیایید کمی عمیقتر شیرجه بزنیم. همه ما یک خویشتن پایینتر و بالاتر داریم. آن صداهای درونی که دائماً برای جلب توجه ما رقابت میکنند. این انتخاب هرکول بین رذیلت و فضیلتست. طرفی که تسلیم میشود در مقابل طرفی که تلاش میکند. بخشی که به افراط و هرجومرج میچسبد در مقابل بخشی که به دنبال تعادلست.
نظم و انضباط توانایی کنترل خویشتن پایینتر و تقویت خویشتن برترست. این شامل کار سخت، مشق عادتهای خوب، تحمل چالشها، تعیین حد و مرز و چشمپوشی از وسوسههای شیطانیست. به طور خلاصه، این در مورد زندگی با اصول، اعتدال و ارادهست.
محرومیت
شما ممکنست فکر کنید، جهنم، نه. نه برای من. نظم و انضباط؟ بیشتر شبیه محرومیت از خویش! شاید برای افرادی که راه آسان را انتخاب میکنند جشن بگیرید یا حتی حسادت کنید. ممکنست بیاندیشید آنها بیشتر سرگرم میشوند یا سریعتر جلو میروند. اما با دقت بیشتری نگاه کنید. متوجه خواهید شد که تمام آن چیزی که میدرخشد طلا نیست. به عنوان مثال، حرص را در نظر بگیرید. این بدان معنیست که شما همیشه در حال تلاش برای چیزهای بیشتر هستید. و بنابراین هرگز واقعاً از همه چیزهایی که در حال حاضر دارید لذت نمیبرید. و از ظرفیت کامل خودتان آگاه نیستید؟ این حالتیست که باعث درد، بدبختی و نفرت از خویش میشود.
نظم و انضباط به معنای محرومیت خویشتن نیست. در واقع برعکسست. این در مورد استفاده از نظارت برای گشایش دنیایی از فرصتهاست.
بیایید لحظهای به آیزنهاور برگردیم. هنگامیکه جوان بود، آیهای از کتاب مقدس را آموخت که درسی را که فیلسوف رواقی سنکا آموخته بود، تکرار میکرد: «قویترین فرد، کسیست که خود را در اختیار دارد.» آیزنهاور این درس را در طول یک حرفه نظامی طولانی و پر زرق و برق. تا زمان انتصابش به سمت فرماندهی عالی نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم. و سپس به عنوان سی و چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده، ادامه داد. موفقیت عظیم او ناشی از زور نبود. در عوض، او در خویشتنداری و توانایی متقاعدسازی، سازش، و تمرین صبر قدرتمند بود.
درستست که پرورش انضباط شخصی به شجاعت نیاز دارد. اما پذیرفتن این سبک زندگی ناب احتمالاً شما را موفقتر خواهد کرد. و مهمتر از آن، این شما را عالی میکند. مهم نیست چه اتفاقی میافتد.
در بخشهای بعدی، دقیقاً چگونگی تجلی نظم و انضباط خویش را از نظر جسمی، ذهنی و روحی بررسی خواهیم کرد. اول؟ بدن.
قبل از اینکه بدن خودتان را تحت نظارت درآورید، نظارت بر خویشتن را در دست بگیرید.
