1. خانه
  2. مقالات
  3. کارآفرینی
  4. ده‌برابر آسان‌تر از ۲برابر

ده‌برابر آسان‌تر از ۲برابر

۱۰برابر

ده‌برابر آسان‌تر از ۲برابر

5/5 - (3 امتیاز)

چگونه کارآفرینان در سطح جهانی با انجام کارهای کمتر به دستاوردهای بیشتری می‌رسند

ده برابر آسانتر از ۲برابر (۲۰۲۳) بخشی از دعوت به عمل‌ست. بخشی از راهنمای گام‌به‌گام برای زندگی فراتر از وحشیانه‌ترین رویاهای شماست. ابتدا با این موضوع آشنا می‌شوید که چرا ۱۰برابر ساده‌تر، بهتر و سرگرم‌کننده‌تر از ۲برابرست. سپس یک نقشه راه واضح برای پیاده‌سازی فوری به شما داده می‌شود.

 

دن سالیوان بنیانگذار و رئیس شرکت استراتژیک کوچ‌ست. در طول ۴۰ سال گذشته، او و تیم‌ش با بیش از ۳۰,۰۰۰ کارآفرین کار کرده‌اند. و سالیوان را به یکی از پرکارترین مربیان در زمینه کارآفرینی تبدیل کرده‌ست. دکتر بنجامین هاردی یک روانشناس سازمانی متخصص در رشد تصاعدی و رهبری کارآفرینانه‌ست. سالیوان و هاردی دو کتاب پرفروش وال استریت ژورنال، (۱) شکاف و سود و (۲) چه‌کسی چگونه نیست را نوشته‌اند.

این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ ۱۰برابر بروید و ببینید که زندگی شما ساده‌تر، بهتر و سرگرم‌کننده‌تر می‌شود.

این را تصور کنید: شما رهبر یک نوکسب‌وکار [استارتاپ] موفق هستید که در ابتدا از یک دوره رشد سریع و چشمگیر لذت برد. اما اکنون، سرت را به دیوار می‌کوبی، در یک بیابان به‌ظاهر بی‌پایان گیر افتاده‌ای. شما سخت‌تر، طولانی‌تر و جدی‌تر از همیشه کار می‌کنید، با این حال، خوش‌شانس هستید که می‌بینید سوزن حتی یک اینچ هم حرکت نمی‌کند. ده برابر آسانتر

 

آشنا بنظر نمی‌رسد؟

 

ساختارهای آموزشی و کسب‌وکار فعلی ما به ما می‌گوید که موفقیت از یک مدل خطی، محدود و ۲برابری پیروی می‌کند. به ازای هر واحد تلاشی که انجام می‌شود، یک واحد پاداش در نظر گرفته می‌شود. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید سودتان را دو برابر کنید، باید انتظار داشته باشید که ساعات کاری‌تان را دو برابر کنید.

 

با این حال بسیاری از ما دریافته‌ایم که این در عمل صدق نمی‌کند. افرادی که ۸۰ ساعت در هفته کار می‌کنند می‌توانند برای به دست آوردن نتایج افزایشی تلاش کنند. در حالی‌که افرادی که نیمی از سال را مرخصی می‌گیرند، می‌توانند بازدهی تصاعدی به دست آورند.

 

اینجا جایی‌ست که دن سالیوان می‌تواند روشن کند: افراد دسته دوم ۱۰برابر فکر و رفتار می‌کنند. یعنی غیرخطی، نامحدود، به معنای واقعی کلمه، ۱۰برابری.

 

اگر «۱۰ برابر رفتن» کمی دلهره‌آور به نظر می‌رسد، حق با شماست، درسته. ۱۰ برابر رفتن به این معنی‌ست که دائماً ۸۰ درصد از بینش، هویت و شرایطی را که دیگر در خدمت شما نیستند کنار بگذارید. ۱۰ برابر رفتن به این معنی‌ست که بدانید آنچه شما را به اینجا رسانده‌ست شما را به «آنجا»ی بعدی نمی‌رساند.

 

اما روی دیگر سکه ۱۰برابر وجود دارد. اگر بخواهید از دردهای رشد اولیه عبور کنید، متوجه خواهید شد که زندگی ساده‌تر، بهتر و سرگرم‌کننده‌تر از چیزی می‌شود که قبلاً تصور می‌شد. از آنجایی‌که ۱۰برابر به ظاهر بسیار ظالمانه‌ست، افراد کمی آن را دنبال می‌کنند. در نتیجه رقابت به مراتب کمترست. در واقع، سطح ۱۰برابر اغلب محل همکاری‌های بیهوده با ارزش‌ست.

