پنج محور کلیدی کسبوکارتان را برای تحولآفرینی و دگرگونی بشناسید
تحول دیجیتال کسبوکار با توجه به شرایط اقتصادی این روزها بیش از گذشته سختتر میشود. اما گریزی از آن نیست! آنچه مهمست اینکه نباید در این شرایط تسلیم شد. بلکه بایستی با اندیشه خلاق و نوآورانه موانع را حذف، و شرایط را دگرگون کرد. بخشی از این شرایط مربوط به عوامل اقتصادی کلان مانند تحریم، تورم، رکود، و … هستند. و بخشی دیگر مربوط به رقبای بازار و صنعتیست که در آن فعالیت میکنید.
البته هیچگاه نمیتوان شرایط بیرونی را در نظر نگرفت. اما میزان تغییراتی که در داخل کسبوکار میتواند انجام بگیرد میزان فشار شرایط بیرونی را کاهش خواهد داد. در این صورت، چطور میتوانید کسبوکارتان را برای یک تغییر و دگرگونی عمیق آماده کرد. و عناصر مختلف این تغییر را پیادهسازی کنیم تا بتوانیم فشار شرایط بیرونی را کاهش دهیم. در این یادداشت میخواهیم به پنج محور کلیدی اشاره کنیم که میتواند این تغییرات را ساختیافته و راهبردی به اجرا درآورد.
ابتدا وضعیت موجود را درک کنید
خدمات به مشتری
زمانی میتوانید کسبوکارتان را پایدار سازید که مشتریان وفادار داشته باشید. و مشتریان وفادار کسانی هستند که بارها و بارها در مواقع مختلف و براساس نیازشان از شما خرید میکنند. اولین پارامتری که شما برای شناخت وضعیت موجود خود بایستی ارزیابی کنید، تعداد مشتریان وفادار شماست. هر چقدر میزان مشتریان وقادار شما بیشتر باشد، کسبوکار شما پایدارتر خواهد بود. از طرف دیگر، میزان وفاداری مشتری شما به عمر مشتری شما بستگی دارد. یعنی مشتری زمانی به شما وفادار خواهد ماند که در محصول و خدمات شما خلاقیت و نوآوری حرف اول را بزند. محصول شما در دورههای معینی بهروزآوری یا نوآوری شود. و سپس با خدمات ویژه همواره این مشتری وفادار را نگه داشت. تحول در کسب و کار
بنابراین، مشتری وفادار شما و دوره عمر او به عنوان پیشرانیست که فرایند مدیریت محصول و خدمات را به پیش میراند. و همین باعث پیشرفت و رشد کسبوکارتان خواهد بود. اکنون ارزیابی کنید که به چه میزان و تعداد خدمات به خریداران ارائه دادهاید تا بتوانید آنها را به مشتری وفادار تبدیل کنید. از طرف دیگر، به چه میزان نیازهای آشکار و پنهان آنها را کشف کردهاید. این نیازها به عنوان ورودی فرایند مدیریت محصول و خدمات در جهت بهروزآوری و نوآوری آنها استفاده میشود.
میزان سفارشات و قیمتگذاری
کسبوکارتان در بازار به شیوههای مختلف تبلیغ و ترویج میکند تا بتواند کسانی را خریدار کند. خریداران علاقهمند به محصولات شما و همچنین نیازمند چنین محصولاتی هستند. پس علاقهمندی و نیازمندی به عنوان دو پارامتر میتواند در تصمیمگیری خریدار مؤثر باشد. وقتی حرف از خرید میزنیم، یک عامل حیاتیست که به آن مرتبط میشود: ارزشمندی. این محصول به چه میزان برای خریدار ارزش دارد؟ این ارزش به علاقهمندی و نیازمندی ارتباط تنگاتنگ پیدا میکند. من به عنوان خریدار علاقهمند هستم تا محصولی را داشته باشم و با آن نیازم را برآورده کنم. اما آیا ویژگیهای محصول ارزش پرداخت قیمت را دارد؟ یا ارزش پرداخت قیمت وجود دارد، اما آیا من بودجه لازم را برای این پرداخت دارم؟ تحول در کسب و کار
این ارزشمندی و نیازمندی خریدار، استراتژی قیمتگذاری کسبوکارتان را خواهد ساخت. و براساس آن میزان سفارشات شما ساخته خواهد شد. به میزان پوشش بین ارزشمندی محصولی که ارائه میدهید با نیازی که خریدار دارد. میزان سفارشات شما رو به افزایش خواهد بود. البته این پوشش از صفر تا صد متغیرست و مسلماً صفر و صد اعداد تعریفنشده در این بازه هستند. شما براساس چه پارامتری ارزشمندی را برای خریداران تعریف میکنید. در این صورت، سیاست و استراتژی قیمتگذاری شما تعیین میشود و یا میتواند در آینده تغییر کند.
