اولویتبندی درست ابتکارات برای اجرای استراتژی
ابتکارات استراتژیک یکی از عناصر اصلی برای اجرای استراتژی کسب و کار شماست. اهداف سازمانی شما تعیین شده است و چندین طرح استراتژیک روی میز است. بعدش چی؟ آیا همه آنها را دنبال میکنید یا یکی یا دو مورد را انتخاب میکنید؟
یکی از اشتباهاتی که متخصصان کسبوکار ممکن است هنگام گذار از تدوین به اجرای استراتژی دچار آن شوند. این است که به یکباره کارهای زیادی انجام میدهند. بهراحتی میتوان فرض کرد که چون ابتکارات استراتژیک برای استراتژی کلان کسبوکار ارزشمند است، همه آنها باید دنبال شوند.
با این حال، قویترین استراتژیستها میدانند که تلاش برای گسترش تلاش و منابع بر روی بسیاری از پروژهها میتواند منجر به فرسودگی شغلی، سردرگمی و نتایج ناموفق شود. براساس مؤسسه مشاوره کسبوکار Bridges، تقریباً نیمی از سازمانها در رسیدن به اهداف استراتژیک خود شکست میخورند. و اولویتبندی و به حداکثر رساندن شانس رسیدن به اهداف شما ضروری است.
در اینجا مقدمهای در مورد سه عاملی است که باید در هنگام اولویتبندی ابتکارات و نحوه همسویی برای موفقیت استراتژیک در نظر گرفت.
نحوه اولویتبندی ابتکارات راهبردی
تصور کنید چندین طرح پیشنهادی دارید و سعی میکنید ارزیابی کنید که کدامیک را ابتدا دنبال کنید. در اینجا سه عامل وجود دارد که باید برای هر کدام در نظر بگیرید تا آنها را با هم مقایسه کنید. و تعیین کنید که کدامیک از بالاترین اولویت برای سازمان شما است. سه عاملی که باید در نظر گرفته شود.
۱. همسویی با اهداف و جهتگیری استراتژیک
اولین عامل این است که هر ابتکار استراتژیک چقدر با مأموریت و مسیر مورد نظر شرکت شما همسو است. اگر آنها به طور جدی مورد توجه قرار گیرند، احتمالاً همه آنها با این معیارها هماهنگ هستند. با این حال، میتوان به راحتی درگیر ایدههای جدید شد، و به طور تصادفی این مرحله را نادیده گرفت. و به طور بالقوه پروژههایی را روی میز گذاشت که با هدف شرکت شما مطابقت ندارند.
بیانیه مأموریت و ارزش پیشنهادی شرکت خود را دوباره بررسی کنید. به عنوان مثال، شاید شما صاحب یک شرکت ورزشی هستید که لباس و تجهیزات ورزشی جوانان بادوام و ارزانقیمت تولید میکند. و با هر خرید به کودکان نیازمند کمک میکند. هر ابتکار استراتژیک چقدر با این مأموریت همسو میشود؟
بعد، روشن کنید که چشمانداز استراتژیک شما برای آینده چیست. شاید هدف شما افزایش فروش و اهدای بیش از یک میلیون توپ فوتبال به کودکان نیازمند است.
هر ابتکار را از طریق این معیارها ارزیابی کنید. اگر با هر دو همخوانی ندارد، آن را از اولویت فهرست ابتکارات خارج کنید.
۲. بازده بالقوه سرمایهگذاری و تأثیر آن بر شاخصهای کلیدی عملکرد
بازده بالقوه سرمایهگذاری [ROI] هر طرح را در نظر بگیرید. نه تنها از نقطه نظر مالی، بلکه از نظر تلاش و ریسک مرتبط نیز فکر کنید. اساساً، هر ابتکار چقدر «ارزش» را دارد؟
برای محاسبه مالی پیشبینی بازده بالقوه سرمایهگذاری، از این فرمول استفاده کنید:
پیشبینی بازده بالقوه سرمایهگذاری = (سود خالص مورد انتظار / هزینه سرمایهگذاری) * ۱۰۰
اگر یک طرح دارای بازده بالقوه سرمایهگذاری بالایی باشد اما با افزایش ریسک همراه باشد، شاید اولویت اصلی نباشد. برای مثال، ممکن است تصمیم بگیرید که ابتکاری را با بازده سرمایه گذاری پیشبینیشده کمی کمتر و ریسک پایین اولویتبندی کنید.
مهم است که به یاد داشته باشید که هر شرکتی شاخصهای کلیدی عملکرد [KPI] متفاوتی دارد. این شاخصها معیارهایی هستند که برای ردیابی و اندازهگیری موفقیت استفاده میکنند. به عنوان مثال، شرکت شما ممکن است به شدت بر رشد مشتری جدید به جای تکرار خرید مشتری تأکید کند. هنگام در نظر گرفتن بازده بالقوه سرمایهگذاری ابتکارات استراتژیک، به تأثیر بالقوه آن بر شاخصهای کلیدی عملکرد که برای سازمان شما مهم است بیاندیشید.
۳. خلق ارزش پیشبینیشده
در نهایت، ارزشی را ارزیابی کنید که ابتکارات استراتژیک میتواند برای ذینفعان سازمان شما ایجاد کند.
