مسئول برنامه ریزی استراتژيک در کسب و کار شما چه کسی است.
مسئول برنامه ریزی استراتژیک شما چه کسی است؟ و چگونه این مسئولیت را به انجام میرساند؟
یک کسب و کار زمانی رشد میکند که رهبران آن بتوانند چشمانداز آن را تعریف کنند. استراتژی آن را اجرا کنند و عملکردش را بسنجند. برنامه ریزی استراتژیک کلید این فرایند است. به گفته شرکت خدمات اطلاعاتی اینتلیبریج [IntelliBridge]، تنها ۱۰ درصد از سازمانها با موفقیت برنامه ریزی استراتژیک را پیادهسازی و اجرا میکنند. و ۵۰ درصد از تیمهای رهبری زمان کمی را به آن اختصاص میدهند.
بنابراین، برنامه ریزی استراتژیک شامل چه چیزی است و چه کسی مسئول آن است؟ پاسخ کوتاه این است که این فرایند نیاز به مشارکت همه افراد در یک سازمان، صرف نظر از سطح شغلی یا تجربه آنها دارد.
در زیر، میآموزید که برنامهریزی استراتژیک چیست، چگونه بر سازمان در هر سطح تأثیر میگذارد، و چگونه میتوانید با موفقیت یک چشمانداز استراتژیک خلق کنید.
برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
برنامه ریزی استراتژیک فرایند سازمانی مداوم و بلندمدتی است که اهداف یک شرکت را با استفاده از دانش موجود برای مستندسازی در جهت مورد نظر خود تعریف میکند. این برنامه برای اولویتبندی تلاشها، تخصیص منابع، همسویی ذینفعان و کارکنان در راستای اهداف و اطمینان از این موضوع استفاده میشود که دادههای جمعآوریشده از آن اهداف پشتیبانی میکنند.
برنامههای استراتژیک به هدایت اجرای پروژهها و اقدامات روزانه کمک میکند که منجر به موفقیت کلی یک سازمان میشود .
با توجه به دوره جعبه ابزار استراتژی، که توسط مسعود چیتگرها تدریس میشود، برنامههای استراتژیک به چهار منظر کلیدی نیاز دارند: مالی، مشتری، فرایندهای داخلی، و یادگیری و رشد. این منظرها باید سؤالات زیر را بپرسند و پاسخ دهند:
- مشتریان ما چگونه به ما نگاه میکنند؟
- شرکت در کجا باید برتر باشد؟
- کجا میتوانیم به بهبود و ایجاد ارزش برای مشتریان خود ادامه دهیم؟
- ذینفعان ما چگونه به ما نگاه میکنند؟
در استراتژی کسب و کار گفته میشود که این سؤالات سازمانها را بر آن میدارد تا بر ایجاد ارزش برای مشتریان، کارکنان و تأمینکنندگان تمرکز کنند.
چه کسی باید در برنامه ریزی استراتژیک مشارکت داشته باشد؟
رهبران و اعضای هیئت مدیره برنامه ریزی استراتژیک را با گره زدن آن به چشمانداز سازمان خود اجرا میکنند. مدیران، مشارکتکنندگان فردی و سهامداران نیز نقشهای محوری در تصمیمگیری ایفا میکنند. زیرا کسبوکارها برای افزایش مشارکت کارکنان تلاش میکنند.
این فرایند به عنوان «کارت امتیازی متوازن» شناخته میشود. یک روش استقرار استراتژیک که به اطمینان از موفقیت اهداف استراتژیک در کل سازمان کمک میکند. بر اساس استراتژی کسب و کار، «کارت امتیازی متوازن» به معنای این است که بین منظرهای مختلفی که در سازمان است توازن ایجاد شود. توازن بین ذینفعان داخلی و بیرونی، سنجههای پیشرو و پسرو، توازنی بین دورههای کوتاه، میان و بلندمدت، و توازنی بین گذشته، حال و آینده برقرار میکند.
در استراتژی کسب و کار گفته میشود که هدف شرکت باید ایجاد مشارکت گسترده کارکنان باشد. بنابراین مدیریت اهداف استراتژیک را در سراسر سازمان به اشتراک میگذارد. کارت امتیازی متوازن با تعیین اهداف کوتاهمدت در چارچوب بلندمدت به شرکتها اجازه میدهد تا با چالشهای بزرگتر به روشهای دستیافتنی برسند.
ذینفعان میتوانند بر تصمیمگیری در مورد عملیات، فروش و سرمایهگذاری تأثیر بگذارند. در حالی که مدیران میتوانند جهت و راهنمایی گزارشهای مستقیم خود را ارائه دهند. مشارکتکنندگان فردی روزانه در راستای اهداف شرکت کار میکنند. و میتوانند دیدگاه، بینش و تحلیل مربوط به پروژههای در حال انجام را ارائه دهند.