اگر خریداران شما به قیمت حساس هستند و محیط پیرامونی شما آکنده از رقبای جدیست. حساسیت خریدار نسبت به قیمت بالا و برعکس. اگر براساس برند و ویژگی خاصی کار میکنید، حساسیت نسبت به قیمت شما پایین خواهد بود. اکنون ارزیابی کنید که در این شرایط اقتصادی از چه سیاست و استراتژی برای قیمتگذاری تبعیت میکنید. تحول کسب و کار
دستآوردهای مالی
هر کسبوکاری پس از انجام فعالیتهای مختلف نهایتاً یک سری دستآوردهایی را به ثبت میرساند. این فعالیتها شامل سه دسته محوری، پشتیبانی و مدیریتیست. عناوین کلی آن شامل نوآوری، بازاریابی، فروش، تولید، تحویل، خدمات، فناوری اطلاعات، منابع انسانی و رهبریست. این دستآوردها میتواند نامشهود (مانند برند) یا مشهود (مانند پول) باشد. اگرچه دستآوردهایی مانند برند امروزه به عنوان داراییهای نامشهود بسیار با اهمیت شمرده میشود و باید پیگیری شود. اما دستآوردهای مالی هم هستند که میتواند صورتحسابهای هزینهای شما را پرداخت کند. عملاً بدون دستآوردهای مالی نور کسبوکارتان بهزودی بیفروغ خواهد شد. و بهزودی از محیط کسبوکارهای فعال ناپدید میشوید. تحول در کسب و کار
ارزیابی کنید که شاخصهای مالی کسبوکارتان چه وضعیتی دارد. درآمدها، میزان بهرهبرداری از داراییها، میزان سودآوری. میزان درآمد از محصولات یا خدمات جدید، افزایش درآمد از مشتریان موجود. میزان نقدینگی، یا میزان درآمد از مشتریان جدید. این ارزیابی میتواند در بازههای متفاوتی سنجش و پایش شود. بازههای کوتاهمدت از روزانه تا فصلی را شامل میشود. بازههای میانمدت از ششماهه تا یک سال است. و بازههای بلندمدت از یک تا سه سال خواهد بود که بایستی بررسی و ارزیابی شود. علاوه بر اینها میتوانید از ارزیابی مقایسهای در بازههای مشابه هم بهره ببرید.