 

به طور مشابه، از آنجایی‌که ۱۰برابر بسیار سخت‌ست، زندگی به طور طبیعی تا ضروری‌ترین‌ها ساده می‌شود. تنها تعداد انگشت‌شماری از افکار و رفتارهای فعلی شما به این واقعیت ۱۰برابری منتهی می‌شود، بنابراین آنها را دو چندان کرده و بقیه را کنار بگذارید. در نتیجه، کار کمتری انجام می‌دهید در حالی‌که به میزان قابل توجهی بیشتر انجام می‌دهید. ده برابر آسانتر

 

صدای فریبنده‌ای‌ست؟!

 

در این خلاصه‌کتاب، شما با راه ۱۰برابر آشنا و یک نقشه راه برای استفاده فوری به شما داده می‌شود. اگر متعهد شدن را انتخاب کردید، آماده شوید تا دست‌وپنجه نرم کنید. شما برای همیشه با آن بیابان‌ها خداحافظی خواهید کرد.

۱۰برابر آسان‌ترست

برای لحظه‌ای تصور کنید که از شما خواسته می‌شود تا راه‌هایی را فهرست کنید که می‌توانید سودتان را تا ۱۰ درصد افزایش دهید. اگر پنج دقیقه به شما داده شود، احتمالاً می‌توانید به چند دقیقه بیاندیشید.

 

حال تصور کنید از شما خواسته می‌شود که راه‌های افزایش ده‌برابری سودتان را فهرست کنید. این فهرست بسیار کوتاه‌ترست، اینطور نیست؟ ده برابر آسانتر

 

اگر تا به حال یک هدف ۲برابری مانند هدف قبلی تعیین کرده باشید، خواهید فهمید که خیره‌شدن به تعداد زیادی از مسیرهای معتبر چقدر سخت‌ست. کدام‌یک را باید انتخاب کنید؟ آیا باید سعی کنید با همه آنها به طور همزمان مقابله کنید؟ در هر صورت، در کجای دنیا وقت و انرژی اضافی دریافت می‌کنید؟

 

هنگامی‌که یک هدف ۱۰برابری تعیین می‌کنید، مانند آزمایش فکری اخیر، گزینه‌های شما به دو یا سه کاهش می‌یابد. فلج تجزیه‌وتحلیل و خستگی تصمیم شما نیز به طور متناسب کاهش می‌یابد. به طرز متناقضی، ۱۰برابر اندیشیدن به طور مکرر یک آرامش بزرگ‌ست!

 

اکنون، می‌توانید بیاندیشید، اما اگر من نخواهم ۱۰برابر بروم چه؟ اگر ۲برابر را ترجیح بدهم چه؟

 

به هر حال ۱۰برابر را هدف‌گذاری کنید. اگر هیچ چیز دیگری نباشد، انجام این کار مسیر احتمالی بالاترین را به ۲برابر مورد نظر شما روشن می‌کند و شما را از دوره مشورت دردناک باز می‌دارد. هم‌چنین به خودتان حاشیه خطای بیشتری می‌دهید. همانطورکه ضرب‌المثل معمولی نورمن وینسنت پیل می‌گوید: «برای ماه شلیک کنید. حتی اگر از دست بدهید، در میان ستارگان فرود خواهید آمد.» پایین آمدن حتی اندکی از ۲برابر بسیار ناامیدکننده‌تر از فرود آمدن در فاصله ۱۰برابری‌ست. ده برابر آسانتر

 

برای کسانی که می‌خواهند همه‌چیز را در بازی انجام دهند، به‌زودی راه دومی را پیدا خواهید کرد که در آن گُل‌های ۱۰برابر ساده‌تر به نظر می‌رسند.

 

۱۰برابر اندیشیدن نه‌تنها تعداد مسیرهای بالقوه برای رسیدن به هدف‌تان را کاهش می‌دهد. بلکه تعداد کارها و اقدامات لازم برای موفقیت را نیز کاهش می‌دهد. اگر با قانون ۸۰/۲۰ یا اصل پارتو آشنایی دارید، از قبل متوجه خواهید شد که چرا: در هر زمینه‌ای، ۸۰ درصد خروجی‌ها تنها به دلیل ۲۰ درصد ورودی‌ها خواهد بود.

