چگونه مسئولیت‌پذیری دلسوزانه باعث ایجاد روابط عالی، محیط‌های کاری صمیمی و زندگی معنادار می‌شود
یافتن وضوح (۲۰۲۳) بینشی را برای ایجاد روابط شخصی و حرفه‌ای کامل‌تر از طریق تمرین مسئولیت‌پذیری دلسوزانه ارائه می‌دهد. این هفت استراتژی برای تقویت ارتباطات و تفاهم در روابط، برای توسعه محیط‌هایی بررسی می‌کند که هم حمایت‌کننده و هم سازنده هستند.
مارک لسر یک مدیر عامل، مربی اجرا و معلم ذن ماهری‌ست. او یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل سابق موسسه رهبری جست‌وجو در درون خودتان بود، یک برنامه پیشگامانه ذهن‌آگاهی و هوش هیجانی در گوگل. علاوه بر این، لسر چندین کتاب ذهن‌آگاهی نوشته‌ست از جمله هفت تمرین یک رهبر آگاه، کمتر، و خودت را بشناس، خودت را فراموش کن.
این کتاب چه چیزی برای من دارد؟ هفت استراتژی برای ایجاد روابط همدلانه‌تر، مسئولیت‌پذیرتر و معنادارتر کشف کنید.
هر چند وقت یک‌بار مسائل‌تان را زیر فرش جارو می‌کنید. زیرا احساس می‌کنید که نمی‌توانید به طور موثر با آنها کنار بیایید؟ شاید شما موضع روشنی در مورد برخی مسائل ندارید. یا – مانند بسیاری از افراد دیگر – دچار تعارض می‌شوید. اما نادیده گرفتن مسائل هرگز به آرامش یا حل مسئله منتهی نمی‌شود. تنها کاری که می‌کند باعث ناراحتی و اصطکاک می‌شود.
اگر مجموعه‌ای از استراتژی‌ها وجود داشته باشد که بتوانید از آنها برای برقراری ارتباط با اعتماد استفاده کنید، باعث می‌شوید تا همه احساس احترام، شنیدن و ارزشمندی کنند. این‌قبیل استراتژی‌ها به شما و افراد زندگی‌تان کمک می‌کند در مواجهه با چالش‌ها به دنبال راه‌حل‌های سودمند متقابل باشید.
در این خلاصه‌کتاب، ما هفت استراتژی دگرگون‌کننده را بررسی خواهیم کرد که به شما در انجام این کار کمک می‌کند. بنیان این استراتژی‌ها بر اساس دو مفهوم اصلی بنا می‌شود: وضوح، که شامل بررسی جزئیات چالش‌ها از دیدگاه‌های متعددست. و مسئولیت‌پذیری، که تعهدی مشترک برای رسیدگی منصفانه و با دلسوزی به مشکلات و مسائل‌ست.
هنگامی‌که وضوح و مسئولیت‌پذیری به قدرت می‌پیوندند، روابط عالی و هماهنگ می‌شوند، چه در محل کار و چه در خانه. بیایید وارد موضوع شویم و مهارت‌های ارتباطی شما را به سطح کاملاً جدیدی برسانیم. یافتن وضوح
استراتژی شماره ۱: با کنجکاوی پاسخ دهید، نه عصبانیت
این یک سناریوی معمولی‌ست: کسی شما را به جوش می‌آورد و صبر شما کم می‌شود. قبل از اینکه عصبانی شوید و واکنش نشان دهید، یک شیوه متفاوت را در نظر بگیرید. اگر کنجکاوی به جای عصبانیت باعث تعامل شما با افراد و موقعیت‌های چالش‌برانگیز شود، چه؟
مبادله بدگمانی، عصبانیت یا قضاوت با کنجکاوی می‌تواند به شما کمک کند تا وضوح را به دست آورید، مسئولیت‌پذیری دلسوزانه را تقویت و راه‌حل‌های سازنده‌تری پیدا کنید. کلید در بازآموزی پاسخ شما نهفته‌ست. یافتن وضوح
با شناسایی لحظات تهدیدات درک‌شده، چه در داخل یا چه از بیرون شروع کنید. در این لحظات، آگاهانه احساس امنیت را در خود پرورش دهید، که شامل رها کردن انگیزه قضاوت خودتان یا دیگران‌ست.
