توضیحات
هارمونی تغییر جنبشی برای دگرگونی فردی و سازمانی
جنبش هارمونی تغییر الگویی ابداعی و خودساخته برای تغییر و دگرگونی فردی و سازمانی است. فرض کنید شما میحواهید آب را به بخار تبدیل کنید. این فرایند یک تغییر را نشان میدهد. تغییر از حالت مایع به حالت گاز. لازمه این کار تغییر حالات درونی ماده هست. یعنی شما باید فعل و انفعالاتی را در این ماده ایجاد کنید. برای انجام این تغییر شما نیازمند انرژی هستید. انرژی باعث فعل و انفعالات درون آب میشود تا از یک سطح سکون مولکولی (که حالت طبیعی ماده است) به یک سطح جنبش مولکولی دیگر برسید. بنابراین، در فرایند تغییر شما نیازمند جنبش هستید که انرژی لازم را میخواهد.
موضوعی که بیشتر افراد و سازمانها در تغییر از آن رنج میبرند، خود تغییر نیست! بلکه هارمونی بین عناصر تغییر است. وقتی به واژهنامه مراجعه میکنیم، هارمونی را به این صورت تعریف کرده است: «همسازی در نظر و عمل». این یعنی آنچه در برنامه میگوییم به مرحله عمل درآوریم. برگردیم به مثال قبلی. در مثال آب و تبدیل و تغییر آن به حالت دیگر، اگر همه عناصر جمع باشند، اما هارمونی بین این عناصر وجود نداشته باشد، اتفاقی خواهد افتاد؟ مسلماً نه! در برنامه تغییر شما همه عناصر را جمع میکنید اما مادامی این عناصر در ارتباط با یکدیگر نتواند به مرحله اجرا و عمل درآید، هیچ چیزی اتفاق نخواهد افتاد.
برنامه تغییر مانند یک آهنگ و نت موسیقی است که آهنگساز نوشته است. هر کسی نمیتواند نت موسیقی را بخواند و اگر بتواند، لذتی از آن نخواهد برد. اما وقتی یک رهبر ارکستر این نت موسیقی را در کنار هم با سازهای مختلف اجرا کند و آهنگ یکپارچهای از آن شنیده شود، شنیدن آن برای ما لذتبخش خواهد بود. لازمه اجرای خوشایند آهنگ داشتن هارمونی بین همه عناصر ارکستر، نواختن هر ساز در جای خودش و اجرای نتها است. اینجاست که عنصر سکوت اهمیت بسزایی نیز پیدا می کند.
به این موسیقی گوش دهید. هارمونی بین سازها و نتها آهنگ را برای ما خوشایند کرده است.
تغییر یعنی حرکت ار وضعیت موجودی که در آن هستیم به سمت وضعیت مطلوبی که در آن میخواهیم باشیم. پس تغییر سه عنصر اساسی دارد: وضعیت موجود، وضعیت مطلوب و برنامه گذار. بنابراین هارمونی بین این سه عنصر و افزایش انرژی برای جنبش حرکت ما را برای تغییر فزونی میبخشد. اینکه بدانیم در چه وضعیتی هستیم (فردی یا سازمانی)، کجا میخواهیم باشیم (وضعیت مطلوب) و چقدر راه داریم (برنامه گذار) تا به وضعیت مطلوب خود برسیم.
نزدیک به دو دهه تجربهی حرفهای در حوزهی مدیریت و رهبری من و همکاری با سازمانها، شرکتها و مدیران مختلف، مرا به این نتیجه رسانده است که
رفتارهای اداره کردن سازمانهای ما با ساختارهای اداره کردن آنها هارمونی ندارد!
این یک بخش قضیه است. بخش اصلی قضیه آنجایی است که میخواهیم از این وضعیت خلاص شویم. در واقع میخواهیم تغییر کنیم. اینجا جایی است که صرفاً به تغییر ساختارها فکر میکنیم. و وقتی به سمت برنامه تغییر ساختارها میرویم، چون رفتارهای ما تغییر نمیکند اولاً، و بعد رفتارهای ما با ساختارهای تغییریافته سازگاری و همسازی ندارد، به نتیجه مطلوب نمیرسیم. اگرچه تغییر الگوها و روشهای مختلفی را دارد، اما بیشتر این روشها و الگوها در قالب ساختارها برنامهریزی میشوند. به عنوان مثال، وقتی از وضعیت موجود ناراحتیم به سمت توسعه استراتژی جدید، بازبینی فرایندها، خرید نرمافزار جدید، آموزشهای پرسنل، تغییر فرهنگ، و… میرویم. بعد میبینیم علیرغم انجام این کارها ولی باز نتوانستیم نتیجه درست را به دست بیاوریم. واقعاً مشکل یا مسئله کجاست؟ نتایج و تجارب بنده در این حوزه به سه شکاف به شرح زیر رسیده است:
+ رفتارشناسی تغییر نشان میدهد که رفتارهای سه سطح سازمانی یعنی رهبران ارشد، مدیران میانی و کارکنان اجرایی با هم هارمونی ندارد؛
+ ساختارشناسی تغییر نشان میدهد که ساختارها متناسب با یک بستر یکپارچه با یکدیگر پیوند برقرار نمیکنند و به صورت جزیره جزیره تغییر میکنند؛
+ و در نهایت، ارتباطی بین تغییر ساختارها و تغییر رفتارها در سازمان مشاهده نمیشود. واضحتر بگویم اینکه هارمونی بین تغییر ساختارها و رفتارها در دستیابی و حرکت به سمت وضعیت مطلوب مشاهده نمیشود.
در این وبینار میخواهیم از این سه شکاف در اجرای تغییر و الگوی خودساخته «جنبش هارمونی تغییر (جهت)» گفتوگو کنیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.