رهبری برای موفقیت سازمانها ضروری است؛ اما کسی به دنبال انجام درست آن نیست
رهبری سازمانی برای موفقیت کسب و کارها ضروری است. اما بسیاری برای اجرای آموزش صحیح تلاش میکنند. بر اساس سایت کاریابی زیپیا، ۸۳ درصد از کسب و کارها معتقدند که توسعه رهبران در هر سطح مهم است. اما تنها پنج درصد آن را با موفقیت انجام میدهند.
اگر میخواهید به یک رهبر مؤثر تبدیل شوید. در این یادداشت مروری داریم بر اینکه رهبری سازمانی چیست. چرا اهمیت دارد. و چگونه میتوانید بر شرکت خود تأثیر بگذارید.
رهبری سازمانی چیست؟
رهبری توانایی اجرای تغییر از طریق ایجاد و انتقال چشم انداز به دیگران است. رهبری سازمانی ویژگیها و مهارتهای مورد نیاز برای اداره یک شرکت یا یکی از بخش های آن است. از نظر مقیاس و وسعت از بسیاری از اشکال دیگر رهبری بیشتر است.
رهبری سازمانی، میگوید: «مقیاس به اندازه و بزرگی چیزی است که شما رهبری میکنید. میزان بودجه و تعداد تیمها، مکانها و عملیاتی که نظارت میکنید. دامنه به گستره و تنوع چیزی اشاره دارد که شما مسئول آن هستید. دامنه و تنوع افراد، تیمها، خطوط تولیدی، مکانها، عملیات و امکاناتی که شما رهبری میکنید.»
اگرچه رهبری ذاتاً به زیرکی تجاری نیاز ندارد. اما داشتن آن برای رهبران سازمانی مفید است. بنابراین آنها میتوانند سازمان خود را هدایت کنند. نوآوری را حمایت کنند. و تغییرات سازمانی را مدیریت کنند.
رهبران سازمانی باید آنچه را در نظر بگیرند که در بیرون و درون کسب و کارشان اتفاق میافتد. آنها اغلب مستقیماً با هر کسی که رهبری میکنند ارتباط برقرار نمیکنند. درگیر شدن در چیزی که به عنوان رهبری، سرمایه اصلی شناخته میشود.
سرمایه اصلی در رهبری
بسیاری از رهبران سطوح ارشد نقشهای اصلی رهبری را دارند. بر اساس رهبری سازمانی، این رهبران با همه افراد سازمان خود ارتباط مستقیم ندارند. و باید:
- در کارکنان خود الهام ببخشند و ایجاد انگیزه کنند؛
- سازمانهای خود را بهسوی آینده هدایت کنند؛
- تهدیدات درونی و بیرونی را پیشبینی و به آنها پاسخ دهند؛
- فرصتهایی را دنبال کنند که از پولسازی کوتاهمدت تا سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز بلندمدت متغیر است؛
- بحرانها را سریع و با اطمینان مدیریت کنند.
همانطور که وظایف شما به عنوان یک رهبر افزایش مییابد. نظارت یا هدایت کسانی که مستقیماً بر آنها نظارت نمیکنید، یادگیری نحوه برقراری ارتباط موثر و اجرای وظایف ضروری است. این امر به ویژه هنگامی بیشتر اهمیت پیدا میکند که تفاوت بین رهبری سازمانی و مدیریت سنتی را در نظر میگیریم.
رهبری سازمانی در مقابل مدیریت سنتی
رهبری و مدیریت از جهات مختلفی با هم تفاوت دارند. در سطح سازمانی، این دو به شدت در هم تنیده هستند. اما سه تفاوت اصلی دارند.
- نزدیکی به تیم: مدیران از نزدیک با افرادی کار میکنند که نظارت میکنند. در حالیکه رهبران سازمانی همیشه با افرادی که آنها را رهبری میکنند تماس مستقیم ندارند.