 

۱۰برابرشدن به این معنی‌ست که فقط بر روی ورودی‌های ۲۰ درصدی بازگشت سرمایه [ROI] بالا تمرکز کنید. وظایف و اقدامات تقریباً فوراً زندگی‌تان را شلوغ و ساده می‌کند. شما خودتان را از چیزهای اضافی خلاص و واقعاً احساس آزادی می‌کنید. و در عوض به موارد ضروری توجه می‌کنید. ده برابر آسانتر

 

بله، ۸۰ درصد منطقه راحتی زیادی‌ست که باید در هر جهش ۱۰برابری از دست داد. اما فقط در صورتی که آن را به عنوان ضرر تلقی کنید. به هر حال، آیا واقعاً دلتان برای این باورهای محدودکننده، روابط کم‌انرژی و کارهایی که باید انجام دهید، از دست خواهید داد؟ یا احتمال بیشتری وجود دارد که برای از بین بردن آن بارها، نفس راحتی بکشید؟

۱۰برابر بهترست

اگر انتخابی به شما داده می‌شد، آیا روزهای خودتان را در منطقه روزمرگی می‌گذرانید یا رشد؟

 

زندگی ۱۰برابری می‌تواند برای همه نباشد، اما آنچه برای همه‌ست وجود این انتخاب‌ست.

 

همانطورکه در بخش قبل ذکر شد، وقتی هدفی ۱۰برابری تعیین می‌کنید، طبیعتاً تمرکزتان از کمیت به کیفیت تغییر می‌کند. یعنی به بازگشت سرمایه بالای ۲۰ درصد. ده برابر آسانتر

 

با رهایی از ۸۰ درصد اضافی، آزاد خواهید شد تا کیفیت خودتان ۲۰ درصد را دو برابر کنید. و اگر بخواهید این توجه به کیفیت‌ست که باعث می‌شود هدف ۱۰برابری شما به واقعیت تبدیل شود.

 

در عمل، این به معنای تغییر اساسی در هویت و استانداردهای شما خواهد بود.

 

هویت شما داستان شما درباره خودتان‌ست که آگاهانه یا ناآگاهانه از طریق افکار و اعمال‌تان آن را تقویت می‌کنید. به عنوان مثال، ممکن‌ست یک اسکریپت داخلی اجرا کنید که می‌گوید شما «آن نوع آدمی نیستید» که می‌تواند ۱۰برابر عمر داشته باشد. آگاهانه یا ناآگاهانه، در این مورد، با محدودسازی آنچه که ممکن‌ست برای زندگی‌تان تصور کنید، بر اساس آن فکر و عمل خواهید کرد.

 

به طور مشابه، استانداردهای شما تا زمانی‌که آنها را آگاه نکنید، به صورت ناخودآگاه در تعهدات باقی خواهند ماند. استانداردهای شما حداقل نواری هستند که افکار و اعمال شما باید از آن عبور کنند، که مستقیماً از مفهوم شما از خودتان ناشی می‌شود. به عنوان مثال، استانداردهای کسی که معتقدست نمی‌تواند به ۱۰ برابر برسد، به شدت با استانداردهای کسی که معتقدست می‌تواند متفاوت‌ست.

 

هویت و استانداردهای فعلی خودتان را در نظر بگیرید. آیا داستان شخصی شما به دقت ساخته شده‌ست یا روایت‌های آرشیوی انباشته‌ست؟ آیا حداقل نوار شما اجازه رکود را می‌دهد یا دگرگونی الهام‌بخش؟ ده برابر آسانتر

 

اگر امروز در اردوگاه دوم نشسته‌اید، هیچ قضاوتی وجود ندارد؛ همه ما از جایی شروع می‌کنیم. و خوشبختانه برای ما، سالیوان یک فرایند چهار مرحله‌ای را ترسیم کرده‌ست که می‌توانیم برای ۱۰برابر هویت و استانداردهای‌مان برای رسیدن به هدف ۱۰برابری خودمان دنبال کنیم.

 

قدم اول تعهد به تحول و دگرگونی‌ست. شما باید بخواهید رشد کنید تا رشد اتفاق بیفتد.

 

سپس، برای انجام اقدام، باید جسارت را برای کنار گذاشتن اهداف، هویت و استانداردهای دو برابری خودتان جلب کنید. این ۸۰ درصد از منطقه راحتی خودتان را پشت سر بگذارید. ده برابر آسانتر

 

همانطورکه اقدام می‌کنید، قابلیت‌های جدیدی را توسعه می‌دهید که هدف، هویت و استانداردهای ۱۰برابری شما نیاز دارد. و با دو برابر کردن این قابلیت‌ها، حس اعتماد به نفس عمیقی به دست خواهید آورد که به‌نوبه خودش به شما قدرت می‌دهد تا بارها و بارها ۱۰برابر پیش بروید.