بعد، از منطقه راحتی خودتان بیرون بروید. البته به این معنی نیست که خودتان را تا حد غرق شدن سوق دهید. بلکه به معنای یافتن یک «منطقه کششی»ست که شما را به اندازه کافی برای یادگیری و رشد به چالش می‌کشد. منطقه‌ای که مقدار مناسبی از ناراحتی را برای برانگیختن کنجکاوی و یادگیری داشته باشد.
به ناچار احساسات قوی پدید خواهند آمد. نحوه برخورد با آنها نیز می‌تواند حس کنجکاوی را تقویت کند. توجه‌تان را به نفس خودتان معطوف کنید، سپس با دیدن مثبت بودن یا طنز آن موقعیت را دوباره چارچوب‌بندی کنید. یا به سادگی ناراحتی عاطفی را آگاهانه بپذیرید و اجازه دهید از شما عبور کند. این رویکرد می‌تواند تجربیات دردناک را به فرصت‌هایی برای رشد تبدیل کند. یافتن وضوح
با تقویت حس کنجکاوی، چیزی بیش از راهی برای مدیریت موقعیت‌های دشوار به دست می‌آورید. شما شفافیت، خردمندی و شفقت را توسعه می‌دهید. این ویژگی‌ها به شما در مواقع چالشی کمک و در عین حال روابط شما را تقویت می‌کند. در آغوش گرفتن یک طرز فکر کنجکاو، تغییری در نحوه تعامل شما با جهان و خودتان خواهد بود.
استراتژی شماره ۲: داستان‌های غیرمفید را رها کنید
در فیلم زندگی‌تان، داستان‌هایی که برای خودتان تعریف می‌کنید، فیلمنامه هستند. آنها واقعیت شما را شکل می‌دهند. اما این فقط رویدادها نیستند که تجربیات شما را تعریف می‌کنند. این روایت‌های شخصی‌ست که شما در اطراف آنها می‌بافید. در واقع، تفاسیر ذهنی شما از زندگی‌تان اغلب بیشتر از خود حقایق عینی تأثیر دارد. یافتن وضوح
برای شکستن این چرخه، یک مهارت کلیدی برای تسلط بر کنار گذاشتن داستان‌ست. این تمرین دگرگون‌کننده شامل آگاهی دقیق از زمانی‌ست که تفسیرهای شما درباره خویشتن و رویدادها محدودکننده، منفی یا خودتخریب‌کننده هستند، پس آن تفاسیر را رها کنید.
بنابراین چطور این کار رو انجام میدی؟
اول از طریق مراقبه. مراقبه به شما کمک می‌کند بفهمید که چگونه هویت و باورهای خودتان را می‌سازید، بنابراین می‌توانید ایده‌های ثابت خودتان را زیر سؤال ببرید و چنگال روایت‌های محدودکننده را آزاد کنید.
در مرحله بعدی، باورها و گرایش‌های عمیقی را که ناآگاهانه پذیرفته‌اید شناسایی و به چالش بکشید. اینها می‌توانند باورهایی درباره نیاز به کامل بودن، ارزش دادن به دستاوردها نسبت به خود واقعی خودتان یا دیدن جهان به عنوان ذاتاً خطرناک باشند. هنگامی‌که این الگوها را شناختید، می‌توانید رفتارها و طرز فکرتان را به سمت روایت‌های مثبت‌تر و توانمندتر تغییر دهید. یافتن وضوح
سوم، ایجاد یک برنامه توسعه ملموس. بخشی از این برنامه شامل تعیین اهدافی‌ست که جنبه‌های مختلف زندگی را شامل می‌شود، مانند مراقبه، مطالعه، روابط، کار، خواب و لذت بردن از چیزهای کوچک.
در نهایت، شفقت به خودتان را پرورش دهید. صحبت کردن با مهربانی و پذیرش خودتان می‌تواند به طور قابل توجهی صدای منفی درونی و روایت‌های خودانتقادی را کاهش دهد. یافتن وضوح
یک تمرین ساده و در عین حال عمیق برای شروع بازنویسی فیلمنامه زندگی این‌ست که آگاهانه داستانی را بیان کنید که برای خویش تعریف می‌کنید. به عنوان مثال، اگر احساس می‌کنید که توسط رئیس‌تان به حاشیه رانده شده‌اید، می‌توانید بگویید: «داستانی که برای خودم تعریف می‌کنم این‌ست که رئیس من بی‌انصاف‌ست.» پذیرش واکنش شما به عنوان یک داستان به این معناست که تفسیر ذهنی شما از رویدادها ممکن‌ست حقیقت مطلق نباشد. تشخیص این موضوع به شما امکان می‌دهد تا روایت را به گونه‌ای تنظیم کنید که با ارزش‌ها و آرزوهای شما همسو باشد. با تعهد و کنجکاوی، به مرور زمان می‌توانید داستان‌هایی بسازید که واقعاً به شما خدمت کنند.