در اینجا مروری جامعتری از چگونگی نقشهای مختلف در استراتژی کسب و کار سازمان ارائه شده است.
رهبری و مدیریت ارشد
وقتی نوبت به برنامه ریزی استراتژیک میرسد، رهبران و مدیران ارشد، مانند مدیرعامل، تیم اجرایی و هیئت مدیره – با تعیین چشمانداز سازمان و اصول راهنما در پس مأموریت، اخلاق و اهداف عملیاتی آن، مراحل اولیه را در حرکت قرار میدهند. هنگامی که آنها تعریف شدند، اولویتهای استراتژیک را تعیین میکنند. و موفقیت را با استفاده از شاخصهای کلیدی عملکرد [KPI] اندازهگیری میکنند.
توصیه میشود که تیمهای رهبری چشمانداز شرکت و اصول راهنمای آن را سالانه بررسی کنند. و هر پنج سال یک بار آنها را بهروز کنند. آنها همچنین باید اهداف و شاخصهای کلیدی جزییتر را به صورت سالانه، بسته به اولویتها و عملکرد استراتژیک ارزیابی و تغییر دهند.
کارمندان
کارکنان در تمام سطوح نقشهای حیاتی در برنامه ریزی استراتژیک و اجرای آن ایفا میکنند. برای مثال، رهبران و مدیران بخش ممکن است در تعریف چشمانداز شرکت نقش نداشته باشند. اما اهداف و شاخصهای کلیدی عملکرد را تعیین میکنند تا از آن پشتیبانی میکند. آنها همچنین باید استراتژیهای تجاری خود را به اشتراک بگذارند. و موفقیت خود را دنبال کنند تا اطمینان حاصل شود که اعضای تیم خود همسو هستند. مسئول برنامه ریزی استراتژیک
مشارکتکنندگان فردی در برنامه ریزی استراتژیک نیز ضروری هستند. آنها با اجرای عملیات حیاتی روزانه به سازمان خود کمک میکنند تا به اهداف خود دست یابد. آنها اغلب وظیفه ایجاد برنامههای عملیاتی را بر عهده دارند که با راهنمایی مدیرانشان، ریشه در نقاط عطف شرکت دارند. و مستقیماً از اهداف برنامه ریزی استراتژیک پشتیبانی میکنند.
مشارکتکنندگان فردی بهطور منحصربهفردی برای ارائه بازخورد و دادههایی دنبال میکنند که تاکتیکهای روزانه، ماهانه و سهماهه در آنها مؤثر هستند. در نتیجه، مدیران باید بازخورد و دیدگاه آنها را بخواهند تا راهبردهای آینده را آگاه کنند و اطمینان حاصل کنند که احساس ارزشمندی و قدرت میکنند.
ذینفعان
ذینفعان به برنامه ریزی استراتژیک علاقه خاصی دارند. آنها میتوانند داخلی (مانند مشتریان، کارمندان، اعضای هیئتمدیره و پیمانکاران) یا بیرونی (مانند صاحبان سهام، تأمینکنندگان، فروشندگان، و حتی دولتها یا اجتماعات محلی) باشند.
برای تعیین اینکه کدام سهامداران باید بخشی از برنامه ریزی استراتژیک باشند. رهبران باید در نظر داشته باشند که چه کسی بیشترین «سرمایهگذاری» را همراه با بیشترین نفوذ و علاقه در موفقیت شرکت دارد. به عنوان مثال، یک مدیر عامل دارای درجه بالایی از علاقه و نفوذ است، در حالی که یک مدیر بخش ممکن است دارای درجه بالایی از علاقه باشد. اما سطح نفوذ پایینی داشته باشد.
باز نگه داشتن خطوط ارتباطی با ذینفعان بسیار با نفوذ و علاقهمند در طول فرایند برنامه ریزی استراتژیک ضروری است. از آنجاییکه یک استراتژی تجاری باید به نیازهای ذینفعان پاسخ دهد، رهبران شرکت باید اهداف آنها را درک کنند. و معیارها و شاخصهای کلیدی عملکرد مناسب را برای ثبت دستاوردهای سازمانی گذشته و پیشبینی آینده انتخاب کنند. هنگام در نظر گرفتن بردهای کوتاهمدت و بلندمدت برای ذینفعان، این را در نظر داشته باشید.
برنامه ریزی استراتژیک یک تلاش سازمانی است
اجرای مؤثر یک برنامه استراتژیک توسط رهبران، کارکنان و ذینفعان بستگی دارد. استفاده از یک استراتژی که از همه موقعیتها در یک سازمان استفاده میکند، میتواند محیطی با بهبود مستمر و ارزش مشتری ایجاد کند.