لو گریگ یکی از بهترین بازیکنان بیسبال تمام دوران بود. او ۴۹۵ هوم ران، از جمله ۲۳ گرند اسلم را به ثمر رساند. و در ۱۷ سالی که برای یانکیها بازی کرد، یک بازی را از دست نداد. رکوردی که برای بیش از پنج دهه در اختیار داشت. اما لو یک ورزشکار طبیعی نبود. در کودکی اضافه وزن داشت و هماهنگ نبود. پس چگونه او در نهایت ۲۱۳۰ بازی را به طور مستقیم از طریق مصدومیت و بیماری انجام داد. و به اسطوره امروزی تبدیل شد؟
او سختتر از هر کس دیگری تمرین کرد. و حاضر به ترک آن نشد. به جرات میتوان گفت که لو یک یا دو چیز در مورد نظم و خودانضباطی میدانست. نظم و انضباط
رژیم غذایی
رواقیها رژیم غذایی مقرونبهصرفهای داشتند و به شدت ورزش میکردند. نه برای اینکه بتوانند شکم خودشان را به رخ بکشند، بلکه برای اینکه بتوانند قدرت بدنی لازم برای رویارویی با سختیهای زندگی را توسعه دهند. منضبط بودن نسبت به بدنتان به معنای افزایش استقامت و سرمایهگذاری طولانیمدت روی خودتانست، بنابراین میتوانید طولانیتر و بهتر زندگی کنید. نه مانند این حرفی که معروف شدهست: «سریع زندگی کن، جوان بمیر». این در مورد شناخت ظرفیتتان و توانایی مبارزه با چیزهایی مانند تنبلی، آتروفی، و شرایط سختست.
تغییرات کوچک زیادی وجود دارد که میتوانید در زندگیتان ایجاد کنید. تا قبل از اینکه بدن، نفس را تسخیر کند شروع به تسخیر نفس کنيد.
اول از همه، فعالیتهای شدید را در روزتان بگنجانید. مهم نیست چه کاری انجام میدهید. جوجیتسو، وزنهبرداری، بسکتبال، پیادهروی طولانی، ماراتن. اما باید از نظر فیزیکی چالشبرانگیز باشد. . . و کمی ناراحتکننده!
جستجوی ناراحتی کلید ایجاد اعتدالست. شاید فکر میکنید که هدف موفقیت اینکه مجبور نباشید مبارزه کنيد. اما نکته اینجاست: راحتیهای زیاد ما را ضعیف، وابسته و ترسو بار میآورد. با سختگیری به خودتان، نفس را سختتر میکنید. همچنین باعث میشوید که دیگران به شما سخت نگیرند. پس خودتان را تمرین دهید و دوش آب سرد بگیرید. سعی کنید روی زمین بخوابید. اگر بتوانید با کمتر راضی باشید، در نهایت ثروتمندتر، آزادتر و قدرتمندتر خواهید شد. نظم و انضباط
خواب
بعد، به دو دلیل زود به رختخواب بروید. یکی اینکه به اندازه کافی بخوابید. صادق باشید: آیا زمانی که به خوبی استراحت میکنید، عملکرد بهتری دارید. یا زمانی که چشمانتان خوابآلودست و خمیازه میکشید؟ ممکنست واضح به نظر برسد، اما خواب کافی میتواند زندگی شما را تغییر دهد. انگیزه و انرژی بیشتری خواهید داشت و تصمیمات بهتری خواهید گرفت. دلیل دوم اینکه بتوانید بر صبحهای خودتان مسلط شوید. آن ساعات آرام و اولیه که فکرتان تازهترینست و بیشترین اراده را دارید. اگر به اندازه کافی بخوابید، میتوانید قبل از اینکه ناامیدیهای روزتان را خسته کنند، بلند شوید و به راه بیفتید.
بالاخره حاضر شو. این کاری بود که لو گریگ به مدت ۱۷ سال انجام داد. قوام ابرقدرت مخفی شما برای موفقیتست. نه الهام یا درخشش محض. بسیاری از افراد باهوش یا بااستعداد هستند. اما همه این کار را نمیکنند. بنابراین هر روز برای اولویتهایتان حاضر شوید، حتی اگر خسته، مشغله یا مجبور نیستید. خودتان را نشان دهید، حتی اگر به شکل کوچکی باشد. به یک دویدن ۱۰ دقیقهای بروید. فقط یک جمله از رمانتان را بنویسید. هنگامیکه ظاهر شدید، اغلب متوجه خواهید شد که میتوانید بر روی شتاب خودتان بسازید. شاید ۱۰ دقیقه دویدن نیم ساعت شود. شاید یک جمله تبدیل به یک صفحه شود. نظم و انضباط
زندگی سختست. پر از موانع و موقعیتهاییست که خارج از نظارت شماست. منضبط بودن در مورد بدن یکی از آنها نیست. اما بدن فقط اولین قدمست. در ایجاد اعتدال فیزیکی، شما در حال ساختن چیزی حتی بزرگتر هستید: قدرت اراده. در نهایت، بدن شما فقط یک زمین تمرین برای ذهن شماست. که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
بر نظم و انضباط فیزیکی خودتان مسلط شوید تا ذهن را آرام کنید.