افراد در چه سطحی از شایستگیها و آمادگی قرار دارند
افراد به عنوان مهمترین سرمایه کسبوکارتان هستند. ظرفیت و حجم کسبوکار شما به عامل اصلی نیروی انسانی بستگی دارد. بنابراین فرایند مهم مدیریت سرمایه انسانی شما نشان میدهد که سازمان و کسبوکارتان در چه سطحی از شایستگیها قرار دارد. همچنین آمادگی برای تغییر میتواند معیار خوبی برای همراهی افراد در جهت پیشرفت و رشد باشد. هر چقدر سطح شایستگی و آمادگی افراد بیشتر باشد، کسبوکارتان شایستگی و آمادگی بیشتری برای پیشرفت و رشد را خواهد داشت. بنابراین یک رابطه مستقیم بین افزایش و تطبیقپذیری شایستگی و آمادگی افراد با تغییرات بیرونی کسبوکار وجود دارد. شکاف بین این تغییرات بیرون با شایستگی و آمادگی با این چهار فعالیت پر خواهد شد: تحول در کسب و کار
۱. جذب و استخدام
موقعی میتوانید از شایستگی بیشتر کسبوکارتان صحبت کنید که افراد شایستهای را جذب و استخدام کنید. این افراد در تطابق با تعاریف وظایف و شایستگیهای تعریفشده براساس دانش، مهارت و بینشهای شغلی مشخصشده در ساختار سازمانی شما و براساس یک فرایند منسجم و هماهنگ و با نظردهی تمامی مدیران بایستی صورت گیرد. بنابراین داشتن یک ساختار سازمانی مناسب و شناسنامههای شغلی مدون و بهروز میتواند در این جهت کمک شایانی خواهد کرد. تحول در کسب و کار
۲. توسعه شایستگیها و آمادگی
محیط پیرامونی شما همواره در حال تغییر و تحولست و این محیط تحت نظارت شما نیست. تنها چیزی که تحت نظارت شماست شایستگیهای افرادیست که در درون کسبوکارتان هستند. ارزیابی میزان عوامل محیطی تأثیرگذار بر کسبوکارتان میتواند شما را به این سمت و سو ببرد که چه شایستگیهای جدیدیست که باید کارکنان شما یاد بگیرند. از این رو آموزش [training]، مرشدی [mentoring]، مشاوره [consulting]، و مربیگری [coaching] در سطوح مختلف سازمانی از بالاترین سطح مانند هیئتمدیره و مدیر عامل تا پایینترین سطوح با بکارگیری و استفاده از افراد صلاحیتدار درون- و برون-سازمانی ضروریست. ببینید از این چهار شیوه توسعه به چه میزان در کسبوکارتان استفاده میکنید. و به چه میزان شایستگیها و آمادگی کارکنان را در مواجه با طوفانهای تغییرات بیرونی افزایش پیدا میکند.
۳. مدیریت عملکرد
اکنون زمان آن فرارسیدهست که در تمامی سطوح سازمانی بتوانید عملکرد کسبوکارتان را براساس شواهد و اطلاعات درست و مناسب ارزیابی کنید. این ازریابی عملکرد دوغ و دوشاب را از یکدیگر جداسازی خواهد کرد. و شفافیت لازم را هم برای افراد و هم برای کسانی که مسئولیت نظارت و هدایت افراد را به عهده دارند سادهتر خواهد کرد. از این رو، یکی از بهترین روش یا بهتر بگوییم تنها روشی که میتواند کسبوکارتان را به سمت پیشرفت و رشد هدایت کند عملکرد مبتنی بر اجرای استراتژیست. اجرای استراتژی یعنی بتوانید اهداف کوتاه، میان و بلندمدت خودتان را محقق کنید. اجرای استراتژی به عهده افراد شایستهایست که بایستی روزانه گزارش دقیقی از فعالیتها و اهداف خود داشته باشند. کارت امتیازی متوازن (پرکاربردترین روش مدیریت عملکرد در سالهای اخیر) میتواند چنین گزارش عملکردی را برای شما در سطوح مختلف فراهم کند. تحول کسب و کار
۴. بازنشستگی و اخراج
اگرچه ما میخواهیم تمامی کارکنان در طول عمر حرفهای و کاری خودشان همراه کسبوکار ما باشند؛ اما دو عامل بازنشستگی (تمام شدن طول عمر کاری) و اخراج (مقاومت در برابر تغییر) برخی از افراد را از کسبوکارتان جدا خواهد کرد. بازنشستگی جدایی طبیعی افراد از کسبوکارتانست که میتوانند با توجه به تجربه اندوخته به عنوان مشاور در کنار شما قرار بگیرند. و شما با یک سیستم مدیریت دانش و تجربه از آنها استفاده کنید. و اخراح جدایی اجباری یک فردست که به دلایل مختلف در برابر تغییر مقاومت میکند. و نمیخواهد با سیاستها و استراتژیهای کسبوکارتان همسو باشد. براساس آمار و اطلاعات پژوهشی به دستآمده معمولاً ۱۰٪ افراد به عنوان انسانهای پیشرو برای تغییر (فراتر از زمان) و ۱۰٪ هم به عنوان انسانهای مقاوم در برابر تغییر (کندتر از زمان) در یک کسبوکار وجود دارند که باید شناسایی شوند.