استراتژی شماره ۳: گوش کنید تا بفهمید
هر کلمه‌ای که گفته می‌شود مانند یک پازل‌ست که افکار و احساسات یک نفر را آشکار می‌کند. برای درک کامل تصویر، باید بر هنر گوش دادن تسلط داشته باشید. یافتن وضوح
گوش دادن در پرورش مسئولیت‌پذیری دلسوزانه نقش کلیدی دارد. زیرا این دومی ریشه در اعتماد و امنیت دارد، ویژگی‌هایی که در درجه اول از طریق گوش دادن به دست می‌آیند. با این حال، گوش دادن فراتر از شنیدن کلمات‌ست. به عنوان بازتابی از عمق مراقبت شما عمل می‌کند، به کنجکاوی و تلاش واقعی نیاز دارد، به ویژه زمانی که دیدگاه‌هایی متفاوت از دیدگاه‌تان به شما پیشنهاد می‌شود.
راه‌های مختلفی برای گوش دادن وجود دارد. گوش نکردن زمانی اتفاق می‌افتد که حواس‌تان پرت یا بی‌تفاوت باشد. گوش دادن با ایده‌های از پیش‌تعیین‌شده به این معنی‌ست که فرض می‌کنید از قبل می‌دانید که کسی چه خواهد گفت. گوش دادن به محتوا بدون درک پیام‌های زیربنایی بر روایت تمرکز می‌کند. انواع مثبت تر گوش دادن عبارتند از: گوش دادن به احساسات برای تنظیم احساسات. گوش دادن برای همسویی با اهداف و انگیزه‌ها؛ گوش دادن به اهداف پشت کلمات؛ و گوش دادن به مسائل هویتی مانند عزت نفس و شایستگی که ممکن‌ست زمینه‌ساز گفت‌وگو باشد. یافتن وضوح
با این حال، بالاترین شکل گوش دادن، گوش دادن برای درک کردن و فهمیدن‌ست. این ترکیبی از انواع دیگرست؛ اما با لایه‌ای از همدلی و ارتباط. این درباره غوطه‌ور شدن خویشتن در تجربه یک شخص دیگر، دیدن جهان از چشم آنها و پاسخ دادن با دقت و شفقت‌ست.
برای گوش دادن موثرتر، روابط را بر نقش‌ها اولویت دهید. در حالی‌که نقش‌ها در ساختاردهی کار بسیار مهم هستند، می‌توانند محدود باشند و درک شما را از شخص پشت نقش مختل کنند. خارج شدن موقت از این نقش‌ها می‌تواند حوزه‌ای از ارتباطات معتبر را باز کند. و درک عمیق‌تری از تجربیات و نیازهای یکدیگر را امکان‌پذیر سازد. یافتن وضوح
اتخاذ شیوه‌هایی مانند دایره‌های شفافیت می‌تواند گوش دادن را بیشتر کند. در این محافل، پرسیدن سؤال و به‌اشتراک‌گذاری داستان مهم‌تر از مشاوره مستقیم‌ست. و گوش دادن دقیق در محیطی مانند این، خردمندی را پرورش می‌دهد.
استراتژی شماره ۴: به شکاف‌های خویش توجه کنید
چشم‌انداز زندگی پر از شکاف‌ست. اینها تفاوت‌های اجتناب‌ناپذیری‌ست که بین آرزوها و واقعیت‌های شما وجود دارد، که در هر جنبه‌ای از زندگی شما وجود دارد، از کار گرفته تا روابط شخصی. و در حالی‌که نمی‌توانید از این شکاف‌ها اجتناب کنید، کاری که می‌توانید انجام دهید اینکه به آنها توجه کنید. یافتن وضوح
مسئولیت‌پذیری دلسوزانه با تمرین توجه به شکاف‌ها در هم تنیده‌ست. این شامل یافتن وضوح و گوش دادن برای درک کردن و فهمیدن‌ست، بنابراین می‌توانید تفاوت بین آنچه را که انتظار دارید و آنچه قابل دستیابی‌ست کشف کنید. و پلی بین این دو طیف ایجاد کنید بدون اینکه در روایت‌های محدودکننده درگیر شوید.