وقتی در بدنتان نظم و انضباط را تمرین میکنید، ذهنتان را برای کار با ظرفیت کامل خودتان توانمند میکنید. اینها فقط کلمات انگیزشی نیستند. لیزا فلدمن بارت، عصبشناس، نشان دادهست که عملکرد مغز به سلامت بدن بستگی دارد. اگر از نظر جسمی تحلیل رفته باشید، مغز شما نمیتواند وظیفه خودش را در تنظیم بدن شما انجام دهد. نظم و انضباط
اما افراد زیادی وجود دارند که از نظر بدنی نظم و انضباط دارند. . . و با این حال زندگی آنها هنوز درهموبرهمست. چرا؟ زیرا اعتدال فراتر از عضله بدنی وجود دارد. در نهایت، اگر ذهن شما دائماً در معرض عوامل حواسپرتی، بدخُلقی یا انگیزههای خرابکننده نفس باشد، مهم نیست که چه زمانی از خواب بیدار میشوید. چه میخورید یا چقدر به بدن خودتان فشار میآورید.
بنابراین هنگامیکه بدنتان را تحت نظارت گرفتید، زمان آن فرا میرسد که روی مرحله بعدی کار کنيد: اعتدال ذهنتان. این شامل ایجاد تعادل در احساس، اندیشه و واکنش شما در میان هرج و مرج و سردرگمیست که به نام زندگی شناخته میشود. شعار بریتانیایی «آرام باش و ادامه بده» نمونهای عالی از این موضوعست. و ملکه الیزابت آن را به یک اصل تبدیل کرد. هنگامیکه در سال ۱۹۶۶، یک بلوک سیمانی سنگین بر روی ماشین سلطنتی افتاد که در آن نشسته بود. آرام و یکنواخت ماند. پاسخ او چه بود؟ «این یک ماشین قویست.» و در سال ۱۹۸۱، هنگامیکه یک مرد مسلح، شش گلوله به سمت او شلیک کرد، او به سختی از مهلکه جان سالم به در برد. نظم و انضباط
محرک و پاسخ
بین هر محرک و پاسخ شما یک لحظه کوتاه وجود دارد. میتوانید از آن برای اندیشیدن، تسلط بر خویشتن و انتظار اطلاعات بیشتر استفاده کنید. یا میتوانید تسلیم الگوهای مخربی مانند توهین، نتیجهگیری سریع و سرزنش شوید. موقعیتهای بد با واکنشهای بد نسبت به آنها بهتر نمیشوند. آنها فقط بدتر خواهند شد. پس قبل از پاسخ، در آن لحظه کوچک صبر را به کار ببرید. از خودتان بپرسید که آیا آنچه را که تجربه میکنید حقیقت دارد. خواه به اندازه زیادی آزاردهنده یا ناراحتکننده باشد. اجازه ندهید ترس، عصبانیت یا تعصب بر ذهن شما غلبه کند.
