تفکر استراتژیک یعنی تعامل بین سه مؤلفه موقعیت، گزینهها و تبدیل استراتژی به عمل است
تفکر استراتژیک یکی از شیوههای برنامهریزی برای شرکتهاست. تمامی شرکتها به منظور همسویی با تغییرات بایستی با نگاه به آینده، به تدوین بیانیههای راهبردی بپردازند. بیانیههای راهبردی که شامل مأموریت، ارزشها و چشماندازست تصویر شرکت را در دوره زمانی ۱۰-۲۰ سال آینده مشخص میکند. و استراتژی، راه دستیابی به این بیانیههای راهبردی کسبوکارست. کسبوکارها برای تحقق اهدافشان در چارچوب استراتژی تنظیم میگردند.
استراتژی کسبوکار عبارتست از انتخاب ایدهها و داراییها برای دستیابی به اهداف بلندمدت. تا زمانی که بیانیههای راهبردی کسبوکار مشخص نشده باشد، هر کوششی در جهت تدوین استراتژی بیثمر خواهد بود. هر شرکتی با توجه به شرایط خاص، موقعیتها و منابع، باید معقولترین راهبردها را در پیش بگیرد، تا بتواند در محیط پیچیده و متلاطم عصر کنونی به موفقیت دست یابد. هدف اصلی از تدوین بیانیههای راهبردی اینست که رشد و سودآوری شرکت در آینده پایدار شود. تفکر
نمودار ۱: الگوی تفکر استراتژیک
سه مؤلفه الگوی اندیشه راهبردی
۱. موقعیت استراتژیک
عبارتست از تأثیر محیط بیرونی، منابع و صلاحیتهای درونی و انتظارات و نفوذ سهامداران و ذینفعان. تفکر
۲. گزینههای استراتژیک
شامل درک پایههای اساسی برای استراتژی آینده در سطح واحدهای سازمانی و یا مجموعه سازمانی و ارائه گزینههایی برای جهتگیری سازمان و روشهای دستیابی به استراتژیهای تعیین شده میباشد. تفکر
۳. تبدیل استراتژی به عمل
ایجاد اطمینان از اینکه گزینههای استراتژیک میتوانند در عمل به اجرا درآیند. به همین منظور باید حمایت از راهبرد مورد نظر ساختار لازم را بوجود آورد. تفکر
ویژگیهای اندیشه راهبردی
تفکر استراتژیک دارای ویژگیهای زیرست: تفکر
۱. ارتباط با جهتگیری کلی
راهبرد با جهتگیری بلندمدت سازمان ارتباط دارد. تفکر
۲. تصمیمگیری برای مزیت رقابتی
تصمیمات استراتژیک معمولاً در خصوص تلاش برای دستیابی به بعضی مزیتها برای سازمان در عرصه رقابت بوجود میآیند. تفکر
۳. پیوند تصمیمگیری و فرایندهای عملیاتی
تصمیمات استراتژیک با گستره عملیات سازمان ارتباط دارند. تفکر
۴. منابع توسعهدهنده فرصتها
راهبرد میتواند به عنوان سازنده یا توسعهدهنده منابع و صلاحیتهای سازمانهای برای خلق فرصتها یا بهرهگیری از آنها تلقی شود.
۵. نیاز به تغییر
استراتژیها ممکنست نیازمند تغییرات در منابع مهم یک سازمانی باشد. تفکر
۶. اثرگذاری در عملیات
تصمیمات استراتژیک بر تصمیمات عملیاتی سازمان تأثیر گذارند. تفکر
۷. تأثیرپذیری از ارزشها
راهبرد یک سازمان نه تنها از نیروهای محیطی و دسترسی به منابع تأثیر میپذیرد. بلکه بوسیله ارزشها و انتظارات افراد و مراجع قدرت که در اطراف سازمان قرار دارند تأثیر میپذیرد. تفکر
۸. تناسب استراتژیک
راهبرد، منابع و فعالیتهای یک سازمان را با محیطی که در آن فعالیت میکند تطبیق میدهد. این امر در برخی اوقات تناسب استراتژیک نامیده میشود. تناسب استراتژیک عبارتست از ایجاد راهبرد با استفاده از شناسایی فرصتها در محیط کسبوکار انطباق منابع و صلاحیتها تا اینکه مزیت اینها را بکار گیرد. تفکر
سه معیار اساسی برای انتخاب و ارزیابی تصمیمات استراتژیک
برای انتخاب و ارزیابی تصمیمات راهبردی سه معیار بنیادین زیر را باید در نظر داشت: تفکر
۱. تناسب
معیاریست که خردمندانه بودن راهبرد را مورد توجه قرار داده و به این موضوع میپردازد که آیا راهبرد مورد نظر، اقتضائاتی را که شرکت در آن عمل میکند (موقعیت استراتژیک) مورد ملاحظه قرار میدهد. تناسب استراتژیها باید از نقطهنظر موارد زیر مورد ارزیابی قرار گیرد: تفکر
- بهرهبرداری از فرصتها و اجتناب از تهدیدات در محیط؛
- بهرهگیری از نقاط قوت و اجتناب یا برطرف کردن نقاط ضعف سازمانی؛
- مورد ملاحظه قرار دادن انتظارات ذینفعان.