 

همانطورکه برخی از افراد ورزش‌های شدید را دوست دارند، می‌توانید عاشق جهش‌های ۱۰برابری باشید. اجازه ندهید ترس اولیه شما را از غنای تجربه‌ای باز دارد که در طرف مقابل منتظر شماست.

۱۰برابر سرگرم‌کننده‌ترست

شاید پریدن از هواپیما در انتهای فهرست «سرگرم‌کننده» شما باشد. اما همانطورکه در بخش آخر اشاره شد، نوع دیگری از پرش وجود دارد – پرش ۱۰برابری – که می‌تواند منبع رضایت و لذت فوق‌العاده باشد.

 

جنبه نهایی ۱۰برابر که قبل از پرداختن به دو تمرین عملی بررسی خواهیم کرد در تفاوت بین خواستن و نیاز نهفته‌ست.

 

زندگی در تعقیب «نیاز» در ذهنیت کمبود نقش دارد. متأسفانه، این حالت پیش‌فرض جامعه‌ست. همه‌چیز باید توجیه شود. همه باید مراقب خود در برابر دیگران باشند. ده برابر آسانتر

 

از سوی دیگر، زندگی با پیروی از «خواستن» ذهنیت فراوانی را پرورش می‌دهد. به طور پیش‌فرض، تجلی یک عمر ۱۰برابری به معنای آشکار کردن فرصت‌ها و منابعی‌ست که قبلاً وجود نداشتند. در واقع، این امکان وجود دارد که این فرصت‌ها و منابع هرگز وجود نداشته باشند، اگر شما فعالانه آنها را ایجاد نمی‌کردید.

 

به این ترتیب مفهوم خواستن در واقع نقطه مقابل خودخواهی‌ست. فراوانی تنها با این دیدگاه برای شما و اطرافیان‌تان به واقعیت تبدیل می‌شود.

 

آنچه که این را به آن پیوند می‌زند دو جنبه‌ست. اول، ذهنیت خواستن و هویت ۱۰برابری دست‌به‌دست هم می‌دهند. هیچ‌کس به رشد غیرخطی و تصاعدی «نیاز» ندارد، اما شما از هر دو این محدودیت‌ها فراتر می‌روید و به کسی تبدیل می‌شوید که نیاز دارد.

 

ثانیاً، اهداف ۱۰برابری صرفاً به یک ذهنیت خواستنی نیاز دارد. ۱۰برابر هدف فقط از فراوانی زاده می‌شود. و فراوانی فقط از خواستن می‌تواند زاده شود.

 

وقتی از خواستن چیزی که می‌خواهید به دلیل اینکه آن را می‌خواهید بی‌تفاوت می‌شوید، آنچه را که سالیوان توانایی منحصربه‌فردتان می‌نامد را شناسایی کرده و یاد می‌گیرید که آن را توسعه دهید.

 

اهداف ۱۰برابری عمیقاً شخصی هستند. هیچ‌کس دقیقاً همان‌کاری را بخواهد که شما انجام می‌دهید. در نتیجه، هویت ۱۰برابری که با دو برابر کردن ۲۰ درصد خودتان وارد آن می‌شوید، کاملاً منحصربه‌فرد و تخصصی خواهد بود و شما را بی‌نهایت ارزشمندتر می‌کند. شما از رقابت با دیگران گذشته و وارد جریان شده‌اید. پس از آن زندگی ذاتاً انرژی‌زا و باارزش می‌شود، و ارائه چنین تسلط ظریف به دیگران به یکی از بزرگترین شادی‌های شما تبدیل می‌شود.

 

این برخلاف هر چیزی‌ست که تا به حال به شما گفته شده‌ست، اما به‌زودی متوجه خواهید شد که درسته: ۱۰برابر واقعاً ساده‌تر، بهتر و سرگرم‌کننده‌ترست. ده برابر آسانتر

شما قبلاً ۱۰برابر رفته‌اید

سالیوان یکی از آن آدم‌هایی‌ست که «دو نوع آدم در این دنیا وجود دارد». برای او، برخی در «شکاف» زندگی می‌کنند. در حالی‌که برخی دیگر در «منفعت» زندگی می‌کنند.