فرایندهای کسبوکار شما به چه میزان بالنده هستند
بیشک نقش فرایندها در مدیریت و هدایت یک کسبوکار در عصر حاضر بهعنوان دنیای دیجیتال بیش از پیش روشن و شفافتر شدهست. یک فرایند که از میان واحدهای وظیفهای و به صورت پنهان براساس فعالیتهای به هم پیوسته عبور میکند با پنج عنصر شناخته میشود: ورودی، فعالیت، خروجی، شاخص و سازوکار.
ورودیها
آن قبیل اطلاعات، کالا، مواد یا هر چیزیست که از درون یا بیرون سازمان فرایند را راهاندازی میکند مانند گزارش قیمتتمام شده یا کالاهای ورودی به کارخانه.
فعالیتها
آن قبیل کارهاییست که در تعامل و توالی با یکدیگر ارزشافزودهای را از ورودی میسازند. و در نهایت آن را به یک یا چند خروجی تبدیل میکنند مانند بررسی گزارش یا مونتاز یک محصول.
خروجیها
آن فبیل اطلاعات، محصول، مواد یا هر چیزیست که ماحصل یک فرایندست. و محدوده فرایند با آن شناخته و تمام میشود مانند محصولی که به مشتری تحویل داده میشود.
شاخصها
آن قبیل معیارها و سنجههاییست که عملکرد مطلوب یک فرایند را از نظر کارایی (میزان خروجی به منابع) و کارآمدی (میزان دستیابی به اهداف) اندازهگیری و پایش میکند مانند تعداد قراردادهای منعقده از مذاکرات با مشتریان.
سازوکارها
آن قبیل شیوهها، نرمافزارها، دستورالعملها یا هر چیزیست که فرایند بدون آنها نمیتواند به حیات و زندگی خودش ادامه دهد مانند فرم درخواست سفارش از طرف مشتری. تحول در کسب و کار
از طرف دیگر، فرایندها در سه دسته تقسیمبندی میشوند:
مدیریتی
آن قبیل فرایندهاییست که وظیفه و مسئولیت هدایت و نظارت فرایندهای محوری را به عهده دارد. و خروجی آن به مدیران و رهبران کسبوکار داده میشود مانند تدوین چشمانداز و استراتژی
محوری
آن قبیل فرایندهاییست که وظیفه و مسئولیت ارزشافزایی فعالیتهای کسبوکارتان را به عهده دارد. و مستقیماً با مشتریان بیرونی شما ارتباط دارد مانند فرایند تولید محصولی که باید به دست مشتری برسد.
پشتیبانی
آن قبیل فرایندهاییست که وظیفه و مسئولیت حمایت و پشتیبانی فعالیتهایی که در کسبوکارتان انجام میگیرد را به عهده دارد مانند مدیریت منابع انسانی یا مدیریت داراییهای فیزیکی.
اکنون شما بایستی ارزیابی از هر یک از این فرایندها داشته باشید تا ببینید سطح بالندگی یا بلوغ فرایندهای شما به چه اندازهست. این سطح میتواند از تککاره تا بالنده متفاوت باشد. تککاره سطحیست که هر بار بدون انسجام و مستندسازی لازم باید به ازای هر بار راهاندازی تعریف شود. در حالیکه بالنده سطحیست که تیم فرایند همواره با استفاده از شاخصها، اطلاعات و شیوههای بهبود آن را ارزیابی و رشد میدهد. و از فناوریهای جدید در جهت خودکارسازی بهره میگیرد. تحول
رهبران کسبوکار از چه سبکی برای اداره کردن بهره میبرند
همه ما میدانیم که رهبری با مدیریت متفاوتست. رهبری بیشتر بر خروجیها و نتایج تأکید دارد تا بر شیوههای انجام کار، اما مدیریت بیشتر بر شیوههای انجام کار دخالت میکند تا تمرکز بر خروجیها و نتایج. اما اگر بخواهیم رهبری را براساس تعریفی که ما از تغییر داریم تعریف کنیم این گونهست که
رهبری حرکت متمرکز، مداوم و ملایم فرد ادارهکننده کسبوکارست که میخواهد کسبوکار را از وضعیت موجود به سمتوسوی وضعیت مطلوبی که میخواهد در آن باشد دگرگون و هدایت کند.