یکی دیگر از جنبههای نظم بخشیدن به ذهن، آموزش تمرکز برای خودست. از بتهوون سرنخ بگیرید. کسی که در وسط گفتوگو ناپدید میشود تا یک ایده موسیقی را دنبال کند. نظم و انضباط
او یک بار به یکی از دوستانش گفت که در حالت رپتوس یا جریان، «درگیر یک فکر عمیق و دوستداشتنی بود» که «طاقت نداشت مزاحم شود». این ممکنست به نظر یک رفتار احمقانه به نظر برسد. اما در واقع برای تمرکز در دنیایی که دائماً توسط عوامل حواسپرتی بمباران میشویم، نیاز به خودانضباطی شدید دارید. بنابراین، هر چند ممکنست خودخواهانه به نظر برسد، نادیده گرفتن چیزها را تمرین کنید. ببینید واقعاً متعهد شدن به پیروی از الهام نفس یا حل آن مشکل دشوار چه احساسی دارید.
شکست فرصتی برای رشد
و حتی برای رسیدن به کمال تلاش نکنید. این فقط یک کلمه دیگر برای فلجکردن شماست. و اگر گیر بیفتید، ظرفیت شما هم همینطورست. وسواس در نداشتن هیچ نقصی به معنای از دست دادن فرصت برای انجام کارها و یادگیری از آنهاست. به جای تلاش برای کامل بودن، سعی کنید بهترین کار را انجام دهید. و هنگامیکه شما کوتاهی میکنید، به طور اجتنابناپذیری انجام میدهید. در مورد رژیم غذایی، برنامه دویدن، برنامه صبحگاهی خودتان – از آن دست نکشید. ما استانداردهایی میسازیم تا بتوانیم به سمت آنها برگردیم. نه اینکه بتوانیم از آنها به عنوان بهانهای برای ترک کردن استفاده کنیم. نظم و انضباط
به یاد داشته باشید، شکست برای همیشه نیست. و این فرصتی برای رشدست. سقراط فیلسوف میدانست که چیز زیادی نمیداند. اما او از یک چیز مطمئن بود: «ما نمیتوانیم همانطورکه هستیم بمانیم.» واقعیت اینست که همه میتوانند پیشرفت کنند. با این حال، اینکه آیا شما به آن اعتقاد دارید یا نه، تبدیل به یک پیشگویی خودساز میشود. اگر باور داشته باشید که میتوانید رشد کنید، خواهید توانست. اگر این کار را نکنید، خُب، پس حق با شماست. شما این کار را نخواهید کرد.
برای رسیدن به عظمت، باید بدن، ذهن و روح خودتان را هماهنگ کنید.
به گفته قدیمیها، ارابهسواران الگوی نهایی اعتدال بودند. یک ارابهسوار برای برنده شدن در یک مسابقه باید چندین کار را به طور همزمان انجام میداد. اسبهای خودش را با حداکثر سرعت ممکن بدواند. و در عین حال آنها را تحت نظارت داشته باشد. تمرکز ذهنی خودتان را حفظ کنید در حالیکه محکم افسار را در دست بگیرید. دور پیچهای ناهموار ارابه را بدون تصادف هدایت کنید. در مواجهه با خطر – و اغلب مرگ – آرام بمانید. همه اینها در حالیست که جمعیتی پر سر و صدا تشویق و هیاهو میکردند. نظم و انضباط
یک ارابهسوار بزرگ در ماژستریال وجود داشت. آنها خودشان را از نظر جسمی، ذهنی و روحی هماهنگ کردند تا در یکی از استرسزاترین موقعیتهای قابل تصور در بالاترین سطح عمل کنند.
آنتونینوس اورلیوس یکی دیگر از استادان اعتدال واقعی بود. او ۲۳ سال بر رومیان حکومت کرد. و هرگز خودش و خانوادهاش را بر اتباعش مقدم نداشت. او شکایت نکرد و سعی نکرد از وظایفش کنار بگیرد. او فقط کار انجام داد. گفته میشد که او هم در زندگی شخصی و هم به عنوان امپراتور یک امپراتوری عظیم مهربان و متعادل بود. به عنوان شاهدی بر آن، هیچ درگیری عمدهای در طول سلطنت او وجود نداشت. آخرین کلمه او، قبل از مرگ، آخوانیمیتاس [aequanimitas] یعنی آرامش بود. نظم و انضباط
اعتدال
اعتدال دلیل موفقیت آنتونینوس و اینکه چرا بهترین ارابهسواران دستنخورده بر فراز خط پایان میدویدند. این آخرین گام برای هر یک از ماست که به سمت عظمت تلاش میکنیم.