 

کسانی که در شکاف زندگی می‌کنند، خودشان را با جایی‌که معتقدند می‌توانند – یا باید – باشند، می‌سنجند. در حالی‌که هیچ مشکلی با ایده‌آل‌ها وجود ندارد. اما زمانی‌که به عنوان تنها فشارسنج برای خودش ارزش‌گذاری استفاده شوند، می‌توانند مشکل‌ساز شوند. ایده‌آل‌ها مانند افق هستند: آنها می‌توانند جهت را ارائه دهند، اما نمی‌توان به آنها رسید.

 

کسانی که در منفعت زندگی می‌کنند خودش را از جایی‌که شروع کرده‌اند اندازه می‌گیرند. به جای اینکه دائماً نسبت به خودِ آینده‌شان احساس کمتری داشته باشند، همیشه بیشتر از خودشان گذشته‌شان احساس می‌کنند.

 

این طرز فکر قدردانی به جای کاهش ارزش به این معنی‌ست که کسانی که در این فکر هستند زندگی را برای آنها اتفاق می‌افتد، نه علیه آنها. حتی چالش‌برانگیزترین و سخت‌ترین لحظات به عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری، رشد و یافتن معنای بزرگ‌تر در نظر گرفته می‌شوند.

 

اغلب خودتان را در کدام منطقه می‌بینید؟

 

تمرین زیر یکی از پیامدهای اصلی این دو طرز فکر را بر زندگی ۱۰برابری شما نشان می‌دهد.

 

با تأمل در سفر تاکنون، آیا می‌توانید یک پرش ۱۰برابری گذشته را که انجام داده‌اید مشخص کنید؟ تقریباً همه می‌توانند حداقل یکی را پیدا کنند. با بررسی جدی، اکثر مردم می‌توانند پنج یا بیشتر را کشف کنند. ده برابر آسانتر

 

این تمرین ذهنیت به دست آوردن در عمل‌ست. این یک یادآوری قوی‌ست که یک آینده ۱۰برابری برای شما به همان اندازه ممکن‌ست که برای هر کسی ممکن‌ست. شما قبلاً ۱۰برابر رفته‌اید. می‌توانید دوباره ۱۰برابر بروید.

 

کسانی که عمدتاً در شکاف زندگی می‌کنند ممکن‌ست این تمرین را بد و ناراحت‌کننده بدانند. اما این تمرین شاد و کف‌زدنی نیست. سالیوان تا آنجا پیش می‌رود که می‌گوید تا زمانی‌که به داستان‌تان احترام نگذاشته باشید، حرکت به جلو ناممکن‌ست.

 

بنابراین، اگر در حال حاضر در چرخیدن چرخ‌های خودش گیر کرده‌اید و به جایی نمی‌رسید، به این بیاندیشید که آیا تشخیص، به جای سرزنش خودتان می‌تواند کلید شل کردن لاستیک‌ها و برگرداندن شما به عقب و پرواز باشد یا خیر.

دوباره ۱۰برابر خواهید رفت

امیدواریم که در این مرحله احساسی از این موضوع داشته باشید که به شدت احساس می‌کنید. شما آموخته‌اید که چگونه ۱۰برابر کردن می‌تواند ساده‌تر، بهتر و سرگرم‌کننده‌تر از آنچه قبلاً تصور می‌کردید باشد. و تشخیص داده‌اید که قبلاً توانایی خودتان را ثابت کرده‌اید. در این بخش آخر، ما به دو روش می‌پردازیم که می‌توانید عملاً زندگی خودش را طوری ساختار دهید که ۱۰برابر پیش‌فرض‌تان باشد.

 

اولین مورد اینکه مدل صنعتی زمان خطی و کمی را کنار بگذاریم. ده برابر آسانتر

 

اگرچه تعداد کمی از ما دیگر برای تولید ویجت‌ها در خط کارخانه استخدام می‌شویم، اکثر ما این پارادایم زمان را حفظ کرده‌ایم. و به ضرر خودمان. زمان خط کارخانه برای خلاقیت و جریان طراحی نشده بود، چه رسد به نتایج ۱۰برابری!

 

از سوی دیگر، مجریان – ورزشکاران و طنازان – به صورت غیرخطی و کیفی به زمان نزدیک می‌شوند. آنها در سه حالت متمایز کار می‌کنند که روزها، هفته‌ها یا حتی ماه‌ها به آن اختصاص داده شده‌ست. این حالت‌ها آماده‌سازی، عملکرد و بازیابی هستند.