بنابراین، چگونه این کار را در عمل انجام می‌دهید؟ یکی از استراتژی‌های مؤثر، بازبینی ۳۶۰ درجه‌ست، یک فرایند بازخورد جامع که شامل همکاران از همه سطوح‌ست. با قدردانی و همسویی آغاز می‌شود. از همکاران بخواهید ویژگی‌هایی را که در شما بها می‌دهند. سپس، به کاوش اینکه موفقیت برای همه افراد درگیر چگونه به نظر می‌رسد تغییر دهید. در نهایت، برنامه‌هایی برای حرکت به سمت آن هدف جمعی ایجاد کنید. و فراموش نکنید، بررسی‌های بعدی برای پیگیری پیشرفت در طول زمان بسیار مهم‌ست. یافتن وضوح
یکی دیگر از ابزارهای موجود در زرادخانه شما، نظرسنجی‌ست. چه سالانه و چه دوسالانه، این پرسشنامه‌های ناشناس می‌توانند بینشی در مورد فرهنگ شرکت و رضایت شغلی ارائه دهند. آنها سلامت یک سازمان را با ارائه بستری برای بازخورد صادقانه بررسی می‌کنند.
اما گاهی اوقات، ساده‌ترین رویکردها می‌توانند مؤثرترین باشند. از همکاران می‌پرسد: «حال ما چطور است؟» بیان شفقت و میل به درک و فهمیدن‌ست. این سؤال درهایی را به روی گفت‌وگوهای عمیق‌تر و صادقانه‌تر باز می‌کند.
اما مراقب باشید. ترس اغلب افراد را وسوسه می‌کند که از شکاف‌ها اجتناب یا آنها را انکار کنند. اما انکار مسائل اعتماد و احترام را از بین می‌برد. در بهانه‌ها پافشاری کنید و یک «جریمه» سطحی را به عنوان حقیقت کامل نپذیرید. در نهایت، هدف رسیدن به کمال نیست، بلکه حرکت در مسیری سالم‌تر از طریق وضوح و درک‌ست. یافتن وضوح
استراتژی شماره ۵: یک چشم‌انداز روشن خلق کنید
پیمایش در زندگی بدون داشتن مقصدی در ذهن، مانند سفر با یک کشتی بدون قطب‌نماست. شما هرگز نمی‌دانید که آیا به سمت افق درست می‌روید یا خیر. این چالشی‌ست که هنگام رهبری بدون هدف مشخص با آن روبرو هستیم. فرقی نمی‌کند خودتان، خانواده‌تان یا کل سازمان را هدایت کنید، سنگ بنای رهبری مؤثر و دستیابی به هدف، داشتن چشم‌اندازست.
یک چشم‌انداز بیان می‌کند که می‌خواهید به کجا بروید و چرا اهمیت دارد. این موضوع عمیقاً با ارزش‌های محوری و مقصد کلی شما منطبق‌ست. یک چشم‌انداز به خوبی ایجادشده هدایت می‌کند. اشتیاق را شعله‌ور می‌کند. تلاش‌ها را متحد و همسو می‌کند. و حس تعهد مشترک را تقویت می‌کند. اما مهم‌تر از آن، یک چشم‌انداز قوی از طریق تعیین اهداف و پیگیری پیشرفت، مسئولیت‌پذیری را ارتقاء می‌دهد.
بنابراین، چگونه این چشم‌انداز را ایجاد می‌کنید؟ با نگاه به درون آغاز کنید. درباره آنچه واقعاً برای شما مهم‌ست بیاندیشید. موفقیت‌های آینده‌تان و ارزش‌هایی را تصور کنید که آنها نشان می‌دهند. این درون‌نگری کمک می‌کند تا بیانیه چشم‌اندازی خلق شود که نه تنها شخصی هست. بلکه در حوزه‌های مختلف مانند کار و زندگی خانوادگی نیز طنین‌انداز می‌شوند. یافتن وضوح
بعد، عمیق‌تر کاوش کنید و دلیل حضورتان در اینجا را بیان کنید. «اینجا» را می‌توان به طور کلی تعریف کرد: چرا در این شغل، شرکت، رابطه یا حتی در حال حاضر زنده هستید؟ این کاوش فراتر از انگیزه‌های سطحی‌ست و ارزش‌های عمیق‌تر و مقصد زندگی شما را آشکار می‌کند. مقصدی را روشن می‌کند که چشم‌اندازتان برای آن خواهد بود.