بنابراین تعریف رهبری و مدیریت تفاوتهای زیادی خواهند داشت اما براساس این نعریف این سه ویژگی بیشتر جلوه میکند:
۱. رهبر بیشتر به وضعیت مطلوب میاندیشد و آن را به پیروان نشان میدهد. اما مدیر بیشتر به وضعیت موجود نگاه میکند و آن را به زیردستان یادآوری میکند.
۲. رهبر وضعیت مطلوب را در قالب بیانیههای راهبردی مانند مأموریت، چشمانداز و ارزشها ترویج میکند. اما مدیر وضعیت موجود را در قالب فعالیتهای عملیاتی قابل بهبود تعریف میکند. تحول دیجیتال کسبوکار
۳. رهبر تحولخواهی و دگرگونی را مدنظر دارد و میخواهد با تمرکز، مداومت و ملایمت به سمت آن حرکت کند. اما مدیر از تحول و دگرگونی دوری میکند و به وضع موجود بسنده میکند و میایستد. تحول
حال بببینید با توجه به این تعریف و ویژگیهای سهگانه آیا شما به عنوان یک رهبر شناخته میشوید یا خیر؟ اگر هستید، این ویژگیها را بیشتر تقویت کنید. و اگر نه، برنامهای روزانه برای تقویت و تمرین این ویژگیها ایجاد کنید. تحول دیجیتال کسبوکار
بلوغ دیجیتالی کسبوکارتان در چه سطحیست
پنجمین و آخرین محور کلیدی برای تحول آفرینی در کسبوکارتان بلوغ دیجیتالی کسبوکار شماست. اینکه به چه میزان با عصر جدید دیجیتالی برای پیشرفت و رشد بیشتر تطبیقپذیر هستید. تحول دیجیتال کسبوکار
-
مبتدی
-
جوینده
-
رهسپار
-
حرفهای
-
زبده
این سطوح براساس مدل بلوغ دیجیتالی که دارای ۱۰ بعد و ۱۰۰ شاخص هست ارزیابی میشود. این ۱۰ بعد شامل موارد زیر هستند:
۱. حکمرانی و رهبری دیجیتال
ارتقاء سواد حکمرانی در درون کسبوکار، طراحی نظام حکمرانی کسبوکار، سازوکارهایی برای تعریف، تصویب و مدیریت پروژههای تحول دیجیتال، بازطراحی دیجیتالمحور ساختار سازمانی، روشهای مدیریت تعارض در مسیر تحول دیجیتال کسبوکار، پشتیبانی و حمایت هیئتمدیره و مدیران ارشد از تحول دیجیتال، بلوغ فرایند جذب و بکارگیری رهبران تحول دیجیتال از درون و بیرون صنعت، و سرمایهگذاری برای پرورش رهبران دیجیتال در سطوح مختلف از جمله مواردیست که در این بعد به آن پرداخته میشود. تحول
۲. فرهنگ و مهارت دیجیتال
ارزیابی فرهنگ دیجیتال و ارزیابی مهارتهای دیجیتال در سازمان، برنامهریزی برای توسعه فرهنگ دیجیتال و مهارتهای دیجیتال، شناسایی و جذب استعدادهای دیجیتال، پرورش و نگهداشت استعدادهای دیجیتال، چابکی و تجربهگری از جمله مواردیست که بایستی در این بعد مدنظر قرار داد. تحول دیجیتال کسبوکار
۳. مدل کسبوکار دیجیتال
کسبوکارتان تا چه حد شیوههای خلق ارزش خودش را بازنگری نمودهست. و آنها را به روشهای خلق ارزش دیجیتالی و فرصتهای خلق ارزش عصر حاضر نزدیک نمودهست. تحول دیجیتال کسبوکار
۴. فرایندهای سازمانی دیجیتال
هدف اصلی این بعد تشخیص حکمرانی فرایندها در کسبوکارست که به چه میزان فرایندهای شما دیجیتالی شدهست.