 

این مدل فوق‌العاده متمرکز و فوق‌العاده، عمری ۱۰برابری دارد. به هر حال، عملکرد ۱۰برابری پایدار به ۱۰برابر آماده‌سازی و ۱۰برابر بازیابی نیاز دارد.

 

بسیاری از ما از عنصر آماده‌سازی قدردانی می‌کنیم. شاید بتوانیم از این لحظات به طور موثرتری استفاده کنیم، اما به طور کلی موافقیم که آمادگی جای خودش را دارد. چیزی که کمتر پذیرفته شده‌ست، ضرورت بهبودی‌ست.

 

سالیوان روزهای اختصاص داده‌شده به بازیابی را «روزهای رایگان» می‌نامد. و قاطعانه معتقدست که با کمتر کار کردن و بهبودی بیشتر فقط ۱۰برابر نتیجه خواهید دید. دیوانه به نظر می‌رسد، اینطور نیست؟ خُب، در اینجا یک چالش وجود دارد: چندین روز رایگان را برای ماه، فصل یا سال آینده خودتان در نظر بگیرید، که کمی ترسناک‌ست. سپس، نتایج خودتان را برای آن دوره نظارت کنید. اگر واقعاً متعهد شوید که در آن روزها از کار کناره‌گیری کنید، ممکن‌ست از آنچه می‌یابید شگفت‌زده شوید.

 

استراتژی دوم سالیوان موضوعی مشابه دارد: توانمندسازی تیم‌تان برای مدیریت خودش. یعنی بدون تو. افراد موفق این عادت ناگوار را دارند که به گلوگاه رشد فردی یا شرکت‌ش تبدیل شوند. تمایل آنها برای درگیر شدن در کارهای روزمره، در عین حال که قابل ستایش‌ست، در نهایت آنها یا تیم‌شان را دو برابر نگه می‌دارد. آنها اغلب فراموش می‌کنند که وظیفه آنها تمرکز روی بالاترین بازگشت سرمایه ۲۰ درصدی‌ست. وظیفه تیم آنها مدیریت ۸۰ درصد باقی مانده‌ست.

 

اکنون، ممکن‌ست فکر کنید، «من تیمی ندارم، پس این در مورد من صدق نمی‌کند»، که در آن سالیوان استدلال می‌کند که شما به تازگی ثابت کرده‌اید که دارید. اگر شما یک فرد انفرادی هستید که واقعاً متعهد به ۱۰برابر رفتن هستید، او از شما انتظار دارد که حداقل یک دستیار شخصی پاره‌وقت داشته باشید. برای کسانی که ۱۰برابر «کار» آنها به معنای سنتی «کار» نیست. برای مثال اگر شما خانه و خانواده را اداره می‌کنید – سالیوان انتظار دارد از آنها کمک بگیرید. ده برابر آسانتر

 

توانایی منحصربه‌فردتان دقیقاً به این دلیل که فقط شما می‌توانید آن را انجام دهید. با تغییر ساختار هوشمندانه و جسورانه زندگی‌تان، می‌توانید مقدار بیشتری از آن را به دنیا بیاورید. و ارزش زیادی برای خودتان و اطرافیان‌تان به ارمغان بیاورید.

خلاصه نهایی

۱۰برابر رفتن مسیری‌ست به زندگی فراتر از وحشیانه‌ترین رویاهای شما.

 

چه به دنبال ارتقای سطح زندگی شخصی، حرفه‌ای یا هر دو باشید، باید طرز فکر و رفتارهای ۲برابری خودتان را پشت سر بگذارید. در حالی‌که از دست دادن این ۸۰ درصد احساس دلهره‌آوری می‌کند، به سرعت متوجه خواهید شد که ۱۰برابر کردن در نهایت ساده‌تر، بهتر و سرگرم‌کننده‌تر از آن چیزی‌ست که عموماً تصور می‌شود.

 

زندگی ۱۰برابری برای همه افراد نیست، اما تغییر و پاداش بی‌حدوحصری برای کسانی که آن را دنبال می‌کنند وجود دارد.

 

شما می‌توانید این کتاب را از انتشارات چیتگرها تهیه کنید.

 

دوره کارآفرینی سازمانی

امتیاز به این مطلب

5/5 - (3 امتیاز)

مطالب بیشتر

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
۱۰برابر
شما هم می‌توانید رهبر تغییر باشیداطلاعات بیشتر
+