- مقیاس: مانند رهبری، مدیریت یک اصطلاح گسترده است که میتواند در مقیاس بزرگ یا کوچک کاربرد داشته باشد. در حالیکه رهبری سازمانی شامل مدیریت مجموعههای بزرگتر است.
- نقش: مدیران برای نقشهای خاص استخدام میشوند. رهبران سازمانی بر مدیران نظارت میکنند. و اطمینان میدهند که دیدگاههای شرکتشان در نحوه هدایت و همسویی تیمها منعکس میشود.
چه چیزی رهبران سازمانی را مؤثر میسازد؟
رهبران سازمانی ویژگیها، شایستگیها و شیوههای منحصربهفردی را به نقشهای خود میآورند. در رهبری سازمانی به این موارد منظومه جامع رهبری میگویند.
منظومه جامع رهبری شامل:
- ویژگیها: جنبههایی که شما به عنوان یک شخص هستید. آنها به درک دیگران از شما کمک میکنند.
- شایستگیها: مهارتها و دانشی که در طول زمان به دست آوردهاید. و به شما امکان میدهد مسئولیتها را انجام دهید. چه توسط خودتان یا با رهبری دیگران.
- شیوهها: اقدامات معمولی که برای تکمیل وظایف، هدایت تیم و سازمان خود و ارتقای مهارتهای خود و دیگران انجام میدهید.
با توجه به رهبری سازمانی، شما میتوانید از این ویژگیها به سه طریق استفاده کنید:
- رهبر به عنوان چراغ راهنما: ایجاد و انتقال چشمانداز به سازمان و تجسم آن در رفتار خود (یعنی رهبری با الگو)؛
- رهبر به عنوان معمار: اطمینان از اینکه سازمان شما میتواند مسیری را دنبال کند که تعیین کردهاید. و با استفاده از ابزارها و منابع در اختیار شما ارزش خلق کند؛
- رهبر به عنوان تغییردهنده: رهبری تغییر سازمانی با تشویق و توانمندسازی آن.
برای اینکه یک رهبر مؤثر باشید، سعی کنید در هر یک از موارد بالا مهارت داشته باشید.
چرا رهبری سازمانی مؤثر مهم است؟
رهبری کسب و کار حیاتی است. رهبران سازمانی نقش اضافی را بر عهده میگیرند. زیرا آنها اغلب مسیرهایی را ترسیم میکنند که شرکتشان – و گاهی اوقات حتی صنایعشان – در پیش خواهند گرفت.
در اینجا چهار دلیل برای اهمیت رهبری مؤثر سازمانی آورده شده است.
۱. به اعضای تیم انگیزه میدهد
رهبران نقش مهمی در مشارکت کارکنان دارند. به گفته زیپیا، ۶۹ درصد از کارمندان میگویند که اگر تلاشهای آنها بهتر شناخته شود، سختتر کار میکنند. این یک آمار مهم است که باید در نظر بگیرید. اگر برای حفظ استعدادها تلاش میکنید یا میخواهید عملکرد تیم را افزایش دهید.
کارکنان با انگیزه و متعهد میتوانند منجر به بهرهوری بالاتر شوند. تجزیه و تحلیل گالوپ از دادههای مشارکت کارکنان نشان میدهد که کارمندان بسیار متعهد در مقایسه با افرادی که مشارکت کمتری داشتند، ۱۴ درصد افزایش بهرهوری داشتند.
رهبران بر بهبود روحیه تیم و شرکتهایشان تمرکز میکنند. افرادی که در سطوح بالاتر هستند با چالش بهبود انگیزه کارکنان بدون تماس مستقیم روبرو هستند.
با توجه به رهبری سازمانی، شما میتوانید روحیه کارکنان را با:
- استخدام برای رهبری: اگر درگیر فرایند استخدام هستید، مطمئن شوید که رهبران موثری را برای موقعیتهای مدیریتی استخدام میکنید.
- ایجاد یک فرهنگ شرکتی مثبت: اگر فرهنگ شرکت شما مثبت و دلگرمکننده باشد، کارکنان شما احتمالاً انگیزه بیشتری خواهند داشت.