اکنون، با توجه به ارزش‌ها و هدف زندگی خودتان، بیانیه چشم‌انداز را براساس حوزه‌های مختلف زندگی‌تان بنویسید. این بیانیه می‌تواند از الهام‌بخشی به دیگران تا مبارزه با تعصب و نژادپرستی باشد. چشم‌اندازتان بیانیه شما به جهان – و برای خودتان – از جهت آینده‌ای‌ست که آرزوی ایجاد آن را دارید. یافتن وضوح
ارزش چشم‌انداز فراتر از فردست. در گروه‌ها، چشم‌اندازهای مشترک قدرت دگرگون‌کننده‌ای دارند. آنها تیم‌ها و سازمان‌ها را با ارزش‌ها و آرمان‌های مشترک پیوند می‌دهند و قطب‌نمایی برای تصمیم‌گیری جمعی فراهم می‌کنند. برای ایجاد یک چشم‌انداز مشترک، همه را در بیان اینکه موفقیت چگونه‌ست مشارکت دهید. بیانیه‌ای الهام‌بخش بسازید که نه تنها احساس مالکیت مشترک می‌کند، بلکه به ارزش‌ها و احساسات نیز کمک می‌کند. و به اندازه کافی انعطاف‌پذیر باشد تا در صورت نیاز سازگار شود.
به یاد داشته باشید، یک چشم‌انداز روشن و الهام‌بخش مانند یک ارکستر سمفونیک‌ست که در آن بخش هر نوازنده در یک راستا قرار می‌گیرد. ظرفیت را چند برابر می‌کند و به بیش از هر فرد دیگری می‌تواند به تنهایی دست یابد. یافتن وضوح
استراتژی شماره ۶: مبارزات را به فرصت‌هایی برای رشد تبدیل کنید
آیا تا به حال با لحظه‌ای در یک رابطه یا یک تیم روبرو شده‌اید که همه چیز به هم ریخته شود؟ احساس می‌کردید که در حالت سکون قرار گرفته‌اید، یا بدتر از آن، در حال فروپاشی هستید. اما اگر این خرابی‌ها را به عنوان تسریع‌کننده برای پیشرفت در نظر بگیرید چه؟
کلید این‌ست که چگونه این لحظات را به رسمیت بشناسید، با آنها کار کنید و آنها را تغییر دهید. علی‌رغم بهترین تلاش شما، خرابی‌هایی در تعاملات شما رخ خواهد داد. اما این نحوه تشخیص مشکلات، احساس آنها و پاسخ به آنهاست که مسیرتان را مشخص می‌کند.
یکی از گام‌های اساسی در تبدیل این شکست‌ها به پیشرفت، مقابله با رفتارهای اجتنابی‌ست. اینها می‌توانند ظریف و در عین حال آسیب‌رسان باشند، مانند شانه خالی کردن از مسئولیت‌ها، موافقت نادرست برای اجتناب از درگیری، یا پذیرش شرایط کمتر از ایده‌آل، زیرا همیشه همینطور بوده‌اند. افتادن در این الگوها آسان‌ست، اما شناخت آنها اولین قدم به سوی تغییرست. یافتن وضوح
برای حرکت در این آب‌های چالش‌برانگیز، با تمرکز مجدد بر روی هدف و معنای اصلی گروه خودتان شروع کنید. بازبینی ارزش‌ها و چشم‌اندازهای جمعی‌تان می‌تواند به عنوان یک قطب‌نما عمل کند. و شما را با وضوح و تعهد تازه‌تر از طریق تکه‌های خشن هدایت کند.
بعد، خوش‌بینی محتاطانه را پرورش دهید. این پادزهر بدبینی‌ست که اغلب در زمان‌های سخت به وجود می‌آید. این طرز فکر مشکلات را تصدیق می‌کند، اما پذیرای نتایج مثبتی‌ست که می‌تواند از ناوبری ماهرانه ناشی شود. افزایش اعتماد، همسویی و اثربخشی تیم.