۲. قابلیت پذیرش
عبارتست از اینکه نتایج راهبرد، عملکرد مورد انتظاری از خودش بر جای گذارد. قابلیت پذیرش استراتژی با سه موضوع مرتبطست: تفکر
۳. امکانپذیری
مرتبط با اینکه شرکت، منابع و ظرفیتهای لازم برای پیادهسازی استراتژی را دارد. رویکردهای مختلفی برای ارزیابی امکانپذیری استراتژی وجود دارد که عبارتند از: تفکر
در امکانپذیری مالی، یکی از روشهای مهم، پیشبینی جریان نقدینگیست که سرمایههای موردنیاز برای هر راهبرد و منابع این سرمایهها مورد شناسایی قرار میگیرد. و علاوه بر آن، زمانبندی تأمینی سرمایههای جدید نیز مشخص میشود. امکانپذیری مالی همچنین میتواند از طریق تجزیهوتحلیل نقطه سربهسر که رویکردی ساده و متداول برای ارزیابی امکانپذیر دستیابی به اهداف بازدهی سرمایه صورت پذیرد. این ابزار، همچنین زمینه را برای ارزیابی ریسک استراتژیهای مختلف، مخصوصاً جایی که گزینههای استراتژیک مختلفی که نیازمند ساختار هزینه متفاوتی میباشند، فراهم میسازد. تفکر
اگر چه امکانپذیری مالی مهمست، درک وسیعتر از امکانپذیری یک استراتژی خاص زمانی حاصل میشود که منابع و ظرفیتهای مورد نیاز برای استراتژی مورد نظر شناسایی شده باشد. به عنوان نمونه، توسعه جغرافیایی در بازار داخلی بشدت به متخصص بازاریابی و توزیع توأم با دسترسی به پول نقد وابستهست. در مقابل، یک راهبرد توسعه محصولات جدید باری فروش به مشتریان فعلی، به مهارتهای مهندس، ظرفیت ماشینی و شهرت شرکت در ارائه محصولات جدید با کیفیت بالا وابستهست. تفکر
ارزیابی استقرار و بکارگیری منابع میتواند برای قضاوت در خصوص دو اقدام مورد استفاده قرار گیرد. اول آنکه حدی که منابع و ظرفیتهای فعلی سازمان برای تغییر در جهت رسیدن یا حفظ الزامات یک استراتژی نیاز دارد، و دوم آنکه منابع منحصربهفرد و ظرفیتهای اساسی مورد نیاز برای حفظ مزیت رقابتی کدامند. تفکر
دستهبندی سازمانها براساس تفکر استراتژیک
۱. سازمانهای تدافعی
۲. سازمانهای پیشگام
۳. سازمانهای تحلیلگر
۴. سازمانهای انفعالی
از آنجاکه سازمانهای انفعالی نمیتوانند به سرعت به تغییرات مشاهدهشده در محیط واکنش نشان دهند، لذا این دسته از سازمانها در تصمیمگیری استراتژیک به حساب نمیآیند. و تنها استراتژیهای تدافعی، پیشگام و تحلیلگر حایز اهمیت میباشند. تفکر
در جدول زیر هر یک از استراتژیها در قالب ویژگیهای تصمیمگیری استراتژیک در سه محور مورد مقایسه قرار گرفتهست.
جدول ۱: استراتژیها از دیدگاه اسنو و مایلز
انواع استراتژی |
ویژگیهای تصمیمگیری استراتژیک |
||
اهداف غالب |
استراتژی مرجح |
سیستمهای برنامهریزی و کنترل |
|
تدافعی | تمایل به ایجاد موقعیت و شرایط امن و پایدار در بازار | تخصصی شدن، تولید با کمترین هزینه، تأکید بر قیمت و خدمت دربازاریابی برای دفاع از کسبوکار فعلی، تمایل به ادغام عمودی | تمرکزگرایی، کنترل دقیق و جزئی، تأکید بر کارآیی هزینه، استفاده وسیع از برنامهریزی رسمی |
پیشگام | مکانیابی و بهرهبرداری از محصولات جدید و فرصتهای بازار | رشد از طریق توسعه محصول و بازار (اغلب به صورت جهشی)، مشاهده مستمر تغییرات محیطی؛ استفاده از تکنولوژیهای متنوع و چندگانه | تأکید بر انعطافپذیری، کنترل نامتمرکز، استفاده از معیارهای ویژه و موقت |
تحلیلگر | تمالی به ترکیب فعالیتهای مخاطرهآمیز جدید با وضع کنونی کسبوکار | حفظ رشد بازار از طریق رسوخ در بازار، بهرهگیری از پژوهشهای کاربردی، دنبالهروی در بازار | بسیار پیچیده، هماهنگی نقشه بین وظایف (به عنوان نمونه بین مدیران تولید)، برنامهریزی ویژه |