انضباط شخصی در دنیای واقعی معنای چندانی ندارد، اگر با مهربانی، شفقت و عشق متعادل نشود. سفر اعتدال سخت و چالشبرانگیزست. اما این در مورد خودشکوفاییست، نه انزوا. گاهی اوقات، مردم ممکنست انتخابهای شما را درک نکنند. آنها ممکنست کاملاً با شما مخالف باشند. اما با پیشروی در مسیر فضیلت، مهربانتر میشوید. و تمایل بیشتری پیدا میکنید که گونه دیگر را بچرخانید. متوجه خواهید شد که هر کس در سفر خودشست. و بهترین کار را انجام میدهد. شما اینجا نیستید که قضاوت کنید. شما اینجا هستید تا آنها را بپذیرید. تشویقشان کنید. و الهامبخش آنها برای بهتر شدن باشید. نظم و انضباط
در اینجا یک داستان پایانی و بسیار کوتاه وجود دارد: فیلسوف رواقی، کلینتس، یک روز صبح در آتن قدم میزد. و با مردی برخورد کرد که به خاطر اشتباهی که مرتکب شده بود، خودش را مسخره میکرد. کلانتس مکثی کرد و گفت: «یادت باشه با آدم بدی حرف نمیزنی.»
استانداردهای بالا
به عنوان یک فرد منضبط، خودتان را با استانداردهای بالا نگه میدارید. محدودیتهایتان را به چالش میکشید. و بهانهها را نمیپذیرید. اما این به این معنی نیست که باید به خودتان صدمه بزنید یا از خودتان متنفر باشید. همه کسانی که تا به حال به آنها نگاه کردهاید، قبلاً دکمه تعویق را فشار دادهاند. آنها عصبانی شدهاند. آنها یک شریک یا دوست کمتر ایدهآل بودهاند. آنها به نوعی از واگن به بیرون افتادهاند. اگر شما شاهد آن لحظات بودید، آیا به آنها میگفتید که آنها ناخوشایند هستند؟ احتمالاً نه. در عوض، شما سعی میکردید آنها را متقاعد کنید که این پایان دنیا نیست. و آنها را تشویق میکردید که ادامه دهند. نظم
قبلاً گفتهایم، اما رواقیگرایی در مورد مجازات نیست. سنکا نوشت: «در واقع هیچ مکتب فلسفی مهربانتر و ملایمتر نیست. . . هدف اصلی آن اینست که مفید باشد. کمک کند. و منافع خودش را در نظر بگیرد. . . بلکه از همه مردم.»
شما یکی از این افراد هستید. پس دوست خودت باش. و از عشق به خویش و حمایتتان برای رشد و شکوفایی در لحظات سخت و سرنوشتساز استفاده کنيد. نظم
خلاصه نهایی
نظم و انضباط نفس به معنای محرومیت نیست. این در مورد نظارت بر اعمال، افکار و احساسات خودست. شما میتوانید با سختکوشی، اندیشیدن و حفظ استانداردهای بالا، سنت رواقی را در زندگی با فضیلت گرامی بدارید. و بخشی از آن شوید. انجام این کار شما را نه تنها بهرهوری بیشتر میدهد. بلکه در درازمدت شادتر و سالمتر میکند. و زمانیکه شکست خوردید، خوب خواهید بود. میدانید که بهترین کار را انجام دادهاید. و آنچه را که برای رویارویی با چالشهای زندگی لازمست، در هنگام زمین خوردن دارید. دوباره بلند شوید. و با هدف و قدرت به سفر خودتان ادامه دهید.
شما میتوانید این کتاب را از انتشارات چیتگرها تهیه کنید.