چرخه معیوب اجرای استراتژی کسب و کار خود را اصلاح کنید
چرخه اجرای استراتژی، طبق آخرين آمار و اطلاعات شركت پالاديوم، اولين دغدغه مديران عامل و اجرايی شركتهای تراز اول دنياست. من هم اخيراً در جستوجويی كه در گوگل داشتم، روند رو به افزايش كتابها و مقالات را در اين خصوص بيش از پيش مشاهده كردم. اين موضوع نشاندهنده آنست كه اگرچه سازمانها از نظر ابزارها، فناوریها و آموزشهای مديريتی از پيشرفت قابل ملاحظهای برخوردار شدهاند. اما همچنان از فقدان فرایند اجرای استراتژی خود رنج میبرند.
در چند ماه اخير كه در يكي از مراكز درمانی كار اجرای استراتژی را آغاز كردهام و به ثمراتی نيز نشستهست، به سه اصل زيرساختی در اجرای استراتژی رسيدهام كه ديدم با شما مخاطب عزيز به اشتراك بگذارم. اين سه زيرساخت به ما میگويد سازمانهای ما از چهچيزهای اوليه در عين پيشرفتهايشان محرومند.
سنجش
اولين اصل در چرخه اجرای استراتژی «اندازهگيری»ست. این جملات را حتماً شنیدهاید. «چيزی كه اندازهگيری نمیشود، مديريت نمیشود». يا «آنچه را كه اندازه بگيريد، به دست میآوريد». از این رو، استراتژی زمانی میتواند مديريت و اجرا شود كه اندازهگيری شود. زيرساختهای فناوری اطلاعات سازمانها طوری ايجاد نشدهاند كه اندازهگيری استراتژی را پشتيبانی كنند. و اين اولين شكاف در سازمانی است كه میخواهد استراتژی خود را مديريت كند. پرسشهای مختلفی در اين حوزه قابل طرحست كه به برخی از آنها اشاره میكنم:
- آيا سنحههای استراتژيك ارتباط منطقی با اهداف استراتژيك دارند؟
- دورههای زمانی اندازهگيری به درستی تعيين شدهاند؟
- وجود اطلاعات بايد مبنای انتخاب سنجه باشد يا ماهيت سنجه بايدی را برای جمعآوری اطلاعات ايجاد كند؟
- ارتباط منطقی بين اطلاعات پراكنده سازمان وجود دارد؟
- آيا اندازهگيریها در پيشگيری از افزايش بحرانهای آينده يا حل مسائل استراتژيك سازمان فعالانه كمك میكنند؟
و دهها پرسش استراتژيك از اين دست
اقدام
دومين اصل در چرخه اجرای استراتژی «تصميمگيری»ست. متأسفانه در بيشتر سازمانهايی كه تجربه پروژههايی از اين دست را داشتهام، سيستم تصميمگيری از سيستم برنامهريزی جدا بودهست. البته اين موضوع شايد مبتلا به تمامی سازمانها باشد، اما اجرای راهبرد نياز به تصميمهای سخت دارد. تصميمهای سخت هست كه تغيير را ايجاد میكنند. و اجرای استراتژی وابستگی زيادی به تغيير وضعيت موجود براي دستيابی به حالت ايدهال تعريفشده در آينده دارد.
پيگيری
سومين اصل در چرخه اجرای استراتژی «نظارت»ست. آيا روند دستيابی به آينده پيگيری مستمر میشود. آيا انحرافها به درستی گزارش میشود. آيا كنترل و نظارت دقيق بر فرايند دستيابی به اهداف وجود دارد؟
انتظار ميرود اگر اين سه اصل سنجش-اقدام-پیگیری یا ساپ و ارتباط منطقي بين آنها به درستی تنظيم و تمرين شود، فرايند اجرای راهبرد در شركتها و سازمانها بهبود پيدا كند.