در دوره جعبه ابزار استراتژی، برچسبگذاری ارزش توضیح داده شده است. این شیوه ابزاری برای تجسم خلق ارزش یک شرکت برای سهامداران مختلف است.
چهار اهرم روی برچسبگذاری ارزش عبارتند از:
- تمایل به پرداخت (WTP): بالاترین قیمتی که مشتری حاضر است برای محصول یا خدمات شما بپردازد؛
- قیمت: مبلغی که مشتریان باید برای کالا یا خدمات بپردازند؛
- هزینه: مبلغی که یک شرکت برای تولید کالا یا خدمات صرف می کند؛
- تمایل به فروش (WTS): کمترین مقداری که تأمینکنندگان مایل به پذیرش برای مواد مورد نیاز برای تولید کالا یا خدمات هستند.
این چهار اهرم را میتوان برای خلق ارزش برای ذینفعان مختلف افزایش و کاهش داد: مشتریان، کسبوکار، تأمینکنندگان و کارکنان.
-
- لذت مشتری نشاندهنده ارزشی است که مشتری به دست میآورد. و تحت تأثیر تمایل به پرداخت و قیمت است.
- حاشیه شرکت نشاندهنده ارزش حاصله توسط کسبوکار، و تحت تأثیر قیمت و هزینه است.
- مازاد تأمینکننده نشاندهنده ارزشی است که توسط تأمینکنندگان و کارکنان شرکت بدست میآید. و تحت تأثیر هزینه و تمایل به فروش است.
جدول ارزش-ابتکار
با در نظر گرفتن این چارچوب، راههایی را فهرست کنید که شرکت شما ارزش خلق میکند. این فهرست را «محرکهای ارزش» مینامند. محرکهای ارزش شامل هر چیزی است که تمایل به پرداخت را افزایش یا تمایل به فروش را کاهش دهد.
شما میتوانید از محرکهای ارزش برای ایجاد نقشه ارزش استفاده کنید. این نقشه ابزار بصری است که به سازمانها کمک میکند تا نیازها، چالشها و خواستههایی را تعیین کنند. که محصولات یا خدماتش میتوانند برای مشتریان بالقوه حل یا برآورده کنند.
ترسیم یک نقشه ارزش از شما میخواهد که ۱۰ روش برتر را در نظر بگیرید که محصول شما ارزش ارائه میکند. عملکرد خود را در این محرکهای ارزش به طور مستقیم با رقبای خود مقایسه کنید. و متوجه هرگونه کاستیهایی شوید که میتواند فرصتهایی برای بهبود باشد.
ممکن است وسوسه شوید که سعی کنید هر محرک ارزش را بهبود بخشید. اما درباره این موضوع برای تدوین استراتژی کسبوکار مناسب باید هشیار باشید. زیرا
هیچ شرکتی نمیتواند در هر محرک ارزش برتر باشد.
در واقع، اگر بخواهید در همه جا استثنایی باشید، اگر منابع را به طور مساوی در تمام محرکهای ارزش خود توزیع کنید، در نهایت در همه جا متوسط خواهید بود. شرکتهای موفق و عالی منابع خود را برای تقویت چند محرک ارزش به کار میگیرند. و ویژگیهای محصول و ابعاد خدمات را طوری کاهش میدهند که اهمیت کمتری دارند.
پس از اولویتبندی محرکهای ارزش خود، آنها را با ابتکارات استراتژیک مقایسه کنید. از این جدول برای اولویتبندی پروژههایی استفاده کنید که بیشترین ارزش را خلق میکنند. اگر امتیاز مشخصی وجود ندارد، ابتکاری را انتخاب کنید که ارزش را برای گروه ذینفعی فراهم میکند که کمتر از همه از آنها استفاده میشود.
ارزیابی تصویر کلان
این سه عامل در خلاء نیستند، یعنی همگی بر یکدیگر تأثیر میگذارند. اگر یک ابتکار استراتژیک برای چندین گروه ذینفع ارزش خلق میکند، احتمالاً بازده بالقوه سرمایهگذاری [ROI] را فراهم میکند. و شاخصهای کلیدی عملکرد [KPIs] مهم را هدف قرار میدهد. امیدواریم هدف شرکت شما علاوه بر کسب سود، خلق ارزش برای مشتریان، تأمینکنندگان و کارکنان هم باشد.
در کنار هم، این عوامل میتوانند به شما کمک کنند تا ارزیابی کنید که کدام ابتکارات بیشترین تأثیر را بر حوزههای مورد علاقه شما دارند.
دستیابی به همسویی استراتژیک
پس از اولویتبندی ابتکارات استراتژیک خود، باید از همسویی تیم خود اطمینان حاصل کنید. این امر مستلزم ارتباط موثر است تا هر کارمند جهت کلی شرکت شما، اهداف خاص آن و اولویتهای استراتژیک درک کند. و آنها را ممکن سازد.
علاوه بر این، برای مدیران مهم است تا با تیمهای خود این موارد را به اشتراک بگذارند. که چگونه وظایف هر فرد به این اولویتها کمک میکند. درک تأثیر تلاشهای آنها نه تنها باعث شفافیت در کار روزانه کارکنان میشود. بلکه حس انگیزه و هدف جدیدی را ایجاد میکند که میتواند به پیشبرد ابتکارات استراتژیک شما کمک کند.