۵. تجربه مشتری دیجیتال
در این بعد مواردی همچون حکمرانی تجربه مشتری، طراحی نقشه دیجیتال سفر مشتری، مهارتهای مدیریت تجربه و خدمات مشتری، جزء اصلیترین محورهاییست که بایستی مورد توجه قرار گیرد. تحول دیجیتال کسبوکار
۶. تجربه کارکنان دیجیتال
کارکنان سازمان که از نگاهی دیگر به عنوان داراییها و سرمایههای اصلی کسبوکار به حساب میآیند، در مسیر تحول دیجیتال جایگاهی ویژه دارند. و بایستی در این بخش برنامهریزیهای مناسبی جهت ارتقاء تجربه دیجیتال کارکنان، بهبود محیط کار فیزیکی، طراحی نقشه سفر کارکنان و…. داشت. تحول دیجیتال کسبوکار
۷. استراتژی دیجیتال
در بُعد استراتژی دیجیتال بعنوان یک نیروی پیشران برای دیگر فعالیتهای تحولی کسبوکارست. و تا زمانی که استراتژی درستی برای حرکت در مسیر تحول دیجیتال کسبوکار وجود نداشته باشد، قطعاً موفقیت در این مسیر امری پیچیده و دشوار خواهد بود. استراتژی دیجیتال بایستی رویکردی چابک داشته باشد تا بتوان آن را در بازههای زمانی مختلف مورد ارزیابی قرار داد. و تغییرات لازم را بر اساس شرایط در استراتژی تحولی بوجود آورد. تحول دیجیتال کسبوکار
۸. دادهمحوری دیجیتال
بُعد داده از دیگر موارد مهم در مسیر بلوغ دیجیتال کسبوکار به حساب میآید، حرکت در مسیر دیجیتالی شدن و مجهز نبودن به ابزارهای دادهمحور امری ناممکنست. بنابراین این بخش نیز همانند دیگر ابعاد اشارهشده در مدل بلوغ دیجیتال از اهمیت بسیار بالایی برخوردارست.
۹. نوآوری دیجیتال
یکی دیگر از ابعادی که ضامن بقای کسبوکار در عصر دیجیتالست، بُعد نوآوریست. کسبوکارهای عصر دیجیتال بایستی بدانند که برای زنده ماندن در عصر دیجیتال نیاز به نوآوری دارند. نگاه راهبردی به توسعه نوآوریهای دیجیتال، نظام حکمرانی نوآوری در کسبوکار، نهادینهسازی نظام یکپارچه تحقیق و توسعه در کسبوکار، اجرای فعالیتهای منظم در جهت ارتقاء سواد نوآوری و فرهنگ نوآوری و کارآفرینی سازمانی، توسعه سازوکارهای نوین نوآوری مانند همآفرینی با ذینفعان مختلف در سطوح متفاوت، حضور مستمر و هماهنگ در رویدادهای نوآوری یا برگزاری چنین رویدادهایی توسط کسبوکار، و مشارکت در گسترش اکوسیستم نوآوری از جمله مواردیست که میتواند مورد توجه قرار گیرد. تحول دیجیتال کسبوکار
۱۰. فناوری اطلاعات
مشق تغییر
اکنون زمان تمرین شماست. چراکه تغییر و دگرگونی با تمرینست که تقویت، تثبیت و نهادینه میشود. براساس این پنج محور کسبوکارتان را بررسی و ارزیابی کنید. و از خروجی این ارزیابی یک نقشه راه تحولآفرین برای پیشرفت، رشد و دگرگونی بسازید و آن را اجرا کنید. اگر میخواهید در این راه از تجربه سایر کسبوکارها استفاده کنید میتوانید از دوره جامع جعبهابزار تغییر رهبران (سطح ۵) بهره ببرید. تحول دیجیتال کسبوکار