- ساختاردهی موثر: برای اینکه سازمان شما ارزش خلق کند، ساختارها، سیستمها و فرایندهای آن باید با افراد و فرهنگ آن هماهنگ باشد.
- گشودگی به بازخورد: حتی اگر شما مستقیماً مسئول هدایت هر کارمندی نباشید، در دسترس قرار دادن خود در اختیار آنها میتواند کمک زیادی به این امر کند که آنها احساس ارزشمندی کنند.
۲. حل مسئله و تصمیم گیری را ترویج میکند
رهبری به میزان زیادی به سازگاری نیاز دارد. بسیاری از مشکلات نیازمند راهحلهای خلاقانه هستند. بهویژه زمانیکه شناسایی علل آنها دشوار است. به عنوان یک رهبر، شما مسئول کمک به دیگران برای عبور از موقعیتهای دشوار و تصمیمگیریهایی هستید که به نفع سازمان شما باشد.
حتی اگر با اکثر مشکلات روزانه سطح بالای شرکت خود مواجه نمیشوید، میتوانید الگویی برای سایر کارمندان باشید. و یک رویکرد ساختاریافته برای تبدیل شدن به یک حلکننده مسئله خلاق ایجاد کنید.
۳. ارتباطات باز را تقویت میکند
مهارتهای ارتباطی برای رهبران ضروری است. ارتباط ضعیف در محل کار میتواند منجر به انبوهی از مشکلات (pdf) مانند استرس، تاخیر در پروژه و کاهش روحیه شود.
رهبری سازمانی چهار راه برای تقویت ارتباطات باز در شرکت شما ارائه میدهد. از جمله:
- ارائه اطلاعات در مورد آنچه در حال وقوع است. به گونهای که کارکنان را تشویق و قادر به عمل کند؛
- جهتگیری سازمان خود را به شیوهای منطقی توضیح دهید که احساسات کارکنان را جلب کند؛
- اطمینان از اینکه کارمندان میدانند که چگونه وظایف روزمره آنها با مأموریت فراگیر سازمان شما مرتبط است؛
- انجام وظایف با کارکنان و گروهها، به صورت مجازی و حضوری.
غفلت از این اقدامات میتواند مانع موفقیت شرکت شما شود.
۴. به رهبران اجازه میدهد تا هدفگرا باشند
رهبران سازمانی معمولاً جهتگیری شرکت خود را تعیین میکنند. و دیگران را قادر میسازند تا از آن پیروی کنند. از نظر رهبری سازمانی، یک جهتگیری راهبردی خوب باید:
- واضح: یک جهتگیری نامشخص میتواند مانع از حمایت دیگران شود. اطمینان حاصل کنید که انتظارات خود را بیان میکنید تا بتوانند آنها را برآورده کنند؛
- متقاعدکننده: مطمئن شوید که این مسیری است که افراد مایل و مشتاق آن هستند؛
- مختصر: اگر دیگران در سازمان شما نتوانند جهتگیری را درک کنند، آن را دنبال نخواهند کرد.
هنگامی که مسیر رو به جلو روشن، هیجانانگیز و در دسترس باشد، تعیین و دستیابی به اهداف سازمانی بسیار آسانتر میشود.
برداشتن اولین قدم برای تبدیل شدن به یک رهبر سازمانی
برای اینکه یک رهبر موفق باشید، بسیار مهم است که به طور مداوم مهارتهای خود را توسعه دهید. مشخص کنید که کدام سبک رهبری با شما در درون شما طنینانداز میشود. و به دنبال فرصتهایی برای رشد و سازگاری با آن باشید.
چه در حال حاضر یک رهبر سازمانی باشید یا امیدوار باشید که یکی از آنها شوید. میتوانید از فرصتهای آموزشی بهرهمند شوید که دانش و تواناییهای رهبری شما را افزایش میدهد.
[newsletter_signup_form id=1]