در آخر به روکش رنگارنگ شکلات نه بگویید. مشکلات را همانطورکه هستند ببینید. آنها را کاملاً احساس کنید و آنها را به عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری و حل خلاقانه مسائل در آغوش بگیرید.
مسئولیت‌پذیری نیز نقشی حیاتی در این سفر ایفا می‌کند. از این گذشته، مسئولیت‌پذیری دلسوزانه در مورد شناخت چالش‌ها و مقابله مستقیم با آنهاست. زمانی‌که به بحث‌های مسئولیت‌پذیری نیازست، اطمینان حاصل کنید که این گفت‌وگوها مستقیم و در عین حال دلسوزانه هستند. و مشکل، راه‌حل‌های بالقوه و پیامدهای انفعالی را بیان می‌کنند. یافتن وضوح
با پذیرفتن این رویکردها با شفقت و مسئولیت‌پذیری، آنچه زمانی به عنوان موانع تلقی می‌شد می‌تواند به پله‌ای تبدیل شود. درست در همان جایی‌ست که در آن زمین می‌خورید که قدرت می‌یابید بلندتر، عاقل‌تر و همسوتر از قبل بایستید.
استراتژی شماره ۷: همین الان اقدام کنید
زندگی زودگذرست؛ همه ما آن واقعیت تلخ را می‌دانیم. بنابراین، چگونه می‌توانید زمان حال را در آغوش نگیرید و واقعاً هر روز را به بهترین شکلی زندگی نکنید؟ پاسخ در سه عمل دگرگون‌کننده نهفته‌ست: تجدید، صمیمیت و سپاسگزاری.
تمدید فرایند تنظیم مجدد خودتان با به دست آوردن وضوح از طریق مراقبه، یادداشت روزانه یا تأمل‌ست. این شیوه‌ها نباید به مناسبت‌های خاصی اختصاص داده شوند. آنها را بخشی از زندگی روزمره خودتان کنید. یافتن وضوح
سپس مفهوم صمیمیت وجود دارد که به معنای همسویی عمیق‌ترین نیات، احساسات و اعمال‌تان با ارزش‌هایتان‌ست. وقتی زندگی مانند یک تردمیل بی‌امان به نظر می‌رسد، درمان آن استراحت نیست. این خویشتن کامل شما را به تمام کارهایی می‌رساند که انجام می‌دهید.
و قدردانی را فراموش نکنیم. در دنیایی که دائماً چیزهای بزرگ بعدی را تعقیب می‌کند، قدردانی ما را مستقر می‌کند و ناپایداری و ارزشمندی زندگی را به ما یادآوری می‌کند. این یک زنگ بیدارباش‌ست که عزیزان و تجربیات خودمان را گرامی بداریم، تا در حال حاضر شکرگزار باشیم، نه بعداً.
بنابراین، در اینجا یک فراخوان برای اقدام برای شما وجود دارد: کاری را که قرارست الان انجام دهید به تعویق نیندازید. زندگی را با اعتماد به نفس، فروتنی، وضوح، مسئولیت‌پذیری و شفقت در آغوش بگیرید. اکنون زمان تجسم این ویژگی‌ها و اقدام‌ست. بالاخره زندگی منتظر هیچ‌کس نمی‌ماند.
خلاصه نهایی
ایجاد شفافیت و مسئولیت‌پذیری دلسوزانه می‌تواند نحوه ارتباط شما با خویش و دیگران را تغییر دهد. با کنجکاوی پاسخ دادن، کنار گذاشتن روایت‌های غیرمفید، گوش دادن برای فهمیدن، پر کردن شکاف‌ها، ایجاد چشم‌انداز الهام‌بخش، تبدیل شکست‌ها به پیشرفت‌ها، و اقدام هدفمند، می‌توانید وضوح و شهامت زندگی در همسویی با عمیق‌ترین ارزش‌های‌تان را به دست آورید. یافتن وضوح
زندگی زودگذرست، پس همین الان آغاز کنید. منتظر لحظه عالی نباش! از طریق گام‌های کوچک و در عین حال قدرتمند، می‌توانید دری را به روی رشد فردی، ارتباطات قوی‌تر و زندگی سرشار از معنا بگشایید.
شما می‌توانید این کتاب را در گوگل بیابید.
