جامعه وقتی تغییر میکند که سازمانها تغییر کنند و سازمانها تحت تأثیر خانوادهها هستند
اکنون چه چیزی مهم است تا جامعه بتواند تغییر کند. تغییر حرکت متمرکز، مداوم و ملایم برای دگرگونی از وضعیت موجود به وضعیت مطلوبست. بنابراین، هر تغییری فارغ از اینکه از چه الگویی پیروی کند یا در چه زمینهای باشد، هفت عنصر اساسی را در درون خودش جای دادهست:
-
حرکت
-
تمرکز
-
مداومت
-
ملایمت
-
دگرگونی
-
وضعیت موجود
-
وضعیت مطلوب
عناصر الگوهای تغییر
بعضی از الگوهای تغییر، صرفاً سیستمها را نشانهگیری کردهاند. و بر این باور هستند که اگر سیستمها و سازوکارهای مرتبط با آنها تغییر کند، تغییر حاصل خواهد شد.
سیستم مجموعهای از اجزاء و روابط میان آنهاست که توسط ویژگیهای معین، به هم وابسته یا مرتبط میشوند. و این اجزاء با محیطشان یک کل را تشکیل میدهند. مانند یک کارخانه یا بدن انسان.
بعضی دیگر، انسانها را مدنظر قرار دادهاند. و میگویند در صورتی تغییر در جامعه اتفاق میافتد که آدمها تغییر و رشد کنند. و به کمال مطلوبش برسند. اما انسان موجود پیچیدهایست و تمامی ابعاد وجودی او هنوز که هنوزست کامل شناخته نشدهست.
در هارمونی تغییر، هم سیستمها به عنوان بستری برای رشد آدمها مهم هستند. و هم آدمها به عنوان مهمترین عنصر در تغییر و دگرگونی. بنابراین، آنچه اولویت دارد رشد آدمهاست تا بتوانند ابتدا خودشان را بسازند. و سپس، سیستمهای پیرامونیشان را و از محل این ارتباط رفتوبرگشتی جامعه از درون به وضعیت مطلوب برسد.
جامعه چیست
از طرف دیگر، جامعه مجموعهای از سازمانهاست که هر یک به مثابه یک سیستم در تعامل با یکدیگر کار میکنند. و رسانهها، از هر جنس که باشند، امروزه پیوندی مشترک و مجازی را بین این سه دسته سازمان فراهم میکند. این چهار دسته سازمان شامل
- حاکمیتی که سیاستگذاری و حکمرانی میکنند؛
- آموزشی و پرورشی که انسانها را تربیت میکنند؛
- کسبوکاری و تجاری که ثروتآفرینی میکنند؛ و
- رسانهای که پیوند ارتباطی و تعاملی بین سازمانها سهگانه بالا هستند.
در گذر زمان، تجربه نشان دادهست که این سازمانها وظایف اصلی خودشان را به خوبی اجرا نکردهاند. و میطلبد تا با یک نگاه دیگر به کنکاش بیشتر برای یافتن راهحلی نو برای مسائل جدید جامعه نگریسته شود. این نگاه عمیق و نو، دو عنصر دیگر را با دیدگاهی فراروی سازمانها و بسترساز مینگرد: خانوادهها و افراد.
راهحل چیست
در جوامع انسانی، خانواده به گروهی از افراد گفته میشود که با یکدیگر از طریق همخونی، تمایل سببی، یا مکان زندگی مشترک وابستگی دارند. خانواده در بیشتر جوامع، نهاد اصلی جامعهپذیری کودکانست. با یک رابطه علتومعلولی مییابیم که تغییر جامعه منبعث از تغییر سازمانهاست. و تغییر سازمانها تحت تأثیر خانوادههاست. و خانوادهها تغییر نمیکنند تا افرادی که در این محیط هستند دگرگون شوند. از این روست که خداوند نسبت به فرد و خانوادهاش حساسیت زیادی دارد و میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خویش را با خانوادهتان از آتش دوزخ نگهدارید.
افراد در این سلول اصلی جامعه، یعنی خانواده، نقشهای گوناگونی را ایفا میکنند: مرد، زن، همسر، پدر، مادر، فرزند، برادر، خواهر و … .
اکنون چه چیزی مهم است؟
اینکه ما وظیفه داریم یک نظام سیستمی (اجزای بههمپیوسته برای رسیدن به یک هدف خاص). راهبردی (همه چیز مهم نیست و چه کارهایی نباید انجام داد!). هماهنگی (همسویی و هارمونی بین همه لایهها و سطوح مختلف عمودی و افقی). و در نهایت برنامه یکصفحهای (نگاه کلان به جزء برای بینش آینده) خلق و آن را برای هر خانواده و تکتک افراد آن تکثیر کنیم.
این نظام میتواند به عنوان یک تغییردهنده در یک بازه زمانی کوتاه، میان و بلندمدت، و برای خانوادهها، سازمانها و جامعه مورد استفاده قرار بگیرد. خبر خوب اینکه این نظام خلق و تدوین شده و اکنون در دسترس شماست. شما میتوانید در جنبش هارمونی تغییر، این الگو را مشاهده کنید.